🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴
#روضه اربعین(2)
#روضه روز اربعین
#مداح استاد احمد بهزادی
بسم الله الرحمن الرحیم
یا رحمن یا رحیم
"السَّلامُ عَلَیْکَ یا اَباعَبْدِاللَّهِ وَ عَلَی الاْرْواحِ الَّتی حَلَّتْ بِفِناَّئِکَ عَلَیْکَ مِنّی سَلامُ اللَّهِ اَبَداً ما بَقیتُ وَ بَقِیَ اللَّیْلُ وَ النَّهارُ وَ لاجَعَلَهُ اللَّهُ آخِرَ الْعَهْدِ مِنّی لِزِیارَتِکُمْ اَلسَّلامُ عَلَی الْحُسَیْنِ وَ وَ عَلی عَلِیِّ بْنِ الْحُسَیْنِ وَ عَلی اَوْلادِ الْحُسَیْنِ وَ عَلی اَصْحابِ الْحُسَیْنِ
🔶آمده بردرگدایت یا حسین
🔶می کنند ازدل صدایت یا حسین
🔶دل حریم عشق تو باید شدن
🔶کن دلم را کربلایت یا حسین
🔶نی فقط نام تورا من خونده ام
🔶ازازل خونده خدایت یا حسین
🔶قطره ای ازاشک زینب هدیه کن
🔶تاشود جانم فدایت یا حسین
حسین جان حسین جان
🔸کاروان خسته از شام ویران می رسد
🔸بادلی پرخون سر قبرشهیدان می رسد
دلهاراببرید کربلا برای کاروانی که آهسته داره میاد
🔸کربلای دوست دارد حال و هوای دیگری
🔸چون برایش مهمان دل افغان می رسد
🔸اولین زائر برای شام مظلومان حسین
🔸باعطیه جابرازاصحاب ایمان می رسد
🔸کاروانی دیگری گوید آمد کربلا
🔸بانک آه وناله اش تا ارش رحمان می رسد
🔸زینب غمدیده می آید به دشت کربلا
🔸چون گل پژمرده از رنج وهجران می رسد
⬅️کاروان رسید مابین دوراهی بشیر آمد صدا زد اقاجان یازین العابدین یک راهی می رود کربلا یک راه می رود مدینه اقاجان کجا برم فرمود قافله سالار این کاروان عمه ام زینبه ...آومد صدا زد بی بی یک راه میره کربلا تانام کربلا را ام مصائب شنید فرمود بشیر مارا کربلا ببرید چون چهل روز برای عزیزمان عزاداری نکردیم
عزیزان کاروان تا رسید نزدیک کربلا سکینه خاتون فرمود عمه جان زینب بوی بابام به مشامم می رسد عمه جان زینب مثل اینکه کربلا نزدیکه
🔸شمیم جان فضای کوی بابم
🔸مرا اندر مشام جان برآید
🔸گمانم کربلا شد نزدیک عمه
🔸که بوی مشک ناب عنبر آید
⏪انشاالله هیچ دختری رو داغ بابا نشان نده هیچ دختری رویتیم نکنه عزاداران روز اربعین حسینی است تنها کسی که روز اربعین وارد کربلا قبل از ورود کاروان حسینی شد جابر ابن انصاری بود
جابرابن انصاری به اتفاق عطیه آمد کربلا صدا زد عطیه دست من رو بگیر ید مراببرکنارقبراقام امام حسین عطیه میگه دست جابررو گرفتم امد در کنار قبرسید الشهدا نشست کنار قبرابی عبدالله سه مرتبه صدازد یا حبیبی یاحسین
صدازد اقاجان یااباعبدالله من جابرم اقاجان چرا جواب پیر غلام تو نمی دهی
اقاشنیدم صدای زنگ قافله داره میاد آمدم ببینم قافله سالار کاروان عمه سعاداته امام سجاده
عطیه به جابر گفت
زجا برخیز ای جابر زره جانانه می آید
قدم از خانه بیرون نه که صاحب خانه می آید
زجا برخیز جابر کن نظاره شدبه پا محشر
که ازره بلبل و شمع و گل و پروانه می آید
زجا برخیز ای جابر به استقبال زینب رو
که این عرش مکان ازگوشه ویرانه میآید
زچه بارمصیب پشت او خم گشته است اینک
که در نزد اخا باقامت مردانه می آید
عزیزان تا چشم امام سجاد افتاد به جابر
جابررو در آغوش گرفت فرمود جابر همین جا بود که سر بابام رو ازقفا بریدند
همین جا بود فرق برادرم علی اکبر راشکافتند آمدندآل الله مثل برگ خزان خودشان را روی زمین انداختند عقیله بنی هاشم امدکنارقبربرادرفرمود حسین جان بلند شو ببین زینب ازاسارت برگشته است
🔶گرچه غمدیده و بی تاب ولی برگشتم
🔶من به خاک غمت امروز معطر گشتم
🔶من چهل روز فقط همسفر شمر شدم
🔶من چهل روز فقط همقدم سر گشتم
🔶هر کجا صحبت آزار شد و کعب نی ای
🔶سپر دخترکان تو برادر گشتم
🔶چشم عباس به دور، آه نمی دیدی کاش
🔶من چهل روز پی چادر و معجر گشتم
🔶چشم واکن که ببینی قد زینب تا شد
🔶خیز از جا و ببین هم قد مادر گشتم
حسین جان ، برادر یادتِ آن روزی که آمدم گودی قتلگاه ، خیره خیره ، به بدنت نگاه می کردم نمی شناختم از روی تعجب گفتم آیا تو حسین منی ؟ حسین جان امروز تو زینب را نمی شناسی ، برادر اگر این جا نا محرم
نبود اثر تازیانه را روی بدنم نشانت می دادم . برادر همه عزیزانت را آوردم اما سراغ رقیه ات را از خواهر نگیر ، که در خرابه شام جان داد .
حسین آرام جانم..حسین روح روانم
الا لعنة الله علي القوم الظالمين
التماس دعا
🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴
نوحه حضرت رقیه(س)
#پنجم_صفر_شهادت
#حضرت_رقیه_س
#دستگاه_همایون
🌴الهی به رقیه ، الهی به رقیه
الهی به رُخ نیلیِ زهرای سه ساله
که با شیون و با گریه و ناله
هر اهل دلی یافته راهی به رقیه
پس رو زده با کوه گناهی به رقیه
🌴الهی به رقیه، الهی به رقیه
هر جا سخن از راهِ رسیدن به خدا شد
داده دلِ ما زود گواهی به رقیه
هرکس که امیدش شده از کُلِ جهان قطع
انداخته با گریه نگاهی به رقیه
🌴الهی به رقیه، الهی به رقیه
وا شد گره از مشکل ما تا که شبِ قدر
ده مرتبه گفتیم الهی به رقیه
مدیونِ حسینیم که داده دلِ ما را
گاهی به علی اصغر و گاهی به رقیه
🌴الهی به رقیه، الهی به رقیه
تا روزِ ابد در دلِ ما کینه ی شام است
وقتی که ندادند پناهی به رقیه
هرجا که زمین خورده درآن شب سرِعباس
انداخته از نیزه نگاهی به رقیه
تو بابِ مُرادی بده حاجت ما را
تاهر دم وهر لحظه بگوئیم الهی به رقه
🌴الهی به رقیه، الهی به رقیه
👈🏻تایپ و ارسال: علیمحمدی✍🏻
#اربعین
السلام علیک یا ابا عبدالله
ها
دلت میخواست امشب کجا بودی
لبیک یا حسین.....
امام صادق علیه السلام در زیارت ابی عبدالله فرمود:
لَبَّيْكَ یا دَاعِيَ اللَّهِ
إِنْ كَانَ لَمْ يُجِبْكَ بَدَنِي عِنْدَ اسْتَغاثَتِک وَ لِسانِی عِنْدَ اسْتِنْصٰارِک
حسین جان
ای دعوت کننده ی به سوی خدا
اگه نبودم عاشورا، با این جسم و بدنم، با این زبانم به تو لبیک بگم...
فَقَدْ أَجَابَكَ قَلْبِي وَ سَمٍعِی وَ بَصَرِی
اما با قلبم ، با چشمم ، با گوشم
لبیک میگم دعوت تو رو
با چشمام برات گریه میکنم
با گوش هام مرثیه هات رو میشنوم
خونه ی قلبم هم که خونه ی محبتِ توست
حالا بگو
لبیک یا حسین....
لبیک یا حسین....
