eitaa logo
رمانهای عاشقانه مذهبی💍❤️
1.3هزار دنبال‌کننده
1.6هزار عکس
294 ویدیو
113 فایل
﷽ هر روز بیشـــــــتر از دیروز💞🌸 ❣️دوستت دارم❣️ بی اجازه کپی نکن حتی شما دوست عزیز 🌺 #کپی_بالینک_کانال ارتباط وتبلیغات @Ad_noor1
مشاهده در ایتا
دانلود
ا🌺﷽🌺﷽🌺﷽🌺﷽🌺﷽🌺 ا﷽🌺﷽🌺﷽🌺 ا🌺 ☑️ و 📑 رمان 🎭 📘 پایان خوش 🗒 تعداد صفحات: ✍ نویسنده: Hora Mh 💠 کانال رو معرفی کنید: 📖 خلاصه: داستان راجب دخترشر وشیطونی به نام هیلاست که توی یک خانواده مرفه و باز(از لحاظ اعتقادی) زندگی میکنه وطی سفر تفریحی که به همراه دوستانش به کربلا میره نگاهش به دنیا و اطرافش تغییر میکنه و دید تازه ای پیدا میکنه و با حجاب میشه … در این میان با اصرارهای زیاد پدرش مبنی بر برداشتن حجابش و ازدواج با پسری مواجه میشه که اصلا نمیشناستش و هیچ حس خوبی هم به او نداره در همین رابطه با اتفاقات عجیب و تازه ای مواجه میشه … اتفاقاتی که روی تازه و جدیدی از زندگی رو بهش نشون میده… ✨✨✨✨✨✨✨✨ http://eitaa.com/joinchat/1928331276C0b0ef4cbc1 تقدیم به دوستداران رمانهای عاشقانه؛ مذهبی؛👇👇👇
❤️رمان مسیحای عشق ❤️ نویسنده : فاطمه نظری تعداد صفحات : ۱۲۷۲ ژانر : ، خلاصه : نیکی، دختر هجده‌ ساله‌ای که بعد از قبولی در کنکور در دام عشق گرفتار می‌شود و در پی چالش‌ های پیش رویش مسیر متفاوتی برای عشق برمی‌گزیند. اما این مسیر،خالی از مشکل نخواهد بود. 👌 http://eitaa.com/joinchat/3192127500C7f92fc9d54
🌺 رمان بودنت هست 🌺 نویسنده : طاهره.الف خلاصه : خورشید یه دختر چوپانِ روستائیه و حبیب یه پزشکِ جوان شهری! این دو با هم ازدواج می کنن و توی شهر، کنار خونواده ی حبیب زندگی می کنن .. نه! قرار نیست مادر شوهر و خواهر شوهرای خورشید اذیتش کنن!!!! نه! قرار نیست حبیب بد اخلاق بشه و کتکش بزنه و بره یه زن دیگه بگیره!!!! نه! قرار نیست نتونن بچه دار بشن و بعد همه بهشون سرکوفت بزنن!!!! فقط قرار بر اینه که حبیب بره و برگرده .. میره، بر می گرده، می مونه و .. در آخر یه قبر می مونه که فقط دو ، سه نفر می دونن که “حبیب توش نیست”! پایان تلخ ژانر 👈 http://eitaa.com/joinchat/3192127500C7f92fc9d54
