eitaa logo
مجموعه ادبی روایتخانه
741 دنبال‌کننده
757 عکس
91 ویدیو
6 فایل
خانه داستان نویسان انقلاب اسلامی www.revayatkhane.ir ارتباط با ادمین👇 @Revayat_khaneh
مشاهده در ایتا
دانلود
✂️ 📔 کتاب «عزیز» ✍ به قلم 🔰مجموعه ادبی روایتخانه🔰 ○● @revayat_khane ●○
❄️❄️ ا❁﷽❁ا 🌨 «در یک شب برفی» ❓فرق می‌کند ناجیِ چه کسی باشیم؟ مثلاً راننده‌ی ماشین سنگین باشیم و به سواری‌هایی که تو جاده برفی گیر کرده‌اند، کمک کنیم. و یا عضو هلال احمر و به همه‌ی در راه مانده‌ها پناه بدهیم. یا مأمور شهرداری باشیم و توی پارک‌ها بگردیم دنبال کارتن‌خواب‌ها تا بفرستیم‌شان گرم‌خانه. 🤍 انگار سفیدی برف، سر و سنگینی و وقارش، آدم‌ها را بلند نظر می‌کند، انگار برای آدم خیلی هم فرق نمی‌کند چه کسی را نجات بدهد، فقط دلش می‌خواهد یک کاری کرده باشد. ✍ 📷 ❄️❄️ 🔰مجموعه ادبی روایتخانه🔰 ○● @revayat_khane ●○
⚠️ ⁉️ دیگه چجوری بهتون بگیم، برید رأی بدید؟ 😅 🔰مجموعه ادبی روایتخانه🔰 ○● @revayat_khane ●○
🌱 🪴 تولد یک اثر دیگر از خانم نویسنده کتاب «به توان هایتک؛ روایت یک اتفاق بزرگ در خودکفایی صنعت برق کشور» با تحقیق بهزاد دانشگر و به قلم شبنم غفاری حسینی، از سوی انتشارات منتشر شد. 📘💪 این کتاب روایتی است از تأسیس و پیشرفت‌های غرورانگیز شرکت دانش‌بنیان «آهار» مشهد. مهندسان جوان این شرکت، به‌ویژه در تنگاهای وابستگی و تحریم که بخش‌های مهمی از صنعت برق و انرژی کشور با بن‌بست و بحران مواجه شده بود، با دانش، همت و نوآوری‌هایشان، کشور را به سلامت از این مسیر عبور دادند. @raheyarpub 🔰مجموعه ادبی روایتخانه🔰 ○● @revayat_khane ●○
📣🔻روایتخانه با همکاری حوزه هنری اصفهان برگزار می‌کند: 📚 جمع‌خوانی کتاب‌های کودک و نوجوان 4⃣جلسه چهارم رمان «ناریا» با حضور: ✍️ نویسنده‌ی اثر، ابراهیم نصری 📕کارشناس حوزه کتاب نوجوان، محمدرضا رهبری ⏰ سه شنبه ۱۵ اسفند، ساعت ۱۵ 📌خیابان سعدی،حوزه هنری اصفهان @art_esfahan 😊 منتظر حضور گرم شما هستیم.. 🔰مجموعه ادبی روایتخانه🔰 ○● @revayat_khane ●○
🎂 🗓 🧕لیلا شمس لیلا شمس به چیزی شبیه به فنر معتقد است. این را سر کلاس آموزش قصه به روش قرآن، زیاد توضیح میداد.سیر تحول شخصیت از جایی شروع می شود و به صورت دایره به جای اول باز میگردد اما بالاتر. تولدش حائل است، بین زمستان و بهار. از هر دو ارث برده است... از زمستان سفیدی اش را و از بهار سبزی و طراوتش را. نوشتن را سالهاست آغاز کرده و سالهاست هم مینویسد و هم درس می دهد. 📚آثار: به شرط آفتاب 🔰مجموعه ادبی روایتخانه🔰 ○● @revayat_khane ●○
🔥 ✨کتاب زیرزمین از انتشارات ستارگان درخشان و دفتر تولید متن روایتخانه نوشته خانم فرزانه قائنی در بخش زندگینامه نامزد دریافت جایزه کتاب سال دفاع مقدس شد. 🔰مجموعه ادبی روایتخانه🔰 ○● @revayat_khane ●○
مجموعه ادبی روایتخانه
