سوره مظلوم انفال!
نقدی بر یادداشتهای اخیر سروش محلاتی
علی مهدیان
@rozaneebefarda
🔻🔻🔻
🔹مدتی قبل جناب روحانی آیه ۵۶ انفال را اینطور تفسیر کرد که ثم ینقضون عهدهم فی کل مره... یعنی دائم دشمن عهد میشکسته و پیامبر دوباره عهد میبسته چون صلح طلب بوده. صلح طلب بودن یعنی با نقض کننده پیمان دوباره عهد ببندیم!؟
این که نه شاهد تاریخی دارد نه از متن آیه استنباط میشود. پیامبر در جبهه های مختلف با دشمنان متفاوت عهد میبسته و هر بار هم آنها بودند که نقض میکردند. معنای فی کل مره این است نه آنچه ایشان استنباط کردند. علت یابی چنین خطایی در فهم آیه قرآن و سیره پیامبر اکرم البته بحث مستقلی لازم دارد.
🔹اما دوباره چندی پیش جناب سروش محلاتی تفسیری از آیه ۵۸ سوره انفال ارائه دادند آیه این بود که
وَإِمَّا تَخَافَنَّ مِنْ قَوْمٍ خِيَانَةً فَانْبِذْ إِلَيْهِمْ عَلَىٰ سَوَاءٍ ۚ إِنَّ اللَّهَ لَا يُحِبُّ الْخَائِنِينَ
ایشان معتقد بودند از باب «امر عقیب حظر»، فعل «فانبذ» دلالت بر وجوب ندارد بلکه دلالت بر جواز دارد و حق را ثابت میکند نه تکلیف. به این معنا که اگر دشمن نقض عهد کرد تو میتوانی نقض عهد کنی نه اینکه باید چنین کنی.حالا اینکه از حکم جواز به حق برسیم بحثی دیگر است که میگذرم.
🔹اما آیه اساسا درباره وظیفه و تکلیف دستگاه حاکمیت و ولایت است. تعبیر تخافن هم نشان میدهد نقض عهد توسط دشمن نشده بلکه نشانه هایی معقول در نقض عهد دشمن محقق شده. «نبذ عهد» هم غیر از «نقض عهد» است. نبذ عهد یعنی اعلام به دشمن که این عهدنامه بی ارزش و ملغی است. و نقض یعنی عمل نکردن به مفاد آن. باید توجه کرد بین اصل معاهده و عمل به آن باید فرق گذاشت. اصل معاهده یک قرار دوطرفه است عمل به آن اجرای مفاد آن توسط طرفین است.
🔹جناب سروش محلاتی دو اظهار نظر دارند؛
در اظهار نظر اولی تفاوت نبذ و نقض را توجه نکرده و استنباط کرده که اگر فقها گفته اند نقض عمل عهد جواز دارد از باب امر عقیب حظر است. اولا اینکه امر بعد از حظر دلالت بر اباحه کند محل اشکال است؛چراکه حداکثر حظر ما قبل امر شک در قرینیت موجود ایجاد میکند و کلام را مجمل میکند. اجمال کلام هم یعنی نمیدانیم الزام هست یا نه و این یعنی نیاز به قرائن بیشتری وجود دارد و الا اصل عملی حاکم است.
🔹مثلا از جمله قرائن این است که نگاه کنیم در کلام متکلم وقتی امر انجام میشود بیشتر دلایل و علل بر عدم موضوعیت متعلق نهی و حظر ارائه شده یا در مفید بود متعلق امر؟ اگر اولی باشد ظهور در جواز و اباحه رخ میدهد و نفی حظر.اما اگر دومی باشد ظهور در الزام بیشتر است.اگر هم قرائن کافی نبود بیان مجمل میماند. در این آیه قران قرائن در لزوم نبذ وجود دارد از جمله اینکه لسان آیه نوعی توبیخ رفتار دشمن و مقابله به مثل در مقابل دشمن عهد شکن است بعلاوه که در انتهای آیه هم بحث از این است که بنا است عدم محبوبیت خائنین نزد خداوند با این حکم ظهور و بروز پیدا کند. لذا برداشتن حظر موضوعیت ندارد بلکه تحقق نبذ است که مورد توجه شارع است.
▫️اینکه «نقض عملی» وجوب ندارد بلکه جواز دارد، نیز از باب امر بعد از حظر نیست. بلکه لازمه نبذ این است که حق نقض عملی وجود داشته باشد. اگر اظهار نظر دوم جناب سروش محلاتی را ببینیم ایشان متوجه تفاوت نقض و نبذ شده و آنجا میگوید وجوب نبذ داریم نه نقض. آن وقت سوال این است که پس با آن استدلال امر عقیب حظر چرا اینجا حکم به ترخیص نمیکند؟
🔹البته تطبیق اما تخافن در مورد برجام میشود شواهد و قرائن دوران اوباما و الا در زمان ترامپ که اساسا رسما نقض عهد توسط او اعلام شده بود. که به طریق اولی باید نبذ انجام میشد.
▫️اما یک نکته مهم دیگر اینکه این امر آیا امتثالش فوریت دارد یعنی واجب فوری است؟ به نظر میرسد که چنین نیست بلکه زمان امتثال آن دائر مدار مصلحت جبهه حق است که دستگاه حاکمه تشخیص میدهد. پیش از این هم رهبری گفت آتش زدن برجام بعد از آنکه دشمن آن را پاره کرد، لازم است اما زمانی این واجب را انجام میدهیم که به مصلحت باشد.
▫️ظاهر بیان رهبری در دیدار با مجلس خبرگان نشان میداد که در زمان امتثال «نبذ عهد» بین رهبری و دولت تفاوت نظر وجود دارد ولو او با تصمیم دولت همراهی کرده ولی به لحاظ زمانی موافق این میزان تاخیر نبوده. پیش از این نیز درباره اصل قرار داد برجام ایشان دستگاه دیپلماسی دولت را متهم به عجله و تسرع در قرارداد کردند. یعنی با دولتی مواجهیم که به عقیده رهبری در بستن قرار داد عجله کرده و در نبذ قرار داد در مقابل دشمن تاخیر دارد. برای رهبری یک صدا بودن کل دستگاه تصمیم گیری کشور در مقابل دشمن یک مصلحت مهم است، لذا مدارای با سستی و تاخیر مسوولین میتواند ریشه در این نکته داشته باشد.
🔹به هر حال تفسیرهای عجیب و غریب آیات سوره انفال توسط دستگاه حوزوی جریان غربگرا قصه پرغصه ای ست که باید در جای خود به آن رسیدگی کرد.
@rozaneebefarda
تصمیم پیرامون #لوایح_پالرمو در مجمع به جای حساسی رسیده است.
اظهارنظر بزرگان و نخبگان پیرامون تبعات تصویب آن، قطعا و حتماً مؤثر است.
@rozaneebefarda
فرافکنی و فرار از پاسخگویی در یادداشت سوم سروش محلاتی!
@rozaneebefarda
🔻🔻🔻
تعهدات پس از نقض!
✍️محمد سروش محلاتی
❓سخن درباره تعهدات پس از نقض عهد بود و اینکه پس از آن، نقض متقابل واجب است یا جایز؟ حق است یا تکلیف؟
حالا با نگاه سومی به سراغ مسئله میرویم: وقتی دشمن نقض عهد کرد و پیمانی را رها نمود، تعهد ما در قبال آن عهد و قرارداد پایان میپذیرد ولی آیا نقض عهد آنان، پایان وظایف اخلاقی و شرعی ماست؟ و آیا دیگر هیچ تعهد و تکلیفی در برابر پیمان شکنان نداریم؟
شاید پاسخ انقلابینمایان در این باره مثبت باشد ولی خردمندان (یا همان اولوا الالباب) پاسخ دیگری دارند!
در اینجا برای روشن شدن پاسخ، یک نمونه قرآنی و یک نمونه فقهی ذکر میشود:
✅مهلت به پیمان شکنان
قران میفرماید: پس از نقض عهد دشمنان باید به آنها فرصت دهید تا در زمان و مجال مناسب فکر و تصمیم گیری کنند. آنها هرچند در نقض پیمان مقصّرند ولی شما نباید همه چیز را خاتمه یافته تلقی کنید، دست نگهدارید و به آنها مهلت دهید: آغاز سوره برائت با همین اعلام مهلت چهار ماهه به مشرکانِ پیمان شکن است «فَسِيحُوا فِي الْأَرْضِ أَرْبَعَةَ أَشْهُرٍ» علامه طباطبائی در ذیل آن میگوید: خداوند به برائت اکتفا نکرده بلکه تا چهار ماه، فرصت تحقیق و بررسی به آنها داده تا از "آزادی فکر" برخوردار باشند و در این مدت "امنیت" آنها تامین میشود(المیزان، ج۹، ۱۸۸و۱۴۸) شگفتآور است که گروهی مشرک باشند و سابقه قتل و جنایت در کارنامه خود داشته باشد و پیمان خود را هم با خیانت نقض کرده باشد، باز هم چند ماه برای فکر کردن و تصمیم گیری آزادی کامل در جامعه داشته و هر کجا بخواهد برود و کسی متعرض او نگردد!! «فَسِيحُوا فِي الْأَرْضِ»، فرصتی که در بسیاری از نظامها حتی برای شهروندان متخلف و یا معترض وجود ندارد!!
آیا از خصمِ پیمان شکن، جواب سریع و اقدام مثبت فوری خواستن و با ضرب الاجل کوتاه، از همان حداقل فرصت مشرکان هم برای فکر و مطالعه دریغ داشتن، منطبق با منطق قرانی و حکمت فرقانی است؟
✅امنیت سفیران پیمان شکن
فقه اسلامی میگوید: اگر نمایندگان و سفیران دولت بیگانه نقض عهد کرده و مرتکب جرائم سیاسی شوند مثلا در کشور اسلامی اقدام به جمع آوری اسناد و مدارک محرمانه کنند و با به جاسوسی بپردازند و یا به جاسوسان پناه دهند و با این کارها قرارداد هدنه و همکاری را نقض کنند، مورد تعقیب و مجازات قرار نمیگیرند و به سلامت در اختیار دولت متبوع خود قرار میگیرد!! نه میتوان به محل آنها هجوم آورد و نه میتوان آنها را در حصر و حبس قرار داد و نه ....
این فتوای شیخ طوسی است: «اذا زال عقد الهدنة لخوف الامام نظر فیما زال به فان لم یتضمن وجوب حق علیه مثل أن آوی لهم عینا رده الی مأمنه و لا شیء علیه»(المبسوط، ج۲، ص۵۹) علامه حلی هم همین فتوی را با ذکر مثالهای بیشتر مورد تایید قرار داده است(منتهی المطلب، ج۱۵، ص۳۷۹) این نظر، نه از سوی یک عالم متجدد و به منظور همراهی با کنوانسیونهای بین المللی بلکه فتوایی از سوی بزرگترین فقهای امامیه مثل شیخ طوسی و علامه حلی است. آیا این نظرات برای ما باورکردنی است و یا بدنبال فقهی هستیم که همه این ارزشها را بدور افکند؟!
پس نقض عهد بیگانگان، پایان همه مسئولیتهای ما نیست و اگر یک وظیفه در ابقای آن عهد به پایان میرسد ولی چه بسا وظایف دیگری همچنان پایدار و برقرار است.
