eitaa logo
روایت ها و حکایت ها
1.8هزار دنبال‌کننده
1.4هزار عکس
273 ویدیو
24 فایل
فیش های منبر و یادداشت های روایی و تفسیری و نکات تربیتی و اخلاقی،آمیخته با مطالب روز و اشعار ناب و تاریخ ... ارتباط با ما https://eitaa.com/MA1371 طلبه حقیر محمد جواد جنگی لینک کانال @revayathavahekayatha1
مشاهده در ایتا
دانلود
آیا لقمان پیامبر بوده است؟! به شمارى از عالمان، نسبت داده شده كه لقمان را پيامبر مى دانند. در تفسير الثعلبى آمده است: اتّفق العلماء على أنّه كان حكيما و لم يكن نبيّا إلاّ عكرمة، فإنّه قال: كان لقمان نبيّا، تفرّد بهذا القول. علما اتفاق نظر دارند كه لقمان حكيم بوده و پيامبر نبوده است بجز عِكرِمه كه گفته است: «لقمان، پيامبر بوده است» و او در اين نظر،تنهاست. امّا طَبرِسى در مجمع البيان مى گويد: اختلف في لقمان، فقيل: إنّه كان حكيما و لم يكن نبيّا، عن ابن عبّاس و مجاهد و قَتادة و أكثر المفسّرين، و قيل: إنّه كان نبيّا، عن عكرمة و السدّي و الشعبيّ. درباره لقمان، اختلاف است. ابن عباس و مجاهد و قَتاده و اكثر مفسّران، برآن اند كه وى حكيم بوده و پيامبر نبوده است و از عِكرِمه و سُدّى و شَعبى نقل است كه وى پيامبر بوده است. اهل بيت عليهم السلام با صراحت، نبوّت لقمان را نفى كرده اند، چنان كه از پيامبر خدا نيز نقل شده است: حَقّا أقولُ: لَم يَكُن لُقمانُ نَبِيّا. حقيقتا مى گويم: لقمان، پيامبر نبود. گفتنى است اگر كسانى كه لقمان را پيامبر دانسته اند، مقصودشان از نبوّت، نبوتِ اِنبايى باشد، نظريّه آنان با احاديث، قابل جمع است. ○○●●○○●●○○●● [روایت ها وحکایت ها]
خلاف مروت دیدم!! 🔶مرحوم آیت‌الله شیخ حسنعلی نجابت نقل می‌کند: آیت‌الله خویی به من چنان علاقه‌ای داشتند که بهترین عباهایی که برای ایشان از سوریه هدیه می‌آوردند، به من هدیه می‌کردند. 🔶وقتی که من پس از مدتی همسر اختیار کردم، شرایط طوری بود که نتوانستم مجلس عروسی مفصلی بگیرم. 🔶آقای خویی در جلسه‌ای از من گله کردند که ازدواج می‌کنی و ما را دعوت نمی‌نمایی؟ 🔶من با پول آن زمان طلبگی، مجلس کوچکی راه انداختم و آیت‌الله خویی و تعدادی دیگر را دعوت کردم و ایشان هم احسان کردند و به مجلس تشریف آوردند. 🔶حضرت استاد می‌فرمودند که من برای آن مجلسی که قرار بود آقای خویی تشریف بیاورند، با توجه به آن‌که فصل تابستان بود و هوا بسیار گرم، با پور شهریه طلبگی، هندوانه بزرگی خریده و آن را در سردابی گذاشته بودم که کاملا خنک شود؛ اما در مجلس، متوجه شدم که آقای خویی از خوردن آن هندوانه پرهیز می‌کند و وقتی هم هندوانه را به ایشان تعارف می‌کنم، طفره می‌روند. 