eitaa logo
خیمه عاشورایی "روز دهم"
649 دنبال‌کننده
2.8هزار عکس
1هزار ویدیو
15 فایل
پرسش ها و یا نظرات خود را به نام کاربری زیر ارسال کنید : @Rooze10hom
مشاهده در ایتا
دانلود
.... 🔴 اشک کافی نیست؛ اشك به تنهایی كافی نيست؛ اشك مقدمه است، مقصد نيست. (ع) نشد كه ما فقط اشك بريزيم. ما اشك می ريزيم تا زمينه‌ ی درونی خودمان را برای پذيرش فرهنگ آماده كنيم. چون قلب‌های سخت و سنگی و بيی عاطفه مستعد پذيرش آرمان حضرت اباعبدالله نيستند. من تعبيرم اين است، شخم زدن دل برای پاشاندن بذر است. اگر شخم بزنی اما بذری نپاشی، علف هرز می رويد. يعنی نتيجه‌ی عمل شما به شما نخواهد رسيد. ✍🏻 🔰🔰🔰 ✅ کانال در ایتا را به دوستان خود معرفی کنید: @roozedahom10
💔🖤 یا ، تو را نیز چون جد غریبت (ع) اباعبدالله می‌نامند و این خود حکایت شگفتی است از پیوند تو با حسین(ع). تو داغدار همیشگی و سوگوار و مرثیه خوان دائمی (ع) بودی؛ او با خون پاک خویش را زنده نگه داشت و از سراشیب خطر، با بذل جگر خویش، آن‌گونه که خدا می‌خواست، ناجی شد و تو نیز آن‌گونه که فرمانت داده بود، همراه با پدر بزرگوارت، با مبارزه علمی، لایه‌های بطن در بطن دین را شکافتی و از میان آن‌همه و پیرایه و اضافاتی که و شجره‌ی ملعونش بر آن افزوده بودند صاف و روشن و زلال، عرضه نمودی و فرصت تماشای را به نگاه‌های مشتاق و سرگردان هدیه کردی.. . ✍ عبدالکریم خاضعی نیا 🔰🔰🔰 ✅ کانال در ایتا را به دوستان خود معرفی کنید: @roozedahom10
صبح زود، وقتی که هنوز هوا تاریک بود، (ع) به دعوت مردم حرکت خودشون از را شروع کردن. کسانی که همراه (ع) بودن، کاملا به اهداف و اندیشه های امام حسین(ع) آشنا بودن و امام هم سرانجام حرکت رو براشون توضیح داده بود. هر کس هم بین راه بهشون ملحق می شد، امام، دوباره اهداف و نتیجه ی حرکت را برای همه توضیح می دادن. امام حسین(ع) در شروع حرکت، شتاب داشتن و سعی می کردن با کسی درگیر نشن و اطلاعات لازم را از مسافرانی که توی راه باهاشون برخورد داشتن میگرفت. وقتی خبر حرکت امام به سمت کوفه پخش شد همه ی مسیرها تحت مراقبت شدید حصین بن نمیر سالار نگهبانان کوفه قرار گرفت. منبع: آیینه داران آفتاب، جلد۱ 🔰🔰🔰 ✅ کانال در ایتا را به دوستان خود معرفی کنید: @roozedahom10
🟢2⃣ دومین ، که اباعبدالله از اونجا عبور کردن بود. گذرگاه ابطح از شروع می شد و انتهای آن مقبره ای بود که بهش "معلی" می گفتن. یکی از یاران امام به اسم با دو تا از پسرانش از بصره حرکت کرده بود که به کمک بیاد و به مکه رسیده بود، چون نیروهای نظامی راه ها رو بسته بودن، موفق شد توی این منزل به امام برسه. منبع: 🔰🔰🔰 ✅ کانال در ایتا را به دوستان خود معرفی کنید: @roozedahom10
✨ خصوصیات یاران یکی از خصوصیاتی که برای یاران امام حسین(ع) ذکر شده "شدت و رحمت" است. اگه دقت کرده باشین توی زیارتنامه ها هم هست، هم ؛ این رویکردِ ، تعادل رفتاری انسان را تضمین می کنه. به این معنی که در برابر ظلم، با شدت رفتار می کنن و بغض و کینه دارن و با دوستان خودشون که همون دوستان خدا هستن با برخورد می کنن. روایتی داریم که روزی یکی از یاران (ع) بهشون گفت: "من در کنار دوستی شما فلان کس را _نام یکی از دشمنان حضرت علی را گفت_ نیز دوست دارم." امیرالمومنین در