eitaa logo
رمان کده.PDF_ROMAN
4هزار دنبال‌کننده
314 عکس
239 ویدیو
51 فایل
@Sepideh222 ایدی من درصورت ضرورت #رمان_کده https://eitaa.com/roman_kadeh @roman_kadeh ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌💞
مشاهده در ایتا
دانلود
هدایت شده از رمان کده.PDF_ROMAN
474462176283.pdf
3.66M
نویسنده:آرام رضایی خلاصه رمان: آنید کیان دانشجوی مهندسی کشاورزی یه دختر شمالی که کرج درس میخونه. به خاطر توصیه ی یکی از استاد ها که پیشنهاد داده بود که برای بهتر یادگیری درس بهتره کار عملی انجام بدن و به طور مستقیم روی گل و گیاه کارکنن.بنا به عللی آنید تصمیم میگیره که به عنوان یه پرستار برای یه خانم سالمند توی یه خونه ی بزرگ که وسط یه باغه کار کنه که بتونه از باغش برای یادگیری رشته اش استفاده کنه.آنید مخصوصا” دنبال خونه ای میگرده که بدون عنصر ذکور باشه و خونه خانم احتشام بهترین جاست چون سالهاست که بچه های خانم احتشام خارج از کشور زندگی میکنن. همه چیز خوب پیش میره تا روزی که آنید از مرخصی میاد و ….. با فونت درشت🤩🤩 https://eitaa.com/roman_kadeh @roman_kadeh
740730008864.pdf
6.73M
📚 ✨ژانر : ✍نویسنده : 📄خلاصه : سرگرد شاهین با سبدی ارکیده آماده رفتن به مجلس خواستگاری‌ست که در ماموریتی از پیش تعیین‌نشده مجبور می‌شه بره دانشکده هنر و دختری رو با یک کیسه ماده مخدر شیشه بازداشت کنه که برای همسری با اون یک دنیا خیال بافته بود. در ادامه واکاوی این پرونده به رازهای.. رمان کده https://eitaa.com/roman_kadeh @roman_kadeh
هدایت شده از رمان کده.PDF_ROMAN
740730008864.pdf
6.73M
📚 ✨ژانر : ✍نویسنده : 📄خلاصه : سرگرد شاهین با سبدی ارکیده آماده رفتن به مجلس خواستگاری‌ست که در ماموریتی از پیش تعیین‌نشده مجبور می‌شه بره دانشکده هنر و دختری رو با یک کیسه ماده مخدر شیشه بازداشت کنه که برای همسری با اون یک دنیا خیال بافته بود. در ادامه واکاوی این پرونده به رازهای.. رمان کده https://eitaa.com/roman_kadeh @roman_kadeh
6733730694668.pdf
9.35M
حصار تنهایی من📚⬆️ @roman_kadeh نوشته پری بانو خلاصه قصــه درمورد دختری به اسم آیناز که نه زیبایی افسانه ای داره که زبان زد خاص وعام باشه نه پول وثروتی که پسرا برای ازدواج با اون به صف باایستن….دختری با قیافه معمولی که تو همین جامعه زندگی میکنه….وبر خلاف تمام دخترا که عزیز کرده باباشون هستن این دختر نیست….باباش در کمال ناباوری ونامردی آیناز وجای بدهیش میده به طلبکارش…ومسیر زندگی این دختر از راهی باز میشه که هیچ وقت فکرش وهم نمی کرد….پایان خوش…قشنگه ژانر ایی @roman_kadeh
6733730694668.pdf
9.35M
حصار تنهایی من📚⬆️ @roman_kadeh نوشته پری بانو خلاصه قصــه درمورد دختری به اسم آیناز که نه زیبایی افسانه ای داره که زبان زد خاص وعام باشه نه پول وثروتی که پسرا برای ازدواج با اون به صف باایستن….دختری با قیافه معمولی که تو همین جامعه زندگی میکنه….وبر خلاف تمام دخترا که عزیز کرده باباشون هستن این دختر نیست….باباش در کمال ناباوری ونامردی آیناز وجای بدهیش میده به طلبکارش…ومسیر زندگی این دختر از راهی باز میشه که هیچ وقت فکرش وهم نمی کرد….پایان خوش…قشنگه ژانر ایی @roman_kadeh
8887879792442.pdf
3.5M
💟 رمان: 💟 نویسنده: 💟 ژانر : 💟 خلاصه : رادوین یک راز عجیب‌و‌غریب توی زندگیش داره که هیچ‌کسی از اون خبر نداره حتی پدر و مادرش. وقتی پدربزرگش مریض می‌شه، خاله‌ش مجبور می‌شه برای تنهانموندن بره خونهٔ خواهرزاده‌ش. اونجا خاله، ابریشم، خیلی چیزها رو در مورد رادوین می‌فهمه؛ یک این‌که اون واقعاً خواهرزاده‌ش نیست و مهم‌تر از اون راز اصلی رادوین یعنی تغییر و تبدیل‌شدن اون هر ماه به مدت هفت روز به یک آدم دیگه... # @roman_kadeh ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌💞
8979973333856.pdf
9.9M
❄️ژانر رمان❄️ 🖋نویسنده: 📝تعداد صفحات:.. ❄️خلاصه رمان❄️ امیر ارسلان نامدار یکی از مشهورترین داستان‌های عامیانه به زبان فارسی است. این داستان را میرزا محمدعلی نقیب‌الممالک، قصه‌گوی ناصرالدین شاه قاجار برای وی می‌گفت و در این هنگام فخرالدوله، دختر ناصرالدین شاه پشت در نیمه باز اتاق خواجه سرایان می‌نشست و ماجراها را بادقت مکتوب می‌کرد و برای آن‌ها نقاشی می‌کشید، داستان امیر ارسلان اینگونه برجا مانده است. خـــلاصه داســتان: ملک شاه رومی در جنگ با سلاطین متجاوز کشته می‌شود، همسر باردارش می‌گریزد و با خواجه نعمان تاجر مصری آشنا می‌شود و ازدواج می‌کند، چندی بعد فرزندی را که از ملک شاه در شکم دارد به دنیا می‌آورد و نامش را امیر ارسلان می‌گذارند. امیر ارسلان پسر بسیار زیبا و شجاعی است که همه دوستش دارند، سال‌ها بعد وقتی امیرارسلان پی می‌برد که پدرش ملک شاه بوده، به روم لشکر می‌کشد تا تاج و تخت پدر را باز پس گیرد و در همین لشکرکشی عکس فرخ لقا دختر پطرس خان فرنگی را می‌بیند و یک دل نه صد دل عاشق او می‌گردد و به جستجویش رهسپار فرنگ می‌شود. شاه فرنگ دو وزیر ماهر در رمل و اسطرلاب به نام «شمس وزیر» و «قمر وزیر» دارد، که شمس با امیر ارسلان موافق و قمر مخالف است. بر اثر شرارت‌های قمر وزیر، فرخ لقا به دست دیوان و عفریت‌ها گرفتار می‌شود و امیرارسلان راهی نجات او از سرزمین جادو می‌گردد و.. @roman_kadeh ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌💞
10290287992745.pdf
6.29M
📚 نام رمان: ✍ نویسنده: 📖 تعداد صفحات: 625 📋خلاصه رمان: یه دختره هست به اسم ترانه که تو هیجده سالگی و تو تولد دخترعمه ش عاشق یه پسره میشه که از دوستای دخترعمه ش بوده...ترانه از خانواده ی اصیل و پولداره و پسره اول با چشم داشتن به پولش بهش نزدیک میشه و ترانه بخاطر ازدواج باهاش تو روی پدربزرگش که بعد مرگ پدرو مادرش سرپرستش هس وایمیسه و از ارث محروم میشه..چون عاشق پسره بوده..باهم ازدواج میکنن زندگیه خوبی دارن تا اینکه ترانه موضوع رو میفهمه و همش شک میکنه به پسره ولی پسره دیگه عاشقش شده بود سر یه حادثه ای بچه ترانه موقع حاملگی میمیره و دیگه هم بچه داره نمیشه و از پسره طلاق میگیره و بعد دو سه سال دوباره بهم میرسن.... 📝 ژانر: @roman_kadeh ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌💞
10505499447208.pdf
14.9M
📚 نام رمان: ✍ نویسنده: 📖 تعداد صفحات: 331 📋خلاصه رمان: ارونقی کرمانی "امشب دختری می‎میرد"را در ۳۲ سالگی در مجله اطلاعات هفتگی منتشر کرد، اثری که شهرتی بسیار برایش به همراه آورده و تکانی هم به تیراژ اطلاعات هفتگی داده بود. این پاورقی چنان سر زبان ها افتاد که به الگوی مادر برای برخی از پاورقی‎ها که در سالهای بعد منتشر می‎شدند، بدل شد، تا نه فقط از حال و هوا و مضمون آن که از نامش نیز برای تضمین موفقیت تقلید کنند. 📝 ژانر: @roman_kadeh ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌💞
10703698585948.pdf
6.51M
📚 ✍نویسنده: ✨ژانر: 📄خلاصه: _ زن منو با اجازه‌ٔ کدوم بی‌غیرتی بردید دکتر زنان واسه معاینهٔ ؟ حاج‌بابا تسبیح دانه‌درشتش را در دستش می‌گرداند و دستی به ریش بلندش می‌کشد. _ تو دیگه حرف از غیرت نزن مردیکه! دختر منم زن توی هیچی‌ندار نیست! عمران صدایش را بالاتر می‌برد. رگ‌های ورم‌ کردهٔ گردنش خبر از فوران آتشفشان می‌دهند. _ زن من نیست و...... مامور کلانتری «لااله‌الا‌الله» زیر‌لبی زمزمه می‌کند. @roman_kadeh ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌💞
12274274657111.