🔶پس از پایان مجلس، وقتی دیگران رفتند و ایشان هم قصد خداحافظی داشتند، به صورت گلایه و به طور خصوصی، موضوع هندوانه را با ایشان در میان گذاشتم و علت تناول نکردن ایشان را جویا شدم. 🔶پس از کمی طفره رفتن، فرمودند: تابستان امسال من هنوز نتوانسته‌ام که برای اهل خانه خویش هندوانه بخرم؛ لذا خلاف مروت دیدم که در حالی که هنوز خانواده‌ام هندوانه نخورده‌اند، من از هندوانه شما تناول کنم. خانواده روایت ها و حکایت ها https://eitaa.com/joinchat/2786197731C88ffbcfb9c
...از عوام می ترسم 🔸خاطره ای از علامه سید مرتضی عسکری(ره) در مورد آیت الله العظمی خویی رضوان الله تعالی علیه: در نجف بودم کاروانی سنی مذهب از ترکیه آمده بودند و در صحن حضرت امیر (علیه السلام) نماز می خوانند. آیت الله خوئی به من گفت: دلم می خواست برای این حدیث (در روایت داریم کسی که پشت سر آن ها نماز بخواند انگار پشت سر رسول خدا نماز خوانده است کافی جلد ۳ ص ۳۸۰ طبع اسلامیه) بروم در صف اول[شان] نماز بخوانم ولی از عوام می ترسم. این معنای وحدت همگانی است. ائمه به ما فرموده اند و ما الآن می رویم مکه و مدینه و پشت سر آنها نماز می خوانیم. پس ائمه ی ما اینگونه بوده اند. دستور داده اند به ما 🔸علامه سید مرتضی عسکری(ره) ائمه به ما مسلمان ها دستور داده اند متحد باشیم ولی وحدت در کجا؟! دولت های ما باید اتحاد سیاسی، اتحاد اقتصادی با هم داشته باشند. یک میلیارد مسلمان اگر اتحاد کردند فلسطین را از ما نمی گیرند. پس ما اتحاد نداریم. روایت ها و حکایت ها https://eitaa.com/joinchat/2786197731C88ffbcfb9c
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فَجُمِعَ اَلسَّحَرَةُ لِمِیقٰاتِ یَوْمٍ مَعْلُومٍ وَ قِیلَ لِلنّٰاسِ هَلْ أَنْتُمْ مُجْتَمِعُونَ لَعَلَّنٰا نَتَّبِعُ اَلسَّحَرَةَ إِنْ کٰانُوا هُمُ اَلْغٰالِبِینَ فَلَمّٰا جٰاءَ اَلسَّحَرَةُ قٰالُوا لِفِرْعَوْنَ أَ إِنَّ لَنٰا لَأَجْراً إِنْ کُنّٰا نَحْنُ اَلْغٰالِبِینَ قٰالَ نَعَمْ وَ إِنَّکُمْ إِذاً لَمِنَ اَلْمُقَرَّبِینَ سرانجام ساحران برای وعده گاه روز معینی جمع آوری شدند. و به مردم گفته شد آیا شما نیز (در این صحنه) اجتماع می‌کنید. تا اگر ساحران پیروز شوند ما از آنان پیروی کنیم. هنگامی که ساحران آمدند، به فرعون گفتند: آیا اگر پیروز شویم پاداش مهمی خواهیم داشت؟ گفت آری، و شما در این صورت از مقربان خواهید بود! آیات ۳۸_۴۲ 1⃣یوم معلوم! منظور از" یَوْمٍ مَعْلُومٍ "آن چنان که از آیات سوره اعراف استفاده می‌شود یکی از روزهای عید معروف مصریان بوده که موسی ع آن را برای مبارزه تعیین کرد، و هدفش این بود که مردم فرصت بیشتری برای حضور در صحنه داشته باشند. 