اینم عکس العمل امام سجاد علیه السلام وقتی به او بد گفتند 👇
عبدالغفار بن قاسم گوید:
«علي بن الحسين عليه السلام در حال خارج شدن از مسجد بود كه مردي به وي دشنام داد. نوكران و دوست داران وي به آن مرد حمله ور شدند، ولي علي بن الحسين عليه السلام فرمود: رهايش
كنيد. آن گاه خطاب به آن مرد فرمود: آنچه از ما بر تو پنهان مانده، بيشتر از آن چيزي است كه ميداني.
كَانَ يَوْماً خَارِجاً فَلَقِيَهُ رَجُلٌ فَسَبَّهُ فَثَارَتْ إِلَيْهِ اَلْعَبِيدُ وَ اَلْمَوَالِي فَقَالَ لَهُمْ عَلِيٌّ مَهْلاً كُفُّوا ثُمَّ أَقْبَلَ عَلَى ذَلِكَ اَلرَّجُلِ فَقَالَ لَهُ مَا سُتِرَ عَنْكَ مِنْ أَمْرِنَا أَكْثَرُ أَ لَكَ حَاجَةٌ يغنيك [نُعِينُكَ] عَلَيْهَا فَاسْتَحْيَا اَلرَّجُلُ فَأَلْقَى إِلَيْهِ عَلِيٌّ خَمِيصَةً كَانَتْ عَلَيْهِ وَ أَمَرَ لَهُ بِأَلْفِ دِرْهَمٍ فَكَانَ ذَلِكَ اَلرَّجُلُ بَعْدَ ذَلِكَ يَقُولُ أَشْهَدُ أَنَّكَ مِنْ أَوْلاَدِ اَلرُّسُلِ .
#سیره
#امام_سجاد
25 جلد تفسیر قرآن
5میلیون 600
9 جلد شرح نهج البلاغه 2میلیون و 250😢
ماهی پنصد قسطی بدن خیلی،عالیه 😂
#حکایت_داستان
بازرگانی در معاملهای هزار دینار خسارت دید.
از پسر خود خواست تا در اینباره به کسی چیزی نگوید. پسر بازرگان دلیل این کار را از پدر پرسید. پدر در جواب گفت: چون در آن صورت، گرفتاری ما دو چندان میشود؛ یکی خسارتی است که دیدهایم و دیگری سرزنش و شماتتی میباشد که بر اثر اطلاع از شکستمان به ما خواهند کرد.
سه تا موضوع رو از روایات
پیگیری ميکنم👇
1-برخورد ائمه اطهار با کسی که در رو در روی امام توهین و بدگویی می کند.
2-برخورد ائمه اطهار زمانی که شخصی نقل و قول میکند از کسی که نسبت به امام بدگویی کرده....[می گوید فلانی پشت سر شما اینچنین گفت]
3-برخورد امام در مقابل تعریف
و تمجیدها.
#موضوع_منبر
اگر مطلبی هست بفرمایید👇
https://eitaa.com/MA1371
#معرفی_کتاب
کتاب آقای میثم مطیعی
آموزه های معصومان در مواجهه با اهانت.
یک حدیث و دو احتمال:
امام صادق عليه السلام:
«كلّ سرّ جاوز الاثنين شاع»
هر سرّى كه از دو لب تجاوز كند شيوع پيدا مى كند و به ديگران مى رسد.
در معناى «الاثنين» دو احتمال است:
يكى اين كه «الاثنين» را به معناى دو لب بگيريم، يعنى هر سرّى كه از دو لب شما بگذرد، يعنى وقت سرّت را به ديگرى گفتى از دو لبت تجاوز كرده و به ديگرى رسيده و ديگرى هم به آن پى برده است
و احتمال دوّم اين كه «الاثنين» را نفر دوّم بدانيم،
و روى اين احتمال يعنى هر سرّى كه به نفر دوّم برسد فاش مى شود، چون خواه ناخواه همين نفر دوّم هم به طور محرمانه به ديگرى مى گويد و سوّمى هم همين طور، تا اين كه همه از آن سرّ مطّلع مى شوند. بنابراين افشاى اسرار عقلايى نيست و انسان عاقل نبايد
----------
مستدرك الوسائل، نورى،
ج ۱، ص ۳۰۵.
این بیت شعر با کدام احتمال سازگارتر است👇
راز خود با یار خود هر چند بتوانی مگوی
یار را یاری بُود از یارِ یار اندیشه کن
#روایت
#شعر
برخی از ما طلبه ها کلاس خودمان را بالاتر از این می دانیم که تفسیر نمونه را بخوانیم...
