•٠•٠•٠•٠•٠•٠•٠•٠•٠•٠•٠•٠•٠•٠•٠
🔰شیوه ی خاص در نهـی از منکر👌❗️
از قول مرحوم آیت الله العظمی حاج شیخ عبدالکریم حائری یزدی (رحمة الله علیه) مؤسس حوزه ی مقدسه ی علمیه قم، نقل شده، که فرمودند:
پیرمردی بود که به نماز جماعت حاضر می شد و آدم خوبی بود، ولی صورتش را می تراشید. من دنبال فرصتی می گشتم تا او را از این منکر، نهی کنم.
روزی کنار در حرم مطهر حضرت معصومه - علیها السلام - با یکدیگر روبرو شدیم. به او گفتم: من دوست دارم صورت شما را ببوسم! آن مرد، صورت خود را نزدیک آورد. صورتش را بوسیدم و در همین حال، آهسته در گوشش گفتم:
جای بوسه ی من پیرمرد را نتراش!
گفت: چشم!
از آن پس دیگر محاسنش را نتراشید.
•٠•٠•٠•٠•٠•٠•٠•٠•٠•٠•٠•٠•٠
#کلام_علماء
#أمر_به_معروف
#نهی_از_منکر
#تربیت
#حکایت
#آیت_الله_حائری_یزدی
_______________
🔳روایــــــــت ها وحکــــــایت هارا همراهی کنیدhttps://eitaa.com/revayathavahekayatha1
٠٠•٠•٠•٠•٠•٠•٠•٠•٠•٠•٠•٠•٠•٠•٠
🔰ماجرای تولد حاج شیخ عبدالکریم حائری یزدی
📌در کتاب سِر دلبران ،حاج آقا مرتضی حائری یزدی از زبان شیخ عبدالکریم حائری نوشته که ایشان در مورد حالات پدرشان می فرمود:
پدر من ملاجعفر و کشاورز بود. او فرزنددار نمی شد . بعد از مدتها به ایشان می گویند که مشکل از همسر شماست . ایشان با خانم بیوه ای که دو تا بچه سید داشت ازدواج موقت کرد تا بچه دار بشود و بعد از خانم جدا بشود . ایشان وقتی به خانه ی این خانم می رفتند این دو تا بچه سید بودند و آنها مجبور بودند که این دو تا بچه را بیرون کنند و آنها اذیت می شدند . ملاجعفر خیلی ناراحت شد که چرا بخاطر میل نفسانی خودش این بچه سیدها را اذیت می کند . او به خدا می گوید که من بچه نمی خواهم و تسلیم تو می شوم . ایشان به این خانم محبت می کنند و بعد از ایشان جدا می شوند . بعد از مدتی خانم اول ایشان باردار می شوند و حاج عبدالکریم حائری متولد شد.
امام خميني هم به زهد حاج شيخ اشاره كرده، فرموده اند:...
مرحوم آقاي حاج شيخ عبدالكريم مان وقتي كه فوت مي شوند، آقازاده هاي آن، همان شب شام نداشتند.
•٠•٠•٠•٠•٠•٠•٠•٠•٠•٠•٠•٠•٠
#کلام_علماء
#حکایت_داستان
#آیت_الله_حائری_یزدی
#فرزند
#احترام_سادات
_______________
🔳روایــــــــت ها وحکــــــایت هارا همراهی کنیدhttps://eitaa.com/revayathavahekayatha1