در قرآن و در فقه، خواندنیهای زیادی وجود دارد که برایمان نمیخوانند ولی ما باید بخوانیم.
@rozaneebefarda
بازتاب دیدگاه های مخاطبان روزنه/1
🔸مصباحی:
سلام علیکم
در مورد یادداشت دوم آقای سروش محلاتی:
در فقه و همچنین تجربهی عینی و تاریخی این مسلم است که حکومت و سیاست صحنهی تزاحمهاست و نقش ولی امر در اغلب موارد، کشف مصالح اهم و تقدیم آنها بر مصالح مهم در موارد مختلف تزاحم است، نه صرفا کشف و استنباط حکم اولی.
بنابرین، استنباط حکم اولی وجوب از آیهی شریفه، باعث سلب اختیار ولیامر نمیشود. بحث در این است که به عنوان اولی، حکم بقا در تعهد یکطرفه چیست، و این قابل جمع است با این که در مواردی به خاطر تزاحم با مصلحت اهم، ولی امر تشخیص دیگری داشته باشد. فلذا محل بحث، دوران بین «حق» یا «تکلیف» ولیامر نیست، بلکه دوران بین وظیفهی او در مرحلهی اول، و وظیفهی او در فرض تزاحم با مصلحت اهم است. چه اینکه وقتی هم از «حق» ولیامر صحبت میکنیم، منظور حق شخصی و دلبخواهی او نیست، بلکه آنجا هم «مکلف» به رعایت مصلحت جامعه است.
نکتهی دوم این که ایشان نگران لوث شدن مسائل دینی بابت اسناد افعال عباد به شریعت هستند، این حرف زیباست، اما ابعاد خطرناکی دارد که در نهایت به نفی تکلیفگرایی میانجامد و موجب انسداد باب اجتهاد و استنباط میشود و ... نمیخواهیم به آن ابعاد بپردازیم در این مجال، اما اجمالا این مقدار یعنی «مقابله با مثل نسبت به دشمن» یک امر عقلایی (بلکه اصل رفتاری شایع در میان حیوانات) است؛ ما منتظر دین نبودیم تا به ما مقابله به مثل یاد بدهد؛ فلذا از جهت اسناد «اصل مقابله به مثل» به شارع مقدس، ایشان نگران نباشند، آبروی شریعت بدین قدر نرود.
نکتهی سوم اینکه بله، به ما فراخوان دادند، عقل و وجدان و حافظهی تاریخی به ما فراخوان داده تا به مدعیان استقلال حوزه یادآوری کنیم این چنین مبتذل و تکلفآمیز و مغشوش، فقاهت را به پای اشتباه فاحش حسن روحانی و جواد ظریف به مسلخ نبرند. تاریخ از یاد نمیبرد کسانی که هزاران تهمت و افترا به مرحوم آیةالله مصباح زدند به خاطر حمایت ایشان از برخی افراد (در زمان استقامت و در راه مستقیم بودن آن افراد) حالا خودشان در وقتی که دولت اعتدال رکورد منفور بودن دولتها پس از انقلاب را زده است، اینچنین علیه رهبری به دفاع از اشتباه تاریخی دولتمردان برخاستهاند.
@rozaneebefarda
تفقه حزبی و عبور از تعهدات فقهی و اصولی
نقدی جدید بر یادداشت جدید سروش محلاتی
اختصاصی/ محمدعلی شیرازی #جوابیه14
@rozaneebefarda
🔻🔻🔻
[صفحه 1 از 5]
جناب آقای محلاتی در متن دومی که در حساب شخصی منتشر کرد بدون پاسخ به اشکالات سابق مطالب دیگری را برای اثبات سخنان خود مطرح کرد. برداشتهای مختلفی از عدم پاسخگویی وی میتوان داشت از جمله: نبود پاسخ متقن، تکبر علمی، عدم اعتقاد به گفت و گوی منطقی و روشمند و... که ما در این مجال قضاوت را به مخاطبان فاضل و هوشمند واگذار میکنیم.
آقای محلاتی به طور خلاصه در یادداشت دوم خود سه ادعا را مطرح کرد:
1. « فانبذ الیهم » صرفا به معنای اعلام نقض عهد است و نه نقض. در نتیجه حتی اگر قائل به دلالت الزامی این آیه بشویم باز هم دلالتی بر وجوب نقض ندارد.
2. ذیل آیه شریفه (« إنّ الله لایحبّ الخائنین » ) مفید لزوم اعلام است و نه لزوم نقض.
3. مقابله به مثل بر اساس قاعده « فمن اعتدی علیکم فاعتدوا علیه بمثل ما اعتدی علیکم » الزامی نیست.
ما در سه بخش به ادعای آقای محلاتی پاسخ میدهیم.
بخش اول: معنای « فانبذ الیهم »
آقای محلاتی در یادداشت خود ادعا کرد:
«... «فَانْبِذْ إِلَيْهِمْ» بمعنی لزوم اعلام و یا متضمن اعلام خبر است (شیخ طوسی، النبذ: "القاء الخبر" التبیان، ج۵، ص۱۴۵)...» در نتیجه :«... آیه اساسا درمقام بیان "حکم نقض" (وجوب یا جواز) از سوی پیامبر(ص) نیست بلکه آیه در مقام بیان آن است که پس از آشکار شدن علائم خیانت از سوی دشمنان، پیامبر نباید بدون اعلام به دشمنان از پیمان بیرون بیاید...»
اما آیا « فانبذ الیهم » صرفا به معنای اعلام خبر است و به معنای نقض و طرح عهد نیست؟
در این خصوص سه معنا میتواند فرض شود:
صرف نقض عهد، صرف اعلام نقض عهد، نقض عهد همراه با اعلام. تفاوت معنای دوم و سوم واضح است. معنای دوم معنایی بسیط و یک جزئی و معنای سوم مرکب از نقض عهد (به صورت عملی) و اعلام آن (به صورت اخباری) است.
در این زمینه ابتدا به معنای لغوی « نبذ » (فارغ از متعلق آن) خواهیم پرداخت سپس « نبذ العهد » را بر اساس قول لغویین و مفسرین، اصول بلاغی و مشابهتیابی در آیات دیگر قرآن کریم پی خواهیم گرفت.
« نبذ » در اصل لغوی به معنای « طرح » و «القاء» و انداختن چیزی است.(العین ج8 ص191، تاجالعروس ج5، ص401-399، المحیط فی اللغة ج10، ص88، صحاح ج2، ص571، معجم مقائیس ج5 ص380، مصباحالمنیر ج2، ص590، مجمعالبحرین ج3 ص189) از تصریحات لغویون استفاده میشود که « نبذ العهد » معنایی ترکیبی دارد و به معنای نقض عهدِ همراه با اعلام است. فیومی در مصباح مینویسد:
« (نَبَذْتُ) العَهْدَ إِلَيْهِمْ نَقَضْتُهُ » که دلالت صریحی بر معنای نقض کردن عهد دارد. او با پذیرش این معنا، آیه « فانبذ الیهم » را به همین معنا عطف میکند و میگوید:
«وَ قَوْلُهُ تَعَالَى (فَانْبِذْ إِلَيْهِمْ عَلى سَواءٍ) مَعْنَاهُ إِذَا هَادَنْتَ قَوْماً فَعَلِمْتَ مِنْهُم النَّقْضَ لِلْعَهْدِ فَلَا تُوقِعْ بِهِمْ سَابِقاً إِلَى النَّقْضِ حَتَّى تُعْلِمَهُمْ أَنَّكَ نَقَضْتَ الْعَهْدَ فَتَكُونُوا فِى عِلْم النَّقْضِ مُسْتَوِينَ ثُمَّ أَوْقِعْ بِهِمْ»(مصباحالمنیر ج2 ص590) که در این فقره هم به اعلام نقض عهد اشاره میکند (... حتی تُعلِمهم) و هم به اصل نقض عهد (...ثم أوقع بهم)
@rozaneebefarda
ادامه👇🏽
تفقه حزبی و عبور از تعهدات فقهی و اصولی
[صفحه 2 از 5]
طریحی در مجمعالبحرین مینویسد:
« قوله تعالى: [أَ وَ كُلَّما عاهَدُوا عَهْداً ] نَبَذَهُ فَرِيقٌ مِنْهُمْ [2/ 100] أي نقضه... قوله: فَانْبِذْ إِلَيْهِمْ عَلى سَواءٍ [8/ 58] معناه إذا هادنت قوما فعلمت منهم النقض للعهد فكذا. و في التفسير: اطرح العهد عليهم على سواء. » (مجمعالبحرین ج3 ص189-188) که این کلام هم دلالت صریحی در معنای نقض عهد دارد هرچند به معنای «اعلام نقض عهد» اشارهای نمیکند.
به علاوه، واسطی در تاجالعروس میگوید:
« نَبَذَ العَهْدَ، إِذا نَقَضَه و أَلْقَاه إِلى مَن كان بَينَه و بَينَه» و نبذ العهد را به معنای نقض عهد میداند. همچنین وی به نقل از ابومنصور اینگونه مینویسد:
« المُنَابَذَة: أَن يَكُون بَيْنَ فَرِيقَيْنِ مُخْتَلِفَيْن عَهْدٌ و هُدْنَةٌ بَعْدَ القِتَالِ ثم أَرَادَا نَقْضَ ذلك العَهْدِ فَيَنْبِذُ كُلُّ واحِدٍ منهما إِلى صاحِبِه العَهْدَ الذي تَهادَنَا عليه ». ابومنصور مفعول به « نبذ » را اصل عهد و نه صرف « خبر » گرفته است. در نتیجه او « نبذ العهد » را به معنای طرح و فروانداختن و نقض آن میداند و نه صرف اعلام خبر نقض. واسطی اینگونه ادامه میدهد:
« و منه قولُه تَعَالى: وَ إِمّا تَخافَنَّ مِنْ قَوْمٍ خِيانَةً فَانْبِذْ إِلَيْهِمْ عَلى سَواءٍ المعنَى: إِن كان بَيْنَكَ و بينَ قَوْمٍ هُدْنَةٌ فَخِفْتَ مِنْهم نَقْضاً للعَهْدِ فلا تُبَادِرْ إِلى النَّقْضِ حتَّى تُلْقِيَ إِليهم أَنّكَ قَدْ نَقَضْتَ ما بينَكَ و بينَهم، فيَكُونُوا مَعَك في عِلْمِ النَّقْضِ و العَوْدِ إِلى الحَرْبِ مُسْتَوِينَ.» (تاجالعروس ج5 ص401-399) که با توجه به ارجاع معنای آیه شریفه به ریشه معنوی سابق (با تعبیر: و منه قوله تعالی...) ، معنای « نبذ العهد » نقض عهد همراه با اعلام خواهد بود.