آماده اید بریم کربلا یا نه
آخ بمیرم
قافله ای که چهل منزل ،
از کربلا تا شام
بر شتران بی جهاز
با دست بسته ی به ریسمان
خسته و گرسنه و تشنه
به شام بلا رسیده بود
چند روزِ که از شام بلا خارج شدند
امانتی هایی رو که به غارت برده بودند رو پس گرفتند
عمامه ی پیغمبر رو پس گرفت زینب
پیراهن مادرش فاطمه رو پس گرفت
مقنعه ی زهرا رو زین العابدین پس گرفت
عَلَمِ عباس رو پس گرفت
گهواره ی علی اصغر رو پس گرفت
گوشواره هایی که ربوده شده بود رو پس گرفت
آی حسین.....
از همه جانسوز تر اینه
سرهای بریده رو پس گرفتند
دارند برمیگردند کربلا
آی روزگار
یه بار دیگه خاطرات زینب ورق خورد
دفعه ی اولی که کربلا اومده بود
چجوری آوردنش
با چه عزت و احترامی پیاده اش کردند
قافله ای که قمر بنی هاشم داشت
علی اکبر داشت
قاسم و عون و جعفر داشت
خودِ حسین بالا سرِ زینبه
اما قافله ای که داره بر میگرده
از این بنی هاشم ، فقط سرهای بریده شون رو داره زینب میاره
آخ چه گذشت
ان شاء الله یه اربعین با پای پیاده بری کربلا
پاهات تاول بزنه
خسته بشی
تازه نمیگذارند به خدا
اونقدر عزت و احترامت می کنند
همینکه رسیدی به بین الحرمین
خستگی چندروزه از بدنت در می ره
تا چشمت به گنبد عباس می افته
تا چشمت به گنبد ابی عبدالله می افته
اصلا انگار نه انگار که چند روز توی راه بودی
این قافله هم رسید کربلا
سکینه ی بنت الحسین ، عمه جانش رو خبر کرد
عمه جان
گویا داریم به کربلا نزدیک میشیم
هنوز به قبرها نرسیده
مثل برگ درخت پاییز
از روی مرکب ها خودشون رو به زمین انداختند
▪️هریکی سوی مزاری میدوید
▪️هریکی قبری در آغوش میکشید
آخ بمیرم
اوج مصیبت اربعین اینه
گزارشات زینب کبری بمونه
گزارش های سکینه کنار علقمه بمونه
گزارش های رباب که دنبال قبر علی اصغرش می گشت بمونه
همه ی اوج مصیبت اینه
یه بارِ دیگه این قبرها گشاده شد
سرهای بریده به بدن ها ملحق شد
آخ نمیدونم سکینه بدن عموجانش رو دید یا نه
بدن بابا رو که دیده بود
اما بدن علی اکبر رو ندیده بود
بدن عموجانش عباس رو ندیده بود
حسین وای.....
تموم شدها
اربعین نخواهی فریاد بزنی
کِی میخواهی فریاد بزنی
حسین....
خاطره ها رو یادآوری کرد
داداش
▪️یاد آن روز که رخسار همه نیلی بود
معمولا خاطرات خودش توی یاد آدم می مونه
اما زینب از چهار سالگی خوشی ندیده
همه ی خوشیش حسین بود
که اونم توی کربلا دسته جمعی کشتنش
حالا داره یادآوری می کنه
مادرا امشب زیر بغل این خانم رو بگیرند
از کربلا که میرفت رشیده میرفت
اما حالا که برگشته خمیده آمده
▪️یاد آن روز که رخسار همه نیلی بود
▪️هرکه می گفت حسین،پاسخ او سیلی بود
حسین .....
====================
❣﷽❣
🌾#روضه_پیامبر_ص
🌾#آقای_مطیعی
▪️ای بهشت مدینه شهر رسول
▪️باغ سر سبز لاله های بتول
▪️تو بهشتی ولی بهارت کو
▪️ای قرار همه قرارت کو
▪️شِکوه بر درگه خدا داری
▪️ناله وامحمّدا داری
*رسول خدا خیلی در بین ما غریبه...*
▪️شهر احمد، کجاست احمدِ تو
▪️از چه خاموش شد محمّد تو
▪️ای جهانِ وجود، هستت رفت
▪️خاتم الانبیا زدستت رفت
▪️گرد غم بر فلک نشست، نشست
▪️پشت شیر خدا شکست، شکست
▪️گرد غربت مدینه را به سر است
▪️از مدینه،علی غریب تر است
▪️او که بار بلای امّت برد
▪️او که پا بر نجات خلق فشرد
*پیغمبر چقدر برای ما زحمت کشید...*
▪️جگرش را زطعنه چنگ زدند
▪️به جبینش زکینه سنگ زدند
*یه روزیم به پیشانی پسرش سنگ زدند...*
▪️بارها امّت ستم گستر
▪️بر سرش ریختند خاکستر
▪️بر قدم هاش خار افشاندند
▪️کاذبش گفته ساحرش خواندند
▪️چون پدر با عدو تکلّم کرد
▪️با لب غرق خون تبسّم کرد
▪️بارها جان خویش داد زدست
▪️تا که گردد بشر خدای پرست
▪️وقت رفتن نخواست از امّت
اجر، الاّ مودّت عترت
* "قل لا اسئلکم علیه اجرا الا الموده فی القربی..."
آقا خوب حقت رو ادا کردن...امشب برای پیغمبر گریه کن؛روز قیامت جلو حضرت زهرا شرمنده نشیما!
بگیم دورامون رو زدیم همه جا رفتیم برای پیغمبری که اینقدر برای ما زحمت کشید هیچ کاری نکردیم.
▪️بعد عمری خون دل حقت ادا شد یا محمد
▪️آیه های کوثرت از هم جدا شد...
چطور حقش رو ادا کردند؟ابن سعد در طبقات الکبری نوشته:راوی میگه ابن عباس رو دیدم گریه میکرد؛گفتم چرا گریه میکنی؟خودم بودم پیغمبر فرمود:"ایتونی بالکتف و الدوات"بیاید براتون وصیت کنم"اَکتُب لکم کتابا لا تضلوا بعدی"بعداز من گمراه نمیشید؛چی گفتن؟"انما یهجر رسول الله"
▪️ان الرجل لیهجر جز کفر محض نیست
▪️این جنگ با کتاب خدای پیمبر است
"و ما ینطق عن الهوی؛ان هو الا وحی یوحی"
گفتند پیغمبر داره هذیون میگه.
▪️آن کس که داد نسبت هذیان به مصطفی
▪️از کینه اش به صورت زهرا نشانه بود
▪️با آن همه سفارش پیغمبر خدا
▪️پاداش دوستی علی تازیانه است
▪️یارب مغیره مادر ما را چگونه زد؟!
