📚💠 رمانکده مذهبی (عُِاُِشُِقُِاُِنُِهُِ مُِذُِهُِبُِیُِ) 💠📚
🌸🌿🦋🌿 🌿🌸🌿 🦋🌿 🦋 #رمان_لبخند_بهشتی 🦋 🌿 🌸نویسنده: میم بانو🌸 🌿 #قسمت_هفتاد_دوم با
🌸🌿🦋🌿
🌿🌸🌿
🦋🌿
🦋 #رمان_لبخند_بهشتی 🦋 🌿
🌸نویسنده: میم بانو🌸
🌿 #قسمت_هفتاد_سوم
+راستی از پسرداییت سبحان چه خبر ؟
لبخند محزونی میزند و سعی میکند ظاهرش را حفظ کند
_۱۰ روز پیش رفت محضر عقد کرد
انتظار شنیدن همچین پاسخی نداشتم . بهت زده نگاهم میکنم .
ادامه میدهد
_چند روز دیگه هم مراسم نامزدیشه
انگار بغض در گلویش نشسته .
با ناراحتی میگویم
+ببخش هستی نمیخواستم ناراحتت کنم
به زور لبش را برای خنده کش میدهد
_مهم نیست . دیگه باید فراموشش کنم .
قطره اشکی از گوشه ی چشمش سر میخورد ؛ سریع با پشت دست قطره اشک را پاک میکند
♡♡♡♡♡♡♡♡♡♡♡♡♡
با شنیدن صدای موبایل بی حوصله روی تخت غلت میزنم و موبایل را بر میدارم و به صفحه اش چشم میدوزم .
شماره ی ناشناسی روی صفحه نقش بسته است .
پوفی میکنم و زیر لب غر میزنم
+کدوم آدمی این موقع ظهر زنگ میزنه ؟
تماس را وصل میکنم و موبایل را کنار گوشم قرار میدهم .
+الو
کسی پاسخ نمیدهد . مجددا تکرار میکنم
+الو
بعد از چند ثانیه بلاخره فرد ناشناس به حرف می آید
_سلام
با شنیدن صدای شهروز سریع روی تخت مینشینم . باورم نمیشود او به من زنگ زده باشد .
بعد از مدتی وقتی پاسخی از جانب من دریافت نمیکند با کنایه میگوید
_جواب سلام واجبه
آرام زمزمه میکنم
+سلام
سریع میپرسم
+شماره ی منو از کجا آوردین ؟
+برداشتن شمارت از گوشیه شهریار کار خیلی سختی نیست
+برای چی بهم زنگ زدین ؟
_میخوام فردا ببینمت
در مهمانی ها تا میتوانم از او فرار میکنم حالا قرار ملاقات بگزارم ؟
جدی میگویم
+من نمیتونم بیام
_کارم خیلی مهمه وگرنه اصلا بهت زنگ هم نمیزدم . نمیتونم پشت تلفن بهت بگم حتما باید ببینمت .
هرجایی هم که خودت پیشنهاد بدی میریم
نفسم را با شدن فوت میکنم و عصبی میگویم
+یه بار گفتم .....
میان حرفم میپرد و با تمسخر میگوید
_نترس نمیخورمت فقط میخوام یه ساعت ببینمت و باهات حرف بزنم .
به کسی نگو میخوای بیای پیش من
ادرس رو هم به همین شماره پیامک کن
قبل از اینکه بتوانم چیز دیگری بگویم تلفن را قطع میکند .
🌿🌸🌿
《همچو نی مینالم از سودای دل
آتشی در سینه دارم جای دل》
رهی معیری
&ادامه دارد ...
🌸🌿🦋🌿🌸🌿🦋🌿🌸🌿🦋🌿🌸🌿
📚 @ROMANKADEMAZHABI ❤️
eitaa.com/joinchat/1928331276C0b0ef4cbc1
❌❌ کپی رمانهای کانال رمانکده مذهبی بدون اجازه اشکال دارد❌❌
↪️ کانال رپلای(دسترسی آسان به قسمت اول دیگر رمان ها وpdf رمان های ما)👇🏻👇🏻
@repelay
🌸🌿🦋🌿
🌿🌸🌿
🦋🌿
🦋 #رمان_لبخند_بهشتی 🦋 🌿
🌸نویسنده: میم بانو🌸
🌿 #قسمت_هفتاد_چهارم
میان حرفم میپرد و با تمسخر میگوید
_نترس نمیخورمت فقط میخوام یک ساعت ببینمت و باهات حرف بزنم .
در ضمن به کسی نگو میخوای بیای پیش من آدرس رو هم به همین شماره پیامک کن
قبل از اینکه بتوانم چیزی بگویم تلفن را قطع میکند .
به صفحه ی خاموش موبتیل خیره میشوم .
با این کار من را در عمل انجلم شده قرار داده .