علاوه بر موارد فوق، مفسر برجسته علامه طباطبائی رحمهالله نیز آیه را به معنای نقض عهد همراه با اعلام آن میدانند.(المیزان ج9 ص114-113) و دیگر مفسر بزرگ شیعی مرحوم طبرسی نیز این ترکیب را به معنای نقض عهد همراه با اعلام دانسته است. ایشان در این زمینه میگویند:
«فَانْبِذْ إِلَيْهِمْ عَلى سَواءٍ» أي فألق إليهم ما بينك و بينهم من العهد و أعلمهم بأنك قد نقضت ما شرطت لهم»(مجمعالبیان ج4 ص850/همچنین ر.ک: المیزان فی تفسیر القرآن ج9 ص113)
فراء (م 207 ه.ق) از علمای برجسته مکتب نحوی کوفه نیز نبذ العهد را به معنای نقض آن میداند.(معانی القرآن ج1 ص414) زمخشری هم این ترکیب را به معنای « طرح العهد » و نقض آن میداند و اساسا معنای «اخبار از نقض» را به عبارت « علی سواء » در آیه شریفه نسبت میدهد و نه « فانبذ »:
« فَانْبِذْ إِلَيْهِمْ فاطرح إليهم العهد عَلى سَواءٍ على طريق مستو قصد، و ذلك أن تظهر لهم نبذ العهد و تخبرهم إخباراً مكشوفا بينا أنك قطعت ما بينك و بينهم، و لا تناجزهم الحرب و هم على توهم بقاء العهد فيكون ذلك خيانة منك »(کشاف ج2 ص231)
فخر رازی، از علمای برجسته اهلسنت هم در تفسیر معروف خود « فانبذ » را به معنای نقض همراه با اعلام میداند:
« و أما قوله: وَ إِمَّا تَخافَنَّ مِنْ قَوْمٍ خِيانَةً يعني من قوم معاهدين خيانة و نكثاً بأمارات ظاهرة فَانْبِذْ إِلَيْهِمْ فاطرح إليهم العهد على طريق مستو ظاهر، و ذلك أن تظهر لهم نبذ العهد و تخبرهم أخباراً مكشوفاً بينا أنك قطعت ما بينك و بينهم، و لا تبادرهم الحرب و هم على توهم بقاء العهد، فيكون ذلك خيانة منك إِنَّ اللَّهَ لا يُحِبُّ الْخائِنِينَ في العهود و حاصل الكلام في هذه الآية أنه تعالى أمره بنبذ من ينقض العهد على أقبح الوجوه و أمره أن يتباعد على أقصى الوجوه من كل ما يوهم نكث العهد و نقضه. »(التفسیر الکبیر (مفاتیحالغیب)، ج15 ص498)
علاوه بر موارد ذکر شده، مفسرین فرق اسلامی در قرون مختلف نبذ العهد را به معنای طرح و نقض عهد یا نقض عهد همراه با اعلام، ونه صرف اخبار از آن، دانستهاند.(ر.ک: الوجیز فی تفسیر القرآن العزیز، سواطع الالهام ج2 ص414، تفسیر مقاتل بن سلیمان، ج2 ص122، جوامعالجامع ج2 ص28، زبدة التفاسیر ج3 ص56، کنزالدقائق، ج5 ص362،الجوهر الثمین فی تفسیر الکتاب المبین، ج3 ص36، فتحالقدیر، ج2 ص365، التفسیر الکاشف، ج3 ص499، الهدایة الی بلوغ النهایة ج4 ص2857، نظم الدرر فی تناسب الآیات و السور، ج3 ص235، مشکل اعراب القرآن، ج1 ص303، مراح لبید لکشف معنی القرآن المجید، ج1 ص430، تفسیر الثعلبی، ج4 ص369، عیون التفاسیر ج2 ص119، صفوة التفاسیر ج1 ص474، روحالمعانی، ج5 ص219 و...)
@rozaneebefarda
ادامه👇🏽
تفقه حزبی و عبور از تعهدات فقهی و اصولی
[صفحه 3 از 5]
برای فهم بهتر ترکیب « نبذ العهد » باید به وجوه بلاغی آن نیز توجه کرد. توضیح آنکه عبارت « فانبذ الیهم » دارای استعاره مکنیه تخییلیه است که در آن «عهد» به «شیء انداختنی» تشبیه شده است سپس مشبه به حذف شده و یکی از لوازم آن (انداختن) ذکر شده است. آلوسی در روحالمعانی میگوید:
فَانْبِذْ إِلَيْهِمْ أي فاطرح إليهم عهدهم، و فيه استعارة مكنية تخييلية (روحالمعانی ج5 ص219)
بر این اساس میتوان گفت معنای «اظهار و اعلام نقض عهد» یکی از لوازم معنوی این ترکیب بلاغی است و نه معنایی نشأت گرفته از معنای اصلی « نبذ ». توضیح آنکه خداوند متعال با تعبیری لطف و با بلاغتی معجزهآسا هم دستور به نقض عهد دادهاند و هم امر به اظهار آن کردهاند. قرآن کریم با استفاده از یک صنعت بلاغی، عهد را به «شیء انداختنی» تشبیه کرده و امر کرده که این شیء مهمل و بیارزش را رها کن و جلوی پای مشرکین بدعهد بینداز طبیعتا وقتی این عهدنامه جلوی پای مشرکین میافتد از نقض آن عهد باخبر هم میشوند در نتیجه معنای اعلام از لوازم استعاری این تعبیر است و نه معنای اصلی « نبذ العهد ».در هر صورت حتی اگر نپذیریم که معنای «اعلام نقض» از لوازم استعاری این ترکیب است، بسیاری از مفسرین معنای «نقض عهد» را از آیه شریفه برداشت کردهاند و نکته دیگر آنکه « نبذ العهد » در آیهای دیگر از قرآن کریم نیز استعمال شده که بلاشک به معنای «طرح و نقض عهد » و نه صرف اعلام آن است:
أَوَ كُلَّما عاهَدُوا عَهْداً نَبَذَهُ فَريقٌ مِنْهُمْ بَلْ أَكْثَرُهُمْ لا يُؤْمِنُونَ (بقره/100)/(ر.ک: مجمعالبیان، ج1 ص328 المیزان فی تفسیر القرآن ج1 ص231، ، کشاف، ج1 ص171)
بخش دوم: دلالت « إنّ الله لایحبّ الخائنین »
آقای محلاتی در یادداشت دوم خود مینویسد:
« قرینه آنکه آیه درصدد تشویق به نقض متقابل نیست و درصدد بیان لزوم اعلام است، تعلیل ذیل آیه است که متناسب با حکم "لزوم اعلام" است و مربوط به لزوم نقض عهد نیست: «إِنَّ اللَّهَ لا يُحِبُّ الْخائِنينَ». به بیان علامه بر پیامبر واجب است که به آنان "خبر" نقض متقابل را "اعلام" کند تا مبادا مرتکب "خیانت" شود(المیزان، ج۹، ص۱۱۴) درحالیکه اگر آیه در مقام بیان لزوم عدم تعهد مسلمانان بود، مناسب بود که خداوند به مثل (ان الله یحب الصابرین) تعلیل نموده و مسلمانان را به مقابله به مثل و درگیری با دشمن تشویق کند.»
تقطیع های غیراصولی و شبهژورنالیستی آقای محلاتی در فضای حوزه علمیه شهرتی عجیب یافته و در این مورد نیز کلام مرحوم علامه طباطبائی به گونهای تقطیع شده است که گویی ایشان آیه شریفه را صرفا به معنای لزوم اعلام نقض، و نه اصل نقض میدانند حال آنکه گفته شد مرحوم علامه مطابق مفاد آیه شریفه قائل به وجوب نقض عهد به علاوه اعلام آن از جانب حاکم اسلامی هستند.(ر.ک: المیزان ج9 ص114-113)
در ثانی، واضح است که فقره « إنّ الله لایحبّ الخائنین » اگر با حکم لزوم تناسب داشته باشد (که مفروض بحث همین است) هم با حکم لزوم نقض عهد سازگاری دارد و هم با لزوم اعلام آن و توضیح آیه شریفه نیز چنین میشود:« پیمان خود را با خائنها نقض کنید و آن را اعلام کنید چراکه خداوند خائنین و تداوم تعامل با آنان و همچنین متهم شدن مسلمین به خیانت را دوست ندارد. »
به علاوه حتی اگر تناسب « إنّ الله لایحبّ الخائنین » با امر به نقض عهد را نپذیریم، باز هم آسیبی به مدعای ما نمیرسد. خداوند متعال با تعبیر لطیف « فانبذ الیهم » به مسلمین دو دستور دادهاند: نقض عهد و اعلام آن و ذیل آیه شریفه بنا به صلاحدید الهی تنها برای لزوم اعلام آن تعلیل آوردهاند. به عبارت دیگر این آیه شریفه نظیر آیه :
« وَ قاتِلُوا في سَبيلِ اللَّهِ الَّذينَ يُقاتِلُونَكُمْ وَ لا تَعْتَدُوا إِنَ اللَّهَ لا يُحِبُ الْمُعْتَدينَ (آلعمران/190)» است که در آن خداوند متعال امر به جهاد میکنند به علاوه مسلمانان را هم از ظلم بازمیدارند و تنها برای دستور دوم تعلیل میآورند. هیچ مفسر یا فقیه بیغرضی پیدا نمیشود که بگوید به قرینه « إنّ الله لایحبّ المعتدین »، آیه دلالتی بر وجوب جهاد نمیکند و تنها دلالت بر وجوب عدم ظلم دارد. در نتیجه مسلم است که اگر فردی بپذیرد معنای «نبذ العهد» از حیث لغوی و بلاغی به معنای نقض عهد همراه با اعلام است و امر « فانبذ الیهم » را هم الزامی بگیرد هیچگاه به خاطر « إنّ الله لایحبّ الخائنین » از حکم الزامی آیه شریفه دست نمیکشد.
@rozaneebefarda
ادامه👇🏽
تفقه حزبی و عبور از تعهدات فقهی و اصولی
[صفحه 4 از 5]
قاعده مقابله به مثل
آقای محلاتی در سومین فقره میگوید:
« نقض از سوی مسلمانان در برابر نقض عهد کفار، از باب "مقابله به مثل" و بر اساس قاعده «وَ الْحُرُمَاتُ قِصَاصٌ فَمَنِ اعْتَدَى عَلَيْكُمْ فَاعْتَدُوا عَلَيْهِ بِمِثْلِ مَا اعْتَدَى عَلَيْكُمْ»(سوره بقره/آیه۱۹۴) است و مقابله به مثل یک حکم الزامی نیست بلکه جنبه حقی داشته و صرفا جواز مقابله را برای مسلمانان اثبات میکند. از این رو اگر کفار حرمت ماههای حرام را نقص کنند، مسلمانان نیز حق دارند در همان ماهها مقابله بمثل کنند ولی بر آنها واجب نیست که الزاما در ماه حرام مقابله کنند. »
معلوم نیست چرا آقای محلاتی آیه شریفه قصاص را قاعده و آیه « فانبذ الیهم » را فرع آن گرفتند و جای سؤال جدی است که « فاعتدوا علیه بمثل ما اعتدی علیکم » چه فرقی با « فانبذ الیهم علی سواء » دارد؟ همانطور که فقره «بمثل ما اعتدی علیکم » دلالت بر اقدام متقابل دارد، « علی سواء » نیز دلالت بر اقدام متقابل و متوازن دارد. در نتیجه این قاعدهسازی و تفریعات پس از آن بلاوجه است.