هر وقت حرف میشه میگن نمونه برا عموم نوشته شده....
ما باید حرف از المیزان ببریم تا بگن فلانی خیلی با سواده...
یکی از اساتید میفرمود:
یه آقایی یک هفته اومد کلاس صرف ساده، بعد دیدند رفته نشسته کلاس کفایه!!!!
گفتند: تو که صرف ساده بودی چطوری در یک هفته رفتی کفایه!!!
گفت من که نه اینو میفهمم نه اونو
حالا گفتم کفایه شرکت کنم که لااقل یه کلاس و پز داره.... 😂😂
تفسیر نمونه را دریابیم که واقعا خیلی پرنکته هست بویژه از دو سه جلد اول که میگذریم پربارتر میشه...
#قرآن
#نکات_قرآنی
بسم الله الرحمن الرحیم
انشالله از هفته آتی
هر روز یک متن در تفسیر یک سوره با محوریت تفسیر نمونه با هشتک #تفسیر_نمونه تقدیم می کنیم.
لازم بذکر است ما حکایات تاریخی و داستان های شرح نهج البلاغه #ابن_ابی_الحدید را هم بارگزاری می کردیم تابحال بیش از 30 مورد که همش داستان و قطعات تاریخی هست تقدیم کرديم
آن را هم ادامه می دهیم انشالله.
ایراد بزرگ به تألیفات آیت الله مکارم شیرازی!!
آیت الله مکارم شیرازی :
✍بعضى معتقدند اين سلسله كتابها و نوشته جات ما يك عيب بزرگ دارد كه مى تواند از ارزش آن بكاهد؛ و اگر تعجب نكنيد عيب بزرگش در نظر آنها پرهيز از اصطلاحات و عبارات قلمبه و سلمبه، پرهيز از جمله بنديهاى گنگ و مبهم، و رعايت حد اكثر روانى عبارات و نزديك ساختن مطالب مشكل به اذهان عموم است كه آن را از بحث «سطح بالا»! به پائين مى آورد!
من به اين «عيب» يا «گناه» معترفم! و مى دانم اگر جلو قلم را رها مى ساختم تا از اصطلاحات پيچيده و عبارات گنگ كمك بگيرد بحثها در نظر بعضى «علمى تر»! جلوه مى كرد، اما آگاهانه اين كار را نكردم و فكر مى كنم رسالت يك نويسنده همين است.
به جرأت مى توان گفت هر يك از بحثهاى اين سلسله را مى توان چنان پيچيده نوشت كه اكثر خوانندگان عادى نفهمند و فقط بگويند بحثها خيلى علمى است و در سطح بالا كه ما نمى فهميم.
ولى آيا مى توان مصالح عموم را كه درك حقايق است فداى يك شخصيت كاذب و خيالى كه با قلمبه نويسى بدست مى آيد نمود؟! آيا وجدان بيدار اجازه چنينن كارى را به كسى كه توانايى ساده نويسى دارد مى دهد؟!
در هر صورت من به اين گناه عادت كرده و معتاد شدهام و اگر خداى نكرده
يك روز بخواهم اين اعتياد را ترك كنم قادر نيستم.
روایت ها و حکایت ها را همراهی کنید
@revayathavahekayatha1
جناب سعدی در مضمون این بیت👇
در جوانی پاک بودن شیوه پیغمبری است
ورنه هر گبری به پیری می شود پرهیزگار
یک بیت بسیار ناب دارد. هر کسی خواست در پی وی میفرستم براش!
👇https://eitaa.com/MA1371
باسلام وعرض ادب خدمت همراهان همیشگی "روایت ها وحکایت ها".
از امروز مباحث تفسیری قرآن را خدمت شما عزیزان در کانال قرار میدهیمـ.
محور بحث ، سوره شعرا میباشد.
یک مطلب تفسیری از تفسیر ارزشمند نمــــــــــونــــــــــــه
و یک مطلب تفسیری تحت عنوان تفـــسیر روایـــی، از همین سوره.
#تفسیر
#تفسیر_نمونه
#تفسیر_روایی
روایت ها وحکایت ها
سخنی که فراموش کرده بودم
را به یادم آوردی!!
روز جنگ جمل على عليه السلام به ميدان آمد و آن دو[امام و زیبر] چنان به يكديگر نزديك شدند كه گردن اسبهايشان كنار هم قرار گرفت.
على (ع) به او فرمود: ترا فرا خواندم تا سخنى را پيامبر (ص) به من و تو فرمودند به يادت آورم.
