eitaa logo
رسانه روح‌ الله
153 دنبال‌کننده
74 عکس
53 ویدیو
1 فایل
اگر حرفم دلنشین است غریبه نیستم من تو ام «سید روح الله موسوی» دانش آموخته حوزه علمیهٔ قم دکترای فلسفه دانشگاه تهران مدرس دانشگاه، محقق و مؤلف دین، فلسفه، هنر و رسانه ارتباط با مدیر : @S_Rouh
مشاهده در ایتا
دانلود
رأی من... رأی من مخفی است رأی من مخفی است فقط می‌گویم رأی من به کسی است که تلاش و غیرت هم نمی‌رسد به پایش... ... به پای جانبازش😉 سید روح‌الله موسوی رسانهٔ روح‌الله https://eitaa.com/joinchat/2242904287Cc9ca8d6a95
آقا سید مرتضی! سلام ما را هم برسان... ✨همین اواخر که بیماری برادر عزیزم آقا سیدمرتضی موسوی شدت یافته بود می‌گفت: در حالتی بین خواب و بیداری، حضرت صدیقهٔ طاهره فاطمه زهرا (سلام الله علیها) و کریمهٔ اهل بیت حضرت فاطمه معصومه (سلام الله علیها) را در برابر خود مشاهده نمودم و دیدم حضرت معصومه (س) مطلبی را آهسته به حضرت زهرا (س) فرمودند، آنگاه حضرت فاطمه (س) مهربانانه به من رو نمودند و لبخند زدند... اما نکته جالب این است که بعد از ارتحال آقا سید مرتضی از طرف یکی از اقوام معتمد و بزرگوار که در کسوت روحانیت هستند و در سفر حج بودند این پیام را از مکه مکرمه دریافت داشتیم: «بعد از إحرام در مسجد تنعیم و بجا آوردن عمره مفرده به نیابت از سید مرتضی، شب ایشان را در خواب دیدم، البته خیلی کوتاه، آقا سید مرتضی خیلی هم سرحال بودند، از ایشان سؤال کردم: موقع فوت و جان دادن اذیت نشدید آقا؟ ایشان گفتند: نه، اصلا، خیلی راحت بود، چندین مرتبه حضرت زهرا سلام الله علیها تشریف آوردند». آقا مرتضی جان! خوشا به حالت! به مادرمان حضرت زهرا سلام الله علیها سلام برسان و بگو که هوای ما را هم داشته باشند‌. بگو که ما هم با همهٔ روسیاهی خیلی دوستشان داریم.😭 سید روح‌الله موسوی رسانهٔ روح الله https://eitaa.com/joinchat/2242904287Cc9ca8d6a95
🐍ماری که تسلیم شجاعت سیدمرتضی شد! ✨«پرتوی از ویژگی‌های اخلاقی وشخصیتی حجت الاسلام والمسلمین دکتر سید مرتضی موسوی (ره)»✨ 💥تابستان بود و به همراه برادرم مرحوم آقا سید مرتضی در باغ پدری مشغول جمع کردن علفهای هرز بودیم که ناگهان خشکم زد: ماری بزرگ، در فاصله ده-بیست سانتی متری از دست من بی حرکت زیر سایهٔ علفها کز کرده بود. از وحشت آب دهانم را قورت دادم و آرام از مار فاصله گرفتم و برادرم سید مرتضی را آهسته از موضوع با خبر کردم. برای کشتن مار نیاز به بیل داشتیم لذا آقا مرتضی رفت تا بیل همسایه باغ را بگیرد. در این حین با خودم فکر می کردم که چه طوری باید کار این مار را بسازیم؟ اگر به دسته بیل پیچید و بالا آمد چه؟ اگر پیش از ضربه ما به سمتمان جهید چه؟ اگر به سمتمان خیز برداشت و دنبالمان کرد چه؟ نگرانی‌ام دیری نپایید چون همسایه جا‌افتاده و با تجربه ما، بیل بر دوش از دور نمایان شد درحالی که آقا مرتضی هم دنبالش می آمد. با خودم گفتم: خوب! الحمدلله قاتل این مار خطرناک پیدا شد... اما همسایهٔ بزرگوار مار را که دید عوض آنکه جلو بیاید یک قدم عقب رفت. لحظاتی گذشت و همسایه این پا و آن پا می‌کرد و مار را می‌پایید، دیگر معلوم بود که آن جناب هم مرعوب هیبت مار شده است. سیدمرتضی که متوجه این وضعیت شده بود رو به همسایه کرد و گفت: حاج آقا! لطفا بیل را بدهید! همسایه بیل را داد و آقا مرتضی با این