🌺 رمان غزال 🌺 نویسنده: nia12 خلاصه: اين داستان،داستانيه از دنياي غزال…غزال قصه ما با يک تصادف حافظشو از دست ميده و حالا اونه و يک ذهن خالي و يک زندگي پر از معما…غزال بعد از از دست دادن حافظش عوض شده و اطرافيانشو شگفت زده کرده البته خودش اين تغييراتو نمي بينه….غزال که از نظر شخصيتي و مذهبي فوق العاده عوض شده کم کم واقعيت هايي از گذشتشو مي فهمه و…پایان خوش ژانـــر = http://eitaa.com/joinchat/3192127500C7f92fc9d54
🌺 رمان حجاب من 🌺 خلاصه : زینب یه دختر گیلانیه یه دختر از یه خانواده ی مذهبی که در ۱۱ سالگی به خواست پدرش بین چادر و مانتو حجاب برتر یعنی چادر رو انتخاب کرده دختر بزرگ میشه غافل از اینکه از وقتی نه سالش بوده یه حسایی نسبت به پسرعموش پیدا کرده و روز به روز حسش شدیدتر میشه اما میفهمه که پسرعموش یکی دیگرو دوست داره و به دختر داستانمون میگه که ………… ژانـــر: http://eitaa.com/joinchat/3192127500C7f92fc9d54
❤️ رمان کارلا ❤️ نویسنده: ژانر: خلاصه: داستان در دو زمان روایت می شه. حال و گذشته که به موازات هم پیش می رن. ” ایمان ” و ” کارلا “. یه پسر مسلمون،یه دختر مسیحی…و عشقی که با یه دلتنگی شروع می شه.دلتنگی برای مادرهایی که نیستند… اما این همه ماجرا نیست. سوژه تکراریه.می دونم ولی قول می دم تلاش خودمو برای یه پرداخت غیر تکراری انجام بدم.همین طور یه پایان متفاوت! 👇🏻 http://eitaa.com/joinchat/3192127500C7f92fc9d54
🍂🥀♥️🍂🥀♥️🍂🥀♥️🍂🥀♥️🥀🍂 ♥️🍂🥀♥️🍂🥀♥️🍂 🍂🥀♥️🥀🍂 ♥️🍂 📕 ♥️ 🖍نویسنده: 🥀 یکی با اورژانس تماس می گرفت، یکی می خواست او را به جایی برساند و دیگری توصیه می کرد تکانش ندهند و من گمان نمی کردم به این قامت درهم شکسته جانی مانده باشد که ناگهان حسی در دلم شکست. 💠 انگار در پس همان پرده خونینی که صورتش را پوشانده بود، خاطره ای خانه خیالم را به هم ریخته بود که بی اختیار نگاهم را تا نگاهش کشیدم و این بار چشمانی را دیدم که برای لحظاتی نفسم بند آمد. انگار زمان ایستاده و زمین زیر پایم می لرزید. تنها نگاهش می کردم و دیگر به خودم نبودم که بی اراده در را باز کردم و پیاده شدم. پاهایم سست بود، بدنم هنوز می لرزید، نفسم به سختی بالا می آمد اما باید مطمئن می شدم که قدم های بی رمقم را به سختی روی زمین می کشیدم و به سمتش می رفتم. 💠 بالای سرش که رسیدم، چشمانش بسته بود و صورت زیبایش زیر بارش خون، به سفیدی ماه می زد. یعنی در تمام این لحظات او بود که به فاصله یک شیشه از من، خنجر می خورد و مظلومانه ناله می زد؟ حرکت قلبم را در قفسه سینه حس می کردم که به خودش می پیچید و با هر تپش از خدا تمنا می کرد که او زنده بماند. 