eitaa logo
خیمه عاشورایی "روز دهم"
623 دنبال‌کننده
2.9هزار عکس
1.1هزار ویدیو
15 فایل
پرسش ها و یا نظرات خود را به نام کاربری زیر ارسال کنید : @Rooze10hom
مشاهده در ایتا
دانلود
#معرفی_کتاب 📙نام کتاب: جز زیبایی ندیدم؛ شرحی بر کلام حضرت زینب(س) ✍مؤلف: علی اکبر رنجبران تهرانی 💢نشر: مجتمع فرهنگی عاشورا، تهران 🔻نگاهی اجمالی به محتوای کتاب: 🔸مؤلف در این کتاب تلاش می کند تا از زاویه ای متفاوت به شخصیت حضرت #زینب(س) در واقعه #عاشورا بپردازد. 🔸 در این اثر #خطبه «حضرت زینب (س)» در کوفه و جمله «#ما_رأیت_الا_جمیلا» شرح داده شده. 🔹 کتاب سه فصل دارد که عبارتند از: ✔️فصل اول: کاروان اسرا در مجلس ابن زیاد ✔️فصل دوم: چیستی زیبایی ✔️ فصل سوم: زیبایی‌های کربلا 📚برخی از منابع استفاده شده در نگارش کتاب: إعلام الوری ۲- انساب الأشراف ۳- الفتوح ۴- اللهوف 🍃 از شما دعوت می شود تا با عضویت در کتابخانه تخصصی عاشورایی در دزفول، از مطالعه این کتاب و ده ها کتاب عاشورایی دیگر بهره بگیرید. @roozedahom10
🏴 ... جمله‌ای دارند: «وقتی پرندگان پرواز می‌کنند هر کدام یک سقف پرواز دارند. مثلاً گنجشک صد متر می‌تواند بالا برود. پرنده‌ی دیگر هفتصد متر، و در اوج عقاب تنها می‌ماند و امام، عقاب است.» او تنهاست به این دلیل که افقی دارد که دیگران به این افق نمی‌رسند. پس امام تنهاست و البته دقیق و درست می‌تواند باشد. اما ظرافتی هست در این قضیه.... به هر حال انسان ها وقتی بزرگ می شوند رنجشان هم بزرگ می شود. مصداق واقعی آن (س) است چه قدر او را اذیت کردند و چه‌قدر او را به مسخره گرفتند... پاشنه‌ی آشیل (س) را می‌شناخت و می‌دانست به لب (ع) چوب بزند زینب(س) چه حالی می‌شود... این‌که سَرِ محبوب وجودش را در تشت ببیند! آن لعین می‌دانست زینب(س) چه‌قدر اباعبدالله را دوست دارد. با چوب لای دندان‌های اباعبدالله را باز می‌کرد به مسخره می‌گفت: “زینب برادرت عجب دندان‌های قشنگی دارد “. می‌توانید تصورش را بکنید، این جمله‌ای که حضرت فرمود: “ما رَأیتُ إلّا جَمیلا” پس از تمسخر عبیدالله است. عبیدالله گفت: زینب حکایت کن ببینیم در کربلا، خوش گذشت؟ آنجا چه دیدی ؟ و حضرت زینب این جواب را داد: ” .” تمام این مجالس تمسخر بوده... می‌گویند در حضرت زینب فاصله‌ی زیادی با سر اباعبدالله نداشت یک زن به خاطر این‌که حضرت زینب را بشکند، از پشت بام به کسی که حامل سر اباعبدلله بود، گفت: این سر را نزدیک بیاور و من به قیمت این نزدیکی، این گردن بند را به تو می‌دهم. گردنبند را از گردن باز کرد تا به حامل سر بدهد تا او را به سر نزدیک کند و این زن به سر اباعبدالله اهانت کند.... و زینب دارد این صحنه‌ها را می‌بیند. چه‌قدر شانه ها باید صبور باشد که این صحنه ها را تحمل بکند.... ✍🏻 🔰🔰🔰 ✅ کانال درایتا را به دوستان خود معرفی کنید: @roozedahom10