eitaa logo
کانال محتوای روایتگری راویان
2.8هزار دنبال‌کننده
7هزار عکس
3.1هزار ویدیو
437 فایل
✅️ این کانال متعلق به ((موسسه روایت سیره شهدا قم)) می‌باشد. 📌بیان خاطرات شهدا و رزمندگان 📌محتوای روایتگری 📌معرفی کتب شهدا 📌تشریح عملیات ها
مشاهده در ایتا
دانلود
۳ اسفند ماه _سیدروحانی گرامی باد. 🥀 ششم بهمن 1340، در شهرستان قم به دنیا آمد. پدرش سیدمهدی و مادرش اشرف نام داشت. تا اول متوسطه درس خواند. سپس به فراگیری علوم دینی و حوزوی تا (سطح2) پرداخت. از سوی مرکز اعزام روحانیون در جبهه حضور یافت. سوم اسفند 1362، با سمت مبلغ در جفیر بر اثر اصابت ترکش به سر، شهید شد. مزار او در گلزار شهدای علی‌بن‌جعفر زادگاهش واقع است. 🇮🇷 کانال ارائه محتوای روایتگری 👇 @ravianerohani
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
_سیدروحانی اي برادران! قدر امام امت، اين رهبر عزيز و دلسوز امت را بدانيد. او بودكه با رهبري‌هاي خردمندانة خود ما را از سلطه طاغوت رهانيد و احكام اسلام را زنده نمود و مجدِد حيات اسلام شد. حرف‌ها و نصايح اين رهبر الهي را خوب گوش كنيد و مو به مو اجرا نماييد… از خط اصيل ولايت فقيه كه با خون هزاران شهيد به تثبيت رسيده منحرف نگرديد. من طلبه حقير به نوبه خود دست روحانيت معظم تشيع مخصوصاٌ امام عزيز و مراجع عظام را مي بوسم… 🇮🇷 کانال ارائه محتوای روایتگری 👇 @ravianerohani
📸 💠وداع خانواده در شهر شاهرود 🇮🇷 کانال ارائه محتوای روایتگری 👇 @ravianerohani
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
💠وداع خانواده شهید جستجوگر نور در شهر شاهرود 🇮🇷 کانال ارائه محتوای روایتگری 👇 @ravianerohani
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥طواف پیکر مطهر شهید جستجوگر نور در حرم علیه السلام 🇮🇷 کانال ارائه محتوای روایتگری 👇 @ravianerohani
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
: درس بزرگ امام جواد(ع) به ما این است که در مقابل قدرت‌های منافق و ریاکار، باید همت کنیم که هوشیاری ‌مردم را برای مقابله‌ی با این قدرت‌ها برانگیزیم. 🇮🇷 کانال ارائه محتوای روایتگری 👇 @ravianerohani
فلسفه شبکه وکالت (ع) چه بود؟‬‌ * رهبر انقلاب در تحلیل‌هایشان درباره‌ی دوران زندگی امام جواد علیه‌‌السلام به مقدس‌مآبی و ریاکاری مأمون عباسی و تلاش آن امام علیه‌السلام برای کنارزدن این نقاب تزویر اشاره می‌‌کنند. به نظر شما آن دوران چه خصوصیات و ویژگی‌هایی داشت؟ دوران امامت امام جواد علیه‌السلام مصادف و معاصر بود با حکومت یکی از زیرک‌ترین و سیّاس‌ترین خلفای بنی‌العباس. امیرالمؤمنین علیه‌السلام نیز قبلاً پیش‌‌بینی کرده بودند که هفتمین خلیفه‌‌ی عباسی، اعلمِ آن‌هاست و تاریخ هم نشان داد که همین‌طور بود. مأمون علاوه بر این‌‌که زیرکی شخصی خاصی داشت، علاقمند به علوم هم بود. او به فلسفه و کلام مختلف عقلی و نقلی عنایت داشت و خودش جزو معتزله بود. طبیعتاً معاصرت دو امام بزرگوار، یعنی امام رضا علیه‌السلام و امام جواد علیه‌السلام با چنین شخصیتی، دشواری‌های خاصی را برای امامت ایشان ایجاد می‌کرد. یکی از مهم‌ترین این دشواری‌ها همین نکته‌ای است که امروزه محققان درباره‌‌اش بحث دارند و هنوز هم اختلاف نظر یا اختلاف تحلیل وجود دارد؛ یعنی این‌که واقعاً در مواضع مأمون و سخنان و رفتارهایش تناقض وجود دارد. * لطفاً به مصادیق این تناقضات اشاره کنید. مثلاً دفاع‌‌هایی که مأمون از ساحت ائمه علیهم‌السلام و به‌‌خصوص از ساحت امیرالمؤمنین علیه‌السلام کرده است. او بارها به اولویت و حق اهل ‌بیت علیهم‌السلام در بحث خلافت و امامت تصریح کرده است. مأمون حتی درباره‌‌ی امام جواد علیه‌السلام هم در مقابل بنی‌العباس تصریح دارد و می‌گوید که علم این‌ها علم لدنّی و خدایی است. با وجود فشارها و محدودیت‌های فراوانی که علیه ایشان وجود داشت، وکلایی را در اقصی‌نقاط عالم اسلام منصوب کرده بودند. این وکلا بسیار زیرکانه و حساب‌شده با شیعیان ارتباط داشتند و نامه‌های شیعیان و وجوه شرعی را جمع و تقدیم امام می‌کردند. این مسأله از قبل در میان ائمه وجود داشت، اما در دوره‌ی امام جواد شبکه‌ی وکالت گسترش یافت. از سوی دیگر، مأمون گاهی در قبال امام رضا و امام جواد علیهما‌السلام به گونه‌ای عمل کرده که از فرد شیعی معتقد به اعتقاد عقلی و قلبی چنین رفتاری برنمی‌آید؛ از جمله احضار امام رضا علیه‌السلام به مرو و تحمیل ولایت‌عهدی به آن حضرت که همراه با تهدید بود، یا مجالس مناظره‌ای که مأمون برای امام رضا علیه‌السلام ترتیب می‌‌داد و در آن‌جا -به تصریح امام رضا علیه‌السلام و به شواهد تاریخ- در تشکیل مجالس مناظره نیت صادقی نداشت. امام رضا علیه‌السلام به اباصلت فرمود که مأمون قصد رسواکردن من را در مناظره دارد، در حالی که او خواهد دید که نتیجه برعکس خواهد شد و خود او رسوا خواهد شد. یعنی به‌خوبی می‌بینیم که مأمون در این رفتارهایش نیت صادقانه نداشته و همین موضوع را در ارتباط با امام جواد علیه‌السلام داشتیم. * علاوه بر این رویکرد دوگانه، ظاهراً مأمون مقدس‌مآبی‌هایی را هم به شکل‌های مختلفی به نمایش گذاشته است. بله. به هر حال مأمون، هم در دوران امام رضا علیه‌السلام و هم در دوره‌ی امام جواد علیه‌السلام تلاش می‌کرد به ظواهر شریعت پایبند باشد؛ شرب خمر علنی نداشت و سعی می‌کرد ظواهر را رعایت کند. مأمون ظواهر را نسبت به اهل ‌بیت علیهم‌السلام رعایت می‌کرد و این طبیعتاً برمی‌گردد به سیاست مزورانه‌ای که او در قبال اهل ‌بیت علیهم‌السلام در پیش گرفته بود. * با توجه به این‌که معمولاً بخش قابل توجهی از جامعه همین ظواهر را می‌بینند و معیار قرار می‌دهند، کار برای امام علیه‌السلام قاعدتاً دشوار ‌بود؛ درست است؟ بله. امام جواد علیه‌السلام با خلیفه‌ی زیرک و مزوری روبه‌رو بودند و این کار را دشوار می‌کرد. امام ناچار بودند که از شیوه‌هایی استفاده کنند تا هم تزویر مأمون را برملا کنند و هم آثار آن تزویر را در جامعه‌ی شیعی و اسلامی خنثی کنند. به عنوان نمونه در ماجرای ازدواج ام‌الفضل دختر مأمون با امام جواد علیه‌السلام؛ مأمون ظاهر قضیه را این‌طور جلوه می‌داد برای بنی‌العباس که من به لحاظ فضلی که در محمدبن‌علی الجواد علیه‌السلام سراغ دارم، می‌خواهم ام‌الفضل را به او تزویج کنم. در واقع اما قضیه فرق می‌کرد؛ با شخصیتی که از مأمون سراغ داریم، او می‌خواسته یک جاسوس را وارد خانه‌ی امام جواد علیه‌السلام کند تا از نزدیک آن حضرت را تحت کنترل داشته باشد. چنان‌که تلاش کرد بعضی از اصحاب امام رضا و امام جواد علیهما‌السلام را به نحوی جذب خود کند و آن‌ها را بخرد. یکی از نمونه‌های بارز آن، هشام بن ابراهیم راشدی عباسی است. این شخص وکیل امام رضا علیه‌السلام و کارگزار آن حضرت بود و نقش الت ایشان را داشت، اما همین که همراه امام رضا علیه‌السلام به مرو سفر کرد، مأمون توانست او را جذب و به جاسوس مأمون در خانه‌ی امام رضا علیه‌السلام تبدیل شد. 👇 🇮🇷 کانال ارائه محتوای روایتگری 👇 @ravianerohani
او اخبار امام را تماماً به مأمون منتقل می‌کرد و به همین خاطرحتی به لقب عباسی معروف شد. این پیشینه را وقتی در مورد مأمون در نظر بگیریم، طبیعی است که درباره‌ی تزویج ام‌الفضل با امام جواد علیه‌السلام نیز دچار سوء ظن شویم. هم شخصیت و هم عملکرد مأمون، برای ما هیچ تردیدی باقی نمی‌گذارد که حتی پیش از تزویج ام‌الفضل این مسأله وجود داشته که کسی را داخل خانه‌ی امام جواد علیه‌السلام بفرستند و چه کسی بهتر از همسر امام جواد علیه‌السلام که راحت بتواند اخبار را منتقل کند؟ * در این سوی ماجرا، امام جواد علیه‌السلام چه راهکارها و راهبردهایی را برای مقابله با تزویرهای مأمون به کار بردند؟ یکی محور فرهنگی و علمی بود، که از مهم‌ترین محورها همین است. امثال مأمون از طریق جلسات مناظره تلاش داشتند امام را رسوا کنند، اما در آن جلسه‌ی مناظره که مأمون ترتیب داد و یحیی بن اکثم یک سؤال فقهی از امام جواد پرسید، پاسخ فنی و متبحرانه‌ی امام، رنگ یحیی بن اکثم را تغییر داد و یحیی بن اکثم دیگر نتوانست سؤال کند. یحیی ابن اکثم درباره‌ی حکم مُحرِمی پرسید که در حال احرام، حیوانی را کشته باشد. امام جواد علیه‌السلام او را سؤال‌پیچ کرد و سؤال او را با سؤال‌هایی پاسخ داد. او رنگ باخت و اهل مجلس کاملاً متوجه شدند که یحیی مغلوب شده است. مأمون برای این که جلسه را جمع کند، گفت: ما به همین مقدار راضی هستیم. بنابراین یکی از کارهای امام، کاربرد روش علمی است. درس بزرگ این است که در هنگامی که در مقابل قدرت‌های