eitaa logo
┄═﷽═┄منبر و روضه
2 دنبال‌کننده
24 عکس
9 ویدیو
237 فایل
┄═﷽═┄ بفرمائید روضه
مشاهده در ایتا
دانلود
هدایت شده از فیش منبر و مرثیه
هدایتهای امام زمان (علیه السلام).pdf
424.2K
🔖فیش منبر 🔖 علیه السلام 💠هدایتهای امام زمان علیه السلام 💠 📌 هدایتگری های امام زمان علیه السلام در سه عرصه مختلف علیه السلام 📩دانلود فــــیــــــش منبر و مرثیه👇 ╭┅─────────┅╮ ↪️ @fishemenbar ↩️ talabeyar.ir ╰┅─────────┅╯
هدایت شده از Mohsenzade
"متن روضه درگذشت مادر و گریز حضرت زهرا سلام اله علیها فرزندان داغ دیده ، خانواده معزا ، آجرکم اله ، خدا به همه ی شما صبر بده ، داغ مادر دیدید جانسوزه ، اما ببینید این خیل جمعیت ، دوستان ، آشنایان آمدن به شما تسلیت گفتن اما دلها بسوزه برا غریب مدینه جده سادات ، آخه شبانه و غریبانه بدنش رو تشییع کردن ، امیرالمومنین دو لیف خرما روشن کرد جلو جنازه بدست حسن و حسین داد ، بچه ها میخوان گریه کنن آستین عربی به دندان گرفتن ، آهسته آهسته صدا میزنن - ای بضعه پیغمبر یافاطمه الزهرا هم قدری و هم کوثر یافاطمه الزهرا حورای خدا منظر یافاطمه الزهرا" http://hmd-prp.blogfa.com/post/1196#:~:text=%D9%85%D8%AA%D9%86%20%D8%B1%D9%88%D8%B6%D9%87%20%D8%AF%D8%B1%DA%AF%D8%B0%D8%B4%D8%AA,%D9%85%D9%86%D8%B8%D8%B1%20%DB%8C%D8%A7%D9%81%D8%A7%D8%B7%D9%85%D9%87%20%D8%A7%D9%84%D8%B2%D9%87%D8%B1%D8%A7
هدایت شده از Mohsenzade
" خلق عالم سائل و روزی خورت                   لیف خرما وصله های چادرت  ای سه شب بی قُوت و از قوت تو سیر           هم فقیر وهم یتیم وهم اسیر  یک روزی صدا زد زینبم ، بنشین کنار بسترم ، وصیتم هایم رابه بابات علی گفتم ، دخترم یک وصیت هم به تو دارم . من از شما عاشقان فاطمه سئوال می کنم آیا تا حال دیدید یک مادر به دختر چهار ساله وصیت بکند !  قربانت بروم فاطمه جان ، آمد کنار بستر مادر نشست زینب ، صدا زد زینبم روز عاشورا میاد ، من که کربلا نیستم به جای من زیر گلوی حسینم را ببوس ، یا فاطمه زینب وصیت شما را در روز عاشورا انجام داد زیر گلویش را بوسید ( اینجا را مادر وصیت کرده بود ) امّا زینب یک کار دیگر هم کرد وقتی آمد گودال قتلگاه لبهایش را گذاشت بر رگهای بریده حسین . @@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@ مادر امشب زینبت را ناز کن      چشمهای بسته ات را باز من  یا مکن مادر از این خانه سفر       یا که زینب را به همراهت ببر زینب چهار ساله دوید دامن بابا را گرفت صدا زد : بابا مادرمان را کجا می بری  ؟ خدا نکند یک مادر جوانی درخانه جان بدهد بیش از همه بچه های خانه می سوزند ، گریه می کنند، مادر مادر می گویند . شب بود گل خانه ی ما را بردند                بی جان تن جانانه ی مارا بردند  آهسته در سوخته را وا کردند                      خاکستر پروانه ی ما را بردند  قربان آن بدنی که علی شبانه غسل و کفن کرد . من از شما می پرسم که آیا دیده اید مردی خودش خانمش را دفن کند . بدن زن را که می خواهند دفن کنند دو محرم باید باشد که یکی بالای قبر و یکی داخل قبر ، امیر المؤمنین یک محرم فاطمه بود . فرمود : وقتی که بدن را سرازیر قبر کردم دیدم دو دست  مثل دستهای پیامبر نمایان شد همه بگوئید یا زهرا . @@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@ افسوس پس از وفات احمد                                   از جور و جفا و ظلم بی حد  پهلوش ز ضرب بر شکستند                                      بازوش ز تازیانه خستند  برروی چو ماه انوار او                                                برگ گل و روی اطهر او  از کینه عدو نواخت سیلی                                 وز سیلی کین بگشت نیلی  چه کردند با فاطمه زهرا ، که تا زنده بود گریه می کرد ؛ زنهای مدینه دیدند چند روز است زهرا بیرون نمی آید ، صدای گریه اش را نمی شنوند دیگر بقیع نمی آید ،چرا فاطمه نمی آید ، زنهای مهاجر و انصار آمدند خانه ی  بی بی برای دیدن زهرا ، امّا چه زهرایی ( ذابَ لَحمَها وَجٍَثَّ جَلدَها عَلی عَظمَها ) ، گوشت بدن آب شده ، پوست روی استخوان چسبیده ،گفتند : ( یا بنت رسول الله ، کیف اصبحت ؟) فرمود : ( اصبحت والله آئسته لدنیاک ) . صبح کردم در حالی که از دنیای شما سیر و از مردان شما بیزار ، آن وقتی مه بین در و دیوار ناله کردم بدادم نرسیدید ،پهلوی مرا شکستند ، بچه ام را کشتند ،حالا وقت مرگم آمدید احوالپرسی می کنید ،زنها گریان شدند و رفتند به شوهرانشان گفتند : این فاطمه ای که ما دیدیم ، می میرد .