که نوجوانی بیش نبود بلافاصله و بی درنگ جلو رفت و بیل را بر مار کوبید. مار نگون بخت ناگهان شروع به جست و خیز کرد اما چیزی نگذشت که در مقابل چشمان بهت زدهٔ ما در برابر ضربه های پی در پی آقا مرتضی تسلیم و کارش ساخته شد. من در دلم شجاعت آقا مرتضی را تحسین کردم و به او آفرین گفتم. شجاعت آقا سید مرتضی در زمینه‌ها و عرصه‌ها و موقعیت‌ها مختلف به اشکال مختلف خود را نشان می‌داد. شجاعت در تصمیمهای سخت، شجاعت در نقد و نظر، شجاعت در پژوهش در عرصه‌های جدید، شجاعت در امر به معروف و نهی از منکر و... ایشان اگر یک گناه، ناهنجاری یا قصور و تقصیری می دید، بدون آنکه مرعوب اسم و رسم و مقام و منصب طرف قرار بگیرد البته با رعایت اخلاق و منطق تذکر می داد و فرقی بین شهروند و مسؤول نمی گذاشت و بارها در صحبتهایمان از تجربه های خودش نمونه می آورد که به فلان شهروند به خاطر ناهنجاری تذکر دادم، به فلان رسانه زنگ زدم و به خاطر فلان برنامه انتقاد کردم و فلان نکته را به فلان مسؤول گوشزد کردم و... این در حالی است که بسیاری از ما در از بین بردن مار گناه و ناهنجاری و شبهه این پا و آن پا و دل دل می کنیم تا فرصت از بین برود و روح و ایمان و ذهن افراد دچار گزش این مارها گردد. سید مرتضی برایم نقل می‌کرد که در اوائل طلبگی هنگامی که در بیمارستانی در مشهد بستری بود، پزشکی متخصص با جمعی از دانشجویان پزشکی وارد اتاق ایشان شدند. آن پزشک برای دانشجویان دربارهٔ یک موضوع پزشکی صحبت می‌کرد و در همین حین به دستاورد دانشمندان آمریکایی در آن موضوع اشاره نمود و سپس به طعنه گفت: حالا ما هی بگوییم «مرگ بر آمریکا»! سید مرتضی همانجا بی درنگ می‌گوید: آقای دکتر! ما که به علم آمریکا مرگ نمی گوییم، بلکه به ظلم آمریکا مرگ می‌گوییم... سید روح‌الله موسوی رسانهٔ روح الله https://eitaa.com/joinchat/2242904287Cc9ca8d6a95
شجاعت آقا سید مرتضی در زمینه‌ها و عرصه‌ها و موقعیت‌های مختلف به اشکال مختلف خود را نشان می‌داد. شجاعت در تصمیمهای سخت، شجاعت در نقد و نظر، شجاعت در پژوهش در عرصه‌های جدید، شجاعت در امر به معروف و نهی از منکر و... برشی از مقاله «🐍ماری که تسلیم شجاعت سید مرتضی شد». این مقاله را در رسانهٔ روح الله بخوانید. رسانهٔ روح الله https://eitaa.com/joinchat/2242904287Cc9ca8d6a95
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
کوفه با سنگ mp3.mp3
3.07M
شعر «کوفه و سنگ» سروده سید روح الله موسوی اجرا در هیأت علمدار حسین (ع)، قم. محرم ۱۳۸۵ رسانه روح الله https://eitaa.com/joinchat/2242904287Cc9ca8d6a95
چقدر این شعر قشنگه! جهان زیبا جهان زیبا جهان زیبا جهان زیباست جهان با حضرت زهرا جهان با حیدر کرار جهان پایان خوبی با حسین ابن علی دارد تو تنها گریه کن در روضه، باقی را به او بسپار سید حمیدرضا برقعی
این هم دیوانه کننده است! بگو چه شد که من اینقدر دوستت دارم؟ بگو محبت ما ریشه در ازل دارد غلامتان به من آموخت در میانهٔ خون که روسیاهی ما نیز راه حل دارد سیدحمیدرضا برقعی
👇این شعر مداحی امسالم هست که سرودهٔ خودم می باشد، به این امید که قابل استفاده برای دیگران هم باشد اینجا تقدیم می‌شود:
باسم رب الحسین (سینه زنی) مولای من حسین است حسین نور عین است ----- عقل تمام عالم دیوانه حسین است دلهای می پرستان مستانهٔ حسین است ای دل تو از دل او دلدادگی بیاموز از رسم و از مرامش آزادگی بیاموز مولای من حسین است حسین نور عین است ------ آباد با حسین است گر دل شود خرابش در مکتبش شود زن خورشید در حجابش مانند ساقیش باش از کام تشنه سیراب با ماه کربلا باش تا پر شوی ز مهتاب مولای من حسین است حسین نور عین است ---- در کربلا چو مولا خط و مدار عشق است شاگرد مکتب او آموزگار عشق است اینجا کلاس درس است دامان گاهواره استاد گشته حتی آن طفل شیرخواره جان بذل کردن اینجا زیباترین عمل شد وقتی برای قاسم احلی من العسل شد مولای من حسین است حسین نور عین است (زنجیرزنی) حسین جان، دلم را تو هستی امیر دلم نوحه خوانت به عشقت اسیر میان محبان مرا هم ببین اگر رو سیاهم تو دستم بگیر حسين أميري ونعم الأمير به حالم گواهی به قلبم خبیر به عشقت جوانم به سوگ تو پیر گنه آسمان دلم کرده شب بیا روشنم کن تو ماه منیر حسين أميري و نعم الأمير أیا خَفقُ قلبی حبیبی حسین قُتِلتَ بطفٍ الا نورُ عین طلعتَ علی الرمحِ بالمشرقین لقد هام قلبی لک یا امیر اميري حسين ونعم الأمير رسانه روح الله https://eitaa.com/joinchat/2242904287Cc9ca8d6a95
بعضی از عزیزان در خصوصی درخواست صوت و سبک این مداحی را داشتند، چشم، امتثال امر👇
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
سبک مداحی «مولای من حسین است» و زنجیرزنی «حسین أمیري...» رسانهٔ روح الله https://eitaa.com/joinchat/2242904287Cc9ca8d6a95
زندگی (1) کاش ساده، بی بهانه زندگی کنم دل رها ز آب و دانه زندگی کنم از خدا نخواستم که در زمین مثل سنگ، جاودانه زندگی کنم خواستم فقط همین دو روزه را مثل «لاله» عارفانه زندگی کنم حیف نیست مثل شاخه‌های‌خشک بی شکوفه، بی جوانه زندگی کنم؟ اهل خاک نیستم، من آسمانی ام کاش صاف و بی کرانه زندگی کنم سید روح‌الله موسوی (کاشمری) رسانهٔ روح الله https://eitaa.com/joinchat/2242904287Cc9ca8d6a95
این بیت رو بعد از بیت سوم اختصاصی برای اعضای گروه عرض می‌کنم که: ذرّه ام؟ بلی! ولی به سوی نور نور؟ نه! چرا منافقانه زندگی کنم؟
🏴 سیدمرتضی و مجلس روضهٔ دو نفره ✨سوز و گداز حسینی مرحوم حجت الاسلام والمسلمین دکتر سیدمرتضی موسوی در آینهٔ خاطره‌ای زیبا از زبان خواهرزادهٔ ایشان 🖋 یادم می‌آید دانش آموز دبیرستانی بودم و منزل ما در مشهد کوی پلیس، دو طبقه بود. آن ایام دایی جان آقا سید مرتضی هم جوانی حدود شانزده هفده ساله و در مشهد طلبه بودند. یکی از روزهایی که به نظرم از روزهای محرم یا صفر بود، دایی جان طبقه بالا مشغول نماز شد و من هم رفتم پشت سرشان نمازم را به ایشان اقتدا کردم. بعد از پایان نماز و تعقیبات آن، دایی جان مشغول خواندن روضه و ذکر مصیبت اهل بیت (علیهم السلام) شدند و گریه می‌کردند که من هم تحت تاثیر گریه‌های ایشان برای روضه به گریه افتاده بودم، شده بود یک مجلس روضه دو نفره. آن دل آماده و با صفا، و خلوص نیت دایی جان مجلس‌مان را گرم و گیرا کرده بود. به نظرم تا آن روز در هیچ مجلس روضه‌ای آن گونه گریه نکرده بودم. این روزها خیلی اشک می‌ریزم و دایی جانم را یاد می کنم ولی هنوز باور نمی کنم که بین ما نیستند، هر چند باور دارم که جای خیلی خیلی خوبی هستند که شاید در تصور هیچ کدام از ما هم نگنجد. باور دارم که در جمع اهل بیت علیهم السلام هستند و در تمام روضه هایی که میروم این حضور را در گوشه‌ای از دلم حس می کنم. ✨با تشکر فراوان از سرکار خانم طاهره اسدی (خواهرزاده آقا سیدمرتضی (ره)) 🔺لطفا نکات و خاطرات خود را از این عزیز فقید برای استفاده دیگران به حساب کاربری ذیل در پیامرسان ایتا ارسال فرمایید: @S_Rouh رسانهٔ روح الله https://eitaa.com/joinchat/2242904287Cc9ca8d6a95
