eitaa logo
روایت برتر|شهید حاج شیخ عبدالله ضابط
192 دنبال‌کننده
12 عکس
1 ویدیو
17 فایل
جمعی از شاگردان و دوستداران فکری علمدار روایتگری شهید حاج شیخ عبدالله ضابط
مشاهده در ایتا
دانلود
◾️مردمی سازی فرهنگ جهاد 🔹مقام معظم رهبری(دامه ظله) در دفاع مقدّس برای حضور مردمی یک مدل‌سازی جدیدی انجام گرفت. نحوه‌ی حضور مردمی یک نحوه‌ی شگفت‌آوری است و بر اساس این حضور، بُروز استعدادها [است] که حالا من مختصری درباره‌ی هر کدام از اینها عرض میکنم. اوّلاً همه‌ی آحاد ملّت ایران، آنهایی که مایل بودند در این عرصه شرکت کنند، هر که بود، هر چه بود، توانست در یک شبکه‌ی زنده، کارآمد، داوطلبانه و پُرشور جای خودش را پیدا کند. فرض بفرمایید یک رزمنده‌ی سیزده چهارده ساله که حالا مثلاً با دست‌کاری در شناسنامه موفّق شده بود خودش را به جبهه برساند، جایش مشخّص بود؛ یعنی میتوانست جای خود را پیدا کند، بیکار نمانَد؛ فرض بفرمایید که آب بیاورد، خبر ببرد، پیام‌رسان باشد و از این قبیل کارها. یک پیرمرد هفتادساله هم که میرفت جبهه، او هم همین جور؛ او هم میتوانست کار خودش را پیدا کند. توقّعی که از یک پیرمرد در جبهه وجود داشت، کاملاً مشخّص بود، معلوم بود؛ هیچ کس بیکار نمیمانْد؛ نه آن بچّه‌ی سیزده‌ساله بیکار میماند، نه آن پیرمرد هفتادساله بیکار میماند. یا فرض بفرمایید یک دختر دانش‌آموز هشت نُه ‌ساله، ده ساله -دبستانی- که میخواست در این کار، او هم شرکت کند، جای خودش را پیدا میکرد؛ برمیداشت نامه مینوشت به برادر رزمنده‌ی ناشناس و این نامه را در بسته‌های غذایی و هدایای مردمی‌ای که میفرستادند میگذاشت و میفرستاد. مکرّر اتّفاق افتاده بود که رزمنده در میدان جنگ فرض کنید که این بسته‌ی غذایی را باز میکرد میدید یک نامه در آن هست، میخواند میدید بله، یک بچّه‌ای، یک دختر هفت هشت‌ ساله‌ای، ده‌‌ساله‌ای نوشته «برادر رزمنده! خسته نباشید، من دعایتان میکنم و مانند اینها»؛ یعنی یک دختربچّه هم میتوانست در اینجا حضور داشته باشد؛ یک بانوی محترم هم میتوانست با چرخ خیّاطیِ خودش، با وسایل طبخ خودش، با مربّاسازی خودش، با ترشی انداختن خودش، با نان پختن خودش، با لباس شستنِ خودش به پشت جبهه کمک کند. بنده در اهواز رفتم یک نقطه‌ای را دیدم که جمعیّتی از بانوان و زنهای محترم آنجا جمع شده بودند و لباسهای چرک رزمندگان را می‌شستند؛ یعنی همه میتوانستند جای خودشان را پیدا کنند و مشغول بودند. پزشک جرّاح مشخّصاً میتوانست آنجا حضور داشته باشد و حضور داشت و ما دیدیم. کاسب جزء، روحانی مسجد، کارگر کارخانه، شاعر و سرودخوان، راننده و صاحب‌کار و ریخته‌گر، کشاورز روستایی، کارمند اداری و انواع و اقسام گروه‌های مردمی میتوانستند در این شبکه‌ی عظیم مردمی حضور پیدا کنند؛ این یک مدل جدید بود. این در دنیا هیچ سابقه‌‌ای ندارد؛ هیچ جا ما [نمونه‌اش را] نخوانده‌ایم و نشنیده‌ایم. [درباره‌ی] جنگهای فراوان، کتابهایشان، فیلم‌هایشان درآمده، ما هم خیلی از این قبیل چیزها را خوانده‌ایم، مطالعه کرده‌ایم [امّا] نمونه‌ی چنین بسیج مردمی عظیمی اصلاً وجود ندارد. این مدل جدید بود؛ مدل‌‌‌‌سازی جدید که همه میتوانستند همکاری کنند، همه میتوانستند هم‌افزایی کنند همه [کمک]میدادند.۱۳۹۹/۰۶/۳۱
تحول در روایتگری قسمت7.mp3
12.89M
🔸قدرت توسعه روایتگری در چگونگی همراهی با روایت امام 🔸بیان آداب ظاهری و باطنی روایتگری در دین 🔹@revayat_bartar 🔸روایـــت بـــــرتـــر
🔸روایت های پیچیده 🔹روایتگری ترکیبی یعنی روایت همه جانبه از اتفاقات و این ممکن نیست مگر با شکل گیری گروه های تخصصی که هم بتواند نگاه ذو ابعاد را با تکثر زاویه دید و نگاه عمیق را با تخصص گرایی رقم بزند در نقطه مقابل آن روایت تک بعدی است که منجر به غفلت از دیگر ابعاد جنگ ترکیبی و در نهایت اشتباهات محاسباتی و موضع گیری غلط میشود https://eitaa.com/tahavol_revaytgari
🔹روایتگری مشارکتی 🔸روایتگری باید در میدان حق وباطل شکل گیرد چرا که هر اتفاقی و حادثه ای در عالم در نسبت جبری ـ اختیاری حق و باطل شکل می گیرد زمانی که مخاطب خود را میدان روایت حق و باطل شما دید ناچار است که انتخاب کند ناچار است که نسبت به روایت شما موضع گیری کند و این اولین گام برای مشارکت مخاطب با روایت شماست لذا بیان های یک طرفه و حق به جانب یا مخاطب را پس میزند یا همواره او را تنیل میکند . باید میدان حوادث را در نسبت موضع گیری حق و باطل تحلیل و تعریف کرد. ▫️https://eitaa.com/tahavol_revaytgari
