eitaa logo
روایت ها و حکایت ها
1.7هزار دنبال‌کننده
1.1هزار عکس
227 ویدیو
24 فایل
فیش های منبر و یادداشت های روایی و تفسیری و نکات تربیتی و اخلاقی،آمیخته با مطالب روز و اشعار ناب و تاریخ ... ارتباط با ما https://eitaa.com/MA1371 طلبه حقیر محمد جواد جنگی لینک کانال @revayathavahekayatha1
مشاهده در ایتا
دانلود
•٠•٠•٠•٠•٠•٠•٠•٠•٠•٠•٠•٠•٠•٠ 🔰کاندیدا های محترم ریاست جمهوری این دو روایت را توجه کنند 📌حضرت امیر علیه السلام فرمود: كسى كه با توسل به گناه پيروز شود پيروز نيست و كسى كه با ستم غلبه كند (درواقع) مغلوب است. مَا ظَفِرَ مَنْ ظَفِرَ الْإِثْمُ بِهِ، وَ الْغَالِبُ بِالشَّرِّ مَغْلُوبٌ. حکمت ۳۲۷. 📌امام حسین(علیه السلام) فرمود: مَنْ حَاوَلَ أَمْراً بِمَعْصِیَةِ اللهِ کانَ أَفْوَتُ لِما یَرجُوا وَ اَسْرَعُ لِما یَحْذِرُ. آن کس که انجام کارى را از طریق عصیان پروردگار بطلبد، آنچه را که امید دارد، زودتر از دست مى دهد; و از آنچه مى ترسد زودتر در آن واقع مى شود! تحف العقول •٠•٠•٠•٠•٠•٠•٠•٠•٠•٠•٠•٠•٠ __________ 🔳روایت ها وحکــــــایت هارا همراهی کنیدhttps://eitaa.com/revayathavahekayatha1
🔰حکایتی بسیار زیبا. ❗️❗️توصیه میشود حتما بخوانید. از محضر علامه محمد تقی جعفری سوال شد؟ آیا شما محضر عارف بزرگوار مرحوم آیت الله شیخ محمد جواد انصاری همدانی را درک کرده اید ؟! ایشان فرمودند : از لحاظ سنی که بله . زمانی که ایشان در قید حیات بودند ما هم طلبه بودیم .اما فقط یکبار ایشان را در نجف در حرم امیر مومنان دیدم .وقتی به ایشان عرض ادب کردم به من فرمودند : نور شیخ مرتضی طالقانی را در شما می بینم به ایشان عرض کردم : ما کجا و ایشان کجا ! اما خداوند عنایت فرمودند و مدتی محضر ایشات تلمذ کردیم. سپس گفتگویی بین من و ایشان درباره ی مرحوم استادم رد و بدل شد و ایشان سوالاتی از من پرسیدند و این در حالی بود که در حرم امیر المومنین ، مسجد بالاسر نشسته بودیم وقتی صحبت تمام شد دیدم که مرحوم انصاری در حالتی که گویی در خودشان باشند و در حال تفکر فرو رفته اند ؛ هستند . من هم دیگر مزاحم ایشان نشده و مشغول خواندن نماز جعفر طیار شدم. نمازم که تمام شد مرحوم انصاری که گویی از آن حالت فارغ شده بودند به من فرمودند : قیامت را دیدم یک بنده ای را دیدم که توحید داشت اما لا ابالی بوددیدم که ملائکه عذاب او را می برندتنها چیزی که در چهره اش میدرخشید این بود که علاقه ی خاصی به پرچم اباعبدالله داشت. هرجا هیاتی می دید و پرچمی می دید ،با خلوص نیت دست بر آن پرچم می کشید و دستش را به صورت می کشید و سلامی بر حضرت اباعبدالله می کرد. ناگاه در صحرای محشر حضرت اباعبدالله را دیدم آن مرد خطاب به اباعبدالله عرض کرد : حسین جان ! من حقیقتا پرچم شما را دوست داشتم دیدم که اباعبدالله به سمت دو ملک عذاب رفته و نامه اعمال وی را از آن دو ملک گرفتند. و پایین نامه ی عمل وی با دستخط خود چیزی را نوشتند . مرحوم انصاری به من می فرمودند : من آن نامه ی اعمال را دیدم دیدم که حضرت اباعبدالله الحسین با خطی از نور پایین نامه اعمال وی نوشته بودند: یا مبدل السیئات بالحسنات دیدم که ملائکه او را رها کردند