منافق و ریاکار قرار می‌گیریم، باید همت کنیم که هوشیاری مردم را برای مقابله‌ی با این قدرت‌ها برانگیزیم. [...] امام علی‌بن موسی‌الرضا صلوات‌الله‌علیه و امام جواد صلوات‌الله‌علیه همت بر این گماشتند که این ماسک تزویر و ریا را از چهره‌ی مأمون کنار بزنند و موفق شدند. (بیانات رهبر انقلاب در خطبه‌ی نمازجمعه ۱۳۵۹/۷/۱۸) محور دوم، بحث شاگردپروری در حرکت فرهنگی بود. امام جواد علیه‌السلام -مثل دیگر ائمه علیهم‌السلام- شاگردان خوبی همچون علی بن مهزیار اهوازی و ابن ابی نصر بزنطی را تربیت کرد و اصول و مبانی صحیح عقلی و نقلی را به گونه‌ای در اختیار آن‌ها می‌گذاشتند که خود ‌آن‌ها به‌تنهایی اهل فن می‌شدند و آن‌ها را در جامعه‌ی شیعه اشاعه می‌دادند. امام جواد علیه‌السلام در جلسه‌ای با حضور فقها و علمای اهل سنت که روایاتی را نقل می‌کردند، مستدل و با حرّیت تمام، روایات آن‌ها را نقد ‌کردند. پس یک کار امام علیه‌السلام، ایستادن در برابر روایات کذب بود. محور دیگری که به‌خصوص در مورد امام جواد علیه‌السلام باید بگوییم، نقش اجتماعی و فرهنگی ایشان از طریق شبکه‌ی وکلا بود. یعنی با وجود فشارها و محدودیت‌های فراوانی که علیه ایشان وجود داشت و تحت نظر بودند، وکلایی را در اقصی‌نقاط عالم اسلام منصوب کرده بودند. این وکلا بسیار زیرکانه و حساب‌شده با شیعیان ارتباط داشتند و نامه‌های شیعیان و وجوه شرعی را جمع و تقدیم امام علیه‌السلام می‌کردند. اگر هم امام علیه‌السلام در حبس بودند، به آن کسی می‌دادند که امام علیه‌السلام تعیین کرده بود. البته این مسأله از قبل در میان ائمه علیهم‌السلام وجود داشت، اما در دوره‌ی امام جواد علیه‌السلام شبکه‌ی وکالت گسترش یافت و آمار وکلای ائمه این موضوع را نشان می‌دهد. 👇 🇮🇷 کانال ارائه محتوای روایتگری 👇 @ravianerohani
* اقدامات امام جواد علیه‌السلام چه تأثیری بر روند کلی شیعه گذاشت؟ همین افزایش وکلا نشان‌دهنده‌ی تأثیر اقدامات امام جواد علیه‌السلام در توسعه و افزایش شیعیان است، زیرا شبکه‌ی وکالت از دوران امام صادق علیه‌السلام به این طرف تشکیل شد. البته قبلاً زمینه‌ی آن وجود نداشت، نه این‌که دیگر ائمه علیهم‌السلام اراده‌ی تشکیل آن را نداشته باشند، بلکه تشیع به قدر کافی گسترده نبود. در عصر امام باقر علیه‌السلام با حرکت فرهنگی آن حضرت کم‌کم این حرکت ثمر داد و امام صادق علیه‌السلام وکلایی را در کوفه، مدینه، خراسان و ... نصب کردند که این‌ها آغاز شبکه‌ی وکالت بود. امام کاظم علیه‌السلام نیز آن را رشد دادند در حدی که وقتی امام شهید شدند، ده‌ها هزار دینار از وجوه شرعی شیعیان نزد آن‌ها بود. حضرت امام جواد علیه‌السلام اما این شبکه را رشد خاصی دادند. دلیلش این بود که امام علیه‌السلام یک فرصت ۱۷ساله برای امامت داشتند که حضور ایشان هم عمدتاً در مدینه بود. بنابراین