eitaa logo
کانال روضه دفتری ایتا وتلگرام
4هزار دنبال‌کننده
3.2هزار عکس
2.3هزار ویدیو
302 فایل
بروزترین کانال روضه دفتری👇 ایتا وتلگرام ••✾•🌿🌺🌿•✾•• @rozeh_daftari1 ارتباط با مدیران کانال👈 @msoghandi@y_a_m_h 👈
مشاهده در ایتا
دانلود
علیه_السلام_سید_مجید_بنی_فاطمه⚫️ ◾️▪️🔲▪️◾️ ( دل خواهرم خونه ای وای اگه جگرم خونه ای وای ) 2 (تو کودکی دیدم یه روز تو کوچه چادر مادرم خونه، ای وای ) 2 دل مادرم خونه ای وای اگه جگرم خونه ای وای تو کودکی دیدم یه روز تو کوچه چادر مادرم خونه ای وای ( گوشواره شکسته مادر زارو خسته موندم با چه حالی مادرمو باید ببرم خونه ، ای وای ) 2 ( پیرم کرد رد خون روی دیوار مدینه خدانگهدار ) 3 دل مادرم خونه ، ای وای اگه جگرم خونه ، ای وای تو کودکی دیدم یه روز تو کوچه چادر مادرم خونه ای وای ┛ گوشواره شکسته مادر زارو خسته موندم با چه حالی مادرمو باید ببرم خونه (پیرم کرد رد خون روی دیوار مدینه خدانگهدار) 2 ( دیگه آخر کاره ای وای عالمی عزاداره ای وای ) 2 (جای گل انگار رو کفن بارون تیره که داره میباره ، ای وای)2 چه داغ عجیبی،تشییع غریبی حالا بین تابوت یه بدن با یه کفن پاره ای وای .... تابوتش روی شونه علمدار مدینه خدانگهدار 2 پیرم کرد رد خون روی دیوار مدینه خدانگهدار (با روضه های خواهر ای وای شده آسمون مضطر ای وای) 2 (شکر خدا زینب ندید که غرق خون شد کفن و پیکر،ای وای)2 پیش چشم زینب زیر سم مرکب 2 روی خاک صحرا بدن حسينه که میشه بی سر،ای وای ای وای از زینب و نگاه بازار مدینه خدانگهدار 2 پیرم کرد رد خون روی دیوار مدینه خدانگهدار یا حسن.....┗━━━ ┛ کانال روضه ونوحه چهارده معصوم علیهم السلام ایتا لینک👇 https://eitaa.com/nohevarozechahardahmasomsoghandi
🔸با چشمایِ گریونم .. سینه زنی بسیار زیبا ویژۀ شبِ جمعه تقدیم به ساحتِ مقدسِ حضرت اباعبدالله الحسین علیه السلام به نفسِ حجت الاسلام شحیطاط •✾• ┅═❁•○◉♡◉○•❁═┅ 【توجه】: جهت استفاده ، متون حتماً به همراه صوت در اختیار دیگران قرار گیرد. ┅═❁•○◉♡◉○•❁═┅ با چشمایِ گریونم معلومه گرفتارم از حالِ پریشونم معلومه دوست دارم هرکس یه شبِ جمعه بین الحرمین باشه باید همه عمرش هم دلتنگِ حسین باشه لطفت میمونه یادم تو شلوغیا راهمُ واکردی نزدیکه تو ایستادم آقاجونم حسین .. بوسه به ضریح دادم تو هم ایستادی ما رو نگاه کردی پایینِ پات اُفتادم آقاجونم حسین .. هر شب اگه میخونم شبِ جمعۀ کربُبَلاتُ برم چون اون شبُ دوست دارم آقاجونم حسین .. از وقتی که برگشتم یه نفس تویِ حالُ و هوایِ حرم دلتنگِ علمدارم آقاجونم حسین .. لبیک اباعبدالله ... •┄┅══○◉↭◉○══┅┄•
|⇦• سینه زنی شور شهدایی ویژۀ ایام فاطمیه و شهادت حضرت صدیقۀ طاهره زهرایِ مرضیه سلام الله علیها تقدیم به روح شهید والامقام سردار دلها و یاران باوفایش با نوایِ سید رضا نریمانی _ سال97 •✾• ••═══┅┄•◉⊰↭⊱◉•┄┅═══•• 【توجه】: جهت استفاده ، متون حتماً به همراه صوت در اختیار دیگران قرار گیرد. ••═══┅┄•◉⊰↭⊱◉•┄┅═══•• از جون جوونشون گذشتن تا پرچم دین زمین نمونه الگویِ تمامیۀ شهیدا اون مادریِ که قد کمونِ .. زهرا برایِ دفاع ازدین هم جونش و هم جوونیشُ داد اونجا که پشت در زمین خورد اون روزی که بین کوچه افتاد دردکشیدن ، پس ما چرا بی دردیم حالا که تو میدونیم معلوم میشه مردیم یا نامردیم مدیونیم ، به خون تک تک شهیدا مدیونیم ، به قطره قطره خونِ زهرا مدیونیم ، مدیونیم رفقا .. « مدیونیم به شهدا مدیونیم .. » چشماشونُ رویِ دنیا بستن رو