◾️جنگ تمدنی ، رویکرد تهاجمی ، حمله به مبانی 🔹میدان درگیری حال حاضر راوی در بیان مقام معظم رهبری (دامه ظله) با توجه به مسائل اجتماعی و جهانی ، میدان جنگ تمدنی است ، رویکرد غالب نیز خروج از حالت پدافندی به حالت آفندی است هدف نیز نابودی ریشه این شجره خبیثه(مبانی تمدن غرب) است و این ممکن نیست مگر با مشارکت حداکثری مردم (روایتگری مردمی) 🔹باید با قدرت آگاهی بخشی بیشترین «یارگیری» را در میدان جنگ تمدنی برای نصرت رهبری ایجاد کرد. آنچه بدیهی است در بیان مکرر رهبری تحولات جهانی به سمت نظم جدید در حرکت است و باید نقش ایران در این تحولات پررنگ و مرتفع باشد لذا ایشان ضرورتا رویکرد تهاجمی را با توجه به فرصت تاریخی حاضر به عنوان گفتمان غالب برای نقش افرینی ایران در این تحولات پیش گرفته اند ، در تقابل سخت میتواند طوفان الاقصی را نمونه بارز خروج از حالت تدافعی به حالت تهاجمی انقلاب دانست زمانی که رویکرد دفاعی کشور باعث خلق فتنه های پشت سرهم در سالهای اخیر از طرف دشمن شد لذا خروج از حالت دفاعی به تهاجمی با جنگ غزه باعث خلق مسائل و فتنه های در زمین خود دشمن شده چنانچه حالا دشمن است که با مسائل و مشکلات غافلگیرانه دست و پنجه نرم میکند دقیقا این رویکرد در تقابل جنگ نرم نیز باید رخ دهد باید با حملات پی در پی عقلانی به مبانی سست تمدن غرب، پوشالی بودن آن را برای مخاطبان خود روشن کنیم خروج از مقام پاسخگویی به خلق مسائل و شبهات در زمین سست دشمن رویکرد تهاجمی در جنگ نرم است 🔹باید با خلق بی امان مسائل و سوالات دقیق و عمیق دشمن را وادار به پاسخگویی کنیم (روایتگری فعال) چنانچه مواجه رهبری در مساله حجاب با این رویکرد شکل گرفته و با تعمیم ان به دیگر مسائل باید تمام هیمنه پوشالی تمدن غرب را با قدرت مبانی اسلام برای مخاطبان تبین کنیم. قدرت منطقی اسلام در مقابل منطق ضعیف و پر از تناقض و نفاق دشمن اصلی ترین میدان درگیری گفتمانی راوی ماست 🔹در خلاصه کلام میتوان میدان «جنگ تمدنی» با «رویکردی تهاجمی» و با هدف گزاری «مبانی تمدن غرب» را سه موضوع اصلی «راوی فعال» ما برای «روشنگری همگانی» دانست ▫️https://eitaa.com/tahavol_revaytgari
🔸تبلیغ صرفاً پاسخگویی به شبهه نیست نکته‌ی دوّم اینکه تبلیغ صرفاً پاسخگویی به شبهه نیست، موضع دفاعی نیست؛ این‌جور نیست که ما خیال کنیم بنشینیم ببینیم چه شبهه‌ای وجود دارد، پیشگیری کنیم از آن شبهه، یا پاسخ بدهیم به آن شبهه؛ خب بله، این کار که واجب است، لازم است امّا فقط این نیست؛ طرفِ مقابل مبانی فکری دارد، باید به آن حمله کرد؛ طرفِ مقابل حرف دارد، فکر دارد، منطق دارد؛ مبانیِ این منطق، مبانیِ غلطی است؛ ما باید اینها را بشناسیم. در تبلیغ، موضع تهاجم لازم است. اگر چنانچه این موضع تهاجمی به معنای واقعی کلمه بخواهد تحقّق پیدا کند، لازمه‌اش شناخت صحنه است؛ یعنی شما باید بدانید که وقتی با انبوه شبهه در ذهن جوانها مواجه میشوید، با چه کسی طرفید؛ ما با چه کسی طرفیم؟ حالا فرض کنید که یک شبهه‌ای را فلان سرمقاله‌نویس یا فلان ستون‌نویسِ فلان روزنامه یا مثلاً فلان توییت‌زن در فلان شبکه یک چیزی را مطرح کرده؛ ما با چه کسی طرفیم؟ این کیست؟ آیا این خودش است که این کار را دارد میکند؟ احتمال قوی هست که این‌جور نباشد، احتمال قوی هست که این یک پشتِ‌صحنه‌ای داشته باشد؛ آن پشتِ‌صحنه کیست؟ باید او را شناخت. (مقام معظم رهبری ۱۴۰۲/۰۴/۲۱)
🔹مبارزه، مبارزه‌ی تمدّنی است ...در مقابلش هم یک نظامی است که با اتّکاء به اسلام، با الهام از اسلام، با استکبار مخالف است، با استعمار مخالف است، با دخالت در منافع ملّتهای گوناگون مخالف است؛ این مخالفت وجود دارد. حالا این دو در مقابل هم قرار دارند. شما یک وقت می‌بینید مثلاً یک تبلیغاتی علیه نظام اسلامی پیش می‌آید که مبانی این نظام را زیر سؤال قرار میدهد؛ این از طرف کیست؟ البتّه وقتی تحقیق میکنیم، دنبال میکنیم ــ که ابزار دنبال کردنش هم بحمدالله در اختیارمان هست ــ میفهمیم که منشأ کجا است امّا آن ‌که این ابزار را هم ندارد، وقتی نگاه میکند، باید بفهمد. طرف، فلان مقاله‌نویسِ ضدّانقلابِ پناه‌برده‌ی به خارج یا مثلاً احیاناً در داخل ــ که خب کمند ــ نیست؛ طرف، یک دستگاه حکومتی است؛ مبارزه، مبارزه‌ی تمدّنی است، مبارزه‌ی جهانی است. خب تقابلها اینها است. البتّه همه‌ی بحث این نیست؛ در این تقابل بین‌المللی، کارهای دیگری هم میکنند؛ برای اینکه از آسیب‌های این تقابل کم کنند، افرادی هستند، موظّفند، کارهای دیپلماسی و از این قبیل کارها میکنند؛ با حفظ اصول اشکالی هم ندارد، باید بشود، امّا بدانیم با چه کسی مواجهیم، با چه کسی طرفیم؛ تبلیغ بدون این درست انجام نمیشود. (مقام معظم رهبری ۱۴۰۲/۰۴/۲۱)
🔘جهاد درست کاری ست یا پرکاری؟ 🔹جهاد یعنی «بهره مندی حداکثری از موانع» در جهت «رشد ظرفیت حق» و این ممکن نیست مگر با درست کاری تعریف رایج و پر از اشتباه جهاد به معنای پرکاری باعث ایجادشلختگی و بی نظمی در کارها میشود آنجا که شخص احساس میکند عامل اصلی در گسترش معارف دینی به میزان «کمی» فعل او برمیگردد او خود رامسبب الاسباب میبیند لذا با «شلوغ کاری» فکر میکند که میتواند قدرت جبهه حق را افزایش دهد در صورتی که دین همواره ما را دعوت به درست کاری یا به عبارت دقیق خلوص در کار کرده است اصولا میدان جهاد میدان شکل گیری و ارتقاء اخلاص برای خداست(میدان خلوص سازی) بالاترین نقطه قدرت آفرین برای جبهه حق در تقابل با جبهه باطل نه در شلوغ کاری یا پرکاری بیهوده که در درست کاری است انچه باعث میشود عده ای کوچک در مقابل گروه ی بزرگ پیروز شوند عدد کمی آنها نیست که میزان خلوص و توکل کار برای خداست.