عصری مردم با خبر شدند که زهرا از دنیا رفته است ، درب خانه جمع شدند ، ابوذر آمد ، فرمود بروید ما فعلاً جنازه را بر نمی داریم . ( فلما نامت العیون ) وقتی که چشمها بخواب رفت علی می خواهد بوصیت زهرا عمل کند ، بدن او را غسل داد . کفن کرد .1همه بگوئیم یا زهرا ... @@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@ نال ای دل که اینجا ناله دارد                  درون سینه داغ لاله دارد به ماه آسمان برگو متابد                    که اینجا ماه هجده ساله دارد  امشب شب شهادت بی بی دو عالم زهراست ، بمیرم برای بچه ها ی بی مادر زهرا ، امشب غریبانه غسل مادر را نظاره می کنند ، اشک می ریزند . اگر با چشم دل نظاره کنی می بینی امام حسن یک طرف ، امام حسین یک طرف ، زینب و ام کلثوم یک طرف دیگر نشسته اند گریه می کنند . یک وقت علی کنار بدن فاطمه فرمود : عزیزانم بیائید یک بار دیگر مادرتان راببینید یک وقت بچه ها روی بدن مادر افتادند ، یک دسته به گردن حسین ، یک وقت منادی ندا کرد یا علی بردار بچه ها را از روی سینه زهرا ، ملائکه ها ی آسمان بی طاقن شدند . علی جان کاش کربلا بودی ، آن وقتی که ناز دانه ی حسین خود ش را روی بدن بی سر بابا انداخت یک جمله ا ی کنار بدن بی سربابا کفت دل شیعه را می سوزاند . نگفت بابا آب می خواهم ، نگفت بابا بغلم کن ، گفت بابا نگاه کن عمه ام را با تازانه می زنند . @@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@ ای اول مظلوم عالم این شبها در خانه علی گریه بود، گریه تعطیل نمشه، وقتی امیر المومنین علیه السلام رفت بدن ،  صدیقه کبری را دفن کند فرمود بعد از این کارم روزها گریه و شبها خواب ندارم یک جای دیگر وقتی که سید السا جدین بدن ابی عبد الله را دفن کرد فرمود دیگه بعد از این من گریه و غصه ام دائمی است. @@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@ بمیرم برای جناز
هدایت شده از Mohsenzade
ه آن دختری که نصف شب آن را تشییع کردند. یا رسول الله! جایت خالی بود که ببینی جنازه فاطمه (س) را فقط هفت نفر برداشتند. جنازه را دارند می برند. همه دارند آرام گریه می کنند تا کسی متوجه تشییع جنازه نشود، تا مردم نفهمند که جنازه مظلوم و غریب فاطمه (س) را دارند می برند. جنازه را به قبرستان بقیع آوردند. یک  قبری برای فاطمه عزیز کندند. علی (ع)  را تسلیت دادند و به خانه آوردند. اما من بمیرم برای آن آقایی که کنار بدن هیجده ساله نشسته بود، اما هر چه نگاه کرد دید یک نفر نیست کمکش کند. بریم کربلا یک وقت رو کرد طرف خیمه ها و فرمود: جوانها بیایید جنازه پسرم را بردارید. @@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@ از شما یک سوال دارم، همه نوشته اند، که عمر لعنت الله علیه در را یک جوری فشار داد که استخوانهای پهلوی بی بی شکست. لااله الاالله. تورا به خدا گوش کن! همه این را نوشته اند. اما آیا شنیده اید که شکسته بندی بیاورند؟ هیچ جا این را ننوشته اند. من خیال می کنم این چند روز که بی بی زنده بود هر وقت می خواست بلند شود دستش را به دیوار می" http://mohsenjafari31.blog.ir/post/%D8%B1%D9%88%D8%B6%D9%87%20%D9%87%D8%A7%20%D9%88%20%DA%AF%D8%B1%DB%8C%D8%B2%D9%87%D8%A7%DB%8C%20%D9%85%DA%A9%D8%AA%D9%88%D8%A8%20%D8%B4%D9%87%D8%A7%D8%AF%D8%AA%20%D8%AD%D8%B6%D8%B1%D8%AA%20%D8%B2%D9%87%D8%B1%D8%A7(%D8%B3)%20%D8%B3%D8%B1%DB%8C%20%D8%A7%D9%88%D9%84#:~:text=%D8%AE%D9%84%D9%82%20%D8%B9%D8%A7%D9%84%D9%85%20%D8%B3%D8%A7%D8%A6%D9%84%20%D9%88%20%D8%B1%D9%88%D8%B2%DB%8C%20%D8%AE%D9%88%D8%B1%D8%AA%C2%A0%C2%A0%C2%A0%C2%A0%C2%A0%C2%A0%C2%A0%C2%A0%C2%A0%C2%A0%C2%A0%C2%A0%C2%A0%C2%A0%C2%A0%C2%A0%C2%A0%C2%A0%20%D9%84%DB%8C%D9%81,%D8%A8%D9%84%D9%86%D8%AF%20%D8%B4%D9%88%D8%AF%20%D8%AF%D8%B3%D8%AA%D8%B4%20%D8%B1%D8%A7%20%D8%A8%D9%87%20%D8%AF%DB%8C%D9%88%D8%A7%D8%B1%20%D9%85%DB%8C
هدایت شده از Mohsenzade
" از این روایت استجابت دعای مادر معلوم است مادر از مقام والاتری برخوردار است. ادیسون که مخترع برق است میگوید: جهان از تکنولوژی و صنعت هر چه دارد از من است و من هرچه دارم از مقام مادرم است. این کلام ادیسون یک مفهوم دارد یعنی عالمیان هرچه دارند از مقام مادر است. نقش مادر حساس تر از نقش پدر است: ابوعلی سینا میفرماید مادر با یک دست گهواره را می‌جنباند و تکان میدهد اما با یک دست عالم را متحول میکند وتکان میدهد ممکن است دانشمندی تحویل بدهد ممکن است ظالمی را . داستان: خدا رحمت کند مرحوم شیخ مرتضای انصاری را که دو کتاب او نردبان ترقی برای اجتهاد است. در تشییع جنازه مادرش خیلی اشک میریخت و گریه میکرد آمدند عرض کردند آقا شما مرجع تقلیدید شاید خوب نباشد اینقدر گریه میکنید مردم میبینند آقا فرمودند مادرم از دنیا رفته گریه نکنم. اگر زحمات این مادر نبود مرتضای انصاری ، شیخ مرتضا نمیشد. چرا گریه نکنم؟ مادرم از دنیا رفته گریه نکنم حدیث سوم: شخصی محضر رسول اکرم رسید عرض کرد یا رسول الله من نماز و روزه و خمس و حج جهاد دارم عبادات را انجام میدهم چه کنم که چهار چوبه در بهشت (پاشنه در بهشت) را ببوسم رسول اکرم فرمود برو خم بشو پای مادرت را ببوس عرض کرد: مادرم از دنیا رفته است (همه منتظر اسم پدر بودند) اما پیامبر فرمود برو به نیت پای او قبر او را ببوس . عرض کرد قبر او صاف شده و معلوم نیست حضرت فرمود برو صورت قبری بساز و نام مادرت را روی آن صورت قبر بنویس و به نیت قبر مادر آنرا ببوس در هر مرحله حاضرین منتظر بودند نام پدر بیاید اما همه سفارش به مادر بود لذا اینکه در روایت میخوانید الجنة تحت اقدام الامهات تحت اقدام الامهات روضة من ریاض الجنة نه یعنی اینکه مادر بهشت میرود اینکه معلوم است حضرت