▪️کز جای تازیانه ی او خون روانه بود
در مجلس معاویه ی ملعون امام حسن بود،دونه دونه اینا رو مورد خطاب قرار داد؛رو کرد به مغیره بن شعبه
فرمود:"اما انت یا مغیرة بن شعبه انت ضربتَ فاطمةَ"تو مگر فاطمه رو نزدی"حتی اَدمَیتَها"تا اینکه بدنش خون آلود شد...*
▪️روح پاکش زتن چو گشت رها
▪️باز گردید دست توطئه ها
▪️بود روی زمین جنازه ی او
▪️که شکستند عهد تازه ی او
▪️منکر آیه ی شریفه ی شدند
▪️بانی فتنه ی سقیفه شدند
▪️از جحیم سقیفه خصم شریر
▪️آتش افروخت در بهشت غدیر
▪️چیره شد دست ظلم بر مظلوم
▪️غصب شد حق چهاره معصوم
▪️تا به جای صمد صنم شد نصب
▪️گشت حق کتاب و عترت غصب
▪️گر چه در نظم، قدرتم دادند
▪️چه کنم حکم وحدتم دادند
▪️ورنه پیوسته می زدم فریاد
▪️که کجا فاطمه زپا افتاد
▪️روز غصب خلافت علوی
▪️گشت پامال، حرمت نبوی
▪️در سقیفه ستم به مولا رفت
▪️آتش از بیت وحی بالا رفت
▪️شعله افروختند بر در وحی
▪️آیه ای شد جدا زکوثر وحی
▪️زخم شمشیر بر سر حیدر
▪️گشت اجر رسالت دیگر
▪️حمله بر حجّت خدا کردند
▪️فرق او را زهم دو تا کردند
*دو سه جمله هم بریم در خونه ی امام حسن...*
▪️بعد قتل علی امام حسن
▪️گشت همچون پدر غریب وطن
▪️ریخت یک آسمان بلا به سرش
▪️خون شد از غیر و آشنا جگرش
▪️زهر کین زد شراره بر دل او
▪️عاقبت جعده گشت قاتل او
▪️آسمان بس که خون به جامش ریخت
▪️جگرش خون شد و ز کامش ریخت
▪️روز تشییع، در برِ یاران
▪️پیکرش شد زتیر، گلباران
*بدن مطهرش رو سوراخ سوراخ کردند...*
▪️بارش تیر و جسم یار کجا؟
▪️یاس زهرا و نیش خار کجا
▪️آل هاشم اگر چه خون جگرید
▪️این خبر را به خواهرش نبرید
▪️سوز زخم درون بس است بر او
▪️دیدن طشت خون بس است بر او
▪️یوسف فاطمه،حسین عزیز
▪️اینقدر اشک از دو دیده نریز
▪️مجتبی هم به غربت تو گریست
▪️هیچ روزی بسان روز تو نیست
▪️در حسن زخمِ چند چوبه ی تیر
▪️در تو زخم هزاراها شمشیر
شاعر: استاد حاج غلامرضا سازگار
**
▪️کربلا سنگ بر جبینت خورد
▪️تیر بر حلق نازنینت خورد
*امشب مادرت عزاداره
دختر بدرالدجی امشب سه جا دارد...*
"السلام علیک یا اباعبدالله وعلی الارواح التی حلت بفنائک علیک منی سلام الله ابدا ما بقیت و بقی اللیل والنهار ولا جعله الله آخرالعهد منی لزیارتکم.السلام علی الحسین،وعلی علی بن الحسین،و علی اولادالحسین،و علی اصحاب الحسین"
@roze_daftari
┈••✾•🌿🌺🌿•✾••┈
🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴
#روضه فاطمه زهرا (س)
#گریز حضرت علی اکبر(ع)
بسم الله الرحمن الرحیم
یا رحمن یا رحیم
یا فاطِمَةُ الزَّهْراءُ، یَا بِنْتَ مُحَمَّدٍ، یَا قُرَّةَ عَیْنِ الرَّسُولِ، یَا سَیِّدَتَنا وَ مَوْلاتَنا إِنَّا تَوَجَّهْنا وَ اسْتَشْفَعْنا وَ تَوَسَّلْنا بِکِ إِلَی اللّٰهِ وَ قَدَّمْناکِ بَیْنَ یَدَیْ حاجاتِنا، یَا وَجِیهَةً عِنْدَ اللّٰهِ اشْفَعِی لَنا عِنْدَ اللّٰهِ؛
⬅️اجرومزده شما برادران و خواهران با بی بی دوعالم فاطمه زهرا (س) شب شهادت فاطمه زهرا(س) است انشاالله به آبروی فاطمه زهرا درهرگوشه ای از این مجلس ومحفل نشسته آید حاجت روا بشید شفای مریضان انشاالله همه اموات فیض ببرند دلها را روانه کنید مدینه روضه حضرت زهرا (س) برایتان بخونم همه اموات فیض ببرند
🔶مدینه داغ دل را تازه کردی
🔶مرا با غصه اواره کردی
🔶مدینه با دل زهرا چه کردی
🔶چرا با قلب و دلها ریشه کردی
🔶مدینه ای که هستی شهر غمها
🔶بگو با ما تو از احوال زهرا
🔶 گل یاس علی نیلوفری شد
🔶رخ خورشید او خاکستری شد
🔶مدینه تو بگو زهرا جوان است
🔶چرا پس قامت مادر کمان است
⬅️دلها بسوزه برفاطمه زهرا(س) وصیت کرد علی جان شبانه غسلم بده شبانه کفنم کن شبانه دفنم کن چه کرد مولا علی(ع) به وصیت زهرا(س)
می نویسند نیمه های شب اسما ه آب می ریخت علی بدن فاطمه را غسل داد امام حسن یک طرفه امام حسین یک طرف دیگر زینب وام کلثوم یک طرف دیگر نشسته اند گریه می کنند
آرام آرام گریه می کنند
انشاالله در مجلس ما کسی نباشه که داغ مادر دیده باشه خیلی سخته
نیمه های شب کنار بدن فا طمه( س) یک دفعه علی مرتضی صدا زد زینب ام کلثوم بیاید با مادرتان خدا حافظی کنید بچه ها ی امام علی خودشان انداختند روی بدن مادر یک دفعه دیدند بی بی دستهای را گشود یک دستی به گردن حسنه یک دستی به گردن حسینه یک دفعه منادی بین زمین آسما ن صدا زد یا علی جان حسن وحسین را از روی سینه مادرشان بلند به خدا سوگند که این حالت انها فرشتگان آسمان را به گریه انداخت امیر المومینین انها را از روی سینه مادرشان بلند کرد
یاد شهدا و امام شهدا اموات جمع حاضر فیض ببرندگریزی هم داشته باشیم به روضه علی اکبر(ع) همه اموات فیض ببرند
⏪ابا عبدالله.. وقتی اومد کنار علی اکبر دید علی داره پاهاشو رو خاکا میکشه خدایا هیچ پدرو مادری را داغ جوان نشان نده امام حسین نشت کنار میوه دلش علی اکبر سر علی را به دامن گرفت دلش ارام نشد سر علی را به سینه چسپانید ای از سوز دل صدا می زد علی جانم پسرم بابا تنها گذشتی رفتی هر کاری کرد نتوانست بدن علی اکبر به خیمه ببرد چه کرد صدا زد
🔸جوانان بنی هاشم بیاید
🔸علی را بر در خیمه رسانید
🔸خدا داند که من طاقت ندارم
🔸علی را بردرخیمه رسانم
الا لعنة الله علي القوم الظالمين و سيعلم الذين ظلموا اي منقلب ينقلبون
احمد بهزادی
التماس دعا
🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴
بسم الله الرحمن الرحیم 🤞
روضه اربعین
#مداح.حاج آرمین غلامی
#نوزدهم صفر۱۴۰۳_کرمانشاه
چهل روز است زینب داغ دیده
ز گلهایی که او در باغ دیده
چهل روز است برادر جان کجایی
چرا افتاده بین ما جدایی
چهل روز است دل زینب شکسته
به روی ناقهای با دست بسته
چهل روز است زینب دل غمین است
زبان حال زینب این چنین است
چهل روز است زینب از غم تو
بگرید روز و شب در ماتم تو
چهل روز است هر روزش چهل روز
چهها بگذشت بر زینب چهل روز
چهل روز است که از داغ برادر
غریبانه زند بر سینه و سر
چهل روز است زینب خواهر تو
چهل منزل به دنبال سر تو
🔸آه از آن ساعت که با صد شور و شین
🔸زینب آمد بر سر قبر حسین
امان از اون لحظه ای که بی بی زینب کبری وارد کربلا شد...
🔸بر سر قبر برادر چون رسید
🔸ناله و آه و فغان از دل کشید
یا صاحب الزمان...
تا اهلبیت به کربلا رسیدند...
مثل برگهای خزان...
خودشون رو از مرکب ها به زمین انداختند...
هر کدوم قبر عزیزی رو در آغوش گرفت...
یکی قبر علی اکبر رو بغل گرفته...
یکی قبر قاسم رو گرفته...
یکی کنار قبر عباس...
یک مادری هم کنار قبر علی اصغر...
اما بین جمعیت دیدند زینب هم داره دنبال قبر حسین میگرده...
🔸با زبانِ حال، آن دور از وطن
🔸گفت با قبر برادر این سخن
🔸السلام ای کشته راه خدا
🔸السلام ای نور چشم مصطفی
داداش ببین خواهرت برگشته...
🔸بهر تو امروز مهمان آمده
🔸خواهرت از شام ویران آمده
داداش نبودی ببینی..
بعد از تو با ما چه کردند...
🔸چون تو رفتی بیکس و یاور شدم
🔸دستگیر فرقه ی کافر شدم
داداش طاقت داری بگم یا نه...
🔸بعد قتل و غارت اموال تو
🔸تاخت دشمن بر سر اطفال تو
🔸بس که سیلی شمر زد بر رویشان
🔸گشت نیلی صورت نیکویشان
جات خالی بود این نامردها که رحم نداشتند...
چشم برادرم عباس رو دور دیده بودند...
هر وقت بچه ها بهانه میگرفتند بهشون تازیانه میزدند...
بهشون سیلی میزدند...
بزار اینطوری بگم...
🔸 یاسها را جوهر نیلی زدند
🔸کودکان را یک به یک سیلی زدند
همه بچه ها رو زدند...
🔸کودکان را یک به یک سیلی زدند
داداش همه این مصیبتها یک طرف مجلس یزید یه طرف...