💠 از لای موهایش خون می چکید، با خون جراحت های گردنش یکی می شد و پیکر و لباسش را یکجا از خون غسل می داد و همین حجم و بوی خون برایم بس بود که مقابل پایش از حال بروم. در میان برزخی از هوش و بی هوشی، هنوز حرارت نفس هایش را حس می کردم که شبیه همان سال ها نفس نفس می زد؛ درست شبیه ده سال پیش... 💠 در میان برزخی از هوش و بی هوشی، هنوز حرارت نفس هایش را حس می کردم که شبیه همان سال ها نفس نفس می زد؛ درست شبیه ده سال پیش.... 💠 چادرم را با کلافگی روی مقنعه سبزم جلو کشیدم که دیگر از این چادر سر کردن هم متنفر شده بودم. وقتی همین ها و ها، با روزی هزاران دروغ، فریب مان می دهند و حق مان را جلوی چشم همه دنیا غصب می کنند، دیگر از هر چه مذهب و چادر است، متنفرم! &ادامه دارد..... 🍂🥀♥️🥀🍂♥️🥀♥️🍂🥀♥️🥀🍂 ❌کپی رمان بدون اجازه ممنوع❌
Bahare Hamon_Romanbaz.pdf
2.08M
💚 رمان بهار هامون 💚 موضوع رمان: ، 💚 نويسنده رمان: ساجده سوزنچی 💚 تعداد صفحات: 86 صفحه 💚 خلاصه: هامون هدایت یک پسر کاملا بی مسئولیت و پولدار است. ارثی که از اجدادش به تک پسر خاندان هامون هدایت رسیده است آنقدر زیاد می باشد که اگر هامون تا آخر عمرش بخورد و بخوابد بازهم تمامی ندارد… همین پولداری، هامون رو بی مسئولیت کرده و اهل هر کاری… او شاید در شناسنامه دینش اسلام باشد و مذهبش شیعه، اما در واقعیت… هامون به هیچ چیزی اعتقاد ندارد… پس از همچین انسانی هیچ چیزی بعید نیست… اما یک دفعه چه اتفاقی می افتد که هامون به کلی تغییر می کند؟؟!! ---~❀•°📚❣📚°•❀~--- ࢪمآنهای عاشقــ❣ـانه مذهبی ❣ @repelay
آدم و حوا (رمانچی)_5888623492525459938.pdf
2.95M
جلد اول ❣رمان آدم و حوا ❣ژانر: ❣خلاصه : مارال دختری آزاد از نظر پوشش و بی اعتقاد به دین، بطور اتفاقی با امیرمهدی پسری مذهبی و متدین آشنا می شود. او یک دل نه صد دل عاشق امیرمهدی می شود. همراهی و دوستی با امیرمهدی، مارال را قدم به قدم به خدا نزدیکتر می کند .. ---~❀•°📚❣📚°•❀~--- ࢪمآنهای عاشقــ❣ـانه مذهبی ❣ @repelay
1_869278902.pdf
3.26M