جواب گفت: اکنون تو اعور و یک چشم هستی که تنها فضایل ما را می نگری و به ما علاقمندی. باید چشم دیگر تو باز باشد تا با آن رذایل دشمنان ما را نیز ببینی و به آن بغض و کینه داشته باشی؛ لیکن این وضع دوام نمی یابد، زیرا و باطل و نور و ظلمت در یک جا نمی گنجد. در آینده یا هر دو چشم خویش را از دست می دهی و کور می گردی یا چشم دیگرت بینا می شود و بغض و کینه ی دشمنان ما را نیز به دل خواهی گرفت. وقتی خبر شهادت و و به امام و یارانش رسید، امام به یارانش فرمودن که هر کسی دوست داره میتونه برگرده از طرف ما حقی به گردنش نیست. حتی به برادران و خانواده مسلم هم اصرار کرد که برگردن. ولی آن ها قاطعانه گفتن که به امام وفادار هستن و تا پای مرگ از امام دفاع می کنن. اگه رجزهای یاران (ع) را توی روز عاشورا مطالعه کنید در همه ی رجزها نفرت از ال زیاد و ال مروان و ارادت به ولایت و اهل بیت(ع) دیده می شه. منبع: ، ج۱، ص۱۵ 🔰🔰🔰 ✅ کانال در ایتا را به دوستان خود معرفی کنید: @roozedahom10
🔹 ۲۶ ذی الحجه_توقف کاروان حسینی در دومنزلگاه و امروز ۲۶ ذی الحجه ست. کاروان ، مسیر طولانی و اتفاقات زیادی رو پشت سر گذاشتن. امروز امام، در دو مکان توقف کردن. اول در مکانی بنام واقصه که البته توقف زیادی نداشتن و فقط به دستور ، کاروان آب ذخیره کردن چون امام بهشون فرمود تشنگانی در راه هستن. توقف بعدی امام در منزلی است بنام ؛ توی این منزل، بزرگترین و مهم ترین حادثه در تمام مسیر حرکت کاروان، اتفاق افتاد که باعث شد که مسیر حرکتِ امام تغییر کنه. و اون اتفاق، برخورد سپاه با سپاه هست. حر و سپاهیانش حدود هزار نفر و همه هم تشنه بودن؛ وقتی رسیدن، امام دستور داد به افراد کاروان و حتی اسب هاشون آب دادن. وقتی موقع شد، حر وقتی دید، امام اماده نماز شده، پشت سر امام، نماز خواند. بعد از نماز، امام خواند و نامه های کوفیان را نشون داد و فرمود من به دعوت اونها دارم به کوفه میرم. حر گفت من از نامه ها و دعوت کوفیان خبر ندارم فقط وظیفه دارم شما رو ببرم پیش عبیدالله زیاد. ولی امام دستور حرکت داد و حر مانع شد ولی حر قصد جنگیدن باامام رو نداشت. امام به حر فرمود: "مادرت به عزایت بنشیند" به امام پیشنهاد داد که با حر جنگ کنند. امام فرمود: " ما هرگز آغاز گرجنگ نیستیم." در آخر هم اباعبدالله و حر به توافق رسیدن که امام به حرکت نکنه و منتظر دستور بمونن؛ اینجا بود که مسیر کاروان به سمت تغیر کرد..... 🔰🔰🔰 ✅کانال در ایتا را به دوستان خود معرفی کنید: @roozedahom10
سرگذشت حُرّ خیلی جالبه. شاگرد شخصی بود به اسم ؛ ابن عامر قرآن شناس بزرگی بود که قرآن رو از (ع) یاد گرفته بود. ابن عامر به حُرّ گفته بود هر وقت بین دو اصل و دو راه مردد شدی و نمی تونستی بفهمی که کدوم راه، راهِ حقه و برای سنجش آن دو راه، وسیله ای نداشتی، ببین که کدوم یک از اون راه به تو سودِ مادی نمی رسونه، همون راه، راهِ حقه؛ حُرّ توی ارتقای درجه گرفته بود و از فرماندهی هزار نفر به فرماندهی چهار هزار نفر رسیده بود و موقعیت ممتازی مثل داشت. درست توی همین لحظه ها، حُر به همه چی پشت پا می زنه و خودشو رها می کنه و پیش میاد... انگار تو همون لحظه ها، جمله های استادش یادش اومد و دوباره اونارو مرور کرد. 📚 منبع: ، ج۱، ص۱۴ 🔰🔰🔰 ✅ کانال در ایتا را به دوستان خود معرفی کنید: @roozedahom10