قدرت جبهه حق به میزان اتصال خالصانه به قدرت لایزال الهی است نه تکیه به خود 🔹 آنچه بدیهی است بهره مندی از میدان درگیری حق و باطل یا به عبارت رساتر بهره مندی از تهدیدات برای خلق فرصت ها ممکن نیست مگر با قدرت اخلاص . ما باید به دنبال «احسن عمل» باشیم نه «اکثر عمل » ، در قدرت افزایش خلوص عمل برای خداوند است که اکثر عمل رخ میدهد خداوند است که عمل خالص را گاهی دو برابر ، گاهی بیست برابر گاهی هفتاد برابر گاهی هفتصد برابر و گاهی از عدد خارج میشود ما موظف به درست کاری هستیم نه پرکاری ما موظف به خالص سازی عمل خود و لو کوچک هستیم نه شلوغ سازی آن، برنامه و ساختار در هر فرد و سازمانی باید ناظر به چگونگی خالص کردن عمل فردی یا سازمانی باشد نه صرف رشد کمی آن 🔹در نگاه دینی کسترش کمی حق فقط با رشد خلوص در جهت حق ممکن است هر مقدار عمل ما خالصانه تر باشد خداوند ان را بزرگ و بزرگتر میکند به عبارت ساده تر به هر میزان کار مخلصانه تر باشد ضریب گسترش آن نیز به لحاظ کمی بیشتر و بیشتر میشود و خالص سازی یعنی «حرکت در عمق با برنامه ریزی منظم » 🔹پس جهاد همواره درست کاری است نه پرکاری . در جهت درست کاری هر پرکاری ممدوح است. شدت پرکاری برای خالص سازی یعنی عمیق تر کردن کار برای خدا . 🔸 عنه عليه السلام ـ في قولهِ تعالى : «لِيَبْلُوَكُمْ أيُّكُمْ أحسَنُ عَمَلاً» ـ : لَيسَ يَعني أكثَرَكُم عَمَلاً ، و لكِنْ أصوَبَكُم عَمَلاً، و إنَّما الإصابَةُ خَشيَةُ اللّه ِ تعالى و النِّيَّةُ الصّادِقَةُ الحَسَنةُ .[بحار الأنوار : 70/250/26.] امام صادق عليه السلام ـ درباره آيه «تا شما را بيازمايد كه كدامتان نيكوتر عمل مى كنيد» ـ فرمود : مقصود اين نيست كه كدام يك بيشتر عمل مى كنيد، بلكه مقصود اين است كه كدامتان درست تر عمل مى كنيد و درستى عمل همان ترس از خداست و داشتن نيّت صادق و خوب. ▫️https://eitaa.com/tahavol_revaytgari
🔸صبر تاریخی 🔸مهمترین ویژگی های پرکاران زود بازده نگری ست کسانی که میخواهند در سریعترین زمان نتایج خود را ببیند بخاطر همین کمترین صبر را در کار دارند اهل کارهای سطحی و نمایشی هستند اینان هرگز توان حرکت در عمق را نداشته و به شدت پراکنده کار و کمی نگر هستند برخلاف انان درستکاران با حلم و صبر راهبری خود نتایج را در تاریخ میبیند در هر موضوع ابعاد پنهان و لابه های درونی پدیده را می بینند به شدت اهل بصیرت (عمق نگر)و برنامه ریزی هستند از شعار و نمایش گریزان و اهل توکل هستند آینده را فدای آرزوهای کوتاه مدت خود نمیکنند ایثارشان تاریخی و نگاهشان تمدنی ست و جهاد میدان مبارزه بین پرکاری و درست کاری است بین نفس گرایی و خدا باوری ▫️https://eitaa.com/tahavol_revaytgari
🔸مردمی سازی یا مردمی زدگی 🔹رشد و گسترش فرهنگ جهاد و شهادت ممکن نیست مگر با همراهی حداکثری مردم البته تکیه و اعتماد به مردم هرگز به معنای عرفی زدگی یا مردمی زدگی نیست به دیگر بیان ما پیرو و تابع مطلق مردم نیستم بلکه مساله ما مردمی«سازی» است یعنی «ایجاد» جامعه با کمک فرهنگ جهاد ما میخواهیم جامعه را «بسازیم» ما میخواهیم جامعه را با قدرت جهاد ، قدرت مبارزه با کفر قدرت درگیری با کفر بسازیم این سازندگی حتما و ضرورتا نیازمند برنامه، نقشه ، جهت و هدفی مشخص است که همان اسلام است برخلاف مردمی زدگی که به دنبال مردم رفتن است چه درست و اشتباه ، خواست مردم محور حرکت آنهاست 🔹مردمی سازی در رویکرد دینی یعنی ایجاد جامعه بر محور اسلام برخلاف مردمی زدگی که جامعه را میخواهد بر محور میل و هوای مردم بسازد . ▫️https://eitaa.com/tahavol_revaytgari
🔘گره گشایی ذهنی مقام معظم رهبری(دامه ظله) 🔶«الّذین یبلّغون رسالات اللَّه و یخشونه و لا یخشون احدا الّا اللَّه»؛ این یک معیار است؛ حقیقتی را که درک میکنید، آن را تبیین کنید. کسی انتظار ندارد برخلاف آنچه که میفهمید حرف بزنید. نه، آنچه را که میفهمید، بگوئید. البته برای اینکه آنچه میفهمید درست و صواب باشد، باید تلاش و مجاهدت کنید؛ چون در حوادثِ فتنه‌‌‌‌‌‌‌گون، شناخت عرصه دشوار است، شناخت اطراف قصه دشوار است، شناخت مهاجم و مدافع دشوار است، شناخت ظالم و مظلوم دشوار است، شناخت دشمن و دوست دشوار است. اگر بنا باشد یک شاعر هم مثل دیگران گول بخورد، فریب بخورد و بی‌‌‌‌‌‌‌بصیرتی به سراغش بیاید، این خیلی دون شأن یک انسان هنری و یک انسان فرهنگی است. پس باید حقیقت را فهمید؛ بعد هم باید همان حقیقت را تبلیغ کرد. نمیشود با شیوه‌‌‌‌‌‌‌های سیاسی - شیوه‌‌‌‌‌‌‌های سیاستگران و سیاستمداران - در عالم فرهنگ حرکت کرد، این خلاف شأن فرهنگ است. در عالم فرهنگ بایستی گره‌‌‌‌‌‌‌گشائی کرد؛ بایستی حقیقت را باز کرد، بایستی گره‌‌‌‌‌‌‌های ذهنی را باز کرد. و این تبیین لازم دارد، یعنی همان کار انبیاء؛ فصاحت و بلاغتی هم که گفته‌‌‌‌‌‌‌اند در بیان لازم است، بلاغتش به این معناست.1388/06/14
🔹راوی مجاهد 🔸راوی مجاهد کسی که میتواند «رویداد ها و حوادث» را در وسیع ترین سطح «تمدنی» و عمیق ترین لایه«مبانی» و در «جامع» ترین وضعیت (روایتگری ترکیبی) مشاهد ، تحلیل و بازگو کند . قدرت روشنگری او میتواند صحنه درگیری غبار آلود حق و باطل را در آشکارترین حالت برای مخاطبان به نمایش بگذارد او میتواند حق و باطل را عمیق ترین لایه مشاهد و آن را به واضح ترین شکل به دیگران نمایش دهد . راوی مجاهد کسی است که قدرت حضور فعال در میدان درگیری روایت ها را دارد او میتواند حوادث را با بصیرت «نافذ» ، «جامع» و «وسیع» خود مشاهد و به ساده ترین و در عین حال کامل ترین حالت برای دیگران بازنمایی کند او میتواند از پیچیدگی ها جنگ روایت ها عبور و با مدلی سهل الوصول ،هدایت افکار عمومی را به دست گیرد ، راوی مجاهد «شافی» و «حجت» هدایت عمومی برای عبور با عافیت از فتنه های اخرالزمانی است . ▫️https://eitaa.com/tahavol_revaytgari
