eitaa logo
مجموعه ادبی روایتخانه
759 دنبال‌کننده
808 عکس
101 ویدیو
7 فایل
خانه داستان نویسان انقلاب اسلامی www.revayatkhane.ir ارتباط با ادمین👇 @Revayat_khaneh
مشاهده در ایتا
دانلود
هدایت شده از نشر معارف
❤️لحظه سخت یک تصمیم🧠 🔥مسابقه کتابخوانی با محوریت کتاب جنجالی پناهم باش🔥 🎈همراه با جایزه ۳۰۰ میلیون ریالی! ✍ اثر راضیه ترکان،مهناز محمدیان و بهزاد دانشگر 📕 درباره این کتاب: - سقط جنین، یکی از مهم‌ترین معضلاتی است که خانواده‌های ایرانی با آن درگیر بوده و هستند. موضوعی که خیلی‌ها از صحبت درباره آن خودداری می‌کنند و خیلی بدان پرداخته نمی‌شود. اما در این کتاب، برای اولین بار، روایت‌های مستقیم ۱۶ مادر از تجربه‌شان در مواجهه با سقط جنین، از نشر معارف منتشر شده است. روایت‌هایی تکان‌دهنده، آموزنده و خواندنی برای بانوان ایرانی و هرآنکس که موضوع جمعیت و فرزندآوری برایش اهمیت دارد. ❗مدت زمان شرکت در این مسابقه محدود است❗ 📥تهیه کتاب و شرکت درمسابقه: 🔹ارسال عدد ۵ به ۹۰۰۰۹۸۲۵ 📱@Nashremaaref_official
🇵🇸 بازگشت هویت فلسطینی در تمام این ۱۰۵ سال، هیچ‌گاه درمورد انسان فلسطینی صحبت نشد و به جای آن، همیشه حرف درباره زمین اشغال شده فلسطین بوده است. ما در تمام این سال‌ها هویت فلسطینی را به فراموشی سپرده بودیم و این در حالی است که با عملیات ، انسان فلسطینی دوباره متولد شد... 🔺بخشی از گزارش امروز از بیانات حجت‌الاسلام علی‌اکبر براتی در رویداد «تماشای جبهه مقاومت» @esfzibanews 📰 ورق بزنید و مطالعه کنید: B2n.ir/r04998 🔰مجموعه ادبی روایتخانه🔰 🌐www.revayatkhane.ir🌐 👉 @revayat_khane
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🇵🇸 شنبه‌های قدسی 📻 روایت «از اتاق کوچک تا استادیوم فوتبال» ✍به قلم و گویندگی: سید مرتضی مرتضوی 🔸 إن‌شاءالله از این هفته شنبه‌ها به بهانه‌ی شنبه‌ی یک قسمت ویژه‌ی مردم مظلوم و مقتدر فلسطین منتشر خواهد شد. 🔰مجموعه ادبی روایتخانه🔰 🌐www.revayatkhane.ir🌐 👉 @revayat_khane
🌱 خداروشکر، آیین رونمایی و جشن امضاء دو کتاب خوب و دوست‌داشتنیِ «تو دیگر بمان» و «شنبه عزیز» با حضور گرم شما برگزار شد. 🥰 🔹دیدیم بهتره حالا که این رویدادها برگزار شده معرفی‌های بعدیمون به این دو کتاب اختصاص پیدا کنه.. 🪴 به نظرتون اول کدوم یکی از این دو عنوان رو معرفی کنیم؟ 😊 🔰مجموعه ادبی روایتخانه🔰 🌐www.revayatkhane.ir🌐 👉 @revayat_khane
📝 📌 «زیر سؤال» نمونه‌های بسیاری مشابه این عبارت و ترکیب‌های آن در زبان فارسی پیدا می‌شود که از زبان دیگری گرته‌برداری شده‌اند. 😊 به نظرتون رعایت این نکته در محاورات روزانه کار آسونی هست یا نه؟ 🔰مجموعه ادبی روایتخانه🔰 🌐www.revayatkhane.ir🌐 👉 @revayat_khane
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