امروز س؛ زمان زیادی تا نمونده؛ امروز امام و همراهانشون به منزل رسیدن. توی این منزل، خطبه آتشینی قرائت می کنن. جمله ی معروف ی که شعار هم هست بخش مهمی از این خطبه هست و امام، خودشون رو الگو و رهبر معرفی می کنن. امام حسین در این خطبه، سخن خودشون رو با حدیثی از (ص) شروع می کنن که همین شروع، باعث صف بندی و تعیین موضع افراد بشه؛ حتی امام خودش رو اینجوری معرفی میکنه: من و فرزند فاطمه، دختر پیامبر هستم. 🔰🔰🔰 ✅ کانال در ایتا را به دوستان خود معرفی کنید: @roozedahom10
🏴 رسیدیم به دوم محرم روزی که و یارانشون بعد از اینکه راه طولانی رو پشت سرگذاشتن به می رسند. اباعبدالله، قبلا در در سال ۳۶ هجری، وقتی همراه پدر بزرگوارش، (ع) بوده از این محل عبور کرده، در اونجا نمازخوندن و حضرت علی(ع) به حادثه ی شهادت اباعبدالله و یارانش در کربلا اشاره می کنه. البته کربلا در آن زمان مکانی بوده که کسی در اونجا زندگی نمیکرده و بعد از وقایع عاشورای سال ۶۱ هجری اسم روی زبان ها میفته؛ از منزل به بعد که ۲۶ ذی الحجه بود سپاه هم همراه امام بود. وقتی کاروان به می رسه، یه پیک از به کربلا می رسه بدون اینکه به امام حسین و یارانش سلام کنه میره سمت حُرّ و نامه ای از طرف بهش میده؛ عبیدالله توی نامه به حُرّ دستور میده که "به حسین و یارانش سخت بگیر و او را در بیابانی بی آب و سبزه فرود آور" در آخر نامه هم نوشت که به آورنده نامه دستور دادم که تمام تصمیمات و حرکات تو رو به من گزارش بده و پیش تو بمونه تا دستور منو اجرا کنی. حُرّ وقتی نامه رو خواند اونو به اباعبدالله نشون میده و میگه مجبورم دستور عبیدالله رو اجرا کنم؛ امام به حُرّ گفت بگذار به دهکده غاضریه که نزدیکه بریم و اونجا بمونیم که حُرِ قبول نکرد و گفت که این پیک دیده بان منه؛ و کاروان هر دو سپاه در این گذرگاه فرود آمدند. منبع: آیینه داران آفتاب، جلد۱، ص۱۸۹ 🔰🔰🔰 ✅ کانال در ایتا را به دوستان خود معرفی کنید: @roozedahom10
🏴 🔸 وقایع روز ششم‌محرم از روز که وارد کربلا شد تا ششم محرم مرتب مذاکراتی بین و عمرسعد صورت می گرفت. عمرسعد امیدوار بود بتونه بدون جنگ غائله رو تموم کنه. بعضی وقت ها این مذاکرات بدون حضور حتی نزدیکترین افراد انجام می شد و بعضی وقتا هم با حضور افراد بسیار نزدیک عمربن سعد یا امام حسین(ع). بعضی از افرادی که توی سپاه عمربن سعد بودن، از سر کینه و بعضی هم بخاطر اینکه ترفیع درجه بگیرن گزارش مذاکرات عمربن سعد رو مخفیانه برای عبیدالله زیاد می فرستادن. یکی از اون افراد شخصی بود به اسم بن یزید اصبحی که با امام حسین(ع) کینه و دشمنی عمیقی داشت. خولی مخفیانه نامه ای به ابن زیاد نوشت: ✍ "ای امیر! پسر سعد شبانگاه از لشکر خود بیرون می رود و همراه با حسین در ساحل ، بساط گفتگو می گستراند و این گفتگوها تا نیمه های شب ادامه دارد . او با حسین نرمش و رافت و سازش دارد. اگر فرماندهی را به من بسپاری من کار را تمام خواهم کرد و به تنهایی بر این امر توانایم." وقتی عبیدالله زیاد نامه خولی رو خوند برای عمرسعد نامه ای نوشت: 📜 ای پسرسعد خبر رسیده است که شب ها تا دیرگاه با حسین گفت گوها داری! همین که نامه ام را خواندی حسین را وادار تا بر فرمان من فرود آید. اگر نپذیرفت آب را بر او ببند و میان او و فرات حایل شو که من آب را بر یهود و نصاری حلال کردم و بر حسین و خانواده اش حرام. حسین و یارانش نباید از آب بنوشند تا همان گونه که بر امیرالمومنین عثمان گذشت، تشنه بمیرند. 