کدام آبِله پا، عزم این بیابان کرد؟
که خارها همه گردن کشیده اند امروز
#صائب_تبریزی
@robaiiyat_takbait
سراب، تشنه لبان را کند بیابان مرگ
خوشا دلی که به دنبال آرزو نرود
#صائب_تبریزی
@robaiiyat_takbait
از زاهد بی مغز مَجو معرفت عشق
کَف از دل دریا چه خبر داشته باشد
#صائب_تبریزی
@robaiiyat_takbait
محو گردد در فروغ عشق، عقل خیره سر
دزد در کنجی خزد چون ماهتاب آید برون
#صائب_تبریزی
@robaiiyat_takbait
آن روز تو را نخل برومند توان گفت
کز هر که خوری سنگ، عوض میوه فشانی
#صائب_تبریزی
@robaiiyat_takbait
چو مغرورانِ بی منطق، نگو از"عشق" بیزارم
که ناگه می زند بر دل شگردِ او
شبیخون است ...!
#صائب_تبريزی
@robaiiyat_takbait
غیر شغل دلفریب عشق، صائب در جهان
رو به هر کاری که آری آخرش افسردن است
#صائب_تبریزی
@robaiiyat_takbait
گرفتم سهل سوز عشق را اول، ندانستم
که صد دریای آتش از شراری میشود پیدا
#صائب_تبريزي
@robaiiyat_takbait
ره ندارد جلوه ی آزادگی در کوی عشق
سَرو اگر کارَند آنجا، بید مجنون می شود
#صائب_تبریزی
@robaiiyat_takbait
ما که باشیم که زخم تو شود قسمت ما؟
دیدن تیر درآغوش کمان ما را بس
#صائب_تبریزی
@robaiiyat_takbait
آن ناکسان که فخر به اجداد میکنند
چون سگ به استخوانْ دل خود شاد میکنند
#صائب_تبریزی
@robaiiyat_takbait