بین رفتن و نرفتن مانده ام . حتما کار مهمی دارد که با آن همه غرورش زنگ زده و خواسته من را ببیند .
از طرفی دلم میخواهد بگویم نه اما از طرفی دیگر حس کنجکاوی ام قِلقِلکم میدهد .
بعد از چند دقیقه فکر کردن و خود درگیری بلاخره موبایل را روشن میکنم و آدرس کافی شاپی که همیشه با هستی میروم را برایش پیامک میکنم .
فکر نمیکنم بخواهد کار خطرناکی انجام بدهد و من را اذیت کند ؛ هر چه باشد همخونم است .
صدای پیامک بلند میشود . پیام از طرف شهروز است
《ساعت ۹ صبح منتظرم》
♡♡♡♡♡♡♡♡♡♡♡♡♡
چشم هایم را میمالم و به صندلی ماشین تکیه میدهم .
دیشب بخاطر فکر کردن زیاد تا ناز صبح بیخوابی کشیدم . مدام با خودم میگفتن نکند کار اشتباهی میکنم ؟
اصلا با نامحرم بیرون رفتن کار درستی هست ؟
اگر کسی من را با شهروز ببیند چه کار باید بکنم ؟
چند باری هم موبایل را برداشتم و برای شهروز نوشتم که نمی خواهم بیایم اما هر بار هنگام ارسال پشیمان شدم و پیام را پاک کردم .
در آخر تصمیم گرفتم بیایم و حرف های شهروز را بشنوم چون ممکن بود بخاطر نیامدنم بعدا من را اذیت کند .
به کافی شاپ نزدیک میشویم و استرس به جانم می افتد .
دست میبرم به گردنبند چهار قلی که به گرنم انداختم و آن را در مشتم می فشارم .
این گردنبند را از خانم جان هدیه گرفتم .
درست ۲ ماه قبل از فوتش برای روز تولدم این گردنبند نقره را به من هدیه داد و گفت جز با ارزش ترین دارایی هایش است .
گفت ۲۰ سال موقع نماز به گردنش انداخته ؛ چون آن را از کربلا گرفته بود و معتقد بود خیلی خاص است .
به ضریح امام حسین (علیه السلام)و حضرت ابوالفضل(علیه السلام) متبرک شده بود .
شاید ارزش مادی نداشته باشد ولی ارزش معنوی زیادی دارد .
من هم هر وقت دل آشوب میشوم ، به گردنم می اندازد .
با توقف ماشین به خودم می آیم .
راننده رو به من میگوید
_بفرمایید خانم رسیدیم .
🌿🌸🌿
《به سینه میزندم سر ، دلی که کرده هوایت
دلی که کرده هوای ، کرشمه های صدایت》
حسین منزوی
&ادامه دارد ...
🌸🌿🦋🌿🌸🌿🦋🌿🌸🌿🦋🌿🌸🌿
📚 @ROMANKADEMAZHABI ❤️
eitaa.com/joinchat/1928331276C0b0ef4cbc1
❌❌ کپی رمانهای کانال رمانکده مذهبی بدون اجازه اشکال دارد❌❌
↪️ کانال رپلای(دسترسی آسان به قسمت اول دیگر رمان ها وpdf رمان های ما)👇🏻👇🏻
@repelay
هدایت شده از ▫
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
✴️ جمعه 👈 7 آذر 1399
👈 11 ربیع الثانی 1442👈 27 نوامبر 2020
🏛مناسبت های دینی و اسلامی .
🌙⭐️ امور دینی و اسلامی .
❇️ امروز روز شایسته ای است برای امور زیر :
✅ معامله و تجارت .
✅ قرض و وام .
✅ آغاز بنایی و خشت بنا نهادن .
✅ مناظره و گفتگو .
✅ و زراعت نیک است .
✈️مسافرت :
مسافرت خوب و مفید و سودمند است .
👶 برای زایمان خوب و نوزادش مبارک و روزی دار خواهد شد . ان شاء الله
🔭 احکام و اختیارات نجومی :
🌗 این روز از نظر نجومی روز مناسبی است و برای امور زیر نیک است .
✳️ دیدار دوستان و نامه نگاری با آنها.
✳️ درختکاری .
✳️ تفریح رفتن .
✳️ دیدار روسا .
✳️ و خرید جواهرات نیک است .
💑 انعقاد نطفه و مباشرت
👩❤️👩 مباشرت امروز....# فرزند پس از وقت فضیلت نماز عصر دانشمندی معروف و با شهرت جهانی گردد . ان شاء الله .
👩❤️👨 امشب : امشب ( شب شنبه ) ، مباشرت برای صحت بدن سودمند است .
💇💇♂ اصلاح سر و صورت طبق روایات ، #اصلاح_مو (سر و صورت) ، باعث غم و اندوه خواهد شد .
💉حجامت خون دادن فصد و زالو انداختن....
#خون_دادن یا #حجامت، زالو انداختن باعث اختلال در مغز است .
