eitaa logo
روشنگری
2.6هزار دنبال‌کننده
14.9هزار عکس
14.4هزار ویدیو
78 فایل
‌˼ بـسماللّٰھ ˹ #السلام‌علیك‌یابقیھ‌الله!.. 📌مقام معظم رهبری: روشـ‌نگرے یک جــهاد اسـ‌ت 👈تحلیل تازه ترین رویدادها و اتفاقات روز ایران وجهان بیان مسائل #بصیرتی، #سیاسی، #مذهبی #آخرالزمانی جهت ارتباط @shahiid61 @sadate_emam_hasaniam
مشاهده در ایتا
دانلود
آیا در روایات به زمان دقیق ظهور اشاره شده است ⁉️🔻 ♦️ گرچه اصل ظهور و نشانه هاى نزدیک شدن آن از امور مسلم و قطعى است ولى بنا به مصالحى زمان ظهور مشخص نشده است و هیچ کس جز خداوند از وقت دقیق آن آگاه نیست. 🔷 بارها اصحاب از امامان(ع) در مورد زمان خروج قائم(عج) پرسیده اند ولى آنان به صراحت از مشخص کردن آن نهى کرده اند و زمان ظهور را همچون علم به قیامت منحصر به خداوند دانسته اند[1] 🔶 (وامّا وقت خروجه(ع) فلیس بمعلوم لنا على وجه التفصیل بل هو مغیب عنّا الى أن یأذن اللّه بالفرج[2].) 🔷 و امّا زمان ظهور مهدى(ع) به روشنى و به شرح براى ما مشخص نشده است بلکه او تا آن گاه که خداوند اجازه خروج بدهد از دیدگان ما پنهان است. 🔻 فضیل از امام باقر(ع) پرسید که آیا براى ظهور وقتى معین شده است❓ 🔷 امام(ع) سه بار فرمود (کذب الوقاتون) [3] 🔻 یا کمیت از آن حضرت پرسید که چه وقت حضرت مهدى(عج) ظهور مى کند امام(ع) فرمود: 🔷 (لقد سئل رسول اللّه(ص) عن ذلک فقال انّما مثله کمثل ساعة لا تأتیکم الاّ بغتة[4].) ♦️ از پیامبر(ص) همین مطلب پرسیده شد. حضرت فرمود: مَثَل ظهور مهدى(ع) همچون برپایى قیامت است [کسى جز خدا از وقت آن آگاه نیست] مهدى نمى آید مگر ناگهانى. 🔷 مقتضاى این احادیث و احادیث دیگر نظیر آنها[5] آن است که به هیچ روى نمى توان وقتى براى ظهور مهدى(عج) معین کرد. 🔶 با توجه به این اصل مسلّم نشانه هاى ظهور تنها بیانگر نزدیک شدن زمان ظهورند و بیش از آن دلالتى ندارند. 🔷 اگر روایتى باشد که زمان ظهور را مشخص سازد ناگزیر باید آن را توجیه کرد و یا به کنارى نهاد. 🔶 در برخى روایات به گونه سربسته و مجمل به زمان ظهور اشاره شده ولى بر فرض درستى آنها ناسازگارى با قاعده فوق ندارند زیرا در حقیقت آنها نیز وقتى معین نمى کنند بلکه به گونه اى نشانه هاى ظهور را بیان مى کنند. 🔷 مثلاً در حدیثى آمده: (مهدى(ع) قیام نمى کند مگر در سالهاى فرد: سال اول سوّم پنجم هفتم و یا نهم و یا روز شنبه دهم محرم.) 🔶 یا: (در 23 رمضان منادى ندا مى دهد و مردم را به سوى مهدى(ع) فرا مى خواند[6].) 🔷 در این روایات گرچه به گونه اى به زمان ظهور اشاره شده ولى با این حال به صورت جزمى و دقیق زمان ظهور مشخص نشده است. 