10.38M
📚 ✍نویسنده : ✨ژانر : 📄خلاصه : مهراب پسر نامشروع شهرام هخامنش _ یکی از سرشناسان متمول جزیره کیش _ بعد از سالها دربه دری اومده که انتقام مادرش رو بگیره . او با نقشه‌ای از پیش تعیین شده وارد زندگی پرنیا ، دختر شهرام می‌شه . پرنیا که نمی‌دونه مهراب برادرشه در تب و تاب دل‌باختنه ! اما در این بین آنیتا دختری که از بچگی با مهراب بزرگ شده از نقشه ی‌ شومش باخبر میشه و .‌.. @roman_kadeh ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌💞
504_18103101012930.pdf
4M
📚 ✍نویسنده: ✨ژانر: 📑خلاصه: لادن دختر یه خانواده‌ی سنتی و خوشنام محله‌ی زندگیشه که به‌واسطه‌ی رشته‌ی پرستاری و کمک‌هاش به اطرافیان، نظر مثبت تمام اقوام و همسایه‌ها رو جلب کرده و آینده‌ی روشنی پیش رو داره؛ ولی زندگی همیشه آروم نمی‌مونه و اشتباهات دیگران، ناگهان ورق رو برمی‌گردونه. اشتباهاتی که پای بدنام ترین آدم محل رو به زندگی لادن باز می‌کنه. مردی با گذشته و حال و روز مبهم که برای رسیدن به آرامش خودش، آرامش هرکسی که سر راهش قرار می‌گیره، به هم می‌زنه و این‌بار لادن اون کسیه که جلوش ایستاده. مردی که قراره همه‌چیز خودش و لادن رو به چالش بکشه. کدومشون سربلند بیرون می‌آد؟ آیا آرامش جایی پیدا می‌شه که انتظارش رو نداریم؟
هدایت شده از رمان کده.PDF_ROMAN
510_20023024519460.pdf
12.9M
📚 ✍نویسنده: ✨ژانر: 📑خلاصه: افرا تاشچیان نوه ی تاشچیان بزرگ در یک مهمانی با اروند روبرو شده و در نگاه اول عاشق تصویر بی نقص او می شود. اما زمانی که در اتاق خواب خانه با آن مرد گیر میفتد، این روبرویی منجر به یک رسوایی بزرگ می شود! اروند کامکار ، مردی جذاب و تاجری ثروتمند که برخلاف ظاهر مبادی آداب و آرامش با هدف و برای انتقامی سخت به تاشچیان ها نزدیک شده است و چیزی نمیگذرد که خودش را همسر نوه ی کوچک بزرگ ترین دشمنش میبیند! تاشچیان ها قرار ازدواج آن ها رو ترتیب می دهند تا آبروی رفته خانواده را برگردانند بی خبر از اینکه در آینده چطور راز های قدیمی برملا خواهند شد و... @roman_kadeh ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌💞
510_20023024519460.pdf
12.9M
📚 ✍نویسنده: ✨ژانر: 📑خلاصه: افرا تاشچیان نوه ی تاشچیان بزرگ در یک مهمانی با اروند روبرو شده و در نگاه اول عاشق تصویر بی نقص او می شود. اما زمانی که در اتاق خواب خانه با آن مرد گیر میفتد، این روبرویی منجر به یک رسوایی بزرگ می شود! اروند کامکار ، مردی جذاب و تاجری ثروتمند که برخلاف ظاهر مبادی آداب و آرامش با هدف و برای انتقامی سخت به تاشچیان ها نزدیک شده است و چیزی نمیگذرد که خودش را همسر نوه ی کوچک بزرگ ترین دشمنش میبیند! تاشچیان ها قرار ازدواج آن ها رو ترتیب می دهند تا آبروی رفته خانواده را برگردانند بی خبر از اینکه در آینده چطور راز های قدیمی برملا خواهند شد و... @roman_kadeh ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌💞
491_12968965893062.pdf
3.8M