✂️ ناخن گرفتن
جمعه برای #گرفتن_ناخن، روز بسیار خوبیست و مستحب نیز هست. روزی را زیاد ، فقر را برطرف ، عمر را زیاد و سلامتی آورد.
👕👚 دوخت و دوز.
جمعه برای بریدن و دوختن، #لباس_نو روز بسیار مبارکیست و باعث برکت در زندگی و طول عمر میشود..
✴️️ وقت استخاره
در روز جمعه از اذان صبح تا طلوع آفتاب و بعد از زوال ظهر تا ساعت ۱۶ عصر خوب است
@taghvimehamsaran
😴 تعبیر خواب...
خواب و رویایی که امشب (شبِ شنبه)دیده شود تعبیرش در ایه ی سوره مبارکه " یوسف " علیه السلام است.
ارسله معنا غدا یرتع و یلعب و انا له لحافظون ..
و از مفهوم و معنای آن استفاده می شود که عزیزی یا چیزی از خواب بیننده دور افتد و عاقبت او به خیر شود . ان شاء الله شما چیزی همانند ان قیاس گردد...
کتاب تقویم همسران صفحه 115
❇️️ ذکر روز جمعه
اللّهم صلّ علی محمّد وآل محمّد وعجّل فرجهم ۱۰۰ مرتبه
✳️️ ذکر بعد از نماز صبح ۲۵۶ مرتبه #یانور موجب عزیز شدن در چشم خلایق میگردد .
💠 ️روز جمعه طبق روایات متعلق است به #حجة_ابن_الحسن_عسکری_عج . سفارش شده تا اعمال نیک و خیر خود را در این روز به پیشگاه مقدس ایشان هدیه کنیم تا ثواب دوچندان نصیبمان گردد
🌸زندگیتون مهدوی 🌸
هدایت شده از ▫
#سلام_امام_زمانم
🌼🍃گل نرگس چه شود بوسه به پایت بزنم🌼
🌼🍃تابه کی خسته دل ازدورصدایت بزنم🌼
🌼🍃گل نرگـس نکنـد مهر، زمن بـرداری🌼
🌼🍃داغ دیدار رخت را بـه دلم بگـذاری🌼
#اللهم_عجل_لولیک_الفرج
#کرونا
#جمعه
هدایت شده از ▫
🇮🇷امام خمینی ره :
بکشید ما را ملت ما بیدارتر میشود🇮🇷🇮
بازهم دستان کثیف اسرائیل و امریکا باعث به شهادت رسیدن دانشمند هسته ای و نابغه ی کشورمان از دولتمردان انتظار می رود به پاس خون این شهید،نه تنها هیچ لبخندی به دولت امریکا نزنند بلکه دست از پیغام امادگی برای مذاکرات نافرجام برجام بردارند.
منتظر انتقام خون سردار عزیزمان حاج قاسم و همچنین شهید فخری زاده هستیم.
#انتقام_سخت
#شهید_محسن_فخری_زاده
#مذاکره_ممنوع
هدایت شده از ▫
🦋 وَعَسَىٰ أَنْ تُحِبُّوا شَيْئًا وَهُوَ شَرٌّ لَكُمْ ۗ
وَاللَّهُ يَعْلَمُ وَأَنْتُمْ لَا تَعْلَمُونَ
🌺 وبسا چیزی را خوش نداریدوآن برای شما خیر است،وبسا چیزی را دوست دارید وآن برای شما بد است؛
وخدا (مصلحت شمارا در همه امور)می داند وشما نمی دانید.بقره/216
گاهی بهترین کاری که میشه کرد
- نه فکره ؛
- نه خیال ؛
- نه تعجب ؛
- نه ناله و نه زاری...
فقط باید یه نفس عمیق کشید
و ایمان داشت که بالاخره همه چیز
اون جوری که باید ، درست میشه
#آرامش_با_قرآن
🌸🌿🦋🌿
🌿🌸🌿
🦋🌿
🦋 #رمان_لبخند_بهشتی 🦋 🌿
🌸نویسنده: میم بانو🌸
🌿 #قسمت_هفتاد_پنجم
با توقف ماشین به خودم می آیم .
راننده رو به من میگوید
_بفرمایید خانم رسیدیم
از ماشین پیاده میشوم و بعد از حساب کردن کرایه به سمت کافی شاپ میروم .
درست ۵ روز پیش با هستی به این کافی شاپ آمده بودم .
با قدم هایی آهسته وارد کافی شاپ میشوم .
چشم میگردانم اما شهروز را نمی یابم .
کسی دست بلند میکند و تکان میدهد ؛ وقتی دقیق نگاه میکنم میبینم شهروز است .
با تعجب ابرو بالا می اندازم و با قدم هایی بلند به سمتش حرکت میکنم .
تیشرت آستین کوتاه مشکی رنگی همراه با شلوار راسته تنگ به مشکی به تن دارد . کلاه شاپو ای همرنگ لباس هایش روی سرش خودنمایی میکند .