🔶 در حقیقت ویژگیهاى آن زمان بیان شده است نه وقت دقیق زمان ظهور بنابراین روایات ناسازگارى با اصل قاعده مشخص نبودن زمان ظهور ندارد. ♦️ البته در برخى روایات که سند آنها معتبر نیست به زمان دقیق ظهور اشاره شده ولى علما به آن اعتنا نکرده و یا آنها را توجیه کرده اند. 🔻 پی نوشت: [1] (بحارالأنوار) ج182/52. [2] (کتاب الغیبة) شیخ طوسى 425/ مؤسسه معارف اسلامى قم. [3] (بحارالأنوار) ج103/52. [4] (منتخب الأثر) 124/ 224 226. [5] (همان مدرک). [6] (ارشاد) ج379/2. .{کانال روشنگری} ⚫@roshangari_114
فرقه عجیبِ صوفیان « بكتاشيه » 🔻 قسمت (سوم) 3️⃣ 🔻اعتقادات فرقه بکتاشیه 🔷 محققان زادگاه بكتاش را نيشابور مى دانند، و عقايد اين فرقه را شبيه عقايد قزلباشيه و على اللهيان دانسته اند. 🔶 بکتاشیه در رفتار شبيه غلاه شيعه هستند. سران سقيفه را لعن مى كنند و به امامت دوازده امام شيعه مخصوصا امام صادق اعتقاد و احترام زياد دارند. 🔷 در عين حال شعائر مسيحى در ميان عقايدشان بسيار است. مهم ترين مشخصه مسيحى اعتقاد به تثليث است كه اين فرقه نيز به آن روى آورده است: «الله»، «محمد»، «على»تثليث اين فرقه است. 🔶 اين فرقه به پيروى از عيسويان «عشاى ربانى»را انجام مى دهند و بر سر سفره شراب و نان و پنير مى گذارند و در خدمت شيخ خود كه او را بابا مى گويند، به گناهان اعتراف و اقرار مى كنند و از او طلب آمرزش مى نمايند. 🔷 «شرب خمر» نزد ايشان حرمتى ندارد و به اسرار اعداد و حروف عقيده دارند. اين فرقه «فضل الله استرآبادى»را گرامى مى دارند و كتاب «جاويدان نامه»وى را محترم مى شمرند. اين كتاب را به فارسى «عشق نامه»و به تركى «فرشته اوغلى»گويند. 🔶 بکتاشیان خود را مسلمان و شیعه می‌دانند آنان به وحدانیت خدا، نبوت محمد(ص) و ولایت امام علی(ع) معتقدند. اما این سه را در تثلیثی شبیه به تثلیث مسیحی می‌نگرند. 🔷 در دیدگاه آنان، خدای متعال حقیقت مطلقی است که در وجود محمد(ص) و علی(ع) تجلی کرده است و این دو تجلی، خود با یکدیگر و با آن حقیقت مطلق یکی هستند. محمد(ص) و علی(ع) در ظاهر دو شخص و در باطن حقیقتی واحدند 🔶 در نگاه از زاویه‌ای دیگر؛ بکتاشیه بر این باورند که ذات بی‌تعین احدیت، نخست در نور محمدی(ص) تعین یافت اما در این نور محمدی(ع)، علی(ع) نیز به همان اندازه محمد(ص) ظهور و حضور دارد. 🔷 در دیدگاه آنان گرچه خداوند قرآن را بر پیامبر(ص) نازل کرد اما همانگونه که پیامبر(ص)، علی(ع) را باب علم دانسته است، در واقع بدون علی(ع) درک معارف و حقایق موجود در قرآن امکان ناپذیر است و به خاطر همین، علی(ع) آشکار کننده دین و مفسر آن به شمار می‌آید و در مرتبه‌ای حتی بالاتر از پیامبر(ص) قرار می‌گیرد. 🔶 بکتاشیان در بزرگداشت علی(ع) از این هم فراتر رفته‌اند و با استناد به کتابی منسوب به علی(ع) به نام خطبة البیان که گفته می‌شود بر اساس یکی از خطبه‌های آن حضرت نوشته شده و در بردارنده مضامینی غلو آمیز درباره اوست جایگاه منحصر به فرد علی(ع) را در هستی توجیه و تبیین می‌کنند.