📚 💯 ✍نویسنده: ✨ژانر : 📑تعداد صفحات : 357 📑خلاصه : این رمان ادامه ی آدم و حواست درست از لحظه ای که امیرمهدی تصادف می کنه ... تویی که از شگرف ترین آسمانها عروج کردی تا بودنت رو ، ارزونی تنهاییم کنی … تویی که من رو از تاریک ترین ژرفای این دریای همیشه طوفانی ، تا حقیقت شیرین نور و گرما بالا آوردی… و زورق سرگردانیم رو ، از اسارت جوش و خروش های سر به هوا نجات دادی … این روزها اگر بغضی ترک می خوره اگر غمی جدید زائیده می شه همه برای توئه … برای تویی که نمی دونم روزی می رسه که چشمام رو با ردّ نگاهت، متبرک کنی ؟ و من چشم انتظار اون لحظه ، هر وفت که بارون بباره، صدات می زنم … نه با نوای زبانم که با نوای دل چرا که تو درون منی و https://eitaa.com/roman_kadeh @roman_kadeh ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌💞
934_24786785492899.pdf
9.37M
📚 ✍نویسنده: ✨ژانر : 📄خلاصه: محیا به همراه دختر پنج ساله اش هستی پا به خانه محتشم ها میگذارد و در آنجا زندگیش از نو شروع میشود...خانه ای که سید عماد محتشم همه کاره ی آن است. @roman_kadeh ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌💞
466_12738732333483.pdf
5.09M
📚 نام رمان: ✍ نویسنده: 📖 تعداد صفحات: 558 📋خلاصه رمان: آوا دختری که جبرزمانه باعث میشه خودشو به شکل پسرهادربیاره تااینکه به پست یه پسرهفت خط میوفته و… 📝 ژانر: @roman_kadeh ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌💞
970_12523517239396.pdf
2.01M
📚 رمان: 🌸 نویسنده: ژانر خلاصه : عقربه های پت وپهن ساعت روی طاقچه انگار روی همان ساعت ۴ جا خوش کرده بودند.تازه از حمام فارغ شده و آن قدر زیر دوش اشک ریخته بودم که حسابی چشمهایم پف آلود شده بود،ولی این چشمهای کشیده ی یشمی رنگ هیچ مدلی قصدزشت شدن نداشت.خودم میدانستم صورت بی نقص و فوق العاده زیبایی دارم.این خصیصه راو بارها و بارها همه ی دوستانم و کلا هر کسی که میشناختم بهم گوشزد کرده بود.ولی متاسفانه این زیبایی در آ ن سن و سال کم با من کاری کرده بود که از وجود خودم بیزار شده بودم و هر لحظه آرزوی مرگ میکردم طلایه @roman_kadeh ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌💞
276_28566574125564.pdf
4.37M
📚رمان : 🌸 ✍نویسنده : ژانر: تعداد صفحات ۳۰۷ خلاصه : درباره یه دختر هست ،که اسمش آمینِ که مادرش از پدرش طلاق گرفته.. پدر اون یکی خواهر رو خیلی دوست داشته ولی اینو زیاد نه ، از اینطرف یکی از دوستای پدر خواهر دختر رو میخواسته ، پدر هم قبول نمیکرده تا اینکه میخواسته بدزده که اشتباهی آمینو میدزده بعد پدر هم میگه باید صیغش کنی بعد تا اون یکی دخترم از خارج برگرده ، بعد صیغه میکنه و یسری اتفاقات میوفته تو اون مدتو........ @roman_kadeh ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌💞
269_30089089929475.pdf
3.1M
📚 ✍نویسنده:  ✨ژانر:  📄خلاصه: درباره زندگی آرام‌ِ دختريست كه با شروع عمليات ساخت و ساز برابر كافه كتاب كوچكش و برگشت برادر و پسرخاله اش از آلمان ، اين زندگی آرام دستخوش نوساناتی میشود. @roman_kadeh ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌💞
هدایت شده از رمان کده.PDF_ROMAN
474_12456449749055.pdf
12.32M
