💔#روضه_حضرت_زینب_س
🖤😭😭🖤
به همان زلف که در پنجه ی قاتل افتاد
خواهرت هست به موی تو گرفتار حسین
نیزه را در بدن زخمی تو می چرخاند
آنکه چرخاند مرا بر سر بازار حسین
سر من زخمی سنگ از در و دیوار شده
مثل مادر،که سرش خورد به دیوار حسین
یاد داری که مرا بزم ضیافت بردند
مانده بودم چکنم در بر انظار حسین
محمود اسدی
🖤😭😭🖤
بروزترین
کانال نوحه و روضه دفتری تلگرام وایتا👇👇
••✾•🌿🌺🌿•✾••
@rozeh_daftari1
#روضه_حضرت_زینب
😭😭
زیر لب زمزمه می کرد:خدایا...نزنید
"این هلال سر نی آمده دختر دارد"
دختران علی و فاطمه در بازارند
صورتش سوخته زینب...غم معجر دارد
وحید محمدی
😭😭
#روضه_حضرت_زینب
دارند سمت من صدقه پرت می کنند
خرمای نخل ها جلوی پای زینب است
هر چه زدند سنگ،سرش آخ هم نگفت!
آخر حسین گرم تماشای زینب است
علی اکبر لطیفیان
بروزترین
کانال نوحه و روضه دفتری تلگرام وایتا👇👇
••✾•🌿🌺🌿•✾••
@rozeh_daftari1
⚫️ #مرثیه_حضرت_زینب_س
😭😭
هفتاد و دو شهید به صحراى زینب است
پایین نامه همه امضاى زینب است
می میرم و دم تو مرا زنده می كند
قارى من صدات مسیحاى زینب است
از سربلندى تو سرافراز می شوم
بالاى نیزه ها سرت آقاى زینب است
جاى مرا گرفته اى و پس نمی دهى
جاى تو نیست بر سر نى، جاى زینب است
امروز که مشاهده کردى مرا زدند
عین همین مشاهده، فرداى زینب است
در طول زندگانى پنجاه ساله ام
این اولین نماز فراداى زینب است
این جلوه هاى مختلف روى نیزه ات
از"ما رایت الا جمیلا"ى زینب است
طورى قدم زدم که همه باخبر شدند
کاخ یزید زیر قدم هاى زینب است
دارند سمت من صدقه پرت می کنند
خرماى نخل ها جلوى پاى زینب است
هر چه زدند سنگ، سرش آخ هم نگفت!
آخر حسین گرم تماشاى زینب است
😭😭
🔸شاعر:
#علی_اکبر_لطیفیان
بروزترین
کانال نوحه و روضه دفتری تلگرام وایتا👇👇
••✾•🌿🌺🌿•✾••
@rozeh_daftari1
4_5805160634307838922.mp3
3.16M
🔉یک نیم روز و آن همه داغ ای امام صبر
پیغمبری به سختی امتحان نداشت...
▪️#روضه_شهادت_حضرت_زینب_سلام_الله_علیها
🎤حجت الاسلام #میرزامحمدی
#با_حال_مناسب_گوش_کنید😭
#پیشنهاد_دانلود👌👌😭
بروزترین
کانال نوحه و روضه دفتری تلگرام وایتا👇👇
••✾•🌿🌺🌿•✾••
@rozeh_daftari1
#مرثیه_حضرت_زینب_س😭
#ترکی
سلام اولا سنه ای درد و غملرین آناسی
شیرین جانیندا قالان تازیانه لر آجیسی
سلام اولا سنه ای کوه درد و غمنن اوجا
یاشین سراسری ماتم ولی باشوندا اوجا
سلام اولا سنه جانیم فدا یا زینب(س)
ئورک اولوب سنه غمگین "آه یازینب(س)"
یوسف بنی فاطمه
بروزترین
کانال نوحه و روضه دفتری تلگرام وایتا👇👇
••✾•🌿🌺🌿•✾••
@rozeh_daftari1
حسینِ من 😭🖤
دلے در خون نشسٺہ دوسٺ دارے؟
بڱو قلبے شڪسٺہ دوسٺ دارے؟
ٺورا اے عشق ! بے سر دوسٺ دارم
مرا با دسٺ بسٺہ دوسٺ دارے؟
#مرثیہ_حضرٺ_زینب_سلام_اللہ
بروزترین
کانال نوحه و روضه دفتری تلگرام وایتا👇👇
••✾•🌿🌺🌿•✾••
@rozeh_daftari1
#حضرت_زینب_سلام_الله_علیها
#عفاف_و_حجاب_در_عاشوراء
حجاب زینب س از جنس نور
👈🏼👈🏼 سوالی که گاهی در ذهن تداعی میکند اینکه:
آیا در کربلا و شام اسرای آل الله علیهمالسلام بدون معجر بودند؟
خیر، هرگز بدون حجاب نبودند
در واقعه عاشوراء روبند و معجر نساء هاشمیات غارت گشت، اما این به معنای دیده شدن نساء طاهرات نیست، بلکه این مخدرات با پوششی از نور پوشانیده می شدند.