📮وقتی عمرسعد این نامه رو دریافت کرد، از یه طرف، حجربن حرّ رو با چهارهزارسواره، و در بخش دیگه ی فرات، شبث بن ربعی با هزار نفر رو مامور کرد تا آب فرات رو نگهبانی بدن که امام حسین و یارانش آب بر ندارن. عمربن سعد روز ششم محرم، نامه عبیدالله زیاد رو دریافت کرد. منبع: آیینه در کربلاست، ص۱۵۱ 🔰🔰🔰 ✅ کانال در ایتا را به دوستان خود معرفی کنید: @roozedahom10
🏴 🔹 شد و عمرسعد مصصم به جنگ. بعد از نماز عصر، عمرسعد سپاه خودشو اماده کرد و شعار رو سر داد: یاخلیل الله ارکبی و بالجنه ابشری ای لشکر خدا سوارشوید و مژده ی بهشتان باد! همه سوار شدن و به سمت لشکرگاه امام حسین حرکت کردن. ، از حضرت عباس خواست تا پیش اونا بره و ببینه چی میخوان؟ حضرت عباس با بیست نفر میره و علت اومدنشون رو میپرسه؛ اونها گفتن به فرمان عمرسعد هجوم اوردیم تا فرمان او را قبول کنید. حضرت عباس فرمود: عجله نکنید تا من به اباعبدالله اطلاع بدم. امام حسین فرمود برگرد و بهشون بگو یک امشب را به تاخیر بندازن تا شب را به راز و نیاز و استغفار بگذرونیم. "خدا می داند که من نماز و قرائت قرآن و دعا و استغفار را دوست دارم" حضرت عباس پیش دشمن برگشت و حرف امام را بهشون رساند و گفت امشب را برگردین تا ما در این کار مطالعه کنیم. فردا پیشنهادشما را قبول یا رد میکنیم. نوع صحبت کردن حضرت عباس با دشمن و مهلت خواستن از آنها باعث شد اونها امیدوار باشن که امام میخاد تسلیم بشه.... 🔰🔰🔰 ✅ کانال در ایتا را به دوستان خود معرفی کنید: @roozedahom10
🏴 و ، نقطه ی کمال روح انسان است و یاران پاک باز ، مصداق بارز و کامل رسیدن به این درجه و مرحله هستند. نقطه ی مقابل یاران، سپاه بودند که به تعبیر اباعبدالله رضای مخلوق را بر رضای خالق ترجیح دادند: لااَفلحَ قوم آثروا مَرضاهُ اَنفُسَهُم عَلی مَرضاهُ الخالِق هرگز رستگار نشدند گروهی که رضای خویش را بر رضای خالق برتری دادند. یعنی در این سو و خودخواهی بود و در سپاه خداخواهی و . تنها در پرتو رضاست که تلخی ها شیرین، مرگ مطلوب و پذیرفتنی و جان فشانی ممکن و میسر می شود. ایستادگی در مقابل آن همه تیر و تیرانداز و با آغوش باز به استقبال رفتن، محصول همین رضا و تسلیم است. آیینه در کربلاست/۲۸۶ 🔰🔰🔰 ✅ کانال در ایتا را به دوستان خود معرفی کنید: @roozedahom10
🏴 اولین کسی که بعداز وقایع علیه و آنچه که در گذشت قیام کرد پیرمردی بود به اسم . همه او را می شناختن. او سابقه ی خیلی خوبی داشت و قهرمان جنگ های و بود. چشم چپش را در جنگ جمل و چشم راستش را در جنگ صفین در رکاب (ع) از دست داده بود. وقتی (ع) را در کوفه زندانی کردن، برای فریب دادن مردم انها را در جمع کرد. وقتی همه توی مسجد جمع شدن به منبر رفت و گفت: سپاس خدایی را که حق را آشکار کرد و امیرمومنان(یزید) و سپاهش را یاری کرد و دروغ گو فرزند دروغ گو و پیروان او را کشت. از صحبت های عبیدالله زیاد همه وحشت کرده بودن. توی همین لحظه ها، صدای پیرمردی سکوت جماعت را درهم شکست: 🔻 ای پسر مرجانه! دروغ پرداز و دروغ پراکن تو و پدرت هستید و آن کسی که تو را فرمانروای این مردم گردانید و پدرش.