📖 🎧 شما را می‌شنوید! 🔸شمعون روی سکوی انتهای حمام کنار خزینه‌ی آب داغ نشسته. حتما سبیل اصغر را چرب کرده که حمام خیلی شلوغ نشود. حمام خلوت یعنی آشنای کمتر، یعنی دردسر کمتر! اگر بفهمند جهود پا به حمامشان گذاشته‌اند بی‌بُروبَرگرد یک آشوبی به پا می‌شود. ✂️ ️برشی از کتاب ✍ به قلم 🔰مجموعه ادبی روایتخانه🔰 🌐www.revayatkhane.ir🌐 👉 @revayat_khane
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🌥گاهی دری را محکم می‌زنیم. با تمام توان. اما در بسته می‌ماند. امیدمان ناامید می‌شود که چرا در برای نجاتمان بازنشد. غافل از اینکه مهربان‌تری از خودمان به خودمان، این‌طور در را بسته است. نجات پشت آن در نیست‌، جای دیگری است. ‌ 📣 مسابقه کتاب‌خوانی «پناهم باش» ‌‌💬مجموعه روایت‌های مستند از رویارویی نزدیکِ خانواده‌هایی که در مقطعی از زمان، باید تصمیم بزرگی بگیرند... ✍ به قلم و 📚 نشر معارف 🎁 همراه با ۳۰۰میلیون ریال جوایزنقدی 🤩 ‌‌ 📤تهیه کتاب و شرکت در مسابقه 📩 ارسال عدد ۵ به ۹۰۰۰۹۸۲۵ @Nashremaaref_official 🔰مجموعه ادبی روایتخانه🔰 🌐www.revayatkhane.ir🌐 👉 @revayat_khane
📚 شنبه عزیز به قلم مطهره شیرانی 🔹شنبه عزیز از یک داستان کوتاه متولد شد که وقتی در جمع دوستانم خواندمش شورانگیز بود، روایت یک نوجوان از کار کردن در عتیقه فروشی یک پیرمرد جهودزاده. 🗒 رحیم میان چرک نویس‌های دفتر مشق بلاتکلیف مانده بود تا روزی که در یک پیاده‌روی عصرگاهی تصمیم گرفتم پا به یکی از عتیقه فروشی‌های چهارباغ بگذارم. صدای زنگوله سردرِ مغازه، گرمای علاء الدین آبی رنگ و حال و هوای عتیقه فروشی شهر فرنگی ساخته بود پر از آشنازدایی نسبت به دنیای آن سوی در. اینجا اشیاء روح داشتند، این را به وضوح حس کردم. همان‌جا رحیم دوباره پا گرفت. 🔸نتیجه شد چهار بخش داستانی از واگویه‌های ذهنیِ رحیم. بازنویسی و بسط داستان یک سالی طول کشید. بعد از آن که رمان را برای چند ناشر فرستادم و به جایی نرسید با مشورت استاد پیرنگ جدیدی با شخصیت‌هایی بیشتر نوشتم. لوکیشن داستان را حضورا بررسی کردم. بازارچه های داستان زیر سقف‌های گنبدی، حمام سفید، زورخانه و مساجد و کنیسه ها همه مکان‌هایی واقعی هستند. 📖 در نسخه نهایی داستان شنبه عزیز، رحیم یک راوی پنهان است، به این معنا که کمتر ذهنیاتش را واگویه می‌کند. در طول داستان با سلسله ماجراهایی روبرو هستیم که رحیم را با ضعف‌هایش روبرو می‌کند، باعث رشد او می‌شود و به مقصد می‌رساند. داستان تم معمایی دارد و از اواسط داستان به بعد گره گشایی‌ها آغاز می‌شود... 🔰مجموعه ادبی روایتخانه🔰 🌐www.revayatkhane.ir🌐 👉 @revayat_khane
🖌 📋 بعد از مدت‌ها با یه فرسته‌ی دیگه در ادامه‌ی آموزش‌ها‌ی پیرنگ برگشتیم... 🔸به نظر شما از ایده‌ی اولیه تا یک پیرنگ خوب چقدر فاصله‌ست؟ 💡برای اینکه فرسته‌های قبلی درباره‌ پیرنگ رو ببینید و نخ تسبیح رو پیدا کنید کافیه هشتگ چگونه بنویسیم رو لمس کنید..😊 🔰مجموعه ادبی روایتخانه🔰 🌐www.revayatkhane.ir🌐 👉 @revayat_khane