از شهروزی که همیشه تیپ های مجلسی میزند پوشیدن همچین لباس هایی بعید است !
وقتی به شهروز میرسم طوری رفتار میکنم گه متوجه تعجبم نشود .
سر به زیر سلام میکنم و شهروز در جوابم فقط سر تکان میدهد .
صندلی ای بیرون میکشد و لبخند مسخره ای گوشه ی لبش جا میدهد
_بفرمایید حاج خانوم !
سعی میکنم عکس العملی نشان ندهم .
از عمد صندلی دیگری بیرون میکشم و بدون توجه به شهروز روی آن مینشینم .
شهروز بی تفاوت شانه بالا می اندازد و روی صندلی ای که بیرون کشیده مینشیند .
جدی نگاهش میکنم
+سریع کارِتو بگیو باید برم .
سر تکان میدهد و پوزخند میزند
_عجله نکن به وقتش میگم .
منو را برمیدارد و نگاه گذرایی به آن می اندازد بعد به سمت پیشخدمت دست تکان میدهد تا بیاید و سفارش ما را بگیرد .
مرد پیشخدمت سریع به سمت ما می آید
_سلام ، خیلی خوش اومدین ! چی میل دارین ؟
شهروز نگاهی به پیشخدمت می اندازد
_یه اسپرسو
پیشخدمت رو به من میگوید
_و شما ؟
+ممنون چیزی نمیخورم
شهروز با تمسخر میگوید
_نترس پولشو من حساب میکنم هر چی میخوای سفارش بده
چشم غره ای حواله اش میکنم و سکوت میکنم .
مدر پیشخدمت که متوجه میشود نظرم تعقیری نکرده از ما دور میشود .
شهروز سر بلند میکند و با نگاهش اجزای صورتم را میکاود .
به جای سوختگی ته سیگار روی صورتم خیره میشود .
یک تای ابرویش را بالا میده و دستش را به سمت صورتم دراز میکند .
سرم را سریع عقب میکشم و زیر لب میغرم
+دست تو بکش
🌿🌸🌿
《نم باران ، لب دریا ، غم تو ، تنگ غروب
دل من تنگ توشد ، کاش که پیدا بشوی》
احسان نصری
&ادامه دارد ...
🌸🌿🦋🌿🌸🌿🦋🌿🌸🌿🦋🌿🌸🌿
📚 @ROMANKADEMAZHABI ❤️
eitaa.com/joinchat/1928331276C0b0ef4cbc1
❌❌ کپی رمانهای کانال رمانکده مذهبی بدون اجازه اشکال دارد❌❌
↪️ کانال رپلای(دسترسی آسان به قسمت اول دیگر رمان ها وpdf رمان های ما)👇🏻👇🏻
@repelay
🌸🌿🦋🌿
🌿🌸🌿
🦋🌿
🦋 #رمان_لبخند_بهشتی 🦋 🌿
🌸نویسنده: میم بانو🌸
🌿 #قسمت_هفتاد_ششم
به جای سوختگی ته سیگار روی صورتم خیره میشود .
یک تای ابرویش را بالا میدهد و دستش را به سمت صورتم دراز میکند
+دست تو بکش
دستش را پایین می آورد
_میبینم که خوب ادبت کردن
با تعجب میپرسم
+متوجه منظورت نمیشم ؟
بی توجه به حرفم ادامه میدهد
_فکر نمیکردم نازنین انقدر حرف گوش کن باشه
تعجبم بیشتر میشود
+یعنی چی ؟
خیلی رک میگوید
_یعنی کار من بوده .
با شنیدن این جمله انگار سطل آب سردی را روی سرم خالی کرده اند .
بعد از چند لحظه به خودم می آیم .
از شدت خشم دست هایم شروع به لرزیدن میکنند .
با صدایی که سعی دارم بلند نشود میگویم
+خیلی بی غیرتی . وقتی میخواستم بیام اینجا با خودم گفتم چون هم خونمی بهم آسیب نمیرسونی ولی تو انقدر پست فطرتی که میخواستی منو بکشی
با آرامش به صندلی تکیه میدهد
_من نمیخواستم بکشمت
+اما اگه شهریار نیومده معلوم نبود اونجا چه بلایی سرم میومد
_نازنین از اونجا نرفته بود نزدیک ساختمون منتظر بود که اگه تا ۱ ساعا کسی نیومد دنبالت ببرتت
با خشم نگاهش میکنم
+برای چی این کارو کردی ؟
_میخواستم زهره چشم ازت بگیرم ؛ در ضمن وقتی زدی تو گوشم بهت گفتم تلافیشو سرت در میارم . یا وقتی از تپه افتادی هر چه از دهنت در اومد بارم کردی بهت گفتم تقاصشو میگیرم .