امام فرمودند این یعنی تو اگر میخواهی بهشت بروی بهشت زیر پای مادر است یعنی پابوس مادر باش خب معلوم است کسی که پابوس مادر است نسبت به مادر احسان میکند و مواظب رفتارش در محضر مادر است از این سه روایت معلوم است مقام مادر بالاتر است توسل: مقام مادر بالاست شیخ انصاری در تشییع جنازه مادر بلند بلند گریه میکرد ناله میکرد چهار بچه بی مادر در مدینه هرچه میخواستند صدا به گریه بلند کنند سلمان میامد از طرف مولا . میگفت بچه ها آهسته گریه کنید کسی صدای شما را نشنود فقط میگفتند وا اماه فلک دیدی چه خاکی بر سرم کرد به طفلی رخت ماتم بر سرم کرد الهی بشکند دست مغیره میان کوچه ها بی مادرم کرد الا لعنت الله علی القوم الظالمین کلمات کلیدی: مادراحسان" https://www.menbarha.ir/content/139#:~:text=%D8%A8%D8%B3%D9%85%20%D8%A7%D9%84%D9%84%D9%87%20%D8%A7%D9%84%D8%B1%D8%AD%D9%85%D9%86,%D8%B8%D9%84%D9%85%D8%AA%20%DA%AF%D9%86%D8%A7%D9%87%20%D9%88
ده خصلت کریم آل طه..pdf
561.7K
📜 فیش منبر 📩 منبر کامل سلام الله علیها ده خصلت کریم آل طه ♦️ فیش منبر امام حسن مجتبی سلام الله علیه 🔖آنچه در این فیش می خوانید: 🍃ده خصلت کریم آل طه : 1️⃣عبادت 2️⃣ترس از خدا 3️⃣همنشینی با قرآن 4️⃣مهربانی 5️⃣گذشت 6️⃣فروتنی 7️⃣میهمان نوازی 8️⃣بردباری 9️⃣برآوردن نیازهای دیگران 🔟شجاعت 🔖همراه با نمونه ها و داستانهای فوق العاده در زندگی امام حسن مجتبی علیه السلام🔖 علیه السلام ⏬دریافت سایر مجموعه های فیش منبر ماه رمضان👇 دانلود فــــیــــــش منبر و مرثیه👇 ╭┅─────────┅╮ 🌺 @fishemenbar ╰┅─────────┅╯
|⇦•کنون‌که راه نداریم... ویژۀ ولادت کریم اهل بیت امام‌ حسن مجتبی علیه السلام اجراشده سال ۱۴۰۱به نفس حاج سید مجید بنی فاطمه•✾• ●━━━━━━─────── ⇆ㅤ ◁ㅤㅤ❚❚ㅤㅤ▷ㅤㅤ ↻ کنون که راه نداریم؛ از حرم به حسن سلام میدهم از دور دَم به دَم به حسن بدان که دَم زدن از او به عزم شاعر نیست به اذن وحی ادب میکند قلم به حسن من از قدیم خدا را چِنان که یادم هست میشه وقت دعا داده ام قسم به حسن به دلبران زمان یک کلام گفتم لا هزار بار ولی گفته ام نِعَم به حسن بهشت محوِ تماشای خود نخواهد کرد مرا که هم به حسین است چَشم هم به حسن مُریدِ خُلقِ کریمش مَکارمُ الاَخلاق و می کند همه جا اقتدا کرم به حسن و سالهاست که در قِصِّه ی حرم سازی به جای مانده بدهکاری عَجم به حسن چگونه است که از کوچه های تنگِ خیال همیشه راه گریزیست لاجرم به حسن چه قِصِّه ایست که من بین واژه ها هر بار به کوچه میرسم انگار میرسم به حسن دلم پُر است از آن بی وفای عهد شکن همان زنی که جفا کرد و داد سَم به حسن °یک دفعه جُعده دید رنگ امام حسن زرد شد و حالش وخیم شد گریه کرد. حضرت فرمود:جُعده من بد شوهری بودم؟ بعد فرمود: از اون در برو بیرون تا دست زینب و عباسم بهت نرسه مردم امام حسن راه فرار به قاتل نشون داد....* همان زنی که سخن های ناروا گفته است عَجوزه که روا داشته سِتم به حسن و نادِمیم قیامت به احتمالِ زیاد از اینکه این همه پرداختیم کم به حسن :مرتضی متولی ↫『بابُ الْحَرَم پایگاهِ متنِ روضه』 ــــــــــــــــــ ‼️هرگونه کپی برداری از متونِ روضه در و هایِ مرتبط با فضایِ روضه بدونِ ذکر منبع و درج آدرس سایت و کانال نبوده و مصداق بارز می باشد. ┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅ ↜ وب سایت↶ www.babolharam.net ✓ سروش ↶ http://sapp.ir/babolharam_net ✓ ایتا ↶ https://eitaa.com/babolharam_net ✓ روبیکا ↶ https://rubika.ir/www_babolharam_net ✓ تلگرام ↶ https://t.me/babolharam_net 🛒 فروشگاه فرهنگی↶ https://eitaa.com/babolharam_shop
14010127eheyat-banifatemeh-madh.mp3
3.54M
|⇦•کنون‌که راه نداریم... ویژهٔ ولادت کریم اهل بیت امام‌حسن مجتبی علیه السلام اجرا شده سال ۱۴۰۱به نفس حاج سید مجید بنی فاطمه •✾• ●━━━━━━─────── ⇆ㅤ ◁ㅤㅤ❚❚ㅤㅤ▷ ↻ ‹اَللّهُمَّ رَبَّ شَهْرِ رَمَضانَ الَّذى اَنْزَلْتَ فیهِ الْقُرْآنَ› جز کوی تو . . . دل را نبُوَد منزلِ دیگر گیرم که بُوَد کوی دگر، کو دلِ دیگر!؟ 🆔 @babolharam_net 🖥 www.babolharam.net
🌸میلاد امام حسن مجتبی(علیه‌السلام) گرامی باد. امام حسن مجتبی(علیه‌السلام) فرمود: ای شیعیان، درخواست های خود را از اهل بیت(علیه‌السلام) طلب کنید و از رجوع به دنیاطلبان و امویان بپرهیزند. 📚کلینی، الکافی، ج۱، ص۱۹، ح۱۲. 📍j๑ïท➺@Hossein_Eb110
|⇦•کجاست اهل دلی... وتوسل به حضرت سیدالشهدا سلام‌الله علیه ویژۀ ماه مبارک رمضان اجراشده سال ۱۴۰۱به نفس حاج مهدی رسولی •✾• ●━━━━━━─────── ⇆ㅤ ◁ㅤㅤ❚❚ㅤㅤ▷ㅤㅤ ↻ کجاست اهل دلی که نگاهِ ما بُکند برای حال خرابِ دلم دعا بُکند *عارف بزرگ‌سیدعلی قاضی میگه: نیمه شبی آمدم تو‌ این خونه های قدیمی تو حوض وضو‌ بگیرم... میگه خواستم‌ وضو‌ بگیرم دیدم‌انگار یه نوری امشب به قلبم‌ میشینه، هرچی فکر کردم خدایا من که کاری نکردم! این نور از کجا داره میاد؟ آقاسیدعلی قاضی میگه: خدایا! این نور به عمل من نیست از کجا داره میاد؟ میگه یهو‌ دیدم تو یکی از این‌ خونه ها یه طلبه ای دستاش رو‌ برده بالا میگه خدایا من سید علی قاضی رو‌دوستش دارم، خدایا یه نوری بهش عنایت کن. دیدم به دعای خیر اون‌ رفیقم من نور دیدم‌.....