eitaa logo
کانال روشنگری‌🇵🇸
19.3هزار دنبال‌کننده
14.3هزار عکس
13.5هزار ویدیو
71 فایل
🔶پاسخ شبهات(اعتقادی-تاریخی-سیاسی) 🔶تحلیلهای ضروری روز 🔶روشنگرانه ها پیج انگلیسی: @Enlightenment40 عربی: @altanwir40 عبری: @modeut40 اینستا instagram.com/roshangarii5 سروش Sapp.ir/roshangarii توییتر twitter.com/tanvire12 نظرات: @Smkomail کپی آزاد
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎬منابع #شیعه و #سنی درباره #معجزه #ولادت حضرت #علی(ع) در #کعبه چه میگویند؟ 💠چرا شبکه های #وهابی آشکارترین حقایق را انکار میکنند؟ 🔵پاسخ شبهات #وهابیت #حضرت_علی #امام_علی #اهلسنت #متواتر حتما ببینید👌 👉 @roshangarii 🌹
🌺🍃 به به.. این شعر زیبای در وصف امیرمومنان (ع) آدم رو مست میکند.. بلند بخون تا مست بشی😍😉 تا صورت پیوند جهان بود، علی بود تا نقش زمین بود و زمان بود، علی بود شاهی که ولی بود و وصی بود، علی بود سلطان سخا و کرم و جود، علی بود هم آدم و هم شیث هم ایوب و هم ادریس هم یوسف و هم یونس وهم هود، علی بود هم موسی و هم عیسی و هم خضر و هم الیاس هم صالح پیغمبر و داوود، علی بود در ظلمت ظلمات به سرچشمه حیوان هم مرشد و هم راهبر خضر، علی بود داود که میساخت زره با سر انگشت استاد زره ساز به داود، علی بود مسجود ملایک که شد آدم ز علی شد در قبله محمد بد و مقصود، علی بود آن عابد سجاد که خاک درش از قدر بر کنگره عرش بیفزود، علی بود هم اول هم آخر و هم ظاهر و باطن هم عابد و هم معبد و معبود، علی بود وجهی که بیان کرد خداوند در الحمد آن وجه بیان کرد و بفرمود، علی بود عیسی به وجود آمد و فی الحال سخن گفت آن نطق و فصاحت که در او بود، علی بود آن لحمک لحمی بشنو تا که بدانی آن یار که او نفس نبی بود، علی بود موسی و عصا و ید بیضا و نبوت در مصر به فرعون که بنمود، علی بود چندانکه در آفاق نظر کردم و دیدم از روی یقین در همه موجود، علی بود خاتم که در انگشت سلیمان نبی بود آن نور خدایی که بر او بود، علی بود آن شاه سرافراز که‌اندر شب معراج با احمد مختار یکی بود، علی بود سر ّ دو جهان پرتوی انوار الهی از عرش به فرش آمد و بنمود، علی بود آنجا که جوی شرک نماید به حقیقت آن عارف و آن عابد و معبود، علی بود جبریل که آمد زبر خالق بی‌چون در پیش محمد شد و مقصود، علی بود آنجا که جوی شرک بود در ره توحید می‌دان که یکی بود که بنمود، علی بود محمود نبودند مر آنها که ندیدند کاندر ره دین احمد و محمود، علی بود آن معنی قرآن که خدا در همه قرآن کردش صفت عصمت و بستود، علی بود این کفر نباشد، سخن کفر نه اینست تا هست علی باشد و تا بود، علی بود آن قلعه گشایی که در قلعهء خیبر برکند به یک حمله و بگشود، علی بود آن شاه سرافراز که‌اندر ره اسلام تا کار نشد راست نیاسود، علی بود آن شیر دلاور که برای طمع نفس بر خوان جهان پنجه نیالود، علی بود هارون ولایت ز پس موسی عمران بالله که علی بود علی بود علی بود این یک دو سه بیتی که بگفتم به معما حقا که مراد من و مقصود، علی بود سرّ دو جهان جمله ز پیدا و ز پنهان شمس الحق تبریز که بنمود، علی بود 🌸ولادت امیرمومنان، مولای متقیان بر همگی مبارک🌸 👉 @roshangarii 🌹
