1_6160874873.opus
2.1M
صدای خواهر یزدی پس ازبازگشت ازعالم دیگر...😭😭😭😭
خواهش میکنم گوش کنید و بفرستید برای عزیزانتون خواهران عزیز .
کسانی که هرروز ذکر صلوات بر لبانشون جاری هست ، قدربدونید.
زندگی پس از مرگ
🔘 داستان کوتاه
گویند: روزی ابلیس ملعون خواست با فرزندانش از جایی به جای دیگر
نقل مکان کند، خیمهای را دید، و گفت:
اینجا را ترک نمیکنم
تا آنکه بلایی بر سر آنان بیاورم.
به سوی خیمه رفت و دید گاوی به
میخی بسته شده و زنی را دید
که آن گاو را میدوشد،
بدان سو رفت و میخ را تکان داد.
با تکان خوردن میخ، گاو ترسید و به هیجان درآمد و سطل شیر را بر زمین ریخت و پسر آن زن را که در کنار مادرش نشسته بود لگدمال کرد و او را کشت.
مادر بچه با دیدن این صحنه عصبانی
شد و گاو را با ضربه چاقو از پای درآورد و او را کشت.
شوهر آن زن آمد و با دیدن فرزند کشته شده و گاو مرده، همسرش را زد و او را طلاق داد.
سپس خویشاوندان زن آمدند و آن مرد را زدند، و بعد از آن نزدیکان آن مرد آمدند و همه با هم درگیر شدند و جنگ و دعوای شدیدی به پا شد!!
فرزندان ابلیس با دیدن این ماجرا تعجب کردند و از پدر پرسیدند: ای وای، این چه کاری بود که کردی؟!
ابلیس گفت:
کاری نکردم فقط میخ را تکان دادم.
🔸بیشتر مردم فکر میکنند کاری نکردهاند، در حالی که نمیدانند چند کلمهای که میگویند و مردم می شنوند، سخن چینی است.
مشکلات زیادی را ایجاد میکند.
آتش اختلاف را بر میافروزد.
خویشاوندی را بر هم میزند.
دوستی و صفا صمیمیت را از بین میبرد.
کینه و دشمنی میآورد.
طراوت و شادابی را تیره و تار میکند.
دلها را میشکند.
بعدا کسی که اینکار را کرده فکر میکند کاری نکرده است فقط میخ را تکان داده است!
قبل از اینکه حرفی را بزنی، مواظب سخنانت باش !
مواظب باش میخی را تکان ندهی !
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔴 مظلومیت امام زمان ارواحنا فداه
💠اللّٰهمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّكَ ٱلْفَرَجَ💠
https://eitaa.com/joinchat/482214285Cda0cee5ff0
#گروه_چهله
ختم ال یس
🍃🌹 روزجمعه ۱۲ابان ماه 🌹🍃
💠 #ورود_فقط_بانوان💠
469_24140138805807.pdf
9.07M
📚#طومار
✍نویسنده: #زهرا_ارجمندنیا
✨ژانر : #عاشقانه #اجتماعی
📄خلاصه:
دختر کتابفروش و آقای کفاش... همسایه ی دیوار به دیوار هم می شن
دختر این قصه یه کتابفروشه
شیطون... فعال... ته تغاری و عزیزکرده ی یه خانواده ی بزرگ...
از قضا کتابفروشیش، میفته توی همسایگی آزادخانی که درسته خان به اسمش می بندن، ولی ۳۰ سال بیش تر نداره و با یه اخلاق غد، از هرچی دختر شیطونه بیزاره... آزاد خانی که توی کار کیف و کفش چرمه و این همسایه بودن..
#رمان_کده
@roman_kadeh
💞
May 11
هدفمند زندگی كن.
انسان بی هدف مثل مسافر بی مقصد ميمونه.
اگر هدف نداشته باشی زندگی تو رو هرجا بخواد ميبره. راهت رو خودت انتخاب كن.
زمين خوردی؟
احساس نا اميدی می كنی؟
دوباره تلاش كن...
قوی باش...
دوباره شروع كن نزار يأس بهت غلبه كنه...
فقط استارت اولش مهمه. باور داشته باش كه ميتونی
تو فقط يكبار زندگی می كنی...
بزار ده سال ديگه بخودت و پشتكارت افتخار كنی...
باید خودت را مشغول به کار و مشغلهای کنی تا فرصت نکنی به مسائل پوچ و بیاهمیت فکر کنی یا به رابطههای سمی و آزاردهنده و بیهدف بپردازی!
مشغول که باشی، ذهن و روان منسجمتر و افکار آرامتری داری و به سخنان بیهوده و بحثهای بینتیجه فکر نمیکنی.