دهان باز میکنم که چیزی بگویم اما شهروز پیش دستی میکند
_چیزی نگو . بزار تمام حرفامو بزنم بعد هرچی میخای بگو .
به سختی خودم را کنترل میکنم و به سکوتم ادامه میدهم.
بعد از کمی مکث میگوید
_تمام این کار ها فقط یه دلیل داشت
نگاهش را به چشم هایم میدوزد و لبخند مرموزی میزند
_این کارا رو کردم چون دوست دارم .
برای چند لحظه مغزم قفل میکند .
احساس میکنم اشتباه شنیدم بخاطر همین با بهت میگویم
+چی ؟ میشه دوباره بگی ؟
لبش را با زبان تر میکند
_گفتم عاشقتم
&ادامه دارد ...
🌸🌿🦋🌿🌸🌿🦋🌿🌸🌿🦋🌿🌸🌿
📚 @ROMANKADEMAZHABI ❤️
eitaa.com/joinchat/1928331276C0b0ef4cbc1
❌❌ کپی رمانهای کانال رمانکده مذهبی بدون اجازه اشکال دارد❌❌
↪️ کانال رپلای(دسترسی آسان به قسمت اول دیگر رمان ها وpdf رمان های ما)👇🏻👇🏻
@repelay
هدایت شده از ▫
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
هدایت شده از ▫
🥀🥀🥀
🥀🥀
🥀
بر دَرَش بگذار ای سائِل سر از روی نیاز
در نخواهد ماند هر کس قبلهگاهش این دَر است...
#امام_زمان مهربانم تسلیت🥀🥀
#انتقام_سخت
#شهید_محسن_فخری_زاده
🥀🥀🥀🥀🥀🥀🥀🥀🥀🥀🥀🥀🥀
✴️ شنبه 👈 8 آذر 1399
👈 12 ربیع الثانی 1442👈 28 نوامبر 2020
🕌 مناسبت های دینی و اسلامی .
🕋واجب شدن نماز در سال اول هجری.
🌙⭐️احکام دینی و اسلامی .
❇️روز بسیار خوب و شایسته ای است برای.
✅عقد عروسی و خواستگاری.
✅خرید رفتن و فروش جنس.
✅شروع به کاسبی و دکان باز کردن.
✅و نقل و انتقال و جابجایی منزل و مکان خوب است.
👶 زایمان مناسب و نوزادش عفیف و صالح و متدین بار بیاید. ان شاء الله
🤕 بیمار امروز زود شفا یابد . ان شاءالله
🚖 مسافرت :
مسافرت بسیار خوب است.
🔭 احکام و اختیارات نجومی.
🌓 این روز از نظر نجومی روز مناسبی برای امور زیر است :
✳️ خرید طلا و جواهرات .
✳️ دیدار با رؤسا و مسئولین .
✳️ارسال کالاهای تجاری.
✳️ و اغاز بنایی و خشت بنا نهادن نیک است .
🔲 این اختیارات تنها یک سوم مطالب سررسید همسران است بقیه امور را در تقویم مطالعه بفرمایید.
💑 امشب ..
# مباشرت (شب یکشنبه ) ، مباشرت برای صحت بدن سودمند است .
💇💇♂ اصلاح سر و صورت
طبق روایات، #اصلاح_مو (سر و صورت) در این روز از ماه قمری ، شکوه و هیبت و عزت است .
💉💉 حجامت خون دادن فصد زالو انداختن خون_دادن یا #حجامت در این روز از ماه قمری ، سبب ضعف بدن می شود .
😴😴 تعبیر خواب امشب
خواب و رویایی که شب یکشنبه دیده شود تعبیرش از ایه ی 13 سوره مبارکه ی " رعد" است.
یسبح الرعد بحمده والملائکته من خیفته...
و از مفهوم و معنای آن استفاده می شود که چیزی باعث ملال خاطر خواب بیننده گردد پیش اید صدقه بدهد . شما مطلب خود را بر آن قیاس کنید .
💅 ناخن گرفتن
شنبه برای #گرفتن_ناخن، روز مناسبی نیست و طبق روایات ممکن است موجب بیماری در انگشتان دست گردد.
👚👕دوخت و دوز.
شنبه برای بریدن و دوختن،#لباس_نو روز مناسبی نیست آن لباس تا زمانی که بر تن آن شخص باشد موجب مریضی و بیماری اوست.
🙏🏻 وقت #استخاره در روز شنبه: از طلوع آفتاب تا ساعت ۱۰ و بعداز اذان ظهر تا ساعت ۱۶ عصر.
📿ذکر روز شنبه : یارب العالمین ۱۰۰ مرتبه
📿 ذکر بعد از نماز صبح ۱۰۶۰ مرتبه #یاغنی که موجب غنی و بی نیاز شدن میگردد .
💠 ️روز شنبه طبق روایات متعلق است به #حضرت_رسول_اکرم_(ص). سفارش شده تا اعمال نیک و خیر خود را در این روز به پیشگاه مقدس ایشان هدیه کنیم تا ثواب دوچندان نصیبمان گردد.