🔰حاج‌آقا سیدمرتضی و مرد سبیلو با شلوار کُردی😳 ✨«پرتوی از ویژگی‌های اخلاقی وشخصیتی حجت الاسلام والمسلمین دکتر سید مرتضی موسوی (ره)»✨ 🖋در سفری به قم مشرف شده بودیم. شب هنگام، همراه آقا سید مرتضی رفته بودیم مسجد جمکران. در صحن مسجد، مردی با سبیلی آنچنانی و شلوار کردی و ظاهری که اصلا انتظار نمی رفت با دین و طلبه کاری داشته باشد، آمد سمت آقا مرتضی. آنها به گفتگو در کناری نشستند و من هم کمی فاصله گرفتم که آن شخص سؤالش را راحت بپرسد. بعد از یک گفتگوی نسبتاً طولانی، آن مرد خداحافظی کرد و رفت. آقا مرتضی که آمد، پرسیدم:«سؤالش چه بود و چه‌کار داشت؟» آقا سید مرتضی گفتند: «بالاخره ما لباس پیامبر (ص) که بر تن داریم محل مراجعه و اعتماد مردم هستیم. آنها ما را امین خود می‌دانند و مسائل شخصی و خصوصی و اسرار خود را برای مشورت با ما در میان می‌گذارند». از این جواب ایشان متوجه شدم آن شخص اسرار زندگی خود را با ایشان مطرح کرده است، و ایشان با این پاسخ به طور کنایه و به صورت محترمانه می‌خواهد بیان کند که از بازگو کردن مسائل خصوصی آن فرد و نقل اسرار مردم معذور است. این در حالی بود که من اصلا آن فرد را نمی‌شناختم و اولین و آخرین باری بود که او را می دیدم، با این حال ایشان حاضر نشد کلمه ای بگوید و آن را خیانت در امانت می دانست. ایشان معنای « المجالس بالامانة» را بصورت عملی برایم پیاده کرد. ✨با تشکر فراوان از جناب آقای یاسر آرین‌نژاد 🔺لطفا نکات و خاطرات خود را از این عزیز فقید جهت نشر و استفاده دیگران به حساب کاربری ذیل در پیامرسان ایتا ارسال فرمایید: @S_Rouh رسانهٔ روح الله https://eitaa.com/joinchat/2242904287Cc9ca8d6a95
نظریه آشوب و لوازم فلسفی و الهیاتی آن (۱) (بحث تخصصی) نظریه آشوب (Chaos theory) یکی از نظریات مهم و تأثیرگذاری است که بحث از اصل نظریه و آثار و نتایج و لوازم آن در زمینه‌ها و عرصه‌های مختلف از فیزیک و ریاضی گرفته تا اقتصاد و مدیریت و علوم تربیتی و حتی مباحث موفقیت و سبک زندگی مطرح شده و در ادبیات و هنر ‌و سینما نیز نفوذ پیدا کرده است. این نظریه با سیستم هایی سر و کار دارد که تغییرات بسیار بسیار جزئی در مقادیر اولیه آنها باعث تفاوتهای بسیار بزرگ در نتیجه خواهد گردید. این تاثیر و تغییر که زمینه ساز نظریه آشوب است در بستر سیستم های پیچیده ای (complex systems) مطرح می گردد که در آنها پیش بینی دقیق نتیجه ممکن نیست. از این رو چنین سیستمهایی به عنوان چالشی در برابر نظم مطرح گردیده است زیرا از یک طرف آشوب نقطه مقابل نظم است و در این نظریه بسیاری از نظامهای موجود در عالم مثل نظام کیهانی، نظام آب و هوایی و... به عنوان نظامها یا سیستم های آشوبناک معرفی می گردند حال آنکه ما عالم و اجزاء آن را منظم در نظر داشتیم و حتی از این طریق با استفاده از برهان برای آن ناظمی اثبات می نمودیم، از طرف دیگر قابل پیش بینی نبودن نیز خصوصیتی است که با منظم بودن یک سیستم مناسبت و توافق ندارد. وجود