حیله و مکر در نزد ما اهل بیت حرام است! گفتگوی سید الشهدا علیه السلام با اصحاب خود: اعلموا انكم خرجتم معي لعلمكم أني أقدم علي قوم بايعوني بألسنتهم و قلوبهم، و قد انعكس الأمر، لأنهم استحوذ عليهم الشيطان، فأنساهم ذكر الله، و الان ليس لهم مقصد الا قتلي، و قتل من يجاهد بين يدي، و سبي حريمي بعد سلبهم، و أخشي أن تكونوا ما تعلمون، أو تعلمون و تستحون، و الخدع عندنا أهل البيت محرم. فمن كره منكم ذلك فلينصرف، فان الليل ستير، و السبيل غير خطير، و الوقت ليس بهجير. ترجمه: بدانيد! شما با من حركت كرديد در حالي كه مي دانستيد من به سوي گروهي مي روم كه با زبان و دلشان با من بيعت كردند، اينك كار بر عكس شد، زيرا شيطان بر آنان غلبه كرد و ياد خدا را از دلهاي آنان فراموش گردانيد. اكنون آنان هدفي جز كشتن من و كشتن كسي كه در پيشگاه من جهاد كند، و اسارت اهل حرم من، بعد از غارت كردن آنها؛ ندارند. مي ترسم كه شما از اين مسأله آگاهي نداشته باشيد، يا آگاه باشيد ولي از رفتن خجالت بكشيد، و فريب دادن در نزد ما اهل بيت حرام است. پس هر كس از شما اين امر را دوست نمي دارد برگردد، زيرا كه در تاريكي شب همه جا را پوشانده است، و راه خطرناك نيست، و هنوز وقت نگذشته است. روایت داستانی
مردى از بنى اسد در انتظار امام حسین عليه السّلام بلافاصله بعد از ورود امام به كربلا، مردى از بنى اسد به آن حضرت ملحق شد كه مورخان نامش را ضبط ننموده اند. داستان وى را «عريان بن هيثم» نقل نموده و گفته است: پدرم در نزديكى محلى كه واقعه طف در آن اتفاق افتاد، سكونت داشت، ما هر وقت از آن محل مى گذشتيم، مردى از بنى اسد را مى ديديم كه در آنجا اقامت داشت، پدرم به او گفت: مى بينم هميشه در اين محل هستى. وى به پدرم گفت: شنيده‌ام حضرت حسين عليه السّلام در اينجا كشته مى شود، من به اينجا مى آيم، شايد او را ببينم و همراه او كشته شوم. هنگامى كه حسين كشته شد، پدرم به من گفت: همراه من بيا تا آن اسدى را ببينيم، آيا كشته شده است؟ ما به ميدان نبرد آمديم و در ميان كشتگان به جستجو پرداخته آن اسدى را در ميان آنان ديديم.
کوتاه ترین نامه امام حسین علیه السلام با بلند ترین مفهموم !! امام عليه السّلام از كربلا نامه اى به برادرش «محمد بن حنفيه» و ديگر افراد بنى هاشم نوشت و در آن از مرگ خويش سخن گفت و نزديكى اجل محتوم خويش را بيان فرمود كه متن آن نامه چنين است: «اما بعد: دنيا چنان است كه گويى هرگز نبوده است و آخرت ، چنان است كه گويى همواره بوده است!والسلام اين كوتاهترين نامه اى است که نوشته شده است. مِنَ الحُسَينِ بنِ عَلِي إلى مُحَمَّدِ بنِ عَلِيٍّ ومَن قِبَلَهُ مِن بَني هاشِمٍ ، أمّا بَعدُ ، فَكَأَنَّ الدُّنيا لَم تَكُن وكَأَنَّ الآخِرَةَ لَم تَزَل ، وَالسَّلامُ . كامل الزيارات : ص 158
پیام سید الشهدا علیه السلام: "لا تقولوا باَلسنَتکم ما ینقُص عَن قَدَرَکم" چیزى را بر زبان نیاورید که از ارزش شما بکاهد.