(یزید و معاویه) آیا فرزند پیامبران را می کشید و به زبان راستان و درست گویان سخن می گویید؟ همه برگشتن سمت صدا.... این کیه اینقدر جسارت داره که در مقابل جلاد کوفه(عبیدالله زیاد) اینجوری حرف بزنه؟! عبیدالله فریاد زد این کی بود که جرات کرد اینجوری حرف بزنه؟ عبدالله عفیف جواب داد: ای دشمن خدا، گوینده منم! آیا فرزندان پاک را که خداوند ناپاکی را از آن ها دور کرده است می کشی و گمان می کنی بر دین اسلامی و ادعای مسلمانی می کنی؟! اه و فریاد! کجایند فرزندان مهاجر و انصار تا از طاغوت و سرکش منفور_عبیدالله زیاد_ انتقام بگیرند. عبیدالله خیلی عصبانی شد و دستور داد دستگیرش کنن. خبر به بیرون مجلس پخش شد و هم قبیله ای های عبدالله بن عفیف یعنی قبیله ی اَزد و قبیله ی یمن او را همراهی کردن. هم قبیله ای هاش که حدود ۷۰۰ نفر بودن عبدالله را از دست ماموران گرفتن و بردنش خونه... بعصی ها هم عبدالله رو سرزنش می کردن که با این حرف ها خودت و قبیله ات رو نابود کردی ولی عبدالله عفیف هیچ ترسی نداشت. عبیدالله از اینکه عبدالله عفیف از دست مامورانش نجات پیدا کرده بود خیلی عصبانی شد. دوست و همراه عبدالله عفیف، کسی بود به اسم . ماموران او را دستگیر کردن و گفتن تا عبدالله بن عفیف را تحویل ندید عبدالرحمن را آزاد نمی کنیم. از طرف دیگه، عبیدالله، به یکی از جنایتکاران کوفه به اسم دستور داد تا عبدالله عفیف را دستگیر کنن. هم قبیله ای های عبدالله عفیف همه جمع شدن تا در مقابل محمدبن اشعث ازش دفاع کنن و موفق شدن او را شکست بدن. تعداد زیادی از یاران محمدبن اشعث کشته شدن ولی او خودشو به منزل عبدالله عفیف رساند در خانه را شکست و وارد خانه شد. دختر عبدالله عفیف شمشیر را دست پدرش داد و عبدالله بااینکه نابینا بود با راهنمایی های دخترش باهاشون مبارزه کرد و تعداد زیادی از از انها را از پا دراورد. ولی بالاخره دستگیر شد و بردنش دارالاماره پیش ابن زیاد. نوشته اند توی دارالاماره قصیده ای بلند در وصف (ع)، نکوهش و تشویق مردم به خونخواهی سرود که گیرایی سروده و خواننده همه رو میخکوب کرد. به دستور عبیدالله زیاد، عبدالله عفیف را در کنار مسجد به دار آویختن. 🛑 شهادت ، آغاز قیام ها و حرکت های بعدی در شد. آیینه در کربلاست/ صص ۵۸۹ تا ۵۹۲ 🔰🔰🔰 ✅ کانال در ایتا را به دوستان خود معرفی کنید: @roozedahom10
🏴 اموال بازگردانده کاروان سرافراز بیت در بازگشت موفق شدند چند خواسته ی خود را محقق کنند و آنچه را می خواستند از پس بگیرند و با خویش به بیاورند برخی از این اموال عبارت بودند از: ۱. سر مطهر و مقدس الحسین(ع) که در منابع مختلف از جمله الاثارالباقیه، اعلام الوری، امالی شیخ صدوق و ... به بازگرداندن آن اشاره شده است. ۲. چرخ نخ ریسی (س) یا دوک نخ ریسی ۳. لباس های حضرت زهرا(س) شامل روپوش، گردنبند، پیراهن. ۴. برخی امکانات مسروقه ی دیگر از کربلا، مانند گهواره ی €اصغر، لباس ها، زیورآلات، شاید علم (ع) و .... آینه در کربلاست/۷۲۸ 🔰🔰🔰 ✅ کانال در ایتا را به دوستان خود معرفی کنید: @roozedahom10
