eitaa logo
ایستگاه روایت شهدا
423 دنبال‌کننده
563 عکس
339 ویدیو
11 فایل
🌱‟رِوٰایَتْگَرِی‟ قِصِه‌ی دلدادگیِ واماندگانِ از کاروان "شهدا"ست...! ✍️استاد محمدباقر نادم 🔶راوی موسسه روایت سیره شهدا_قم 🔶نویسنده 🔶پژوهشگر 🔶سخنران به یاد علمدار روایتگری🌷 #شَهِیدحٰاج‌ْعَبْدُالله‌ضٰابِط ✅ادمین: @admin_revayat_shohada
مشاهده در ایتا
دانلود
‍ 🔺خاطرات مردم همدان از ایام شهادت حاج قاسم سلیمانی حس مشترک فرزندان شهدا عقربه ساعت‌شمار از شش گذشته بود که تلفن همراهم زنگ خورد. هوا تاریک بود و مادرم پشت خط بود. بلند شدم و جواب دادم. نگران پرسیدم: «چی شده؟» مادرم گریه می‌کرد. چیزی به ذهنم نمی‌رسید. در این سال‌ها که پدر و مادرم برای مداوا رفته بودند، وقتی مادرم از تهران یا آلمان تماس می‌گرفت، با هر زنگش منتظر خبر شهادت پدرم بودم. این انتظار و اضطراب هفت هشت سال همراهمان بود؛ اما آن روز، مدتها بود که پدر شهید شده بود. نمی‌دانستم چه اتفاقی افتاده است و گریه‌ی مادر برای چیست.؟! اولین صحبتش این بود: «طاهرم، حاج قاسم شهید شد.»🥀😔 مات و مبهوت ماندم و همانطور نشسته بودم و هیچ واکنشی نشان نمی‌دادم. می‌خواستم بروم جایی که فقط گریه کنم تا شاید آرام شوم. بین ساعت هفت و تا هفت و نیم صبح بود. آرام و قرار نداشتم. تصمیم گرفتم بروم آرامستان باغ بهشت؛ اما باغ بهشت هم خلوت نبود. رفتم سر مزار پدر و شهید حاج حسین همدانی که نزدیک هم‌اند. آنجا شلوغ بود. با بغض در گلو فاتحه‌ای خواندم و رفتم سمت مزار شهید علی محمدی که از دوستان نزدیک پدر و از عرفای جنگ بود. پسر شهید زارعی، آقا حامد و مادرش هم بودند. حامد برگشت من را دید. بدون اینکه کلامی رد و بدل شود، همدیگر را بغل گرفتیم و چند دقیقه در بغل هم گریه کردیم. نشستیم و به آرامی صحبت و درد و دل کردیم. تا آن زمان فکر می‌کردم چون با حاج قاسم آشنا و نزدیک بوده‌ام، علاقه‌ام بیشتر است. فکر می‌کردم من باید بیشتر ناراحت باشم؛ اما دیدم حامد و دیگران که اصلا حاج قاسم را ندیده‌اند همینطوری گریه می‌کنند. معلوم بود واقعا دوری‌اش برای همه سخت است. همان لحظه به فکر رفتم و دیدم از لحظه شهادت پدرم هم بیشتر ناراحتم. رفتن حاج قاسم من را خیلی به هم ریخت. با خودم گفتم احتمالا این داغ تازه است و در گذر زمان کم رنگ می شود؛ ولی گذشت و در این مدت با خواندن مصاحبه ها و شنیدن سخنرانی ها دیدم که چقدر این حس بین من و دیگران، به خصوص بین فرزندان شهدا، مشترک است! فرزندان شهدا می گفتند این از داغ نبود پدرشان هم سنگین‌تر است. شاید باور نکنید، من به نبود پدرم عادت کردم؛ ولی در سالگرد شهادت حاج قاسم خسته شده بودم و سنگینی داغش خفه‌ام می‌کرد. به حاج قاسم گفتم یا بُکشم و راحتم کن یا دلم را آرام کن. واقعا آرام نمی‌شوم و تازه متوجه شده‌ام که چرا بعد از 1400 سال نباید داغ کربلا سرد شود. وقتی خون تقدیس شده باشد، نتیجه‌اش همین می‌شود. 🌷🌷🌷🌷🌷 ✍️ محمدطاهر خوش لفظ 📚 برگی از کتاب «» https://eitaa.com/joinchat/3639148838C86c083fb60
🙂-| شهیدهمت‌که‌این‌روزها پسر و دختر و روحانی و کاسب و.. همه‌نام‌اوراعشق‌می‌کنند، یک‌الگوبرجسته اخلاقی، دینی، مذهبی‌ و معنوی تمام‌عیاربود. https://eitaa.com/joinchat/3639148838C86c083fb60
🔰 شهید حاج قاسم سلیمانی: اشکال ندارد انسان حبّ یک کَسی را بیشتر داشته باشد، حبّ یک کسی را کمتر داشته باشد، امّا اصول را نباید خدشه‌دار کند... 👈این حبّ نباید بر اصول اثر بگذارد... https://eitaa.com/joinchat/3639148838C86c083fb60
11.36M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
📹 ببینید | لزوم ارتباط با مردم... هشدارهای حاج قاسم خطاب به مسئولان برای فاصله نگرفتن از مردم و عدم تفکیک مذهبی از غیرمذهبی... 🔰شهید سلیمانی: ما با مردم کم حرف میزنیم! 🔔خیلی‌ها ممکن است به این حرف من ایراد بگیرند: ما نباید فقط به قشر مذهبی نزدیک به خودمان نگاه کنیم؛ باید مردممان را حفظ کنیم... https://eitaa.com/joinchat/3639148838C86c083fb60
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
✍فزت و رب الکعبه؛ رستگار شدم. رستگار شدم، پیروز شدم. من رسیدم. من بردم...!!! ❤️سردارسپهبدشهیدسلیمانی . https://eitaa.com/joinchat/3639148838C86c083fb60
حاج حسین یکتا: خون حاج قاسم کلید فتح خواهد بود و این کلید از آن جنس کلیدها نیست که نچرخد؛ خواهید دید . . . https://eitaa.com/joinchat/3639148838C86c083fb60
17.52M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎬 | ماجرای اذانی که به درخواست حاج قاسم پخش شد 🔹دستم کنار پنجره‌ی ماشین بود. کسی روی شانه‌ی من زد. برگشتم و نگاه کردم و دیدم که حاج قاسم سلیمانی است. خواستم پایین بیایم، درب ماشین را نگه داشت و گفت: بی‌زحمت یک اذان دیگر بگذار. گفتم: حاج‌آقا! چه بگذارم؟ منو (Meno) باز است. گفت: اذان غلوش داری؟ گفتم: غلوش هم دارم ... ◻️برشی از گفت‌وگوی حوزه نیوز با حجت‌الاسلام‌والمسلمین محمدمهدی دیانی از روحانیون مدافع حرم و راوی سیره شهدا که گوشه ای از اتفاقات عراق، سوریه، خاطراتی از شهید حاج قاسم سلیمانی و دلائل حضور روحانیون در این جنگ را روایت کرده است. @revayat_shohada