ریشهها
«بعد از اينكه #شهيد_ثالث ، #شيخ_احمد [ #احسائی ] را #تكفير كرد و خبر به عتبات عاليات رسيد و شيخ نيز
«حاجى #سيد_كاظم [ #رشتی ] بعد از وفات شيخ، در عتبات عاليات در أمكنهی متفرقه ... هر چند وقتى در جايى سكونت نمود، و در هريك مجلس درسى داشت، ... و آخر در #كربلاء توطّن [کرد] و آنجا نيز مجلس درسى براى خود فراهم كرد و بسيارى ... كه بعضى هم از منكرين طريقهی #شيخيه بودند بدان مجلس حاضر میشدند، و او هماره كلمات شيخ را در مجلس درس بيان، و آنها را تشييد و ترويج مینمود، و كلمات مخالفين و منكرين را دفع میفرمود، ... و از اينرو وى در ميان اين فرقه مقامى مهم بههم رسانيده، و او همواره در كربلاء نماز جماعت را در پشت سر مقدس بهجا میآورد، و از اينرو اين طايفه علاوه بر كلمهی شيخيه به #پشت_سرى نيز معروف شدند، و مخالفينِ ايشان به #بالاسرى.» (مكارم الآثار در احوال رجال دوره قاجار، ج1، صص: 210-211.)
@risheh
ریشهها
«اهل هند استفتائى خدمت آقا سيد ابراهيم صاحب «ضوابط» فرستادند بدين مضمون كه: «آيا جماعت شيخيه و شيخ ا
«تقريباً تا مدت هفده سال بعد از وفات شيخ [ #احمد_احسائی ] اين همهمه و دمدمه در كار بوده تا در سنهی 1258 [ه.ق] #نجيب_پاشا #كربلاء را محاصره نمود، و قتل عام ... در آن به عمل آورد، و مردم همه از آن زمين مقدس متفرق، و اين فتنه تقريباً بالطبع منتفى و آتش آن خودبهخود منطفى گرديد.» (مكارم الآثار در احوال رجال دوره قاجار، ج1، صص: 210-212) در آن قتل عام که حتی حرم حضرت سیدالشهداء علیهالسلام از حملهی مهاجمان در امان نماند، خانهی #سید_کاظم_رشتی #بست (پناهگاه) بود. (تراز سیاست، ص 109، به نقل از: تاریخ جامع بهائیت، ص 50.)
@riaheh