شورای شهر در سکوت مطلق؛
«انتقاد؟ کجاست؟ ما که چیزی نمیشنویم!»
به قلم رضا رضوی؛ خبرنگار
#طنزیغات
#طنز_روز
▪️در این روزها، اعضای شورای شهر مهارتی بینظیر در یکی از پیچیدهترین هنرهای سیاسی کسب کردهاند: هنر بیپاسخ ماندن به انتقادات خبرنگاران! شاید فکر کنید که جواب دادن به انتقاد وظیفهای بدیهی برای مسئولان است، اما انگار این عزیزان به طرز عجیبی عاشق سکوت هستند. هر خبرنگاری که انتقادی به عملکردشان وارد میکند، مثل این است که در حال حرف زدن با دیوار باشد؛ دیواری که البته از خودش هم صدایی ندارد!
▪️اعضای محترم شورا در مواجهه با خبرنگاران، هر روز بازی جدیدی اختراع میکنند. مثلاً یکی از آنها اخیراً روش جدیدی به نام «لب گزیدن با تظاهر به تفکر عمیق» را ابداع کرده که هیچ حرفی نمیزند، اما انگار غرق در افکار عمیق است. بقیه اعضا هم در مسابقهای جدی هستند که ببینند کدامشان میتواند بیشتر از بقیه به سقف اتاق نگاه کند بدون اینکه با چشمان خبرنگار مواجه شود.
▪️به نظر میرسد که اعضای شورای شهر به این نتیجه رسیدهاند که سکوت بهترین دفاع است. شاید فکر میکنند که اگر حرف نزنند، هیچکس نمیفهمد که قرار است به چه سؤالاتی پاسخ دهند! این موضوع البته به نفع خبرنگارانی است که حالا وقت بیشتری برای نوشتن داستانهای خیالی از پاسخهای فرضی اعضا دارند.
▪️در واقع، برخی از اعضای شورای شهر چنان در هنر نادیده گرفتن خبرنگاران خبره شدهاند که گویی در کلاسهای «چگونه در برابر انتقاد واکنش نداشته باشیم» شرکت کردهاند. وقتی خبرنگاران از مشکلات شهر میپرسند، این عزیزان چنان وانمود میکنند که سوالها را نشنیدهاند که حتی شنوندگان رادیو هم برایشان کف میزنند! به نظر میرسد کلید موفقیت در این شورا، توانایی لبخند زدن و تکان دادن سر است، بدون اینکه هیچ کلمهای به زبان آورده شود.
▪️البته خبرنگاران هم برای مقابله با این تاکتیک جدید آمادهاند. آنها برای هر جلسه شورا، از قبل خودشان پاسخهای احتمالی اعضا را مینویسند! مثلا وقتی یکی از خبرنگاران از مشکلات ترافیکی شهر میپرسد، دیگر نیازی به انتظار برای پاسخ نیست؛ چون خود خبرنگار جواب را در ذهنش پیشبینی کرده: «در حال بررسی هستیم.» یا وقتی در مورد عدم شفافیت مالی سوالی مطرح میشود، پیشاپیش پاسخ تخیلی «همه چیز طبق روال است» آماده است. انگار این نشستها بیشتر به یک مسابقه فرضیات تبدیل شدهاند تا یک گفتوگوی واقعی.
برای نشر آگاهی این مطلب را برای همه دوستانتان بفرستید.
🔆 کانال تحلیلی خبرنگار بدون مرز
یادداشتهای رضا رضوی
روزنامه نگار و نویسنده
پیوستن به کانال از طریق لینک عضویت
👇👇
@reporterwithoutborder
«عاشقانههای خبرنگار و مسئول: از نقد تا ناز»
به قلم رضا رضوی؛ طنزپرداز😳
#طنزیغات
#طنز_روز
😊از همان روز اول که شروع به نوشتن انتقادات تند و تیز علیه فلان مسئول کردم، حس کردم که قرار است سرنوشت متفاوتی داشته باشم. یک خبرنگار منتقد که از هیچ چیز نمیگذرد و تمام حقایق تلخ را آشکار میکند. بله، همان خبرنگاری که همه او را «شیر بیباک قلم» مینامیدند. اما، یک چیز در این ماجرا حسابی اشتباه شد: پول.
😘اولین بار که آن مسئول محترم به من لبخند زد، فکر کردم شاید به خاطر یکی از آن انتقادهای سوزناکی است که نوشتم. ولی نه، لبخندش بوی مهربانی میداد؛ نه مهربانی معمولی، بلکه مهربانیای که در یک پاکت چرب و نرم پیچیده شده بود. بله، او با همان نگاههای شیرین و البته پر از اسکناس، توانست مرا از قلم تیزم جدا کند.
💲راستش را بخواهید، بعد از اولین پاکت، نقد کردن سخت شد. هر بار که میخواستم قلم را روی کاغذ بچرخانم تا از مشکلات و ناکارآمدیها بنویسم، ناگهان تصویر آن پاکتهای پر از پول جلوی چشمم ظاهر میشد. ناگهان، همه انتقاداتم رنگ و بوی دیگری به خود گرفت. مسئول قبلی که از نظر من نماد بیعدالتی و ناکارآمدی بود، به یک قهرمان تبدیل شد! هر جا که میرفتم، نمیتوانستم از خوبیهای او نگفته بگذرم. انگار تازه فهمیده بودم که او تمام مدت چقدر سخت کار کرده و من نادان چطور از او انتقاد میکردم.
😍حالا دیگر عاشق آن مسئول شده بودم. هر جا میرفتم، او را ستایش میکردم. او بهترین بود، پرکارترین، مهربانترین و البته، باهوشترین مسئولی که این مملکت به خود دیده بود. دیگر هیچ انتقادی به ذهنم نمیرسید؛ چون هر جا نگاه میکردم، اسکناسهای رنگارنگ و وعدههای شیرین او بود که نگاهم را تغییر میداد.
❤️دوستان خبرنگارم وقتی این تغییر را در من دیدند، اول خندیدند و گفتند: «تو که تا دیروز منتقد بودی، چه شد این همه عشق؟» و من، با نگاهی عاشقانه به پاکتها، فقط لبخندی زدم و گفتم: «عشق میآید، پول میآورد، و قلم عاشقانه مینویسد!»
برای نشر آگاهی این مطلب را برای همه دوستانتان بفرستید.
🔆 کانال تحلیلی خبرنگار بدون مرز
یادداشتهای رضا رضوی
روزنامه نگار و نویسنده
پیوستن به کانال از طریق لینک عضویت
👇👇
@reporterwithoutborder