eitaa logo
رباعی
48 دنبال‌کننده
4 عکس
0 ویدیو
0 فایل
از لذت خواندن #رباعی سرشار شوید
مشاهده در ایتا
دانلود
امسال گرفته باز تصمیمش را گسترده به باغ دار تعلیمش را نارنجی،زرد،قهوه ای، برگ به برگ پاییز نشست و بافت جاجیمش را @robaee
خالی ز علایق شوم و برگردم از دلهره فارغ شوم و برگردم ای غم تو سَرِ زخم مرا گرم بکن من می روم عاشق شوم و برگردم @robaee
تا قسمت ماست برگ برگ افتادن چون غنچه ز بارش تگرگ افتادن در زمرۀ بهترین عبادات بُوَد با هر نفسی به یاد مرگ افتادن @robaee
نه کار به اسم و اعتبارت دارم نه عاشقم و قصد شکارت دارم انگار که غول دیده‌ای خوشبختی! یک لحظه فقط بایست کارت دارم! @robaee
در آتش کینه سوخت بال و پر تو مجروح شد از ضرب ستم پیکر تو لب باز کن و بگو که مسمار چه کرد؟ بین در و دیوار چه آمد سر تو؟ @robaee
ای کهنه رفیق! ناموثّق شده‌ای حقّ دلم این نبود ، ناحق شده‌ای وا شد دهنت، راز دلم را گفتی ای زخم نمک‌خورده! دهن‌لق شده‌ای @robaee
آواز سکوت را شنیدی رفتی دستی به سر من نکشیدی رفتی پژمرده‌ترین چشم خیابان بودم از من گل نرگسی خریدی رفتی @robaee
گر سر برود، ز سر هوایت نرود تاثیر طلسم چشم‌هایت نرود فرشی ز دل شکسته انداخته‌ایم آهسته بیا!شیشه به پایت نرود... @robaee
او در دل شعله بود و بی واهمه ماند خواند از علی و میان آن همهمه ماند دنیا همه‌دم، رنگ عوض کرد ولی او فاطمه بود و تا ابد فاطمه ماند @robaee
در حنجره، های وهوی خاموشی هاست چشمم همه پرده ی خطا پوشی هاست تا کینه به دل راه نیابد هرشب در حافظه ام جشن فراموشی هاست @robaee
هر چند به پای باد افتاد درخت بوی نفس پرنده می داد درخت رودی ست که در سکوت جنگل جاری ست تا باد ؛ همیشه زنده تر باد درخت! @robaee
وقتی دریا هوای ما را دارد دل نیز امید صبح فردا دارد صبح آمده! می رویم ماهی گیری سهراب عزیز! قایقت جا دارد @robaee
در دفتر ِسینه سفره‌ی عید بکش مأیوس نباش و صبح ِامید بکش تا شب برود مداد ِرنگی بردار چون کودکی‌ات طلوع ِخورشید بکش! @robaee
دیدار بدون غم دلم می‌خواهد خندیدن پشت هم دلم می‌خواهد هر وقت به لبقند تو می‌اندیشم یک چایی تازه‌دم دلم می‌خواهد @robaee
گل بودم و ناشکفته چیدند مرا چون رشته‌ی امید بریدند مرا چون پره‌ی پنکه ی قدیمی یک عمر چرخیدم و دیگران ندیدند مرا  @robaee
هی قطره به قطره آب را می‌گردم پیدا نشوی سراب را می‌گردم خورشیدک من به آسمان هم بروی "گل" می‌شوم آفتاب را می‌گردم @robaee
دلگیر از این که بسته و تا بشود می خواست چوغنچه ای شکوفا بشود ای کاش که ابر آید و باران بزند این چترِ پُر ازغصه دلش وا بشود @robaee
بر گرده خود نهاده ام کوهم را بر قایق دل سوار کن نوحم را من جسمم و در کوچه تسلیم و گناه دنبال خودم کشیده ام روحم را @robaee
بنداز ز شانه هام با سر خود را خارج کن از این سوخته‌پیکر خود را از من بگریز زودتر!های جلیل! از پوست خسته ام در آور خود را @robaee
غم می رود از شانه و کتفم بالا من مثل نیِ زبان بریده ، نالا مانند همیشه نیش زخمم باز است غمگین تر از آنم که بگریم حالا @robaee
دیدی که بجز درد ندیدیم به خود جز روز و شب سرد ندیدیم به خود مردیم در انتظار سرسبز شدن حتی چمنی زرد ندیدیم به‌خود @robaee
داده است خدا به دستمان آینه‌ای برخیز اگر شکسته و خسته ، نٕه ای فرمود ؛ جهاد لازم است و فرض است @robaee
غاری هستم ترک زده ، نا ایمن بسته‌ست دَرِ من از سقوط بهمن تاریکم و خواب رفته خیلی وقت است امید، شبیه خرس قطبی در من @robaee
اینجا که منم، سکوت، زخمی کاری‌ست موسیقیِ تلخ بی‌صدایی جاری‌ست شب آمده، صدها نُتِ غمگین خفته‌ست در بغض پیانویی که در انباری‌ست... @robaee
موسیقی غصه‌هاست آوای سکوت دنیای نگفته‌هاست، دنیای سکوت از کوچهٔ تنهایی خود رد شده‌ام با پای خودم نه! بلکه با پای سکوت @robaee