۳ خردادماه ، #سالروز_شهادت #شهیده_طیبه_واعظی گرامی باد . 🥀
#زندگینامه
طیبه واعظی دهنوی در سال 1337 در یکی از روستاهای اصفهان متولد شد. او در خانواده ای مذهبی و فقیر رشد کرد و به همین علت خیلی زود با درد و رنج مردم مستضعف آشنا شد. در سن 7 سالگی خواندن قرآن را در خانه پدرش آموخت. در سال 1350 طیبه با پسر خاله مجاهدش ابراهیم جعفریان ازدواج نمود، و این نقطه عطفی در زندگی او بود و همین ازدواج بود که مسیر زندگی او را به طور کلی دگرگون ساخت و او را وارد مرحله ای نوین نمود. طیبه با کمک شوهرش به مطالعه عمیق کتب مذهبی و آگاه کننده و تفسیر قرآن پرداخت و چون ابراهیم همان صداقت و ایمانی را که لازمه یک فرد مبارز است در وجود طیبه یافت او را در جریان مبارزات تشکیلاتی قرار داد و طیبه به عضویت گروه مهدیون در آمد.
به خاطر مبارزه با شاه و تحت تعقیب بودن شوهرش از سال 1354 به زندگی مخفی روی آورد، ولی در نهایت در 30 فرودین 1356 پس از دستگیری شوهرش، دستگیر شد و خواهر شوهرش، فاطمه جعفریان که او هم مبارز بود در این روز شهید شد.
🇮🇷 کانال ارائه محتوای روایتگری 👇
@ravianerohani
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
#ببینید
#شهیده_طیبه_واعظی :
مرابُکشید،اماچادرمرا از سرمبرندارید🍂!
#حجاب_عفاف
🇮🇷 کانال ارائه محتوای روایتگری 👇
@ravianerohani
#سیره_شهدا
#شهیده_طیبه_واعظی
💠مرا #بِکُشید اما#چادرم را برندارید...
صاحب خانه اش گفته بود:" طیبه که به خانه ما آمد ، ما سرمان برهنه بود ، بی حجاب بودیم.
این قدر پند و نصیحت کرد و از قران و دعا گفت که ما دیگر یک تار موی مان را نگذاشتیم پیدا شود".
به ساواک که گرفته بودش و دستبند زده بود به دست هایش، گفته بود :" مرا بکشید ولی چادرم را برندارید" .
🌹 شهـــیده طیبه واعظی
پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله و سلم:
بهترين زنان شما، زني است که براي شوهرش آرايش و خودنمايي کند، اما خود را از نامحرمان بپوشاند.
بحارالانوار، ج 103، ص 235
🇮🇷 کانال ارائه محتوای روایتگری 👇
@ravianerohani
📝#خاطرات_شهدا
🌹#شهیده_طیبه_واعظی
💠روز #عید بود. یک دست لباس سرخ و سبز برای او خریده بودیم. رفت بیرون و آمد. لباس را درآورد و کنارگذاشت.
گفتم: همه لباس نو پوشیدهاند، تو چرا لباست را در آوردی؟ گفت: اگر من این لباس را بپوشم، آن بچهها که #فقیر هستند و بابا و مامان ندارند،غصه میخورند و کسی برای آنها لباس نمیخرد. من دلم نمیآید این لباس را بپوشم بنابراین لباسهای کهنه را بیشتر دوست دارم.
🇮🇷 کانال ارائه محتوای روایتگری 👇
@ravianerohani
#معرفی_کتاب_شهدایی
کتاب :
#موقعیت_فرشته
موضوع :
خاطرات و زندگینامه #شهیده_طیبه_واعظی
📚برشی از کتاب :
✳️صاحب خانه اش گفته بود:" طیبه که به خانه ما آمد ، ما سرمان برهنه بود ، بی حجاب بودیم.
این قدر پند و نصیحت کرد و از قرآن و دعا گفت که ما دیگر یک تار موی مان را نگذاشتیم پیدا شود".
به ساواک که گرفته بودش و دستبند زده بود به دست هایش، گفته بود :" مرا بکشید ولی چادرم را برندارید" .