* کجاست خِبره طبیبی که کیمیا داند مس وجودِ مرا بهتر از طلا بکند به ذره گر نظر لطف، بوتراب کند به یک نگاه مرا بنده ی خدا بُکند همین که داد و فغانم بلند شد دیدم جناب خواجه ی شیراز این ندا بکند: طبیبِ عشق مسیحا دَم است و مُشفق لیک چو درد در تو نبیند که را دوا بکند....؟! عاشق منم که یار به حالش نظر نکرد... ای خواجه درد هست و لکن طبیب نیست.... عاشق که شد که یار به حالش نظر نکرد؟! ای خواجه درد نیست و لیکن طبیب هست... چو درد در تو نبیند که را دوا بکند؟! مرا بگیر و درِ خانه ات مقیمم کن چقدر عبد فراری برو بیا بکند... به کارمن گره خورده است اما گشایش از گره ام ذکر یارضا بکند *مرحوم شیخ صدوق در عیون اخبارالرضا روایتی رو آوردند خیلی عجیبه، میگن: وقتی نیشابور حضرت رضا اون حدیث معروف رو فرمودند آمدند از بین جمعیت رد بشن دیدند یه نفر هی به این‌ محافظا میگه: من‌ یه ذره با آقا کار دارم، میخوام یه ذره امام رضا رو ببینم... میگه اون قدر اصرار کرد، آقا متوجه شدند، فرمودند: برید کنار، بیا جلو‌ ببینم‌ چیکار داره، میگن: اومد عنان اسب امام رضا رو گرفت... گفت: آقاجان! درِ گوشی میخوام بگم. فرمود: بگو، صدا زد: یا امام رضا! به اینا گفتی منم فهمیدم، اینا همه اهل ولایت شما نبودند، من اهل ولایت شمام، آقا لبخند رو لباشون اومد، آقا یه چیزی به من بگو که به اینا نگفتی... یه راز به من بگو، امام رضا یه نگاهی کرد گفت یه‌چیزی بهت میگم اگر بگیری همه عالم مال توئه. گفت چیه؟ گفت: همین قدر بدون: محبت جد ما حسین، تو قلب فاجر هم نفوذ می کنه... اگر دیدی دلت مرده است برو کربلا... اگر دیدی بیچاره شدی برو کربلا... یه جوری راه رو بر ابی عبدالله تو کربلا بستند... امام صادق فرمود: مثل یه گنجشکی که تو قفس گیرش بندازند، از هر طرف حمله کنن یه جوری ابی عبدالله رو توی تنگنا گذاشتند.... خدا گفته: حسین! راه همه قلب ها رو به روت وا کردم عزیزم... به هر دلی میخوای بتابی، بتاب عزیز دلم...* چه می شود شب جمعه، یکی زِ کرب و بلا حواله ای بفرستد مرا صدا بُکُند *همه ی اهلبیت وقتی جون می دادند نگاهشون به بالا سرشون بود. امام صادق فرمود: بین ما اهل بیت فقط یک نفر جون میداد به آسمون نگاه نمی کرد.. از تو گودی قتلگاه با کنارِ سر خیمه هاش رو نگاه می کرد...* حسین‌چوخ باخما خیمیه من اوزومدَ حسینچیم اَخْیامیدَه او‌خیمه ی نالان‌ منم‌ کیدی ↫『بابُ الْحَرَم پایگاهِ متنِ روضه』 ــــــــــــــــــ ‼️هرگونه کپی برداری از متونِ روضه در و هایِ مرتبط با فضایِ روضه بدونِ ذکر منبع و درج آدرس سایت و کانال نبوده و مصداق بارز می باشد. ┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅ ↜ وب سایت↶ www.babolharam.net ✓ سروش ↶ http://sapp.ir/babolharam_net ✓ ایتا ↶ https://eitaa.com/babolharam_net ✓ روبیکا ↶ https://rubika.ir/www_babolharam_net ✓ تلگرام ↶ https://t.me/babolharam_net 🛒 فروشگاه فرهنگی↶ https://eitaa.com/babolharam_shop
لَيْلَةُ الْقَدْر.pdf
1.89M
کتاب لَيْلَةُ الْقَدْر』 ♦️ متن مراسم احیا و قرآن به سر گرفتن ویژۀ ◈براي اجراي مداحان اهلبيت عليهم السلام در شب های قدر ماه مبارك رمضان ◈اجرا شده توسط مداحان مشهور کشور ♦️ شامل و 🆔 @babolharam_net 🖥 www.babolharam.net
|⇦•علی قصد موندن .... وتوسل به امیر المؤمنین علیه السلام ویژهٔ شبهای قدراجراشده ماه مبارک رمضان سال ۱۴۰۱به نفس حاج میثم‌ مطیعی •✾• ●━━━━━━─────── ⇆ㅤ ◁ㅤㅤ❚❚ㅤㅤ▷ㅤㅤ ↻ *شب نوزدهم ماه مبارک رمضانِ، کوفه چه خبره امشب؟...* پیچیده صدای قدم‌های حیدر دوباره توی کوچه‌هایی که غمگین و تاره علی قصدِ موندن تو کوفه نداره *امیرالمؤمنین آمد کنارِ دَرِ خانه، مرغابی ها اومدن جلوش پر و بال زدن، همه میگفتن: علی نرو، علی مسجد نرو، صدازد: رهاشون کنید کاری با این پرنده ها نداشته باشید دارن نوحه سرایی میکنن... همچین‌ که اومد در خونه رو باز کنه کمربند علی به قلاب در اصابت کرد، کمربند علی بازشد صدازد "أَشدُد حيازَيمكَ لِلمَوتِ، فَإِنَّ المَوتَ لاقيكا"علی کمربندت رو برای مرگ محکم‌ببند... امیرالمؤمنین وارد کوچه شد، آرام آرام قدم برمیداشت اومد بالای مأذنه‌ ی مسجد کوفه اذان گفت، یه نگاهی به افق کرد صدازد: ای افق کوفه! نشد تو طلوع کنی چَشم‌ علی درخواب باشد، علی همیشه زودتر از تو بیدار بود... * ای کوفه چه زخم زبون‌ها زدی مرتضی رو به سُخره گرفتی چقدر اون صدا رو نخواهی شنید اون طنین دعا رو دیگه می‌شه راحت علی از زمونه تو دنیای نامرد نمی‌خواد بمونه یکی هست هنوزم که چشم انتظاره که پهلوش شکسته نگاش زخم و تاره تو رو جان زهرا، بمون ای علی جان.. ↫『بابُ الْحَرَم پایگاهِ متنِ روضه』 ــــــــــــــــــ ‼️هرگونه کپی برداری از متونِ روضه در و هایِ مرتبط با فضایِ روضه بدونِ ذکر منبع و درج آدرس سایت و کانال نبوده و مصداق بارز می باشد. ┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅ ↜ وب سایت↶ www.babolharam.net ✓ سروش ↶ http://sapp.ir/babolharam_net ✓ ایتا ↶ https://eitaa.com/babolharam_net ✓ روبیکا ↶ https://rubika.ir/www_babolharam_net ✓ تلگرام ↶ https://t.me/babolharam_net 🛒 فروشگاه فرهنگی↶ https://eitaa.com/babolharam_shop