☑️روزی مرحوم علّامه #شیخ_هادی_کاشف_الغطا در سوگ حضرت زینب (سلام الله علیها) اشعاری میسرود و بر روی کاغذ نوشت که چنین است:
▪️قد تركت عزيزها على الثرى
▫️و خلفته في الهجير و العرى
▪️ان نظرت لها العيون ولولت
▫️او نظرت الى الرءوس اعولت
▪️تودّ انّ جسمها مقبور
▫️و لا يراها الشّامت الكفور
«زینب سلام الله علیها را در حالی که دستهایش بر گردنش بسته بود، بر شتر لاغری سوار کرده بودند و به اسارت بردند.
نه صورتش پوشیده بود، و نه نقاب بر چهره داشت بلکه به وسیله دست و بازویش صورتش را میپوشاند.
عزیزش حسین(علیهالسلام) را روی خاکهای گرم بیابان رها کرد.
اگر چشمها به آن بدنهای پاک چاکچاک شهیدان بنگرند، فریاد و فغان سر میدهند و چنانچه آن سرهای بریده را نگاه کنند، اشکشان جاری میگردد.
در آن وقت که زینب(سلام الله علیها) را آنگونه به اسیری نزد یزید میبردند، آرزو داشت جسمش در زمین فرو رود تا ملامت و سرزنش دشمنان را نبیند».
📚 شیخ هادی کاشف الغطاء، المقبولة الحسینیه، ص۶۳
☑️ #علامه_مقرم در مقتل مقرم گوید:
از مرحوم شیخ هادی کاشف الغطاء أعلى الله مقامه سراینده اشعار فوق شنیدم که میگفت:
بعد از این ابیات بسیار گریستم و فردا صبح هنگامی که میخواستم اشعار فوق را پاکنویس کنم وقتی به آخرین شعر رسیدم که «تود أن جسمها مقبور ….» باشد ، دیدم این بیت به دنبالش نوشته شده است:
▪️و هي باستار من الانوار
▫️تحجبها عن أعين النظار
«پرده هایی از نور، زینب (سلام الله علیها) را فرا گرفته بودند، که همان پرده ها مانع نگاه بینندگان به او می شدند.»
▪️از مشاهده این بیت تعجب کردم و هنگامی بر تعجبم افزوده شد که پس از پاکنویس کردن وقتی به پیش نویس مراجعه کردم، آن شعر را ندیدم و یقین کردم که وجود مقدس حضرت بقية الله الاعظم (ارواحنا له الفدا ء) چنین چیزی را نوشته اند.
☑️شعر دوم علامه کاشف الغطاء در مصیبت منازل السبایا و اسارت مخدرات، بعد از اینکه ابیاتش توسط حضرت بقیة الله الاعظم (عجل الله تعالی فرجه الشریف) تکمیل گردید:
▪️بنفسي النّساء الفاطميات اصبحت
▫️من الاسر یسترئفن من ليس يرأف
▪️و مذا برزوها جهرة من خدورها
▫️عشية لا حام يذود و یکنف
▪️توارت بخدر من جلالة قدرها
▫️بهيبة انوار الاله يسجّف
▪️لقد قطع الاكباد حزنا مصابها
▫️و قد غادر الأحشاء تهفو و ترجف
«جانم به فدای دختران فاطمه (سلام الله علیها) از کسی مهربانی چشم داشتند که به آنها مهربانی نمی نمود. چون آنها را از پرده بیرون کشیدند در آن شبی که حمایت کننده ای نبود تا دشمن را براند و آنان را در زینهار خود حفظ کند.