🌺🍃 به به.. این شعر زیبای #مولانا در وصف امیرمومنان #علی(ع) آدمو مست میکند.. بلند بخون تا مست بشی😍😉 👉 @roshangarii 🌹
🌺🌸 #روز_پدر و #روز_مرد به یاد #پدر_ایران.. تکیه گاه ملت #ایران.. که با شهادت #شهید_سلیمانی درد یتیمی را همگی چشیدیم.. سلام #پدر.. سلام مردترین #مرد.. سلام اسوه ای که عطر یاران #امام_علی (ع) از تو به مشام می رسید.. جایت خالی است.. و قلبهای آتش گرفته ما همچنان منتظر #انتقام تو.. خود به یاری مان بیا ای روح زنده💚 👉 @roshangarii 🚩
🔵متأسفانه آمار #کرونا در استان #مازندران به شکل فجیعی بالا رفته.. چطور باید به مردم باشعور! #تهران گفت در خانه بنشینند و فاجعه نسازند؟ #قم #تهران #گیلان #ویروس_کرونا #خبر #خبر_فوری #فاجعه #رشت #ساری #شمال #سفر_نروید #فرهنگ #فرهنگسازی 👉 @roshangarii 🚩
هدایت شده از کانال روشنگری‌🇵🇸
🔸 میپرسد چرا #شیعه علی(ع) هستی؟! چرا #مقدسات و اسوه تو حضرت #علی (ع) است؟! 🔹میگویم: کجای عالم چنین شخصی سراغ داری؟👆بگو تا شیعه اش شوم! #اسطوره #جوانمرد #عادل #رئوف #حیا #ایران #اسلام #اسوه #انسان #مرد #عمروعاص #معاویه #اسیر #فقیر #روز_مرد #پدر #حضرت_علی #امام_علی 👉 @roshangarii 🌹
🔴 کثیف و دیگر سگهای ای و علیه به بهانه به راستی چرا هیچ حرفی درباره آمار مبتلایان و افراد شده در آمریکا و اسرائیل نمیزنن؟ چرا میکنن؟ هزاران پرواز به اسرائیل لغو شده.. چرا و و و.. فقط مردم منطقه و جهان را از ایران میترسونن؟ تا کی قراره این شبکه های کثیف به و ادامه بدن؟! 👉 @roshangarii 🚩
✍️ 💠 در انتظار آغاز عملیات ۱۵ روز گذشت و خبری جز خمپاره‌های نبود که هرازگاهی اطراف شهر را می‌کوبیدند. خانه و باغ عمو نزدیک به خطوط درگیری شمال شهر بود و رگبار گلوله‌های داعش را به‌وضوح می‌شنیدیم. دیگر حیدر هم کمتر تماس می‌گرفت که درگیر آموزش‌های نظامی برای مبارزه بود و من تنها با رؤیای شکستن و دیدار دوباره‌اش دلخوش بودم. 💠 تا اولین افطار چند دقیقه بیشتر نمانده بود و وقتی خواستم چای دم کنم دیدم دیگر آب زیادی در دبه کنار آشپزخانه نمانده است. تأسیسات آب در سلیمان‌بیک بود و از روزی که داعش این منطقه را اشغال کرد، در لوله‌ها نفت و روغن ریخت تا آب را به روی مردم آمرلی ببندد. در این چند روز همه ذخیره آب خانه همین چند دبه بود و حالا به اندازه یک لیوان آب باقی مانده بود که دلم نیامد برای چای استفاده کنم. 