🏴 ما هم شریکیم؛ وقتی روز ، به کربلا رسیدند جابر چون نابینا بود به کمک به سر مزار رفتند. جابر سه بار یا حسین گفت و بی هوش شد. عطیه آب بر رویش پاشید و به هوش آمد. وقتی به هوش آمد شروع کرد به صحبت کردن با اباعبدالله و سلام دادن به او.... سپس گفت به خدایی که محمد(ص) را به پیامبری برگزید، سوگند ما نیز در آنچه (شما شهدا) انجام دادید، شریکیم. عطیه شگفت زده از این سخن گفت: ای جابر چگونه؟! در حالی که ما در این دشت فرود نیامدیم و از کوهی بالا نرفتیم و شمشیری نزدیم. اما این گروه سر از بدنشان جدا شده و فرزندانشان یتیم و همسرانشان بیوه شده اند. جابر پاسخ داد: ای عطیه من از (ص) شنیدم که فرمود: هر کس گروهی را دوست بدارد با آنان محشور می شود و هر کس فعل و کار قومی را دوست داشته باشد در آن شریک است. به خدا سوگند نیت من و یارانم همان نیتی است که (ع) و یارانش بر آن بودند. آینه در کربلاست/۷۴۶ 🔰🔰🔰 ✅ کانال در ایتا را به دوستان خود معرفی کنید: @roozedahom10
🔸 شهیدان نبرد نخستین 🔹 ۷۰ساله بود؛ اهل مدینه ولی سالها در کوفه ساکن شده بود. در نوجوانی محضر را درک کرده بود و در صفین و جمل و نهروان همرکاب شمشیر زد... در منازل نزدیک به کربلا مثل بطن العقبه یا عذیب الهجانات به پیوست. در اولین حمله ی صبح روز عاشورا به شهادت رسید. در زیارت ناحیه و رجبیه نام وی ذکر شده است: "السلام علی نعیم بن العجلان" 📚 منبع: آینه داران آفتاب، ج۱، ص۴۶۰٫ 🔰🔰🔰 ✅ کانال در ایتا را به دوستان خود معرفی کنید: @roozedahom10
ها ⁉️‼️ چرا حرم شش گوشه؟! وقتی را پایین پای امام و حضرت را روی سینه امام قرار می دهند، خود بخود مزار شش گوشه و از حالت مستطیلی خارج می شود و جالب است بدانیم در امتداد حضرت علی اکبر دیگر در قسمت های حفر شده، قرار داده شده اند. علی اکبر امتداد وجود است و در پایین پاست و علی اصغر عاطفه ی جریحه دار شده ی کربلاست و نزدیک قلب امام است. ✍ 🔰🔰🔰 ✅ کانال در ایتا را به دوستان خود معرفی کنید: @roozedahom10
«وأسئل الله بحقکم و بالشأن الذی لکم عنده أن یعطینی بمصابی بکم أفضل ما یعطی مصابا بمصیبته» «واز خدا به حق شما و به مقام شما درخواست می کنم که به خاطر مصیبتی که از شما بر من وارد شده است بهترین چیزی که به مصیبت زدگان عطا می کند به من هم کرامت کند» 🔴 در این فراز خداوند را به حق و مقام و شأن علیهم السلام سوگند می دهیم و باید بدانیم که کسی جز خدای عزوجل و اهلبیت علیهم السلام نمی داند که مقام و شأن این بزرگواران یعنی چه و حق ایشان بر خدا چیست؟ عقول همگی در شناخت علیهم‌السلام لنگ است و می توان گفت که کمترین حق ایشان بر خدای مهربان حقِ است که البته تمام این حقوق را خداوند از روی تفضل بر عهده خویش گرفته و روایات اهلبیت علیهم السلام بر این امر صراحت دارد. ⭕️ پس از اینکه خداوند را به حقی که از طرف آل محمد علیهم السلام بر عهده خویش قرار داده سوگند می دهیم و از او می خواهیم که بهترین چیزهایی که به افراد مصیبت زده در ازای عطا می کند به ماهم به خاطر مصیبت حضرت اباعبدالله علیهم السلام مرحمت فرماید. ‼️ در اینجا دو نکته مهم جلب توجه می نماید: 1⃣◀️ ما باید در مصیبت حضرت الحسین علیه السلام حالت مصیبت و سوگوار داشته باشیم؛ در لباس و سر و صورت و برگزاری مراسمات و دیگر موارد باید حالت از ظاهر و باطن ما نمایان باشد. 2⃣◀️ باید بدانیم که خدای مهربان در عوض هر مصیبتی که بر افراد نازل می شود و لطفی نیز در حق ایشان روا می دارد که ما در از او می خواهیم بهترین چیزهایی که به مصیبت زدگان در عوض مسئلت می بخشد به ما عوض مصیبت حضرت علیهم‌السلام بدهد. 