از آن هنگام در پرده از جلالت قدر و بزرگی مستور شدند و هيبت نور الهی پوشش آنها گشت مصیبت ایشان جگرها را از غم پاره کرد و دلها را به لرزه آورد»
📚 دمع السجوم ترجمه نفس المهموم، ص۴۸۶
بروزترین
کانال نوحه و روضه دفتری تلگرام وایتا👇👇
••✾•🌿🌺🌿•✾••
@rozeh_daftari1
#با_حسین_علیه_السلام
#با_زینب_علیهاالسلام
#علم_غیب
🌿 #اخبار_غیبی_بی_بی_عقیله_بنی_هاشم_علیهاالسلام_از_پابرجایی_علم_کربلا
👈🏼 قَالَتْ سیدتنا ومولاتنا زینب علیهاالسلام: «يَنْصِبُونَ لِهَذَا الطَّفِّ عَلَماً لِقَبْرِ أَبِيكَ سَيِّدِالشُّهَدَاءِ لَا يَدْرُسُ أَثَرُهُ وَلَا يَعْفُو رَسْمُهُ عَلَى كُرُورِ اللَّيَالِي وَالْأَيَّامِ.
ولَيَجْتَهِدَنَّ أَئِمَّةُ الْكُفْرِ وَأَشْيَاعُ الضَّلَالَةِ فِي مَحْوِهِ وَتَطْمِيسِهِ فَلَا يَزْدَادُ أَثَرُهُ إِلَّا ظُهُوراً وَأَمْرُهُ إِلَّا عُلُوّاً».
📝 حضرت زینب به امام سجاد سلام الله علیهما فرمودند:
پرچمی را برای پدرت به اهتزاز در خواهند آورد که هیچگاه اثر آن از بین نخواهد رفت و گذشت شبها و روزها آن را کهنه نخواهد ساخت.
و امامان کفر و پیروان ضلالت اقدام به محو و پنهان کردن این آثار خواهند کرد، ولی چیزی جز تلألؤ روزافزون و آشکاری بیشتر دربر نخواهد داشت.
📚 منابع:
1⃣ كامل الزيارات، ص۲۶۲
2⃣ بحارالأنوار، ج۴۵، ص۱۸۰
3⃣ عوالم العلوم، ج۱۷، ص۳۶۲
#حضرت_زینب_سلام_الله_علیها
بروزترین
کانال نوحه و روضه دفتری تلگرام وایتا👇👇
••✾•🌿🌺🌿•✾••
@rozeh_daftari1
▪️ امام سجاد ع میفرمایند:
إِنَّ عَمَّتِي زَيْنَبُ كَانَتْ تُؤَدّي صَلَوَاتَهَا مِنْ قِيَامٍ، الْفَرَائِضَ وَالنَّوَافِلَ عِنْدَ سَيْرِ الْقَوْمِ بِنَا مِنَ الْكُوفَةِ إِلَى الشَّامِ وَ فِي بَعْضِ الْمَنَازِلِ كَانَتْ تُصَلّي مِنْ جُلُوسٍ. فَسَأَلْتُهَا عَنْ سَبَبِ ذَلِكَ؟ فَقَالَتْ: أُصَلِّي مِن جُلُوسٍ لِشِدَّةِ الْجُوعِ وَالضّعْفِ مُنْذُ ثَلَاثِ لَيَالٍ، لِأَنَّهَا كَانَتْ تُقَسِمُ مَا يُصِيبُهَا مِنَ الطَّعَامِ عَلَى الْأَطْفَالِ، لِأَنَّ الْقَوْمَ كَانُوا يَدْفَعُونَ لِكُلّ وَاحِدٍ مِنَّا رَغِيفاً وَاحِداً مِنَ الْخُبْزِ فِي الْيَوْمِ وَاللَّيْلَةِ
عمهام زینب س نمازهای واجب و نافلهاش را در طول حرکت ما به «کوفه» و «شام»، ایستاده میخواند اما در بعضی از منازل دیدم که نشسته میخواند.