می‌توانستند این شبکه را رهبری کنند. این‌که حضرت بر گسترش این شبکه تأکید می‌کردند، چون می‌دانستند در آینده دوره‌ی غیبت رخ خواهد داد و شیعیان در دوران غیبت صغری نیازمند شبکه‌ی وکالت خواهند بود و به واسطه‌ی نواب باید به امام عصر علیه‌السلام متصل شوند. بنابراین با سیاستی که امام در پیش گرفتند، هم شیعه حفظ شد و گسترش یافت و هم جان خود امام علیه‌السلام و جان شیعیان حفظ شد، چون از ابزار تقیه و فرهنگی استفاده می‌کردند. از سوی دیگر، طبیعتاً غلبه‌ی امام جواد علیه‌السلام در مناظرات علمی موجب می‌شد که شیعیان دلگرم‌تر شوند و این اتفاقات اثر مثبتی بر روند کلی شیعه می‌گذاشت. امام علیه‌السلام آینده را می‌دیدند و جریانی را رهبری می‌کردند که می‌خواستند تا روز قیامت استمرار بیابد، نه یک حرکت مقطعی و احساسی. بنابراین اگر بخواهیم ببینیم ائمه علیهم‌السلام در حرکت سیاسی و فرهنگی خود پیروز و موفق بوده‌اند یا نه، اول باید ببینیم که تشیع حفظ شده یا نه، دوم این‌که شیعه گسترش پیدا کرده یا رو به تقلیل نهاده. در تاریخ می‌بینیم که بحمدالله تشیع به سبب منطق و پشتوانه‌هایی که ائمه علیهم‌السلام فراهم کردند، همواره گسترش پیدا کرده است. 🇮🇷 کانال ارائه محتوای روایتگری 👇 @ravianerohani
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
✅ صلوات خاصه نهمین اختر تابناک آسمان امامت و ولایت، حضرت ، علیه السلام اَللهُمَّ صَلِّ عَلَى مُحَمَّدِ بْنِ عَلِیِّ بْنِ مُوسَى عَلَمِ التُّقَى وَ نُورِ الْهُدَى وَ مَعْدِنِ الْوَفَاءِ وَ فَرْعِ الْأَزْکِیَاءِ وَ خَلِیفَةِ الْأَوْصِیَاءِ وَ أَمِینِکَ عَلَى وَحْیِکَ اَللهُمَّ فَکَمَا هَدَیْتَ بِهِ مِنَ الضَّلالَةِ وَ اسْتَنْقَذْتَ بِهِ مِنَ الْحَیْرَةِ وَ أَرْشَدْتَ بِهِ مَنِ اهْتَدَى وَ زَکَّیْتَ بِهِ مَنْ تَزَکَّى فَصَلِّ عَلَیْهِ أَفْضَلَ مَا صَلَّیْتَ عَلَى أَحَدٍ مِنْ أَوْلِیَائِکَ وَ بَقِیَّةِ أَوْصِیَائِکَ إِنَّکَ عَزِیزٌ حَکِیمٌ. 🇮🇷 کانال ارائه محتوای روایتگری 👇 @ravianerohani
۴ اسفندماه سومین شهید گرامی باد . 🥀 🇮🇷 کانال ارائه محتوای روایتگری 👇 @ravianerohani
شهید سیدحمید طباطبایی‌مهر در سال ۱۳۳۸ در منطقه جنوب شهر تهران حوالی میدان خراسان در خانواده‌ای مذهبی و شیفته اهل‌بیت(علیهم‌السلام) چشم به جهان گشود و پرورش یافت. دوران نوجوانی و جوانی‌اش با شرکت در نهضت انقلاب سپری شد. آغاز جنگ تحمیلی و افزایش همکاری‌های سیّد با نهادهای انقلابی او را به سمت سپاه سوق داد. در سال ۱۳۶۲ به دلیل علاقه‌ای که به جوانان داشت، حوزه تربیت و آموزش را برای فعالیت دوران پاسداری خود برگزید. به همین دلیل مربی پادگان امام حسین(ع) شد. برای کسب تجارب بیشتر عملیاتی و آشنایی با صحنه‌های درگیری از کردستان سردرآورد. از همان آغاز فعالیت همواره به‌دنبال