زبانحال ضربت خوردن مولا
گر خون تو ریخت بر روی تو
نشکسته هجوم، ابروی تو
خورده به سرت شکافی اما
مجروح نگشته پهلوی تو
دیدم که ورم نکرده اصلاً
با ضرب غلاف، بازوی تو
با آتش در، میان خانه
آتش نگرفته گیسوی تو
سوزانده مرا ز صبح، صد بار
یاد در و میخ و خون دیوار
#امام_علی_ع
#شب_قدر
@reza_dinparvar101
با همین آشفتگی، با درد، با حال بدم ...
با شتاب و دلهره افطار کردم آمدم
از خجالت داشتم می مُردم اما نیمه شب
بین جمعیت نشستم، پیش تو زانو زدم
دست خالی صید مروارید اشکم می کنم
ساحل دریای من! امشب پُر از جزر و مدم
من کسی جز تو ندارم، لطف کن ردّم نکن
هرکسی را می شناسم از درش کرده ردم
مهربان! چوبم بزن بلکه غرورم بشکند
تا بخواهی ضربه خوردم از غرور بیحدم
هرکسی حرمت شکست از من، تو ناراحت شدی
گرچه من حرمت شکستم با گناه ممتدم
یک ضمانت نامه دستم بوده که دعوت شدم
تا ابد شرمنده ی الطاف شاه مشهدم
نامه اعمال بد را پیش زهرا پاره کن
تا نبخشی بر نمی دارم قدم را از قدم
این لباس پادشاهی هم به درد من نخورد
از گداهای نجف بودند جد اندر جدم
هرکجایی که زمین خوردم بلندم کرده است
با همین آقایی اش، او می برد تا مقصدم
من بقربان غم زینب که گریان علی است
گفت بابا جان نرو، تا من نخوانم اشهدم
دختری دلواپس احوال بابایش شده
حیدر این شب ها دگر دلتنگ زهرایش شده
#مناجات_با_خدا
#امام_علی_ع
#شب_قدر
@reza_dinparvar101
69757بی-نیازا-عبد-بی-مقدار-می-خواهی-چکار.mp3
6.24M
من که گفتم از علی خیلی خجالت می کشم
برگه ای از حیدر کرار می خواهی چکار
#مناجات_با_خدا
#حضرت_زینب_س
حاج حیدر خمسه
@reza_dinparvar101
یا غافر الخطایا، با ما چکار داری
با بنده ای فراری، اینجا قرار داری
از روسیاه عالم، چه انتظار داری؟
راهم اگر ندادی، تو اختیار داری
یکسال رفته بودم، دنبال اشتباهم
حالا رسیده ام با، پرونده ی سیاهم
عمر و جوانی ام را، عصیان تباه کرده
این گرگ ... یوسفم را، تنهای چاه کرده
هرچه گناه کردم، مهدی نگاه کرده
آن عبد خودسرش را، خود سر به راه کرده
گرچه فریب خوردم، بازنده را بخر باز
شرمنده ام کن امشب، شرمنده را بخر باز
آنکه به شانه بار، من را کشیده مهدی است
درد نگفته ام را، او که شنیده مهدی است
آن یار که به داد، عالم رسیده مهدی است
در سینه ی فلسطین، نور امیدِ مهدی است
بوی وصالش امشب، قبل اذان می آید
ما که امیدواریم، آقایمان می آید
باید ز بس خرابیم، در قبرْ چال مان کرد
ای کاش میشد امشب، فکری به حال مان کرد
مولا رسید و رحمی، بر سن و سال مان کرد
اسم علی که آمد، مادر حلال مان کرد
این عبد بی لیاقت، با فاطمه طرف شد
سجاده ی نمازش، خاکِ درِ نجف شد
گرد و غبارم امشب، روی عبای حیدر
تا صبح سجده دارم، بر خاک پای حیدر
خاکم کنید بین، صحن و سرای حیدر
شاید طلا شدم در، ایوان طلای حیدر
بی او عبادت ما، در اصل ... معطلی بود
هر روزه ای گرفتیم، کار خود علی بود
طاعت برای ما کرد، ضربت برای ما خورد
زحمت کشید و جایش، با سائلان غذا خورد
در این بهار باید، بین نجف هوا خورد
گریان شده کسی که، افطار ... کربلا خورد
مولا کنار سفره، خود را به ما رسانده
هرشب سلام ما را، تا کربلا رسانده
کشتی ما حسین و دریای ما حسین است
دنیای ما حسین و عقبای ما حسین است
امروز ما حسین و فردای ما حسین است
دلدار ما حسین و لیلای ما حسین است
زنجیر غم گرفتیم، آن را مدال کردیم
با مرتضی و ارباب، تحویل سال کردیم
هجران مرتضی نه، هجران دخترش بود
چون شمعی آب میشد، پروانه دخترش بود
حیدر به فکر روز، پایان دخترش بود
فکر هجوم کوفه، بر جان دخترش بود
زینب برای داغ، دلدار گریه می کرد
بر غربت حسین و بازار گریه می کرد
مثل امیر عالم، همدم نداشت زینب
پیش حسین و عباس، که غم نداشت زینب
در کوفه معجرش رفت، پرچم نداشت زینب
دورش شلوغ بود و محرم نداشت زینب
خاکستر سرش از، خاکستر حسین است
خون سرش به محمل، خون سر حسین است
#مناجات_با_خدا
#مناجات_امام_زمان_عج
#شب_قدر
#فلسطین
@reza_dinparvar101
مناجات.mp3
18.72M
نفس، عمری بندگی های مرا در بند کرد
نفس را در هم شکستن، کار شاه خیبر است
زودتر پرونده ی ما را بده دست علی
حاصل صوم و صلات روزه داران حیدر است
#مناجات_با_خدا
#حضرت_زهرا_س
@reza_dinparvar101
10.63M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
فاطمه افطار ما را می دهد
نان و ریحان ، لقمه ی ریحانه است
گریه بر زهرا لطیفم کرده است
طفلِ مادر ، با همه بیگانه است
#امیرالمومنین_ع
#حضرت_زهرا_س
#نجف
@reza_dinparvar101
مرتضی مظهر جود رب بود
بهترین دلخوشی زینب بود
او که از داغ پدر دلهره داشت
مرهم تازه روی زخم گذاشت
فرق، با لخته ی خون، درهم بود
کاش، ابروی علی، سرهم بود
گفت؛ بابا چه سری دیدم من!