🇮🇷 کانال ارائه محتوای روایتگری 👇
@ravianerohani
۳ خرداد ماه ، سالروز درگذشت #شاعر_انقلابی اهل بیت علیهم السلام، #محمدرضا_آقاسی گرامی باد . 🥀
🇮🇷 کانال ارائه محتوای روایتگری 👇
@ravianerohani
#زندگینامه شاعر شوریده حال مرحوم #محمدرضا_آقاسی
محمدرضا آقاسي در 24 فروردين ماه 1338 در خانواده مذهبي در شهر تهران ديده به جهان گشود. او در دامان مادري مهربان و پارسا و تحت تعليم و تربيت پدري متدين و با ايمان رشد يافت. پدرش حاج قاسم آقاسي قاري قرآن بود. مادر او شاعر و مداح اهل بيت (ع) بود و در خانه علاوه بر تربيت صحيح فرزندان براي آنها اشعار حافظ، ديوان جوهري و تذکرة الاولياء مي خواند. محمدرضا آقاسي تحت تأثير محيط خانواده پا در وادي شعر و ادب گذاشت و به مدد استعداد و پشتکار فراوان و اراده خستگي ناپذير خود قله هاي رفيع ادبيات را فتح نمود و بنيانگذار فصل نويني در ادبيات ايران و بالأخص شعر مذهبي گرديد.
آقاسي مدتي نيز در جبهههاي جنگ در مناطق شوش دانيال و جزيره مجنون و سه راه جفير و شلمچه بود. شاعر مثنوي سرا كه مثنويهاي شورانگيز او در حال و هواي جبهه و دفاع مقدس با قرائت حماسي خود در خاطرهها مانده است. و عاقبت در بامداد سوم خرداد ماه 84 همزمان با نواي اذان صبح و سالروز رهايي خرمشهر، شيعه ترين شاعر بسيجي، خاک پاي اهل بيت(ع)، "محمدرضا آقاسي" در ملکوت اعلي قرار يافت و به وصال يار رسيد. پنجشنبه ۵/۵/۸۴ ستاد معراج شهداي تهران شاهد خيل عظيمي از رهپويان و عاشقان حسيني بود که براي وداع و تشيع پيکر پاک شاعر اهل بيت (ع) زنده ياد حاج محمد رضا آقاسي به آنجا آمده بودند.
🇮🇷 کانال ارائه محتوای روایتگری 👇
@ravianerohani
پیام #امام_خامنهای ، در پي درگذشت شاعر آزاده و بسيجي #مرحوم_محمدرضا_آقاسی
بسمه تعالي
با تأسف و تأثر خبر درگذشت شاعر آزاده و بسيجي مرحوم محمدرضا آقاسي را دريافت کردم. اين حادثه غمانگيز، ضايعهاي براي هنر و ادبيات متعهد کشور و به ويژه شعر مذهبي و انقلاب به شمار ميرود. شعر روان و با مضمون و خوش ساخت آقاسي که نمايشگر دل پاک و احساسات صادق و هنر خودجوش او بود، بيشک داراي جايگاه ويژهاي در ادبيات معاصر است. درگذشت اين شاعر عزيز را به جامعه ادبي و شعراي کشور و به علاقمندان آثار او و بطور خاص به خانواده گرامي و دوستان و ياران اين بسيجي دلباخته تسليت عرض مي کنم و شادي روح و علو درجات او را از خداوند متعال مسألت مينمايم.
سيد علي خامنهاي
7/خرداد/1384
🇮🇷 کانال ارائه محتوای روایتگری 👇
@ravianerohani
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
شعرخوانی زیبای مرحوم #آقاسی درباره امام زمان (عج)
به مناسبت سالروز در گذشت مرحوم آقاسی
جهت شادی روحش #صلوات
🇮🇷 کانال ارائه محتوای روایتگری 👇
@ravianerohani
aghasi_www.iranidata.com.mp3
1.52M
به خوبا سر میزنی
مگه ما بدها دل نداریم...
#آقاسی
🇮🇷 کانال ارائه محتوای روایتگری 👇
@ravianerohani
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
#کلام_امام
📹#ببینید
🗳 #انتخاب_درست_کار_درست
رهبر انقلاب: من به نامزدهای گوناگون عرض میکنم جوری حرف بزنید که اگر در خرداد سال آینده نوار امروز شما را جلوی خودتان گذاشتند یا پخش کردند، شرمنده نشوید؛ جوری وعده بدهید که اگر چنانچه آن وعده را بعداً به رخ شما کشیدند، مجبور نباشید تقصیر را گردن این و آن بگذارید که نگذاشتند، نشد.
