شمشیر برچسب علیه حوزه انقلابی
درنگی در نظرپراکنی #آخوندهای_حزبی علیه مفهوم #آخوند_حکومتی
💥اختصاصی
@rozaneebefarda
🔻🔻🔻
غیر از جناب آقای #سید_احمد_خاتمی که هر از گاهی خود را مصداق #آخوند_حکومتی می خواند و به دفاع صریح از این عنوان در عصر حاکمیت نظام اسلامی می پردازد، حد اقل دو گروه دیگر هستند که مدام از موضوع #آخوند_حکومتی سخن به میان آورده، آن را نماد وابستگی به قدرت و امری مذموم و برخلاف سیره علمای ماضین معرفی می کنند؛
گروه نخست #آخوندهای_روشن_فکرنمای_غرب_اندیش هستند که نوعا گوشت و پوست شان در دنیای سیاست شکل گرفته و نه تنها حکومتی اند که در مرتبه نازل تر، چهره هایی حزبی محسوب می شوند که همه حیثیت شان را در هر موسم انتخاباتی خرج فلان جریان سیاسی یا فلان رجل سیاسی می کنند و اصلا به روی خودشان هم نمی آورند که همین دو روز پیشتر، در مذمت سیاست ورزی روحانیون انشاءهای فراوان نوشته اند!
دسته دوم روحانیون سنتی #مقدس_مآبی هستند که با ادبیات سلف گرایانه و با تکیه بر شعار #استقلال_حوزه تلاش دارند حوزه را به دوران پیش از انقلاب برگردانند.
نماد دسته اول، #مجمع_محققین است و نماد گروه دوم #نشست_اساتید.(طبعا بدنه اساتید عضو این تشکل نوپدید مراد نیست و برخی سران آن مورد خطابند)
در مورد این دو گروه و کار و کردارشان گفتنی زیاد است اما توجه به چند نکته مهم خالی از لطف نیست؛
۱) امثال فاضل میبدی و سایر اعضای مجمع محققین قم، در تمام چهار دهه پیشین مسؤولیت های کلان سیاسی داشته و یا در رأس احزاب سیاسی قرار داشته اند و در حال حاضر که در سراشیبی عمر قرار دارند هم دست از دنیای سیاست به معنای سخیف و سطحی آن(کار حزبی) نکشیده اند پس این قبیل ژست های استقلال از حکومت و نفی آخوند حکومتی و ... به این جماعت نمی آید و بهتر است به شعور مخاطبان هوشمند خود احترام بگذارند و به جای نسخه پیچی برای عموم حوزویان که قطعا انقلابی و آماده خدمت در بستر نظام اسلامی اند، نسخه نپیچند و علمای خدوم و مجاهد را تخطئه نکنند که چراغی را ایزد برفروزد، هرآنکس پف کند ریشش (ریشه اش) بسوزد!
۲) دسته دوم هم بهتر است نگاهی به گذشته داشته باشند و یادآورند که اولا همین جماعت دسته نخست که اکنون به اتحاد استراتژیک با یکدیگر رسیده اند، همان پیروان دیروز و شاید امروز دکتر شریعتی اند که علمای عظام شیعه از جمله محقق کرکی و مجلسیین و شیخ بهایی را به دلیل حضور در دربار صفوی، آخوند درباری می خواند و تخطئه می کرد و بهتر است یادآورند که امام خمینی بود که در کوران مبارزه، دفاع از حیثیت فحول علمای شیعه از یاد نبرد و مردانه وارد میدان شد. حتمن این سروران در یاد دارند که در آن هنگام جماعت مدعی استقلال امروز، نسبت شان با پهلوی های سفاک و نوکران استکبار و استعمار چه بود!
اینان در دوراهی مانده اند؛ از یک سو خود را پیرو و دوستدار امثال مجلسی نشان می دهند که اگر چنین است آنها برای ادای تکلیف حضور در دربار طاغوت را پذیرفته بودند و اینان خدمت در حکومت ولایت فقیه را ننگ و عار می شمارند!!
از دیگر سو همینان برخی شان در عصر پهلوی (که علاوه بر ننگ استبداد، ننگ وابستگی را نیز داشت)، ارتباط خوبی با دستگاه داشته اند و هرگز در آن دوران به تئوری سازی برای جدایی روحانیت از دربار، اقدامی نکرده اند و از قضا در همان زمان هم به تخطئه روحانیت مبارز که نماد استقلال روحانیت از دربار طاغوت بود، دست می زدند و به همین دلیل بعضا بعنوان نماد آخوند درباری شناخته می شدند!
۳) امثال آقای خاتمی هم اگر واقعا به آنچه فرموده اند باور دارند باید در کارنامه شان این مدعا قابل بازیابی باشد. صد البته انصاف نیست خدمات افراد متعهد نادیده گرفته شود اما مطالبات برزمین مانده رهبر از حوزه و نیازهای نظام اسلامی به تولیدات حوزوی را مقایسه کنید به اختیارات، موقعیت و مسؤلیت برخی از این سروران و آنگاه باید قضاوت کرد که آیا واقعا این عزیزان در آخوند حکومتی بودن موفق بوده اند یا خیر؟!
@rozaneebefarda