مشغول که باشی و هدف که داشتهباشی، زود نمیرنجی از هر اظهار نظری و هر گفتگوی فاقد منطق و کودکانهای را ادامه نمیدهی و هر واکنشی را به خودت نمیگیری و هر رفتار و اشتباه جزئی و آزاردهندهای را به کل یک انسان تعمیم نمیدهی!
سعی کن هرجای جهان که هستی و با هر سطح از توانایی و مهارتی که داری، خودت را در مفیدترین شرایط ممکن جهانت مشغول به کاری کنی، تلاش کنی، نگاهت به مقابل باشد و هدفمند باشی.
از قدیم درست گفتهاند که ریشهی تمام اندوههای جهان در بیهدفی و بیکاریست.
بیش از حد اهمیت نده، کار کن، وقت نداشتهباش، خستهشو و بدون فکر بخواب...
نرگس_صرافیان_طوفان
نواختن برای خدا
🔮✨✨🔮
#داستان_بسیار_زیبا
در زمانهاى قديم،
مردی ساز زن و خواننده ای بود؛ بنام "برديا"
که با مهارت تمام می نواخت و همیشه در مجالس شادی و محافل عروسی، وقتی برای رزرو نداشت.
بردیا چون به سن شصت سال رسید روزی در دربار شاه می نواخت که خودش احساس کرد دستانش دیگر می لرزند و توان ادای نت ها را به طور کامل ندارد و صدایش بدتر از دستانش می لرزید و کم کم صدای ساز و صداى گلویش ناهنجار می شود.
عذر او را خواستند و گفتند دیگر در مجالس نیاید.
بردیا به خانه آمد، همسر و فرزندانش از این که دیگر نمی توانست کار کند و برایشان خرجی بیاورد بسیار آشفته شدند .
بردیا سازش را که همدم لحظه های تنهاییش بود برداشت و به کنار قبرستان شهر آمد.
در دل شب در پشت دیوار مخروبه قبرستان نشست و سازش را به دستان لرزانش گرفت و در حالی که در کل عمرش آهنگ غمی ننواخته بود، سازش را برای اولین بار بر نت غم کوک کرد و این بار برای خدایش در تاریکی شب، فقط نواخت.
بردیا می نواخت و خدا خدا می گفت و گریه می کرد و بر گذر عمرش و بر بی وفایی دنیا اشک می ریخت و از خدا طلب مرگ می کرد.
در دل شب به ناگاه دست گرمی را بر شانه های خود حس کرد، سر برداشت تا ببیند کیست.
شیخ سعید ابو الخیر را دید در حالی که کیسه ای پر از زر در دستان شیخ بود. شیخ گفت:
این کیسه زر را بگیر و ببر در بازار شهر دکانی بخر و کارى را شروع کن.
بردیا شوکه شد و گریه کرد و پرسید ای شیخ آیا صدای ناله من تا شهر می رسید که تو خود را به من رساندی؟
شیخ گفت هرگز. بلکه صدای ناله مخلوق را قبل از این که کسی بشنود خالقش میشنود و خالقت مرا که در خواب بودم بیدار کرد و امر فرمود کیسه زری برای تو در پشت قبرستان شهر بیاورم ،که مخلوقی مرا می خواند برو و خواسته او را اجابت کن.
بردیا صورت در خاک مالید و گفت:
خدایا عمری در جوانی و در شادابیام با دستان توانا سازهایی زدم براى مردم این شهر ،اما چون دستانم لرزید مرا از خود راندند.
و فقط یک بار برای تو زدم و خواندم.
اما تو با دستان لرزان و صدای ناهنجار من، مرا خریدی و رهایم نکردی و مشتری صدای ناهنجار ساز و گلویم شدی و بالاترین دستمزد را پرداختی.
تو تنها پشتیبان ما در این روزگار غریب و بی وفا هستی.
به رحمت و بزرگیت سوگندت میدهیم 🦋
که ما را هیچ وقت تنها نگذار
و زیر بار منت ناکسان قرار نده.
مردی قصدِ طلاق دادن زنش را داشت
دوستش علت را جويا شد
و او در پاسخ گفت:
"همسرم وادارم كرد سيگار و تریاک رو ترک كنم
كاری كرد تا قُمار را کنار گذاشتم،
پس انداز کردن و تجارت را یادم داد،
و اکنون دوستانم، آدم های سرشناس و بزرگی هستند"
دوستش با تعجب گفت:
"خب همه ی اینهایی که گفتی واقعاً عالی هست"
مرد جواب داد:
"اين را می دانم و برای همین حس مي كنم كه زنم دیگر در شان و شخصیت من نيست !"
