محمود+کریمی-+غم+آتیش+درد+و+دلامو-+رحلت+حضرت+معصومه+سلام+الله+علیها.mp3
7.59M
🌾▪️🌾السلام علیک یا حضرت فاطمه معصومه سلام الله علیها
#زمینه
غم آتیش درد و دلامو کسی نمیدونه
#حاج_محمود_کریمی
#حضرت_معصومه سلام الله علیها
#مدح_و#شهادت
🥀▪️▪️🥀▪️▪️🥀
میزنم حرف دلِ مردم را
حرفِ هر عاشقِ سر در گم را
آه چندیست ندیدم قم را
شده دلها بخدا تنگِ حرم
حرمِ خواهرِ سلطانِ کرم
غمِ عالم به دل از هجر نشست
شیشهی صبر از این درد شکست
دلِ احباب به یک حرف خوش است
بانوی قم! بتو از دور سلام
بتو از وصله ی ناجور سلام
حرمِ قم حرمِ اهلِ وفاست
جای جایش چو مزارِ زهراست
مَهدِ مهدی و قدمگاهِ رضاست
این حریمِ حرمِ اَمنِ خدا...
منتظر مانده به دیدار شما
بارها رد شده ایم از جاده
بی تفاوت به چنین آزاده
حال، دور از حرمش افتاده
شِکوه از حالِ بدِ خویش کنیم
گریه بر فالِ بدِ خویش کنیم
ناله ی دل اگر ابراز شود
بانوی قم به شبِ راز شود
گِره از کارِ همه باز شود
کیست بانوی جنان؟ معصومه
آبروی دو جهان، معصومه
بانویی که همه یارش بودند
اهلِ قم صبر و قرارش بودند
در غم و درد، کنارش بودند
داشت از عشقِ رضا جان میداد
جان ز هجرِ رخِ جانان میداد
گر چه او داغِ برادرها دید
کی دگر بر سرِ نِی، سرها دید
کی دگر غارتِ معجرها دید
کی شده غارت از او خلخالی
کی عبورش، شده از گودالی
او که خود اینهمه هجران دیده
کی تنِ بی سر و عریان دیده
کی بخود سیلیِ عدوان دیده
آری آن واسطه ی شادیِ قم
با شکوه آمده تا وادیِ قم
او به همراهیِ غمهای رباب
کی دلِ شب شده در شامِ خراب
کی شده شاهد یک بزمِ شراب
لحظه ای طعم جسارت نچشید
تهمتِ سختِ کنیزی نشنید
وای از دختر زهرا زینب
وای از تهمتِ اعدا، زینب!
وای از بزم جفا یا زینب
صبر از صبر تو فریاد آمد
سرِ ببریده به امداد آمد
آری ای همسفرِ ثارالله
میرسد منتقم آل الله
در رکابش، سپهِ جندالله
لشکری گِردِ حرم، منسَجمَت
تا که گردند همه منتقمَت
شاعر: #محمود_ژولیده
#حضرت_معصومه علیها سلام
#شهادت
🌾▪️▪️🌾▪️▪️🌾▪️▪️
منم دُردانه ی موسی بن جعفر
به شوق دیدن روی برادر
به همراه برادر های دیگر
شدم راهی من از شهر پیمبر
به جاه و فر نشستم بر کجاوه
رسیدم بین ره در شهر ساوه
چو دشمن باخبر از حال ما شد
بسی بر کاروان ما جفا شد
به ناگه در میان جنگی به پا شد
به راه حق عزیزانم فدا شد
که گویی از پیِ آن جنگ دشوار
شدم افسرده و رنجور و بیمار
من از تاثیر آن جنگ و شبیخون
شدم آزرده و نالان و دلخون
ز ساوه تا به قم در دشت و هامون
نمودم طیِ ره با حال محزون
میان شور و استقبال مردم
شدم ساکن به شهر شیعیان قم
چه گویم من ز لطف مردمانی
که بنمودند با من مهربانی
مرا بودند جمله یار جانی
به تکریم و مرام خوش زبانی
گرفت آندم که بودم من به هودج
مهار ناقه ام را ابن خزرَج
درون منزلش مسکن گزیدم
بسی از شیعیان تکریم دیدم
کجا دشنام و فحاشی شنیدم
کجا ناکَس ز سر معجر کشیدم
شده ذکر لبم تا هیفده شب
امان از حال زار عمه زینب
اسیر کوفه و شام است زینب
اسیر خیل دشنام است زینب
اسیر قوم بد نام است زینب
اسیر سنگ از بام است زینب
فراق یار اگر معصومه را کُشت
چه دردی زینب مظلومه را کُشت؟
شاعر: #جواد_کریم_زاده
#حضرت_معصومه علیها سلام
#شهادت
▪️▪️🍃▪️▪️🍃▪️
رسید از شهر قم، آوایِ غم از داغِ معصومه(س)
چکید اشک از دو چشمم دم به دم از داغِ معصومه(س)
در آغوشَش گرفته خاک ایران و عزادار است
شکسته بیشتر قوم عجم از داغِ معصومه(س)
پریشانحال رخت مشکی آورده ست و پوشیده ست-
-تنِ ایوانِ آیینه، حرم از داغِ معصومه(س)
نگاهی میکند موسی بن جعفر(ع) میزبانانه
به زائرها چه با لطف و کرم! از داغِ معصومه(س)
کنار حضرت نجمه(س) ببین ام البنین(س) امشب
گرفته روضه ای پای علَم از داغِ معصومه(س)
ندید آخر برادر را و جان بر لب شد از این غم
بخوان ای روضه خوان در هر قدم از داغِ معصومه(س)
فدای ضامن آهو که عمری سخت گریان است
هم از داغ دل زینب(س)! وَ هم از داغِ معصومه(س)!
