eitaa logo
روزنوشت⛈
334 دنبال‌کننده
65 عکس
85 ویدیو
13 فایل
امیدوارم روزی داستان ظهور را بنویسم. شنوای نظرات شما هستم. @Akhatami
مشاهده در ایتا
دانلود
نور برای تقویت پرش داستانی یک بازی زبانی هست که می‌گویند چند کلمه می‌گوییم، هرکدامش را شنیدی، هرچه به ذهنت آمد بگو. همین تمرین را انجام دهید. در مورد ده کلمه زیر. ۱. روسری قرمز گلدار.....عمه بی‌بی خدابیامرزکه روسریش رابا یک سنجاق زیر گلویش مرتب می‌کردو همیشه چندتا نقل تو جیبش بود.هر وقت هم سنجاق قفلی لازم داشتیم یکی از یقه شلیته اش باز می‌کرد. ۲. دبستان....خانم ناظم بد اخلاق با مقنعه قهوه ای و یک خط کش آهنی تو دستش ۳.دوربین عکاسی لوبیتل....عکس های کنار حرم که همه مودب دست روی سینه پشت به گنبد و ایوان وایستاده اند به صف.معمولا هم پدر خانواده یک بچه کوچک بغلش است. ۴.مشهد ...حوض اسماعیل طلا با یک کاسه طلایی پر از آب .از آنها که جگرت را خنک می‌کند. ۵.سبیل... آقا ماشاالله، لات محل با یک تسبیح درشت زرد رنگ ، سر کوچه می‌ایستاد و نمی‌گذاشت به جز خودش کسی به دختران محل متلک بگوید. ۶.چادر پوش کامیون....سلطان غم مادر ۷.عشق زمینی...مثل سیب زمینی های درشت و ریز که تلنبار شده بودند در مغازه میوه فروشی وسط محله ۸.کوله مدرسه‌ای.... حسرت داشتن پا‌کن عطری ۹.قلک...قلک پلاستیکی سبز رنگ که مریم پول‌هایش را جمع کرده بود تا بزود به جنگل پسر شجاع . ۱۰.زنجیرعزاداری.... مراسم تشییع شهادت تک پسر عمه خانم که با یتیمی بزرگش کرده بود. https://eitaa.com/rooznevest