#انتخابات
🇮🇷 کانال ارائه محتوای روایتگری 👇
@ravianerohani
۴ خردادماه ، #روز_مقاومت_و_پایداری #دزفول گرامی باد .🥀
💥علت این نامگذاری ،مقاومت مردم این شهر در برابر موشک باران رژیم بعثی عراق در طول جنگ ایران و عراق بوده است. این شهر در دوران جنگ بارها مورد هجوم و موشکباران رژیم عراق بود تا آنجا که آن را با نام شهر موشکها یاد کردهاند.
💥همچنین در آغاز جنگ ایران و عراق #دزفول بیش از ۲۰۰ بار موشکباران و ۲۰ هزار بار گلولهباران شد. مردم #دزفول با وجود موشکباران شدید همچنان مقاومت میکردند و نماز جمعه #دزفول هر هفته با حضور مردم و رزمندگان اقامه میشد.
💥 شهرستان #دزفول در دوران جنگ هفت هزار کشته، زخمی و مفقودالاثر داشت که از این تعداد، دو هزار و ۶۰۰ نفر کشتههای جنگ بودند.
🇮🇷 کانال ارائه محتوای روایتگری 👇
@ravianerohani
💠 #روز_دزفول، #روز_مقاومت_و_پایداری :
چهارم خرداد سالروز مقاومت مردم قهرمان دزفول در برابر موشک باران عراق در زمان دفاع مقدس، موجب شد این تاریخ به نام روز ملی مقاومت و پایداری در تقویم ثبت شود.
علت این نامگذاری مقاومت مردم این شهر در برابر موشک باران رژیم بعثی عراق در طول جنگ ایران و عراق بوده است. این شهر در دوران جنگ بارها مورد هجوم و موشکباران رژیم عراق بود تا آنجا که آن را با نام شهر موشکها یاد کردهاند.
مردم شهید پرور دزفول مدت هشت سال دفاع مقدس با وجود اصابت موشک بر شهر، همزمان بخش های تخریب شده را بازسازی می کردند و اراده رژیم بعثی در خالی کردن شهر و درهم کوبیدن آن را به یکی از آرزوهای دست نیافتنی متجاوزان مبدل کردند.در این مدت باوجود موج تبلیغی و تهدیدات گسترده رژیم بعث عراق و بلندگوهای شبانه روزی حامیان آنان، اهالی دزفول هرگز تسلیم نشدند
همچنین در آغاز جنگ ایران و عراق دزفول بیش از ۲۰۰ بار موشکباران و ۲۰ هزار بار گلولهباران شد. مردم دزفول با وجود موشکباران شدید همچنان مقاومت میکردند و نماز جمعه دزفول هر هفته با حضور مردم و رزمندگان اقامه میشد. شهرستان دزفول در دوران جنگ هفت هزار کشته، زخمی و مفقودالاثر داشت که از این تعداد، دو هزار و ۶۰۰ نفر کشتههای جنگ بودند.
دشمن بعثی ۲ لشکر از ۶ لشکری که برای حمله به خاک میهنمان آماده کرده بود، مامور فتح دزفول کرد تا خوزستان را دور بزند و درنهایت این استان را به تصرف خود درآورد و اگر مقاومت مردم دزفول نبود، خوزستان سقوط می کرد، عملیات فتح المبین وجود نداشت و مقدمه آزاد سازی خرمشهر فراهم نمی شد.
بلد الصواریخ یا شهر موشکها عنوانی بود که عراقیها در طول جنگ تحمیلی به شهر مقاوم و شهید پرور دزفول داده بودند این شهر که مظهر مقاومت مردم در مقابل حملات موشکی عراق نام گرفت در سال ۱۳۶۵ از طرف جمهوری اسلامی ایران با نظر سنجی از مردم ایران به عنوان شهر نمونه معرفی گردید و لوح زرین آن توسط دولت در یکی از میادین آن نصب شد .
امام خمینی (ره) در روزهای موشکباران این شهر و همزمان با مقاومت مردم تأکید کرد: دزفولیها دین خود را به اسلام ادا کردند.