[ 🔷 بکتاشیان به دیگر امامان شیعه اثنی عشری نیز معتقدند و آنان را ائمه بر حق معصوم و جانشینان علی(ع) می‌دانند . 🔶 علاوه بر دوازده امام، به چهارده معصوم نیز اعتقاد دارند که با چهارده معصوم شیعه متفاوت است. اینان فرزندان صغیر ائمه دوازده گانه را که در کودکی درگذشته و مرتکب گناهی نشده‌اند معصوم می‎دانند. 🔷 به باور آنان، دوازده امام و چهارده معصوم همراه با فاطمه(س) و خدیجه(س) همه تجلیات گوناگون ذات الهی هستند و بر اساس عقاید حروفیان جمع آنان معادل ۲۸ حروف الفبای عربی است. 🔶 از دیدگاه بکتاشیان؛ گناه با توجه به وحدت وجود توجیه می‌شود که بر اساس آن همه عالم جزء تجلیات گوناگون و رنگ به رنگ حقیقت الهی نیست. جهان و هرچه در آن است تنها نمود آن حقیقت است و بهره‌ای از بود ندارند. 🔷 از این رو در چنین مجموعه آمیخته‌ای از نمودهای بی‌حقیقت، انسان و آنچه غالبا گناه تصور می‎شود، توهمی بیش نیست. 🔶 توهمی که بر اساس آن فرد ظاهر بین، عالم، خود و رابطه خود با علم و خداوند را حقیقتی می‌پندارد. حال آنکه در چشم اهل معرفت این تنها دریافتی بی‌حقیقت است. 🔷 گناه واقعی در حقیقتی پنداشتن نمود و غافل شدن از بود و در قائل شدن به دو وجود حقیقی یعنی خداوند و عالم است؛ و فلاح واقعی در از میان برداشتن پرده این توهم و دریافتن واقعیت نمودین عالم و حقیقت خداوند است. 🔶 به اعتقاد بکتاشیان به ویژه توده‌های آنان، روح پس از مرگ با توجه به شیوه زندگی، خلقیات و اعمال شخص بار دیگر با حلول در حیوانات یا موجودات دیگر، زندگانی در این عالم را از سر می‌گیرد. 🔷 این اعتقاد به تناسخ را شاید بتوان از بقایای عقاید بودایی و مانوی بازمانده در میان ترکمن‌های مهاجری دانست که از شرق به غرب آمدند و در آسیای صغیر سکنی گزیدند و بخش عمده‌ای از آنهان به بکتاشیان پیوستند. ♦️با این همه گروهی از بکتاشیه که باورهای اسلامی عمیق تری دارند، اعتقاد به تناسخ را رد کرده، درباره سرنوشت روح پس از مرگ عقایدی همانند دیگر مسلمانان دارند. ادامه دارد....🔻🔻 {کانال روشنگری} ⚫@roshangari_114
فرقه عجیبِ صوفیان « بكتاشيه » 🔻 قسمت (پایانی) 5️⃣ 🔻عدم التزام به شریعت در فرقه بکتاشیه 🔷 غالب منابع تحقیق درباره بکتاشیان به عدم التزام آنان به احکام شریعت و ترک نمازهای یومیه روزه رمضان و سایر عبادات، اشاره کرده‌اند. ♦️ این امر، یکی از وجوه اختلاف این طریقه با شیعه اثنی عشری است. 🔷 البته وجود ارکان نامه هایی مثل «‌شرعیات بکتاشی‌» نوشته نجیب عاصم (د۱۳۵۴ق/۱۹۳۵م) که بر ادای فرایض و پایبندی به قوانین شرعی شیعه تاکید دارند، خود شاهد آن است که همواره اقلیتی پیرو شریعت نیز در این طریقه وجود داشته است. 