eitaa logo
روایت ها و حکایت ها
1.8هزار دنبال‌کننده
1.4هزار عکس
273 ویدیو
24 فایل
فیش های منبر و یادداشت های روایی و تفسیری و نکات تربیتی و اخلاقی،آمیخته با مطالب روز و اشعار ناب و تاریخ ... ارتباط با ما https://eitaa.com/MA1371 طلبه حقیر محمد جواد جنگی لینک کانال @revayathavahekayatha1
مشاهده در ایتا
دانلود
صرفا جهت اطلاع: کانال روایت ها و حکایت ها ۸میلیون در صندوق قرض الحسنه خود پول داره که بحمدالله تابحال به ۳۰ نفر از دوستان اعضای کانال قرض الحسنه داده. الانم همه مبلغ دست چند نفر از دوستان هست. که چندی بعد مهلت باز پرداختشون هست... چندین نفرم تقاضا دارند... اگر کسی مایل بود به موجودی صندوق مبلغی را اضافه کنه ما درخدمتیم https://eitaa.com/MA1371
روایت شده است شخصی نامه ای به امام حسن علیه السلام داد که حاجتش را نوشته بود. امام حسن علیه السلام فرمود: «حاجَتُکَ مَقضیَّةٌ » حاجت تو برآورده شد. به امام حسن علیه السلام گفته شد: ای فرزند رسول خدا! اگر به نامه اش توجه می‌فرمودید و به اندازۀ نیازش پاسخ می‌دادید، بهتر نبود؟ امام حسن علیه السلام فرمود: «یَسألُنی اللهُ تعالی عَن ذُلِّ مَقامِهِ بَینَ یَدَیَّ حتّی اَقرَءُ رُفعَتَهُ» خداوند متعال از خواری او در برابرم بازخواست می‌کند تا این که نامه اش را بخوانم. توضیح الدلائل ص ۷۱۱
زیاد سخت نگیر،خدا فقط دو چیز میخواد⁉️ 💢امام باقر (ع)فرمود: سوگند به خدا كه خداوندمتعال از مردم جز دو كار نخواسته است: ۱: به نعمتهای او اعتراف كنند تا آنان را نعمت فزونتر دهد. ۲: و به گناهان اقرار ورزند تا گناهانشان را بیامرزد. 《لا واللّه ِ ما أرادَ اللّه ُ تَعالی مِن النّاسِ إلّا خَصْلَتَينِ: أنْ يُقِرّوا لَهُ بالنِّعَمِ فيَزيدَهُم، وبالذُّنوبِ فَيَغفِرَها لَهُم.》 كافی روایت ها و حکایت ها را همراهی کنید https://eitaa.com/joinchat/2786197731C88ffbcfb9c
🌹باسلام محضر بی عنوان ها ▪️دوزخ، یعنی تا ابد روی جمال الهی را از دست دادن و در هجران ماندن: شنیده‌ام سخنی خوش که پیرِ کنعان گفت فراق یار نه آن می‌کند که بتوان گفت حدیث هولِ قیامت که گفت واعظِ شهر کنایتی‌ست که از روزگارِ هجران گفت
یک سال از عمر چوب میگذرد شکوفه و بار می‌دهد کو بار من؟ کو بار من؟ نکنه از چوب کمتر باشیم.... استاد علی صفائی حائری
چه کولاکی نماز صبح رفتن در این کولاک ارزش داره 😂
درِ میخانه ببستند خدایا مپسند که درِ خانهٔ تزویر و ریا بگشایند
یکرنگ باش 🟢 تلوّن و رنگ عوض کردن یکی از صفات پست بشر است، اگرچه موفقیت‌های کوچک و دنائت آمیزی همراه دارد اما به انسان جنبه طفیلی می‌دهد. این زرنگی نیست، بی‌شخصیتی است. سرفرازی گر تو خواهی باهمه یکرنگ باش قالی از صد رنگ بودن زیر پا افتاده است 📝 علامه مطهری رحمه الله علیه روایت ها و حکایت ها https://eitaa.com/joinchat/2786197731C88ffbcfb9c