به علاوه معلوم نیست چرا آقای محلاتی در میان آیات قرآن کریم آیه قصاص را به عنوان قاعده پذیرفتند در حالیکه آیات دیگری هست که بر وجوب مقابله به مثل در صورت پیمانشکنی طرف مقابل دارد از جمله:
«وَ إِنْ نَكَثُوا أَيْمانَهُمْ مِنْ بَعْدِ عَهْدِهِمْ وَ طَعَنُوا فِي دِينِكُمْ فَقاتِلُوا أَئِمَّةَ الْكُفْرِ إِنَّهُمْ لا أَيْمانَ لَهُمْ لَعَلَّهُمْ يَنْتَهُونَ* أَ لا تُقاتِلُونَ قَوْماً نَكَثُوا أَيْمانَهُمْ وَ هَمُّوا بِإِخْراجِ الرَّسُولِ وَ هُمْ بَدَؤُكُمْ أَوَّلَ مَرَّةٍ أَ تَخْشَوْنَهُمْ فَاللّهُ أَحَقُّ أَنْ تَخْشَوْهُ إِنْ كُنْتُمْ مُؤْمِنِينَ* قاتِلُوهُمْ يُعَذِّبْهُمُ اللّهُ بِأَيْدِيكُمْ وَ يُخْزِهِمْ وَ يَنْصُرْكُمْ عَلَيْهِمْ وَ يَشْفِ صُدُورَ قَوْمٍ مُؤْمِنِينَ» (توبه/14-12)
همانطور که پیداست این آیات شریفه دلالتی صریح و انکارناپذیر بر لزوم نقض عهد و مقابله جدی و متوازن علیه مشرکین پیمانشکن دارد.(فقه القرآن (للیزدی)، ج2 ص272)
همچنین آقای محلاتی در کلام خود مفروض گرفته است که آیه « فاعتدوا علیه بمثل ما عتدی علیکم » دلالتی بر وجوب مقابله به مثل علیه پیمانشکنان ندارد و مباحث خود را بر همین اساس چیده است. نکته اینکه نزد برخی از علما امکان استفاده وجوب از همین آیه شریفه نیز منتفی نیست:
« قوله تعالى فَمَنِ اعْتَدى عَلَيْكُمْ فَاعْتَدُوا عَلَيْهِ بِمِثْلِ مَا اعْتَدى عَلَيْكُمْ. يمكن أن يستدل به على أنه إذا دهم المسلمين أمر من قبل العدو يخاف منه وجب حينئذ جهادهم و إن لم يكن ثم إمام عادل و يقصد المجاهد به الدفاع عن نفسه و عن الإسلام و أهله و لا يجاهدهم ليدخلهم في الإسلام مع الإمام الجائر.
و يؤكد ذلك قوله وَ ما لَكُمْ لا تُقاتِلُونَ فِي سَبِيلِ اللّهِ وَ الْمُسْتَضْعَفِينَ أي لا عذر لكم ألا تقاتلوا في سبيل الله و عن المستضعفين أي تصرف الأذى عنهم أي ما لكم لا تسعون في خلاصهم.»(فقه القرآن (للراوندی)، ج1 ص332)
@rozaneebefarda
ادامه👇🏽
تفقه حزبی و عبور از تعهدات فقهی و اصولی
[صفحه 5 از 5]
آیه شریفه « فمن اعتدی علیکم ...» ابعاد مختلفی دارد از جمله: «قصاص»، «اقتصاص/تقاص»، «حکم غصب» و البته «واکنش به نقض عهد مشرکین». که البته فقهای عظام از این آیه شریفه عمدتا در مبحث قصاص (مجموعة فتاوی ابنجنید، ص371، الانتصار فی انفرادات الامامیة، ص535، تذکرة الفقها ج8 ص442)، اقتصاص/تقاص (مسالک ج14 ص70، حدائق ج18 ص410) و غصب (مبسوط ج3، ص60، المؤتلف ج1 ص620، غنیة ص278 و 408، سرائر ج2 ص480) استفاده کردند و به دلیل نبود حکومت اسلامی و عدم دخالت مستقیم در درگیریهای سیاسی بینالمللی یا به هر دلیل دیگر، بعد اخیر آن مغفول مانده است.
در هر صورت اصل اینکه آیه قصاص قاعده باشد و « فانبذ الیهم » فرع بر آن باشد پذیرفتنی نیست به علاوه اگر بنا بر قاعدهسازی باشد آیات صریح دیگری هستند که بتوانند در مقام قاعده و تفسیر باشند هرچند امکان استفاده وجوب مقابله بر اساس آیه شریفه « فمن اعتدی علیکم » نیز منتفی نیست.
نکته پایانی و چند پرسش از محلاتی
جناب آقای محلاتی با امتناع از پاسخگویی به نقدها، در یادداشت دوم خود به طرح مباحث جدیدی پرداخت که به آنها پاسخ داده شد. وی اخیرا یادداشت سومی نیز نگاشته و با فرار رو به جلو، به طرح مباحثی جدید و کم ربط به بحث اصلی، پرداخته و «لزوم مهلت به پیمانشکنان» و «امنیت سفیران پیمانشکن» را مطرح کرده است که البته پرداختن به این موضوعات، از جانب کسانی که شأنیت فقهی لازم را دارند مهم و به جاست ولی جای این سؤال باقی است، و امیدواریم جناب محلاتی به مخاطبان هوشمند خود پاسخ دهد، که چرا ایشان در مقام طرح مسائل فقهی، همواره یک طرف غش میکند و دائما در یادداشت های شبه فقهی خود، در حال دفاع از مشرکینِ پیمانشکن، کفار حربی، منافقین وابسته، مرتدین نظری و عملی، بغاة و شورشگران علیه نظامی اسلامی و... هستند؟!
آیا بهتر نیست ایشان، پس از کسب صلاحیتهای لازم، به حل مسائل روز مردمی (ونه حزبی و فرقهای) از منظر فقه اصیل اسلامی و جواهری بپردازند؟! و مثلا به این سؤالات پاسخ دهند که اگر رئیس دولت در نظام اسلامی با وعده دروغ بهبود اقتصادی و معیشتی رأی آورد و بعد از هشت سال وضع زندگی مردم را به قهقهرا کشاند، از نظر اسلامی چه مجازاتی علیه وی باید اجرا شود؟
اگر رئیس اجرایی کشور اسلامی در اثر #بیتدبیری، #تنبلی یا خدای ناکرده مسائل دیگر، اموال و نفوس مسلمین را بر باد داد، ضامن خسارتها چه کسی است؟
حکم وضعی و تکلیفی و حقوقی رئیس مجلسی که با نقض نظرات کارشناسی کمیسیونهای تخصصی یک قرارداد بینالمللی و درازمدت را در بیست دقیقه به تصویب میکشاند، چیست؟
اگر مسئول سیاست خارجی برخلاف خطوط قرمز ولیفقیه تعهدی را پذیرفت، حکم وضعی آن قرارداد و حکم تکلیفی آن مسئول و گروه همراهش چیست؟
به علاوه؛ حکم فقهی و اخلاقی فردی که متلبس به لباس اهل علم است اما منافع جریانی و حزبی را بر فضای شبهاستنباطی و فکری خود حاکم میکند و انگاره های سیاسی/جناحی را به اصطلاح، فقه ملی می کند، چیست؟ و اساسا وظیفه شرعی، اخلاقی و انسانی طلاب و عموم مردم در برخورد با محمد بن شهاب زهریها و یحیی بن اکثمها چیست؟
انشالله یادداشت سوم و یادداشت های آتی، به هر عدد که نوشته شود، پاسخ علمی متناسب را در پی خواهد داشت اما فراتر از این بحث های علمی، گاهی روش شناسی و رویکرد امثال آقای محلاتی نیز باید در یادداشت هایی مجزا مورد بررسی قرار گیرد، و به طور خاص مشخص شود، ایشان به چه انگیزه ای، در سالهای اخیر، نقد رهبری با ادبیات فقهی را در اولویت کاری خویش قرار داده است!
روزنه؛ دریچه ای به تاریخ، سیاست و اندیشه دینی معاصر
@rozaneebefarda
May 11
برجامیان؛ از درس مذاکره از عاشورا تا درس ضعف و ذلت، از قرآن!
جوابیهای بر سخنان اخیر آقای محمد محلاتی
#بازنشر|| ابوالقاسم سیفی
@rozaneebefarda
🔻🔻🔻
🔴 اصل اینکه مسلمین باید به عهدها و قراردادها با مشرکین پایبند باشند، از احکام اسلام است؛ لکن این حکم در آیه ٤ سوره توبه مشروط به دو شرط شده است:
🔻شرط اول: لم ینقصوکم
عدم تنقیص و ایجاد ضرر مالی و امنیتی و ...
🔻شرط دوم: لم یظاهروا علیکم احدا
از دشمنان شما پشتیبانی نکنند!
پس از رعایت این دو شرط خداوند متعال فرمود:
فاتموا الیهم .. ^ فا ^ جزا در این آیه پس از حصول شرط است و خود آیه دلالت بر این دارد که اگر هر زمانی یکی از این دو شرط نقض شود طبیعتا جزا آن نیز منتفی است.
🔴 اما در مورد آیه فانبذ الیهم علی سوا این آیه به رسول خدا امر می کند که اگر از اینکه آنان خیانت کنند نگران شدی عهد خود را با آنان پایان بده .
⚫️ اینکه بعضی طلبه ها این آیه را از مصادیق امر عقیب حظر و یا توهم حظر می دانند جای تعجب ندارد و ضرورت اینکه بزرگان فرمودند: اکتفا به مدارک موجب بی سوادی می شود و باید خوب و بر اساس قاعده درس خواند خودنمائی می کند.
🔹 در امر عقیب حظر و یا توهم حظر باید موضوع و حکم آن واحد باشد مثل حرمت صید در احرام.
⭕️بنابراین حرمت صید پس از احرام هنوز باقی است و پس از زمان احرام آیه ی شریفه امر به صید می نماید، و این به معنای رفع حکم حرمت و علی قول المشهور دلالت بر جواز صید دارد .
🔹 لکن در مساله معاهده اصل پایبندی به معاهده با حصول و اطمینان از دوام شرط جائز بود یعنی وجوب تعهد به جزاء با دوام شروط؛ لکن آیه فانبذ الیهم می فرماید لازم نیست که آنها شروط را نقض کنند بلکه همینکه احساس کردی و گمان کردی بنا به نقض عهد دارند بر تو واجب است تعهد به قرارداد را نقض کرده و پایان دهی.
🔹با این حساب وجوب پایبندی به تعهدات، مشروط به شروطی بود که با انتفاء شرط، حکم نیز منتفی می گردد.
🔹اما موضوع فانبذ در صورتی است که خوف عدم پایبندی و یا اینکه از ظواهر امر استفاده کردی که بنا به پایبندی ندارند پس تو نیز به عهدت پایان بده، فلذا اصلا موضوع واحد نیست تا طلبه ای فانبذ را امر عقیب حظر یا توهم حظر بداند فتامل جیدا جدا.
🔹و اما اینکه پیامبر گرامی هر بار با اینها معاهده می بست و آنها هر بار تعهد را نقض می کردند و این یعنی باید دائما مذاکره بی ثمر کرد و این را منطق اسلام دانست منکر بزرگ و گناه نابخشودنی است که میطلبد بزرگان حوزه جلوی این منحرف و انحراف را بگیرند؛ چرا که آیه قرآن می فرماید:
کسانی که هنوز قرار داد را زیر پا نگذاشتند و فقط گمان این را داری که نقض عهد کنند فورا عهدت را پایان بده و معنای این آیه این است که با آنها عهد ببند ولی اگر گمان کردی می خواهند تخلف کنند نقض عهد کن و اگر در جنگی به چنین عهد شکنانی دست یافتی آنان را به شدت در هم بکوب و نابودشان کن.