نظم و انضباط در یک سیستم نشان دهنده وجود معادلات و قوانین ثابت و تخلف ناپذیری است که رفتار آن سیستم را متعین و تخلف ناپذیر می نماید. حال صحبت از عدم امکان پیش بینی در سیستمهای مهمی که پیشتر سمبل و الگوی نظم به شمار می رفت این موقعیت را برای این سیستمها با چالش مواجه می نماید و باز هم صغرای برهان نظم وانگهی کلیت این برهان را با اشکال و چالش مواجه می نماید. یکی از اولین کسانی که متوجه موضوع آشوب شد، ادوارد لورنز (Edward Lorenz) است که نظریه او با نام اثر پروانه ای (butterfly effect) بسیار معروف است. لورنز به دنبال مسأله پیش بینی هوا بود و بدین منظور معادلاتی را با متغیرات سه گانه دمای هوا، فشار هوا و سرعت باد را بکار برد و  در این جهت برای اولین بار از کامپیوتر یاری گرفت، کامپیوتر مقادیر را دریافت می نمود و نتیجه را اعلامی می­کرد. با این حال هنگامی که لورنتز در دو نوبت هر بار مقادیر یکسانی به کامپیوتر داد در هر بار نتیجه کاملا متفاوتی دریافت نمود. لورنتز ابتدا تصور کرد که مشکل از کامپیوتر است که نسبت به مقادیر مساوی نتایج متفاوتی می دهد اما در نهایت متوجه شد که مشکل از کامپیوتر نبوده بله مقادیر داده شده در حقیقت کاملا مساوی نبوده اند بلکه تفاوت بسیار بسیار جزئی داشته اند که همین تفاوت هر چند ناچیز باعث ایجاد چنان اختلاف بزرگی در نتیجه گشته است. با توجه به تعیین کننده بودن کوچکترین مقادیر در رفتار و نتیجه سیستم، لورنتز این ایده را طی مقاله‌ای به این صورت مطرح کرد که آیا بال زدن یک پروانه در نیوجرسی باعث ایجاد طوفانی در تگزاس می شود یا نه؟ مورد دیگر رفتار اجرام آسمانی مانند حرکت سیارگان در منظومه شمسی بود که بر اساس فیزیک نیوتونی که یک فیزیک جبری و تعینی است صد در صد قابل پیش بینی می باشد اما پوانکاره نشان داد که این ادعا تنها در جایی صحیح است که تنها دو جرم مانند خورشید و زمین داشته باشم اما اگر یک جرم دیگر به این مجموعه اضافه شد دیگر پیش بینی دقیق رفتار این مجموعه امکان پذیر نیست و این موضوع هم به عنوان مسأله «سه جسم» مشهور شد. حال آیا نظریه آشوب و سیستم­هایی که ناظر به آنهاست واقعا چالشی برای نظم هستند و اثبات آشوبناکی برای نظام عالم در جهت مقابل اعتقاد به نظم و هماهنگی برای آن است؟ اینجاست که این نظریه یک وجه فلسفی و الهیاتی هم پیدا می کند. در قسمت بعد به پاسخ این سؤال خواهیم پرداخت. سید روح الله موسوی رسانهٔ روح‌الله https://eitaa.com/joinchat/2242904287Cc9ca8d6a95
🏴آخرین موکب اربعینی سید مرتضی!🥀 ✨«پرتوی از ویژگی‌های اخلاقی وشخصیتی حجت الاسلام والمسلمین دکتر سید مرتضی موسوی (ره)»✨ 🖋سال گذشته من و همسرم با وسیله شخصی مان توفیق سفر اربعین پیدا کردیم و تصمیم گرفتیم از مسیر قم و سپس از راه مرز کرمانشاه و مهران راهی سفر کربلا شویم. در این سفر دو نفر از دوستانمان که زائر اولی اربعین بودند به تقاضای خودشان، همراه ما شدند. صبح از مشهد حرکت کردیم و شب به قم رسیدیم. از آنجا که دیگر برادران آقا سید مرتضی در قم حضور نداشتند، تماس گرفتیم و به ایشان خبر دادیم که شب را منزل ایشان سپری خواهیم کرد و از آنجاییکه کاملا با روحیات متواضعانه و مهربانانه ایشان آشنا بودم اصلا هم دغدغه نداشتم که با دو فرد غریبه و ناآشنا بر ایشان وارد خواهیم شد. وقتی رسیدیم با استقبال