دل من را چو سر خود نشکن
شانه بر موی پریشان نزدی
دو شبی سر به یتیمان نزدی
دخترت را غم تو دلخور کرد
چاه را زمزم اشکم، پُر کرد
سخت کردی چقدر کار مرا
خون دل کرده ای افطار مرا
داغ آن لاله ی پرپر، بس بود
بستر خونی مادر، بس بود
خاطرات در و دیوار! مرو
کشته ی روضه ی مسمار، مرو
قاتل مادرمان، یادت هست؟
داد می زد سرمان، یادت هست؟
به غرور من و مادر بر خورد
تا ترا در وسط مسجد بُرد
ماند از آنروز غمی بر جگرت
جای شمشیر برهنه به سرت
دیدن یار به بستر، سخت است
بستن زخم روی سر، سخت است
مرو غم، راه مرا می بندد
ابن ملجم به حسن می خندد
اینقدر آه نکش، حرف بزن
بگو از عاقبت کوفه به من
اسمی از کوچه اغیار، مبر
ذهن من را ته بازار، مبر
کاش باشند برادرهایم
نگران غم معجرهایم
#امام_علی_ع
#شب_قدر
@reza_dinparvar101
8.55M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
یا امین الله ! دورم از بقیع
اشکهایم در نجف بیعانه است
حج علی ، میزان علی ، محشر علی
هرکه عبد تو نشد دیوانه است
#امیرالمومنین_ع
#نجف
@reza_dinparvar101
11479183959PM.mp3
12.77M
عمریست گرچه خواندم با گریه ربنا را
هم توبه را شکستم هم حرمت خدا را
#مناجات_با_خدا
@reza_dinparvar101
سر باز کرده از جگرم زخم روزگار
رفتی به سوی فاطمه بابای بیقرار!
مادر که رفت، خانه شد آوار بر سرم
آن خانه ی خراب، پس از تو شده مزار
هم با عمامه ی سر تو گریه می کنم
هم با لباس مادر و آن میخ نیشدار
این پیرمرد بین خرابه چه میکند؟
یک شب ترا ندیده و مُرده از انتظار
گرچه حسن، حسین، ابالفضل پیشم اند
دارم در این خرابه دگر حال احتضار
گفتی ز قاتلت که اسیر است بگذریم
بعداً اسیر او بشوم میکنی چکار؟
جایت به سائلان، صدقه داده ام ولی
دارم ز کوفیان نگرانی بیشمار
امروز که ز کوچه گذشتم دلم شکست
خوردم به خانه های یهودی بی اختیار
وقتی که از حوالی بازار رد شدم
ترسیدم از نگاه قماشی شرابخوار
من صورتم کمی بخراشد چه می کنی؟
سخت است بی حسینِ تو برگردم این دیار
باید بترسم از غم سرهای روی نی
باید به روی ناقه ی عریان شوم سوار
می ترسم از حسین که سر در بیاورد
پیش رقیه با لب خونین و پر غبار
#امام_علی_ع
#شب_قدر
#شام_غریبان
@reza_dinparvar101
1_4142560172.mp3
5.51M
سی سال پهلوی من، حرمت فقط شکستند
آنها که بد شکستند، پهلوی همسرم را
#امام_علی_ع
#شب_قدر
@reza_dinparvar101
در مناجات خدا از همه بهتر، گریه است
آب تطهیر گناه، اول و آخر، گریه است
زحمت پای ورم کرده ی مادر شده است
تا بفهمیم که قصد از می کوثر، گریه است
مرتضا سفره می انداخته در نخلستان
پدرم گفته فقط رزق خدا در گریه است
شرّ به پا کرده ام و با عجله آمده ام
با معاصی که پی اش چند برابر، گریه است
برنگشتم که معطل بشوم پشت درت
آنچه آورده مرا یک شب دیگر، گریه است
اشک من را که بگیری دل من می گیرد
شب قدر است و شده آنچه مقدّر، گریه است
شاید امشب نفسم بند بیاید، بروم
لَنگی بندگی ام در صف محشر، گریه است
بهترین حالت بنده به خدایش سجده است
بهترین هدیه ی ارباب به نوکر، گریه است
آه شش گوشه! ببین خواب ندارم شب و روز
از جدایی تو هر گوشه ی بستر، گریه است
در تب و تاب حرم بودم و گفتند بیا
شب سوم شب رحم است و سراسر، گریه است
جان عالم به فدای لب عطشان حسین!
آنچه روی لب تو ریخته مادر، گریه است
بی وضو آمد و بر گیسوی تو چنگ انداخت
کار زینب پس از آن کُندی خنجر، گریه است
همه دارند به دنبال سرت می گردند
نیزه ی آهنی و پاره ی حنجر، گریه است
اینکه شد پیرهن خونی تو دست به دست...
اینکه خواهر ببرد دست به معجر، گریه است
#مناجات_با_خدا
#شب_قدر
#امام_حسین_ع
@reza_dinparvar101