eitaa logo
دلــ‌آرامـ‌ــ‌
19.4هزار دنبال‌کننده
431 عکس
51 ویدیو
61 فایل
﷽ متولـد :¹⁴⁰¹.⁹.³ { #کیفیتی‌که‌لمس‌می‌کنید } دلِ نازک به نگاهِ کجی آزرده شود.. اثری خاص از فاطمه پناهنده✍ کپی‌ کردن رمان حرام و پیگرد قانونی دارد❌ 🌖ارتباط با نویسنده: @fadayymahdyy 🌗تعرفه تبلیغات: https://eitaa.com/joinchat/2880635157Cda2e57c40b
مشاهده در ایتا
دانلود
دلــ‌آرامـ‌ــ‌
✿•••﴿#عشقِ‌علیه‌السلام﴾•••✿ 💜࿇ ══━━━━✥◈✥━━━━══ ࿇💜 #part_1517 علی‌رضا اما چشم‌هاش رو روی هم فشار می‌د
✿•••﴿﴾•••✿ 💜࿇ ══━━━━✥◈✥━━━━══ ࿇💜 لعنت به من که بهش قول داده بودم به کسی نگم وگرنه تا الان نمی‌نشستم و زجر عزیزم رو ببینم! - بگو کجا رفتی لعنت بهت! مشت بعدی رو که توی قسمت چپ صورتش زد اشک چشم‌هام جاری شد و دستم رو روی صورتم گذاشتم. لبم رو محکم گرفته بودم و هیچ غلطی از دستم بر نمی‌اومد‌‌‌. یه لحظه چشمش که بهم افتاد و مظلوم بهم خیره شد بیشتر اشکم گرفت ولی اون زود سرش رو پایین انداخت. پشت سر هم سرش داد می‌زد و مشت توی پهلوش می‌کوبید طوری که وقتی یقه‌اش رو ول کرد علی‌رضا محکم روی دوتا زانوهاش پایین افتاد. کف دست‌هاش رو روی زمین گذاشت و سرش ولو شد. از درد جون توی بدنش نمونده بود ولی نمی‌گفت... نمی‌گفت. دایی که رفت و روی مبل نشست، زود رفتم و کنار علی‌رضا نشستم. سرش رو بالا نمی‌آورد تا نبینم صورتش رو... . ••• ✿❥••به قݪم: ﴿فاطمـہ‌ پناهندہ﴾ (‌حࢪام‌)‼️ ❌ 💜࿇ ══━━━━✥◈✥━━━━══ ࿇💜 【 @romankadehdalaram