💠 شرایط سخت محاصره و جیره‌بندی آب و غذا، شیر حلیه را کم کرده و برای سیر کردن یوسف مجبور بود شیرخشک درست کند. باید برای به نان و شیره توت قناعت می‌کردیم و آب را برای طفل خانه نگه می‌داشتم که کتری را سر جایش گذاشتم و ساکت از آشپزخانه بیرون آمدم. اما با این آب هم نهایتاً می‌توانستیم امشب گریه‌های یوسف را ساکت کنیم و از فردا که دیگر شیر حلیه خشک می‌شد، باید چه می‌کردیم؟ 💠 زن‌عمو هم از ذخیره آب خانه خبر داشت و از نگاه غمگینم حرف دلم را خواند که ساکت سر به زیر انداخت. عمو می‌خواند و زیرچشمی حواسش به ما بود که امشب برای چیدن سفره افطار معطل مانده‌ایم و دیدم اشک از چشمانش روی صفحه قرآن چکید. در گرمای ۴۵ درجه تابستان، زینب از ضعف روزه‌داری و تشنگی دراز کشیده بود و زهرا با سینی بادش می‌زد که چند روزی می‌شد با انفجار دکل‌های برق، از کولر و پنکه هم خبری نبود. شارژ موبایلم هم رو به اتمام بود و اگر خاموش می‌شد دیگر از حال حیدرم هم بی‌خبر می‌ماندم. 💠 یوسف از شدت گرما بی‌تاب شده و حلیه نمی‌توانست آرامَش کند که خودش هم به گریه افتاد. خوب می‌فهمیدم گریه حلیه فقط از بی‌قراری یوسف نیست؛ چهار روز بود عباس به خانه نیامده و در شمالی شهر در برابر داعشی‌ها می‌جنگید و احتمالاً دلشوره عباس طاقتش را تمام کرده بود. زن‌عمو اشاره کرد یوسف را به او بدهد تا آرمَش کند و هنوز حلیه از جا بلنده نشده، خانه طوری لرزید که حلیه سر جایش کوبیده شد. 💠 زن‌عمو نیم‌خیز شد و زهرا تا پشت پنجره دوید که فریاد عمو میخکوبش کرد :«نرو پشت پنجره! دارن با می‌زنن!» کلام عمو تمام نشده، مثل اینکه آسمان به زمین کوبیده شده باشد، همه جا سیاه شد و شیشه‌های در و پنجره در هم شکست. من همانجا در پاشنه در آشپزخانه زمین خوردم و عمو به سمت دخترها دوید که خرده‌های شیشه روی سر و صورت‌شان پاشیده بود. 💠 زن‌عمو سر جایش خشکش زده بود و حلیه را دیدم که روی یوسف خیمه زده تا آسیبی نبیند. زینب و زهرا از ترس به فرش چسبیده و عمو هر چه می‌کرد نمی‌توانست از پنجره دورشان کند. حلیه از ترس می‌لرزید، یوسف یک نفس جیغ می‌کشید و تا خواستم به کمک‌شان بروم غرّش بعدی، پرده گوشم را پاره کرد. خمپاره سوم درست در حیاط فرود آمد و از پنجره‌های بدون شیشه، طوفانی از خاک خانه را پُر کرد. 💠 در تاریکی لحظات نزدیک مغرب، چشمانم جز خاک و خاکستر چیزی نمی‌دید و تنها گریه‌های وحشتزده یوسف را می‌شنیدم. هر دو دستم را کف زمین عصا کردم و به سختی از جا بلند شدم، به چشمانم دست می‌کشیدم اما حتی با نشستن گرد و خاک در تاریکی اتاقی که چراغی روشن نبود، چیزی نمی‌دیدم که نجوای نگران عمو را شنیدم :«حالتون خوبه؟» 💠 به گمانم چشمان او هم چیزی نمی‌دید و با دلواپسی دنبال ما می‌گشت. روی کابینت دست کشیدم تا گوشی را پیدا کردم و همین که نور انداختم، دیدم زینب و زهرا همانجا پای پنجره در آغوش هم پنهان شده و هنوز از ترس می‌لرزند. پیش از آنکه نور را سمت زن‌عمو بگیرم، با لحنی لرزان زمزمه کرد :«من خوبم، ببین حلیه چطوره!» 