وقتی از علت این موضوع از او پرسیدم، گفت: «به دلیل شدت گرسنگی و ضعف در طول سه شب گذشته، نشسته میخوانم».
زیرا ایشان غذای خود را میان اطفال تقسیم میکرد و آن قوم ظالم در هر شب و روزی، تنها یک گرده نان به هر یکی از ما میدادند.
📚فروغ توحید، ج 2، ص 549
#حضرت_زینب_سلام_الله_علیها
بروزترین
کانال نوحه و روضه دفتری تلگرام وایتا👇👇
••✾•🌿🌺🌿•✾••
@rozeh_daftari1
#مدح_حضرت_زینب_س
باصورت افتادی رخت رنگین کمان شد
گریان زخم صورت تو آسمان شد
وقتی زمین خوردی کنار جسم بی سر
خنده نصیب خولی و شمر و سنان شد
از سر گذشتی در پی انگشتری تو
خنده زنان گفتند سهم ساربان شد
حالا تو بودی و تن بی سر بمیرم
روی سرت پاهای قاتل سایه بان شد
وقتی تو را با تازیانه دور کردند
سنگ ستم روی سرت بوسه زنان شد
بزم شراب اشقیا رفتی و دیدی
سهم لب چاک حسینت خیزران شد
بر لب زدی تا پاره شد لبهای خشکت
هر شب زدی تا پاره شد لبهای خشکت...
محمد حبیب زاده
بروزترین
کانال نوحه و روضه دفتری تلگرام وایتا👇👇
••✾•🌿🌺🌿•✾••
@rozeh_daftari1
🏴#نوحه_شهادت_حضرت_زینب_سلام_الله_علیها
♠️♠️♠️♠️♠️
🏴سبک #زمینه
🎤مداح :کربلایی سید رضا نریمانی
تشنه جون میدی پیشِ دریایِ آب
مظلومِ من، مظلومِ من
زیرِ نورِ مستقیمِ آفِتاب
مظلومِ من، مظلومِ من
خون از تو رفته چشماتم نیمه باز
مظلومِ من، مظلومِ من
زخماتُ میبندم با چادُر نماز
مظلومِ من، مظلومِ من
آه! روزگارِ من
تنت اُفتاده زخمی کنارِ من
آه! روزگارِ من
بی سَرِ من ، ای نیزه سوارِ من
روزگارِ من،روزگارِ من
آه! روزگارِ زینب
آه! دلِ زارِ
آه! گِله دارِ زینب
آه! روزگارِ زینب
تو آغوشش جمعت کرده جبرئیل
مظلومِ من، مظلومِ من
داره گودالُ میگرده جبرئیل
مظلومِ من، مظلومِ من
زینب عمامه ات رو گم کرده حسین!
مظلومِ من، مظلومِ من
پیرهنت دست به دست میگرده حسین!