بسیار کتاب خوبیست☝️
گناهانی که باعث رسوایی آدمی می شود در دنيا!!!! 1⃣دروغ حضرت امیر فرمود: اَلْكِذْبُ فَضَاح دروغگویی رسوا کننده است. 2⃣پی جویی لغزش رفیق!! پیامبر اکرم فرمود: لغزشهاى مسلمانان را نجوييد كه هر كس لغزشهاى برادرش را پى جويد خداوند لغزشهاى او را پيگيرى مى كند و هر كه را كه خداوند عيبجويى كند رسوايش مى سازد هر چند در اندرون خانه خود باشد. لا تَطلُبوا عَثَراتِ المؤمنينَ ؛ فإنّ مَـن تَتَبّعَ عَثَراتِ أخيهِ تَتَبّعَ اللّه ُ عَثَراتِهِ ، و مَن تَتَبّعَ اللّه ُ عَثَراتِهِ يَفْضَحْهُ و لو في جَوفِ بَيتِهِ. در روایت دیگری فرمود: مَنْ كَشَفَ حِجابَ اخِيْهِ انْكَشَفَ حِجابَ بَيْتِهِ؛ كسى كه پرده از روى اسرار رفیق بردارد خداوند عيوب اسرار او را بر ملا مى‌كند» ادامه دارد....
اینم کتاب خوبیه ☝️ شمام کتاب های خوبی که مطالعه کرده اید معرفی بفرمایید 👇👇 https://eitaa.com/MA1371
هدایت شده از ح ف
کتابی قابل تامل
هدایت شده از اَحْمَدْیاسرِ وافی
معمولا هر کس درباره تحریفات عاشورا نوشته تِر زده
با مشت بسته چشم گشودي در اين جهان يعني به غير حرص و غضب نيست حالي ام با مشت باز هم روي آخر به زير خاك يعني ببين كه مي‌روم و دستِ خالي‌ام
🌹باسلام محضر شما 🟢قدرت زبان: ▪️قالَ لَهُ رجُلٌ: أَوْصني، فقال صلى الله عليه و آله: احْفَظْ لِسانَكَ، ثُمَّ قال: يا رسولَ اللَّهِ أوْصِني، فقال: وَيْحَكَ وَهَلْ يُكِبُّ النّاسَ على‌ مَناخِرِهِمْ في النّارِ إلّا حَصَائِدُ أَلْسِنَتِهِمْ؟». مردى به رسول خدا گفت: «به من سفارشى كن، فرمود: زبانت را نگه‌دار، سپس گفت: يا رسول اللَّه به من سفارش كن، فرمود: واى بر تو آيا جز اين نيست كه مردم براى آنچه با زبان درو مى‌كنند در دوزخ سرنگون مى‌شوند». باری: عالَمی را یک سخن ویران کُنَد رُوبَهان مُرده را شیران کُند 🔹به گواه تاریخ به تجربه خودمان، به قسمِ آنکه ما را آفرید "نون و القلم و ما یسطرون" کلمات جملات معجزه گرند.گاهی یک جمله زندگی را نجات می دهد "فنادا فی الظلمات ان لا اله الا انت سبحانک انی کنت من الظالمین" و یک جمله هزاران زندگی را از بین می برد "حمله...". در حد و مقیاس خودمان هم که ببینیم با یک سلام یک کدورت چند ساله از بین می رود" و با یک برو... کسی ممکن است خودش را حلق آویز کند. با کلمات با زندگی و احساس بقیه بازی نکنیم بلکه با کلمات درد و نا امیدی و یاس را از وجود آنها بیرون کنیم. ◾️مولانا در باب زبان و زیان ها و منافع آن برای انسان ها می گوید: ای زبان تو بَس زیانی مَر مرا چون تویی گویا چه گویم من تُرا ای زبان هم آتش و هم خِرمنی چند این آتش در این خرمن زنی‌ در نَهان جان از تو افغان می‌کند گر چه هر چه گویی‌اش آن می‌کند ای زبان هم گنج بی‌پایان تویی ای زبان هم رنج بی‌درمان تویی‌ 🔹بله: 🔸زَبان: گَنج بی پایان و رَنج بی دَرمان است.