🔴 در پایان باید گفت کسانی که از عاشورا درس مذاکره گرفتند بعید نیست از قرآن و آیات در مناسبات خارجی با مشرکین، درس ضعف و ذلت بگیرند.
#جوابیه۱۵
@rozaneebefarda
سروش محلاتی و تشخیص مصلحت به سبک وثوقالدوله!
اختصاصی|| کاظم محدثی
@rozaneebefarda
🔻🔻🔻
🔹آقای محمد محلاتی در یادداشت سوم خود به مبسوط شیخ طوسی استناد کرده اما حق مطلب این بود که تقطیع نمیشد و کل مطلب را میآورد:
إذا خاف الإمام من المهادنين خيانة جاز له أن ينقض العهد لقوله تعالى «وَ إِمّا تَخافَنَّ مِنْ قَوْمٍ خِيانَةً فَانْبِذْ إِلَيْهِمْ عَلى سَواءٍ»( انفال 58) و لا تنقض الهدنة بنفس الخوف بل للإمام نقضها فإذا نقضها ردهم إلى مأمنهم لأنهم دخلوا إليه من مأمنهم فكان عليه ردهم إليه، و إذا زال عقد الهدنة لخوف الإمام نظر فيما زال به فإن لم يتضمن وجوب حق عليه مثل أن آوى لهم عينا أو عاون رده إلى مأمنه و لا شيء عليه فإن كان ذلك يوجب حقا نظر فإن كان حقا لآدمي كقتل نفس و إتلاف مال استوفى ذلك منه، و إن كان حقا لله محضا كحد الزنا و شرب الخمر لم يقم عليه بلا خلاف عند الفقهاء، و عندي أنه يجب أن يقيم عليه الحدود لعموم الآي و إن كان حقا مشتركا مثل السرقة قطعه.(المبسوط ج2 ص59)
▫️یعنی اگر امام جامعه برای امنیت جامعه اسلامی احساس خطر کند میتواند عهد هدنهای که با بیگانگان بسته را نقض کند و مستند این مطلب آیه قرآن است. و برگشت آنها به وطنشان متوقف بر این است که حقی بر گردن آنها نباشد و شیخ میفرماید به نظر من واجب است در صورتی که حقی به گردن آنها باشد به خاطر عموم آیه. بر آنها اقامه حدود شود.
🔻جناب آقای محلاتی پاسخ دهند بر اساس این نگاه شیخ طوسی رحمهالله ، حکم جاسوسان مستقر در سفارت آمریکا که در ابتدای پیروزی انقلاب اسلامی به طرق مختلف علیه نظام اسلامی اقدام کرده و خساراتی به بار آورده، حق ملت ایران را تضییع نمودند، چیست؟ آیا حاضرند به همقطاران خود که به دنبال آزادی بلاشرط جاسوسان آمریکایی بودند خرده بگیرند؟ به علاوه آیا حاضرند به دولت متبوع خود فشار بیاورند که هزینه خسارت نقض تعهدات برجامی را احیا کنند و پس بگیرند؟ یا فقاهت ایشان تنها در حمایت از مشرکین پیمانشکن فعال میشود؟
⭕️مرحوم علامه حلی نیز با عباراتی مشابه میفرماید:
«فإذا زال عقد الهدنة، نظر فيما زال به، فإن لم يتضمّن وجوب حقّ عليه، مثل أن يأوي لهم عينا، أو يخبرهم بخبر المسلمين و يطلعهم على عوراتهم، ردّه إلى مأمنه، و لا شيء عليه. و إن كان يوجب حقّا، فإن كان لآدميّ، كقتل نفس أو إتلاف مال، استوفي ذلك منه، و إن كان للّه تعالى محضا، كحدّ الزنا و الشرب، أقيم عليه أيضا عندنا، خلافا للجمهور، و إن كان مشتركا، كالسرقة، أقيم عليه عندنا». (تذکره ج9 ص379-378)
▫️نکته دیگر که باید مورد توجه قرار بگیرد این است که : پناه دادن پیامبر(ص) به برخی مشرکین تنها برای بیرون آمدن آنها از جهل بود نه اینکه به آنها اعتماد کند. آیا جناب ایشان هیچ آیه یا روایت یا حتی دلیل عقلائی میتواند بیاورد که مسئول روابط بینالملل جواز اعتماد عملی به کفار بدعهد را دارد؟ امضای قرارداد بینالمللی بر اساس اینکه امضای فلان شخص جلاد و شیاد تضمین است آیا معامله سفهی نیست؟ اگر نیست پس حکم وضعی و تکلیفی آن چیست؟ ضامن خسارتهای چنین معاهدات سادهلوحانهای چه کسی است؟ آیا برداشت از بیتالمال مسلمین برای رفع این قبیل خرابکاریها جایز است؟
🔹آقای محلاتی در اظهارات خود ترجیعبندی دارد به نام «مصلحت»!
و چنان بدین اصل تاکید و بدان تمسک میکند که گویی فقط ایشان و همقطارانش قائل به لزوم تشخیص مصلحت هستند و بقیه همه قائل به حرمت عمل به مصالحاند اما در هر صورت آنچه که به ذهن میرسد آن است که مصلحتسنجیهای مدنظر روحانیت متمایل به #خردهجریان_اعتدال بسیار شبیه مصالحی است که به ذهن وثوقالدوله میرسید و بر اساس آن قرارداد 1919 را نوشت. از قضا در این مورد هم حقیقت قرارداد یک چیز بود و آنچه مطبوعات دولتی برای مردم بزک میکردند چیز دیگری بود.
🔹نکته آخر و حسن ختام یادداشت، هشدار نسبت به ارتباط مذاکرات آمریکاییها با بحث #نفوذ است که بسیار مورد تاکید مقام معظم رهبری قرار دارد. معظم له در 15مهر1394 فرمودند:
«تعریفی که امریکایی ها برای مذاکره با ایران دارند، به معنای نفوذ است. آنها می خواهند راه را باز کنند برای تحمیل... مذاکره با آمریکا ممنوع است به خاطر ضرر های بی شماری که دارد و منفعتی که اصلا ندارد.»
▫️انتظار میرود عموم نویسندگان و سیاستمداران، خاصه معدود حوزویان طرفدار مذاکرات بیرویه با آمریکا، به این امر توجه ویژه داشته باشند.
#جوابیه۱۶
@rozaneebefarda
بازتاب دیدگاههای مخاطبان روزنه/۲
🔹مصطفی ا:
سیل یادداشتها و جوابهای استدلالی و محکم به نظرات آقای محلاتی را که میخوانم به واقع به این نتیجه میرسم که "دوران بزن دررو تمام شده"
@rozaneebefarda
بازتاب دیدگاههای مخاطبان روزنه/۳
🔹 زمانی:
این جواب های متقن بر یادداشت های حزبی آقای محلاتی یک پیام روشن دارد
عرصه سیمرغ [فقاهت] جولانگه برخی از این آقایان نیست
عِرض خود میبرند و زحمت ما میدارند
بهتر است آقای محلاتی بیش از این خود را مشغول ماستمالیزاسیون برجام بی جان نکند!
@rozaneebefarda
بازتاب دیدگاههای مخاطبان روزنه/۴
🔹شفیعی:
وقتی انسان حمایت ها و دفاع های متعصبانه و کورکورانه ی جماعت غرب پرست داخلی از برجام نافرجام را مشاهده می کند به طوری که جرأت می کنند قرآن کریم و سیره قطعی اهلبیت علیهم السلام را تفسیر به رأی کنند و منحرف سازند؛ می فهمد قضیه فراتر از تطهیر و دفاع از یک عهد نامه و توافقی چون برجام خسارتباراست...
هنگامی که این جماعت، حاضرند پا روی آیات قرآن مجید بگذارند یعنی می خواهند تسلیم شدن در برابر طاغوت اعظم و استکبار و کفر جهانی را تطهیر کنند و جلوه ی دینی و شرعی به آن بدهند و از دین بر علیه دین استفاده کنند.
بدا به حالشان
@rozaneebefarda
#سوخت_بر مظلوم کیست؟
#بازنشر
@rozaneebefarda
🔻🔻🔻
🔻 هر بار که در مورد #سوخت_بر صحبت میکنیم بدانیم مساله قدری با #کول_بر کردستانی که یک یخچال بر پشتش میزند و از کوههای غرب کشور به داخل قاچاق می کند تا نان شبی بدست آورد متفاوت است...
🔻سوخت کش بلوچ یعنی راننده یک وانت بی پلاک با #دو_هزار_لیتر_بنزین که ظاهر این خودرو بی شباهت با ماشین جنگی نیست، بنزین را لیتری 3 هزار تومان در ایران میخرند و 100روپیه (19هزار تومان) در پاکستان می فروشند، یعنی سود هر بار که شاید دو روز هم زمان نبرد بیش از #سی_میلیون_تومان !
🔻 و جالب هست بدانید همین سوخت برهای مظلوم با این سود سرشار زمین و خانههای فراوانی در خارج بلوچستان، در شهرهای کرمان و مشهد و تهران و ... میخرند و غیر از اینکه عاملی برای گرانیهای زمیناند، عامدانه با شعار چهار-چهل (چهار همسر، چهل فرزند) به فکر تغییر بافت جمعیتیاند !
🔻 البته اگر ساده لوحانه دوربین دست بگیرید و با اینها مصاحبه کنید خواهند گفت هیچ نداریم!
🔻 مسولیتهای کلیدی در سیستان و بلوچستان با بلوچهاست و دیگران اجازه ندارند با خودروهای سوخت کش برخورد کنند و روزانه، حداقل #ده_هزار_وانت سوخت کش در مرز تردد می کنند، با یک حساب سرانگشتی سالانه بیش از #116هزار_میلیارد_تومان از جیب مردم ایران به حساب سوخت بران مظلوم بلوچستان واریز میشود (سالانه 1,5 میلیون از جیب هر ایرانی)!
🔻 جالب هست بدانید زمین و خانه در زاهدان از خیلی شهرهای ایران گرانتر هست، به دلیل وجود همین پولها، گرانترین خانهها هم از آن همین سوختبران مظلوم بلوچ هست.
🔻جالب هست بدانید هیچ پیمانکار داخلی و خارجی ای حاضر نبوده و نیست یک پروژه ساده را در بلوچستان انجام دهد چرا که امنیت، پایه ی ساخت و ساز هست و قرارگاه خاتم سپاه از هزار و پانصد کیلومتر آنطرف تر از بوشهر گاز را اول به ایرانشهر میرساند و در آخر به زابل شیعه نشین، به این شیوه که یک جمع نگهبانی میدادند و یک جمع کار میکردند! و مزدشان هم این بود که اتوبوس حامل چهل درجه دار سپاه، سال گذشته توسط یکی از همین خودروهای بی پلاک و نشان، با باری از تی ان تی که از پاکستان سوغاتی آورده بود قربته الی الله منفجر شد.