📜 پای درس امیرعارفان درس سوم: به‌سوی پروردگارت فرار کن ✨✨«فَقَدْ هَرَبْتُ اِلَیْکَ» «من به سوی
📜پای درس امیر عارفان 🔸درس چهارم: در پیشگاه خدا مسکین متضرع باش ✨«و وَقَفْتُ بَیْنَ یَدَیْکَ مُسْتَکینًا لَکَ مُتَضَرِّعا اِلَیْکَ راجِیًا لِما لَدَیْکَ ثَوابِی» «رو به‌ رویت ایستاده‌ام، در حالی‌که مسکین توام. متضرع به سو‌ی تو آمده‌ام، به امید آن‌چه تو به من می‌دهی» از خودم می‌پرسم: «تو با چه حالی به درگاه الهی می‌رسی؟ بیچاره‌گی‌ات را دیده‌ای؟هیچ بودنت را؟ در پیشگاهش متضرع بوده‌ای؟ عجز و ناتوانی، نداری و هیچ بودنت را با اشک و دستهای بالا رفته به‌ سویش ابراز کرده‌ای؟» یاد مادربزرگ می‌افتم. می‌گفت: «ننه دستاتو ببر بالا. خدا دست بالا رفته رو خیلی دوس ‌داره». خودش هم بعد نماز، دستهایش بالا می‌‌رفت. گونه‌هایش خیس اشک می‌شد. آن‌ روزها نمی‌دانستم چرا خدا دستان بالا رفته‌ را دوست دارد. ✍ 🔰مجموعه ادبی روایتخانه🔰 ○● @revayat_khane ●○
⁉️ 🖋 👓 خودم و همه‌ی شما را توصیه می‌کنم به تقوای الهی و ساده‌نویسی در داستان❗️ 📋 ورق بزنید و سه اصل مهم ساده‌نویسی را بخوانید. 🔰مجموعه ادبی روایتخانه🔰 ○● @revayat_khane ●○
👤 لئو تولستوی 🍰 ۹ سپتامبر ۱۸۲۸ ~ ۲۰ نوامبر ۱۹۱۰ ○● @revayat_khane ●○
🎈 ⁉️کتاب زیاد خواندم اما نمی دانم چرا یکی از آنهایی شده که مغزم قفلی زده رویش. 💘البته که رمان‌هایی که بهانه ی روایتشان عشق باشد را دوست دارم ولی میدانم این تنها دلیلش نیست. 🏃🏻‍♂️"جوانی که معشوقه اش را بدزدند و او برای باز گردانش ، سفری پر فراز و نشیب و هیجان را آغاز کند" بهانه ی روایت بسیاری داستانهاست 👑اما این داستان خاص شده چون حریف قهرمان داستان قدرت حاکمه ست و مواجهه با آن غیر از قدرت و شجاعت، زیرکی می طلبد و آنچه در حواشی این داستان تصویر و بیان می‌شود پر مغز و تامل بر انگیز است. 📝 ✨✨✨ ⚔️ کتاب «دلاوران عالی قاپو» ✍️ به قلم 🔰مجموعه ادبی روایتخانه🔰 ○● @revayat_khane ●○
مجموعه ادبی روایتخانه
📜پای درس امیر عارفان 🔸درس چهارم: در پیشگاه خدا مسکین متضرع باش ✨«و وَقَفْتُ بَیْنَ یَدَیْکَ مُسْت
📜 پای درس امیر عارفان 🔸درس پنجم: از کسی بخواه که تو را بهتر از تو می‌شناسد «وَتَعْلَمُ ما فِی نَفْسِی وَ تَخْبُرُ حاجَتی وَ تَعرِفُ ضَمِیرِی ولا یَخْفی عَلَیْکَ اَمْرُ مُنْقَلَبِی وَ مَثوایَ وَ ما اُریدُ اَنْ اُبْدِی ءَ بِهِ مِنْ مَنطِقِی وَ اَتَفَوَّهُ بِهِ مِنْ طَلِبَتی وَ اَرْجُوهُ لِعاقِبَتِی» ✨خدایا خواسته‌ام را از تو می‌خواهم. از تو‌ که مرا بهتر از من می‌شناسی؛ هم خواسته‌ام را می‌دانی، هم از باطنم خبر داری. هیچ چیز از حال و آینده ام بر تو مخفی نیست. هر خواسته‌ای را که بخواهم برایت بگویم و به آن امید داشته‌باشم، همه را می‌دانی. آن‌چه پای درس امیرعارفان فهمیده‌ام را، مرور می‌کنم: با آن‌که می‌دانم خدا از همه احوالات حال و آینده‌ام باخبر است، خواسته‌ام را می‌داند، باز هم خواسته‌ام را به درگاهش ابراز می‌کنم. خودش خواسته تا از او بخواهم: «ادعونی استجب لکم»، پس دوست دارد از او بخواهم چیزی را که از آن با خبر است. ✍ 🔰مجموعه ادبی روایتخانه🔰 ○● @revayat_khane ●○