شاعر: #مرضیه_عاطفی
#حضرت_معصومه علیها سلام
#مدح_و#شهادت
▪️🏴▪️🏴▪️🏴▪️🏴
بیشتر آن چه که در فرقه ی ما مرسوم است
سائلی کردنِ از فاطمه ی معصومه است
دختر بابِ حوائج شدنش حکمت داشت
چون کریمه شد و بر باب کرم موسوم است
چه مقامی است که معصوم "فداها..." گوید؟!
شأن او شأن امام است که نامعلوم است
چهارده نور به دل دارم و این بانو هم
خواهر حضرت خورشید در این منظومه است
نام زوار حریمش که بهشتی شده اند
در میان صُحُف مادر او مرقوم است
هر کسی عرض ارادت به مقامش نکند
از عنایات غریب الغربا محروم است
روز محشر به محبش برسد دار نعیم
سهم هر کس نشود نوکر او زقوم است
حرمش جلوه به فردوس برین خواهد داد
جنتِ بی حرمش باغچه ای موهوم است
سال ها دوری بابا و برادر دیدن...
گوشه ای از غم و دردِ دل این مظلومه است
در غریبی زیادش فقط این نکته بس است
شیعیانش نشنیدند که او مسموم است
شاعر: #محمدجواد_شیرازی
#حضرت_معصومه سلام الله علیها
#شهادت
🥀🥀🥀🏴🥀🥀🥀
غم دیدی و غربت چشیدی صبر کردی
هجران چشیدی، زجر دیدی صبر کردی
از داغ دوری پدر، قدت کمان شد
از غربتِ زندان شنیدی، صبر کردی
هر دفعه دلتنگِ رضا جانت که بودی...
چون شمعِ گریانی چکیدی، صبر کردی
عزم سفر کردی، بلا دیدی در این راه
با شوقِ این که می رسیدی، صبر کردی
در ساوه خویشان را به خون دیدی، بمیرم
زهرِ جفا را سر کشیدی، صبر کردی
تا شهر قم رفتی به عشاقت رسیدی
بینِ مریدان با امیدی صبر کردی
تا قم رسیدی، یادِ زینب گریه کردی
پیراهن از داغش دریدی، صبر کردی
گفتی چگونه عمه در داغ حسینت
تا قتلگاهِ او دویدی صبر کردی؟!
مانند گل دانه به دانه با دل خون
از پیکرش سر نیزه چیدی، صبر کردی
در شام، وقتی چادرت می سوخت، دورت...
نه یار بود و نه مریدی، صبر کردی
جای تمام بچه ها شلاق خوردی
از دردِ کعبِ نی خمیدی، صبر کردی
تا روز آخر روضه های کربلا را
در سینه ی ما پروریدی، صبر کردی
شاعر: #محمدجواد_شیرازی
هدایت شده از اشعار صلوات ودعای پایان مجلس
#صبح چهار شنبه تون رامعطرکنید 🍃🌸🍃
به ذکر شریف 🍃🌸🍃صلوات به نیت
سلامتی آقا امام زمان
شفای همه ی بیماران
رفع گرفتاری ها
حاجت روا شدن
و سلامتی خودتون
🍃✨اللّهمَّ صَلِّ عَلی محمَّد و
آلِ مُحَمَّد و عجل فرجهم🍃✨