🔻این درست است که مردم زاهدان مظلومند و بسیاری در فقر به سر میبرند، اما از چابهار تا زاهدان و سیستان هزینه های بسیار شده است و جاده های اتوبانی تاسیس شده است، دانشگاهها تاسیس شده است، آب رسانیها شده است، اینها و حتی خط آهن کرمان به زاهدان با صرف هزینه بسیار جهت ایجاد امنیت در بیابانی که همان بلوچها هم نمی رفتند کارگری کنند، صفر تا صد بوسیله سپاه بوده است.
💢 آنکه مظلوم است #نظام_جمهوری_اسلامی است.
@soada_ir
@rozaneebefarda
فیلم مناظره آقایان #سیدمحمدجواد_علوی و #عبدالحسین_خسروپناه منتشر شد
@rozaneebefarda
🔻🔻🔻
⭕️متن و فیلم مناظره مزبور را در ذیل ببینید:
📄 متن مناظره👇
hawzahnews.com/news/946803
📹 فیلم مناظره:👇
hawzahnews.com/xb4n9
🔶حاشیه روزنه
آنگونه که قبلا تصریح شد، اصل این مناظره در جهت #آزاداندیشی_حوزوی، امری مطلوب و پرثمر است. در این زمینه نکاتی قابل ذکر است:
◾️محتوای گفتگو بهترین مستند برای شناخت میزان علمیت و رویکرد علمی جناب آقای علوی و طیف فکری/حوزوی همگرا با ایشان است.
◽️همانطور که پیشبینی میشد، در این مناظره مدعاهای مطروحه در #مصاحبه_جنجالی با #اکوایران دوباره به صورت کاملتر و عمیقتر بازتکرار شد و از جهات متعدد قابل نقد و ارزیابی علمی است.
🔸نکته مهم در تحلیل این گفتگو آنکه، با تکیه بر محتوای این مناظره، منتقدان جناب آقای علوی، تمام فحول #فقه_جواهری و #فقه_سنتی را شامل خواهد بود!
🔹در این گفتگو نشانههایی وجود دارد که اثبات میکند رویکرد فقهی جناب آقای علوی بیش از آنکه به #فقه_سنتی نزدیک باشد، به #فقه_روشنفکری نزدیک است!
⭕️جناب آقای علوی مطالب چالشبرانگیز و مهمی را با ادبیاتی خاص(توأم با #ابهام_استراتژیک) مطرح کرده که تحلیل و بررسی مجزای هر کدام از آنها میتواند موضوع بررسیهای علمی مستقل توسط متخصصان فن قرار گیرد. از آنجمله:
▫️جایگاه شناسی روایات شریفه در استنباط، علم امام(ع)، عصمت، مبانی اصولی متیقن مشهور امامیه، مبانی فقهی فقه جواهری، مهدویت، سیره عقلا و حجیت عقل، خطابات قانونیه، جایگاه عقل و عرف در اجتهاد، فلسفه علم، فلسفه دین، فلسفه اقتصاد و... .
▪️روزنه با افتخار برای بازنشر دیدگاههای فضلای ارجمند در ارزیابی علمی محتوای این مناظره آمادگی دارد.
@rozaneebefarda
نامه انتقادی جمعی از حوزویان خطاب به رییس و اعضای مجمع تشخیص مصلحت نظام و تذکار نسبت به عواقب تصویب لوایح FATF
#بازنشر
@rozaneebefarda
🔻🔻🔻
⭕️ متن نامه به شرح ذیل است:
بسم الله الرحمن الرحیم
🔹 وَإِمَّا تَخَافَنَّ مِنْ قَوْمٍ خِیَانَةً فَانْبِذْ إِلَیْهِمْ عَلَى سَوَاءٍ إِنَّ اللَّهَ لَا یُحِبُّ الْخَائِنِینَ (انفال/۵۸)
🔹 رییس و اعضای محترم مجمع تشخیص مصلحت نظام
🔹 همان طور که مستحضر هستید لوایح چهارگانه و بسیار خطرناک موسوم به FATF، بعد از فشارهای مختلف دولت و کم کاریهای مجلس قبل، به تصویب رسید و از این لوایح چهارگانه، دو لایحه (cft) و (پالرمو) برای تصویب نهایی منتظر نظر نهایی شما اعضای محترم است.
🔹 لذا ما جمعی از طلاب و اساتید حوزه علمیه قم از باب النصحیة لائمة المسلمین، با توجه به سوابق و جایگاهی که حضرات دارید نکاتی را عرض می کنیم:
۱. رهبر معظم انقلاب قبلاً و به صورت علنی و صریح نظر خود را در دیدار با مجلس دهم در مورد این لوایح، بیان فرمودند: این معاهدات ابتدا در اتاقهای فکر قدرت های بزرگ و برای تامین منافع و مصالح آنها پُخت و پَز می شود و سپس با پیوستن دولت های همسو یا دنباله رو یا مرعوب، شکل به ظاهر بین المللی می گیرد به گونه ای که اگر کشور مستقلی مانند ایران، آنها را قبول نکند او را مورد هجوم شدید قرار می دهند که مثلا ۱۵۰ کشور پذیرفته اند شما چطور آن را رد می کنید؟
البته ممکن است برخی مفاد معاهدات بین المللی خوب باشد اما هیچ ضرورتی ندارد با استناد به این مفاد به کنوانسیونهایی بپیوندیم که از عمق اهداف آنها آگاه نیستیم یا می دانیم که مشکلاتی دارند.
۲. طبق گفته بسیاری از متخصصین تصویب این دو لایحه بسیار خطرناک، نه تنها تحریم ها را کاهش نمی دهد بلکه راه های دور زدن تحریم ها را لو داده و باعث فشار معیشتی بیشتر به مردم عزیز خواهد شد.
۳. عوارض سهمگین دیگر تصویب این دو لایحه عبارت است از «نقض حاکمیت ملی»، «مداخله بیگانگان در امور کشور»، «اشراف اطلاعاتی دشمن به نظام بانکی و مالی کشور و اعمال دقیقتر تحریمها در آینده»، «مخدوش شدن استقلال سیستم قضایی»، «تسلیم شدن در برابر خواستههای مخرب نظام سلطه در حوزه اقتصادی و ضربههای جبران ناپذیر به سیستم اقتصادی کشور» که کاملاً واضح است باید مجمع تشخیص با آراء بالا هر دو لایحه را رد کند.
۴. این سوال جدی مطرح است که در اختیار گذاشتن اطلاعات گردش مالی افراد؛ آیا نقض حریم خصوصی شهروندان نمی باشد؟ در شرایطی که دولت برای قطع یارانه ثروتمندان به خود اجازه بررسی حسابهای مردم را نمیدهد چگونه این اطلاعات را داوطلبانه در اختیار کسانی که با تحریمهای غیر انسانی جنگ اقتصادی علیه مردم راه انداختهاند بدهند؟!
۵. سوال مهم دیگر آن است که وقتی ما درمصداق تروریسم کاملاً باآنها اختلاف مبنایی داریم تاجایی که کشورهای غربیِ عضو، ما را تروریست وحامی آن معرفی میکنند! آنها شهید بزرگوار سردار سپهبد حاج قاسم سلیمانی را درلیست تحریم خود (sdn) قرار دادند و او را به بهانه اینکه تروریست است، ترور کرده اند و دیگرشهدای مدافع حرم را تروریست میخوانند! حال شمابا گتصویب این لایحه، سخنان دشمنان کشور راتایید کرده اید وچه طور میخواهید جواب خون حاج قاسم سلیمانی که هنوز انتقام سخت اوگرفته نشده با دشمنان و قاتلین او همپیمان شویم و موضع آن ها را تایید کنید؟! چه طوراین تناقض را جواب خواهید داد؟!
۶. آیا تجربه برجام وبد عهدی آمریکا کافی نیست که دوباره کشور را با چالش معاهدهای که هیچ منفعت تضمین شده و محتملی نداشته وحتی امکان مطالبه حقوق اساسی ملت را اجازه نمیدهد وجز تحقیر عزت مردم شریف ایران دست آوردی ندارد، مواجه کنید؟!
۷. حق شرط دراین کنوانسیون فاقداثر واعتباراست زیراحق شرط، تحفظ یا Reservation در صورتی امکانپذیر است که خود کنواسیون، حق شرط را منع نکرده واجازه داده باشد درحالی که کاملاً بالعکس است و در کنوانسیون به کلیه مفاد و توصیهها، تاکید و الزام شده است و حق شرط را نپذیرفته اند.
🔹 باتوجه به نکات مهمی که خدمتتان گفته شد، ماجمعی ازاساتید وطلاب حوزه علمیه قم ازشما درخواست می کنیم هر دولایحه خطرناک موسوم (cft) و (پالرمو)، بااقدام انقلابی خود و رای بالا، رَد کنید تا باعث ناراحتی دشمنان و خوشحالی دوستان انقلاب فراهم گردد و بیشتر ازاین فشار بر معیشت مردم مظلوم با این خود تحریمی، انجام نشود.
والعاقبة للمتقین
🔹 جمعی از اساتید و طلاب حوزه علمیه قم
▫️ بازنشر این نامه در برخی رسانههای رسمی:👇
فارس:
fna.ir/f31p0a
تسنیم:
tn.ai/2462493
حوزه:
hawzahnews.com/xb4r8
رسا:
rasanews.ir/002po2
دانشجو:
snn.ir/003qNV
پ۵۹۸:
598.ir/fa/news/484398
🔶حاشیه روزنه
قرائن حکایت از تصویب این لوایح دارد و مع الاسف برجامیان در فرایند تصمیم سازی در مجمع، تاکنون در این موضوع موفق عمل کردهاند.
@rozaneebefarda
بیانیه مجمع نمایندگان طلاب و فضلای حوزه علمیه قم پیرامون بررسی لوایح پالرمو و سی.اف.تی در مجمع تشخیص مصلحت نظام
@rozaneebefarda
🔻🔻🔻
⭕️بخشی از متن بیانیه:
🔹 «بارها تأکید کردهایم که باید اقتصاد را با فرض برداشتهنشدن تحریمها جوری برنامهریزی کنیم تا کشور به خوبی اداره شود و با رفتن و آمدن تحریم و با بازیگریهای دشمن دچار مشکل نشود که این کار با اتکا به ظرفیت های داخلی و اجرای سیاست های اقتصاد مقاومتی ممکن است. اگرچه تحریمها نیز به تدریج در حال بیاثر شدن هستند.» امام خامنهای (دامظله) - ۱۹ دیماه ۱۳۹۹
🔹 دو لایحه مربوط به «گروه ویژه اقدامات مالی» موسوم به «fatf» یعنی «عضویت ایران در کنوانسیون های پالرمو (مبارزه با جرایم سازمان یافته فراملی)» و «سی اف تی (مقابله با تأمین مالی تروریسم)» با ارسال نامه دولت به رهبر معظم انقلاب مبنی بر درخواست تمدید زمان بررسی، بار دیگر در دستور کار مجمع تشخیص مصلحت نظام قرار گرفت.
🔹این دو لایحه که درخواست عضویت ایران به صورت مشروط در این کنوانسیونها را نموده بود، در شورای محترم نگهبان و مجمع تشخیص مصلحت نظام مردود گردید؛ چراکه شروط مذکور در کنوانسیون نمیتواند منافع ملی را تامین نماید و تهدیدات را از بین ببرد. غیر از این، آنچه بر کارشناسان ثابت شده است این است که این لوایح حتی در صورت تصویب، گرهگشایی از اقتصاد این کشور نخواهد داشت.