2⃣قرب به فرعون: قرب به فرعون تا چه حد در آن محیط و جامعه دارای اهمیت بوده که او به عنوان یک پاداش بزرگ از آن یاد می‌کند، و در حقیقت پاداشی از این بالاتر نیست که انسان به قدرت مطلوبش نزدیک گردد. اگر گمراهان قرب فرعون را برترین پاداش می‌شمردند، خدا پرستان آگاه پاداشی را بالاتر از قرب پروردگار نمی شمرند، حتی بهشت با تمام نعمتهایش را با یک جلوه ذات پاک او، معامله نمی کنند. ○○●●○○●●○○●● [روایت ها وحکایت ها]
یکی از دوستان عزیز مثنوی معنوی در این قاب زیبا را کادو تولد دادند... ❤️❤️❤️💪
چرا یادی از حسنم نمی کنی! (۸) مرحوم حاج شيخ علي اكبر تبريزي مي‌گفت: زماني كه جوان بودم در تبريز منبر مي‌رفتم، در ماه مبارك رمضان تا شب بيست و هفتم پيش نيامد تا كه شبي نامي از آقا امام حسن عليه السلام ببرم، غرضي هم نداشتم زمينه ي حرف جور نشده بود. ايشان گفتند: شب بيست و هفتم ماه رمضان به خانه رفتم و خوابيدم و در عالم رؤيا به محضر مقدس حضرت فاطمه ي زهرا عليهاالسلام شرفياب شدم. وقتي كه سلام كردم، حضرت با ناراحتي جواب فرمودند. عرض كردم: بي بي جان من از آن نوكرهاي بي ادب نيستم، خيال مي‌كنم اسائه ادبي از من سر زده باشد كه شما از من ناراحت شده باشيد؟ چرا اين طور جواب مرا مي‌دهيد؟ حضرت فرمودند: حاج شيخ؛ مگر حسن پسر من نيست؟ فهميدم كه اشكال از كجا است. مي‌فرمايند: چرا يادي از حسنم نمي كني؟ حسنم غريب است، حسنم مظلوم است. نغمه‌هاي از بلبل بوستان حضرت مهدي عليه السلام ج۳ ص ۱۹۸. ○○●●○○●●○○●● [روایت ها وحکایت ها]
این تعقیب نماز صبح چقدر دلنشین است و مفاهیم بلندی دارد. بِسْمِ اللَّهِ وَصَلَّى اللَّهُ عَلى مُحَمَّدٍ وَآلِهِ ، وَاُفَوِّضُ أَمْري إِلَى اللَّهِ ، إِنَّ اللَّهَ بَصيرٌ بِالْعِبادِ ، فَوَقيهُ اللَّهُ سَيِّئاتِ ما مَكَرُوا ، لا إِلهَ إِلّا أَنْتَ ، سُبْحانَكَ إِنّي كُنْتُ مِنَ الظَّالِمينَ ، فَاسْتَجَبْنا لَهُ وَنَجَّيْناهُ مِنَ الْغَمِّ وَكَذلِكَ نُنْجِى الْمُؤْمِنينَ ، وَحَسْبُنَا اللَّهُ وَنِعْمَ الْوَكيلُ ، فَانْقَلَبُوا بِنِعْمَةٍ مِنَ اللَّهِ ، وَفَضْلٍ لَمْ يَمْسَسْهُمْ سُوءٌ ، ما شاءَ اللَّهُ لا حَوْلَ وَلا قُوَّةَ إِلّا بِاللَّهِ ، ما شاءَ اللَّهُ لا ما شاءَ النَّاسُ ، ما شاءَ اللَّهُ وَ إِنْ كَرِهَ النَّاسُ .   حَسبِيَ الرَّبُّ مِنَ الْمَرْبُوبينَ ، حَسْبِيَ الْخالِقُ مِنَ الْمَخْلُوقينَ ، حَسْبِيَ الرَّازِقُ مِنَ الْمَرْزُوقينَ ، حَسْبِيَ اللَّهُ رَبُّ الْعالَمينَ ، حَسْبي مَنْ هُوَ حَسْبي ، حَسْبي مَنْ لَمْ يَزَلْ حَسْبي ، حَسْبي مَنْ كانَ مُذْ كُنْتُ [لَمْ يَزَلْ] حَسْبي ، حَسْبِيَ اللَّهُ لا إِلهَ إِلّا هُوَ ، عَلَيْهِ تَوَكَّلْتُ وَهُوَ رَبُّ الْعَرْشِ الْعَظيمِ.