این فایل PDF(پی دی اف) است 💌عنوان رمان : چادرت را می‌بویم 👩🏻‍💻نویسنده : moon shin 🎭ژانر : 📖تعداد صفحات : ۳۵۲ 💬خلاصه : ﺳﺠﺎﺩ ﯾﻪ ﭘﺴﺮ ﺳﺎﺩﻩ ﻭ ﻣﻌﺘﻘﺪﻩ ، ﯾﻪ ﭘﺴﺮ ﻣﻌﻤﻮﻟﯽ ﮐﻪ ﺗﻮ ﮔﺸﺖ ﺍﺭﺷﺎﺩﻩ ﻭ ﺍﺯ ﻧﻈﺮ ﺧﻮﺩﺵ ﻫﺪﻑ باﻻﯾﯽ ﺩﺍﺭﻩ ... ﻧﺠﺎﺕ ﺯﻣﯿﻦ ﺍﺯ ﻓﺴﺎﺩ. ﻣﺎﺟﺮﺍ ﺍﺯ ﺟﺎﯾﯽ ﺷﺮﻭﻉ ﻣﯿﺸﻪ ﮐﻪ ﺑﺎ ﺭﺿﻮﺍﻧﻪ ﻓﺮﺍﻫﺎﻧﯽ ﺍﺷﻨﺎ ﻣﯿﺸﻪ. ﺭﺿﻮﺍﻧﻪﺍﯼ ﮐﻪ ﺑﺎ ﺗﻤﺎﻡ ﺯﻥ ﻫﺎﯼ ﺧﯿﺎﺑﻮﻧﯽ ﻭﺩﺧﺘﺮ ﻫﺎﯼ ﺍﻧﭽﻨﺎﻧﯽ ﻓﺮﻕ ﺩﺍﺭﻩ. ﺭﺿﻮﺍﻧﻪ ﻧﻪ ﺗﻨﻬﺎ ﻫﻔﺖ ﻗﻠﻢ آﺭﺍﯾﺶ ﻧﺪﺍﺭﻩ ﻧﻪ ﺗﻨﻬﺎ ﻣﺎﻧﺘﻮﯼ ﮐﻮﺗﺎﻩ ﻭﺳﺎﭘﻮﺭﺕ ﺑﻪ ﺗﻦ ﻧﺪﺍﺭﻩ ﺑﻠﮑﻪ ﻣﺤﺠﺒﻪ ﺍﺳﺖ ﻭﭼﺎﺩﺭﯼ. ﺳﺠﺎﺩ ﻭﺭﺿﻮﺍﻧﻪ ﻫﺮﺩﻭ ﻣﺴﻠﻤﺎﻧﻦ ، ﻫﺮﺩﻭ آﺩﻣﻬﺎﯼ ﺧﻮﺑﯽ ﻫﺴﺘﻦ ﻭﻟﯽ ﺩﯾﺪﮔﺎﻫﺸﻮﻥ ﺯﻣﯿﻦ ﺗﺎ آﺳﻤﻮﻥ ﻣﺘﻔﺎﻭﺗﻪ ، یکی ﺑﯿﺶ ﺍﺯ ﺣﺪ ﻣﻘﯿﺪ ﺍﺳﺖ ﻭﺩﯾﮕﺮﯼ ﺑﯿﺶ ﺍﺯ ﺣﺪ ﺭﻭﺷﻦ فکر ... پایان خوش🌸 ---~❀•°📚❣📚°•❀~--- ࢪمآنهای عاشقــ❣ـانه مذهبی ❣ @repelay
Tavaf Va Eshgh_romanbaz.pdf
3.85M
💜 رمان طواف و عشق 💜 موضوع رمان: ، 💜 نويسنده رمان: امیدوار 💜 تعداد صفحات رمان 478 صفحه 💜 خلاصه: داستان درباره مردی است که به سبب حادثه ای عشقی که در ۲۵ سالگی برایش رخ داده، تصمیم گرفته هرگز ازدواج نکنه. ولی بعد از ده سال که می خواهد مشرف به حج عمره بشه مجبور میشه علی رغم میلش ازدواج کند و… ---~❀•°📚❣📚°•❀~--- ࢪمآنهای عاشقــ❣ـانه مذهبی ❣ @repelay
1_418544449.pdf
6.96M
💜رمان مدافع عشق 💜نویسنده : محیا سادات هاشمی 💜ژانر : 💜تعداد صفحات : ۱۱۱ 💜قسمتی از رمان : یکی از چشمانم را می بندم و با چشم دیگر در چهارچوب کوچک پشت دوربین عکاسی ام دقیق می شوم…‬ ‫ هاله لبخند لب هایم را می پوشاند، سوژه ام را پیدا کردم.‬ ‫ پسری با پیراهن شومیز سرمه ای که یک چفیه مشکی نیمی از بخش یقه و شانه اش را پوشانده.‬ ‫ شلوار پارچه ای مشکی و یک کتاب قطور و به ظاهر سنگین که در دست داشت.‬ ‫ حتم داشتم مورد مناسبـی برای صفحه اول نشریه مان با موضوع ” تاثیر طلاب و دانشجویان در جامعه ” خواهد بود ... ---~❀•°📚❣📚°•❀~--- ࢪمآنهای عاشقــ❣ـانه مذهبی ❣ @repelay
4_490309725594846300.pdf
6.11M
💜رمان مهر و مهتاب 💜نویسنده : تکین حمزه لو 💜ژانر : 💜تعداد صفحات : ۳۳۶ 💜خلاصه : داستان درباره یک دختر از طبقه پولدار جامعه و تقریبا رها از دین هستش که تو دانشگاه با جانبازی شیمیایی آشنا میشه که تمام خانواده ش رو تو جنگ از دست داده و به تنهایی زندگی میکنه. با وجود اینکه خانواده دختر مخالف هستن اما دختره با اصرار اونا رو راضی میکنه تا با پسره ازدواج کنه اما بعد از ازدواج دختره از سمت خانواده ش طرد میشه و باعث میشه که ... ---~❀•°📚❣📚°•❀~--- ࢪمآنهای عاشقــ❣ـانه مذهبی ❣ @repelay
1_847551718(1).PDF
4.13M