🇮🇷 کانال ارائه محتوای روایتگری 👇
@ravianerohani
#کلام_امام
🔰 مانده برپای وطن
🔻 حضرت آیتالله خامنهای:
در دفاع مقدس، نقش پشت جبهه به قدر جبهه اهمّیّت داشت. برخی با حمایتهای فرهنگی و تبلیغاتی دائم مشغول خنثیسازی عملیّات روانی دشمن بودند، از شعر و شعار و پذیرایی از جنگزدهها، تا ماندن مردم شهرها زیر موشکباران دشمن، مثل دزفول؛ یکی از موارد افتخارآمیز پشت جبهه، ماندن مردم اهالی شهرهای زیر موشکباران بعضی از شهرها بود.
۱۳۹۹/۰۶/۳۱
🇮🇷 کانال ارائه محتوای روایتگری 👇
@ravianerohani
۵ خردادماه #سالروز_شهادت #شهید_شعبان_نصیری گرامی باد . 🥀
سردار رشید سپاه اسلام، رزمنده جبهه های «جهاد اصغر» و «جهاد اکبر»، حاج «شعبان نصیری»، پس از نزدیک به ۳۸ سال مجاهدت و جهاد در میادین دفاع از «حریم اسلام ناب محمدی(صلوات الله علیه و آله)، سرانجام به یاران شهیدش پیوست.
سردار «حاج شعبان نصیری» که از یادگارانِ ۸ سال دفاع مقدس بود و سابقه حضور طولانی در «سوریه» به منظور دفاع از «حرمِ بانوی مقاومت، حضرت زینب کبری(سلام الله علیها)» را در کارنامه خود داشت، ظهر جمعه ۵ خردادماه، مصادف با شبِ اول «رمضان المبارک»، در جبهه «عراق» و طی عملیات آزادسازی «موصل» از اشغالِ «مزدوران سعودی» و «پیروان اسلام آمریکایی» بال در بال ملائک گشود.
🇮🇷 کانال ارائه محتوای روایتگری 👇
@ravianerohani
#زندگی_نامه
این سردار خستگی ناپذیر در اسفندماه سال ۱۳۳۶ در کرج به دنیا آمد اما شناسنامه اش را به تاریخ اول فروردین ماه ۱۳۳۷ گرفتند.
در همان کودکی به همراه خانواده عازم تهران شد و در خیابان حسینی محله نظام آباد سکونت گزید. محله نظام آباد که از محلات مستضعف نشین و انقلابی تهران بود در پرورش او تاثیر گذاشت و از همان نوجوانی، مبارزه در خط حضرت امام راحل را آغاز کرد.
شعبان نصیری پس از انقلاب بی درنگ به سپاه پاسداران انقلاب اسلامی پیوست و به خاطر سوابقی که در کرج داشت، در تشکیل سپاه کرج نیز نقش بسزایی ایفا کرد. او از همان ابتدا به نقش نوجوانان و جوانان در ادامه روند انقلاب، ایمان داشت و تشکیل بسیج نوجوانان کرج از یادگارهای ماندگار اوست.
با آغاز جنگ تحمیلی در سال ۱۳۵۹ به مناطق عملیاتی رفت و در سمت های مختلف حاضر شد.
حاج شعبان در سال ۱۳۶۰ و در سال ۲۳ سالگی ازدواج کرد و حاصل آن، ۴ فرزند بود؛ ۳ پسر و یک دختر. سلمان، محمد و روح الله پسران او بودند که محمد ۱۰ سال پیش در حادثه ای دار فانی را وداع گفت و پدر و مادرش را داغدار کرد.
شهید شعبان نصیری در قرارگاه فوق سری نصرت نیز حضور داشت و فعالیت های گوناگونی را در کنار فرماندهان این قرارگاه از جمله سردار محمد باقری و سردار شهید علی هاشمی انجام می داد.
حاج شعبان نصیری سپس لشگر ۹ بدر رفت. مدتی در این لشگر به فرماندهی شهید اسماعیل دقایقی فعالیت کرد و با شهادت این سردار در عملیات کربلای ۵، در جایگاه رییس ستاد این لشگر به فرماندهی حاج محمدرضا نقدی مشغول فعالیت شد. اخلاق نیکو و پسندیده اش، مجاهدین عراقی را شیفته او کرده بود، چنانچه بعد از شهادتش نیز سردار نقدی تصریح کرد، یاران او در عراق، عزادارتر از یاران او در ایران هستند.