📚رمان : 🌸 نویسنده : ژانر تعداد صفحات : 1143 خلاصه از داستان: در یک میهمانی خانوادگی کیارش دولتشاه به قتل می رسد. تمام مدارک نشان می دهند قاتل، دختر نگهبان خانه است اما واقعیت چیز دیگریست… پایان خوش قتل کیارش @roman_kadeh ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌💞
468_12453449291250.pdf
3.9M
📚رمان 🌸 ژانر: نویسنده : خلاصه : بهار به دلایلی از پلیس فراریه اما سرنوشتش با یکی از اونا رقم میخوره... اپیزود اول: بهار ،هفت سال پیش مرتکب خطایی میشود.خطایی که دو دوست نوجوانی اش هم در آن دخیل هستند.خطایی که جـــبرانی ندارد.خطایی که یک خط بطلان روی تمام آینده و آرزوهای بهار میکشد. اپیزود دوم:بهار از دوستانش جدا میشود و سعی میکند گذشته را فراموش کند.تا حدودی هم موفق میشود. زندگی خودش را دارد.روزمرگی هایش را .مثل یک “دختر” عادی. اپیزود سوم: ماه همیشه پشت ابر نمیماند!با ورود سرگرد سید امیر احسان حسینی به زندگی بهار؛همه چیز بهم میریزد….نمیدانم؟!شاید هم برعکس،همه چیز مرتب میشود... پایان خوش @roman_kadeh ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌💞
هدایت شده از رمان کده.PDF_ROMAN
468_12453449291250.pdf
3.9M
📚رمان 🌸 ژانر: نویسنده : خلاصه : بهار به دلایلی از پلیس فراریه اما سرنوشتش با یکی از اونا رقم میخوره... اپیزود اول: بهار ،هفت سال پیش مرتکب خطایی میشود.خطایی که دو دوست نوجوانی اش هم در آن دخیل هستند.خطایی که جـــبرانی ندارد.خطایی که یک خط بطلان روی تمام آینده و آرزوهای بهار میکشد. اپیزود دوم:بهار از دوستانش جدا میشود و سعی میکند گذشته را فراموش کند.تا حدودی هم موفق میشود. زندگی خودش را دارد.روزمرگی هایش را .مثل یک “دختر” عادی. اپیزود سوم: ماه همیشه پشت ابر نمیماند!با ورود سرگرد سید امیر احسان حسینی به زندگی بهار؛همه چیز بهم میریزد….نمیدانم؟!شاید هم برعکس،همه چیز مرتب میشود... پایان خوش @roman_kadeh ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌💞
455_12274274657111
10.38M
📚 ✍نویسنده : ✨ژانر : 📄خلاصه : مهراب پسر نامشروع شهرام هخامنش _ یکی از سرشناسان متمول جزیره کیش _ بعد از سالها دربه دری اومده که انتقام مادرش رو بگیره . او با نقشه‌ای از پیش تعیین شده وارد زندگی پرنیا ، دختر شهرام می‌شه . پرنیا که نمی‌دونه مهراب برادرشه در تب و تاب دل‌باختنه ! اما در این بین آنیتا دختری که از بچگی با مهراب بزرگ شده از نقشه ی‌ شومش باخبر میشه و .‌. @roman_kadeh ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌💞
هدایت شده از رمان کده.PDF_ROMAN
455_12274274657111
10.38M
📚 ✍نویسنده : ✨ژانر : 📄خلاصه : مهراب پسر نامشروع شهرام هخامنش _ یکی از سرشناسان متمول جزیره کیش _ بعد از سالها دربه دری اومده که انتقام مادرش رو بگیره . او با نقشه‌ای از پیش تعیین شده وارد زندگی پرنیا ، دختر شهرام می‌شه . پرنیا که نمی‌دونه مهراب برادرشه در تب و تاب دل‌باختنه ! اما در این بین آنیتا دختری که از بچگی با مهراب بزرگ شده از نقشه ی‌ شومش باخبر میشه و .‌. @roman_kadeh ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌💞