eitaa logo
عریضه(اشعار رضا دین پرور)
646 دنبال‌کننده
35 عکس
94 ویدیو
0 فایل
مناجات، مدح و مرثیه اهل بیت (علیهم السلام) آدرس کانال تلگرام👇: @reza_dinparvar101
مشاهده در ایتا
دانلود
نگار میرسد از ره بیار باده بیار به دل حضور در این بزم صاف و ساده بیار هزار سجده برآن شاه پاک زاده بیار هزار بوسه برآن ابروی گشاده بیار ندا رسید گنهکار را شفیع آمد بریزگل که شب هفده ربیع آمد * گلی که می شکفد از سرشک او کوثر مهی که در شب زلفش هزار و یک اختر نخست مرتبه بعد از خدای بالا سر نهفته بین دو چشمان وی قضا و قدر  به روی دست ملائک محمد آمده است  برای عالم و آدم سرآمد آمده است * طلوع میکند از یک نگاه او خورشید غروب میکند از جلوه اش به دل تردید هلال ابروی او شد نشان صبح عید بهشت بی مه رویش برای ما تبعید هزار موسی عمران غلام درگاهش به قدر هردو جهان قدر و عزت و جاهش * بگو به آمنه دری گرانبها زادی تو روح زمزمه و قبله دعا زادی عظیم مرتبه شاهی به اولیا زادی بناز بر همگان ،ختم الانبیا زادی بریز در شب میلاد نور،نقل و نبات به روح مادر احمد نثار کن صلوات **** زند به گردسرش پر هزار روح الامین شکفته از لب مستش هزار تا یاسین زمین شده زقدومش چو عرش، عطر آگین شده بهشت به نور نگاه او آذین کلید دار اگر شاه هل اتی باشد بهشت ماست همانجا که مصطفی باشد * شب ولادت احمد شب ولای علی است هرآن کجا که نبی رفت ردپای علی است تمام صحنه معراج ابتدای علی است مگر نه اینکه خدا نیز همصدای علی است بگو به منکر حیدر ،خدا پرستی کن بزن نمی ز شراب علی و مستی کن **** علی خدا نبُود از خدا جدا هم نیست چو بازدم که دمی بی نیاز از دم نیست کسی که بی دم او بود هرگز آدم نیست ولای حضرت حیدر امانتی کم نیست  اذان نای من از نام عشق پا برجاست  خدا مرا ز ازل نوکر علی می خواست @reza_dinparvar101
14.57M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
جز مهر نبی پیش خدا هیچ نداریم در سینه بجز آل نبی، آل کسی نیست او آمده تا فاطمه اش را بشناسند بی فاطمه، امیّد به اعمال کسی نیست عرشی که نبرده است خدا هیچ کسی را جز او و علی، جای پر و بال کسی نیست پرونده ی ما خط به خطش صوم و صلات است سرمایه ی ما در صف محشر صلوات است @reza_dinparvar101
25.81M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
خسته بودم، هیچکس در خانه اش راهم نداد دست بر دامان سلطان، گوشه ی مشهد شدم عطر مشهد در نجف، عطر نجف در مشهد است از غبار این حرم، خاک علی شاید شدم! @reza_dinparvar101
سرتان خورده به سنگی و لحد گم کردید گورتان را وسط عین الاسد گم کردید خوابتان خواب پریشان فرات و نیل است دومین سیلی ما حمله به اسرائیل است . . . @reza_dinparvar101
ایران در این میدان جگر دارد برایت این سرکشی ها دردسر دارد برایت خون ابو مهدی و خون حاج قاسم بیش از اتم هامان خطر دارد برایت هرگز نگو در سینه ها آهی نمانده... وقتِ بزن در روست، خونخواهی نمانده... در کاخ شیطانید یا بین تل آویو؟ تا انتقام سخت ما راهی نمانده دارم کفن برتن! نه دشداشه، بترسید از پادگان های پر از لاشه بترسید از انتقام سخت مان آنجا که خوابید... از دست ها که مانده بر ماشه بترسید @reza_dinparvar101