🔸آه از آن ساعت که از روی غضب
🔸زاده ی سفیان یزید بیادب
🔸در حضور خواهر گریان تو
🔸چوب میزد بر لب و دندان تو
داداش حسین خیلی برام سخت گذشت...
مجلس یزید ملعون...
وقتی نانجیب با چوب خیزران به لب و دندانت میزد...
شرمنده حسین جان...
نتونستم کاری کنم...
آخه دستهای خواهرت رو با غل و زنجیر بسته بودند
آی غریب حسین...
الا لعنه الله علی القوم الظالمین.
روضه اربعین سوم شهریور 402.mp3
7.68M
روضه اربعین حسینی (ع)🖤
با مداحی حاج احمد صفاری
جابر زجا بر خیزو خاک غم بسر کن😭🥀
مانند نی از پرده دل ناله بسر کن😭🥀
از خانه بیرون شو که صاحب خانه آمد🥀
با بلبل شمع و گل و پروانه آمد🥀
🏴🏴🏴🏴🏴
الهم عجل الویک الفرج🤲🤲
@roze_daftari
#روضه_دفتری
هدایت شده از روضه دفتری
اربعین آمد و خون شهدا میجوشد
اربعین آمد و خون شهدا میجوشد
باز از خاک بلا اب بقا میجوشد
اربعین آمد و شد داغ شهیدان تجدید
خون به دلها ز عزای شهدا میجوشد
*وقتی وارد سرزمین کربلا شدن هنوز نرسیده به کربلا مثل برگ خزون از روی ناقه ها به زمین خودشون انداختن .دوان دوان به سوی قبور شهدا ،آری داغ شهيدان تجدید شد ،اینجا همان جا بود که بدن،علی اکبر اربا اربا شد،اینجا همان جابود بدن قاسم ابن الحسن زیر سم اسب ها زنده زنده ،بدنش استخوان هایش شکست وخورد شد،
آخ بمیرم تمام مصائب کربلاخصوصا جلوی چشمان زینب کبری، تداعی میشه تجسم میشه،اینجا همان جایی بود اومدن توگودال قتلگاه دیدن بدن حسین سر نداره،حتی یه جای سالم نداره،صدا زدن( اَ انَت اخی وبن امی) * آیا تو برادر منی؟ باورم نمیشه آیا تو پسر مادر منی؟باورم نمیشه
کو پیراهن کهنه دست بافت مادرم؟کو انگشترت که با انگشت از بدنت بریدن وغارت کردن .همه دارن نگاه میکنن یه وقت دیدن این خواهر خم شد لب هارو روبدن بریده حسین گذشت
ای که رگ هایت همه بریده
دشمنت بعد ازبه من خندیده است
ازحرم تا قتلگه برتو قسم
بوی زهرا مادرم پیچیده است
همه ازسویدای دل به یاد شهدا وشهدای کربلا سه بار ناله بزن
یاحسین...
اربعین آمد و از داغ شهیدان خدا
اشک سرخ است که از دیده ما میجوشد
اربعین شهدا تازه شود در هرسال
خون مظلومیشان درهمه جا میجوشد
جوشش خون جوانان دلیر ایران
شرح خونی است که در کرببلا میجوشد
🎤مداح:حاج احمد صفاری
✏️خادمه اهل بیت
◾️◾️◾️◾️◾️◾️◾️◾️
هدایت شده از روضه دفتری
روضه اربعین یک شهریه 402.mp3
10.31M
❣﷽❣
🔘⚫️#دوبیتی_اربعین
خدایا لاله ی من یاس من کو ؟
مهی کز مهر دارد پاس من کو ؟
همه اطراف من خار است و خاشاک
گل ام البنین عباس من کو ؟
(انسانی)
⚫️🔘⚫️🔘⚫️🔘⚫️
چرا از دیده و دل خون نگریم
چرا از ابرها افزون نگریم
بسان نخل در باران اگر من
زسر تا پا نگریم چون نگریم
(انسانی)
⚫️🔘⚫️🔘⚫️🔘⚫️
از شام رسیده زائر کوی توام
برخیز و ببین که زنده از بوی توام
از طفل سه ساله ات مپرس از خواهر
تا حشر خجالت زده روی توام
(سید محمد رستگار)
⚫️🔘⚫️🔘⚫️🔘⚫️
مپرس از من چرا از پا فتادم
که از داغ تو در صحرا فتادم
چو می خوردم ز دشمن تازیانه
به یاد مادرم زهرا فتادم
(سید هاشم وفایی)
⚫️🔘⚫️🔘⚫️🔘⚫️
دلم از درد و داغ اندوهگین بود
گل سرخم در آغوش زمین بود
گذشت از داغ تو یک اربعین لیک
برای من هزاران اربعین بود
(محمود تاری)
⚫️🔘⚫️🔘⚫️🔘⚫️
ز داغ لاله ها زینب غمین است
پریشان موی زین العابدین است
دوباره کربلا شد عرصه ی غم
شهیدان خدا را اربعین است
(محمود تاری)
⚫️🔘⚫️🔘⚫️🔘⚫️
سفر کردم به دنبال سر تو
سپر بودم برای دختر تو
چهل منزل کتک خوردم برادر
به جرم این که بودم خواهر تو
(غلامرضا سازگار)
⚫️🔘⚫️🔘⚫️🔘⚫️
حسینم وا حسین گفت و شنودم
زیارت نامه ام جسم کبودم
چه در زندان چه در ویرانۀ شام
دعا می خواندم و یاد تو بودم
غلامرضا سازگار
⚫️🔘⚫️🔘⚫️🔘⚫️
چهل روزه که دارم چشم گریون
چهل روزه دلم خونه دلم خون
چهل روزه که مثل حال زینب(س)
پریشونم، پریشونم، پریشون
⚫️🔘⚫️🔘⚫️🔘⚫️
الهی چاره دردم ابوالفضل
دوای چهره ی زردم ابوالفضل
چهل روزه ندیدم روی ماهت
چگونه بی تو برگردم ابوالفضل
⚫️🔘⚫️🔘⚫️🔘⚫️
چهل روزه که دریا بیقراره
به همراه دل مو غصه داره
مدینه، کربلا، نه! ماه گردون
چهل روزه به غربت رهسپاره
⚫️🔘⚫️🔘⚫️🔘⚫️
برای هر بلا آماده بودم
چو کوهی روی پا استاده بودم
اگر قرآن نمی خواندی برایم
کنار نیزه ات جان داده بودم
غلامرضا سازگار
⚫️🔘⚫️🔘⚫️🔘⚫️
اسلام ز سعی مسلمین ریشه گرفت
وز خون حسین نخل دین ریشه گرفت
نخلی که حسین روز عاشورا کاشت
از اشک عزای اربعین ریشه گرفت
(سید رضا موید)
⚫️🔘⚫️🔘⚫️🔘⚫️
بین قافله ات چه سوز و آهی دارد
این خواهر تو عجب سپاهی دارد
احوال سه ساله را اگر می پرسی
در کنج خرابه بارگاهی دارد
(محمود ژولیده)
⚫️🔘⚫️🔘⚫️🔘⚫️
دلِ خون، حالِ خسته، اشکِ جاری
غریبی، بی پناهی، بی قراری
اسارت، آه غربت، روی نیلی
چهل روز و هزاران یادگاری
⚫️🔘⚫️🔘⚫️🔘⚫️
نگاه ابری اش دارد زمینه
شده دلتنگ مهتاب مدینه
پس از یک اربعین، سر باز کرده
کنار عقلمه بغض سکینه
⚫️🔘⚫️🔘⚫️🔘⚫️
نوای ناله و غم ها رقیه
گرفته کاروان دم: یا رقیه
رسیده اربعین بی قراری
همه برگشته اند اما رقیه ...
⚫️🔘⚫️🔘⚫️🔘⚫️
غریبی، بیکسی، منزل به منزل
خبر دارد ز حالم چوب محمل
چهل روز است در سوز و گدازم
فقط خاکستری جا مانده از دل
⚫️🔘⚫️🔘⚫️🔘⚫️
چه بارانی دو چشم آسمان است
چه طوفانی دل این کاروان است
کنار قبر سالار شهیدان
همه جمعند و زینب روضه خوان است
⚫️🔘⚫️🔘⚫️🔘⚫️
شبیه آتش است این اشک خاموش
که می بارد ز چشمان عزاپوش
رباب است این که با لالایی خود
کنار خیمه ها رفته ست از هوش
(یوسف رحیمی)
⚫️🔘⚫️🔘⚫️🔘⚫️
دوبیتی ورباعی های اربعین
برادر جان ببین اقبال زینب
تو رفتی وشکستند بال زینب
برادر از سفربر گشته ام من
بیا اکنون به استقبال زینب
⚫️🔘⚫️🔘⚫️🔘⚫️
مپرس ازمن چه بگذشت این چهل روز
گذشت اما غمت سنگین چهل روز
چهل روز ازتو دوری شدچهل سال
خدا داند که شدچندین چهل روز
⚫️🔘⚫️🔘⚫️🔘⚫️
پرستار یتیمان تو بودم
مگر دیدی کنم درکارسستی؟
چراپس روی نیزه تاکه چشمت
به چشمان من افتاد دیده بستی?
