«رمـانـــــ گــانــدویـــی»
#مدافعان_امنیت🇮🇷 #پارت_3 خونه:: عطیه: به به استاد رسول... نخوابیدی هنوز! چیکار میکنی... رسول:
#مدافعان_امنیت🇮🇷
#پارت_4
آوا: یه سری پرینت و گزارش بود که باید به آقای نوروزی میدادم...
بلند شدم رفتم سمت میز...
بفرمایید این گزارش... اینم پرینت ها...
رسول: به زمین چشم دوخته بودم...
بله... ممنونم..
آوا: زیر لب خواهش میکنمی گفتمو رفتم نشستم...
ــــــــــــــــ خونه ــــــــــــــ
محمد: میگم آوا
آوا: جونم؟
محمد: این عط.... خانم نوروزی رو... چقدر میشناسی...
آوا: لبخندی زدمو گفتم: چطور؟
محمد: همینجوری..!
آوا: ماجرارو تا اخر فهمیدم... ولی به روی خودم نیاوردم....
اممممم... خب.. دختر خوبیه.. مومنه... دلش پاکه... با ادبه... باهوشه... درضمن خوشگلم هست..🙃
محمد: ناخوداگاه لبخندی کنج لبام نشست...
آوا: نکنه خبریه؟😇
محمد: ها... نه نه...😬
بلند شدم برم که آوا دستمو گرفت...
آوا: محمد...بشین...
محمد: کاری که گفت رو انجام دادم..
آوا: عطیه رو دوستش داری؟
محمد: نگاهمو از زمین گرفتمو به آوا دادم...
آوا: دوسش داری؟
محمد: حزفی نزدمو به زمین زل زدم..
آوا: پس دوسش داری😁
محمد:....
آوا: میخوای خودم باهاش حرف بزنم؟
محمد: 🤷🏻♂😅
آوا: پس حرف میزنم😉
پ.ن¹: یه بوهایی میادا😌😂
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
خواندن رمان بدون عضوت حرام است🚫
به کپی رمان راضی نیستم🚫
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
@rooman_gando_1400🇮🇷
@rooman_gando_1400🇮🇷
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
«رمـانـــــ گــانــدویـــی»
#مدافعان_امنیت🇮🇷 #پارت_4 آوا: یه سری پرینت و گزارش بود که باید به آقای نوروزی میدادم... بلند شدم ر
#مدافعان_امنیت🇮🇷
#پارت_5
عطیه: داشتم کارامو انجام میدادم...
که آقا محمد اومدو رفت پیش رسول..
همین که از کنارم رد شد تپش قلب گرفتم...
احساس میکردم نمیتونم آب دهنمو قورت بدم...
معنی این اتفاقارو نمیفهمیدم...
آوا: عطی؟
خوبی!
دستمو جلوی چشماش تکون دادم مه باعث شد نگام کنه..
دوباره پرسیدم: خوبی!؟
جرا رنگت پریده
عطیه: ها.... آ.. آره... خوبم...
چیزی نیست...
آوا: میخوای یکم برو استراحت کن من هستم...
عطیه: نه نه... خوبم...
سرمو مابین دستام گذاشتم و دنبال جواب سوالام بودم..
ـــــــــــــ استراحت (بانوان) ـــــــــــــ
آوا: با عطیه نشسته بودیمو چای میخوردیم... سعی کردم از محمد تعریف کنم تا مقدمه چینی بشه برای مطرح خاستگاری....
میگم... برادر خوب داشتنم نعمته ها!
عطیه: هنوز تو فکر اون اتفاقا بودم..
با منگی جواب دادم: اهوم...
آوا: مثلا یکی مثل محمد که مایه افتخار خانوادشه....
مخصوصا همسر آیندش...😌
عطیه: اسم محمدو که اورد دوباره تپش قلب گرفتم...
ـــــــــ خونه ـــــــــ
عطیه: نشسته بودم پشت میزم..
سرمو گذاشته بودم رو دستم...
اتفاقات رو مرور میکردم...
آخه چرا وقتی اسم محمد میاد یا وقتی میبینمش حالم اونجوری میشه...