البته همان طور که از ریاست و اعضای محترم مجمع تشخیص انتظار می رفت، این لوایح بار دیگر از نظر کارشناسی مرود گردید ولی آنچه مورد نگرانی امت حزب الله می شود، پیشنهاد برخی از اعضای محترم مجمع تشخیص مبنی بر «تصویب لوایح بدون اجرا تا زمان لغو تحریم ها» است.
🔹 سوال اساسی این است که آیا در آشوب های سال 96، اثر ارائه اسناد مالی کشور را در تغییر قیمت ارز شاهد نبودیم؟ براستی آیا گره زدن مشکلات اقتصادی کشور به لوایحی استعماری که در اصلیترین مسائل مربوط به پولشویی مثل قوانین مربوط به چک یا اسناد مالکیتی ناقص است، چه هدفی را دنبال می کند؟ آیا ما در زمینه قوانین مربوط به پولشویی، با مشکل کمبود قانون روبرو هستیم و قوانین داخلی دچار ناقص است؟ اساسا چه حقوقدانی خلاف همه معاهدات بین المللی، اینگونه مشاوره داده است که fatf تصویب این لوایح را بدون اجرا می پذیرد؟
🔹آیا بعد از اثبات وجود تهدیدات جدی امنیتی و نیز اثبات ضعف این لوایح، در میان کارشناسان و عقلای نظام جمهوری اسلامی در مجمع تشخیص مصلحت نظام، تصویب آن، به منزله ارسال پیام ضعف جمهوری اسلامی به دنیا و مستکبران عالم نیست، آن هم در دوره افول بیش از پیش قدرت های پوشالی استکباری؟ آیا این کار، خلاف صریح کلام رهبر عزیز انقلاب اسلامی در همین چندماه گذشته نیست که باید با فرض وجود تحریم ها، برنامه ریزی کرد تا با رفتن و آمدن تحریم ها دچار مشکل نشویم؟
🔹آیا چنین اقدامی، اجازه دادن به دشمنان نظام برای تغییر سیاست ها بلکه آسیب زدن در زمان دلخواه نیست؟ آیا حافظه تاریخی ملت، از یاد میبرد که دولت فعلی، با زیرپاگذاشتن وعده های خویش و گره زدن برطرف کردن مشکلات آب آشامیدنی به برجام و امثال آن، چه بلایی بر سر ملت آورد؟ آیا شروط مقام معظم رهبری در مورد برجام عملی شد تا بار دیگر به چنین دولتی در اجرای شروط اعتماد شود؟
مجمع نمایندگان طلاب و فضلای حوزه علمیه قم، ضمن تشکر از ریاست و اعضای محترم مجمع تشخیص مصلحت نظام که بررسی دقیق و کارشناسی این لوایح پرداخته اند، به نمایندگی از امت حزب الله، رد شفاف، صریح و بدون ملاحظه این لوایح استعماری را خواستار است تا برگ زرین دیگری بر افتخارات مجمع تشخیص مصلحت نظام در دوران افول تفکر لیبرالی بر حاکمیت کشور را شاهد باشد.
والسلام علیکم و رحمه الله و برکاته
مجمع نمایندگان طلاب و فضلای حوزه علمیه قم
اسفندماه ۱۳۹۹
b2n.ir/d07714
🔶حاشیه روزنه
مراجع عظام تقلید، پیشتر تصریحاتی در مخالفت و #تحریم این لوایح بیان فرمودهاند که جا دارد جناب آقای آملی لاریجانی بدان بطور ویژه توجه فرمایند.
@rozaneebefarda
کانال سخنرانیها تعطیل شد
@rozaneebefarda
🔻🔻🔻
⭕️کانال #سخنرانیها که پایگاه انتشار صوت عناصر زاویهدار بود، بعد از یک دهه فعالیت، با انتشار پیام ذیل، رسما تعطیل شد:👇
باسلام و ارادت خدمت همه اساتید و دانشپژوهان عزیز و گرامی
بیش از یک دهه فعالیت شبانه روزی در فضایمجازی ، به دلایل مشکلات متعدد، متاسفانه تصمیم به تعطیلی کانالسخنرانیها گرفتهایم.
مطالب این کانال همواره خواهد بود و دوستان میتوانند استفاده کنند.
از همه دوستان همفکر و همراه که در این مدت ما را حمایت کردند تشکر میکنم.
✅ باید در گروه های حقیقی به دنبال همفکران معنوی بود.
دیگر این کانال بروز نخواهد شد.
پایان و خدانگهدار
@rozaneebefarda
آیا کانال #سخنرانیها فقط اسما تعطیل شد؟!!!
🔹 بلافاصله بعد از اعلان تعطیلی کانال سخنرانیها، کانال دیگری با عنوان گلچین سخنرانیها راهاندازی شد، که به نظر میرسد نتیجه فعالیت همان تیم قبلی ست.
@rozaneebefarda
نقد ادعاها و انگارههای مخدوش آقایان حسن روحانی و سروش محلاتی توسط یک استاد تاریخ اسلام
@rozaneebefarda
🔻🔻🔻
✳️اطلاعیه
✴️جلسه هشتادم از سلسله جلسات بصیرتی #جمعه_نور
▫️سخنران: حجت الاسلام دکتر جباری/عضو هیئت علمی موسسه امام خمینی
🔵 جمعه ۱۵ اسفند - شروع دعا بعد از نماز صبح
🔵مکان: بنیاد، شهرک شهید زین الدین فاز سه خیابان ذو الفقار مسجد علی بن ابیطالب علیه السلام.
(رعایت پروتکل های بهداشتی الزامی است)
🔸حضور خواهران بلامانع است
🔻کانال رسمی در ایتا:👇
Eitaa.com/jomeh_noor
@rozaneebefarda
قیامهای روحانیان شیعه در صد ساله اخیر به روایت #امام_خمینی
[ص ۱ از ۵]
#رضاخان_و_روحانیت/۶ #صدسالگی_کودتای_سیاه
@rozaneebefarda
🔻🔻🔻
روحانیون در رأس قیامها و نهضتها
...راجع به جهت سیاسیش که اینها داشتند، آن مقداری که من #مطلعم و نزدیک بوده به ما، شما نهضتهایی که واقع شده است، برخلاف چیزهایی که مخالف مصالح اسلام بوده، در این صد و چند سال، یکیش #قضیۀ_تنباکو بود که همه مطلع هستید. میرزا ـ رضوان الله علیه ـ میرزای شیرازی بزرگ ـ رضوان الله علیه ـ امر فرمود و علمای ایران، علمای بلاد ایران ـ رضوان الله علیهم ـ که در رأسشان میرزای آشتیانی بود، در تهران اجرا کردند این مطلب را و دولت ساقط شدۀ ایران را زنده کردند؛ ساقط کرده بودند اینها، برای یک مقدار کمی که می خواستند بروند تعیش کنند و دوره گردی کنند، اینها فروخته بودند ایران را به خارجیها. و میرزای شیرازی ـ رضوان الله علیه ـ امر فرمود و سایر علمای ایران جانفشانی کردند و زجر کشیدند، زحمت کشیدند، قیام کردند، مردم را به قیام وا داشتند تا اینکه لغو شد.
این نهضت در مقابل استبداد و #مشروطیت؛ این نهضت از نجف شروع شد به دست علما. در ایران هم با دست علما بود که آن استبداد سخت که هر کاری می خواهد بکند، هرکس را بکشد، کشته ... این سربازهای بیچاره [را] از اطراف آورده بودند، به آنها نان نمی دادند؛ کالسکۀ اعلیحضرت همایونی از طرف حضرت عبدالعظیم می رفت؛ اینها جمع شده بودند آنجا شکایت کنند، یکی هم سنگی زده بود؛ فرستاد اینها را ـ از قراری که در تاریخ هست ـ آوردند و جمع کردند اینها را و گفت اینها را خفه کنید! عدۀ کثیر اینها را خفه کردند؛ تا یکی از [رجال] ـ مستوفی الممالک بود، کی بود ـ رفت فریاد کرد: آخر این چه کاری است؛ شفاعت کرد. یک همچو مردمی بودند، یک همچو مستبدهایی بودند. آن محمدعلی میرزایش را همه می شناسند چه آدم ـ چه جانوری بوده. دیگرانش هم همین طور. در مقابل این استبداد، علما قیام کردند و یک نهضتی به وجود آوردند. و در صف اول علما بودند که می خواستند بشود، نشد؛ نه اینکه شد. اگر شده بود خوب بود. نتوانستند. خوب وقتی نتوانستند چه بکنند آنها؟ اما بهتر شده از آن وقت ـ از آن وقت که یک مردکه ای هر کاری بکند «لا یُسْأَلُ عَمَّا یَفْعَل» از آن وقت بهتر شد. منتها نماسید آنی که می خواستند. خوب، متمم قانون اساسی با زحمت علما درست شد لکن عمل نکردند [به] متمم قانون....
خوب باز هم تا آن اندازه ای که بود باز نهضت روحانیون بود. باز همت روحانیون بود و دیگران هم تبعیت می کردند. البته دیگران هم سهم داشتند اما روحانیون هم در صف اول بودند.
در قضیۀ عراق اگر چنانچه این مجاهدات علمای عراق نبود ... پسر سید در جنگ کشته شد ـ پسر مرحوم آقاسید محمدکاظم در جنگ کشته شد. علمای اینجا تفنگ به دوش گرفتند رفتند مقابله. مرحوم آقای خوانساری ـ آقای آقاسید محمدتقی خوانساری ـ رضوان الله علیه ـ به حبس رفت یعنی [انگلیسیها] گرفتند اسیرش کردند. با یک عدۀ دیگری اسیر کردند و بردند در خارج، که ایشان می فرمود که ما را می شمردند: یک، دو، سه، چهار، تحویل یک کسی می دادند؛ آن وقت می گفتند اینها آدم می خورند، اینکه می شماریم برای این است که اینها آدم خورند! و رعایایی بودند که ـ در جاهایی بودند که ـ آدم می خورند و ما می شماریم که مبادا شما را بخورند! قضیۀ عراق را میرزای شیرازی دوم، این شخص عظیم الشأن، این شخص بزرگ، این شخص عالِیُ المقام در علم و در عمل، این نجات داد عراق را. او حکم جهاد داد و فرستاد اینها را به [جنگ] و ـ عرض می کنم ـ آن وقت هم تبعیت می کردند عشایر از علما؛ مثل حالا نبود، تبعیت می کردند. عشایر آمدند خدمت ایشان و ایشان حکم داد، حکم جهاد داد. جهاد کردند، کشته دادند، کشته شدند، چه کردند و چه کردند تا مستقل کردند عراق را. اگر نبود حالا ما اسیر بودیم، حالا ما هم جزو مستعمرۀ انگلستان بودیم. آن هم با جدیت علما واقع شد.
این علمای عراق را که تبعید کردند به ایران، برای مخالفتی بود که می کردند با دستگاهها. مرحوم آسید ابوالحسن و مرحوم آقای نائینی و مرحوم شهرستانی و مرحوم خالصی، اینها را که تبعید کردند از عراق به ایران، برای این بود که اینها برخلاف اینها صحبت می کردند، خلاف این دستگاهها حرف می زدند؛ از این جهت تبعید کردند و اینها را هم فرستادند به ایران که ما خودمان دیگر اینها را شاهدیم.