مروان کدام ویژگی امام حسن. (۹) (ع) را بیان کرد؟! مروان بن حكم كه در دشمني اهل بيت عليهم السلام فردي كم نظير بود، جهت تشييع جنازه ي امام حسن عليه السلام بيرون آمد و جنازه ي آن حضرت را به شانه گرفت. امام حسين عليه السلام به او فرمود: «امروز جنازه ي برادرم حسن را به دوش مي‌كشي، و ديروز دل او را خون كردي! » مروان: «بلي! با كسي بدرفتار بودم كه حلم او با كوهها برابري داشت. » رَوَى اَلْمَدَائِنِيُّ عَنْ جُوَيْرِيَةَ بْنِ أَسْمَاءَ قَالَ: لَمَّا مَاتَ اَلْحَسَنُ عَلَيْهِ السَّلاَمُ أَخْرَجُوا جِنَازَتَهُ فَحَمَلَ مَرْوَانُ بْنُ اَلْحَكَمِ سَرِيرَهُ فَقَالَ لَهُ اَلْحُسَيْنُ عَلَيْهِ السَّلاَمُ تَحْمِلُ اَلْيَوْمَ جَنَازَتَهُ وَ كُنْتَ بِالْأَمْسِ تُجَرِّعُهُ اَلْغَيْظَ قَالَ مَرْوَانُ نَعَمْ كُنْتُ أَفْعَلُ ذَلِكَ بِمَنْ يُوَازِنُ حِلْمُهُ اَلْجِبَالَ . ر. ک: قادتنا کیف نعرفهم ○○●●○○●●○○●● [روایت ها وحکایت ها]
🔰معرِّفی کتاب📙📘📗📕 📌هشت قاعده طلایی عصاره چهارکتاب آسمانی نوشته: محمد جواد جنگی ✍این کتاب برای مطالعه خودتان ومنبر شما مفید است. _______________ [ روایت ها وحکایت ها ]
معامله پای آبله!!!! 🔶آیت الله حاج شیخ نصرالله شبستری نقل فرمودند من بارها با پای پیاده از نجف اشرف به زیارت حضرت امام حسین علیه‌السّلام مشرف میشدم. 🔶در یکی ازسفرها پای من شدیداً آبله شده بود خدمت مرحوم آیت الله خویی قدس سره رسیدم واز درد پاها شکایت کردم. 🔶مرحوم آقای خویی فرمودند: چقدر میخواهی تا (آبله) این پاها را به من بفروشی مبلغی طی شد. 🔶مرحوم آیت الله خویی فرموده بودند فردا بیا پولت را بگیر. 🔶همان شب در خواب حضرت صدیقه طاهره سلام الله علیها را در رویا دیدم. 🔶حضرت فرمودند: که اگر ایشان‌ به پاهای آبله تو اینقدر پول میدهد ببین در قیامت اجر این زیارت شما چقدر است. «اگر به اندازه دانه هاى شن و قطرات باران برایت پول بدهند، نمى تواند اجر معنوى زیارت تو باشد.» 🔶فردا خدمت‌مرحوم‌آقای خویی مشرف شدم واظهار پشیمانی نموده وجریان را نقل کردم. 🔶البته مرحوم‌آقای خویی آن وجه را به ما مرحمت فرمودند. روایت ها و حکایت ها https://eitaa.com/joinchat/2786197731C88ffbcfb9c
نه دین ما به جا و نه دنیای ما تمام از حق گذشته ایم و به باطل نمی رسیم
رمز دستيابى لقمان به حكمت!!! رمز دستيابى لقمان به حكمت مهم ترين و آموزنده ترين نكته در زندگى نامه لقمان است. به سخن ديگر، بايد به اين پرسش پاسخ گفت كه: لقمان، چه كرد كه خداوند متعال، او را از نعمتِ حكمت، برخوردار نمود؟ اگر اين رازْ گشوده شود، ديگران نيز مى توانند به فراخور استعداد و تلاش خود، به نور حكمت، دست يابند. در مورد لقمان، در روايات مختلف، به نكات متعدّدى از مقدّمات حكمت اشاره شده است، چنان كه در حديث نبوى آمده است: حَقّا أقولُ: لَم يَكُن لُقمانُ نَبِيّا ولكِن كانَ عَبدا كَثيرَ التَّفَكُّرِ، حَسَنَ اليَقينِ أحَبَّ اللّهَ فَأَحَبَّهُ ومَنَّ عَلَيهِ بِالحِكمَةِ [۱] . حقيقتا مى گويم: لقمان، پيامبر نبود ؛ بلكه بنده اى انديشمند بود، يقينى نيكو داشت، خدا را دوست مى داشت و خداوند هم او را دوست داشت و با اعطاى حكمت به او، بر وى منّت گذاشت. در گزارش ديگرى آمده است: مردى در برابر لقمان حكيم ايستاد و به وى گفت: تو لقمانى؟ تو برده بنی نحاسی؟ لقمان جواب داد: آرى! او گفت: پس تو همان چوپان سياهى؟ لقمان گفت: سياهى‌ام كه واضح است! چه چيزى باعث شگفتى تو درباره من شده است؟ آن مرد گفت: ازدحام مردم در خانه تو و جمع شدنشان بر درِ خانه تو و قبول كردن گفته هاى تو. لقمان گفت: برادرزاده! اگر كارهايى كه به تو مى گويم، انجام بدهى، تو هم همين گونه مى شوى. گفت: چه كارى؟ لقمان گفت: فروبستن چشمم، نگهدارى زبانم، پاكى خوراكم، پاك دامنى ام، وفا كردنم به وعده و پايبندى‌ام به پيمان، و مهمان نوازى ام، پاسداشت همسايه‌ام و رها كردن كارهاى نامربوط. اين، آن چيزى است كه مرا چنين كرد كه تو مى بينى [۲]. [۱] بحار الأنوار: ج ۱۳ ص ۴۲۴. [۲] البداية و النهاية: ج ۲ ص ۱۲۴. ○○●●○○●●○○●● [روایت ها وحکایت ها]
صمت عادت کن که از یک گفتنک میشود زنار، این تحت الحنک گوش بگشا، لب فرو بند از مقال هفته هفته، ماه ماه و سال سال خامشی را آنقدر کن ورد زبان که فراموشت شود لفظ زبان.
(۱٠) منبر عجیب و پر مفهوم امام حسن (علیه السَّلام) روایت شده: حضرت علی علیه السلام به امام حسن علیه السلام گفت: برخیز و خطبه ای بخوان تا صدایت را بشنوم آن حضرت برخاست و فرمود: سپاس خدای را سزاست، آنکه هر که سخن گوید صدایش را بشنود، و هر که سکوت نماید، به آن چه در قلب دارد آگاهست، و هر که زندگی کند، روزی اش با اوست، و هر که بمیرد، بازگشتش به سوی اوست اما بعد، قبور جایگاه ما، و قیامت، وعده گاهمان و خداوند محاسبه گر ماست، علی علیه السلام دری است که هر که از آن داخل شود مومن است و هر که از آن خارج گردد کافر است. أَنَّ أَمِيرَ اَلْمُؤْمِنِينَ عَلَيْهِ السَّلاَمُ قَالَ لِلْحَسَنِ عَلَيْهِ السَّلاَمُ قُمْ فَاخْطُبْ لِأَسْمَعَ كَلاَمَكَ فَقَامَ وَ قَالَ اَلْحَمْدُ لِلَّهِ اَلَّذِي مَنْ تَكَلَّمَ سَمِعَ كَلاَمَهُ وَ مَنْ سَكَتَ عَلِمَ مَا فِي نَفْسِهِ وَ مَنْ عَاشَ فَعَلَيْهِ رِزْقُهُ وَ مَنْ مَاتَ فَإِلَيْهِ مَعَادُهُ وَ صَلَّى اَللَّهُ عَلَى مُحَمَّدٍ وَ آلِهِ اَلطَّاهِرِينَ وَ سَلَّمَ أَمَّا بَعْدُ فَإِنَّ اَلْقُبُورَ مَحَلَّتُنَا وَ اَلْقِيَامَةَ مَوْعِدُنَا وَ اَللَّهَ عَارِضُنَا وَ إِنَّ عَلِيّاً بَابٌ مَنْ دَخَلَهُ كَانَ آمِناً وَ مَنْ خَرَجَ مِنْهُ كَانَ كَافِراً فَقَامَ إِلَيْهِ صَلَّى اَللَّهُ عَلَيْهِمَا فَالْتَزَمَهُ وَ قَالَ بِأَبِي أَنْتَ وَ أُمِّي ذُرِّيَّةً بَعْضُهٰا مِنْ بَعْضٍ وَ اَللّٰهُ سَمِيعٌ عَلِيمٌ. "بحار الانوار جلد ۷۵" ○○●●○○●●○○●● [روایت ها وحکایت ها]