آيا به ياد مى آورى آن روزى را كه تو مرا در آغوش گرفته بودى و پيامبر فرمودند: آيا او را دوست مى دارى؟
و تو گفتى: چرا دوستش نداشته باشم كه پسر دايى من و همچون برادر من است.
و پيامبر فرمودند: همانا به زودى تو با او جنگ مى كنى، در حالى كه تو نسبت به او ستمگرى.؟
زبير استرجاع كرد و گفت: آرى چيزى را به يادم آورى كه روزگار آنرا در من به فراموشى سپرده بود.
و زبير به صف سپاه خود برگشت. پسرش عبدالله گفت: با چهره ای غير از آن چهره كه از ما جدا شدى برگشتى!
گفت: آرى كه على (ع) سخنى را به يادم آورد كه روزگار آنرا در من به فراموشى سپرده بود و ديگر هرگز به او جنگ نخواهم كرد و من بر مى گردم و از امروز شما را رها مى كنم.
عبدالله به او گفت: جز اين نمى بينمت كه از شمشيرهاى بنى عبدالمطلب ترسيدى.
زبير گفت: اى واى بر تو كه مرا به جنگ با او تحريك مى كنى و حال آنكه من سوگند خوردهام كه با او جنگ نكنم.
...وَیْلَکَ أَ تُهَیِّجُنِی عَلَی حَرْبِهِ أَمَا إِنِّی قَدْ حَلَفْتُ أَلاَّ أُحَارِبَهُ....
ج۱ ص ۲۳۴
عاقبت زبیر در متن بعدی....
#ابن_ابی_الحدید
#حکایت_داستان
#تاریخ
○○●●○○●●○○●●
[روایت ها وحکایت ها]
(۱)
چند نکته مقدماتی:
1⃣ "سوره " از ریشه سور و به معنای دیوار است. بنابراین سوره یعنی یک دیوار، به دیواری که در گذشته گرداگرد شهر به منظور امنیت و حفاظت می کشیدند " سور البلد " می گفتند. مانند دیوار چین که الان هم هست.
اینکه به بخش های گوناگون قرآن سوره می گویند یعنی همان گونه که اگر دیواری گرداگرد شهری باشد آن شهر در امن و امان است. آیات الهی نیز چنانچه پیرامون زندگی ما باشند و بر آن احاطه داشته باشند ما و زندگی ما هم شهر امنی خواهد شد. حال از 114 سوره هر چه بیشتر بتوانیم مانوس شویم و حصار بکشیم بیشتر در امان خواهیم بود.
2⃣نام این سوره از چند آیه آخر که پیرامون شعرای بی هدف سخن میگوید گرفته شده است.
3⃣معروف در میان مفسران این است که تمام آیات ۲۲۷ گانه سوره شعرا جز چهار آیه آخر آن، در مکه نازل شده است.
4⃣این سوره از نظر تعداد آیات بعد از سوره بقره بر همه سورههای قرآن فزونی دارد، هر چند از نظر تعداد کلمات چنین نیست، بلکه از بسیاری از آنان کوتاهتر است.
5⃣فرازهایی از سرگذشت هفت پیامبر بزرگ و مبارزات آنها را با قومشان، و لجاجتها و خیره سریهای آنان را در برابر این پیامبران بازگو میکند، که بعضی مانند داستان موسی و فرعون مشروحتر، و بعضی دیگر مانند سرگذشت ابراهیم و نوح و هود و صالح و لوط و شعیب کوتاهتر است.
#تفسیر_نمونه
#سوره_شعرا
#قرآن
○○●●○○●●○○●●
[روایت ها وحکایت ها]
دعای خیر خرها!!!
زنجان عزیز ما 40 سال پیش 28 پالاندوز داشته که از آن میان فقط «حاج برات» باقی مانده. حاج برات متولد ۱۳۱۳ است. در سفرم اخیرمان به زنجان، دوست ژاپنیام از او راز طول عمرش را پرسید، گفت: «فقط یک چیز: دعای خیر خرها! پالان خوب دوختهام. پوشیدهاند و دعایم کردهاند».
روایت ها و حکایت ها
https://eitaa.com/joinchat/2786197731C88ffbcfb9c
زمین را از آسمان نثار(باران )است و آسمان را از زمین غبار.
گرت خوی من آمد ناسزاوار
تو خوی نیک خویش از دست مگذار.
#شعر
چند شبی است موضوع منبر ما امام سجاد علیه السلام و اخلاق بود.