استاد صفایی حائری : 🔸 حسین(ع) دوست داشتنی است 🔻« حسین خواستنی است، خدا شاهد است انسان بعد از سال‌های سال، بعد از هزار و چند صد سال گرمی دستان حسین(ع) را احساس می‌کند و گاهی این هوس برایش می‌آید که دست حسین(ع) روی سرش کشیده شود.»
مراقبت های ماه محرم از زبان مرحوم آیت الله ملکی تبریزی : ✍يكى از فرزندان كوچكم در دهه اول محرم فقط نان خالى و بدون خورش ‍ مى خورد. و تا جائى كه مى دانم كسى به او نگفته بود كه اين كار را انجام دهد و گمان مى كنم سرچشمه اين كار دوستى باطنى او بود. حال اگر كسى نتواند در تمام دهه اول اين كار را انجام بدهد، بايد در روز تاسوعا، عاشورا و شب يازدهم نان خالى بخورد. و در روز عاشورا، تا عصر خوردن ، آشاميدن و حتى سخن گفتن - مگر آن كه لازم باشد - و ديدار با برادران دينى را ترك كرده و آن روز را روز گريه و اندوه خود قرار دهد. و نيز در دهه اول ، هر روز امام حسين (عليه السلام ) را با زيارت عاشورا زيارت نمايد. و اگر مى تواند مراسم عزادارى آن حضرت را در منزل خود با نيتى خالص برپا نمايد، بايد همين كار را بكند. و اگر نمى تواند، در مساجد يا منازل دوستانش به برپايى اين مراسم كمك كرده و اين مطلب را از مردم بپوشاند تا به اخلاص نزديك شده و از خودنمايى دور شود. و هر روز مقدارى از اوقات خود را در مكانهاى عمومى به عزادارى بپردازد. روایت ها و حکایت ها https://eitaa.com/joinchat/2786197731C88ffbcfb9c
قرض او را پرداخت!!! نقل است که: امام حسین علیه السلام بر اسامة بن زید که بیمار بود، درآمد. اسامه، از اندوه می‌نالید. امام حسین علیه السلام فرمود: «برادر من! چه اندوهی داری؟ ». اسامه گفت: بدهی‌ام که شصت هزار درهم است. امام حسین علیه السلام فرمود: «آن با من». اسامه گفت: می‌ترسم که بمیرم[و هنوز ادا نکرده باشی]. امام حسین علیه السلام فرمود: «نخواهی مُرد تا از جانب تو بپردازم». دَخَلَ الحُسَینُ علیه السلام عَلی اسامَةَ بنِ زَیدٍ و هُوَ مَریضٌ و هُوَ یَقولُ: وا غَمّاه. فَقالَ لَهُ الحُسَینُ علیه السلام: و ما غَمُّکَ قالَ: دَینی، و هُوَ سِتّونَ ألفَ دِرهَمٍ! فَقالَ الحُسَینُ علیه السلام: هُوَ عَلَیَّ. قالَ: إنّی أخشی أن أموتَ. فَقالَ الحُسَینُ علیه السلام: لَن تَموتَ حَتّی أقضِیَها عَنکَ. قالَ: فَقضاها قَبلَ مَوتِهِ. ---------- مناقب لابن شهرآشوب: ج ۴ ص ۶۵. روایت داستانی
این زخم فرق می کند! شعیب بن عبدالرحمن خزاعی می‌گوید: بعد از حماسه عاشورا، مردان قبیله بنی اسد – هنگامی که خواستند جسد مطهر حضرت سیدالشهدا علیه‌السلام را دفن کنند – بر دوش آن حضرت، اثر زخمی یافتند که کاملاً از جراحت‌های جنگی متفاوت بود. زخم کهنه‌ای بود که هیچ شباهتی به زخم‌های روز عاشورا نداشت. از امام سجاد علیه‌السلام در این مورد سؤال کردند. آن حضرت در پاسخ فرمود: هذا مِمّا كانَ يَنْقُلُ الْجِرابَ عَلى ظَهْرِهِ اِلى مَنازِلِ الأرامِلِ وَ الْيَتامى وَ الْمَساكينِ. این زخم بر اثر حمل کیسه‌های غذا و به دوش کشیدن هیزم به خانه‌های بیوه‌زنان و یتیمان است. مناقب ج ۴ ص ۶۶
در عاشورا حدود 9 مادر بودند که بچه هاشون شهید شدند.