این نغمه ها از عالم بالا می آید باچه شکوهی دختر موسا می آید دارد به سوی شهر قم زهرا می آید معصومه دارد با برادرها می آید صد طاق گل بین مسیر و بین جاده است دور و برش شکر خدا، مَحرم زیاد است ای خاک خشک قم ببین باران رسیده روزی رسان سفرهء ایران رسیده ای اهل گریه، خواهر سلطان رسیده با ذوق و شوق و بی سر و سامان رسیده قربان چشمان تر و شب زنده دارش جانم فدای آن غم و حال نزارش گل بود، اما نیمه های راه، پژمرد بسکه دلش را دوری یارش می آزُرد او را به روی دست خود، یک شهر می بُرد از کوچه رد می شد ولی سیلی نمی خورد در قم، چهل تا قلدر جنگی نمی دید مثل مدینه کوچهء تنگی نمی دید شد تار اگر چشم تر او مثل زهرا... شد آب اگر که پیکر او مثل زهرا... نشکست هر دو زیور او مثل زهرا خونی نمی شد بستر او مثل زهرا داغی مگر بر سینهء او ماند اصلاً از محرم خود رو نمی گرداند اصلاً میخ از خجالت ذوب شد، در سوخت ای وای پرسوخت، پیکر سوخت، مادر سوخت ای وای سر سوخت، خواهر با برادر سوخت ای وای بیش از در و اطفال، حیدر سوخت ای وای این روضه طولانی است، خیلی غم رسیده دامان این آتش به خیمه هم رسیده باید به استقبال این غم، سال ها رفت زینب به جنگ اغلب جنجال ها رفت خیمه در آتش سوخت و خلخال ها رفت دست حرامی ها به سوی شال ها رفت می زد میان کوچه ها فریاد زینب هرجا کسی افتاد، می افتاد زینب @reza_dinparvar101
روزهای غم فزا رد می شود هر طلسمی با دعا رد می شود بی جهت هیئت نمی آیم سحر یار از این دولت سرا رد می شود من بقربان کسی که ناشناس از کنار بینوا رد می شود فضل او دائم به سائل می رسد دائم از کویش گدا رد می شود گاهی آقا در نجف یا سامراست گاهی از صحن رضا رد می شود از میان صد هزاران رود نیل بی عصا موسای ما رد می شود بند پوتین وصالت را ببند سختی این جنگ ها رد می شود او طبیب زخم های غزّه است حال عالم خوب دارد می شود عهد نشکن ای فلسطین! "فَاستَقِم" آتش این اژدها رد می شود "عُسر" ما "یُسر" است و "فتح" ما "قریب" از سر دنیا بلا رد می شود بر سر حرف شهید آوینی ام راه قدس از کربلا رد می شود پشت هم از روی دست مادران طفلِ رفته در "کُما" رد می شود **** ای رباب از گوش تا گوش علی تیر تیزی بی هوا رد می شود زجر دارد می کِشد مقتل نویس! می نویسد از قفا ... رد می شود خیمه ها را یک به یک آتش زدند زینب از آن لابلا رد می شود معجرش رفته خجالت می کشد آشنا، نا آشنا رد می شود از کنارش جای عباس و حسین شمر بی شرم و حیا رد می شود @reza_dinparvar101
8.18M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
آمدم تا که فقط دل بسپارم به حسین بگذارید بیفتد سر و کارم به حسین باز افتاده همه کوله و بارم به حسین تک و تنهام، کس و کار ندارم به حسین شب جمعه است دلم دور و بر کرببلاست حسرت پیر غلامت، سفر کرببلاست @reza_dinparvar101
چشم پر گریه ای که رزق من است علتش بندهء خدا شدن است وصلِ یوسف به بوی پیرهن است دست سائل به دامن حسن است هرچه داریم جام و بادهء اوست سید شهرری نوادهء اوست گله ام از دیار کرببلاست دل تنگم دچار کرببلاست آرزویم غبار کرببلاست هرکسی بیقرار کرببلاست... می رود تا مزار عبدالعظیم می نشیند کنار عبدالعظیم @reza_dinparvar101
شکل دل من را تن مُردار ندارد تاب تن عاصی مرا دار ندارد جز من کسی اینقدر گنهکار نبوده جز تو کسی اینقدر گرفتار ندارد غیر از منِ بیچاره و نادم، کسی اینجا در جهل خود اصرار به تکرار ندارد من به طمع بخشش تو آمدم اینجا این خواری و شرمندگی ام جار ندارد محتاج همین در زدنم باز ... و گرنه این موقع شب بنده ات آزار ندارد باز آبرویم رفته، بخر آبرویم را این بنده ی آلوده خریدار ندارد من رو نزدم بر کس و ناکس به ابالفضل! نوکر به کسی غیر حسین کار ندارد هرکس غم دین داشته نازد به فلسطین سرباز ولایت، دل بی عار ندارد تا خون سلیمانی ما لشکر قدس است غزه غم این دشمن خونخوار ندارد انداخت مرا باز بیاد علی اصغر طفلی که پناهی بجز آوار ندارد ارباب، علی را طرف لشکریان بُرد چون شاه، جز او در صف اشرار ندارد میخواست بگیرد سر او را که نیفتد اما رمقی اصغرش انگار ندارد ای حرمله! بد جور زدی، خیر نبینی جز حنجره اش حربه ی پیکار ندارد @reza_dinparvar101