💠 ضجه‌های یوسف و سکوت محض حلیه در این تاریکی همه را جان به لب کرده بود؛ می‌ترسیدم عباس از دست‌مان رفته باشد که حتی جرأت نمی‌کردم نور را سمتش بگیرم. عمو پشت سر هم صدایش می‌کرد و من در شعاع نور دنبالش می‌گشتم که خمپاره بعدی در کوچه منفجر شد. وحشت بی‌خبری از حال حلیه با این انفجار، در و دیوار دلم را در هم کوبید و شیشه جیغم در گلو شکست... ✍️نویسنده: ✍️ کانال @dastanhaye_mamnooe
🔶 #پدر عزیز! #مادر عزیز! #بچه_داری فقط پول آوردن توی خونه و تبلت و گوشی دادن و زبان فرستادن #بچه نیست.. باید دنیاشو تمیز نگه دارید.. نگذارید روح لطیف و #انسانی #کودک تون آغشته به پلیدی ها و زشتی ها بشه نگذارید به هر #آهنگ و #تصویر و #فیلم و #بازی خو بگیره.. نگذارید به دیدن تصاویر ناپاک عادت کنه.. نگذارید دنیای کوچیک و زیباشون کثیف بشه وقتی آهنگ #ساسی_مانکن و امثال این حروم لقمه #سعودی از ماشین یا خونه تون بلنده، نشون نمیده شما یه آدم #شاد هستید، نشون میده متاسفانه #بیفرهنگ و بی عقل هستید.. و هیچ اهمیتی به تربیت بچه تون و روح خودتون قائل نیستید.. بیاید #فرهنگسازی کنیم.. #شادی شنیدن هر آهنگ و محتوایی و #رقصیدن باهاش نیست.. شادی روزبروز خوبتر شدن و پاک تر شدنه #پویا #خوانندگان_لس_آنجلسی #ملیجکهای_سعودی #خوانندگان_بدون_شرف #موسیقی 👉 @roshangarii 🚩
💢دیگر هرگز اجازه نخواهم داد صدای #رقاصان_شیطان روح پاک و #انسانی ام را آلوده کند! من یک #ایرانی ام #بیزارم_از_وطنفروش من یک #انسانم بیزارم از عربده شیطان #ابی #داریوش #اندی #لیلا_فروهر #ساسی #ساسی_مانکن #موسیقی_شیطانی #آرش #ازگل #آشغال #وطنفروش #خوانندگان_وطنفروش #خوانندگان_شیطانی #ملیجک #ملیجکهای_سعودی #جنایتکار #یمن #مدافعان_حرم #داعش #موسیقی #موسیقی_شیطانی #خواننده #عربستان #خوانندگان_بدون_شرف #بیشرف 👉 @roshangarii 🚩
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🌺💚خوش به حال هر کسی که این روزا تو ایوون طلات مشرفه دعای فاطمه (س) پشت سرشه دست هر کسی که در نجفه حی علی خیرالعمل یعنی ولای مرتضی روزی عالم میرسه از ولای مرتضی💚🌺 یا #امیرالمومنین، شیعیان، ایرانیان قرنهاست تو را #پدر خود میدانند.. یا ابانا استغفرلنا .. ای پدر دست ما را بگیر🌺 💐🌷ولادت مولای متقیان، #حضرت_علی (ع) بر شما مبارک🌷💐 #علی (ع) #امام_علی (ع) #مداحی #محمدحسین_پویانفر #مولودی 👉 @roshangarii 🚩
هدایت شده از کانال روشنگری‌🇵🇸
🔶 چرا #اجداد ما #ایرانیان از آئین #زرتشتی روی گرداندند و #مسلمان شدند؟👆 یکی از دلایل👆 برخلاف شایعات #فضای_مجازی، ما نه با زور و #شمشیر که بخاطر آسان و فطری بودن #اسلام مسلمان شدیم #جامعه_طبقاتی #ظلم #زرتشتی #ساسانی #فتح_ایران #ایران_باستان #ایران #اسلام #برابری #عرب #عجم #آریایی #اهورامزدا #زردشتی #تمدن #ایرانی #اعراب #حمله_اعراب #تاریخ #تاریخ_ایران #حق_تحصیل #مزدک #مانی 👉 @roshangarii 🌹