حضرت امیر فرمود:    مَنْ أَبْدَى صَفْحَتَهُ لِلْحَقِّ، هَلَکَ. آن كس كه در برابر حق قد علم كند (و به مبارزه برخيزد) هلاك خواهد شد. نهج البلاغه حکمت ۱۸۸  
دست رفیق گلمون درد نکنه☝️
یکی از اساتید بزرگوار بجهت پاسخ به یک سوالی تبلت هديه فرمودن به این حقیر که یکی از بزرگواران زحمت تهیه اش را کشیدن. البته استاد بزرگوار فرمودن کتابخوان بگیر ولی بنده تبلت را مناسب دیدم...
در ایام حج، حجة الاسلام و المسلمین سید جواد گلپایگانی از آقای سید نصر الله مستنبط فرزند مرحوم آقا سیّد رضی تبریزی که از علمای بزرگ نجف بوده، نقل کرد که در نجف بیماری وبا آمد و در آن زمان امکان معالجه این بیماری وجود نداشت. شرایط به گونه‌ای بود که هر کس مبتلا به این بیماری می‌شد از بین می‌رفت. مرحوم آقا سید رضی مبتلا به این بیماری شد و به حال احتضار افتاد. دوستان وقتی می‌دیدند کار ایشان تمام است، برای آن که جنازۀ وی زیاد روی زمین نماند و این بیماری به دیگران سرایت نکند، رفتند دنبال تهیه تابوت و امکانات کفن و دفن. اما ناگهان با شگفتی دیدند ایشان بلند شد و نشست و گفت: من گرسنه‌ام چیزی بیاورید بخورم؟ گفتند: آقا شما مریض بودید! گفت: حالا چیزی بیاورید بخورم! پس از خوردن غذا گفت: من خوب شدم شما بروید! گفتند: چه شد؟ گفت: وقتی به حال احتضار درآمدم، دیدم شیاطین آمدند و دربارۀ اعتقاداتم با من وارد بحث شدند و گفتند: دین تو باطل است و باید از آن دست برداری، من پاسخ آن‌ها را دادم و گفتم از دینم دست برنمی‌دارم، مدتی این مباحثه طول کشید، تا این که آن‌ها از نظرم ناپدید شدند. در این حال دیدم آقا امیرالمؤمنین علیه السلام تشریف آوردند و فرمودند: «آقا سید رضی! خداوند تبارک و تعالی از مباحثۀ تو با شیاطین خوشش آمد و سی سال به عمر تو افزود.» این ماجرا گذشت، آقا سید رضی به تبریز آمد و با توجه به نفوذی که در میان مردم داشت، در تبریز حدود الهی را اجرا می‌کرد، تا این که در زمان اشغال ایران توسط متفقین دستگیر شد. می‌خواستند او و چند تن دیگر را اعدام کنند، آن‌ها را به چوبه دار بستند، اما آقا سید رضی آن‌ قدر به مکاشفه‌ای که برای وی پیش آمده بود اطمینان داشت که به مأمورِ چوبه دار می‌گوید: این شَتَب[چپق] را از جیب من بیرون بیاور و آن را چاق کن می‌خواهم بکشم! مأمور می‌گوید: تو عجب سیّد لوده‌ای هستی! می‌خواهیم تو را بکشیم می‌گویی چپق را چاق کن! آقا سید رضی می‌گوید: من کشته نمی‌شوم! چپق خود را پای چوبه دار کشید، که دستور آمد وی را اعدام نکنند! و تا همان مدتی که امیرالمؤمنین علیه السلام به او فرموده بود زندگی کرد.
وَلَنَبْلُوَنَّكُمْ بِشَيْءٍ مِنَ الْخَوْفِ وَالْجُوعِ وَنَقْصٍ مِنَ الْأَمْوَالِ وَالْأَنْفُسِ وَالثَّمَرَاتِ ۗ وَبَشِّرِ الصَّابِرِينَ. قطعاً همه شما را با چیزی از ترس، گرسنگی، و کاهش در مالها و جانها و میوه‌ها، آزمایش می‌کنیم؛ و بشارت ده به استقامت‌کنندگان! ۱۵۵ بقره