این فایل PDF(پی دی اف) است 💌عنوان رمان : بی سیم چی عشق 👩🏻‍💻نویسنده : زهرا بهاروند 🎭ژانر : 📖تعداد صفحات : ۹۶ 💬خلاصه : قصه ، قصه عشقی در بحبوحه خون و بوی باروت است. قصه مردی در دوراهی سخت سرنوشت ، بین مرد بودن و عاشق ماندن! و چه کسی گفته که نمی‌توان مردانه عاشق بود؟ همه‌ی قصه‌ها شروع و پایانی دارند. قصه‌ من اما ، شروعی بی‌پایان بود ، دقیقاً از روزی که بعد از یک سال و چند ماه دیدمش ؛ سرنوشت جوری دیگر ورق خورد ... ---~❀•°📚❣📚°•❀~--- ࢪمآنهای عاشقــ❣ـانه مذهبی ❣ @repelay
4_555155876269261559.pdf
750.8K
این فایل PDF(پی دی اف) است 💌رمان عاشقی زیر چتر خدا💎 👩🏻‍💻نویسنده : paramour 🎭ژانر : 📖تعداد صفحات : ۳۸ 💬خلاصه : آتنا برای دوری از خانواده و مستقل شدن به اصفهان میره. اونجا هم دانشگاه میره و هم کار می کنه. توی اصفهان پدرش یه باغ داره که همین مسئله باعث میشه پدرش مخالفتی با رفتنش نداشته باشه. عموش که توی جبهه مشغول جنگ بوده بهش پیشنهاد میده که بیاد خوزستان و به مجروحا کمک کنه آتنا میره اما ... ---~❀•°📚❣📚°•❀~--- ࢪمآنهای عاشقــ❣ـانه مذهبی ❣ @repelay
و هر که بر خدا توکل کند خدا او را کفایت خواهد کرد - سوره طلاق، آیه ۳ ☘🌸☘
4_5870657996513610434.pdf
2.71M
💛رمان تسبیح فیروزه‌ای 💛نویسنده : فاطمه باقری 💛ژانر : 💛تعداد صفحات : ۱۳۱ 💛خلاصه : درباره دختریه به اسم رها که خانواده اش به اجبار میخوان اون رو به ازدواج پسر عموش ، نوید در بیارن در حالی که رها میدونه نوید چه پسر کثیفی هست برای همین تصمیم میگیره شب عروسیش فرار کنه . ---~❀•°📚❣📚°•❀~--- ࢪمآنهای عاشقــ❣ـانه مذهبی ❣ @repelay
1271119431.pdf
844K
💖رمان هیچکس به من نگفت 💖ژانر: 💖نویسنده: حسن محمودی 💖تعداد صفحات: 80 💖خلاصه: .شکایت از نوجوانیم را به چه کسی عرضه کنم،چه کسی حاضر است این شکایت را از من بشنود؟ خداي مهربان در قرآن و پیشوایان دین درکلمات نورانیشان همه آنچه راکه زمینه پرواز انسان را فراهم کند گفته اند. امـاگـاهی این گفته هـاي نورانی، به گوش منوشـما نمیرسـد. مقصـرکیست؟!کـاري نـداریم، امـا این را بایـد دانست که نوجوانیه مـان دورانی است که قلب، تشـنه نور است و در تب و تاب آن میسوزد، اگر نور نیامـد و انتظار نوجوان بی پاسـخ ماند،ظلمت قدم زنان وارد میشود،چراکه خانه قلب از مهمان خالی نیست، مهم این است که قلب، میزبان چه کسـی خواهد شد؟ ---~❀•°📚❣📚°•❀~--- ࢪمآنهای عاشقــ❣ـانه مذهبی ❣ @repelay
4_5990102295440786654.apk
939.5K
این فایلpdfاست. دختری در مسیر ارامش و دلی که به دنبال اتصال به امام زمان عج است