«روضه رو که خوندم داشتم از مسجد میرفتم بیرون، دیدم پشت سرم راه افتاده و صدام میکنه... + حاج اقا... _ جونم بابا جان ؟! + من خادم همین مسجدم؛ خونمون اون اتاقه که تو حیاط مسجده (اشاره کرد به یه اتاق کنار حیاط مسجد) _ بله در خدمتم! کمکی ازم بر میاد ؟ (اول فکر کردم کمک نقدی میخواد) + حاج اقا من خانومم زمین گیره نمیتونه بیاد بشینه تو مجلس روضه ؛ میشه تشریف بیارید یه چند خط براش روضه بخونید؟! (موی بدنم بلند شد !!! انگار مغزم سوت کشید) جلو جلو رفت، درو باز کرد و یه چادر کشید رو سر خانومش... یه پیر زن رو ویلچر تو یه اطاق کوچیک! پیرزن تا منو دید گل از گلش شکفت... نمی تونست حرف بزنه ولی با چشماش کلی ازم استقبال کرد. روضه رو شروع کردم دیدم انگار پیر زن داره جون میده، دلم نیومد بیشتر گریشو ببینم... خودمم حالم خراب شده بود و میخاستم داد بزنم. روضه رو تموم کردم گوشه چادرشو بوسیدم. اومدم بیام بیرون دیدم پیرمرد یه پاکت گذاشت تو جیبم؛ قبول نکردم زد زیر گریه. گفت به این روضه که خوندی اگه قبول نکنی شکایت میکنم به حضرت زهرا. پاکتو داد دستمم بوسید گفت: «کمه ولی امام حسین زیادش می‌کنه» این خادم در پاکت دو اسکناس ۱۰ هزار تومانی قرار داده بود هم خودش به زبان گفت و هم برروی آن نوشته بود که کم است اما امام حسین زیادش می‌کند. معتقدم این نجومی‌ترین پاکتی است که گرفتم و بنا دارم این دو اسکناس نگه دارم و وصیت کنم در کفن من قرار دهند. خاطره یکی از دوستان منبری از تهران روایت ها و حکایت ها @revayathavahekayatha1
هیئت های خلوت رو هم در یابید👇 ببخشاي کانان که مرد حقند خريدار دکان بي رونقند
📚معرفی کتاب کتاب "رحمت واسعه" گزیده ای از بیانات آیت الله بهجت در رابطه با جریان سیدالشهدا و برخی نکات جالب در حوالی همین موضوع. این کتاب برای حقیر آنقدر جالب و شیرین است در ضمن مطالعه در ذیل برخی از مطالب آن حاشيه زده ام اگر توفیق باشد یک دوره بصورت مجازی 🎙تدریس مانند در خدمت دوستان خواهم بود.