مظلومِ من، مظلومِ من
آه! روبرویِ تو
گریه میکنم همش به گلویِ تو
آه! من دعا کردم
گُذرِ نیزه نیوفته به مویِ تو
آه! روزگارِ من
تنت اُفتاده زخمی کنارِ من
آه! روزگارِ من
بی سَرِ من ای نیزه سوارِ من
روزگارِ من،روزگارِ من
آه! روزگارِ زینب
آه! دلِ زارِ زینب
آه! گِله دارِ زینب
با گریه می گردم دنبالِ سَرِت
مظلومِ من، مظلومِ من
انگشتت رو بُردن با انگشترت
مظلومِ من، مظلومِ من
رو به تو کردم گفتم ای بی کفن
مظلومِ من، مظلومِ من
پیشِ چشمِ مادر دست و پا نزن
مظلومِ من، مظلومِ من
آه! اولین بارِ
چشم زینب ترسید، اولین بارِ
آه! اولین بارِ
خونواده ات رو چشمِ نامحرم دید، اولین بارِ
آه! روزگارِ من
تنت اُفتاده زخمی کنارِ من
آه! روزگارِ من
بی سَرِ من ای نیزه سوارِ من
روزگارِ من،روزگارِ من
آه! روزگارِ زینب
آه! دلِ زارِ زینب
گِله دارِ زینب
روزگارِ
♠️♠️♠️♠️♠️
کانال نوحه و روضه دفتری تلگرام وایتا👇👇
••✾•🌿🌺🌿•✾••
@rozeh_daftari1
4_5895308772330441299.mp3
18.98M
🏴شهادت حضرت زینب (سلام الله علیها)
🏴سبک #زمینه
🎤مداح :کربلایی سید رضا نریمانی 👌👌😭😭😭
بروزترین
کانال نوحه و روضه دفتری تلگرام وایتا👇👇
••✾•🌿🌺🌿•✾••
@rozeh_daftari1
🏴#نوحه_شهادت_حضرت_زینب_س)
🏴سبک شور
🎤مداح :کربلایی نریمان پناهی👌 👌😭
♠️♠️♠️♠️♠️
امونمو برید
همونکه معجر دخترت رو کشید
دیدم خودم حسین
جلو چشم مادرت تنت رو درید
چیا که نیومد سرم
بگم از غم معجرم
بعد رفتن تو داداش
کیا بودن دور و برم
ای اخا
محاله دیگه بخدا
یادم بره کربلا
اونجا زدی تو دست پا
سرتو رفت رو نیزه ها
حسین واآآی
بند۲
قلب منو شکست
همونیکه یه روز روی سینت نشست
دخترت رو می زد
داداش دیدم که دندون شیریش شکست
دیگه بریدم از همه
ببین دلم پر از غمه
آخه کی میشه باورش
منم دختره فاطمه
مادرت
دید چیا اومده سرت
شنید صدای غربتت
داره سوالی خواهرت
چی شد داداش انگشترت
حسین وآآاای
▫️▫️▫️▫️▫️▫️▫️▫️▫️▫️
شاعر : رضا بیگی
♠️♠️♠️♠️♠️
بروزترین
کانال نوحه و روضه دفتری تلگرام وایتا👇👇
••✾•🌿🌺🌿•✾••
@rozeh_daftari1
4_5994566166620669770.mp3
5.3M
🏴شهادت حضرت زینب (سلام الله علیها)
🏴سبک #شور
🎤مداح :کربلایی نریمان پناهی
بروزترین
کانال نوحه و روضه دفتری تلگرام وایتا👇👇
••✾•🌿🌺🌿•✾••
@rozeh_daftari1
روضه حضرت زینب (س) و کاروان اسرا - غم عشقت بیابان پرورم کرد - حسن خلج.mp3
8.18M
#متن روضه حضرت #زینب سلام الله علیها و کاروان اسرا #غم عشقت بیابان پرورم کرد #حسن خلج
▪️▪️🌾▪️▪️🌾▪️▪️
غم عشقت بیابان پرورم کرد
هوایِ وصل بی بال و پرم کرد
به من گفتی صبوری کن صبوری
صبوری ترفه خاکی بر سرم کرد
آی ..
خدایا زینبم تنها و بی کس
کَسِ بی کس به فریادِ دلُم رس
خدایا من همان محمل نشینم
من همونی ام که وقتی نسیم پردۀ محملُ کنار زد ، گوشۀ چادرم پیدا شد . حسینم برا عباسم اخم کرد ( زبانِ حال ) عباس مگه نمی بینی نسیم پردۀ محملُ کنار زده .. حالاببین به چه روزی افتادم .. حالا ببین به چه روزی افتادم .. معجرم اینطرف .. خِماره ام اون طرف ..
چنان در خیمه ها آتش به پا شد
که دامن ها پناهِ شعله ها شد
به عمقِ جانِ من این غم چنان شرار افروخت
در آن دیار دلِ خیمه ها برایم سوخت ...
ایام هفتۀ دفاعِ مقدس ، یادی کنیم از همۀ گذشتگان ، شهدا ، امام شهدا ..
خیمه ها میسوزد و شمعِ شبِ تارِ عزاست
کربلا .. ماتم سراست ..