|⇦•باز کن آغوش خود را.... وتوسل به امیر المؤمنین علیه السلام ویژهٔ شبهای قدراجراشده ماه مبارک رمضان سال ۱۴۰۱به نفس حاج مهدی سلحشور•✾• ●━━━━━━─────── ⇆ㅤ ◁ㅤㅤ❚❚ㅤㅤ▷ㅤㅤ ↻ باز کن آغوش خود را سائل‌ات سر می رسد آن گدا که بخشِشَت را کرده باور، می رسد آنقَدَر فریاد خواهم زد که من را هم ببین ناله های هر شبم از پشت این در می رسد چلّه چلّه خون دل خوردم که با قیمت شوم مِی که جا افتاده شد، در جام ساغر می رسد تا نَفَس باقی است..،نَفْس سرکشم را رام کن رفته رفته عُمر من دارد به آخر می رسد گرچه بد کردم..،بیا با این بدت تندی مکن ای که لطفِ بی حَدت حتی به کافر می رسد از دلِ هر معصیت زهرا مرا بیرون کشید کارِ من هرگاه گیر افتاد، مادر می رسد دفن نوکر احتیاطاً گردن ارباب هاست بعد مُردن کفن و دفن ما به حیدر می رسد در سراشیبی قبرم، بعد تلقین خواندنم... حَتم دارم مرتضی آنجاست که سر می رسد هرچه که غم بود، حیدر در وجودش جمع کرد... بعدها ارث پدر یک جا به دختر می رسد در کنارِ خانه ی باباش سنگش می زنند زخم مُهلِک بر پر و بال کبوتر می رسد کاش زینب خاطرش در کوچه ها آسوده بود کاش بر هر دختری می دید معجر می رسد ↫『بابُ الْحَرَم پایگاهِ متنِ روضه』 ــــــــــــــــــ ‼️هرگونه کپی برداری از متونِ روضه در و هایِ مرتبط با فضایِ روضه بدونِ ذکر منبع و درج آدرس سایت و کانال نبوده و مصداق بارز می باشد. ┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅ ↜ وب سایت↶ www.babolharam.net ✓ سروش ↶ http://sapp.ir/babolharam_net ✓ ایتا ↶ https://eitaa.com/babolharam_net ✓ روبیکا ↶ https://rubika.ir/www_babolharam_net ✓ تلگرام ↶ https://t.me/babolharam_net 🛒 فروشگاه فرهنگی↶ https://eitaa.com/babolharam_shop
|⇦•بی همنفس آقای کوفه... روضه‌ و توسل به امیرالمؤمنین علیه السلام ویژهٔ شبهای قدراجراشده ماه مبارک رمضان سال ۱۴۰۱به نفس حاج میثم مطیعی •✾• ●━━━━━━─────── ⇆ㅤ ◁ㅤㅤ❚❚ㅤㅤ▷ㅤㅤ ↻ "السَّلامُ عَلَیکَ یا أَمِیرِالْمُؤْمنین السَّلاَمُ عَلَى أَبِي الْأَئِمَّه وَ خَلِيلِ النُّبُوَّةِ وَ الْمَخْصُوصِ بِالْأُخُوَّةِ، السَّلاَمُ عَلَى يَعْسُوبِ الْإِيمَانِ وَ مِيزَانِ الْأَعْمَالِ ..." شبِ ضربت خوردن مولامونه...ای مولای مهربونم، همه ما رو به تو میشناسند یاامیرالمؤمنین... دلم برای حرمت تنگ شده.. دلم میخواد یه نجفی بیام بگم: آقا! سلام، دارم پیاده میرم کربلا... عجب شبی است، شب قدره، شب ضربت خوردنِ امیرالمومنین، شب زیارت مخصوص امام حسین هم هست.. ای اباالایتام! ای پدر یتیمان! ما هم امشب توي خونه ات پناهنده شدیم، یا علی...* یک مرد تنهای خمیده، از دیگران طعنه شنیده داغ غریبی را چشیده، یک عمر بیخوابی کشیده دارد عجب شوقی برای دیدن روی شهیده *آخه مثل امشبی وقتی مولا ضربت خورد، آقا رو بردند صحن مسجد کوفه، امیرالمؤمنین از حال رفته بود، امام حسن سر بابا رو به دامن گذاشت، گریه می کرد. اينقدر از آقای ما خون رفته بود، بی رمق شده بود.‌‌ قطرات اشکِ حسن بن علی، روی صورت بابا میریخت. امیرالمؤمنین چشما رو باز کردفرمود: پسرم چرا گریه میکنی؟ فرمود: پدر! کمرم شکست... فرمود: گریه نکن! این مادرت زهراست که به استقبال علی اومده، این حمزهٔ سیدالشهداست، این جَدّت رسول خداست...برا علی غصه نخور...* در شهر محنت‌زای کوفه شبگرد خسته پای کوفه بی همنفس آقای کوفه این رهبرِ تنهای کوفه رد می‌شود از خوابِ شُومِ بی خیالی‌های کوفه *وقتی اومد مسجد، رفت بالای مأذنه قبل از اذان یک نگاهی به افق کرد. فرمود:ای افق کوفه! نشد تو طلوع کنی چشم علی در خواب باشه بعد اذان گفت. وارد مسجد شد، اون ملعون ازل و ابد رو دید که به روخوابیده، دستور خواب داد فرمود:این جوری نخواب، این خواب شیاطینه. بعد فرمود:قصدی در سر داری، شمشیری زیر لباس پنهان کردی که از اثر این ضربه آسمون رو میخواد به زمین بیاره...* سی سال اشکِ بی تبسم سی سال دردِ مرقدی گم سی سال تنها بینِ مردم سی سال خونِ دل، تلاطم سی سال بی زهرا نخورده آب خوش با نانِ گندم *زهرای من رفتی، نديدي جواب سلام علی رو هم نمی دادند. روایت داريم، هم شیعه و هم سنی نقل کردند:"وَ کانَ لِعَلیٌ مِنَ النّاسَ وَجهُ حیاتَ فاطمه" تا زهرا زنده بود علی بین مردم آبرویی داشت. "فلَمّا تُوُفّیَت اِسْتَنکَرَ علیٌّ وُجوهَ النّاس"وقتی بی بی از دنیا رفت، نه مردم علی رو میخواستند نه دیگه علی میلی داشت بین مردم باشه...* این مظهرِ عشق و عبادت شبها به گریه کرده عادت مردِ میاندار رشادت بسته کمر بهر شهادت یا فاطمه یا فاطمه گویان رود سویِ سعادت با مردم از فردایشان گفت از قصه ی آخر زمان گفت از راه های آسمان گفت حرف خدا را بی امان گفت آرام بر بالای بام مأذنه رفت و اذان گفت بیتاب آمد پیش منبر نیّت نمود الله اکبر با تیغِ بُرّان خصمِ کافر آمد به سوی فرقِ حیدر ناگه امیرِ لافتی شد در میان خون، شناور صدیقه‌ی پهلو شکسته از آسمان بازو شکسته فریاد می‌زد: او شکسته شد جِلوه‌ی یاهو شکسته فرقِ امیرالمؤمنین تا اوّلِ ابرو شکسته... ↫『بابُ الْحَرَم پایگاهِ متنِ روضه』 ــــــــــــــــــ ‼️هرگونه کپی برداری از متونِ روضه در و هایِ مرتبط با فضایِ روضه بدونِ ذکر منبع و درج آدرس سایت و کانال نبوده و مصداق بارز می باشد. ┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅ ↜ وب سایت↶ www.babolharam.net ✓ سروش ↶ http://sapp.ir/babolharam_net ✓ ایتا ↶ https://eitaa.com/babolharam_net ✓ روبیکا ↶ https://rubika.ir/www_babolharam_net ✓ تلگرام ↶ https://t.me/babolharam_net 🛒 فروشگاه فرهنگی↶ https://eitaa.com/babolharam_shop