امشب بیت بالا از سعدی و روایت ذیل را بحث کردیم 👇👇👇
دو توصیه امام سجاد دست به دست گشت!
على بن جعفر از برادرش حضرت موسى بن جعفر عليه السّلام روايت كند كه فرمود:
پدرم (امام صادق)دست مرا گرفت آنگاه بمن فرمود: پسرم همان طور كه من دست تو را در دست گرفتهام پدرم محمد بن على عليهما السلام(امام باقر) دست مرا در دست گرفت و فرمود: همانا پدرم على بن الحسين عليهما السلام دست مرا گرفت و فرمود:
پسرم
۱-هر كس كه از تو درخواست كار خير و نيكى كرد نسبت باو انجام بده زيرا اگر آن شخص سزاوار آن باشد، كه تو كار بجائى كردهاى
و اگر هم سزاوار آن نباشد تو خود سزاوار آنى.
۲- و اگر مردى از سمت راست بتو دشنام داد سپس بسمت چپت آمد و از تو معذرت خواهى كرد تو عذرش را بپذير.
عَنْ عَلِيِّ بْنِ جَعْفَرٍ عَنْ أَخِيهِ أَبِي اَلْحَسَنِ مُوسَى عَلَيْهِ اَلسَّلاَمُ قَالَ: أَخَذَ أَبِي بِيَدِي ثُمَّ قَالَ يَا بُنَيَّ إِنَّ أَبِي مُحَمَّدَ بْنَ عَلِيٍّ عَلَيْهِ اَلسَّلاَمُ أَخَذَ بِيَدِي كَمَا أَخَذْتُ بِيَدِكَ وَ قَالَ إِنَّ أَبِي عَلِيَّ بْنَ اَلْحُسَيْنِ عَلَيْهِمَا اَلسَّلاَمُ أَخَذَ بِيَدِي وَ قَالَ يَا بُنَيَّ اِفْعَلِ اَلْخَيْرَ إِلَى كُلِّ مَنْ طَلَبَهُ مِنْكَ فَإِنْ كَانَ مِنْ أَهْلِهِ فَقَدْ أَصَبْتَ مَوْضِعَهُ وَ إِنْ لَمْ يَكُنْ مِنْ أَهْلِهِ كُنْتَ أَنْتَ مِنْ أَهْلِهِ وَ إِنْ شَتَمَكَ رَجُلٌ عَنْ يَمِينِكَ ثُمَّ تَحَوَّلَ إِلَى يَسَارِكَ فَاعْتَذَرَ إِلَيْكَ فَاقْبَلْ عُذْرَهُ.
روضه کافی
#منبر
#امام_سجاد
(۲)
فضیلت قرائت:
پیامبر اکرم (ص)
مَنْ قرا سورهًْ الشُّعَرَاءِ کَانَ لَهُ مِنَ الاجر عَشْرَ حَسَنَاتٍ بِعَدَدِ کُلِّ مَنْ صَدَقَ بنوح و کَذَّبَ بِهِ وَ هُودٍ وَ شُعَیْبٍ وَ صَالِحٍ وَ ابراهیم وَ بِعَدَدِ کُلِّ مَنْ کَذَبَ بعیسی وَ صَدَّقَ بِمُحَمَّدٍ.
کسی که سورهی شعراء را بخواند به تعداد تمام کسانی که نوح، هود، شعیب، صالح و ابراهیم را تصدیق و یا تکذیب کردهاند ده حسنه برای او خواهد بود، و همچنین به تعداد تمام کسانی که عیسی را تکذیب و محمّد را تصدیق کردهاند.
توضیح آیت الله مکارم شیرازی:
ناگفته روشن است که این همه اجر و پاداش تنها برای تلاوت منهای اندیشه و عمل نیست، بلکه قرائن متعددی در روایات فضائل سورهها است که نشان میدهد منظور تلاوتی است که مقدمه تفکر و سپس اراده و عمل باشد و در گذشته به آن اشاره کرده ایم. اتفاقا تعبیری که در حدیث فوق آمده نیز مؤید همین مطلب است، زیرا استحقاق حسنات به تعداد تصدیق کنندگان و تکذیب کنندگان انبیاء بخاطر قرار گرفتن در خط تصدیق کنندگان و بیگانگی با خط تکذیب کنندگان است.
#تفسیر_نمونه
#سوره_شعرا
#قرآن
○○●●○○●●○○●●
[روایت ها وحکایت ها]
#شعر
گفتی «هدف کجاست؟» کماندار را بپرس
من تیرم و روان ، چه خبر از نشانه ام؟