مجمعِ پیغمبران در قتلگاهِ کربلاست
کربلا .. ماتم سراست
@rozeh_daftari1
روضه اربعین حسینی (ع) زبان حال حضرت زینب (س) - نگاه گریه داری داشت زینب - حاج محمود کریمی.mp3
2.87M
#روضه اربعین حسینی علیه السلام زبان حال #حضرت زینب سلام الله علیها#نگاه گریه داری داشت زینب #حاج محمود کریمی
🍁🍁▪️🍁🍁▪️🍁🍁▪️
نگاه گریه داری داشت زینب
چه گام استواری داشت زینب
دل با اقتداری داشت زینب
مگر چه اعتباری داشت زینب
چهل منزل حسین منجلی شد
گهی زهرا شد و گاهی علی شد
@rozeh_daftari1
#روضه اربعین حسینی علیه السلام زبان حال #حضرت زینب سلام الله علیها#نگاه گریه داری داشت زینب #حاج محمود کریمی
🍁🍁▪️🍁🍁▪️🍁🍁▪️
نگاه گریه داری داشت زینب
چه گام استواری داشت زینب
دل با اقتداری داشت زینب
مگر چه اعتباری داشت زینب
چهل منزل حسین منجلی شد
گهی زهرا شد و گاهی علی شد
ندیدم زینب کبری تر از این
ندیدم زینت باباتر از این
ندیدم دختر زهرا تر از این
حسینی مذهبی غوغا تر از این
اگر چه غصه دارد آه دارد
به پایش خستگی راه دارد
پس از آنکه زمین را زیر و رو کرد
سپاه کوفه را بی آبرو کرد
به سمت کربلا خوشحال رو کرد
کمی از خاک را برداشت بو کرد
رسیدم کربلا ای داد بی داد
حسین سر جدا، ای داد بی داد
چهل روز است گریانم حسین جان
چو موی تو پریشانم حسین جان
چهل روز است می خوانم حسین جان
حسین جانم حسین جانم حسین جان
به غم ها با جلالت سر ندادم
به دست هیچکس معجر ندادم
همین جا دور اکبر را گرفتند
ز ما شبه پیمبر ما را گرفتند
ولی از من دو دلبر را گرفتند
هم اکبر هم برادر را گرفتند
به تو گفتم که ای افتاده از پا
ز جا بر خیز ورنه معجرم را...
همین جا بود که سقای ما رفت
همچین که ناقه ها رسید مثل برگ خزون خودشون انداختن رو زمین، تنها کسی که میدونه قبرها کجاست، امام سجاده، دور آقا را گرفتن، یکی میگه قبر آقامون کجاست، اول همه دنبال قبر حسین می گشتن، نشونشون داد، گریه هاشون کردن، یکی گفت: آقا جان قبر قاسمم کجاست؟ علی اکبر کجاست؟ رباب گفت: آقا جان علی اصغرم و کجا دفن کردی؟ گفت: بلند نشو تو بغل بابامه... آخر سر همه بلند شدن طرف علقمه رفتن، آخه وداع با عباس نکردن عاشورا....
همین جا بود که سقای ما رفت
به سمت علقمه دریای ما رفت
پناه عصمت کبرای ما رفت
پی او گوشواره های ما رفت
فقط از علقمه یک مشک برگشت
حسین بن علی با اشک برگشت
همین جا بود که دلها گرفت و
کسی روی تن تو جا گرفت و
سرت را یک کمی بالا گرفت و
و از پشت سرت سر را گرفت و
همین که بر گلویت خنجر آمد
صدای ناله ی زهرا در آمد
همین جا بود افتادند تن ها
همین جا بود غارت شد بدن ها
تمامی کفن ها، پیرهن ها
بدون تو کتک خوردند زن ها
سکینه می کند زاری اباالفضل
چه قبر کوچکی داری اباالفضل
همین جا بود الف را دال کردند
تنت را بارها پامال کردند
ته گودال را گودال کردند
تو را با سم مرکب چال کردند
همین جا بود گیسو می کشیدند
هر سو دخترانت می دویدند
همین جا بود تازیانه باب گردید
رخ ما در کبودی قاب گردید
ز خجلت خواهر تو آب گردید
که معجر بعد تو نایاب گردید
سکینه معجر از من خواست اما
خودم هم بودم آنجا مثل آنها
@rozeh_daftari1