تبلیغ میدان جنگ است (مقام معظم رهبری دامه ظله) -اَلَّذینَ یُبَلِّغونَ رِسالٰتِ اللهِ وَیَخشَونَه‌ُ وَ لا یَخشَونَ اَحَدًا اِلَّا الله- معلوم میشود که این تبلیغ، دشمن دارد؛ [وقتی]که میفرماید تبلیغ میکنند رسالات الهی را، از خدا میترسند، از غیر خدا نمیترسند، پیدا است که غیر خدا در مقابل این مبلّغین الهی، مبلّغین رسالات‌الله، صف‌آرایی دارند؛ بحث بر سر دعوا است. یا در آن آیه‌ی شریفه‌ی «بَلِّغ ما اُنزِلَ اِلَیکَ مِن رَّبِّکَ وَ اِن لَم تَفعَل فَما بَلَّغتَ رِسالَتَهُ وَ اللهُ یَعصِمُکَ مِنَ النّاس»(۶) که [میفرماید] خدا تو را حفظ میکند، نگران نباش، دغدغه نداشته باش از دشمن، پیدا است که در مقابل تبلیغ پیغمبر، صف دشمنان است، جبهه‌ی دشمنان است. برادران عزیز، خواهران عزیز! معنای این چیست؟ معنایش این است که شما آن‌وقتی که تبلیغ میکنید، تبلیغ اساسی میکنید، تبلیغ اسلامی میکنید، در مقابل این تبلیغ شما یک جبهه‌ی دشمنی صف‌آرایی میکند؛ این را باید بدانید. تبلیغ میدان جنگ است. بعضی‌ها از اسم جنگ بدشان می‌آید؛ تا گفته میشود جنگ اقتصادی یا جنگ نرم یا جنگ تبلیغاتی، اینها بدشان می‌آید، [میگویند] «آقا چرا این‌قدر از جنگ صحبت میکنید؟ از صلح صحبت کنید»! خب جنگ هست. این غفلت ما است که اگرچنانچه دشمن متوجّه ما باشد -جبهه‌ی دشمن به طرف ما نشانه گرفته که تیرهای خودش را پرتاب کند- ما غافل باشیم. امیرالمؤمنین فرمود «مَن نامَ‌ لَم‌ یُنَم عَنه»؛(۷) شما اگر در سنگر خوابت برد، معنایش این نیست که طرف مقابل شما و دشمن شما هم خوابش برده؛ او مواظب شما است، او مراقب شما است، او منتظر است که شما خوابت ببرد. از اسم جنگ که نباید انسان خوف کند؛ خب دشمن الان در حال جنگ است؛ جنگ، جنگ نظامی نیست -البتّه جنگ نظامی نمیکنند، غلط هم میکنند اگر بخواهند بکنند- امّا جنگ هست، جنگ نرم هست، جنگهایی هست که از جنگ نظامی خطرناک‌تر است؛ دشمن در حال جنگ با ما است. خب، پس توجّه داشته باشید که تبلیغ یعنی مواجهه‌ی با دشمن؛ تبلیغ درست، یعنی سینه‌به‌سینه شدن با دشمن حقیقت، با ظلم و با ظلمات؛ این، معنای تبلیغ است؛ این، حقیقت تبلیغ است.(۱۳۹۶/۱۰/۰۶)
⭕️خطر تبدیل اسلام به عنصر توجیه‌گر تمدّن غربی؛ امروز نیز این بلیّهْ حاکم و مسلّط بر ذهن بسیاری است. 🔰حضرت آیت‌الله خامنه‌ای حفظه‌الله ♦️بعضی‌ها اسلام را یک‌بُعدی مطرح می‌کنند، درست مثل آن‌ متفکّرین مسلمان مادّی‌گرای قرن نوزدهم میلادی؛ متفکّران مسلمانی که در حقیقت مادّی بودند، اگر چه به‌ظاهر و به ادّعا مسلمان. ... در قرن نوزدهم میلادی که قرن علم و علم‌گرایی بود و علم، میدان‌دارِ همهٔ این جوامع پیشرفته و مترقّی یا آن جوامعی که حسرت آن پیشرفتگی را میخوردند بود، متفکّرین مسلمانی هم پیدا شدند که به جای اینکه سعی کنند اسلام را بفهمند و اسلام را ارائه بدهند و اسلام را بر تمدّن عرضه کنند تا تمدّن، آن را ناگریز و ناچار بپذیرد و به شکل آن در بیاید، سعی کردند اسلام را با تمدّن تطبیق بدهند و تمدّنِ صنعتی مادّی را بر اسلام تحمیل کنند. از جمله‌ی [اینها] سیّداحمدخان هندی است؛ یک دانشمند متفکّر اسلامی در هندوستان و مفسّر قرآن عجیب این است و به‌وجودآورنده‌ی یک دانشگاه بزرگ اسلامی [به‌ نام] علیگر در هندوستان که هنوز هم آن دانشگاه هست؛ یک متفکّر اسلامی و اسلامی‌اندیش است‌، امّا درست در بافت و کوک حرف‌ها و تفکّراتش که می‌روی آن رگه‌های دوری از معنویّتِ اسلام و نزدیکی و گرایش و اعتقاد به مادّیگری را ملاحظه می‌کنی. هر آیه‌ای در قرآن، هر حدیثی در احادیث اسلامی، هر مطلبی از تاریخ اسلام را که با فرمول‌های علمی محدودِ کشف‌شده‌ی تا آن روز که خیلی خیلی کم بود نسبت به آنچه بعدها کشف شد و نسبت به آنچه دانش بشری تا آخر کشف خواهد کرد اندک منافاتی داشت، رد می‌کرد؛ همه‌ی معجزات انبیا را که در قرآن آمده تأویل و توجیه [می‌کرد]؛ چرا؟ چون عقلش نمی‌فهمید؛ عقلش نمی‌توانست درست قبول کند و بپذيرد چیزی را که خارج از فرمول‌های علمی بود‌؛ شکافتن دریا برای موسی، معجزه‌ی عصای موسی و همه معجزاتی که در قرآن به آن‌ها تصریح شده. این یک بلیّه‌ی بزرگی بود! سعی می‌کردند اسلام را تطبیق بدهند با آن مقدار از علمی که تا آن‌ روز کشف شده که همان‌طور که عرض کردم، خیلی هم کم و ناچیز و کم‌ارزش بود نسبت به اندوخته‌های فرهنگی بشر؛ چه قبل از آن و چه بعد از آن. ♦️امروز آن بلیّه حاکم و مسلّط بر ذهن بسیاری است. فرهنگ غربی در ذهنش هست، سعی می‌کند اسلام را با آن تطبیق بدهد. جزو بلیّه‌های بزرگ یکی است: آزادی و دموکراسی با مفهوم غربی‌اش. سعی می‌کنند آزادی‌ای که در انقلاب اسلامی و در حکومت اسلامی لازم است، هر چه ممکن است نزدیک کنند به آزادی‌ای که مثلاً انقلاب کبیر فرانسه [به مردم] داده و امروز در فرانسه رایج است. و آیا آن آزادی است؟ و آیا آن‌چه امروز در دنیای دموکراسی چه در انگلستان که مادرِ دموکراسی است و چه در فرانسه و چه در سایر کشورهای غربی و چه در آمریکا وجود دارد و رایج است، آزادی است؟ آیا واقعاً انسان‌ها در آن‌جا آزادانه می‌توانند آن‌چه لازمه‌ی شخصیّت و منش انسانی و اصالت انسانی است انجام بدهند و بفهمند؟ این درست است؟ و آیا امروز جایز است که ما آن‌چه به‌عنوان آزادی به دست آورده‌ایم در اشکال قانونی با آن‌چه امروز غرب دارد تطبیق بکنیم؟ معنای وفاداری به اسلام همین است؟ اسلام حدود و ثغور را برای ما معیّن کرده. 📕شرح نهج‌البلاغه، شرح خطبه‌ی اوّل (نبوّت‌ها در نهج‌البلاغه)، صفحهٔ ۳۲ الی ۳۴