حاج شعبان نصیری لحظه ای آرام و قرار نداشت. چون بنا نبود لشگر ۹ بدر در برخی عملیات ها از جمله عملیات والفجر ۸ شرکت کند، او به همراه تعدادی از همرزمان فارس زبانش در لشگر ۹ بدر، به لشگر ۱۰ سیدالشهدا (ع) رفت تا از فیض حضور در این عملیات ها بی نصیب نماند.
شهید نصیری همچنین در آموزش نیروهای قدس سپاه پاسداران نقش ویژه ای داشت و تجربیات خود در زمان جنگ را در اختیار نیروهای تازه نفس می گذاشت.
جنگ تحمیلی عراق علیه ایران به ظاهر پایان یافته بود اما جنگ نرم، عرصه تازه ای بود که دشمن برای مقابله با انقلاب اسلامی آغاز کرد. حاج شعبان لباس رزمش را از تن خارج کرد و در قامت یک نیروی فرهنگی، آستین هایش را بالا زد و مشغول شد.
با تعدادی از فرزندان شهدا، موسسه ای فرهنگی تاسیس کرد و در آن قالب، خدمات فرهنگی و تربیتی گسترده ای به خانواده شهدا و جامعه ارائه کرد. فعالیت های فرهنگی و اجتماعی او تا آخرین روزهای زندگی مادی اش ادامه داشت و به طور مثال جهت روشنگری جوانان و مردم در زمینه انتخاب اصلح در انتخابات ریاست جمهوی و شوراهای شهر از هیچ کوششی دریغ نکرد.
او حتی از دیگر کشورهای اسلامی هم غافل نبود و سال ۱۳۹۰ برای کمک به مردم مظلوم سومالی، عازم موگادیشو شد.
حاج شعبان نصیری با آغاز درگیری های سوریه و عراق، دوباره لباس رزمش را به تن کرد و راهی دمشق و حلب و کربلا و سامرا شد. او حضور موثری در سوریه داشت و رفاقت و نزدیکی اش به فرمانده دلاور نیروی قدس سپاه، سردار حاج قاسم سلیمانی باعث شده بود از مشورت های او در عرصه های مختلف، استفاده کنند؛ اما آشنایی قدیمی اش با مجاهدان عراقی و تسلط او بر زبان و منش و رفتار آنها باعث شد فعالیت هایش را در مبارزه با داعش در عراق متمرکز کند. همرزمان او در جنگ تحمیلی حالا با تشکیل حشد الشعبی ها، مشغول مبارزه با داعش در شمال عراق برای آزادسازی موصل و استان های همجوار بودند و بهترین موقعیت فراهم شده بود تا حاج شعبان در کنار آن ها، تمام تجربیات و دانسته هایش را در طبق اخلاص قرار دهد.
حدود یک ماه قبل از شهادت، مورد اصابت گلوله های مستقیم داعشی ها قرارگرفت و از ناحیه دست راست به شدت مجروح شد. مداوای او در بیمارستان های عراق ممکن نبود و به همین خاطر به ایران اعزام شد. اما باز هم قرار بر این بود تا برای تکمیل درمان به آلمان اعزام شود که نپذیرفت. حتی حاضر نشد پرفسوری که از آلمان برای مداوای تعدادی از جانبازان به تهران آمده بود هم او را ویزیت کند. با همان دستی که حالا قدرت بالا آمدن نداشت، بی محابا عازم عراق شد و مبارزاتش را ادامه داد.
تا اینکه منطقه عمومی تلعفر در غرب موصل، مقتل او شد و در شب اول ماه مبارک رمضان ۱۴۳۸ (حدود ساعت ۷ عصر جمعه ۵ خرداد ۱۳۹۶) به همراه جمعی از دوستانش در کمین تله انفجاری داعش افتاد و به سوی یاران شهیدش پرکشید. او بعد از نماز ظهر، غسل شهادت کرده بود و به گفته همراهانش، چهره آرامَش، نورانی تر شده بود.
🇮🇷 کانال ارائه محتوای روایتگری 👇
@ravianerohani