دل واله نهضت حسین است جان محو حقیقت حسین است دلهای همه خداپرستان کانون محبت حسین است شد کشته که عدل و دین نمیرد این سر شهادت حسین است فتح هدف از شکست خود یافت این اصل سیاست حسین است اول زجوان خود گذشتن مصداق عدالت حسین است بوسید غلام را چو فرزند این حد مروت حسین است
(ع) نقل است عبدالرحمن سلمى به فرزند امام حسین(علیه السلام) سوره حمد را آموخت. وقتى کودک سوره را در حضور پدر خواند، حضرت امام حسین(علیه السلام) علاوه بر پول نقد زیاد و قابل توجه و پارچه اى که از راه حق شناسى به معلم طفل داد، دهان آموزگار را پر از در نمود. بعضى از این همه بخشش حضرت تعجب کردند و در این باره از حضرت سؤال نمودند امام حسین(علیه السلام)در جواب فرمود: پاداش مالى من چگونه با عطاى آموزش این معلم برابرى مى کند؟ (یعنى; خدمت تعلیم سوره حمد از عطاى مالى من ارزنده تر است) إِنَّ عَبْدَ اَلرَّحْمَنِ اَلسُّلَمِيَّ عَلَّمَ وَلَدَ اَلْحُسَيْنِ عَلَيْهِ السَّلاَمُ اَلْحَمْدَ فَلَمَّا قَرَأَهَا عَلَى أَبِيهِ أَعْطَاهُ أَلْفَ دِينَارٍ وَ أَلْفَ حُلَّةٍ وَ حَشَا فَاهُ دُرّاً فَقِيلَ لَهُ فِي ذَلِكَ فَقَالَ وَ أَيْنَ يَقَعُ هَذَا مِنْ عَطَائِهِ يَعْنِي تَعْلِيمَهُ . مستدرک ج ۱۳ص ۱۱۷
حمد و شکر در سیره امام حسین علیه السلام. حضرتش در دعای عرفه عرضه می دارند: «أنْ لَوْ حاولْتُ و اجتَهدتُ مَدَیْ الأعصار و الأَحقابِ لو عُمّرتُها أن أُؤَدّی شکرَ واحدةً من انعُمک مَا اسْتَطَعْتُ ذَلِکَ.» «اگر دهر را هم در اختيارم بگذاري که من مشغول شكرگزاري يكي از نعمت‌هايت شوم، نمی‌توانم شكر آن را بجاي آورم!»
از امام زین العابدین علیه السلام: با پدرم امام حسین علیه السلام بیرون آمدیم. او در جایی فرود نیامد و برنخاست، مگر آن که از یحیی بن زکریا علیه السلام و کشته شدنش یاد کرد. روزی فرمود: «از[نشانه های]پستی دنیا نزد خدا، این است که سرِ یحیی بن زکریا علیه السلام را برای زنی روسپی از روسپیانِ بنی اسرائیل، هدیه بردند». خَرَجنا مَعَ الحُسَینِ علیه السلام فَما نَزَلَ مَنزِلاً و لاَ ارتَحَلَ مِنهُ إلاّ ذَکَرَ یَحیَی بنَ زَکَرِیّا و قَتلَهُ، و قالَ یَوما: و مِن هَوانِ الدُّنیا عَلَی اللّهِ أنَّ رَأسَ یَحیَی بنِ زَکَرِیّا علیه السلام اهدِیَ إلی بَغِیٍّ مِن بَغایا بَنی إسرائیلَ. ---------- الإرشاد: ج ۲ ص ۱۳۲.
آیت الله شهید مطهری : من نمی دانم کدام جانی یا جانی هایی ، جنایت را به شکل دیگری بر حسین بن علی علیه السلام وارد کردند، و آن ، این که هدف حسین بن علی علیه السلام را مورد تحریف قرار دادند و همان چَرندی را که مسیحی ها در مورد مسیح علیه السلام گفتند ، در باره حسین علیه السلام گفتند که : حسین ، کشته شد برای آن که بار گناه امّت را به دوش بگیرد ! برای این که ما گناه بکنیم و خیالمان راحت باشد ، حسین کشته شد! برای این که گناهکار تا آن زمانْ کم بود ، بیشتر بشود؟!