خدمت صادقانه و همواره با تلاش بی‌وقفه بود و تا پایان جنگ در این منطقه ماند و خانواده‌اش را نیز روانه این دیار کرد. تا آنجا که یکی از فرزندان خود را در این راه از دست داد. رشادت‌ها، لیاقت و شایستگی‌ همراه با مردمداری مثال‌زدنی و ارتباط صمیمانه با مردم مظلوم کردستان توسط سیّد سبب شد تا مسئولیت‌های متعددی در نقاط مختلف کردستان از جمله سقز، مریوان، نوسود و... به ایشان واگذار شود. فرماندهی گردان، فرماندهی محور و فرماندهی عملیات از جمله این مسئولیت‌هاست. پس از پایان جنگ تحمیلی با حضور در معاونت آموزش نیروی زمینی سپاه نقش سازنده‌‌ای را ایفا کرد. شاخص‌ترین دوره مدیریت ایشان در معاونت آموزش، مسئولیت مرکز تحقیقات و فناوری آموزشی نیروی زمینی سپاه به مدت پنج سال بود. آخرین سال‌های خدمت سیّد در معاونت عملیات نیروی زمینی سپاه به اوج خود رسید. مسئولیتی که در‌های شهادت در آن باز بوده و ایشان با به یادگار گذاشتن رشادت‌ها و حماسه‌های جاویدان در مبارزه با عوامل استکبار و دشمنان مردم ایران و کردستان و در تأمین امنیت این مرز و بوم نقش موثری ایفا کرد که اوج آن در سرکوب گروهک تروریستی پژاک به نمایش درآمد و سرانجام وی با گمنامی و مظلومیت به آرزوی دیرینه خود رسید. رسیدن به وصال او مدافع پرچم اسلام بود و همواره آماده دفاع از ارزش ها و اسلام عزیز بود و آرزوی خدمت در رکاب امام عصر ( عج ) و نابودی دشمنان اسلام را داشت. و با خدمت به انقلاب و اسلام، انرژی می گرفت و خستگی را خسته کرده بود و می گفت : دشمن چشم طمع به کشور را دارد و از هر طرف با تمام توان در همه ابعاد آماده حمله و ضربه زدن بر ماست ، نباید از او غفلت کنیم و به فکر استراحت و رفاه باشیم و برایش این مهم بود که بتواند تکلیفش را خالصانه ادا کند تا پیش وجدانش شرمنده نشود. چهارم اسفندماه سال 91 سید به بزرگترین آرزویش می رسد. حبیب گونه در دفاع از حرم عمه‌جانش حضرت زینب‌کبری(سلام الله علیها) با ترویست‌های تازه متولد شده داعش به عنوان سومین شهید مدافع حرم نامش را در زمره مدافعان حرم آل‌الله به ثبت می رساند. گاهی رنج و زحمت زنده نگه‌داشتن خون شهداء از خود شهادت کمتر نیست که رنج حضرت زینب(سلام الله علیها) و امام سجاد(علیه السلام) از این نوع است. رنج ها کشیدند تا توانستند خون یاران شهیدشان را نگه دارند. من نیز امروز به اذن‌الله چنین تکلیفی را بر خود لازم و واجب می دانم و در این جهت در حد توان متحمل رنج و مرارت شده و از خون شهید طباطبایی‌ها پاسداری می‌کنم و نمی‌گذارم فراموش شوند. به شهادت طباطبایی مهرها که آن امتحانی سخت و تلخ اما بسیار شیرین می بینم افتخار میکنم و افتخارم این است که مسیر راه خود را روشنتر دیده و با قدم در مسیر ولایت پیش می روم. شهید طباطبایی‌مهرها زنده‌اند و نزد پروردگارشان روزی دریافت می‌کنند و این اشاره به ابرقدرت بودن و عظمت آن‌ها دارد. 🇮🇷 کانال ارائه محتوای روایتگری 👇 @ravianerohani