🔘روایت برتر (جنگ اراده ها) 🔹روایتگری «هماهنگی» متناسب قلوب، عقول و رفتارهاست و این ممکن نیست مگر با جذب وهدایت اراده ها ،متاسفانه در انواع روایتگری های افراطی گاه دیده میشود که تکیه صرف بر تحریک قوای احساسی مخاطب است و گاهی توجه تام به بیان مستدلل و عقلانی و گاهی فقط عمل را تکیه روایتگری میدانند بدون هیچگونه محتوا احساسی و عقلی هر سه این نوع روایتگری مردود است ، روایتگری مطلوب زمانی که همه ابعاد وجودی مخاطب به شکل «متناسب» نه «برابر» در جهت مطلوب به کار گرفته شود و انزمانی که اراده راسخ در مخاطب ایجاد شود ،اراده ی که توان همراهی با اراده ولی جامعه را دارد . اراده ی که توان اطاعت از امام را دارد 🔸روایتگری صحیح در جذب و هدایت «اراده ها» شکل می گیرد ، معبر نفوذ برای جذب و هدایت اراده ها نیز حرکت متوازن در تحریک احساسات ، بیان عقلانی و کاربردی است . در بیان رهبری جنگ امروز جنگ اراده هاست راه نفود ان نیز در هدایت یا تصرف احساسات ، عقول و رفتارهای مخاطب برای شکل گیری اراده منسجم در جهت همراهی و مقاومت با اراده ولی است 🔹راوی باید بتواند در نهایت اراده مخاطب را در جهت گیری درست و انقلابی ،مقاوم و فعال کند به این معنا روایت برتر روایت قدرت اراده ها در جنگ اراده هاست 🔸هدف اصلی یا به بیان دقیق تر موضوع اصلی در روایتگری نه تکیه بر احساسات نه بیان خشک عقلانی و نه صرف کاربردی کردن روایت است بلکه جذب و هدایت «اراده ها» است روایت ما «روایت اراده ها» در جنگ اراده هاست 🔻مقام معظم رهبری(دامه ظله) ...امروز در دنیا جنگ، جنگِ اراده‌ها است؛ هر طرفی که اراده‌ی قوی‌تری، ثبات بیشتری داشته باشد، او پیروز این میدانها است؛ شما اینجا نشان دادید که توانایی دارید و اقتدار دارید.۱۳۹۷/۰۸/۲۳ جنگ‌های امروز دنیا در واقع «جنگ اراده‌ها» است و شما با ایستادگی و استحکام اراده‌ها و استفاده از ظرفیت‌های فراوان کشورتان خواهید توانست بر مشکلات پیروز شوید.۱۳۹۴/۰۹/۰۲ مكرر عرض كرده‌ایم؛ در عرصه‌های گوناگون جهانی، درگیری‌ها غالباً جنگ اراده‌ها است؛ هر طرفی كه اراده‌اش زودتر ضعیف شود، شكست خواهد خورد. صبر یعنی این عزم را، این اراده را نگه داشتن، حفظ كردن. توكل هم یعنی كار را انجام دادن و نتیجه را از خدا خواستن. گمان نشود - كه البته در فضای دینیِ امروز گمان هم نمیشود؛ در گذشته چرا، تبلیغ میشد، اینجور توهّم میشد - كه توكل یعنی بنشین تا خدا برساند، بنشین تا خدا درست كند، بنشین تا خدا گره را باز كند؛ نه، توكل یعنی كار را انجام بده، نتیجه را از خدا بخواه؛ منتظر نتیجه از سوی پروردگار باش.۱۳۹۲/۰۴/۳۰ ▫️https://eitaa.com/tahavol_revaytgari
💢مقام معظم رهبری(دامه ظله) 🔰عرصه، عرصه‌ی «نبردِ اراده‌ها» و جنگ، «جنگ روایت»‌هاست: «در جنگ نامتقارن اراده‌ها هستند که با هم میجنگند؛ هر اراده‌ای غلبه پیدا کرد، پیروز خواهد شد. در میدان، اراده را ضعیف نکنید؛ در میدان نبرد، اراده را دچار تزلزل نکنید؛ اگر یک طرفِ جنگ در میدان نبرد اراده‌اش سست شد، قطعاً شکست خواهد خورد. نگذارید اراده‌تان سست بشود، نگذارید تبلیغات دشمن و وسوسه‌های دشمن، در اراده و عزم راسخ شما تزلزل ایجاد کند؛ این اراده‌ی مستحکم را نگه دارید؛ این ضامن پیروزی است.» ۱۳۹۵/۰۳/۰۳
🔴امام خامنه‌ای: ♦️ما خُيِّرَ عَمَّارٌ بَيْنَ أَمْرَيْنِ إِلَّا اخْتَارَ أَرْشَدَهُمَا... عمار همیشه کار سخت تر را انجام میداد. بین دوکار خیر، کار سخت تر را انجام میداد. ♦️این حدیث در صدد این است که یک ضابطه کلی به ما بدهد. ضابطه کلی این است که انسان در امور خیر، سراغ کار سخت تر برود. ♦️در مواجهه با جبهه عظیمی از دشمن که با ابزارهای سخت و نرم در مواجهه با پرچم برافراشته اسلام قرار گرفته بعضی کارها آسان است و بعضی کارها سخت. ♦️در بعضی کارها پیدا کردن یار لازم است، فحص لازم است، مطالعه و بررسی لازم دارد و ... ولی ما معمولا سراغ کارهای سهل میرویم. ♦️امروز حوزه های علمیه خصوصا حوزه علمیه قم وظایف سنگینی برعهده دارند که کارهای سختی هم هست. اینکه شاگردانی بپرورانیم کارخوبی است ولی کار آسانی است. من نمیگویم درس ندهند ولی از کارهای سخت نباید غفلت کرد. ♦️امروز ابزار دشمن برای تغییر باورها چیست؟ ما برای جلوگیری از تغییر باورهای مردم چه باید بکنیم؟ انجام دادن آن هم نوشتن کتاب نیست؛ بنشینیم و کتابی درباره ولایت فقیه بنویسیم؛ اینها کار سهل است. کار سخت این است که: راه دشمن را بشناسیم. راه نفوذ به او را بفهمیم. ♦️میلیونها دانشجو مشتاقند یک تعریف درست از اسلام بشنوند ببینیم چگونه میشود این را انجام داد. ♦️ما خُيِّرَ عَمَّارٌ بَيْنَ أَمْرَيْنِ إِلَّا اخْتَارَ أَرْشَدَهُمَا ... این درس است برای ما... 📆۲۲ فروروین۹۵ درس خارج فقه