51.19M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
السَّلام عَلیک یاأبا عبدالله الحســین 🔰دوخــــــــــــــــــط روضـــه(زبان آذری) التــــماس دعـــــــــــــــا😭🤲
مردی به امام حسین علیه السلام گفت: خانه ای ساخته‌ام که دوست دارم به آن، درآیی و خدا را بخوانی[دعایم کنی] امام علیه السلام به آن خانه درآمد و بدان نگریست و سپس فرمود: «خانه خود را ویران و خانه غیرِ خود را آباد کردی. آن که در زمین بود (شیطان)، تو را فریفت و آن که در آسمان بود (خدا)، از تو متنفّر شد». بَنَیتُ دارا احِبُّ أن تَدخُلَها و تَدعُوَ اللّهَ. فَدَخَلَها فَنَظَرَ إلَیها، ثُمَّ قالَ: أخرَبتَ دارَکَ، و عَمَرتَ دارَ غَیرِکَ، غَرَّکَ مَن فِی الأَرضِ و مَقَتَکَ مَن فِی السَّماءِ. حکمت نامه امام حسین
چه کسی غالب شد!؟ امام صادق (صلوات الله عليه) مى‌فرمايد: بعد از شهادت امام حسين (صلوات الله عليه) هنگامى كه ابراهيم بن طلحه با امام سجاد (صلوات الله عليه) روبرو شد، و از روى طعنه پرسيد، يا على بن الحسين مَنْ‌ غَلَبَ‌؟ اى على پسر حسين در اين پيكار چه كسى پيروز شد؟ حضرت فرمود: اذا اردت انْ‌ تَعْلَمَ‌ مَنْ‌ غَلَبَ‌ و دَخَلَ‌ وَقْتُ‌ الصَّلوة فَاذِّن و اقِمْ‌ تَعْرِفُ‌ الغالب. اگر مى‌خواهى بدانى چه‌كسى در اين نبرد غالب گرديد به هنگام فرارسيدن وقت نماز اذان و اقامه بگو، آنگاه پيروز ميدان را تشخيص مى‌دهى. يعنى در اهتزاز بودن كلمه [لا اله الا الله و محمد رسول الله] نشان‌دهنده پيروزى امامت است چون بنى اميه شكست خوردند و نتوانستند به هدف خود برسند.
دعایی که پدر آموخت!!! امام زین العابدین علیه السلام: پدرم[امام حسین علیه السلام]در روزی که کشته شد و خون‌ها به جوش آمده بود، مرا در آغوش گرفت و فرمود: «پسر عزیزم! دعایی را که مادرم به من آموخت و او از پیامبر صلی الله علیه و آله و ایشان از جبرئیل علیه السلام فرا گرفته بود، از من به خاطر بسپار که برای نیاز و همّ و غم و پیشامد و امورِ سهمگین و سخت، به کار می‌آید». بِحَقِّ یس وَ القُرآنِ الحَکیمِ، و بِحَقِّ طه وَ القُرآنِ العَظیمِ، یا مَن یَقدِرُ عَلی حَوائِجِ السّائِلینَ، یا مَن یَعلَمُ ما فِی الضَّمیرِ، یا مُنَفِّسُ عَنِ المَکروبینَ، یا مُفَرِّجُ عَنِ المَغمومینَ، یا راحِمَ الشَّیخِ الکَبیرِ، یا رازِقَ الطِّفلِ الصَّغیرِ، یا مَن لا یَحتاجُ إلَی التَّفسیرِ، صَلِّ عَلی مُحَمَّدٍ و آلِ مُحَمَّدٍ، وَ افعَل بی کَذا و کَذا.[ برایم این گونه و آن گونه کن] یعنی حاجتت را بگو!». ---------- بحار الأنوار: ج ۹۵ ص ۱۹۶
‍ چرا به آیتِ عظمایِ کربلا، حضرت علی اصغر متوسل نمی‌شوید؟! مرحوم آیت الله عبدالکریم حق شناس تهرانی می‌فرمودند: یک بار در حین خواندن زیارت عاشورایِ چهل روزه، مشکلی پیش آمد و نتوانستم آن را بجا آورم. برای همین خیلی ناراحت شدم و به اباعبدالله (علیه السلام) متوسل شدم، ناگهان دیدم آقا تشریف آوردند و فرمودند: آمیرزا عبدالکریم چه شده است؟ قضیه را عرض کردم. فرمودند: چرا به آیتِ عظمایِ کربلا متوسل نمی‌شوید؟ عرض کردم: آقا! آیتِ عظمایِ کربلا کیست؟ در این هنگام آقا، قنداقهِ حضرت علی اصغر (علیه السلام ) را از زیر عبایشان بیرون آوردند! روایت ها و حکایت ها https://eitaa.com/joinchat/2786197731C88ffbcfb9c