💫اگر آدم ها👆 را بیشتر از ظرفیت و لیاقتشان بزرگ کنیم دیگه نه ما را می بینند و نه خودشان را ‼️
پس بیایید
هرگز
به اندازه ی آدم ها دست نزنیم‼️
🔴افراد با ذهن منفی باف وقتی با بدبیاری یا مشکل مواجه میشوند، جملات کلی درباره زندگیشان به زبان میآورند؛ در حالی که خوشبینها جملات خاصی را در ارتباط با یک رویداد خاص به زبان میآورند. برای مثال، فرد بدبین شاید بگوید: «تمام گزارشهای من مشکل دارند»، اما فرد خوشبین میگوید: «این گزارش مشکل داشت».
🟢بزرگترین مهارت یک انسان، توانایی او در کنترل ذهنش است. مسیر رسیدن به هر موفقیتی نیز از ذهن شما میگذرد. اگر میخواهید تغییرات بزرگی در زندگی ایجاد کنید باید یاد بگیرید که اول تغییرها را در ذهن خودتان ایجاد کنید و چگونه به کنترل ذهن منفی باف بپردازید.
نیازی به ثابت کردن ندارد که ذهن کلید موفقیت است. هرکسی روح و ذهن قوی داشته باشد، انسان قدرتمندی خواهد شد.
💢پیرمرد باهوش
سلطان محمود پیرمردی ضعیف را دید، که پشتواره ای خار می کشد. بر او رحمش آمد؛ گفت: ای پیرمرد دو ، سه دینار زر می خواهی؟ یا دراز گوش(خر)؟ یا دو سه گوسفند؟ یا باغی که به تو دهم تا از این زحمت خلاصی یابی؟
پیرمرد گفت: زر بده، تا در میان بندم و بر دراز گوش بنشینم و گوسفندان در پیش گیرم و به باغ روم و به دولت تو(کمک تو) در باقی عمر آنجا بیاسایم. سلطان را خوش آمد و فرمود: چنان کنند.
#عبید_زاکانی
💢دست از فلسفه بردار
وقتی موعد اعدام سقراط رسید، زنش را دید که داشت گریه میکرد، نزدیکش شد و پرسید: "چه چیزی باعث گریه ات شده عزیزم؟"
زن در حالی که گریه میکرد گفت: "ظالمانه کشته خواهی شد."
سقراط درحالیکه او را در آغوش گرفته بود گفت: "یعنی اگر عادلانه کشته میشدم گریه نمیکردی؟؟!!"
زن گفت : منظورم اینست که بیگناه کشته می شوی .
سقراط گفت :یعنی دوست داشتی گناهکار باشم .
زن خود را از آغوش او رها کرد و گفت: "الهی زیر گل بری که موقع مردن هم دست از فلسفه و منطق برنمیداری!!!"😂
🔶🔹 یادمه وقتی پدرم خونه رو سفید کرد، مادرم همیشه مواظب بود که ما روی دیوار چیزی نکشیم.
یک روز به مادرم گفتم :
ارزش ما بیشتره یا این گچ و سفیدی؟!
🔸 اون گفت : مادر جان، ارزش گچ و دیوار از شما بیشتر نیست اما ارزش زحمت و رنج پدرت خیلی بیشتر از اینهاست.
❇️ وقتی پدرت چندسال کار کرده، زحمت کشیده تا ما تونستیم، با کم خوردن و کم پوشیدن این خونه رو سفید کنیم، حالا چرا ما کاری کنیم که دوباره پدرت مجبور باشه، چند روز، چند ماه، چند سال دیگه زحمت بیشتر بکشه که خونه رو بتونه رنگ کنه!
این حرف مادرم از بچگی همیشه تو ذهنم بود و موند، حرفی که باعث میشد ما شیشه ها رو نشکنیم "تلویزیون رو الکی خراب نکنیم " یخچال رو بیهوده باز و بسته نکنیم " تا هیچوقت دلیل رنج و زحمت بیشتر واسه پدرمون نباشیم "
💢 نمیدونم چی برسر روزگار ما اومده که دیگه کمتر کسی پیدا میشه که به پیر شدن پدر خونه هم فکر کنه...
⭕️ اینروزا، بچه، ال سی دی ده میلیونی میشکنه ، میگن: بابا چکارش داری؟ بچه بوده شکسته.
گوشی موبایل چهار - پنج میلیونی رو میزنه زمین چهل تیکه میشه، میگن : هیچی نگو بچه تو روحیه ش تاثیر بد میزاره.
اما کمتر کسی میگه : این پدر خونه باید چند روز، چند ماه، چند سال دیگه کار کنه تا بتونه جبران خسارت کنه.
🌷 ایکاش کمی بفکر چین و چروکهای پیشونی آدمی بودیم که داره واسه ما پیر میشه...
جوانیش، عمرش، خوشیهاش، همه رو گذاشته واسه ما، که با بودن ما پیری رو از یاد ببره.