📒اراده چیست؟ 🔰...نهایت اثرگزاری و میزان حقیقی در سنجش اثرمندی روایتگری من «باید» منتهی به «ایجاد و رشد اراده ایمانی» در مخاطب باشد فقط در این صورت است که فرایند اثرگزرای حقیقی کامل میشود دراین صورت است که روایتگری ارزشمند است ... 🔸اراده حقیقت وجودی من است که میتواند جهت گیری زندگی (سرنوشت) من را بر محور عبادت الله یا عبادت شیطان انتخاب و مشخص کند . اراده من است که جهت گیری قوای درونی من و نوع کاربرد آنها را مشخص میکند یعنی می تواند به قوای احساسی جهت بدهد اینکه چه کسی را دوست داشته باشد و از چه کسی متنفر باشد به بیان ساده تر جهت گیری حب و بغض ها بر محور حب لله یا حب شیطان و در مرتبه دوم می تواند جهت بخش قوای عقلی من باشد اینکه علم و فهم من نورانی باشد یا ظلمانی ، علم من راهگشا باشد یا راهبند (العلم نور... العلم هو حجاب الاکبر..)و در نهایت عمل من را نیز جهت میدهد اینکه عمل من صالح باشد یا فاسد(عملوا الصالحات..) به طور کلی حقیقت من کیفیت اراده ورزی من ،کیفت انتخاب گری من، کیفت تصمیم گیری من است (اما شاکرا واماکفورا ...) اینکه من میتوانم مسیر رشد یا غی را انتخاب کنم (قد تبین رشد من الغی ...) اینهاست که هویت حقیقی یا به اصطلاح «من حقیقی» را می سازد. همه آنچیزی که راوی ما در تمام فرایند روایتگری و منتجه باید به آن توجه داشته باشد یعنی هدف او از تحریک احساسات تا اغنای اندیشه باید ناظر به شکل گیری و رشد هویت(اراده) مخاطب باشد 🔹 با این اراده ورزی است که قوای درونی من جهت می گیرد قوای احساسی ، عقلی و عملی من شکل و شمائلی متفاوت به خود می گیرد. لذا منتجه هر کار روایتگری باید به شکل گیری کیف خاصی از اراده ورزی برسد... ما از تحریک قوای احساسی ، عقلی و عملی چه میخواهیم؟ به یک عزم راسخ یک اراده قوی در مسیر دین و انقلاب به یک عزم راسخ در همراهی ولی جامعه . 🔹نهایت اثرگزاری و میزان حقیقی در سنجش اثرمندی روایتگری من «باید» منتهی به «ایجاد و رشد اراده ایمانی» در مخاطب باشد فقط در این صورت است که فرایند اثرگزرای حقیقی کامل میشود دراین صورت است که روایتگری ارزشمند است لذا تکیه صرف بر یک بعد وجودی در مخاطب یا عدم تکمیل فرایند اثرگزاری همواره باعث رشد کاریکاتوری مخاطب و تک بعدی نگری در آن میشود و در بدترین حالت باعث انحراف و اضمحلال او از آرمان ها و اهداف اصلی میشود 🔸لذا راویتگری مطلوب زمانی شکل میگرد که تمام ابعاد وجودی مخاطب به شکل هماهنگ ،درجهت رشد و قدرتمند تر شدن اراده به دست آید . تاکید به معنای اطلاق نگری بر یک بعد مخاطب بدون ملاحضه دیگر ابعاد مخاطب و در نهایت عدم توجه به خروجی آن یعنی رشد اراده همواره محکوم به شکست در زمان است . ▫️https://eitaa.com/tahavol_revaytgari
🔰 علوم انسانی غربی ذاتاً مسموم هستند. 🔻 رهبر معظم انقلاب اسلامی: ▫️«اینکه بنده درباره‌ی علوم انسانی در دانشگاه‌ها و خطر این دانشهای هشدار دادم - هم به دانشگاه‌ها، هم به مسئولان - به خاطر همین است. این علوم انسانی‌ای که امروز رائج است، محتواهائی دارد که ماهیتاً معارض و مخالف با حرکت اسلامی و نظام اسلامی است؛ متکی بر جهان‌بینی دیگری است؛ حرف دیگری دارد، هدف دیگری دارد. وقتی اینها رائج شد، مدیران بر اساس آنها تربیت میشوند؛ همین مدیران می‌آیند در رأس دانشگاه، در رأس اقتصاد کشور، در رأس مسائل سیاسی داخلی، خارجی، امنیت، غیره و غیره قرار میگیرند. و علمای دین پشتوانه‌هائی هستند که موظفند را در این زمینه از بیرون بکشند، مشخص کنند، آنها را در اختیار بگذارند، برای برنامه‌ریزی، برای زمینه‌سازیهای گوناگون. پس نظام اسلامی پشتوانه‌اش علمای دین و علمای صاحب‌نظر و است؛ لذا نظام موظف به حمایت از حوزه‌های علمیه است، چون تکیه‌گاه اوست.» (بیانات در دیدار طلاب، فضلا و اساتید حوزه علمیه قم، ۱۳۸۹/۰۷/۲۹)
🔰علوم انسانی رایج، ماهیتاً مخالف با نظام اسلامی هستند. 🔻رهبر معظم انقلاب اسلامی ▫️«آنچه که به ما گزارش دادند، در بین این مجموعه‌‌‌‌‌‌‌‌‌ی عظیم دانشجویی کشور که حدود سه میلیون و نیم مثلاً دانشجوی دولتی و آزاد و پیام نور و بقیه‌‌‌‌‌‌‌‌‌ی دانشگاه‌‌‌‌‌‌‌‌‌های کشور داریم، حدود دو میلیون اینها دانشجویان علوم انسانی‌اند! این به یک صورت، انسان را نگران میکند. ما در زمینه‌‌‌‌‌‌‌‌‌ی علوم انسانی، کار بومی، تحقیقات اسلامی چقدر داریم؟ کتاب آماده در زمینه‌‌‌‌‌‌‌‌‌های علوم انسانی مگر چقدر داریم؟ استاد مبرزی که معتقد به باشد و بخواهد جامعه‌‌‌‌‌‌‌‌‌شناسی یا روانشناسی یا مدیریت یا غیره درس بدهد، مگر چقدر داریم، که این همه دانشجو برای این رشته‌‌‌‌‌‌‌‌‌ها میگیریم؟ این است. بسیاری از مباحث علوم انسانی، مبتنی بر فلسفه‌‌‌‌‌‌‌‌‌هائی هستند که مبنایش است، مبنایش است، عدم مسئولیت انسان در قبال خداوند متعال است، نداشتن نگاه معنوی به انسان و جهان است. خوب، این علوم انسانی را ترجمه کنیم، آنچه را که غربیها گفتند و نوشتند، عیناً ما همان را بیاوریم به جوان خودمان تعلیم بدهیم، در واقع و تردید و به مبانی الهی و اسلامی و ارزشهای خودمان را در قالبهای درسی به جوانها منتقل کنیم؛ این چیز خیلی مطلوبی نیست.» (بیانات در دیدار اساتید دانشگاه‌ها، ۱۳۸۸/۶/۸)