هدایت شده از کانال روشنگری‌🇵🇸
🔶 چرا اغلب #ایرانیان #شیعه و پیرو مکتب اهلبیت(ع) شدند؟ نه #سنی 👆 یکی از دلایل👆 🔶چرا #ایرانی ها عاشق #حضرت_علی (ع) هستند؟ 🔶چرا در ایران انقدر #امامزاده وجود دارد؟👆 #جامعه_طبقاتی #ظلم #زرتشتی #عدالت #فتح_ایران #ایران_باستان #ایران #اسلام #برابری #عرب #عمر #اهل_سنت #زردشتی #اعراب #سلمان_فارسی #عثمان #عمربن_خطاب #عجم #آریایی #ورزش_باستانی #امام_علی #شاه_مردان #ورزش #تاریخ منابع بصورت لینک فشرده در پایین پوستر 👉 @roshangarii 🌹
🔶چه خوبه این روزا با هم #مهربون تر باشیم. مهربونی خیلییییی خوبه🥰😍 #مستاجر #صاحبخونه #صاحبخانه #عید #عیدی #اجاره #مهربان #مهربانی #انرژی_مثبت #نیکی #عمل_صالح #پول #کرونا #پول_پرستی #فرهنگ_اسلامی #فرهنگ_آمریکایی #لیبرال #تربیت #فرهنگ 👉 @roshangarii 🌹
هدایت شده از  محمد عبدالهی
یعنی به جای بستن راه احتکار و قاچاق میلیون ها و اقلام بهداشتی، دستور واردات را صادر کنی! https://twitter.com/AbdollahyM ☑️ @abdollahy_moh
هدایت شده از  محمد عبدالهی
یک پیشنهاد به قوه قضائیه: محتکرین و ،به عنوان بخشی از مجازات و قبل از اجرای احکام سنگین تر به مدت سه ماه بالاجبار در بیمارستان های درمانی به عنوان نیروی خدماتی بخش های عفونی به کار گرفته شوند. https://twitter.com/AbdollahyM ☑️ @abdollahy_moh
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔴 #شیعیان اهل بیت یا پیروان #شیطان بزرگ؟! 🔸چهره واقعی برخی افرادی که به اسم #تشیع این روزها #ضریح لیس میزنن را بشناسید👆 پیشاپیش از توهین ها و فحاشی این جماعت #شیعه_انگلیسی عذرخواهی میکنیم😞 #شیعه_اسرائیلی #رهبر #فرقه_شیرازی #شیعه_قلابی #شیعه #اسرائیلی #شیعه_اسرائیلی #مزدور #ضریح_لیس #ضریح_لیسی #متحجر 👉 @roshangarii 🚩
🔺 #شایعات_کرونایی فردی که فیلمش داره به اسم رئیس #نظام_پزشکی_کاشان پخش میشه یه پناهنده #سلطنت_طلب توی #سوئد هست که از اونجا برای ما آمار‌ #مرگ و‌ میر تو #ایران رو اعلام میکنه!! و به مردم و مسئولین #فحاشی میکنه. 😐 چقدر جالبه تو #آمریکا اعلام هر خبری درباره #کرونا توسط مسئولان هم ممنوع شده.. اما برای ایران هر چلغوزی شده منبع خبری!😐 #شایعه #دروغ #نظام_پزشکی #وزارت_بهداشت #دروغگو #بی_بی_سی #منوتو #اخبار_کرونا #خبر #خبر_فوری #طنز #اسکول #دکتر #کاشان #قم #گیلان #مازندران #تهران 👉 @roshangarii 🚩