💢 اما گاهی وقتا دونسته و ندونسته، تنها، دلیل رنج بیشترش میشیم و یادمون میره که اونم تا یه حدی توان داره، تا یه جایی بدنش قدرت کار کردن داره....
قدر پدرانمون رو بیشتر بدونیم....🌹🌹
امسال به جای ساختن جوک های مسخره.نشر عکس جوراب و....همه با هم پیامهای پر از احترام برای پدرانمان ترویج دهیم.
اقتدار پدر احترام مادراست و احترام مادر شکوفایی خانواده❤️❤️❤️
533_24464467346870.pdf
9.25M
📚 #تو_را_در_گوش_خدا_آرزو_کردم
✨ژانر: #عاشقانه_معمایی
✍نویسنده: #لیلا_نوروزی
📄خلاصه:
غزال دختر یه تاجر معروف به اسم همایون رادمنشه که به خاطر مشکل پدرش و درگیری اون با پدر نامزدش، مجبور میشه مدتی همخونهی خسروملکنیا بشه. مرد جذاب و مرموزی که مادرش بهخاطر اتفاقات گذشته قراره دمار از روزگار غزال دربیاره و این بین خسرو خان...
#رمان_کده
@roman_kadeh
💞
#رمان_کده
https://eitaa.com/roman_kadeh
افکار منفی را شناسایی کنید
افکار منفی را بشناسید! افکار منفی شما را از دیدن جنبه ی مثبت زندگی باز می دارند. چهار نوع فکر منفی وجود دارد. با شناخت افکار منفی می توانید آنها را دور بریزید.
🔵فیلتر کردن، که شما فقط به جنبه ی منفی توجه می کنید.
🟢شخصی سازی، که شما به خاطر حوادثی که رخ میدهد خودتان را سرزنش می کنید.
🔴فاجعه سازی، که یک حادثه را بدتر از آنچه که هست نشان می دهید.
🟡قطبی سازی، که در آن رویدادها یا منفی هستند یا مثبت.
افکار منفی را دور کنید
🟡هنگامی که روحیه تان ضعیف است اجازه ندهید افکار و احساسات منفی آزارتان بدهند. حتی تنها برای چند ساعت در روز افکار منفی را از خودتان دور کنید و فقط روی جوانب مثبت زندگی تان تمرکز کنید.
May 11
..#شروع_بامداد_سرنوشت
<1>
💐 19/7/1401💐
_
#شروع_پروانه_شدم
<2>
💐29/7/1401💐
#شروع_فراموشت_خواهم_کرد
<3>
💐17/8/1401💐
_
#شروع_سوگند
<4>
💐27/8/1401💐
_
#شروع_منشی_مدیر
<5> 💐11/9/1401💐
_
#شروع_گیله_نار
<6>
💐21/9/1401💐
#شروع_گل_نرگس
<7>
💐10/10/1401💐
_
#شروع_ستاره
<8> 💐20/10/1401💐
#شروع_رمان_بغض_پرنده_
<9> 💐26/10/1401💐
#شروع_رمان_مالک_خان <10>
💐10/11/1401💐
#شروع_رمان_زندگی_عباس
#داستان_واقعی
<11>
💐1401/11/19💐
#شروع_رمان_رویای_خیس_چشمانت
<12>
💐 25/11/1401💐
_
#شروع_رمان_سرگذشت_جوانه_
(#داستان_واقعی) <13>
💐13/12/1401💐
#شروع_رمان_سرگذشت_پروانه
<14>
#داستان_واقعی
💐20/1/1402💐
#نازگل
#مستند_ایل_بختیاری
<15>
💐12/2/1402💐
_____
#شروع_رمان_اولین_شب_ارامش
💐18/2/1402💐
<16>
______
#شروع_رمان_سرنوشت_واقعی_محلا
<۱۷> 💐24/2/1402💐
____________
#شروع_رمان_گلاب
<۱۸>
💐3/3/1402💐
___________
#شروع_رمان_زیبای_گلاویژ
💐13/3/1402💐
_______________
َ#شروع_رمان #چشم_هایی_به_رنگ_عسل
💐30/3/1402💐
____________________________
َ#شروع_رمان_اسطوره
💐11/4/402💐
__________________________
دوستان ۳نقطه : قسمت راست بالای کانال هست ضربه بزنیدوکلمه
< #جستجو>
بزنید.
پایین کانال 2تافلش بالاوپایین هست >
بزنیدروش ودرگوشه راستش یک مربع هست که روش ذربین گزاشته شده ابی رنگ هست روی اون تاریخ میادبالا
تاریخ قابل تغییرتاریخ داستان موردعلاقه تون واردکنیدداستان میادبالا☺️
دوستانی که متوجه نشدن آمدیم پیام بدن
@Sepideh222
ایدی من درصورت ضرورت پیام دهید
May 11