⭕️اندیشه مهاجم اسلامی؛ رویکرد فعال در برابر اندیشه‌های دشمن. 🔰حضرت آیت‌الله خامنه‌ای حفظه‌الله 📖صفحهٔ ۱ ♦️" در میان سال‌های ۱۳۳۰ و ۱۳۴۰ یک پدیدهٔ شگفت‌آور و بی‌سابقه‌ای در بستر حوادث ایران به‌وجود آمد. این‌که می‌گوییم بی‌سابقه، یعنی به آن صورت بی‌سابقه بود و آن، پدیدهٔ «اندیشهٔ نوین و مترقی و مهاجمِ اسلامی» بود که موضع دفاع نداشت. اندیشهٔ مترقی البته قبل از او در ایران و غیر ایران سابقه داشت؛ [اما] غالباً در موضع تدافع بود، در موضع تهاجم نبود اندیشهٔ اسلامی. فقط تنها کسی در نام‌آوران و معروفان اندیشهٔ نوین اسلامی که در موضع تهاجم قرار داشت در گذشته، سیدجمال را می‌شناسیم. شاگردان سیدجمال رفتند توی سنگر دفاع. سیدجمال‌الدین اسدآبادی درصدد آن نبود که از اسلام دفاع کند؛ بلکه او سنگرهای فکر و فرهنگ و تمدن غرب را از موضع اسلامیِ خود، بمباردمان¹ می‌کرد تا آن‌ها از خودشان دفاع کنند. او به آن‌ها هجوم می‌برد. او هرگز درصدد این برنمی‌آمد، بنشیند اینجا افکار اسلامی و احکام اسلامی را توجیه کند، تا با فکر و فرهنگ و تمدن امروز و متداول جور دربیاید، این کار را سیدجمال نمی‌کرد. این اشتباه بزرگی بود که این مردِ بزرگ مرتکبش نمی‌شد، برخلاف بسیاری از شاگردانش، مثل محمد عبده و رشید رضا و خیلی های دیگر. این‌ها نشسته بودند، فکر می‌کردند که فلان آیهٔ قرآن را چگونه با فرمول‌های علمی تطبیق کنند که منافاتی نداشته باشد، که بد نشود و این موضع دفاعی وجود داشت. ♦️(و امروز هم شما جوان‌ها بدانید و به‌هوش باشید، توجه داشته باشید امروز هم دشمن سعی می‌کند در همهٔ موارد، شما را در موضع دفاعی قرار بدهد و از موضع تهاجمیِ شما، شما را به عقب بنشاند. جوان مسلمان باید متوجه این نکته باشد. امروز شما صدایتان و طنین رعد‌آمیزِ رعد‌گونهٔ فریادتان بر سر غرب دارد فرود می‌آید، زبانتان سر همه، دراز است؛ که این اسلامِ انقلابی و مترقی و انسانْ‌نجات‌ده، چرا باید در صحنهٔ عالَم نباشد. امروز شما به مسیحیتِ کلیساییِ وابستهٔ به قدرت‌ها حمله می‌کنید، به مادی‌گری و کفر و الحادِ غرب و شرق حمله می‌کنید. ادعا می‌کنیم که اسلام است که می‌تواند انقلاب‌ها را برپا کند و اسلام است که می‌تواند این تضادهای عجیبِ جوامع جهانی را حل کند و اسلام است که می‌تواند این جسد بی‌روحی را که نامش تکنولوژیِ عظیم غرب است، جان و روح و جهت بدهد. امروز شما این را می‌گویید و این درست است؛ این همان روحیهٔ سیدجمال است. اما دشمن چه کار می‌کند؟ دشمن برای این‌که از این شور و حماسهٔ شما بکاهد، می‌رود یک حدیث پیدا می‌کند که یا مشکل باشد، یا دروغ باشد. یک حدیثی که [یا] به آسانی معنایش را نمی‌شود فهمید، یا از بیخ، دروغ است. یا یک آیهٔ قرآنی پیدا می‌کند که اندکی بحث‌طلب باشد. شما را می‌نشاند پای بحث؛ چرا این آیه این‌طوری گفته، آن‌طوری نگفته؛ تا بنشینی تو به دفاع‌کردن. همین که رفتی توی موضع دفاع، شکست خوردی و باختی و دشمن همین را می‌خواهد، دشمن می‌خواهد شما هجوم نبرید. ▫️https://eitaa.com/tahavol_revaytgari
📖صفحهٔ ۲ ♦️امروز اندیشهٔ مارکسیستی در دنیا شکست خورده است... او برای این‌که شما حمله نکنی، شما را در موضع دفاع قرار می‌دهد؛ یعنی او حمله می‌کند به شما. تا حالا او می‌گفت دین خواب‌آور است، داروی مسکّن و مخدر است، بروبَرگرد هم ندارد. می‌گفت دین دیگر در دنیا جا برای رشد ندارد؛ لذا ما از دین اصلاً نمی‌ترسیم. در روسیه، بعد از انقلاب اکتبر که دین به کلی ممنوع شد، چند تا کشیش مسیحی را، آخوند مسیحی را نگه داشتند. اعتراض کردند که این آخوندها را چرا خب تصفیه نمی‌کنید، نمی‌کُشید، از بین نمی‌برید؟ گفت: نه، اتفاقاً اینها باید باشند، اینها باشند تا با بی‌حرکتی و بی‌خاصیتیِ خودشان، نشان بدهند که دیگر دین در دنیا جایی ندارد و محکوم به فنا و زوال است. عقیده‌شان این بود دیگر، مگر غیر از این است؟ و در جامعهٔ ما، دین عمیق‌ترین و متلاطم‌ترین انقلاب‌ها را به‌وجود آورد. همین دینی که باید مردم را خواب کند، بیدار کرد و چگونه بیدار‌کردنی! خب، پس این حرف دروغ درآمد دیگر. باید بنشیند دفاع کند. یاالله دفاع کن ببینم. چرا دین که شما می‌گفتی افیون ملت‌هاست² و خواب‌آور است، بیدارکننده شد؟ یاالله بگو! هان؟ پس شما در موضع تهاجمید. او باید از خودش دفاع کند. که تا حالا این غلط را هزاربار تکرار کرده، هنوز هم می‌گوید. باید دفاع کند، باید ثابت کند. خلافش ثابت شده. او برای این‌که در موضع دفاع قرار نگیرد، شما را در موضع دفاع قرار می‌دهد و اندیشه‌های مترقیِ مذهبی ما بعد از سیدجمال تا مدت‌ها در یک‌چنین موضعی قرار داشت.) ♦️شیخ محمد عبده نگاه می‌کرد می‌دید در دنیا صحبت از صلح است، همه می‌گویند صلح خوب است، صلح خوب است، برویم دنبال صلح. بله؟ آن وقت در قرآن این همه آیهٔ جهاد است، برویم جنگ کنیم. درصدد برمی‌آمد ثابت کند که جهادی که در اسلام هست، جهاد تدافعی است. مجبور است. حمله می‌کنند، باید از خودش دفاع کند. یعنی یک اندیشه غلطِ انحرافی که شاید سالیان درازی مسیر مبارزات ما را منحرف کرد و عقب انداخت ما را. نه خیر، جهاد اسلام به هیچ‌وجه تدافعی به‌این‌معنا نیست. پیغمبر دفاع نمی‌کرد، پیغمبر حمله می‌کرد. مسلمان‌ها به ایران حمله کردند یا ایران به مسلمان‌ها حمله کرد؟ مسلمان‌ها به رم لشکر کشیدند یا رم لشکر کشید اول؟ همه‌جا مسلمان‌ها پیش می‌رفتند. مسلمان‌ها اسلام را عرضه کردند. جهاد اسلام، جهاد تهاجمی است؛ اما جنگ‌افروزی نیست. جهاد اسلام برای آزادکردن انسان‌هاست، برای آزادکردن ملت‌هاست. دلیل ندارد ما بنشینیم صیغه‌ای درست کنیم که در آن بالاخره در بیاید اسلام جنگ ندارد، بلکه دفاع دارد؛ این [از] در موضع تدافعی قرارگرفتن روشنفکران." 📕جریان روشنفکریِ اسلامی در ایران: مقارنه دو سخنرانی از آیت‌الله خامنه‌ای در سالگرد درگذشت دکتر علی شریعتی سال ۱۳۵۹ ، صفحات ۴۴ الی ۴۹. ▫️https://eitaa.com/tahavol_revaytgari