@taghvimehamsaran
❣سیاست های همسرداری
😃از معجزه ی تبسم غافل نشید
❣تبسم، یک لحظه بیشتر پایداری ندارد؛ ولی گاهی خاطره اش تا ابد باقی می ماند.
تبسم، خستگی را برطرف و افراد مأیوس را امیدوار می سازد.
💖بنابراین، یک زن می تواند به وسیله این راه و با داشتن تبسمی مهربانانه، به استقبال همسر خود برود و خستگی یک روز کار و فعالیت را از جان او بزداید.😌
زوج ها هوای همدیگه رو داشته باشید، لبخند خانوم برای آقاش و آقابرای خانومش شایدچیزساده ای به نظربرسه ولی دنیای عشق رو باخودش به ارمغان میاره❤️
مهربون ترباشیم❣زندگی بامهربونی خوشگلتره❣
🍃❤️
هدایت شده از ▫
بعدِ عباس
حَرم امنیّتش
کامل نیست💔🍂
🚫این کلیپ رو ببینیم باهم
بنظرم بد نیست
راجع به #انتقام_سخت👌🏻
https://masaf.ir/RaefipourClips/post/33126👆🏽👆🏽👆🏽👆🏽
برای خیلیا هنوز جا نیفتاده...😑
🌸🌿🦋
🌿🌸
🦋
#رمان عاشقانه❣مذهبی
#لبخند_بهشتی 🦋🌿
✍درحال نگارش..
به قلم دلنشینِ : میم بانو🌸
🌿🦋✨#عاشقانه ای ارام که شما را به دنیای پاک و معصوم دختران #محجبه و #مومن سرزمینم دعوت میکند..✨🦋🌿
💐🌟💐درپارت شبانگاهی 🌙 حضور منورتان تقدیم میگردد.💐🌟💐
🦋🌿🌸🌿🦋🌿🌸🌿🦋🌿🌸🌿🦋
❌ #کپی رمانها بدون #اجازه ممنوع ❌
↪️ریپلای به #قسمت_اول رمان🔰
🌸🌿 eitaa.com/romankademazhabi/24534
┈٠~•°•🖋🥀🗞🥀✒️•°•~٠┈
رمــ🗞ـــــانکده مذهـ🥀ـــبی
📚 @romankademazhabi ♥️
📚💠 رمانکده مذهبی (عُِاُِشُِقُِاُِنُِهُِ مُِذُِهُِبُِیُِ) 💠📚
🌸🌿🦋🌿 🌿🌸🌿 🦋🌿 🦋 #رمان_لبخند_بهشتی 🦋 🌿 🌸نویسنده: میم بانو🌸 🌿 #قسمت_هفتاد_ششم ب
🌸🌿🦋🌿
🌿🌸🌿
🦋🌿
🦋 #رمان_لبخند_بهشتی 🦋 🌿
🌸نویسنده: میم بانو🌸
🌿 #قسمت_هفتاد_هفتم
+چی ؟
لبش را با زبان تر میکند
_گفتم عاشقتم
سعی میکنم خودم را آرام نشان بدهم و تعجبم را به روی خودم نیاورم .
معلوم نیست دوباره چه نقشه ای برایم کشیده که این اراجیف را سرهم میکند .
از همان پوزخند های خودش تحویلش میدهم
+جای اشتباهی اومدی
عکس العملی نشان نمیدهد .
معلوم است که خودش را برای بدترین جواب ها از طرف من آماده کرده است .
با آرامش میگوید
_جدی گفتم
سر تکان میدهم و با تمسخر میگویم
+منم جدی گفتم ، من مثل دخترایی نیستم که دور و برتن
کمی به سمت میز خم میشود
_درست خانوادم حساس و اهل گیر دادن نیستن ولی هیچوقت به من و شهریار اجازه ندادن سراغ دختر و دود و دم و مواد الکلی بریم .
با اطمینان میگویم
+اگه خانوادت اجازه هم میدادن شهریار دور و بر این کار ها نمیرفت
ابرو بالا می اندازد و پوزخند میزند
_چرا همچین فکری میکنی ؟
شانه بالا می اندازم
+بلاخره شهریار شیر پاک خورده
بعد از چند لحظه از حرفی که زدم به شدت پشیمان میشوم . دعوا بین من و شهروز است نباید پای خانواده اش را وسط میکشیدم .
سکوت بدی حکم فرما شده است .
با اینکه برایم سخت است میگویم
+ببخشید ؛ نباید پای خانوادت رو وسط میکشیدم
چیزی جز سکوت عایدم نمیشود .
تازه متوجه زنجیر نقره ای رنگ دور گردنش میشوم ؛ به احتمال زیاد باید از جنس طلا باشد .