گرم ایشان روبرو شدیم و تازه متوجه شدیم ایشان تنها هستند و همسر و فرزندانشان برای تعطیلات مدت کوتاهی به کاشمر رفته بودند. ایشان با همان پادرد و عارضه روماتیسمی که داشتند ، آنقدر با محبت و مهمان‌نوازانه و خوش‌برخورد پذیرایی کردند که مهمانان غریبه ما را شرمنده الطاف و شیفته اخلاق خود کردند و ما درس گرفتیم که زائر امام حسین (ع) کرامت دارد و هرگز غریبه نیست. ما شام و خواب و تا فردا صبح هم در منزل ایشان بودیم و بعد راهی ادامه سفر به سمت کرمانشاه شدیم... چقدر دلگیرم که امسال در ایام اربعین دیگر موکب باصفا و بی‌ریای آقاسید مرتضی تعطیل و چراغ منزلشان خاموش است. نمی‌دانید که همسفران پارسال ما که شیفته صفا و صمیمیت آقاسیدمرتضی شده بودند وقتی از درگذشت ایشان با خبر شدند چقدر ناراحت و اندوهگین شدند و همدردی کردند، حالا حساب کنید کسی که یک عمر با ایشان معاشرت داشته و نسیم مهربانیش همیشه بر او وزیده چه حالی دارد؟ همه از فراق آقاسید مرتضی سوختند و این به خاطر اخلاق زیبا و اهل‌بیتی ایشان بود. با اینکه ایشان از لحاظ سن یک دهه از بنده کوچکتر بودند اما من ایشان را استاد اخلاق و الگویم قرار داده‌ام. لطفا برای شادی روحشان صلوات و فاتحه‌ای قرائت فرمایید. ✨با تشکر فراوان از سرکار خانم اکرم اسدی (دخترعمّه آقاسیدمرتضی (ره)) 🔺لطفا شما هم نکات و خاطرات خود را از این عزیز فقید جهت نشر و استفاده دیگران به حساب کاربری ذیل در پیامرسان ایتا ارسال فرمایید: @S_Rouh رسانهٔ روح الله https://eitaa.com/joinchat/2242904287Cc9ca8d6a95
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
مغرب آبستن طلوعی روشن است. کرّ و فرّ اخیر دیو تاریکی در شبکده، زایش روز را سرعت بخشید. وَمَکَروا وَ مَکَرَ اللهُ واللهُ خیرُ الماکِرینَ. خورشید از غرب طلوع خواهد کرد. خواهیم دید... رسانه روح الله https://eitaa.com/joinchat/2242904287Cc9ca8d6a95
بنده من! از گناهانت ساده گذشتم: إن الله یغفر الذنوب جمیعا. اما... من که از آرزوهایت ساده نگذشته بودم. آنچه ندادم از روی حکمت بود: عسی أن تحبوا شیئا و هو شر لکم. رسانه روح الله https://eitaa.com/joinchat/2242904287Cc9ca8d6a95
نظریهٔ آشوب و لوازم فلسفی و الهیاتی آن (۲) (بحث تخصصی) به نظر می­رسد چالشهای برخاسته از نظریهٔ آشوب پیش از آنکه به نظم موجود در سیستمهای پیچده وارد باشد به محدودیت علمی و معرفتی انسان از سویی و ضعف عملی و فعلی او از سوی دیگر متوجه گردد. از طرفی سیستمهای آشوبناک پیچیده اند و تعدد عوامل دخیل و مؤثر در آنها از یک طرف و باز بودن این سیستم­ها و در نتیجه تأثیر پذیری از عوامل و أسباب خارجی کار تسلط و احاطه و معرفت به تمام عوامل مؤثر در نتیجه را دشوار می نماید و از طرف دیگر تحدید و اندازه گیری و معرفت به اندازه دقیق مقادیر اولیه مؤثر در سیستم­های پیچیده در مقیاسهای بسیار کوچک یا حتی ایجاد آنها عملا کاری غیر ممکن است این در حالی است که همانطور که در تعریف سیستمهای آشوبناک گذشت تفاوت مقادیر اولیه هرچند کوچک و ناچیز باشد حتی به اندازه یک اتم نتایج بسیار متفاوتی ایجاد خواهد نمود. به بیان فنی می توان گفت که چالش نظم در سیستمهای آشوبناک یک چالش آنتولوژیک و وجودی نیست بلکه یک چالش و مشکل اپیستمولوژیک و معرفت شناسانه است. بدین معنی که نظم به معنای هماهنگی