📜روایتگری به درد بخور 🔸روایتگری باید ناظر به مسائل روز جامعه شکل گیرد اما باید بدانیم هر مساله معلول مسایل ما در گذشته و آینده است روایت صرف از گذشته یعنی درجازدن، روایتگری از دفاع مقدس منهای قدرت تطبیق آن با مسائل روز یعنی در گذشته ماندن روایت از مسائل امروز و امروزه یعنی تکرار شدن بدون عبرت از گذشته و روایت تنها از آینده و آرمان ها یعنی از دست دادن فرصت ها 🔹روایتگری کارامد یعنی بیان و حل مسائل امروز با توجه به سرمایه گذشته ملت برای حرکت به سمت آرمان ها و اهداف متعالی 🔸این فرایند حرکت کارآمدی از الان به گذشته برای تحقق اینده (ارمانها) یک ملت است 🔹روایتگری از دفاع مقدس بدون قدرت تطبیق آن با مسائل روز جامعه باعث ناکارامدی تدریجی راوی و از بین رفتن اعتماد مردمی میشود اینکه ما نتوانیم از سرمایه غنی یک ملت در حل مسائل روز جامعه استفاده کنیم باعث درجازدن ما و اثرگذاری منفی در جامعه میشود راوی باید بتواند با سرمایه دفاع مقدس از مسائل روز برای حرکت به سمت آرمانها استفاده کند این یعنی حرکت روایتگری برای تبدیل تهدیدات(مسائل و مشکلات) به فرصت ها برای حرکت به سمت اهداف 🔍به این معنا کارآمدی راوی در تسلط و آگاهی حداکثری از مسائل روز ، سرمایه گذشته و آرمانها یک ملت است تا با تجربه گذشته و توجه به آرمانها بتواند مسائل مردم را حل کند ▫️https://eitaa.com/tahavol_revaytgari
🔰افراط و تفریط در روایتگری 🔺نقطه مقابل کارآمدی راوی عدم توجه راوی به مسائل روز است چرا که زیست او تنها در گذشته(دفاع مقدس) است ، بیان روایت ها و خاطراتی که ربط آن به نیازها و مسائل جامعه مشخص نیست یا به عبارت دقیق تر روایتگری ما هیچ تناسبی با مسائل و نیازهای امروز جامعه ندارد این باعث درجازدن روایتگری میشود یعنی روایت صرف سنتی مانع ایجاد تغییر و تحول در جامعه است. این نوع روایتگری ناکارآمدست چون نیاز امروز من در آن دیده نمیشود روایت راوی در گذشته مانده و توان حل مسائل امروز جامعه را ندارد 🔺نمونه دیگر از افراط و تفریط در روایتگری آنجاست که راوی تنها به بیان اهداف و آرمانهای شهدا میپردازد یعنی روایت او فقط در آینده سیر میکند در این روایتگری گذشته و مسائل امروز جامعه نادیده گرفته می شود بزرگترین خسران این نوع روایتگری فرصت سوزی هاست چون روایتگری واقع بینانه نیست به تبع نمی تواند مسائل جامعه را حل کند 🔺گونه افراطی دیگر در روایتگری پرداختن به مسائل روز بدون توجه به گذشته و آرمانهای یک ملت است مهمترین اشکال این نوع روایتگری سرگردانی است چرا که مسائل هیچ هدفی را دنبال نمیکند، نسبت ان با ارمانها و اینده ملت مشخص نیست و در عین حال بخاطر انقطاع با گذشته باعث میشود یک ملت اشتباهات خود را تکرار کند یعنی حال نگری به مسائل و مشکلات بدون توجه به گذشته مانع عبرت گیری و چشم پوشی از آرمان ها باعث سرگردانی است، این روایتگری نیز نمی توان از مشکلات امروز برای تحقق اهداف استفاده کند ناکارآمدی آن در لحظه نگری و انفعال در هدایت مسائل به سمت آرمانهاست 🔺لذا روایتگری کارآمد زمانی محقق میشود که راوی بتواند از مسائل و مشکلات روز جامعه با توجه به سرمایه گدشته(دفاع مقدس) نردبانی بسازد برای نزدیکتر شدن به آرمانهای یک ملت 🔺راوی باید بتواند در زمان حرکت کند و با درک نظام مسائل من در گذشته،حال و آینده حرکت تحولی را در جامعه ایجاد کند ▪️مقام معظم رهبری (دامه ظله) ▫️هشت سال دفاع مقدس ما صرفاً یک امتداد زمانی و فقط یک برهه‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ی زمانی نیست؛ گنجینه‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ی عظیمی است که تا مدتهای طولانی ملت ما میتواند از آن استفاده کند، آن را استخراج کند و مصرف کند و سرمایه‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌گذاری کند. ۱۳۸۸/۰۶/۲۴ ▫️ما در جنگ، بسیار جانهای عزیز را از دست دادیم و خسارتهای مادّی و معنوی زیادی هم تحمل کردیم؛ اما چیزی در دل این ملت جوشید که برکات و ارزشش برای امروز و فردای این ملت، از همه چیز بالاتر است و آن، احساس اتّکاء به نفس، احساس عزّت، احساس استقلال، احساس خودباوریِ ملیِ عظیم و احساس اعتقاد به این بود که اگر یک ملت حول محور ایمان به خدا و عمل صالح جمع شوند، معجزاتِ نشدنی یکی پس از دیگری قابل شدن خواهد شد. ۱۳۷۹/۰۷/۰۶ ▫️در جنگ تحمیلی ملت بزرگ ما با ایستادگی و مقاومت خود در راه خدا، این توطئه را به وسیله و نردبانی به سمت قله‌ی آرزوها و ارزشهای اسلامی و وسیله‌یی برای پیشرفت تبدیل کرد. ۱۳۶۹/۰۶/۰۱ https://eitaa.com/tahavol_revayatgari
▪️مقام معظم رهبری (دامه ظله) من مشتاقم که جوان‌های ما قصه‌ی جنگ تحمیلی هشت ساله را بدانند که چه بود. این را بارها گفته‌ایم؛ افراد هم گفته‌اند و تشریح کرده‌اند؛ اما یک نگاه کلان به این هشت سال، با اطلاع از جزئیاتی که وجود داشته است، خیلی برای برنامه‌ریزی آینده‌ی جوان در روزگار ما مهم است. ۱۳۸۷/۰۸/۰۸