خصوصیات فردی سید سید همیشه و در همه مراحل زندگی اش دنباله راه حق و حرف حق بود. همنشین و مانوس با قرآن کریم بود و از دستورات و فرامین قرآن کریم پیروی می کرد، مرد عمل بود تا اینکه مرد حرف باشد. وابسته به هیچ حزب و یا گروه خاصی نبود و همیشه می گفت : حزب فقط حزب خدا، از آن دسته افرادی نبود که موقعیت اجتماعی و یا مقام های دنیایی را بخواهد با هر قیمتی و با پایمال کردن حقوق دیگران به دست بیاورد. و همیشه می گفت : باید مراقب باشیم که به بیراهه کشیده نشویم. و هیچ وقت دنبال تایید و تاثیر دیگران در زندگی شخصی اش نبود. همیشه و همه حال در شرایط متفاوت سیاسی اجتماعی کشور پیرو سخنان رهبری بودند و می گفتند : شاخص، مواضع امام خمینی(ره) و رهبر معظم انقلاب است و رمز موفقیت‌مان پشتیبانی قاطع بی‌چون چرا و همه جانبه از رهبر عزیزمان است. و از مصادیق شاخص و بارز ولایت پذیری سید بصیرت افزایی ایشان بود. کسانی مورد تایید سید بودند که منش و رفتار زندگی شان بر اساس شاخص ها و خطوط ولی فقیه جامعه بود.همیشه و در همه حال گوش به فرمان صحبت های رهبری بودند و آنچه را که رهبری درسخنانشان به عنوان دغدغه یاد می کردند اعتقاد داشت و حتما تا آنجا که می توانست آن موارد را در زندگی مان عملی می کرد. و سید سعادت و خوشبختی را گوش به فرمان بودن به سخنان رهبری می دانست. همه کارهایش را برای رضایت خداوند انجام می داد و می گفت : ما که اول و آخر کارمان انجام می شود پس چه خوب است که با نیت خالص و در راه رضای خداوند آن کار را انجام بدهیم و بدین صورت کارمان هم ارزشمند و ماندگار می شودو همیشه می گفتند : من هیچ هستم و هر چه هست از خداوند است. حرف و عملش با اعتقادش همراه و همسو بود. سید اگر شخصی به دلش نمی نشست اصلا به روی خودش نمی‌آورد و به ما همیشه می گفت: به ظواهر توجه نکنید. سید یک فرمانده پرتوان و در عین حال جدی و سختگیر بود، ولی ظاهرش شبیه یک سرباز ساده بود، و در برخورد با نیروها و سربازانش مثل یک پدری مهربان، و وقتهایی که ساعت استراحت بود در جمع آنان می نشست و درد دل‌های‌شان را گوش می‌داد و هر کاری که از دستش بر می آمد برای نیروهایش انجام می داد. خداوند یک قدرتی به ایشان داده بود که گاهی اوقات می دانست که در دل و ذهن ما چه می گذرد. خيلي جاها اين طور بود. يک جاهايي احساس مي کردم يک حرفي در ذهنم است، از من مي‌خواست که برایش بگویم. مي گفت من مي دانم در ذهنت چه می گذرد بگو. يک بار گفتم نمي گويم اول تو بگو من چه فکري در ذهن دارم. گفت اصلاً يک کاري مي کنيم. تو روي کاغذ بنويس. من هم مي نويسم. هر دو نوشتيم. ديدم بله درست نوشته و فکر من را خوانده بود. 🇮🇷 کانال ارائه محتوای روایتگری 👇 @ravianerohani