سری به نشانه ی تاسف برایش تکان میدهم و بعد نگاهم را به میز میدوزم .
بعد از مدتی شهروز سکوت را میشکند .
_حتما باید مثل سجاد امل ریش بلند کنم ، تسبیح دستم بگیرم ، یقمو تا خر خره ببندم و ریا کنم که ......
با خشم میان حرفش میپرم
+مراقب حرف زدنت باش
با قهقهه ی بلندی که میزنند همه به سمت ما بر میگردند .
این کارش درست مثل نازنین است .
چقدر از این حرکت بدم می آید
🌿🌸🌿
《میخواهم و میخواستمت تا نفسم بود
میسوختم از حسرت و عشق تو بَسَم بود》
فریدون مشیری
&ادامه دارد ...
🌸🌿🦋🌿🌸🌿🦋🌿🌸🌿🦋🌿🌸🌿
📚 @ROMANKADEMAZHABI ❤️
eitaa.com/joinchat/1928331276C0b0ef4cbc1
❌❌ کپی رمانهای کانال رمانکده مذهبی بدون اجازه اشکال دارد❌❌
↪️ کانال رپلای(دسترسی آسان به قسمت اول دیگر رمان ها وpdf رمان های ما)👇🏻👇🏻
@repelay
🌸🌿🦋🌿
🌿🌸🌿
🦋🌿
🦋 #رمان_لبخند_بهشتی 🦋 🌿
🌸نویسنده: میم بانو🌸
🌿 #قسمت_هفتاد_هشتم
_حتما باید مثل اون سجاد امل ریش بلند کنم ، تسبیح دستم بگیرم ، یقمو تا خر خره ببندم و ریا کنم که مثلا ........
با خشم میان حرفش میپرم
+مراقب حرف زدنت باش
با قهقهه ی بلندی که میزند همه به سمت ما بر میگردند . از نگاه های دیگران خجالت زده سرم را پایین می اندازم . این کارش درست مثل نازنین است .
چقدر از این حرکت بدم می آید .
دست به سینه میشود
_میبینم که روش تعصب داری
خودم هم از تعصب بیش از حدی که نشان دادم ناراحت میشوم اما چیزی نمیگویم .
با آمدن مرد پیشخدمت هر دو به اجبار سکوت میکنیم .
مرد قهوه ی شهروز را روبه رویش قرار میدهد و به سرعت از ما دور میشود .
بعد از رفتن پیشخدمت شهروز میگوید
_خب نگفتی نظرت راجب عشقم بهت چیه ؟
+واقعا اسمشو گذاستی عشق ؟ عشق مقدسه ، به هر حسی نمیشه گفت عشق .
آدم عاشق هر روز یه بلایی سر کسی که ادعا میکنه دوستش داره نمیاره ، هر دفعه با نیش و کنایه ها و پوزخند های مسخرش اون رو اذیت نمیکنه .
لبخند مسخره ای میزند
_چته بابا پاچه میگیری
از این همه وقاحتش تعجب میکنم .
بخاطر خشم زیاد فکم منقبض شده است . با سختی از بین دندان های قفل شده ام میگویم
+یه بار بهت گفتم دوباره ام میگم ، مراقب حرف زدنت باش
با کنایه میگوید
_اگه نباشم میخوای چیکار کنی ؟
سعی میکنم آرامشم را حفظ کنم
+هرچی که شنیدم رو به شهریار میگم ؛ میدونی که شهریار خیلی پیگیره ببینه کار کی بوده
پوزخند میزند
_تو همچین کاری نمیکنی ! یعنی نمیتونی بکنی چون یه طرف قضیه هم خودتی .
شهریار منو خوب میشناسه میدونه بدون دلیل کاری رو انجام نمیدم ، اونوقت مجبورت میکنه براش توضیح بدی که باهام چیکار کردی ؛ تو هم قطعا دوست نداری شهریار بفهمه که زدی تو گوشم یا بهم توهین کردی
دندان هایم را روی هم میسابم
+من در مقابل بی احترامی های خودت زدم تو گوشت در ضمن بهت توهین نکردم فقط از اتفاقات بدتر جلوگیری کردم چون میدونم هدفت از کمک به من وقتی افتادم چی بود
میخواهد چیزی بگوید اما انگار پشیمان میشود .
لبخند شیطانی گوشه ی لبش جا میدهد
_این حرف هارو ول کن بگو کی بیام خاستگاری ؟
نفسم را با شدت فوت میکنم
+لطفا دیگه این بحثو پیش نکش ، خودتم خوب میدونی این بحث به نتیجه نمیرسه
🌿🌸🌿
《گویند بهشت است همان راحت جاوید
جایی که به داغی نتپد دل چه مقام است》
بیدل دهلوی
&ادامه دارد ...
