هدایت شده از انجمن سواد رسانه طلاب
آشنایی با نوه دیجیتال (اینترنت)
دکتر یونس شکرخواه
🔹به نظر میرسد که موضوع سواد رسانهای- به عنوان دافعهی فضای اشباع رسانهای و در ستیز با گفتمان غالب رسانههای بزرگ در همین شرایط اشباع رسانهای- در #اینترنت نسبت به سایر رسانهها بیشتر و سریعتر رشد کرده و به نوعی میتوان آن را نوهی دیجیتال نقدهای رسانهای کلاسیک بهحساب آورد.
بد نیست یادآوری شود که تسلط به یک #زبان_خارجی، مهارت استفاده از #رایانه و مهارتهای استفاده از #فضای_سایبر هم که خودشان جزو مهارتهای سواد رسانهای به شمار میآیند، میتوانند به بهرهوری مناسبتر از مباحث سواد رسانهای موجود در سایتهای مختص این مبحث در اینترنت کمک کنند.
بیسوادها طعمه میشوند!
🔹اما از آنجایی که بدون #سواد_رسانهای، نمیتوان گزینشهای صحیح از پیامهای رسانهای داشت، به گمان من نهادهای آموزشی، مدنی و رسانهای در ایران باید به این امر کمک کنند. نهادهای آموزشی مثل مدارس، دانشکدهها، دانشگاهها و آموزشگاههای مختلف میتوانند مفهوم سواد رسانهای را در کتب درسی ارائه کنند. نهادهای مدنی و صنفی که هر یک جمعی تخصصی را نمایندگی میکنند نیز میتوانند اعضای خود را تحت آموزش مستمر در زمینهی سواد رسانهای قرار دهند؛ و بالاخره نهادهای رسانهای و انتشاراتی هم میتوانند مفاهیم سادهشدهای از این بحث را در دستور کار خود قرار دهند.
🔹اگر نهادهای پیشگفته در این عرصه فعالتر شوند، بضاعتی که از طریق سواد رسانهای در اختیار گذاشته میشود، باعث میشود تا مخاطبان درک عمیقتری از آنچه میبینند، میشنوند و میخوانند داشته باشند. در حالیکه میتوان فاقدان سواد رسانهای را طعمههای اصلی در فضاهای رسانهای بهشمار آورد، افراد دارای سواد رسانهای نه تنها اسیر محصولات رسانهای نمیشوند، بلکه قضاوتهای صحیحتری از محیط پیرامون خود دارند.
شما اضافهبار دارید!
🔹یکی دیگر از اهداف سواد رسانهای نشان دادن اضافهبار اطلاعاتی است. در شرایط اشباع رسانهای و در فضای موجود افراد در معرض حجم بالایی از اطلاعاتی هستند که هرگز به برخی از آنها نیازی ندارند. به عنوان مثال امروزه بسیاری از نوجوانان در جهان، مارکها و علائم تجاری بینالمللی را بهخوبی میشناسند اما این اطلاعات در هیچ زمینهای به کار آنها نمیآید؛ نه قدرت خرید دارند و نه قدرت مصرف، ولی چون در معرض آگهیهای پیاپی قرار دارند، در این زمینه #اطلاعات دارند. پس باید از پیامها و اطلاعات اطرافمان براساس نیازهایمان استفاده کنیم تا دچار سردرگمی نشویم. سواد رسانهای این امکان را هم در اختیار میگذارد.
نیاز به تولید ادبیات
🔹باید برای مبحث سواد رسانهای تولید #ادبیات کنیم. متأسفانه منبع در این زمینه بهخصوص به #زبان_فارسی، اندک است اما پر کردن این خلأ با تألیف و ترجمه امکانپذیر است. این فقر ادبیات را نهادهای آموزشی، مدنی و رسانهای در ایران میتوانند پر کنند. در مباحث بینالمللی مربوط به سواد رسانه ای 18 اصل وجود دارد که مورد توجه است. در این زمینه، مطالعه آرای لنمسترمن میتواند مفید باشد. او که از برجسته ترین متفکران حوزهی بین المللی آموزش های رسانه ای است، پیش از این کتابی منتشر کرده بود که بهسرعت به کتابی درسی در عرصهی آموزش رسانه ای تبدیل شد. این #کتاب که "Teaching the Media" نام داشت، در سال 1985 به علاقه مندان مباحث مربوط به آموزش رسانه ای عرضه شد. او کتاب دیگری هم دارد که انتشارات شورای اروپا آن را منتشر کرده است. نام این اثر، آموزش رسانه ای در اروپای دههی 1990 (Media Education in 1990's Europe) است. نویسندهی مورد بحث از جمله کسانی است که ترجیح میدهد از "آموزش رسانه ای" (Media Education) به جای اصطلاح سواد رسانه ای استفاده کند.