چرا واسه عملیات قبلیه انقدر نگرانش بودم...
چرا انقدر......
زدم تو پیشونیمو گفتم:: وای خاک تو سرم... نکنه عاشق شدم😐
خیلی ضایعست آدم عاشق فرماندش شه..😬
ولی اکه همینجوری به ضایع بازیام ادامه بدم قطع همه میفهمن آبروم میره🤭
یهو رسول اومد تو..
رسول: محکم کوبیدم رو درو داد زدم عطیهههههههههه
عطیه: سه متر پریدم هوا...
اولش شوکه به رسول نگاه میکردم... بعدش به خودم اومدم...
فریاد زدم:: آخههه رسوووول چند باااار بهتتتت بگممم میاااای توووو دررر بززززن
اههههههههه
نشستم رو صندلی و سرمو مابین دستام گذاشتم...
از شدت استرسی که بهم وارد شده صدای ضربلن قلبمو میشنیدم..
رسول: اوه... اوضاع خیته😬🙄
داشتم میرفتم بیرون که...
عطیه: کجاااا... چیکار داشتی که منو سکته دادی!
رسول: تن صدامو اوردم پایین و مظلومانه گفتم:: اومدم... واسه شام... صدات کنم...🥺🤕
پ.ن¹:....
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
خواندن رمان بدون عضوت حرام است🚫
به کپی رمان راضی نیستم🚫
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
@rooman_gando_1400🇮🇷
@rooman_gando_1400🇮🇷
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
#استوری_ستاره_سادات_قطبی
#استوری_بازیگران
#یا_فاطمه
کپی فقط به صورت فوروارد در غیر این صورت راضی نیستم🚫
@rooman_gando_1400🇮🇷
@rooman_gando_1400🇮🇷
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
#پست_پندار_اکبری
#پست_بازیگران
#یا_فاطمه
کپی فقط به صورت فوروارد در غیر این صورت راضی نیستم🚫
@rooman_gando_1400🇮🇷
@rooman_gando_1400🇮🇷
#استوری_وحید_رهبانی
#استوری_بازیگران
#یا_فاطمه
کپی فقط به صورت فوروارد در غیر این صورت راضی نیستم🚫
@rooman_gando_1400🇮🇷
@rooman_gando_1400🇮🇷
#استوری_ستاره_سادات_قطبی
#استوری_بازیگران
#یا_فاطمه
کپی فقط به صورت فوروارد در غیر این صورت راضی نیستم🚫
@rooman_gando_1400🇮🇷
@rooman_gando_1400🇮🇷
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
#استوری_اشکان_دلاوری
#استوری_بازیگران
#یا_فاطمه
کپی فقط به صورت فوروارد در غیر این صورت راضی نیستم🚫
@rooman_gando_1400🇮🇷
@rooman_gando_1400🇮🇷
#استوری_مجید_نوروزی
#استوری_بازیگران
#یا_فاطمه
کپی فقط به صورت فوروارد در غیر این صورت راضی نیستم🚫
@rooman_gando_1400🇮🇷
@rooman_gando_1400🇮🇷
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
#استوری_پندار_اکبری
#استوری_بازیگران
#یا_فاطمه
کپی فقط به صورت فوروارد در غیر این صورت راضی نیستم🚫
@rooman_gando_1400🇮🇷
@rooman_gando_1400🇮🇷
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
#استوری_ستاره_سادات_قطبی
#استوری_بازیگران
#یا_فاطمه
کپی فقط به صورت فوروارد در غیر این صورت راضی نیستم🚫
@rooman_gando_1400🇮🇷
@rooman_gando_1400🇮🇷
#استوری_سوگل_طهماسبی
#استوری_بازیگران
#یا_فاطمه
کپی فقط به صورت فوروارد در غیر این صورت راضی نیستم🚫
@rooman_gando_1400🇮🇷
@rooman_gando_1400🇮🇷1
#استوری_پندار_اکبری
#استوری_بازیگران
#یا_فاطمه
کپی فقط به صورت فوروارد در غیر این صورت راضی نیستم🚫
@rooman_gando_1400🇮🇷
@rooman_gando_1400🇮🇷