ذاکران اهل بیت حاج اصغر زراعتی حاج رسول میرباقری حاج محمد ربانی عبدالرضا اسماعیلی در کنار مرقد شریف ذاکر اهلبیت سرهنگ پاسدار حاج مجید صابری 🆔https://eitaa.com/reyhanatonabiesfahan کانون فرهنگی ذاکرین ریحانة النبی(س)

نمی دونم برای زخمای سرت گریه کنم یا برا پاره پاره های پیکرت گریه کنم بوسه زند سه ساله‌ی    بارِ فراق بُرده‌ات به زخم پیشانی تو    بابا حسین ... تنم پر از زخمه و حال و روز من زار شده بابا نمی پرسی چرا چشمای من تار شده زجر من و تباه کرد    خدا نگذره ازش صورتم و سیاه کرد    خدا نگذره ازش بابا حسین ... خبر داری دستای دخترت رو بستن به طناب خبر داری بُردَنمون میون مجلس شراب خبر داری کوفه و شام     چقدر آزار شدیم خبر داری که راهیِ      کوچه و بازار شدیم 🆔https://eitaa.com/reyhanatonabiesfahan کانون فرهنگی ذاکرین ریحانة النبی(س)

🔷 هر کسی عازم کربلاست این کلیپ رو حتماا گوش کنه اگر عازم هم نیستید گوش کنید شاید راهی شدید و یا یکی را راهی کردید ... 💚💚💚💚💚💚💚💚💚 ----------------------------------------------- اگر یک نفر را به او وصل کردی برای سپاهش تو سردار یاری... #کانون #فرهنگی #ذاکرین #ریحانة النبی س 🆔https://eitaa.com/reyhanatonabiesfahan کانون فرهنگی ذاکرین ریحانة النبی(س)

وقتی #حضرت_زینب (سلام‌الله‌علیها) با همراهان به مدینه بازگشتند زن‌های مدینه برای عرض تسلیت، به حضور #حضرت_زینب (سلام‌الله‌علیها) آمدند آن #حضرت_زینب (سلام‌الله‌علیها) #مصائب جانسوز کربلا و کوفه و شام را برای آنها بیان می‌کرد و آنها #گریه می‌کردند، تا اینکه به #یاد حضرت رقیه (سلام‌الله‌علیها) افتاد و فرمودند: اما #مصیبت شهادت #حضرت_رقیه (سلام‌الله‌علیها) در #خرابه شام، کمرم را خم کرد و مویم را سفید نمود، زن‌ها وقتی این سخن را شنیدند، صدایشان با شور و ناله به گریه بلند شد و آن روز به یاد رنج‌های جانگداز حضرت رقیه (سلام‌الله‌علیها) بسیار #گریستند. منابع: ناسخ التواریخ ص ۵۰۷ اللهم عجل لولیک الفرج جهت تسلیت به امام زمان علیه السلام صلوات 🆔https://eitaa.com/reyhanatonabiesfahan کانون فرهنگی ذاکرین ریحانة النبی(س)

‍ پنجم صفر شهادت حضرت رقیه (سلام‌الله‌علیها) پنجم ماه صفر سال ۶۱ هجری قمری #حضرت_رقيه (سلام‌الله‌علیها) مظلومانه در #خرابه شام به #شهادت رسيدند، #نام شريفشان #رقيه و #فاطمه است، #پدر بزرگوارشان امام حسین (علیه‌السلام) و #مادر بزرگوارشان حضرت ام اسحاق (سلام‌الله‌علیها) هستند، #ولادت حضرت رقیه (سلام‌الله‌علیها) ۱۷ #شعبان در مدينه بود و در سن #سه_سالگى به #شهادت رسیدند، روضه خوان تبریزی در #بحر_المصائب نقل می‌کند که حارث شامی ملعون گفت: من در #لشکر ابن زیاد ملعون بودم که یزید #فرمان داد #اسرا اهل بیت (علیهم السلام) را در #پشت_دروازه شام جای دهند تا #چراغانی شهر شام کامل گردد، در این هنگام از خستگی راه #خواب بر ارتش چیره شد من هم دراز کشیدم ولی #بیدار بودم، در نیمه شب #دختری_کوچک از #اسرا اهل بیت (علیهم السلام) از جا #حرکت کرد و به اطراف نظری انداخت و از #ترس نشست و چندین مرتبه این عمل را تکرار کرد و زمانی که متوجه گشت کسی #متعرض او نمی‌شود و همه در خوابند، نزد درختی که #سر امام حسین (علیه‌السلام) از آن #آویزان بود آمد و به شاخه آن درخت #نگاه کرده و #اشک از دیدگان جاری می‌نمود، ناگهان مشاهده کردم، آن #شاخه‌ای که #سر امام حسین (علیه‌السلام) از آن #آویزان بود به قدری #پایین آمد تا در برابر صورت آن #نازدانه واقع شد و آن #دختر_کوچک به #سر امام حسین (علیه‌السلام) خطاب نمود: السلام علیک #یا_ابتاه #وامصیبتاه بعد فراقک #واغربتاه بعد شهادتک ناگاه دیدم #سر امام حسین (علیه‌السلام) فرمودند: ای #نور_دیده، زجر و #تازیانه و فرار روی #خارهای بیابان دیگر تمام شد، به همین زودی #نزد ما خواهی آمد، پس به آنچه که بر شما وارد می‌شود #صبور باش، آن حضرت به اندازه‌ای دلجویی کرد تا آن #دختر_بچه از #اشک ریختن باز ایستاد و آرام شد، من از دیدن این ماجرا #متحیر و دائما در فکر فرو رفته بودم، چند شبی گذشت و آن #دختر در #خرابه شام به #شهادت رسيدند، و فهمیدم که آن طفل، #حضرت_رقیه (سلام‌الله‌علیها) #دختر امام حسین (علیه‌السلام) بود. منابع: الوقايع والحوادث ج ۵ ص ۷۰ ، از مدينه تا مدينه ص ۹۶۵ اللهم عجل لولیک الفرج 🆔https://eitaa.com/reyhanatonabiesfahan کانون فرهنگی ذاکرین ریحانة النبی(س)