⚫️🔘⚫️🔘⚫️🔘⚫️
اگر شب رفته زینب روز برگشت
به همراه دلی پر سوز برگشت
اگر چه قد خمیده پیر تر شد
ولیکن عاقبت پیروز بر گشت
⚫️🔘⚫️🔘⚫️🔘⚫️
میان کوچه ها و از سر بام
یهودی ها به ما دادند دشنام
به پای نیزه ها رقصیدند ای وای
برادرجان، اَمان از شام از شام
⚫️🔘⚫️🔘⚫️🔘⚫️
در این دل خاطرات نا تمام است
اگر چه غصه ام از شهر شام است
ز رنج و غصه های من نپرسید
بگویید قبر محبوبم کدام است
⚫️🔘⚫️🔘⚫️🔘⚫️
برادر قلب زینب ریز ریز است
غمم ازشام و از چشمان هیز است
نفس بند آمد آندم تا شنیدم
میان شامیان حرف از کنیز است
⚫️🔘⚫️🔘⚫️🔘⚫️
گلی گم کرده ام درجستجویم
میان خاک ها دنبال اویم
به اشک دیده آبش داده ام تا
ز خاک آید برون و من ببویم
⚫️🔘⚫️🔘⚫️🔘⚫️
گلی گم کرده ام گیرم سراغش
همانکه شد خزان گل های باغش
گل من یار دیرینم حسین است
شدم آواره از درد قراقش
⚫️🔘⚫️🔘⚫️🔘⚫️
اگر چه کربلا جولان شرّ بود
اگر چه آتش اینجا شعله ور بود
اگر اینجا تو را از من گرفتند
ولی شام از همه جانسوز تر بود
⚫️🔘⚫️🔘⚫️🔘⚫️
ای برادرجان به قربانت شوم
من فداییِ عزیزانت شوم
این گمان هرگزنمیکردم حسین
برمزارت فاتحه خوانت شوم
(علی اکبراسفندیار)
@roze_daftari
نوحه_زمزمه اربعین
✍ شعراز: محمدی ناعم
▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️
چهل روزه حسینجان زینبت آواره گشته
چهل روزه که از دوری تو. بیچاره گشته
چهل روزه اسیرم، چهل روزه غریبم
چهل روزه برادر، شده هجران نصیبم
امیری حسین، و نعم الامیر شده ورد زبانم
دعاکن حسین، که من بعد تو دگر زنده نمانم
▪️▪️▪️▪️▪️
چهل روزه انیس اشک و درد وآه سردم
چهل روزه که صحراها رو باعشقت میگردم
به آه آتشینم،، به این قلب حزینم
ببند شو ای برادر، سفیر اربعینم
امیری حسین....
▪️▪️▪️▪️▪️▪️
چهل روزه خبر داری تو غربت چی. کشیدم
سلامت اومدم اما داداش دیگه بریدم
به درد و غم اسیرم، غم تو. کرده پیرم
دعاکن پیش قبرت، همین الان بمیرم
امیری حسین...
▪️▪️▪️▪️
خودم دیدم که اینجا زندگیمو سر بریدن
خودم دیدم که اینجا عرش و رو خاکا کشیدن
الا ای بی قرینه
همه دردم همینه
خودم دیدم که قاتل
نشسته روی سینه
امیری حسین...
#نوحه_اربعین
#سبک_سنتی
▪️نوحه اربعین حسینی
🎙سبک: همه جا کربلا
گشته عالم همه، غرق در شور و شین
سر زده از افق، اربعین حسین
پا به پای همه، میروم علقمه
از سفر آمده، دختر فاطمه
آه و واویلتا آه و واویلتا
تا که این نغمه را، گوش عالم شنید
خیمه برپا کنید، زینب از ره رسید
آمد از شام غم، در صف کربلا
ناله دارد ز دل، از غم نینوا
آه و واویلتا آه و واویلتا
گوید ای تشنه لب، خواهرت را ببین
بین گودال باز، گشته نقش زمین
شرح غم میدهم، مو به مو زین سفر
ای حسین جان بیا، خواهرت را ببر
آه و واویلتا آه و واویلتا
✍مرتضی محمودپور
🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴
#روضه اربعین
#روضه روز اربعین
بسم الله الرحمن الرحیم
یا رحمن یا رحیم
"السَّلامُ عَلَیْکَ یا اَباعَبْدِاللَّهِ وَ عَلَی الاْرْواحِ الَّتی حَلَّتْ بِفِناَّئِکَ عَلَیْکَ مِنّی سَلامُ اللَّهِ اَبَداً ما بَقیتُ وَ بَقِیَ اللَّیْلُ وَ النَّهارُ وَ لاجَعَلَهُ اللَّهُ آخِرَ الْعَهْدِ مِنّی لِزِیارَتِکُمْ اَلسَّلامُ عَلَی الْحُسَیْنِ وَ وَ عَلی عَلِیِّ بْنِ الْحُسَیْنِ وَ عَلی اَوْلادِ الْحُسَیْنِ وَ عَلی اَصْحابِ الْحُسَیْنِ
🔶آمده بردرگدایت یا حسین
🔶می کنند ازدل صدایت یا حسین
🔶دل حریم عشق تو باید شدن
🔶کن دلم را کربلایت یا حسین
🔶نی فقط نام تورا من خونده ام
🔶ازازل خونده خدایت یا حسین
🔶قطره ای ازاشک زینب هدیه کن
🔶تاشود جانم فدایت یا حسین
حسین جان حسین جان
🔸کاروان خسته از شام ویران می رسد
🔸بادلی پرخون سر قبرشهیدان می رسد
دلهاراببرید کربلا برای کاروانی که آهسته داره میاد
🔸کربلای دوست دارد حال و هوای دیگری
🔸چون برایش مهمان دل افغان می رسد
🔸اولین زائر برای شام مظلومان حسین
🔸باعطیه جابرازاصحاب ایمان می رسد
🔸کاروانی دیگری گوید آمد کربلا
🔸بانک آه وناله اش تا ارش رحمان می رسد
🔸زینب غمدیده می آید به دشت کربلا
🔸چون گل پژمرده از رنج وهجران می رسد
⬅️کاروان رسید مابین دوراهی بشیر آمد صدا زد اقاجان یازین العابدین یک راهی می رود کربلا یک راه می رود مدینه اقاجان کجا برم فرمود قافله سالار این کاروان عمه ام زینبه ...آومد صدا زد بی بی یک راه میره کربلا تانام کربلا را ام مصائب شنید فرمود بشیر مارا کربلا ببرید چون چهل روز برای عزیزمان عزاداری نکردیم
عزیزان کاروان تا رسید نزدیک کربلا سکینه خاتون فرمود عمه جان زینب بوی بابام به مشامم می رسد عمه جان زینب مثل اینکه کربلا نزدیکه
🔸شمیم جان فضای کوی بابم
🔸مرا اندر مشام جان برآید
🔸گمانم کربلا شد نزدیک عمه
🔸که بوی مشک ناب عنبر آید
⏪انشاالله هیچ دختری رو داغ بابا نشان نده هیچ دختری رویتیم نکنه عزاداران روز اربعین حسینی است تنها کسی که روز اربعین وارد کربلا قبل از ورود کاروان حسینی شد جابر ابن انصاری بود
جابرابن انصاری به اتفاق عطیه آمد کربلا صدا زد عطیه دست من رو بگیر ید مراببرکنارقبراقام امام حسین عطیه میگه دست جابررو گرفتم امد در کنار قبرسید الشهدا نشست کنار قبرابی عبدالله سه مرتبه صدازد یا حبیبی یاحسین
صدازد اقاجان یااباعبدالله من جابرم اقاجان چرا جواب پیر غلام تو نمی دهی
اقاشنیدم صدای زنگ قافله داره میاد آمدم ببینم قافله سالار کاروان عمه سعاداته امام سجاده
عطیه به جابر گفت
🔸زجا برخیز ای جابر زره جانانه می آید
🔸قدم از خانه بیرون نه که صاحب خانه می آید
🔸زجا برخیز جابر کن نظاره شدبه پا محشر
🔸که ازره بلبل و شمع و گل و پروانه می آید
🔸زجا برخیز ای جابر به استقبال زینب رو
🔸که این عرش مکان ازگوشه ویرانه میآید
🔸زچه بارمصیب پشت او خم گشته است اینک
🔸که در نزد اخا باقامت مردانه می آید
⏪عزیزان تا چشم امام سجاد افتاد به جابر
جابررو در آغوش گرفت فرمود جابر همین جا بود که سر بابام رو ازقفا بریدند
همین جا بود فرق برادرم علی اکبر راشکافتند آمدندآل الله مثل برگ خزان خودشان را روی زمین انداختند عقیله بنی هاشم امدکنارقبربرادرفرمود حسین جان بلند شو ببین زینب ازاسارت برگشته است
حسین جان ، برادر یادتِ آن روزی که آمدم گودی قتلگاه ، خیره خیره ، به بدنت نگاه می کردم نمی شناختم از روی تعجب گفتم آیا تو حسین منی ؟ حسین جان امروز تو زینب را نمی شناسی ، برادر اگر این جا نا محرم
نبود اثر تازیانه را روی بدنم نشانت می دادم . برادر همه عزیزانت را آوردم اما سراغ رقیه ات را از خواهر نگیر ، که در خرابه شام جان داد .