اقتدا کردم ابتدا به حسن و رسیدم در انتها به حسن می رسد آنهمه کرم به گدا می رسد دست هر گدا به حسن فرق دارد مگر؟ حسن حسن است داده عزت، خودِ خدا به حسن رهسپارم به جاده های عراق دل سپردم به سامرا به حسن شب دلدادگان سحر شده است کف بزن باز علی پدر شده است نظری سوی آسمان دارم هوس لحظهء اذان دارم عرض تبریک و عرض تهنیّت محضر صاحب الزمان دارم عطر سرداب می وزد همه جا زیر گنبد فقط امان دارم به غذای بهشت لب نزدم چون از این سفره، خُرده نان دارم سنگ بودم چه گوهری شده ام مست انگور عسگری شده ام جام مِی را نگار دستم داد زرِ هجده عیار دستم داد گفتم اصلاً طلا نمی خواهم از عبایش غبار دستم داد دید با دست خالی آمده ام از بهشتش انار دستم داد به ضریح حسن که چشمم خورد عشق شش گوشه کار دستم داد بی خیال دو عالمین شدم مست شش گوشهء حسین شدم ریزه خواران او زمینی ها خاکش علامهء امینی ها بارگاه مطهرش آورد عرشیان را به شب نشینی ها سجده کردم به سنگفرش حرم با چنین جلوه آفرینی ها می نشیند به کفشداری او خاک پاهای اربعینی ها در فراق حرم عزادارم شوق دیدار کربلا دارم آنقدر که حسن کرم دارد سایه ای بر روی سرم دارد گرچه از خانه، دور افتاده همسری خوب و محترم دارد شده در پادگان اگر تشییع تنش از تیر، کِی ورم دارد؟ گرچه دور از مدینه خاک شده لااقل این حسن حرم دارد مجتبی در تحیّر زهراست خاک قبرش ز چادر زهراست کوچه که تنگ شد، مردّد شد راه او، راه مادرش سد شد فاطمه بین کوچه سیلی خورد حسن افتاد بر زمین! بد شد آن کسی که به مادرش خندید با جسارت ز چادرش رد شد فاطمه پیش اولین پسرش خُرد شد، آنچه که نباید شد مادری زار و خسته را برداشت گوشواره شکسته را برداشت @reza_dinparvar101
کسی که ماه شب چارده اسیرش بود سرِ تمامی افلاک، سر به زیرش بود کسی که دست خدا دستِ دستگیرش بود هزارچشمه ی جوشان پی کویرش بود بهشتِ حُسن، گل حُسنِ بی نظیرش بود صفات حضرت الله در ضمیرش بود ببین که خانه هادی چه محشری شده است بیا طلیعه ی میلاد عسگری شده است **** تمام پهنه ی عالم شکوفه بارانش فرشته ها و ملائک طلایه دارانش به وسعت دو جهان، خوان ریزه خوارانش فرشته های خداوند همجوارانش جحیم شعله کشان از فراق یارانش بهشت گشته بهشت از گل بهارانش به بارگاه سعادت، زمان هم عهدی است سرود اهل زمین، ذکر یا اباالمهدی است **** زعرش، حضرت جبریل بر زمین پُل زد ز فرش، دیده عالم به عرشیان زُل زد لبم به مدح گل فاطمه توسل زد دلم به مصحف آیات او تفال زد شکوفه های سرشکم یکی یکی گل زد مِیِ جنون ز خروش تحیرم غل زد دوباره خاص ترین بنده ی خدا شده ام کبوتر حرم امن سامرا شده ام **** کتاب نوکریم را مرور کردم باز شکسته های دلم را بلور کردم باز قیامتی به دل اهلِ نور کردم باز به ذهنِ خلوتِ شعرم خطور کردم باز ز صحن های حریمش عبور کردم باز نگاه، مثل سلیمان به مور کردم باز خمیده سرو قدم، در حریم هجرانش چه خوب می شد اگر می شدیم مهمانش **** به شوق و ذوق زیارت، دلم چه محزون شد مسیلِ کوثرِ چشمم شریعه ی خون شد فراق دیدم و قلبم دوباره مجنون شد کتیبه های حرم آه... سِرّ ِ مکنون شد کبوترم که غریبانه باز مدفون شد نگو که نوکرت از این حریم بیرون شد دلم گرفته در این روزها برای حسن خدا کند بشود باز، سامرای حسن @reza_dinparvar101