یکی از رفقای شهید حججی: یه بار اومد پیشم گفت: جایی کار سراغ نداری؟ گفتم: اتفاقا این قنادی که کار میکنم نیرو میخواد. نپرسید حقوقش چقده، بیمه میکنه یا نه، یا حتی ساعت کاریش به چه شکله؛ اولین سوالش این بود: موقع نماز میزاره برم نماز بخونم؟ حقوق کمتر گرفت اما موقع نماز به مسجد میرفت... 📙 کتاب حجت خدا _____________ [ روایت ها وحکایت ها ]
لذت دیوانگی در سنگ طفلان خوردن است حیف از آن اوقات مجنون را که در هامون گذشت.
با این روش یهودی را مسلمان کرد!😭😳 ✍امام حسن عليه السلام همسايه اي يهودي داشت كه ديوار خانه اش خراب شده و فاضلاب منزلش به منزل امام عليه السلام ريخته بود. امام عليه السلام چيزي به او نفرمود تا اينكه روزي همسر مرد يهودي به منزل امام آمد و متوجه شد و به شوهرش خبر داد. مرد يهودي براي عذرخواهي به نزد امام عليه السلام آمد. قال عليه السلام: أمرني جدي - صلي الله عليه و آله - باكرام الجار. امام حسن عليه السلام فرمود: (جدم صلي الله عليه و آله و سلم به من دستور داده كه همسايه را تكريم كنم. ) و به جهت همين برخورد نيكو، مرد يهودي مسلمان شد. دانشنامه امام حسن علیه السلام ○○●●○○●●○○●● [روایت ها وحکایت ها]
این چه طرز برخورد است !؟ یک شب فقیری برای عرض حاجت به بیرونی منزل امام خمینی(ره) در عراق آمد، بعضی از آقایان که مسئوول اداره بیرونی بودند با او برخورد خوبی نکردند. حضرت امام که از دور با دقت مواظب بود، هنگامی که برای زیارت از مجلس بلند شد، به درب بیرونی که رسید به مسئوول بیرونی سخت اعتراض کرده و گفت: این چه طرز برخورد است؟ جواب داد:  او دیروز آمده است و روز قبل نیز آمده است و روز قبل نیز آمده است. امام فرمود: « بگذارید بیاید محتاج است، نیازمند است و حاجتش اورا واداشت که به اینجا بیاید و صاحب الحاجه اعمی لایری الا حاجته – حاجتمند نمی بیند الا حاجت خود را- یا باید حاجتش را برآورده کنیم و یا با بیانی او را راضی نماییم. نرنجانید مردم را.به طوری امام عصبانی بودندکه آثار خشم و ناراحتی درچهره ایشان ظاهر بود که چرا باید با یک صاحب حاجت اینطور برخورد شود.    مشکن دلی که چشم امیدش به دست توست خواهد گذشت بر او ولیکن شکست توست. [ روایت ها وحکایت ها ]
سلام خدا بر شما خوبان بنده کلا یکبار توفیق تشرف به عتبات را داشتم آن هم هفت؛ هشت سال پیش.... از عزیزانی که قصد تشرف دارند التماس دعا دارم... برخی از دوستان پیام گذاشتند که ما می خواهیم کربلا بریم هزینه کم داریم در کانال اعلام کنید کسی خواست کمک کنه... https://eitaa.com/MA1371
برو شادی کن ای یار دل افروز غم فردا نشاید خورد امروز.