حسین آرام جانم..حسین روح روانم
الا لعنة الله علي القوم الظالمين
التماس دعا
🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴
روضه_اربعین
دفتری
اول به نبی حضرت خاتم صلوات
دوم به علی شیر دو عالم صلوات
سوم به گل وجودِ پاک زهرا
چهارم به حسن خونجگر غم صلوات
از بهر حسین آن شه کرب و بلا
وآن تشنهی در مقتلِ ماتم صلوات
اللهم_صل_علی_محمد_وآل_محمد
🌴🌴🌴
یارب_الحسین_بحق_الحسین_اشفع_صدر_الحسین_بظهور_الحجه
چهل روز است حسینم را ندیدم
بلایش را به جان و دل خریدم
چهل روز چهل منزل اسیرم
دعا کن در کنار تو بمیرم
چهل روز غم چهل ساله دیدم
غم و اندوه دیدم ناله دیدم
سر پر خون تو همراه من بود
به هر جا چلچراغ راه من بود
همین جاغرق درغم شد وجودم
تن پاک ترا گم کرده بودم
میان نیزه ها دل با ختم من
ترا دیدم ولی نشناختم من
اگر امروز برداری سرت را
تو هم نشناسی ای گل خواهرت را
ز جا برخیز ای نور دو دیده
ببین مویم سپید و قد خمیده
🌴 قافله رسید سر دو راهی. بشیر اومد خدمت امام سجاد ع ـ یابن رسول الله ....
یه راه میره مدینه ....
یه راه میره کربلا...
کدوم راهُ بریم؟؟
امام فرمود بشیرقافله سالار ما عمه ام زینبه، برید از عمه جانم زینب سوال کنید..... ـ
بشیر میگه اومدم خدمت دختر علی زینب....
بی بی جان مدینه بریم یا کربلا....
میگه بی بی تا نام کربلا رو شنید، اشک از چشماش جاری شد...
فرمود بشیر ما رو ببر کربلا....
چهل روزه عزیزانمونو ندیدیم...
چهل روزه حسینمو ندیدم.... نگذاشتن ما مجلس عزا براشون بگیریم ....
آی کربلا زینب داره میاد اون یه عالمه خاطره داره فرصت گریه کردن نداشته....
روز اربعین قافله ای که چهل روزه بود عزیزانشونُ ندیده بودن اومدن کربلا ...
🌴آخ کاروان رسید کربلا....
این زن و بچه برا دومین بار از این ناقه ها پایین اومدن ....
اما اولین بار روز دوم محرم بود...
وقتی میخواستن از ناقه ها پایین بیان،،،،
جوونای بنی هاشم اومدن....
هر کدوم این زن و بچه ها رو پیاده کردند....
با احترام وارد زمین کربلا شدن....
وقتی زینب میخواست از ناقه پیاده بشه ،علی اکبر اومد.، ،،،،
عمه جان دستتو بده به من پیاده شو .....
عباس اومد ، زانو زمین زد ...
خواهرم زینب پاتو رو زانوی عباست بزار پیاده شو .....
با چه عزت و احترامی همه رو پیاده کردن
⬅️اما اما اما آی کربلائیا.....
روز اربعین وقتی خواستن از ناقه ها پایین بیان دیگه بچه ها کسی رو ندیدن .....
نه عباسی هست....
نه علی اکبری هست....
از بالای ناقه ها خودشونو زمین می انداختن ....
هر کدوم کنار قبری رفتن...
هر یکی سوی مزاری میدوید
هر یکی قبری در آغوش میکشید
ناگهان بانوی قد خمیده ای
قد خمیده مو پریشان خسته ای
گفت یارب چه سازم یا کریم
رو سوی قبر که باشم یا رحیم
ناگهان آمد به خود با شور و شین
دید بنشسته سر قبر حسین
زینب اومد کنار قبر برادر....
(شاید درد دلش این بوده باشه)
حسین جان یادته تو کربلا هر کشته ای رو می آوردی من اولین نفر بودم که از خیمه بیرون می اومدم حسین جان......
یه جا نیومدم....
(یادته داداش)
اونم اون وقتی بود که دیدم بدن عزیزانم عون و جعفر رو آوردی.....
حسین جان میدونی چرا نیومدم...
ترسیدم چشات به چشام بیفته از من خجالت بکشی داداش....
داداش حالا بیا تلافی کن ....
سراغ رقیه تو از من نگیر حسین جان ....
وقتی سرتو وارد خرابه کردن ....
حسین جان سراغ سه ساله تو از من نگیر داداش
آورده ام تمام عزیزانت ای حسین
جز دختر سه ساله ات ای مهربان من
از من مپرس حال دل آن سه ساله را
در گوشه خرابه برفت از کنار من
صل الله علیک یا ابا عبدالله
.
🎙 #حاج_محمد_نوروزي
#⃣ #روضه_اربعین
#⃣ #مشایه
#⃣ #اربعین
"اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یا اَبا عَبْدِ اللَّهِ وَ عَلَى الْاَرْواحِ الَّتى حَلَّتْ بِفِنائکَ عَلَیْکَ مِنّى سَلامُ اللَّهِ اَبَداً ما بَقیتُ وَ بَقِىَ اللَّیْلُ وَالنَّهارُ
وَ لا جَعَلَهُ اللَّهُ آخِرَ الْعَهْدِ مِنّى لِزِیارَتِکُمْ اَلسَّلامُ عَلَى الْحُسَیْنِ وَ عَلى عَلِىِّ بْنِ الْحُسَیْنِ وَ عَلى اَولادِ الْحُسَیْنِ وَ عَلى اَصْحابِ الْحُسَیْن"
وَ عَلى اَنصارِ الْحُسَیْن
وَ عَلى زَوَّارِ قَبْرِ الْحُسَيْنِ
مرگ من بود دمي کز تو جدايم کردند
درهمان گوشه ي گودال فدايم کردند
دوستانم که نبودند بگِريند به من
دشمنانم همگي گريه برايم کردند
*داداش! فقط امروزِ بچه هات سيلي نخوردن، هر وقت بچه هات گفتن: بابا! سيلي و تازيانه خوردن...*
من که خود راهنماي همه عالم بودم
سَـِر خونين تو را راهـنمايم کردند
*حسين جانم! خيلي جاها آرزوي مرگ كردم...*
هر کجا خواستم از پاي دراُفتم ديدم
کودکان دست گشودند و دعايم کردند
*خدا نياره آدم يه امانتي بهش بدن، اون وقت اين امانتي خداي نكرده عيبي پيدا كنه...*
خجلم از تو كه گم گشته امانت هايت
بر سر خار دويدند و صدايم کردند
*خدا هيچ كسي رو دشمن شاد نكنه...*
گريه ها داشتم از دوري روي تو ولي
خنده ها بود که بر اشکِ عزايم کردند
*هر چه من گريه كردم اونا خنديدن، هر چه من ناله زدم اونا خنديدن... چقدر گريه براي سَرِ بريده ي توكردم، حتي زن خولي هم مي گفت: چقدر سرت رو ناشيانه بريدن...
وقتي حضرت زينب سلام الله عليها روز اربعين از ناقه پايين اومد، يه نگاهي به دور و برش كرد، صدا زد: كجاست علي اكبر؟ كجاست قاسم؟...*
همرهانم که گرفتند غبار از محمل
همه در خاک فتادند و رهایم کردند
تا دم مرگ طرفدار تو بودم ای دوست
دشمنان یکسره تحسین به وفایم کردند
این اسارت همه جا عزّت من بود حسین
که پیام آورِ خون شهدایم کردند
#استاد_سازگار
👇
🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴
#روضه حضرت رقیه (س)
#گریز اربعین حسینی
بسم الله الرحمن الرحیم
یا رحمن یا رحیم
لاحول ولا قوه الا بالله العلی العظیم، حسبُنَا اللّهُ وَنِعْمَ الْوَكِيلُ نِعْمَ الْمَوْلَى وَنِعْمَ النَّصِیر،
أَسْتَغْفِرُ اللَّهَ الَّذِي لاَ إِلَهَ إِلاَّ هُوَ الْحَيُّ الْقَيُّومُ، الرَّحْمَنُ الرَّحِيمُ، ذُو الْجَلاَلِ وَ الْإِكْرَامِ ، و اَتُوبُ اِلَیهِ
اول مجلس دعای سلامتی امام زمان را زمزمه می کنیم
اَللّهُمَّ کُنْ لِوَلِیِّکَ الْحُجَّهِ بْنِ الْحَسَنِ صَلَواتُکَ عَلَیْهِ وَعَلى آبائِهِ فی هذِهِ السّاعَهِ وَفی کُلِّ ساعَهٍ وَلِیّاً وَحافِظاً وَقائِداً وَناصِراً وَدَلیلاً وَعَیْناً حَتّى تُسْکِنَهُ أَرْضَکَ طَوْعاً وَتُمَتِّعَهُ فیها طَویلاً.
یا صاحب الزمان
♦️بنال ای دل نوا دارد رقیه
♦️به هر دردی دوا دارد رقیه
♦️مرض او را ز پا انداخت ،امّا
♦️مریضان را شفا دارد رقیه
⬅️عزیزانی که درگوشه ازاین مجلس نشسته ای میدونم همه به امیدی امدید میدونم گرفتاری میدونم مریض داری میدونم برای حاجت امدید امروز (امشب) بگو حسین جانم به صورت سیلی خورده دخترت دیگه ما را دست خالی ردمان نکنی
🔸رقیه دخترزهرا اطهر
🔸دل جان می شود از او مطهر
🔸رقیه جان توی دوردانه عشق
🔸بود روشن زتو کاشانه عشق
⬅️عزیزان ما نمی دانیم خدا لیاقت بده که بریم از نزدیک قبر بی بی رقیه را رازیارت کنیم یا نه بی بی با این دستهایکوچکش خیلی از گره ها را باز می کنه
🔸بی بی جان غم خودرا بی افزا دردل من
🔸توی یک دانه غم خانه عشق
🔸رقیه جان به ما منت گذاری
🔸گدایی از گدایانت شماری
🔸امید آن است که در فردای محشر
🔸مرا جزء محببانت شماری
دیدم آرام آرام آمد مقابل سر بریده بابا چه مخواد بگه عزیزان ای کسی که دختر سه ساله دارید دستهای کوچکشه بلند کرد گویا از بابا تمنا داره چه گفت ، گفت بابا جانم دلم برات تنگ شده انشاءالله هیچ فرزندی را چشم انتظار بابا نکنه دختر دارها می دونن من چه می گم بابا غرور دختره دیدی هروقت دل تنگ بابا میشه یاد بابا می کنه میگه بابام می خواهد خونم بیاد
انشاءالله همه دختران تان عاقبت به خیر بشن، حالا درد دل سه ساله حسین را گوش کن بابا دیگه خسته شدم ازاین سفر بابا جان که میای منو ببری بابا ،خداکنه یتیم نشی اخ بمیرم آن قدر بهش تازیانه زدند اخ شما هم امشب (امروز)یتیم نوازی کنید آرام آرام آمد جلو مقابل سر بریده بابا سر بابا رادرآغوش گرفت
صدا زد بابای خوبم
🔸به قربان سر نورانی تو
🔸چرا خون ریزد از پیشانی تو
🔸رخ من نیلی از سیلی است بابا
🔸لبان تو چرا نیلی است بابا
بابا کی با چوب به لب و دندانت زده
اما میخام بگم😭
بابای خوبم
🔸تو از چوب جفا داری نشانه
🔸مرا باشد نشان از تازیانه
اگه با چوب به لب و دندان تو زدن...
اما به منم تازیانه زدن..😭.
🔸مرا باشد نشان از تازیانه
بابا دیگه طاقت تازیانه ندارم.
طاقت سیلی خوردن ندارم.
طاقت سنگ خوردن ندارم.
🔸ز تو دارم تمنا جان بابا
🔸مرا با خود ببر در نزد زهر
یاد شهدا امام شهدا اموات جمع حاضر از این مجلس و محفل فیض ببرند روز اربعین حسینی است گریزی هم داشته باشیم در این خصوص همه اموات فیض ببرند
⏪بیاد آن قافلة دل شکسته ای که روز اربعین آمد کربلا ، شما دیدید اربعین شهدا ، با چه عظمتی ، پدر و مادر و خانواده شهدا را کنار مزار می برند مراقب شان بودند ، دلداری می داند . اما دلها بسوزد برای این قافله ، تا چشم این زن و بچه
به قبرها افتاد خودشان را از بالای شترها به زمین انداختند هر کسی قبری را بغل گرفت ، عمه سادات هم آمد کنار برادر ، یادش میاد خاطرات روز عاشورا ، یادش میاد آن روزی که وارد کربلا شد با چه عزت و احترامی علی اکبر ، قاسم ، عباس زینب را پیاده کردند ، حالا هر چه نگاه می کند نه قاسمی دارد ، نه عباس ، نه علی اکبری دارد ، حسین جان من زینبم ، برادر یادتِ آن روزی که آمدم گودی قتلگاه ، خیره خیره ، به بدنت نگاه می کردم نمی شناختم از روی تعجب گفتم آیا تو حسین منی ؟ حسین جان امروز تو زینب را نمی شناسی ، برادر اگر این جا نا محرم
نبود اثر تازیانه را روی بدنم نشانت می دادم . برادر همه عزیزانت را آوردم اما سراغ رقیه ات را از خواهر نگیر ، که در خرابه شام جان داد .
الا لعنة الله علي القوم الظالمين
احمد بهزادی
التماس دعا
🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴
🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴
#روضه اربعین حسینی
#گریز حضرت رقیه(س)
بسم الله الرحمن الرحیم
یارحمن ویا رحیم
اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یا اَباعَبْدِاللهِ، وَعَلَى الاَْرْواحِ الَّتى حَلَّتْ بِفِنآئِکَ، عَلَیْکَ مِنّى سَلامُ اللهِ اَبَداً ما بَقیتُ وَبَقِىَ اللَّیْلُ وَالنَّهارُ، وَلا جَعَلَهُ اللهُ آخِرَ الْعَهْدِ مِنّى لِزِیارَتِکُمْ، اَلسَّلامُ عَلَى الْحُسَیْنِ، وَعَلى عَلِىِّ بْنِ الْحُسَیْنِ، وَعَلى اَوْلادِ الْحُسَیْنِ، وَعَلى اَصْحابِ الْحُسَیْنِ
⬅️اجر و مزده شما برادران و خواهران و عزاداران با فاطمه زهرا(س)انشاالله در هر گوشه ای ازاین مجلس ومحفل نشسته اید حاجت روابشید شفای همه مریض ها انشاالله همه اموات فیض ببرند روز اربعین حسینی است انشاالله دعا کنیددر چنین روزی در کربلا باشیم خیلیها رفتند اربعین کربلا هستند روضه اربعین بخونم همه اموات فیض ببرند
🔸عشق است کربلای تو لبیک یا حسین
🔸جان و تنم فدای تو لبیک یا حسین
اربعین سیدالشهداء و...
بازم اسم کربلا شده ذکر هر مجلسی...
بازم دلها به سمت حرم با صفاش پر میکشه...
🔸گفتی به خلق: کیست که یاری کند مرا
🔸قربان آن ندای تو لبیک یا حسین
آقا... یه روزی صدای غربتت بلند شد...
کسی جوابت رو نداد...
اما الان میلیون ها زائر دارند می آیند به سمت حرمت...