مراسم قرآن به سر گرفتن ویژهٔ شبهای قدراجراشده ماه مبارک رمضان سال ۱۴۰۱به نفس حاج مهدی رسولی •✾• ●━━━━━━─────── ⇆ㅤ ◁ㅤㅤ❚❚ㅤㅤ▷ㅤㅤ ↻ امروز تا صبح میگفت: سی ساله غصه میخورم، سی ساله دارم‌حرفم رو به‌ چاه میزنم. دیگه بسه، دیگه از زندگیِ بدون‌ زهرا خسته شدم. سحر حضرت علی از خانه خارج شد وارد مسجد شد. میگن: وارد مسجد شد صدا می زد: الصَّلوة،الصَّلوة... همه رو بیدار کرد به اون نانجیبم رسید زد به پاش گفت بلند شد نمازت روبخون، میگن‌: مولا آرام آرام وارد مأذنه شد، قدم روی این پله های مأذنه کوفه میذاشت، صدا می زد: "الله اکبر، الحمدالله رب العالمین، سبحان الله" حضرت زینب تو خونه‌ ی اُم کلثوم‌، یهو دیدن، صدای اذانِ علی از مسجد بلند شد. زینب صدا میزنه بابا یه بغضی تو‌صداته، بابا چقدر لحن اذان‌ گفتنت شبیه اون قرآن‌ خوندنت تو‌ مدینه شده بابا...کدوم قرآن‌ خواندن‌؟بابا یادت میاد سر مادر تو بغلت بود یهو با نگاش به تو‌ نگاه‌کرد، صدا زد: علی بگو بچه‌هام رو از حجره بیرون ببرن... بابا یادت میاد مادرم بهت گفت علی برام قرآن بخون. بابا یادت میاد شروع کردی قرآن بخونی" بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَن الرَّحِيمِ، يس، وَالْقُرْآنِ الْحَكِيمِ..." بزرگی اینجوری روضه میخوند: به دل علی افتاده بود عُمر فاطمه به اندازه یه یاسین مونده، هی میخوند برمیگشت به فاطمه نگاه میکرد،"يس، وَالْقُرْآنِ الْحَكِيمِ"نرو‌ فاطمه... اذان تمام شد آمد پایین ایستاد برای نماز، بعضیا میگن نماز نافله صبح بوده. آقام‌ وارد سجده شد نانجیب شمشیر رو بالا آورد مولا میخواد سر از سجده برداره نانجیب شمشیر رو بالا گرفت. زمینیا میگن‌نزن، آسمونیا میگن‌نزن، فرشته ها میگن نزن، یه خانومی هم‌ معجر دست گرفته، فاطمه میگه نزن. هم مولا حرکت کرد سر رو بالا آورد هم‌نانجیب شمشیر رو‌ پایبن‌آورد، چنان ضربه به فرق سر مبارک‌ خورد صدای ضجّه آسمان را پرکرد: علی را زدند. روایت میگه: وقتی زمین‌ خورد امام‌مجتبی دوید سر بابا رو بغل گرفت مردم ریختن دور علی خون از سرش داره میره .عمامه رو سفت بالا سرش بستن، روایت میگه با گوشه چشمش آسمون رو‌نگاه می کرد ومی گفت: "الحمدالله ..الحمدالله، سبحان الله...." جان‌ورند حسین ایاخ طرفندیدی. جان ورند عباس بله سیزیلیردی بابایه.آقا ئوزونن یخیلدی یخیلاندا زهرانی یادینه دوشدو، مسجیده آسیمانه باخیردین‌ علی، اما سلام اولا او‌آقایه‌ که گودی قتلگاهد یخیلمیشدی گوزونون قیراخینن آسیمانه باخیردی، بیدن نانجیب اَل آتدی محاسنینه آقامی ئوز اوستن دولاندوردی گوردولر حسین‌گوزونون قیراخینن آسیمانه باخیر ..آتلارین ایاقی سسی گلیر. امام صادق علیه السلام بویوردو: گوزو‌خیمه لر باخا باخا جان‌ ورده .. چوخ خیمیه باخما من اوزومدم حسینچیم توکلدور خیمه لر وای ابالفضل اویان .. ↫『بابُ الْحَرَم پایگاهِ متنِ روضه』 ــــــــــــــــــ ‼️هرگونه کپی برداری از متونِ روضه در و هایِ مرتبط با فضایِ روضه بدونِ ذکر منبع و درج آدرس سایت و کانال نبوده و مصداق بارز می باشد. ┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅ ↜ وب سایت↶ www.babolharam.net ✓ سروش ↶ http://sapp.ir/babolharam_net ✓ ایتا ↶ https://eitaa.com/babolharam_net ✓ روبیکا ↶ https://rubika.ir/www_babolharam_net ✓ تلگرام ↶ https://t.me/babolharam_net 🛒 فروشگاه فرهنگی↶ https://eitaa.com/babolharam_shop
مراسم قرآن به سر گرفتن ویژهٔ شبهای قدراجراشده ماه مبارک رمضان سال ۱۴۰۱به نفس حاج مهدی رسولی •✾• ●━━━━━━─────── ⇆ㅤ ◁ㅤㅤ❚❚ㅤㅤ▷ㅤㅤ ↻ ده مرتبه همه با هم: "بعلی....علیه السلام" سِرّ شب قدره...باور کن عرش خدا به لرزه می افته... ده مرتبه:"بفاطمة...سلام الله علیها" در خونه ی کریم بریم...ده مرتبه:"بالحسن...." حسین....رحمة الله الواسعه....ده مرتبه:"بالحسین....علیه السلام" ده مرتبه:"بعلی بن الحسین...علیهماالسلام" ده مرتبه:"بمحمدبن علی...علیهماالسلام" ده مرتبه:"بجعفر بن محمد...علیهماالسلام" ده مرتبه:"بموسی بن جعفر...علیهماالسلام" *ملت ایران زیر سایه امام رضاست...اینجا مملکت امام رضاست... ده مرتبه:"بعلی بن موسی...علیهماالسلام" ده مرتبه:"بمحمدبن علی...علیهماالسلام" ده مرتبه: "بعلی بن محمد...علیهماالسلام" ده مرتبه: "بالحسن بن علی...علیهماالسلام" *هر کجایید قبل از اینکه خدا رو به امام زمان قسم بدید، یابن الحسن! کجا داری امشب برای ما دعا می کنی؟ من همه بدبختیم اینه تو رو فراموش کردم... تو رو یاد نمی کنم اینطوری شدم... مردم همه با هم بگید: "یا اباصالح ادرکنا...یا اباصالح ادرکنا...یا اباصالح اغثنا...