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔺 📼 ببینید | 💡 محتوا یک مقوله‌ی مطلقا معنایی است.. 👤 🔸ء ۱۳۱۵ ~ ۱۳۸۷ 🔰مجموعه ادبی روایتخانه🔰 ○● @revayat_khane ●○
مجموعه ادبی روایتخانه
📜 پای درس امیر عارفان 🔸درس پنجم: از کسی بخواه که تو را بهتر از تو می‌شناسد «وَتَعْلَمُ ما فِی نَف
📜پای درس امیر عارفان 🔸درس ششم: تحت سیطره خدا بودنت را ابراز کن ✨«وَ قَدْ جَرَتْ مَقادیرُکَ عَلَیَّ یا سَیِّدی فیما یَکُونُ مِنّی إلی اخِرِ عُمْری مِنْ سَریرَتی وَعَلانِیَتی». «تمام قضا و قدرت تا آخر عمرم برمن جاری شده. چه بر امور پنهانیم، چه بر امور آشکارم.» خدایا از همه جا بریده‌، به سوی تو فرار کرده‌ام. در مقابل تو ایستاده‌ام. دستم را به سوی تو دراز کرده‌ام. سرنوشتم را تا آخر می‌دانی. اسرارم را، قبل از آن‌که بگویم. نیتم را، قبل از آن‌که عمل کنم. همه را می‌دانی. به سویت آمده‌ام تا با دعا و تضرع به درگاهت مقدراتم را پیش تو رقم بزنم، عوض کنم. ✍ 🔰مجموعه ادبی روایتخانه🔰 ○● @revayat_khane ●○
⌛️ ۳ روز مانده 🌙 تا شروع ماه مهمانی ا❁﷽❁ا 📩 « پیامی از یک شئ گم شده» 🍂اول افتادم روی زمین، امید داشتم دست بکشی روی قالی و پیدایم کنی. اما نکردی، انگار اصلا نفهمیدی افتاده‌ام. بعدش منتظر شدم بهم احتیاج پیدا کنی تا بگردی پی‌ ام اما نگشتی. کم کم داشتم عادت می‌کردم، داشتم جزئی از قالی می‌شدم که پایی آمد و شوتم کرد کنج دیوار، منتظر شدم تا وقتش برسد. خانه‌تکانی‌ها موقع پیدا شدن‌ها ست. می‌شود امید داشت حتی اگر جای پرتی مثل کنج دیوار باشی. وقت هست هنوز... 🍃«اللّهُمَّ اِنْ لَمْ تَکُنْ غَفَرْتَ لَنا فیما مَضى مِنْ شَعْبانَ فَاغْفِرْ لَنا فیما بَقِىَ مِنْهُ» پیامی از یک شئ گم شده: پیدایم کن ✍️ 🔰مجموعه ادبی روایتخانه🔰 ○● @revayat_khane ●○
🔥 📣 🗓 خبرهای خوش از کتاب‌های روایتخانه در هفته‌ای که گذشت: 👏 کتاب زیرزمین به قلم فرزانه قائنی در بیست‌ و یک‌مین جایزه «کتاب سال دفاع‌مقدس» در بخش زندگینامه شایسته تقدیر شد. 🔸کتاب پناهم باش به قلم راضیه ترکان و مهناز محمدیان در بیست و یک‌مین دوره «جشنواره ملی کتاب رشد» با شعار «کتاب خوب، آینده خوب»، نامزد دریافت جایزه شد. 🏆 همچنین در این جشنواره، کتاب فکرشم نکن به کوشش و تدوین مرضیه احمدی و قلم جمعی از نویسندگان روایتخانه به عنوان برگزیده در بخش فرهنگ کار معرفی شد. 🔰مجموعه ادبی روایتخانه🔰 ○● @revayat_khane ●○
⚠️ ⁉️ آیا می‌دانستید درست نویسی، ثواب زیادی دارد؟ 🔰مجموعه ادبی روایتخانه🔰 ○● @revayat_khane ●○