🔸کی میشود که آیم و از جان صلا دهم
🔸در صحن با صفای تو لبیک یا حسین
🔸احرام بسته، تلبیه گویان، کفن به تن
🔸آیم سوی منای تو لبیک یا حسین
#شاعر: محمد مهدی سیار
بازم جا موندم آقا...
کی میشه منم دعوت کنی حسین...
خوش به حال اونایی که الان کربلا رسیدند...
خوش به حال اونایی که الان بین الحرمینن...
اونایی که رفتند میدونند...
بهترین لحظه زندگی...
اون لحظه ای که وارد کربلا میشی...
همش سراغ حرم رو میگیری...
تا نگاهت به حرم با صفاش میفته...
نا خودآگاه اشکت جاری میشه...
دستهات روی سینه میزاری میگی...
اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یا اَباعَبْدِاللَّهِ
وَ عَلَى الاَْرْواحِ الَّتى حَلَّتْ بِفِناَئِکَ
یکی از زایران ابی عبدالله...
جابر بن عبدالله انصاریِ ...
تا رسید کربلا...
با آب فرات غسل کرد...
با خضوع و خشوع...
اومد کنار قبر ابی عبدلله نشست...
دست گذاشت رویِ قبر مبارک...
سه مرتبه از سوز دل صدا زد...
یا حسین...
اما جوابی نیومد...
صداش به ناله بلند شد...
حَبیبٌ لا یُجیبُ حَبیبَهُ ... ؟
آیا دوست جواب دوستش رو نمیده؟
خودش جواب داد...
گفت جابر...
جواب سلام میخواهی...
از آقایی که...
بین سر و بدنش جدایی افتاده...
یادشهدا امام شهدا اموات جمع حاضر از این مجلس ومحفل فیض ببرد اما گریزی هم داشته باشیم به روضه حضرت رقیه (س) بهره امواتمان باشه
عجب یتیم نوازی کردن هرجا بهانه باباشو میگرفت با سیلی میزدنش خیلی روضه خوندنش طول نکشید،یه وقت عمه سادات دید دیگه صداش نمیاد،خرابه تاریک بود،چشم چشم رو نمیدید،عمه جانش گفت:ساکت باشید خسته بود دوباره خوابش برد...آی خدا نیاره دختر امانت رو دستت جون بده...خانوم زینب آروم آروم آمد جلو، آروم تکونش داد رقیه جان...دید دیگه جواب نمیده...حسین....
الا لعنة الله علي القوم الظالمين و سيعلم الذين ظلموا اي منقلب ينقلبون
احمد بهزادی
التماس دعا
❣﷽❣
🔘 #دفتری_بازگشت_کاروان_به_مدینه
🔘 #دفتری_ام_البنین_س
🔘 #بازگشت_کاروان_به_مدینه
🔅بر نام حسین و کربلایش صلوات
🔅بر نام اباالفضل و وفایش صلوات
🔅بر اهل حرم به حق زهرای بتول
🔅بر جمله ی یاوران مهدی صلوات
(دعای فرج)
السلام علیک یا مظلوم … یا غریب … یا ذبیح العطشان …عریان بکربلا… یا حسین یا حسین یا حسین
⚡خسته و بی نور عین برگشته ام
⚡سوزم و با شوروشین برگشته ام
(نوای دل خانم زینب کبری ست وقتی بی برادر برگشت مدینه)
⚡ای پیمبر از شما شرمنده ام 2
⚡در مدینه بی حسین برگشته ام
⚡زینب اینک آمده یا فاطمه
⚡نور عینت آمده یا فاطمه
⚡دختر خونین دلو غم دیده ات
⚡بی حسین ات آمده یا فاطمه
(ایام ایام برگشت برگشت کاروان به مدینه است)
⬅️کاروان نزدیک مدینه که رسیدند خیمه ها رو بپا کردند
امام سجاد به بشیر امر فرمود بشیر… برو خبر اومدن کاروان رو به مدینه برسون
@roze_daftari
(بشیر اومد مدینه…)
همه رو دعوت کرد کنار قبر پیغمبر
(همه اومدن ببینند چه خبره بشیر چه خبری آورده)
آی خانما … اول کسی که به استقبال بشیر اومد خانم ام البنینه
بشیر بگو ببینم چه خبری آوردی
صدا زد خانم جان سرت سلامت
عبدالله تو کشتن
(بشیر از حسین چه خبر داری …)
بی بی جان جعفرت روکشتن عثمان ت روکشتند…
(بشیر میگم از حسینم چه خبر …)
صدا زد
▪️قاصدم من قاصد کرببلا ام البنین
▪️آمدم از کربلای پر بلا امالبنین
▪️شرح حال عزیزان خوداز من مپرس
▪️شد زمین کربلا ماتم سرا امالبنین
⏺بگمو همه پدر و مادرا فیض ببرن اونایی که مارو با محبت امام حسین ع بزرگ کردن… اونایی که بودن بین ما و الان اسیر خاک ها هستند (اموات بانی مجلس هم فیض ببره بخصوص( مادر عزیزش))
بی بی جان
▪️4فرزندان تو گشتند قربان حسین
▪️شد دودست از جسم عباست جدا ام البنین
⬅️صدا زد بی بی جان سرت سلامت عباستو کشتن…
(صدا زد من باور نمیکنم … کسی حریف عباس من نمیشد)
صدا زد بی بی عباست رو همینجوری نکشتند
اول دست راستشو از بدن جدا کردند … اشک بی بی سرازیر شد…خانم جان دست چپ عباست رو هم از بدن جدا کردند…
(شدت گریه خانم امالبنین بیشتر شد)
یه جمله گفت بشیر دل خانم ام البنین آتش گرفت
صدا زد بی بی عمود آهن به فرق عباست زدن
▪️فرق عباس تو از ضرب عمود آهنین شکست
▪️خورد بر چشمش ز کین تیر جفا ام البنین
▪️بی پسر گشتی ز جور کوفیان بی حیا
▪️کن به تن از داغشان رخت عزا ام البنین
صدا زد بشیر بچه هام فدای حسین
بگو ببینم از حسینم چه خبر
بی بی جان
▪️گر خبر گیری تواز سلطان مظلومان حسین
▪️شد به ده ضربت جدا سر از قفا ام البنین
▪️آب مهر مادرش ،عطشان شده آن شه شهید
▪️رأس او شد به نوک نیزه ها ام البنین
▪️تیر بر حلق علی اصغر زدند از بهر آب
▪️شه دلش خون شد از تیر جفا ام البنین
صدا ناله خانم ام البنین بلند شد
گفتن خانم خدا صبرت بده
(داغ سنگینه داغ اولاد دیده)
صدا زد گریه ام برا عباسم نیست … گریه ام برا حسینه …عباس من مادر داره… گریم برا اون آقاییه که مادر نداره
ای وای ای وای
▪️قاسمش پامال اسبان گشت دشت ماریه
▪️نجمه از بهر پسر غرق عزا ام البنین
▪️کودکان بی پدر آورده ام سوی وطن
▪️بین که زینب به غمها مبتلاست ام البنین
🏴صدا زد بی بی دیگه برید لباس عزا به تن کنید این کاروان که دارن میاد عزا داره
⬅️ محفل عزا بپا کردند کاروان وارد مدینه شد
بی بی زینب اومد کنار مرقد مطهر پیغمبر
(میگن بی بی درهای مسجد پیغمبرو گرفت ناله میکرد گریه میکرد)
صدا یا جدا یا رسول الله برات خبر آوردم
خبر شهادت حسینتو آوردم
نوشتن یه جمله دیگه هم گفت خانم خطاب به مادرش زهرا …
⬅️(اوج) صدا زد مادر مادر مادر…مادر
هر کی سفر بره سوغات میاره مادر…
مادر برات سوغاتی آوردم… یه وقت نگاه کردن دیدن بی بی ناله ای زد یه پیراهن خونی رو در آورد صدا زد مادر پیراهن خونی حسینتو برات آوردم … ای مادر مادر مادر
صل الله علیک یا مظلوم … یا غریب … یاسید العطشان … یا اباعبدالله
🔅دلی دارم که دلدارم حسین است
🔅تمام یار غمخوارم حسین است
🔅به وقت حشر گویم من به فریاد
🔅همه هست و مددکارم حسین است
(شاعر. علی اصغر بابا)
⚫️هر چقدر ناله داری به ناله های دل زینب کبری صدای ناله تو بلند کن سه مرتبه ناله بزن بگو یا حسین …
⬇️صلوات حذف نشه لطفا⬇️
🌹هدیه به حضرت معصومه سلام الله علیها (صلوات)🌹
کانال روضه دفتری👇👇
@roze_daftari
┈••✾•🌿🌺🌿•✾••┈