@rozaneebefarda
ادامه👇
قیامهای روحانیان شیعه در صد ساله اخیر به روایت #امام_خمینی
[ص ۲ از ۵]
در زمان این مرد سیاهکوهی، در زمان این #رضا_خان_قلدر_نانجیب، یک قیام از
علمای اصفهان شد، ما حاضرِ واقعه بودیم. علمای اصفهان از اصفهان آمدند به قم و علمای بلاد هم از اطراف جمع شدند در قم و نهضت کردند برخلاف اینها. حالا نهضت را شکستند. اینها زور که نداشتند. آنها نهضت را شکستند؛ حالا با فریب یا با هر چی.
یک نهضتْ، نهضت علمای خراسان بود: #مرحوم_آقازاده و مرحوم آقاسید یونس و سایر علمای آن وقت ـ همه را گرفتند آوردند در حبس، در تهران. و من خودم مرحوم آقازاده ـ رضوان الله علیه ـ را، آمیرزا محمود آقازاده ـ رضوان الله علیه ـ را دیدم که یک جایی نشسته بود بدون عمامه. با اینکه تحت مراقبت بود، یک جایی نشسته بود بدون عمامه و کسی هم حق نداشت پیش او برود؛ و ایشان را بدون عمامه می بردند توی خیابان به دادگستری، محاکمه می کردند.
آن وقت هیچ خبری از این احزاب نبود. در این قیامهایی که اینها کردند از این احزاب اصلاً خبری نبود؛ بودند اما مرده بودند.
یک نهضت هم از آذربایجان شد: مرحوم آمیرزا صادق آقا، مرحوم انگجی، آنها هم نهضت کردند. آنها را هم گرفتند بردند. مدتها در تبعید بودند که مرحوم آمیرزا صادق آقا بعد از آن هم که گفتند که شما آزادید دیگر نرفت به آذربایجان؛ در صورتی که آذربایجان او را خیلی گرامی می داشتند، هیچ دیگر نرفت. در قم آمدند و تا آخر عمرشان در قم بودند و ما هم خدمتشان می رسیدیم.
مرحوم #مدرس ـ رحمه الله ـ خوب، من ایشان را هم دیده بودم. این هم یکی از اشخاصی بود که در مقابل ظلم ایستاد؛ در مقابل ظلم آن مرد سیاهکوهی، آن رضا خان قلدر ایستاد و در مجلس بود... ایشان را به عنوان طراز اول، علما فرستادند به تهران و ایشان با گاری آمد تهران. از قراری که آدم موثقی نقل می کرد، ایشان یک گاری آنجا خریده بود و اسبش را گاهی خودش می راند، تا آمد به تهران. آنجا هم یک خانۀ مختصری اجاره کرد. و من منزل ایشان مکرر رفتم؛ خدمت ایشان ـ رضوان الله علیه ـ مکرر رسیدم. ایشان به عنوان طراز اول آمد لکن طراز اول که اصلاً از اول موضوعش منتفی شد. بعد ایشان وکیل میشد. هر وقت هم که ایشان وکیل می خواست بشود، وکیل اول؛ در تهران وکیل اول مدرس بود. ایشان در مقابل ظلمْ تنها می ایستاد و صحبت می کرد، و اشخاص دیگری از قبیل ملک الشعرا و دیگران همه دنبال او بودند اما او بود که می ایستاد و برخلاف ظلم، برخلاف تعدیات آن شخص، صحبت می کرد. یک اولتیماتوم در همان وقت دولت روسیه فرستاد برای ایران و سربازش هم ـ سالداتش هم، به اصطلاح خودشان ـ تا قزوین آمدند و آنها از ایران (من حالا یادم نیست چه می خواستند، این تو[ی] تاریخ است) یک مطلبی را می خواستند که تقریباً اسارت ایران بود و می گفتند باید از مجلس بگذرد. آن را به مجلس بردند و همۀ اهل مجلس ماندند که چه باید بکنند؛ ساکت که چه بکنند. در یک مجلۀ خارجی نوشته است که یک روحانی با دست لرزان آمد پشت تریبون ایستاد و گفت: حالا که ما بناست از بین برویم، چرا خودمان از بین ببریم خودمان را؟ رأی مخالف داد. بقیه جرأت پیدا کردند و رأی مخالف [دادند]؛ رد کردند اولتیماتوم را. آنها هم هیچ غلطی نکردند. بنای سیاسیون هم همین معناست که یک چیزی را تشر می زنند ببینند طرف چه جوری است؛ اگر چنانچه طرف ایستاد مقابلشان، اینها عقب می زنند و اگر چنانچه نه، آن بیچاره عقب رفت، اینها هم جلو می آیند... آن هم باز یک روحانی بود که در مقابل یک همچو قدرت بزرگ، یک چنین قدرتِ شورویِ بزرگ ایستاد. به اصطلاحِ آن، با دست لرزان گفت: حالا که ما بناست از بین برویم، چرا خودمان خودمان را از بین ببریم؟ رأی مخالف داد، دیگران هم جرأت کردند رأی مخالف دادند. شما این روحانی را نباید قدرش را بدانید؟
این نهضت آخری هم که منتهی شد به 15 خرداد و اینهمه کشته دادند مردم، این همدر صف اولش اهل علم بودند، علما بودند؛ تا حالا هم دنباله اش کشیده شده است. تا حالا هم آنکه بیشتر هیاهو می کند باز اهل علم است. البته دانشگاهی هم حالا داخل است، آنها هم داخلند؛ سایر مردم هم به تبعیت علما می رفتند نه به تبعیت دیگران. علمای تهران را ـ تقریباً اکثرشان راعلمای تهران را ـ تقریباً اکثرشان را ـ گرفتند حبس کردند. از خطبا، از علما، گرفتند حبس کردند. چندین روز حبس بودند. زجر دیدند اینها.
[صحیفه امام، ج 3، صص 241- 245]
▫️۱۰ آبان ۱۳۵۶/مسجد شیخ انصاری_نجف اشرف|| به مناسبت شهادت آیتالله سیدمصطفی خمینی.
@rozaneebefarda
ادامه👇
قیامهای روحانیان شیعه در صد ساله اخیر به روایت #امام_خمینی
[ص ۳ از ۵]
توطئه برای انزوای روحانیون
از جمله چیزهایی که آنها بررسی دقیق کردند و دنبالش هم با تبلیغات و با طورهای دیگری عمل کردند، قضیۀ بررسی رابطۀ بین روحانیون با هم و رابطۀ بین روحانیون و مردم و کیفیت اینکه اینها در چه اوقاتی می توانند چه اعمالی را انجام بدهند و در چه زمانهایی می توانند اینها مردم را بسیج کنند.
تمام اینها، کارشناس های آنها در دفاترشان حتماً نوشته اند و دنبالش هم فعالیت کرده اند، نه فعالیت یک بعدی، فعالیت چندین بعدی. آنقدری که می توانستند روحانیون را در بین مردم خفیف می کردند و آنقدری که می توانستند مردم را از روحانیت جدا می کردند و بین خود روحانیین اختلاف ایجاد می کردند و چنانچه این مطلب را کافی نمی دانستند ـ و نمی دانستند ـ آنها با گماشتن بعضی عوامل خودشان با فشار کارها را انجام می دادند.
زمینههای کودتای سیاه
شما، شاید کم از شما باشد که زمان رضاخان را درک کرده باشد. قضیۀ آمدنرضاخان به تهران و #کودتای_رضاخان یک امر عادی نبود که مِن باب اتفاق یک نفر آدم ـ مثلاً ـ عامی لشکری بیاید و کودتا کند و دنبالش هم آنطور اعمال باشد و دنبالش هم آنطور اعمال. ابتدا این را آوردند و کلمه به کلمه آنطور که انسان حدس می زند، به او برنامه دادند و راه نشان دادند.
ابتدا با ظاهر مقدسی و علاقه به اسلام، علاقه به روضۀ حضرت سیدالشهدا اینطور علاقه ها را به او نشان دادند و او هم خوب عمل می کرد. من در روضه ای که گمان می کنم که مال ارتش بود، در جوانی، در اوایل جوانی، در روضۀ آنها رفته ام و دسته جاتی که از ارتشیها نوحه خوانی می کردند و سینه زنی می کردند، دیدم. این ابتدائاً با این سلاح وارد شد در کشور ما؛ یعنی، آوردندش در کشور ما، با قلدری، آنهایی که مراکز قدرت بودند؛ کنار گذاشت و عشایر و کسانی [را] که قدرتی در ایران داشتند؛ آنها را با قلدری و نقشه شکست داد و کنار گذاشت و بعد از اینکه یک قدری استقرار پیدا کرد پایش، شروع کرد به آن نقشۀ دوم.
نقشۀ دوم این بود که اسلام را هر چه می تواند، از آن قیچی کند. به روحانیون که مبدأ امور مردم بودند و مرجع مردم بودند و هریکی شان در یک دِه یا در یک شهر یا در یک استان نفوذ داشتند و می توانستند یکوقت مردم را بسیج کنند، روحانیون را آنقدر تضعیف کرد، آنقدر با تبلیغات اینها را تضعیف کرد که شوفرها اینها را سوار نمی کردند.
اهانت به روحانیت در عصر پهلوی
یکی از دوستان من ـ خدا رحمتش کند ـ گفت من اراک بودم، می خواستم بیایم قم. رفتم که اتومبیلی را اجاره کنم برای آمدن. آن شخص گفت که ما قرار داده ایم با خودمان ـ آن شوفر گفت ـ که دو طایفه را سوار اتومبیل نکنیم: یکی فواحش و یکی آخوندها را! این طور تحقیر کردند. این تحقیر نه اینکه یک مطلبی بود که مِن باب اتفاق رضاخان می خواست این کار را بکند، این نقشه ای بود که روحانی از باب اینکه می توانست یک وقت یک کشوری را به هم بزند و یک ناحیه ای را بسیج کند، این قدرت باید گرفته بشود.
این قدرت را کوشش کردند و گرفتند؛ یعنی، روحانیون را منزوی کردند و از هر جا هم که یک صدایی از آنها بلند می شد و یک قیامی می کردند، آن را خفه می کردند.
... علمای مشهد یک وقت قیام کردند، گرفتند همه را؛ مثل مرحوم آقازاده که آن وقت آنقدر قدرت داشت، او را هم گرفتند. مرحوم آقا میریونس که آن وقت در مشهد بودند و عدۀ زیادی از علما را گرفتند و آوردند در تهران و مرحوم آقازاده را با یک شبکلاه از توی خیابان می بردند به دادگاه برای محاکمه. یک نفری که در خراسان آنقدر قدرت داشت، اینقدر او را تحت سلطه آوردند. و این یک مسئله ای نبود که رضاخان با آقازاده مخالف باشد، نه، مسئلۀ اساسی بود که باید آخوند نباشد. زور، دنبالش تبلیغات دامنه دار، اشعار اشخاصی که منحرف بودند و هکذا.
[صحیفه امام، ج 15، صص 207-209]
▫️ 18 شهریور 1360/ جماران.
@rozaneebefarda