افشاگری تکان دهنده شاهدخت #سعودی از جنایات خاندان #سلطنتی #آل_سعود! #آمیرا؛ #شاهزاده سعودی در مصاحبه با روزنامه #لوموند فرانسه گفت: اعضای خاندان سلطنتی به #تجارت_کودکان کشورهایی چون سومالی، فیلیپین جیبوتی و.. می پردازند! آنها شهر #جده را به بازار برده فروشی تبدیل کرده و #دختران کوچک را در جشنهای #جنسی و مملو از الکل و مواد، مورد #تجاوز قرار می دهند! بفرستید برای #آریایی های سعودی پرست👆 #خوانندگان_بدون_شرف #خواننده #مهرشاد_عقیلی #ابی #ساسی #داریوش #اندی #لیلا_فروهر #عربستان #ایران #خوانندگان_سعودی #ملیجکهای_سعودی #وطنفروش #جنایتکار #موسیقی #موسیقی_کثیف 👉 @roshangarii 🚩
🔺 بنظرتون چرا #بی_بی_سی برای #انتخابات رژیم #صهیونیستی و #فرانسه و #کرونا ی اونجا نگران نمیشه؟🤔 🔺 بنظرتون چرا بی بی سی به ملکه #انگلستان نمیگه پروازها از #چین و #کره_جنوبی و #ایتالیا رو لغو کنه؟ هنوز پرواز دارن😐 چرا فقط برای #ایران انقدر رو اعصاب میرن؟! #منوتو #ایران_اینترنشنال #انگلیس #ایرانی #جنگ_روانی #جنگ_رسانه #BBC #صدای_آمریکا #ویروس_کرونا #اخبار_کرونا #خبر #اسرائیل #یورونیوز #دویچه_وله #فشار_روانی #تخریب_روحیه #انرژی_منفی #ناامیدی #تحقیر 👉 @roshangarii 🚩
🔺 #سخن_بزرگان #سخن_حقیران روزی این #مرد حقیر بر ما حکومت میکرد👆 #شاه #محمدرضاشاه #پهلوی #فرح_پهلوی #رضا_پهلوی #شاهنشاه #زن #روز_زن #روز_جهانی_زن #روز_مرد #روز_پدر #مادر #انسان #ایران #آریایی #مقام_زن #زن_ستیزی #فمینیسم #مسیح_علینژاد #اوریانا_فالاچی #سلبریتی #بازیگران #هنرمندان 👉 @roshangarii 🚩
✍️ 💠 در فضای تاریک و خاکی اتاق و با نور اندک موبایل، بلاخره حلیه را دیدم که با صورت روی زمین افتاده و یوسف زیر بدنش مانده بود. دیگر گریه‌های یوسف هم بی‌رمق شده و به‌نظرم نفسش بند آمده بود که موبایل از دستم افتاد و وحشتزده به سمت‌شان دویدم. 💠 زن‌عمو توان نداشت از جا بلند شود و چهار دست و پا به سمت حلیه می‌رفت. من زودتر رسیدم و همین که سر و شانه حلیه را از زمین بلند کردم زن‌عمو یوسف را از زیر بدنش بیرون کشید. چشمان حلیه بسته و نفس‌های یوسف به شماره افتاده بود و من نمی‌دانستم چه کنم. زن‌عمو میان گریه (سلام‌الله‌علیها) را صدا می‌زد و با بی‌قراری یوسف را تکان می‌داد تا بلاخره نفسش برگشت، اما حلیه همچنان بی‌هوش بود که نفس من برنمی‌گشت. 💠 زهرا نور گوشی را رو به حلیه نگه داشته بود و زینب می‌ترسید جلو بیاید. با هر دو دست شانه‌های حلیه را گرفته بودم و با گریه التماسش می‌کردم تا چشمانش را باز کند. صدای عمو می‌لرزید و با همان لحن لرزانش به من دلداری می‌داد :«نترس! یه مشت بزن به صورتش به حال میاد.» ولی آبی در خانه نبود که همین حرف عمو شد و ناله زن‌عمو را به بلند کرد. 💠 در میان سرسام مسلسل‌ها و طوفان توپخانه‌ای که بی‌امان شهر را می‌کوبید، آوای مغرب در آسمان پیچید و اولین روزه‌مان را با خاک و خمپاره افطار کردیم. نمی‌دانم چقدر طول کشید و ما چقدر بال بال زدیم تا بلاخره حلیه به حال آمد و پیش از هر حرفی سراغ یوسف را گرفت. 