🔻 دعا در فرقه بکتاشیه 🔷 در این طریقه ادعیه و اذکاری به نام‌های «‌گلبانگ‌» و «‌ترجمان‌» نیز وجود دارد که مریدان، آنها را می‌آموزند و در اوقات مشخصی از روز می‌خوانند. 🔻 ادبیات در فرقه بکتاشیه 🔷 ادبیات بکتاشیه مشتمل بر آثاری منثور و منظوم است که در این مجموعه نظم جایگاهی والاتر از نثر دارد. بکتاشیه نیز چون مولویه، آراء و آثار و عقاید خود را با شعر، موسیقی و سماع بکتاشی بیان داشته‌اند. 🔶 اشعار آنها که به «‌نَفَس‌» و «‌دوریه‌» مشهور است با وزن هجایی و به زبان ترکی است. بکتاشیان در این اشعار خواسته‌های خود را به بیان ساده و عامیانه بیان کرده‌اند. 🔻تاریخ ادبیات در فرقه بکتاشیه 🔷 تاریخ ادبیات بکتاشیه از قرن هشتم هجری/۱۴م با سعید امره آغاز شده، در قرن ۸ و ۹ق و ۱۵م با ظهور شاعر توانایی چون قایقوسوز ابدال تحول نوینی یافت، قایقوسوز ابدال در شعر و نثر بکتاشی جایگاه برجسته دارد. 🔶 یونس امره که مضامین اشعار او به زبان ترکی آناتولی شاهدی بر بکتاشی بودن اوست با سرودن معنوی‌ترین اشعار همراه با احساسات عمیق دینی و خلوص آشکار، ادبیات بکتاشی را به اوج رسانید. 🔷 گرچه بعد از یونس امره شاعران بسیاری در زمینه ادبیات بکتاشی شعر سروده‌اند اما اشعار آنان تکرار مضامین اشعار گذشتگان است. 🔶 در ادبیات و اشعار بکتاشی از موضوعاتی چون محبت اهل بیت(ع)، تقدیس دوازده امام، تولی و تبری، علاقه افراط آمیز به علی(ع) و‌گاه به الوهیت رسانیدن آن حضرت سخن رفته است. ♦️ همچنین مراثی امام حسین(ع) و فاجعه کربلا، اشعاری در مدح حاجی بکتاش و بزرگان طریقت علوی ـ بکتاشی و مناقب آنان، شعرهایی درباره البسه و آیین‌ها و‌گاه عقاید حروفیه، قلندریه، حیدریه، باباییه و نیز آراء ابن عربی و جلال‌الدین مولوی در آثار ادلی بکتاشیه یافت می‌شود. 🔻منابع: آژند، یعقوب، حروفیه در تاریخ، تهران، ۱۳۶۹. ابن بطوطه، رحلة، بیروت، ۱۹۶۴م. اصفهانیان، داوود، سیری در افکار بکتاشیه، ارمغان، ۱۳۵۵ش. شماره ۱. حکمت، علی اصغر، تعلیقات بر تاریخ ادبی ایران (از سعدی تا جامی) ادوارد براون، تهران، ۱۳۵۷ش. شیبی، کامل مصطفی، الصلة بین التصوف و التشیع، بیروت، ۱۴۰۲ق/۱۹۸۲م. کوپریلی، محمد فواد، ریشه‌های افسانه‌های مربوط به بکتاش ولی، ترجمه محمدتقی امامی، گستره تاریخ و ادبیات، تهران، ۱۳۶۴ش. گولپینارلی، عبدالباقی، تصوف در یکصد پرسش و پاسخ، ترجمه توفیق هاشم پور سبحانی، تهران، نشر دریا. گولپینارلی، عبدالباقی، مولانا جلال الدین، ترجمه توفیق هشام پور سبحانی، تهران، ۱۳۶۳ش. هاشم پور سبحانی، توفیق و قاسم انصاری، حاجی بکتاش ولی و طریقت بکتاشیه، نشریه دانشکده ادبیات و علوم انسانی، تبریز، ۱۳۵۵ش، شماره ۱۲۰. {کانال روشنگری} ⚫@roshangari_114