🔴 علیه السلام می فرماید: کسی که برای ظلم‌هایی که به ما شده غصه دار باشد نفس کشیدنش تسبیح و غم و غصه ها یش برای ما محسوب می شود. 📚 منبع: بررسی منابع و شرح فرازهای زیارت عاشورا از: احمدرضا آقادادی صفحات : ۷۸و۷۹ به اختصار 🔰🔰🔰 ✅ کانال در ایتا را به دوستان خود معرفی کنید: @roozedahom10
🔸 🔻 در آستانه ۷۰ سالگی، با خاطره های بزرگ در پیکارهای سخت می شناختندش. راوی احادیث بود؛ در بود که تیری سهمگین به پایش رسید و پس از آن لنگ لنگان راه می سپرد. از افرادی بود که برای نامه نوشت و را در یاری کرد. قبل از رسیدن امام به به او پیوست و در تیرباران صبح روزِ به رسید. 📚 منبع: آیینه داران آفتاب، جلد۱، ص488 🔰🔰🔰 ✅ کانال در ایتا را به دوستان خود معرفی کنید: @roozedahom10
🏴 حتما درباره چرخ نخ ریسی شنیده اید که در کربلا همراه (س) بود... نکته ی جالب اینه که پیراهنی که (ع) در لحظه ی آخر در پوشید دستباف حضرت زهرا(س) بود. ✍ 🔴 با همراه باشید در فاطمی 🔰🔰🔰 ✅ کانال در ایتا را به دوستان خود معرفی کنید: @roozedahom10
👤 بعضى از ما شاید مزار پدر بزرگ‌هایمان را هم پیدا نکنیم. و اگر  آن قبرستان را خراب کنند و به جایش پارک بسازند، ما هیچ گونه حساسیتى نشان نمى دهیم. بلکه هر از چند گاهى براى تفریح به آنجامى رویم. در حالى که ما از آنها هستیم.... ولى  وقتى مى‌شنویم یک قافله به می‌رود مشتاقانه به آنجا مى‌رویم و عاشقانه گریه مى‌کنیم و اشک مى ریزیم، مرور مى‌کنیم و شگفتا …!که هر سال مرثیه‌هاى مکّرر را مى‌شنویم و هیچ‌گاه احساس کهنگى و تکرار نمى‌کنیم. همه‌ى ما بارها مرثیه (ع) را شنیده ایم. مى دانیم دست هایش را جدا کردند، بر فرقش ضربه زدند، به شکمش تیر زدند، ولى چرا هر بار که مى شنویم برایمان تازه است؟ چه سرّى در کربلاى وجود دارد که آن را از تاریخ جهان جدا کرده  و در چشم‌ها و دل‌ها نشانده و به امروز رسانده است. این سؤال بسیار مهّم و جدّى است. چرا موقعیّت‌هاى دیگر تاریخ اسلام این خصوصیت را ندارند. مگر (ع) کوچک است، ایشان کسى است که وقتى در شمشیرش بالا مى‌رفت و فرود مى‌آمد، (ص) فرمودند: « ارزش این ضربه‌ى شمشیر از هر چه عبادت جن و انس است فراتر مى باشد. آن هم تا قیام قیامت!»... تفاوت کربلا با دیگر موقعیّت‌ها در چیست؟ علت شاخص بودنش چیست؟کدام خون در رگ‌هاى جریان دارد که کربلا هنوز و براى همیشه زنده است؟ واقعاً کربلا چه چیزى دارد؟ عجیب است! کوتاهترین واقعه‌ى تاریخ ، نیز همین حادثه‌ى کربلاست..... 🔻متن کامل این سخنرانی را می توانید در لینک زیر مطالعه کنید: https://www.roozedahom.com/?p=1121 ⚠️ پس از بازکردن لینک، در صورت سفیدبودن صفحه،لطفا نمایشگر خود را از راست به چپ بکشید. 🔰🔰🔰 ✅ کانال در ایتا را به دوستان خود معرفی کنید: @ roozedahom10