اجزای سیستم در جهت تحصیل نتیجه وجود دارد و در واقع اجزاء لازم به اندازه دقیق لازم برای ایفای نتیجه مطلوب وجود دارد اما از لحاظ معرفتی ما به تمام این اجزاء مؤثر و به اندازه و مقدار آنها علم نداشته و عملا امکان اندازه گیری آنها را به طور کامل نداریم  لذا با تمام ابزار دقیق محاسباتی و مدرنی که داریم اما باز هم دقت این ابزارها محدود است و لذا ضمن وجود قطعیت و تعین وجودی به خاطر قانون علیت اما سخن از قطعیت و تعین معرفتی در پیش بینی به علت عدم اطلاع و احاطه کامل بر تمامی اسباب و علل نتیجه سخنی گزاف است. کسانی که به موضوع آشوب اشاره نموده اند تصریح نموده اند که نوعی نظم در این آشوب و بی نظمی وجود دارد که باید بدانیم این سخن تناقض آمیز نیست زیرا منظور این است که آنچه ما در نگاه نزدیک و جزء نگر آن را بی نظمی یافته ایم در با نگاه از دور و نگرش کل نگرانه آن را منظم یافته ایم. در همین راستا است خصوصیتی که برای سیستمهای پیچیده آشوبی بر می­شمرند و آن خصوصیت خودسامانگری آنهاست بدین معنا که خودسامانگر پدید آمده و خود سیستم بدون دخالت عامل نظام بخش خارجی خود را سامان می دهد که این نکته هم تأکیدی است بر نظام­‌مند بودن چنین سیستمهایی. از طرف دیگر حتی برخی که از آشوب سخن می گویند به نظر می رسد با نگرش زیباشناسانه سخن می گویند که نظم را نفی می‌کنند زیرا الگوی آماری عمل آن سیستم با الگوی ذهنی آنها منطبق نیست این در حالی است که آن سیستم نیز خود دارای الگوی آماری خاص خود می باشد و دارای شکن (فراکتال) و یا نقطه جذب (جذبگرهای لورنز) مخصوص خود می باشند تا جایی که برخی از این الگوها از معیار زیباشناسی نیز برخوردار می باشند مثل همان الگوی هواشناسی که شبیه پروانه است و به زیبایی تداعی گر همان نظریه اثر پروانه ای است. سید روح الله موسوی رسانهٔ روح‌الله https://eitaa.com/joinchat/2242904287Cc9ca8d6a95
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
⚠️ یک دنده‌ می‌رویم؟ شاید کلاچمان تنظیم نیست!!! ⚡️(چگونه رسانهٔ اجتماعی ما را تغییر می‌دهد) 🖋مدتی پیش ماشینم را برای یک تعمیر اساسی سپردم به مکانیک. وقتی که رفتم آن را تحویل بگیرم و خواستم به حرکتش درآورم احساس کردم کلاچ جور دیگری شده و خودرو چند بار خاموش شد. وقتی موضوع را به استادِ مکانیک گفتم جواب داد: «بله! کلاچت تنظیم نبود، درستش کردم، کم کم به آن عادت می‌کنی». با خودم گفتم: عجب! پس من تا قبل از این که خودرو را این جا بیاورم در حقیقت به کلاچ خراب عادت کرده بودم. یادم آمد که پیشتر، چند بار نتوانستم در سربالایی نیم‌کلاچ بگیرم و ماشین خاموش می‌شد، یکبارش در سربالایی پارکینگ طبقاتی بود که نمی‌دانید چه اوضاعی شد! با این حال، اکنون با اینکه خودرو درست و تنظیم شده بود اما با آن راحت نبودم و احساس بیگانگی می‌کردم. به هر حال مدتی وقت برد تا به این سیستم جدید عادت کنم و تازه متوجه شدم ماشین خیلی عالی شده، خصوصا در سربالایی‌ها و موقع نیم کلاچ گرفتن. این نکته در علوم شناختی (cognitive sciences) و همچنین علم اعصاب (neuroscience) ثابت شده که وقتی انسان، به رفتاری ادامه دهد یا خود را در معرض پنداری قرار دهد، نورونها یا سلولهای عصبی و مغز، خود را با آن تطبیق میدهند و لذا به یک عمل ناخودآگاه و یک پندار مفروض تبدیل میشود، حال می خواهد آن