💠 هنوز نفسش به درستی بالا نیامده، دلش بی‌تاب طفلش بود و همین که یوسف را در آغوش کشید، دیدم از گوشه چشمانش باران می‌بارد و زیر لب به فدای یوسف می‌رود. عمو همه را گوشه آشپزخانه جمع کرد تا از شیشه و پنجره و موج دور باشیم، اما آتش‌بازی تازه شروع شده بود که رگبار گلوله هم به صدای خمپاره‌ها اضافه شد و تن‌مان را بیشتر می‌لرزاند. 💠 در این دو هفته هرازگاهی صدای انفجاری را می‌شنیدیم، اما امشب قیامت شده بود که بی‌وقفه تمام شهر را می‌کوبیدند. بعد از یک روز آن‌هم با سحری مختصری که حلیه خورده بود، شیرش خشک شده و با همان اندک آبی که مانده بود برای یوسف شیرخشک درست کردم. 💠 همین امروز زن‌عمو با آخرین ذخیره‌های آرد، نان پخته و افطار و سحری‌مان نان و شیره توت بود که عمو مدام با یک لقمه نان بازی می‌کرد تا سهم ما دخترها بیشتر شود. زن‌عمو هم ناخوشی ناشی از وحشت را بهانه کرد تا چیزی نخورَد و سهم نانش را برای حلیه گذاشت. اما گلوی من پیش عباس بود که نمی‌دانستم آبی برای دارد یا امشب هم با لب خشک سپری می‌کند. 💠 اصلاً با این باران آتشی که از سمت بر سر شهر می‌پاشید، در خاکریزها چه‌خبر بود و می‌ترسیدم امشب با گلویش روزه را افطار کند! از شارژ موبایلم چیزی نمانده و به خدا التماس می‌کردم تا خاموش نشده حیدر تماس بگیرد تا اینهمه وحشت را با قسمت کنم و قسمت نبود که پس از چند لحظه گوشی خاموش شد. 💠 آخرین گوشی خانه، گوشی من بود که این چند روز در مصرف باتری قناعت کرده بودم بلکه فرصت هم‌صحبتی‌ام با حیدر بیشتر شود که آن هم تمام شد و خانه در تاریکی محض فرو رفت. حالا دیگر نه از عباس خبری داشتیم و نه از حیدر که ما زن‌ها هر یک گوشه‌ای کِز کرده و بی‌صدا گریه می‌کردیم. 💠 در تاریکی خانه‌ای که از خاک پر شده بود، تعداد راکت‌ها و خمپاره‌هایی که شهر را می‌لرزاند از دست‌مان رفته و نمی‌دانستیم بعدی در کوچه است یا روی سر ما! عمو با صدای بلند سوره‌های کوتاه را می‌خواند، زن‌عمو با هر انفجار (روحی‌فداه) را صدا می‌زد و به‌جای نغمه مناجات ، با همین موج انفجار و کولاک گلوله نیت روزه ماه مبارک کردیم. 💠 آفتاب که بالا آمد تازه دیدیم خانه و حیاط زیر و رو شده است؛ پرده‌های زیبای خانه پاره شده و همه فرش از خرده‌های شیشه پوشیده شده بود. چند شاخه از درختان توت شکسته، کف حیاط از تکه های آجر و شیشه و شاخه پُر شده و همچنان ستون‌های دود از شهر بالا می‌رفت. 💠 تا ظهر هر لحظه هوا گرم‌تر می‌شد و تنور داغ‌تر و ما نه وسیله‌ای برای خنک کردن داشتیم و نه پناهی از حملات داعش. آتش داعشی‌ها طوری روی شهر بود که حلیه از دیدار عباس ناامید شد و من از وصال حیدر! می‌دانستم سدّ شکسته و داعش به شهر هجوم آورده است، اما نمی‌دانستم داغ عباس و ندیدن حیدر سخت‌تر است یا مصیبت ... ✍️نویسنده: ✍️ کانال @dastanhaye_mamnooe