🏴 ... جمله‌ای دارند: «وقتی پرندگان پرواز می‌کنند هر کدام یک سقف پرواز دارند. مثلاً گنجشک صد متر می‌تواند بالا برود. پرنده‌ی دیگر هفتصد متر، و در اوج عقاب تنها می‌ماند و امام، عقاب است.» او تنهاست به این دلیل که افقی دارد که دیگران به این افق نمی‌رسند. پس امام تنهاست و البته دقیق و درست می‌تواند باشد. اما ظرافتی هست در این قضیه.... به هر حال انسان ها وقتی بزرگ می شوند رنجشان هم بزرگ می شود. مصداق واقعی آن (س) است چه قدر او را اذیت کردند و چه‌قدر او را به مسخره گرفتند... پاشنه‌ی آشیل (س) را می‌شناخت و می‌دانست به لب (ع) چوب بزند زینب(س) چه حالی می‌شود... این‌که سَرِ محبوب وجودش را در تشت ببیند! آن لعین می‌دانست زینب(س) چه‌قدر اباعبدالله را دوست دارد. با چوب لای دندان‌های اباعبدالله را باز می‌کرد به مسخره می‌گفت: “زینب برادرت عجب دندان‌های قشنگی دارد “. می‌توانید تصورش را بکنید، این جمله‌ای که حضرت فرمود: “ما رَأیتُ إلّا جَمیلا” پس از تمسخر عبیدالله است. عبیدالله گفت: زینب حکایت کن ببینیم در کربلا، خوش گذشت؟ آنجا چه دیدی ؟ و حضرت زینب این جواب را داد: ” .” تمام این مجالس تمسخر بوده... می‌گویند در حضرت زینب فاصله‌ی زیادی با سر اباعبدالله نداشت یک زن به خاطر این‌که حضرت زینب را بشکند، از پشت بام به کسی که حامل سر اباعبدلله بود، گفت: این سر را نزدیک بیاور و من به قیمت این نزدیکی، این گردن بند را به تو می‌دهم. گردنبند را از گردن باز کرد تا به حامل سر بدهد تا او را به سر نزدیک کند و این زن به سر اباعبدالله اهانت کند.... و زینب دارد این صحنه‌ها را می‌بیند. چه‌قدر شانه ها باید صبور باشد که این صحنه ها را تحمل بکند.... ✍🏻 🔰🔰🔰 ✅ کانال درایتا را به دوستان خود معرفی کنید: @roozedahom10
🏴 وقتی به رسید نابینا بود دستش را گذاشت روی مزار حضرت و گفت "ما در کار شما شریک هستیم." به او گفت مگر ما در کربلا بودیم که در کار حسین شریک باشیم؟! گفت من از پیامبر شنیدم هر کس کسی را دوست بدارد در کار خوب او شریک است و من و تو به عشق می ورزیم بنابراین گویی آنگونه بوده است که در کربلا بوده ایم. ✍ 🔰🔰🔰 ✅ کانال در ایتا را به دوستان خود معرفی کنید: @roozedahom10
42.84M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
مواجهه با دخترش در روز بخش کوتاهی از سخنرانی امروز ظهر عاشورا در مسجد امام عسکری (دزفول) @roozedahom10
🏴 🔸 شرح ▪️ شرح یا اباعبدالله.... در فرهنگ عرب برای معرفی افراد از سه کلمه استفاده می کردند: «اسم_لقب_کنیه» صاحب کتاب مناقب در مورد نام و کنیه و لقب گفته است: «نامش حسین است و در تورات شبیر، و در انجیل طاب است و کنیه اش ابوعبدالله است و کنیه مخصوصش ابوعلی است، و القابش عبارت است از: شهید سعید. سبط ثانی. امام ثالث» در اینجا این سوال مطرح است که چرا به حضرت می گویند؟ آیا از این جهت است که آن حضرت دارای فرزندی به نام بوده است؟ ▪️ درست است که علیه السلام فرزندی به نام داشته است ولی نمی شود گفت که آن حضرت را منحصرا به این جهت گفته آمد، زیرا که او را قبل از ولادتِ این فرزند به کنیه ابو عبدالله یاد می کردند، علاوه بر این در میان عرب رسم است که شخصی را به خاطر داشتن فضیلتی به همان فضیلت کنیه می دهند، مانند: ابوالعلی، ابوالفضل، ابوالمجد، ابوالمعالی و امثال آنها، و چون امام حسین علیه السلام در عبودیت خداوند به پایه کمال نائل بود لذا او را ابوعبدالله کنیه داده اند. 🔰🔰🔰 ✅ کانال در ایتا را به دوستان خود معرفی کنید: @roozedahom10