رفتار یا پندار درست یا نادرست باشد. خلاصه، این ماجرا که حتما برای خیلی از شما هم اتفاق افتاده، برای من جالب و درس آموز بود. این یعنی مغز انسان می تواند به یک شیوه نادرست عادت نماید و یک‌دندگی کند به گونه‌ای که شیوه درست برایش نامأنوس و غریب جلوه نماید به طوری که نتواند خود را با آن تنظیم کند که بی گمان در سراشیبی‌های زندگی و بزنگاه‌ها، انسان کم آورده و ضربه خواهد خورد. این در حالی است که وفق یافتن با شیوه درست و صحیح، نیازمند گذشت زمان جهت بازنویسی ذهن است. این نکته نتایج و آثار مهم و سرنوشت‌سازی دارد. به عنوان مثال فضای بی‌ضابطهٔ شبکه‌های اجتماعی، خصوصا انواع خارجی آن که قوانین و ضوابط کشور ما را بر نمی‌تابند، زیست‌بوم آشفته و مسمومی ایجاد کرده و از طرفی فرصتی برای بیگانگان فراهم نموده‌اند تا با طراحی مصرف رسانه‌ای ما و تنظیم ورودی معرفتیمان، سیستم اعصاب و روابط نورونی را به گونه‌ای مهندسی کنند تا مغز ما با اندیشه و منش مورد نظر آنها خود را وفق، تطبیق یا عادت دهد هرچند غلط، نادرست و خطرناک باشد. ما امروزه به افرادی برمی‌خوریم که متأثر از این فضا با یک دندهٔ لج و کج به اندیشه های ناصوابی چسبیده و به هیچ صراطی مستقیم نیستند، افرادی خودتحقیر که از مملکت و حتی هویت خودشان بدشان می‌آید. فضای مجازی با تأثیر هشتگها، هیمنهٔ کارزارها، فضاسازی شبکه‌ها و مهندسی داده‌ها، فضایی می‌آفریند که چه بسا مغز کاربران به اندیشه‌ای انس گیرد که ناروا و مضر و نادرست باشد و اندیشه‌ای را پس زند که چه بسا درست، پر فایده و واقعی باشد. آنچه گفتیم تنها یک فرضیه نیست، جارون لنیر (Jaron Lanier) از مؤسسان گوگل به آلگوریتمهایی که او آنها را «بامر» (Bummer) می‌نامد اشاره می کند که در غولهای رسانه اجتماعی همچون فیسبوک و حتی گوگل وجود دارد و فکر و سلیقه و انتخاب کاربران را در جهت منافع خود مهندسی می‌کند و به قول او آنها را به مملوکات خود تبدیل می‌کند. او در همین زمینه کتاب پر فروشی دارد با عنوان: «ده استدلال برای اینکه هم اکنون حساب کاربری رسانه‌های اجتماعی خود را حذف کنید» (1). پس مهم است که در چه فضایی تنفس و زندگی می کنیم. آیا در آن فضای مجازی هستیم که مهندسی و مدیریت آن در دست بیگانه است یا در فضایی بومی که قانون کشور خودمان بر آن حکمفرماست؟ در چه گروه هایی و با چه افرادی نشست و برخاست فکری داریم؟ چه کانال‌ها، صفحه‌ها یا اشخاصی را دنبال می کنیم؟ و خلاصه آنکه مغزمان را به دست که می‌سپاریم؟ همه این‌ها زمینه‌ساز آن زیستی است که ما برای خودمان در فضای مجازی ایجاد می‌کنیم، فضایی که شناخت و منش ما را شکل داده و شخصیتمان را تکوین می‌بخشد. بیایید گاهی کلاهمان را «مکانیک» کنیم: آیا تا به حال در ناهمواریها و سربالایی‌های مسیر عزت و افتخار، کم نیاورده‌ایم؟ آیا در کج‌راهه‌ها یکدنده نشده‌ایم؟ آیا نیروی محرکهٔ اراده و ایمانمان ضعیف نشده؟ بیاندیشیم... شاید واقعا کلاجمان تنظیم نباشد! (1): Ten Arguments for Deleting Your Social Media Accounts Right Now. سید روح الله موسوی به «رسانهٔ روح الله» بپیوندید: https://eitaa.com/joinchat/2242904287Cc9ca8d6a95
سلام عزیزان! با توجه به اهمیت موضوع، مطلب بالا👆 را حتما با دقت مطالعه فرمایید و در نشر آن در جهت تبیین و آگاه‌سازی کمکم کنید، متشکر از توجه شما🌺