🌸🌿🦋🌿🌸🌿🦋🌿🌸🌿🦋🌿🌸🌿
📚 @ROMANKADEMAZHABI ❤️
eitaa.com/joinchat/1928331276C0b0ef4cbc1
❌❌ کپی رمانهای کانال رمانکده مذهبی بدون اجازه اشکال دارد❌❌
↪️ کانال رپلای(دسترسی آسان به قسمت اول دیگر رمان ها وpdf رمان های ما)👇🏻👇🏻
@repelay
✴️ یکشنبه 👈 9 آذر 1399
👈 13 ربیع الثانی 1442👈 29 نوامبر 2020
🏛 مناسبت های دینی و اسلامی .
🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴
شهادت حضرت زهرا علیها السلام " به روایتی "
🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴
🌙🌟 احکام دینی و اسلامی .
📛 صدقه اول صبح لازم است .
📛 از منازعه و دیدارهای سیاسی پرهیز شود .
👼 برای زایمان خوب نیست .
✈️ مسافرت :
مسافرت خوب و سودمند و خیر دارد .
🔭 احکام نجوم.
🌗 امروز برای امور زیر خوب است :
✳️ آغاز بنایی و خشت بنا نهادن .
✳️ دیدار دوستان و نامه نگاری با آنها .
✳️ درختکاری .
✳️ خرید جواهرات .
✳️ و تفریح رفتن نیک است .
💑مباشرت و مجامعت.
مباشرت امشب (شب دوشنبه) ، فرزند حافظ قرآن گردد و به قسمت و روزی خود راضی باشد . ان شاء الله
⚫️ طبق روایات، #اصلاح_مو (سر و صورت) در این روز از ماه قمری ، خوب نیست .
💉🌡حجامت خون دادن فصد و زالو انداختن
#خون_دادن یا #حجامت#فصد#زالو انداختن در این روز، از ماه قمری ، باعث ملال است .
😴😴تعبیر خواب
خوابی که شب " دوشنبه " دیده شود طبق آیه ی ۱۴ سوره مبارکه " ابراهیم " است.
و لنسکننکم الارض من بعد هم ذلک لمن ....
و چنین استفاده میشود که کسی که دوست یا دشمن خواب بیننده باشد به او برسد . و به این صورت مطلب خود رو قیاس کنید......
💅 ناخن گرفتن
یکشنبه برای #گرفتن_ناخن، روز مبارک و مناسبی نیست و طبق روایات ممکن است موجب بی برکتی در زندگی گردد.
👕👚 دوخت و دوز
یکشنبه برای بریدن و دوختن #لباس_نو روز مناسبی نیست . طبق روایات موجب غم واندوه و حزن شده و برای شخص، مبارک نخواهد بود.
✴️️ وقت #استخاره در روز یکشنبه: از طلوع آفتاب تا ساعت ۱۲ و بعداز ساعت ۱۶ عصر تا مغرب.
❇️️ ذکر روز یکشنبه : یا ذالجلال والاکرام ۱۰۰ مرتبه
✳️️ ذکر بعد از نماز صبح ۴۸۹ مرتبه #یافتاح که موجب فتح و نصرت یافتن میگردد .
@taghvimehmsaran
💠 ️روز یکشنبه طبق روایات متعلق است به #حضرت_علی_علیه_السلام و #فاطمه_زهرا_سلام_الله_علیها . سفارش شده تا اعمال نیک و خیر خود را در این روز به پیشگاه مقدس ایشان هدیه کنیم تا ثواب دوچندان نصیبمان گردد.
🌸به امیدپرورش نسلی مهدوی انشاءالله🌸
#حدیث_روز
🖤 #امام_علی (ع) فرمودند:
🌴 حسبُ المَرءِ مِن... عِرفانِهِ عِلمُهُ بِزَمانِهِ
🍃 در معرفت آدمى، همين بس كه... آگاه به زمان خويش باشد
📖ميزان الحكمه، ج1، ص133.
😔 #شهید_محسن_فخری_زاده
#اَللّهُــــمَّ_عَجـِّــل_لِوَلیِّــــکَ_الفَـــــرَج💔
هدایت شده از ▫
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
بے تو سختہ💔...
#انتقام_سخت
#حاج_قاسم
4_5999119948645926837.mp3
6.55M
رزق حسینی🌤
سلام از بدترین نوکر به بهترین اقا
#محمدحسین_حدادیان
#باهم_گوش_کنیم
▪️ازفاطمه اكتفا به نامش نكنيد
▪️نشناخته توصيف مقامش نكنيد
▪️هر كس که در او محبت زهرا نيست
▪️علامه اگر هست سلامش نكنيد
🏴شهادت مظلومانه حضرت زهرا(س)
#به_روایت_45_روز_تسلیت_باد.
هدایت شده از ▫
اگر #انتقام سحر جمعه را کامل گرفته بودیم
غروب جمعه داغ دیگری بر جگرمان نمیگذاشتند
آیا وقت انتقام از اسرائیل نشده؟
#شهید_محسن_فخری_زاده #شهید_سلیمانی