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🇵🇸 شنبه‌های قدسی 📻 روایت «تمام زنان جهان، عاشق‌ترین بخشنده‌ اند.» ✍به قلم و گویندگی: زینب جمشیدیان 🔸 همراه ما باشید هر شنبه با رادیو روایتخانه به بهانه‌ی شنبه‌ی برای شنیدن صدای مردم مظلوم اما مقتدر فلسطین.. 🔰مجموعه ادبی روایتخانه🔰 🌐www.revayatkhane.ir🌐 👉 @revayat_khane
🌱 😊 باز هم یه تولد دیگه... 🔸«تولد در کالیفرنیا» ✍ به قلم هدی سادات حامی راهی بازار نشر و خانه‌های شما شد. 📚 کتاب پیش‌رو، عضوی از مجموعه کتابی‌ست که قصد دارند به ما نشان بدهند، تولد برای هر انسانی چند بار اتفاق می‌افتد... شما فکر می‌کنید چه چیزی باعث تولد دوباره‌ی قهرمان این کتاب‌‌‌ها شده؟ 🔰مجموعه ادبی روایتخانه🔰 🌐www.revayatkhane.ir🌐 👉 @revayat_khane
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎞 نقد و بررسی رمان شنبه عزیز ✨🔍 با توجه به اتفاقات اخیر مقاومت و فلسطین و به همت انتشارات صاد، رمان «شنبه عزیز» در دفتر این نشر مورد نقد و بررسی قرار گرفت. با حضور آقای میرشمس‌الدین فلاح، مدیریت نشر و آقایان و علی‌الله سلیمی به عنوان منتقد و نویسنده‌ی اثر، @saadpub 🔰مجموعه ادبی روایتخانه🔰 🌐www.revayatkhane.ir🌐 👉 @revayat_khane
📝 📌 «حذر / حضر» 🔸 خیلی از کلمات هستند که اگر املای درست آن‌ها را رعایت نکنیم معنای دیگری پیدا می‌کنند. 😊 شما تا الان، کدوم یکی از این واژه‌ها رو جای دیگری می‌نوشتید؟ 🔰مجموعه ادبی روایتخانه🔰 🌐www.revayatkhane.ir🌐 👉 @revayat_khane
📖 شنبه عزیز به قلم‌ مطهره شیرانی (بخش اول) 🍂🍁 با رحیم حدودا سال ۱۳۹۳ آشنا شدم. وقتی بعد از ظهر روزی پائیزی دست‌هایمان را زده بودیم زیر چانه‌های‌مان و زُل زده بودیم به لب‌های مطهره. نشسته بودیم دور یک میز و مطهره از روی دفتر خطی خطی اش برای‌مان داستانِ کوتاه تازه از تنور درآمده‌اش را می‌خواند. صحنه‌ای که رحیم لُپ شمعون را کشید توی ذهنم ماندگار شد هرچند این صحنه وقتی داستانش را به رمان تبدیل کرد در پی‌رنگ جدید حذف شد. ☕️ وقتی شنبه‌ی عزیز را شروع به خواندن کردم یک سوم اولش برایم کند پیش رفت، اما دو سوم باقی مانده را بست نشستم و در یکی دو روز تمام کردم. در تمام مدت، سعی می کردم یک نقطه ضعف یا حداقل سوتی پیدا کنم. کمی سخت بود. چون متن تقریبا یکدست بود. 👌ویژگی دیگر متن توصیف‌های فراوان از شخصیت‌ها، صحنه و محیط پیرامون قهرمان است. توصیف‌ها در طی ماجراها خیلی خوب جا افتاده بود. گاهی بعضی از توصیف‌ها ذهنم را مشغول می کرد که ارتباطش با خط اصلی و کارکردش در پیش برد ماجرا چیست؟ اما باز هم آن توصیف جوری نبود که از متن بیرون زده باشد و نچسب باشد. 🔸ادامه دارد.... ✍️ مریم زمانی 🔰مجموعه ادبی روایتخانه🔰 🌐www.revayatkhane.ir🌐 👉 @revayat_khane
مجموعه ادبی روایتخانه