مجلس_یزید_ملعون یا مزن چوب جفا را بر لب و دندان من یا بگو بیرون روند از مجلست طفلان من یا نزن شرمی نما از روی زهرا مادرم یا بزن مخفی ز چشم خواهر گریان من من پی ترویج قرآن آمدم این جا که گشت چوب خزران تو مزد خواندن قرآن من ای ستمگر! هر چه می‌خواهی بزن اما بدان بوسه‌گاه مصطفی باشد لب عطشان من در اُحُد جد تو دندان پیمبر را شکست باید از چوب تو اکنون بشکند دندان من بارها و بارها پیوسته دید آزارها هم سر خونین من، هم پیکر عریان من سخت‌تر از چوب تو بر من نگاه زینب است چوب تو نه، اشک او آتش زند بر جان من خواندن آیات قرآن زیر چوب خیزران با خدا این بوده از روز ازل پیمان من من شدم در زیر چوب خیزران مهمان تو مادرم در پای طشت زر بُوَد مهمان من دست "میثم" را از آن گیرم که پیش از بودنش همچنان دست توسل داشت بر دامان من ✍ #غلامرضا_سازگار #کانون # فرهنگی #ذاکرین # ریحانة النبی س 🆔https://eitaa.com/reyhanatonabiesfahan کانون فرهنگی ذاکرین ریحانة النبی(س)

چگونه صدای حضرت رقیه سلام‌الله‌علیها از خرابه به کاخ یزید لعنه الله علیه رسید؟ #کانون # فرهنگی # ذاکرین #ریحانة النبی س 🆔https://eitaa.com/reyhanatonabiesfahan کانون فرهنگی ذاکرین ریحانة النبی(س)

#زمینه #حضرت_رقیه_س یه گوشۀ خرابه آروم خوابیدی دیدی سر باباتو آخر بوسیدی همه نشستیم دور مزارت، روضه گرفتیم با هم کنارت دیگه تموم شد، غم اسارت خوشابحالت، می‌خوابی راحت دیگه کسی با سیلی بیدارت نمی‌کنه دیگه کسی راهیِ بازارت نمی‌کنه دیگه نمی‌بینی پاهای پر آبله رو دیگه نمی‌بینی شمر و زجر و حرمله رو آه، رقیه‌جانم ........................ امانت حسینم زیر خاکایی کاش بودی و می‌خوندم واسه‌ت لالایی صدای گریه‌ت، تُو گوشمونه ضجرت می‌دادن، با تازیونه درد کشیدی، این‌همه روزه هی گفتی عمه، پاهام می‌سوزه دیگه نمی‌خواد زخمای پاتو نگا کنی دیگه نمی‌خواد هر شب باباتو صدا کنی دیگه کسی دستش به روی تو نمی‌رسه شعله‌های آتیش به موی تو نمی‌رسه آه، رقیه‌جانم ........................ همش جلوی چشمام بابام حیدر بود روضۀ تو عزیزم عین مادر بود دوباره دیدم، غسل شبونه تن نحیفت، یادم می‌مونه چقد شبیه فاطمه بودی دست و پاهات شد، پر از کبودی دیگه پیش زهرایی درداتو، بگو بِهِش دیگه توی آغوشش یه نفسِ، راحت بکش دیدم‌ ملائک واسِ دفن تو، میومدن فاطمه می‌بوسه هر جاتو که، کتک زدن آه، رقیه‌جانم حمید_رمی #کانون # فرهنگی # ذاکرین # ریحانة النبی س 🆔https://eitaa.com/reyhanatonabiesfahan کانون فرهنگی ذاکرین ریحانة النبی(س)