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
قٰالَ لَهُمْ مُوسیٰ أَلْقُوا مٰا أَنْتُمْ مُلْقُونَ فَأَلْقَوْا حِبٰالَهُمْ وَ عِصِیَّهُمْ وَ قٰالُوا بِعِزَّةِ فِرْعَوْنَ إِنّٰا لَنَحْنُ اَلْغٰالِبُونَ فَأَلْقیٰ مُوسیٰ عَصٰاهُ فَإِذٰا هِیَ تَلْقَفُ مٰا یَأْفِکُونَ فَأُلْقِیَ اَلسَّحَرَةُ سٰاجِدِینَ قٰالُوا آمَنّٰا بِرَبِّ اَلْعٰالَمِینَ رَبِّ مُوسیٰ وَ هٰارُونَ قٰالَ آمَنْتُمْ لَهُ قَبْلَ أَنْ آذَنَ لَکُمْ إِنَّهُ لَکَبِیرُکُمُ اَلَّذِی عَلَّمَکُمُ اَلسِّحْرَ فَلَسَوْفَ تَعْلَمُونَ لَأُقَطِّعَنَّ أَیْدِیَکُمْ وَ أَرْجُلَکُمْ مِنْ خِلاٰفٍ وَ لَأُصَلِّبَنَّکُمْ أَجْمَعِینَ قٰالُوا لاٰ ضَیْرَ إِنّٰا إِلیٰ رَبِّنٰا مُنْقَلِبُونَ إِنّٰا نَطْمَعُ أَنْ یَغْفِرَ لَنٰا رَبُّنٰا خَطٰایٰانٰا أَنْ کُنّٰا أَوَّلَ اَلْمُؤْمِنِینَ (روز موعود فرا رسید و همگی جمع شدند، موسی رو به ساحران کرد و) گفت: آنچه را می‌خواهید بیفکنید، بیفکنید! آنها طنابها و عصاهای خود را افکندند و گفتند به عزت فرعون، قطعا پیروزیم! سپس موسی عصایش را افکند، ناگهان تمام وسایل دروغین آنها را بلعید! ساحران همگی فورا به سجده افتادند. گفتند ما به پروردگار عالمیان ایمان آوردیم. پروردگار موسی و هارون. (فرعون) گفت: آیا به او ایمان آوردید پیش از آن که به شما اجازه دهم؟! مسلما او بزرگ و استاد شما است که به شما سحر آموخته!، اما به زودی خواهید دانست که دستها و پاهای شما را به طور مختلف قطع می‌کنم، و همه شما را به دار می‌آویزم. گفتند: مهم نیست (هر کار از دستت ساخته است بکن) ما به سوی پروردگارمان بازمی گردیم! ۵۱-ما امیدواریم پروردگارمان خطاهای ما را به بخشد، که ما نخستین ایمان آورندگان بودیم. آیات ۴۳-۵۱ 1⃣پرسش و پاسخ:🤔 سؤالی مطرح است که ساحران توبه کار و مؤمن چگونه خود را نخستین مؤمنان نامیدند؟ آیا منظورشان این بوده که نخستین مؤمنان در آن صحنه بودند؟ یا نخستین مؤمنان از حامیان فرعون؟ یا نخستین مؤمنانی که شربت شهادت نوشیدند؟ همه اینها محتمل است و در عین حال منافاتی با یکدیگر ندارد. این تفاسیر در صورتی است که ما معتقد باشیم قبل از آنها کسان دیگری از بنی اسرائیل یا غیر بنی اسرائیل به موسی ایمان آورده باشند، اما اگر بگوئیم آنها پس از بعثت ماموریت یافتند که مستقیما با خود فرعون تماس گیرند و نخستین ضربه را بر پیکر او وارد کنند، بعید نیست که این گروه به راستی اولین مؤمنان بوده اند و نیاز به تفسیر دیگری نیست. ○○●●○○●●○○●● [روایت ها وحکایت ها]