📖 #معرفی_کتاب شنبه عزیز به قلم‌ مطهره شیرانی #مخاطب_نوشت (بخش اول) 🍂🍁 با رحیم حدودا سال ۱۳۹۳ آشن
📖 شنبه عزیز به قلم مطهره شیرانی (بخش دوم) 🥇 به عنوان اولین رمان برای یک نویسنده، کار تروتمیز و خوبی از آب درآمده. وقتی داریم این رمان را می‌خوانیم حس می‌کنیم با یک نویسنده ی تازه کار اما با استعداد و حرفه‌ای طرف هستیم که پیرنگ رمانش را خیلی خوب و دقیق کار کرده. و تمام تلاشش را کرده تا هر آنچه را از عناصر و  ویژگی‌های داستان می‌داند در رمانش پیاده کند. با یک رمان شلخته طرف نیستیم. ⛳️ همان طور که پایان بندی‌اش  برخلاف برخی از رمان‌های ایرانی خیلی سرهم بندی شده و عجولانه نیست. از صحنه های آخر رمان و شباهت قهرمان و نامدار لذت بردم. 🏵 ویژگی دیگر رمان فضا و زمان و مکان واقعه است. شاید رمان دیگری شبیهش نباشد. کوچه پس کوچه ها و دالان‌های مسقف بازارهای اصفهان. شخصیت‌هایی که شبیه آدم‌های معمولی‌اند و همان احساساتی که ممکن است از ذهن هرکسی بگذرد. اما پنهانش می‌کند. همان شخصیت‌ها و همان احساسات در این رمان به یک ماجرا تبدیل می‌شوند بدون اینکه قهرمان تلاش کند خودش را خیلی خوب و مثبت نشان دهد. اما در عین حال مسیر رشد مخصوص به خودش را طی می‌کند. گاهی در بعضی از رمان‌ها سعی می‌شود شخصیت‌هایی ساخته شوند که خاص هستند. رحیم ما یک نوجوان معمولی است با احساسات معمولی. اما با خودش روبه رو می‌شود. همان جوری که هست.‌.. ✍ مریم زمانی 🔰مجموعه ادبی روایتخانه🔰 🌐www.revayatkhane.ir🌐 👉 @revayat_khane
🎂 😊 تولد داریم چه تولدی... 📔 «چله هفتم» ✍ به قلم فاطمه سادات حسینی راهی بازار نشر و کتابفروشی‌ها شد. 📚 چله هفتم داستان نوعروسی است که لبریز از شوق زندگی است. او در مسیر زندگی‌اش مجبور به انتخاب می‌شود. یک بار بین ماندن یا نماندن در شهر و دیار خود و یکبار برای بودن یا نبودن فرزندی که تازه در وجود او ریشه دوانده. درنهایت با وجود فشارهای خانواده‌اش اوست که باید تصمیم مهم زندگی‌اش را بگیرد. ⏳رمان پیش‌رو به همت نشر صاد چاپ و انتشار یافته و به زودی به دست شما علاقه‌مندان خواهد رسید... 🔰مجموعه ادبی روایتخانه🔰 🌐www.revayatkhane.ir🌐 👉 @revayat_khane
41.39M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎞 تماشا کنید.. 🌤 رویداد «تماشای جبهه‌ مقاومت» در روزهای پرتلاطم پیرامون تحولات جبهه‌ مقاومت با حضور حجت‌الاسلام علی‌اکبر براتی برگزار شد. با نگاه ایشان، تحولات جبهه‌ی مقاومت را تماشا کردیم؛ آموختیم و فراگرفتیم. برای تنها سلاح‌مان، نوشتن. برای قدرت گرفتن قلم‌مان. در روزهایی که دستمان برای حضور در جبهه‌ی دفاع از مظلوم کوتاه است... 🖋📚 جشن امضاء کتاب «شنبه عزیز» با حضور نویسنده‌ی اثر، مطهره شیرانی چاشنی این رویداد دوست داشتنی بود. 🔰مجموعه ادبی روایتخانه🔰 🌐www.revayatkhane.ir🌐 👉 @revayat_khane