یا اباصالح اغثنا..." مرحوم آیت الله ناصری از خدمتشون پرسیدن: چه کار کنیم دلامون برای امام زمان آماده بشه؟ فرمودند" این ذکر خیلی پروازتون میده تا کنار امام زمان... "یا اباصالح ادرکنا ادرکنا، یا اباصالح اغثنا اغثنا...." ده مرتبه از سویدای دل صدا بزن:"بالحجة...علیه السلام" همه با هم دستات رو بیار بالا...قرآن هم رو دستت بگیر... امشب فقط همین رو میخوام... امام زمان بیاد همه مشکلات حل میشه... امشب ما برای کدوم گناهانمون توبه کردیم؟ فقط گناهان شخصیمون؟ ماها یاد گرفتیم فقط برای گناهان شخصیمون استغفار می کنیم... والله گناهان اجتماعی هزاران بار خطرناک تره... پیغمبر اکرم وقتی فرمان دادند از مکه هجرت کنید... حالا خونه زندگی دارند تو مکه... کجا بریم یا رسول الله؟ زن و بچه و مال و منال و خونه زندگیمون اینجاست...کجا بریم؟ پیغمبر اکرم فرمودند: دستوره، باید بریم... همه هجرت کردند...اومدند کجا موندند؟ تو کوچه و خیابون‌‌‌.... طرف که صاحب خونه و زندگی بود... اومدند کنار مسجد...شدند اصحاب صُفّه... زن و بچه تو کوچه... امتحان انصار چی بود؟ یه اتاق‌‌... دو تا اتاق بیشتر نداره... پیغمبر اکرم فرمود: برید یکیش رو بدید.. پرده بکشید نصف اونا نصف شما... پیغمبر اکرم گاهی می آمد کنار این بندگان خدا... می نشستند روی سکو زیر آفتاب... غذا نداشتند که... پیغمبر گاهی اوقات خرما می آورد... میگفتند یا رسول الله! چند روزه غذا نخوردیم... حالمون خوش نیست... می فرمودند:صبر کنید... خدا بزرگه... بعد از من بعضی هاتون به مال دنیا می رسید... خواست خوشحال بشه، پیغمبر چنان مذمتی کرد... یکیشون اونقدر تحت تاثیر بود که گفت ازدواج نمی کنم نه خونه میسازم... میرم تو بیابونا زندگی می کنم... اینکه شما گفتید... پیغمبر بهش فرمودند: پس چطور میخوای امربه معروف و نهی از منکر کنی؟ فهمیدی یعنی چی؟! یعنی همه دین در این اجمتماعی بودنه... اینکه میگن شب قدر،م ومنین کنار هم جمع بشن،دعا کنند... چون تکی دعا نمیشه...نمی صرفه... برای اینا توبه کردی؟ امشب توبه کردی خدایا من چقدر دل سوزوندم؟ ↫『بابُ الْحَرَم پایگاهِ متنِ روضه』 ــــــــــــــــــ ‼️هرگونه کپی برداری از متونِ روضه در و هایِ مرتبط با فضایِ روضه بدونِ ذکر منبع و درج آدرس سایت و کانال نبوده و مصداق بارز می باشد. ┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅ ↜ وب سایت↶ www.babolharam.net ✓ سروش ↶ http://sapp.ir/babolharam_net ✓ ایتا ↶ https://eitaa.com/babolharam_net ✓ روبیکا ↶ https://rubika.ir/www_babolharam_net ✓ تلگرام ↶ https://t.me/babolharam_net 🛒 فروشگاه فرهنگی↶ https://eitaa.com/babolharam_shop
|⇦•مراسم احیا ... مراسم قرآن به سر گرفتن ویژهٔ شبهای قدراجراشده ماه مبارک رمضان سال ۱۴۰۱به نفس حاج مهدی رسولی •✾• ●━━━━━━─────── ⇆ㅤ ◁ㅤㅤ❚❚ㅤㅤ▷ㅤㅤ ↻ "اللَّهُمَّ إِنِّي أَسْأَلُكَ بِكِتَابِكَ الْمُنْزَلِ وَ مَا فِيهِ وَ فِيهِ اسْمُكَ الْأَكْبَرُ وَ أَسْمَاؤُكَ الْحُسْنَى وَ مَا يُخَافُ وَ يُرْجَى أَنْ تَجْعَلَنِي مِنْ عُتَقَائِكَ مِنَ النَّارِ" اینجا موضع اجابت دعاست، من سکوت می کنم.هر دعایی از ذهنت رد میشه فقط من چند نکته بگم: اول اینکه اگه میخوای دعات مستجاب بشه برای بقیه دعا کن، بقیه رو شریک در دعات کن. دوم اینکه دعات رو کم نخواه، بالا بگیر،نگی من فلان چیز رو میخوام... سومین نکته هم اینکه امشب، شب قدر میخوام یه کلمه راحت به شما بگم...میدونی یعنی چی؟! خدا نازت رو خریده...باور کن! شب تقدیره... امشب میگه خودم گفتم: هرچی میخوای بنویسی، بنویس! من امضا می کنم... امشب خودت بنویس... چیزای بزرگ بزرگ از خدا بخواه... فرمودند: شب قدر هم شب رفعه هم شب دفعه... یعنی اگه الان گرفتار بلایی هستی، مریض داری... اینا همه حساب داره دیگه... اگه بدهی داری‌‌، اگه آبروت در خطر افتاده، اگه قبضِ قلب پیدا کردی، اون حال معنوی رو نداری، اشک چشم نداری... اینا همه بلا هست.. البته یک وجهش این می تونه باشه... از خدا بخواه، امشب شب رفعه، اینا رو رفع می کنند.. دومیش شب دفعه، یعنی شبِ بیست و یکم، یعنی اگه قراره امسال بلایی سرت بیاد... امشب بگو اگه تو میخوای من رو بزنی... آخه من مگه کی ام؟ اگه فلان بلا سرم بیاد... فلان مشکل برام پیش بیاد... امشب التماس کن... امشب دفعش می کنه... امشب امام زمان نگاه می کنه، باور کن... امشب ثبت و ضبط می کنند... شب بیست و یکم می نویسند... شب بیست وسوم هم میدن محضر امام زمان، آقا امضا کنه سرنوشتت رو... امشب خوب بخواه... بذار امام زمان نگاه کرد بگه معلومه گریه کن حسینه... چیزای خوب خوب خواسته... حالا قرآنا رو بر روی سر بگیرید...دل آدم آروم میشه... " اللَّهُمَّ بِحَقِّ هَذَا الْقُرْآنِ وَ بِحَقِّ مَنْ أَرْسَلْتَهُ بِهِ وَ بِحَقِّ كُلِّ مُؤْمِنٍ مَدَحْتَهُ فِيهِ وَ بِحَقِّكَ عَلَيْهِمْ فَلا أَحَدَ أَعْرَفُ بِحَقِّكَ مِنْكَ..." خدا رو به خودش قسم بده..."ده مرتبه بک یا الله...." "ده مرتبه بمحمد صلی الله علیه و آله و سلم..." امشب از سر شب دلم تو هول و وَلاست... امشب میدونی چرا دلت نگرانه؟ امشب دل همه کائنات نگرانه، فقط دل یه نفر آرومه... وارد مسجد شد همین روزا... *وارد مسجد شد امیرالمؤمنین، شروع کرد خطبه خواندن، بعدِ جنگ نهروان، میگه خطبه رو که خوند بالا منبر، یه نگاه به چپ و راست کرد دید ابی عبدالله نشسته کنار منبر. روایت میگه با این لحن صدا کرد "یا ابا عبدالله!"... ابی عبدالله فرمودن‌:جانم یا امیر المؤمنین! صدا زد: حسین‌جان! چند روز از ماه رمضان گذشته؟ صدا زد: یا امیرالمؤمنین! هفده روز مانده، میگن: امیرالمؤمنین تا شنید دست کشید به محاسنش، راوی میگه دست به محاسنی کشید که اون‌ روز دقت کردم همه اش سفید بود. مگه‌ امیرالمؤمنین‌ چند سال داره؟ شصت وسه سال.. صدا زد: دیگه‌ چیزی نمونده این‌محاسن به خونم خضاب بشه... مثل امشب شبِ نوزدهم خونه ی دخترش بود، تا خود صبح هی بلند میشد مینشست. امام حسن‌ میگه: رفتم‌ محضر بابام دیدم‌ نشسته خوابیده، صدا زدم‌ بابا بیداری؟ صدا زد: حسن‌ جان! بیدارم. گفتم: بابا چی شده؟ گفت حسن‌جان! همین‌جوری که نشسته بودم‌خواب به‌ چشمم اومد. پیغمبر رو‌ خواب دیدم، حسن‌جان! گلایه ی این‌ مردم رو‌ به پیغمبر کردم‌، گفتم: یا رسول الله! خسته ام کردن. پیغمبر اکرم صلوات الله علیه فرمود: سبحان الله! علی جان نفرینشون‌کن. میگه عرض کردم یا رسول الله نفرین میکنم، خدا من رو ازشون بگیره یکی مثل خودشون رو برخودشون‌ مسلط کنه... پیغمبر فرمود: علی دیگه چیزی نمونده عزیزم... ↫『بابُ الْحَرَم پایگاهِ متنِ روضه』 ــــــــــــــــــ ‼️هرگونه کپی برداری از متونِ روضه در و هایِ مرتبط با فضایِ روضه بدونِ ذکر منبع و درج آدرس سایت و کانال نبوده و مصداق بارز می باشد. ┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅ ↜ وب سایت↶ www.babolharam.net ✓ سروش ↶ http://sapp.ir/babolharam_net ✓ ایتا ↶ https://eitaa.com/babolharam_net ✓ روبیکا ↶ https://rubika.ir/www_babolharam_net ✓ تلگرام ↶ https://t.me/babolharam_net 🛒 فروشگاه فرهنگی↶ https://eitaa.com/babolharam_shop
مراسم قرآن به سر گرفتن ویژهٔ شبهای قدراجراشده ماه مبارک رمضان سال ۱۴۰۱به نفس حاج مهدی رسولی •✾• ●━━━━━━─────── ⇆ㅤ ◁ㅤㅤ❚❚ㅤㅤ▷ㅤㅤ ↻ امشب توبه کردی چقدر تو اجتماع باید کار می کردیم و نکردیم؟ برای اینا باید توبه کرد... گناهان فردی بده ولی باید برای اینا هم توبه کرد... گناه کبیره ای بالاتر از دل شکستن اجتماعی نیست.. بی تفاوتی نسبت به مسائل اجتماعی نیست... امام باقر فرمودند: در ائتلاف قلوب مؤمنین امام زمان میان... یه عروس و مادر شوهر تو این جامعه نمیتونند زندگی کنند... چه انتظاری داریم امام زمان بیاد؟ همسایه با همسایه نمیتونه... بچه هیاتی با بچه هیاتی... تا وقتی یاد نگرفتیم از اشتباهای هم بگذریم... امام زمان میاد از ما امتحان مواسات می گیره... آقای عزیز! فلان جا خونه داری؟ بله آقا... محضر شما... میری از پایین شهر یک نفر رو بر میداری میای یه طبقه مال اون‌.. یه طبقه مال تو‌‌‌... آماده ای؟ ما برای کوچک تر از این آماده نیستیم... اگه آماده نیستیم امام زمان نمیاد... این جوری دعا کن: خدایا! ائتلاف بین قلوب مؤمنین رو زیاد بفرما، قلب های ما رو نسبت به هم مهربان بفرما... خدایا ما رو برای فرج امام زمان مهیا بفرما... خدایا چندساله این مردم تحریمن.. خدایا اجر این مردمی که زیر بار تحریم ایستادند به خاطر امیرالمومنین و بچه های علی... خدایا امشب مزد این ها رو فرج امام زمان قرار بده... ↫『بابُ الْحَرَم پایگاهِ متنِ روضه』 ــــــــــــــــــ ‼️هرگونه کپی برداری از متونِ روضه در و هایِ مرتبط با فضایِ روضه بدونِ ذکر منبع و درج آدرس سایت و کانال نبوده و مصداق بارز می باشد. ┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅ ↜ وب سایت↶ www.babolharam.net ✓ سروش ↶ http://sapp.ir/babolharam_net ✓ ایتا ↶ https://eitaa.com/babolharam_net ✓ روبیکا ↶ https://rubika.ir/www_babolharam_net ✓ تلگرام ↶ https://t.me/babolharam_net 🛒 فروشگاه فرهنگی↶ https://eitaa.com/babolharam_shop
متن شعر مناجات شب قدر شب قدر است و من قدری ندارم    خدایا توشه قبری ندارم مبادا لیلة القدرم سر آید    گنه بر نامه ام افزونتر آید مبادا ماه تو پایان پذیرد    ولی این بنده ات سامان نگیرد اعوذ بجلال وجهک الکریم ان ینقضی عنّی شهر رمضان او یطلع الفجر من لیلتی هذه و لک قبلی تبعة او ذنب تعذّبنی علیه الهی العفو... سحر خیز مدینه کی میایی      امیر بی قرینه کی میایی عزیزم مادرت چشم انتظاره     دوای درد سینه کی میایی آخ کشم از سینه ناله کی میایی   امید فاطمه پس کی میایی ... یا امام زمان تو این شب قدر کجایی ، آقا جان امشب یه نظری به جمع ما کن، این رفقا چند شبه میان تو مجلس جد مظلومتون علی، شب زنده داری، دعا خوندند، ناله کردند... امشب شبه مزد گرفتنه آقا جان شرمندتم، از همه روسیاه تر منم، از همه خرابتر پرونده منه، امشب پرونده اعمال من رو میارند پیش شما مولا جان.. تو سالی که گذشت چقدر دل شما رو شکستم، گوش به حرف شما ندادم،چقدر دست منو گرفتی اما من نیومدم، دستم رو کشیدم... آقا جان امشب برای ما دعا کن... امشب کجایی امام زمان کجا قرآن بر سر گرفتی و گریه می کنی یا اباصالح التماس دعا هر کجا هستی یاد ما هم باش     نجف رفتی کربلا رفتی کاظمین رفتی یاد ما هم باش