🔹تکرار میکنم میتوان در عرصهی آموزش رسانهای و سواد رسانهای تولید ادبیات کرد تا در گام اول مشخص شود دامنه و چارچوب بحث سواد رسانهای چیست. باید ترجمه کرد و همزمان تألیف تا بتوان زمینهی یک مطالعهی تطبیقی را فراهم ساخت و به معیارهایی برای تعقیب اهداف سواد رسانهای دست یافت. وضعیت سواد رسانهای در #غرب به دلیل آنکه #تکنولوژی های مدرن تمرکز و غلظت بیشتری دارند، باعث شده تا نظریهپردازان و مخاطبان، زودتر خطر مسلح نبودن به سواد رسانهای را درک کنند؛ بنابراین مطالعات و تجربههای بسیار خوبی هم در این زمینه دارند که میشود از آنها استفاده کرد.
#انجمن_سواد_رسانه_طلاب
✅ @savad_rasaneh
سواد رسانه و روانشناسی
#پیشنهاد_کتاب 📚کتاب «در سایه اکثریت خاموش» ✍تالیف ژان بودریار نظریهپرداز پست مدرن فرانسوی موضوع:
📚در کتاب « در سایه اکثریت خاموش» میخوانیم:
📚جامعه مدرن، جامعه #اكثریت_خاموش است و در آن هرگونه گفت وگو و كنش ارتباطی به وسیله شكل گیری توده (mass) با شكست روبه رو می شود كه محصول نهایی چنین جامعه ای توده های بی شكلی است كه در مكان های ساكت، دور از هم، ناپایدار و متمایز، به حركت های كاتوره ای خود می پردازند و در نتیجه برخوردهای اتفاقی به یكدیگر در مسیری دیگر حركت می كنند، بی آن كه از مقصد خود اطلاعی داشته باشند یا در انتخاب نوع مسیر دخالتی داشته باشند.
📚دنیای مدرن با رشد روزافزون وسایل ارتباطی الكترونیك شتاب بالایی در مسیر آشفتگی و تكثر بیشتر معنایی به خود گرفت و محتوای ارتباطی را در حد بالایی تغییر داد. مفهوم فضای سایبر كه توسط نوربرت وینر (Norbert Wiener) بنیان نهاده شد امروزه با تمام آنچه از ارتباطات در دنیای مدرن و هویت تكه تكه سوژه مدرن ارائه می شود، انطباق كامل دارد. #فضای_سایبر را شاید به جرأت بتوان #ازهم_گسیختهترین و #متكثرترین فضای ممكن نامید. این فضا، كاملاً مركز گریز، بدون مرز و فاقد نقطه ثقل و اتكاست.
📚حركت از یك پنجره به پنجره دیگر در فضای اینترنت، یادآور لغزش های مكرر و بی انتهای دریدایی از دالی به دالی دیگر است. در عین حال نشانه هایی مانند، گفت وگوی اینترنتی(chat) یك شخص با چند كلمه شناسایی(ID) مختلف در فضاهای بسته و در مقابل صفحه نورانی مونیتور از شكل گیری آئین ها ( rituals) و شكل های مختلف زندگی در بافت های جدیدی حكایت می كند كه در آن تكثر در اشكال مختلف، امكان ایجاد هر گونه معنای كامل و متصلب را غیرممكن می كند. در این فضا امكان تعریف مفاهیم به شكل مقطوع و مشخص از بین می رود؛ مفهوم #هویت نیز از این قاعده مستثنی نیست.
📚زمانی ژاك دریدا در مقابل سرگردانی مطلق و بی معنایی دنیای مدرن، راه حل نهایی را یكسانی گفتمانی می دانست. حال سؤالی كه پیش می آید این است كه؛ آیا می توان چنین راه حلی برای سایبر متصور شد؟