📇 🤝 نویسندگی رفاقتی 💭❗️هیچ‌وقت به نویسندگی فکر نمی‌کردم، دانشجوی فیزیک بودم ولی علاقه‌مندی‌ های جانبیم می‌چربید. هیچ کاره و همه کاره. یکی از مشغله‌های جدّیم رفاقت بود و به اصرار یکی از همین رفقا پایم به کلاس داستانِ دانشگاه باز شد، فقط برای اینکه دلِ دوستم نشکند و باز چهار سال بعد هنوز آدم نشده بودم، چون یک بار دیگر به خاطر دلِ دوستم داستان نویسی را با استاد دانشگر از سر گرفتم. بچه‌ها رفتند، آمدند ولی من ماندگار شدم... 🔰مجموعه ادبی روایتخانه🔰 🌐www.revayatkhane.ir🌐 👉 @revayat_khane
🦋 چله هفتم ✍ به قلم فاطمه سادات حسینی این بار به نقل از خبرگزاری ایران کتاب، : «چله هفتم» درباره زوج جوانی است که همزمان با درگیری‌های مالی و خانوادگی پس از ازدواج، ثمره زندگی‌شان پا به عرصه وجود می‌گذارد و درگیری جدیدی برایشان رقم می‌خورد. مطالعه متن کامل خبر: 👉 http://ibna.ir/x6gb6 🔰مجموعه ادبی روایتخانه🔰 🌐www.revayatkhane.ir🌐 👉 @revayat_khane
📘 شنبه عزیز به قلم مطهره شیرانی (بخش اول) 💡جرقه‌ی شنبه عزیز با یک آیین سنتی یهودی زده شد که از قدیمی‌ترها شنیده بودم. 🔥روزهای شنبه دست به آتش بردن برای جهود حرام است. برای همین مرسوم بوده غروب شنبه یهودی‌ها از خانه بیرون آمده و از مسلمان‌ها می‌خواستند چراغ‌هایشان را روشن کنند. این ماجرا در ذهن من بستر داستانی شد برای عشق یک پسرِ مسلمان به دختری یهودی. ❤️‍🔥 شنبه عزیز وَرای یک داستانِ عاشقانه سعی دارد بافت بومی منطقه و نحوه‌ی همزیستی مسلمان‌ها و یهودی‌ها را نشان دهد، روابطی که گاه مسالمت‌آمیز است و گاه دچار چالش می‌شود. مردم شناسی یک وجه بسیار پررنگ در این رمان است. 🔹 ادامه دارد... 🔰مجموعه ادبی روایتخانه🔰 🌐www.revayatkhane.ir🌐 👉 @revayat_khane
مجموعه ادبی روایتخانه
📘 #معرفی_کتاب شنبه عزیز به قلم مطهره شیرانی #تجربه_نوشت (بخش اول) 💡جرقه‌ی شنبه عزیز با یک آیین سن
📗 شنبه عزیز به قلم مطهره شیرانی (بخش دوم) 🏘 یکی از لذت بخش‌ترین مراحل کار برایم جوباره گردی بود. وقتی سقاخانه‌ی زیبای بین دو بازارچه و کوچه‌ی کریم ساقی را دیدم به نظرم رسید خانه‌ی شیخ باید جایی توی همین کوچه باشد. 🔸یک کوچه‌ی مسقف خیلی تنگ و تاریک بود که باعث شگفتیم شد. کوچه را تا انتها رفتم. بعد از تمام شدن سقف، یک تک خانه‌ی نقلی دو طبقه بود که حس کردم از شدت اوراقی نزدیک است فرو بریزد، این کوچه و خانه در تصویرپردازی خانه‌ی زاغول و صحنه‌ی اولیه برخورد زری و مصطفی به کارم آمد. هم چنین سردر خانه‌ی اسحاق، ما به ازای بیرونی داشت. 🔹مغازه‌ها و خانه‌های به جا مانده از یهودی‌ها همگی یک پله از سطح کوچه پایین‌تر است. این نوع معماری گویی برمی‌گردد به ذهنیتی که درباره اهل کتاب وجود داشته. طراحی خانه‌ها به نوعی ست که آب باران از درون خانه جهود توی کوچه سرازیر نشود. یک در آبی چوبی با پله‌ای که پایین می‌رفت شده خانه ی راحیل... 🔰مجموعه ادبی روایتخانه🔰 🌐www.revayatkhane.ir🌐 👉 @revayat_khane