آرزوهاشون پا گذاشتن هیچ خواسته ای از خدا به غیراز دیدارِ امام حسین نداشتن مردایی که از خدا می‌خواستن تا مثل امامشون شهید شن یا با لبِ تشنه یا که بی‌سر خواستن پیش زهرا رو سفید شن دل بریدند، از این ‌همه صد رنگی حسینُ پیدا کردند، ما موندیم و یک دنیا دلتنگی مدیونیم ، به اون دلایِ مثلِ دریا مدیونیم ، به اون ‌همه صفا و تقوا مدیونیم ، مدیونیم رفقا « مدیونیم به شهدا مدیونیم .. » جنگیدن ولی با دست خالی تا ثابت کنن مرد نبردن روبروی دنیا تنها بودن اما صحنه رو خالی نکردن ایستادن تا یادمون بمونه باید تو مسیرِ نور باشیم پیروزی برای مؤمنینِ شرطش اینه که صبور باشیم دم نزدن ، از ترس و ضعف و تسلیم دشمنُ نابود کردن ، با سربلندی تو اوج تحریم مدیونیم ، به استقامتِ شهیدا مدیونیم ، به شیربچه‌های مولا مدیونیم ، مدیونیم رفقا « مدیونیم به شهدا مدیونیم .. »
4_556979832915756026.mp3
866.1K
‍ ‍⏺دودمه شب هفتم محرم حضرت علی اصغر علیه السلام⏺↘️ ⬇️⬇️⬇️⬇️⬇️ ای تمام بود و هستم بر روی دستم بخواب ، وای بر حال رباب آرزو دارم ببینی ای علی جان خواب آب ، وای بر حال رباب ┏━━━⏺⏺⏺⏺⏺━━┓ کانال روضه ، نوحه ایام محرم ،اربعین تا ورود اسرا به مدینه ایتا👇 ••✾•🌿🌺🌿•✾•• @rozevanoheayammoharramsoghandi ┗━━━⏺⏺⏺⏺⏺━━┛
4_5848240960172983501.mp3
1.34M
‍ ⚫️روضه جانسوز_تنور خولی و کوفه اسارت خاندان اهل بیت علیهم السلام _حاج محمود کریمی⚫️ 😭😭😭 روضه برات بخونم،زن خولی میگه دیدم از تنور خانه نور به آسمان بلند ...." وارد مطبخ شدم ، دیدم چهار زن مجلله، دور تنور نشستن،سر حسین تو تنوره ...." یکی میگه حسین جان ، مادرت حوا به فدای تو،یکی میگه حسین .... هاجر فدای تو،یکی میگه مریم فدای تو ... یکی میگه آسیه فدای تو" همه داشتن گریه می کردن" یه وقت دیدم یه هودجی از آسمان پایین آمد،پایین آمد،پایین آمد" این چهار بانوی بهشتی بلند شدن،رفتن کمک کردن از این هودج یه خانم قد خمیده ای را آوردن ...." خمیده خمیده این بانو آمد کنار تنور ..." نشست ؛ سر در تنور کرد " هی صدا میزد مادرت برات بمیره حسین ..... '" این بازدید اون دیدار هایی که نیمه شب حسین میرفت سر قبر مادرش ...." مادرم شبا بازدیدشو پس میداد ..." اولین بازدید شب یازدهم محرم بود" خانم زینب کنار بدن پاره پاره ....." زبان گرفته ...." مجلس عزا گرفته ..... یه وقت دیدن هم نوا و هم ناله پیدا شد ...." خوب که دقت کرد دید صدای ناله ی مادرش فاطمه ست ...." هی صدا میزنه غریب مادر
‍ ‍🔳 🕊⚜روضه و توسل ویژۀ شهادت حضرت زینب سلام الله علیها به نفس سید مهدی میرداماد⚜ ┄┄┄┅═✧❁❁✧═┅┄┄┄ 😭😭😭😭 همه رفتند و من جا ماندم ای دوست ز بخت بد به دنیا ماندم ای دوست چرا رفتی مرا با خود نبردی؟ ببین بعد از تو تنها ماندم ای دوست امان ای دل،امان ای دل *اصلاً روضه ی امشب همینه...امان از دلِ زینب...چه خون شد دلِ زینب...* ببین از داغ تو خیلی شكستم شكستم که چنین از پا نشستم *حسین! شوهرم هم منو نشناخت..هی اومد تو خیمه ی زن ها،هی سراغ منو گرفت،زین العابدین بهش گفت:عبدالله! اون زنِ قد خمیده رو می بینی؟ اون زینبِ...* شكسته دشمنت از بس دلم رو چنان گشتم كه نشناسی كه هستم به یادت در نوایِ آب آبم چنان تو زیر تیغِ آفتابم *اون لحظه های آخرِ عمرش،گفت:عبدالله! بسترِ منو زیر آفتاب پهن کن...چرا خانوم؟ گفت:خودم دیدم داداشم زیر آفتابِ...* به یادت در نوایِ آب آبم چنان تو زیر تیغِ آفتابم تو راحت خفته ای در خانه ی قبر ولی من از غمت خانه خرابم منو كابوسِ شمشیر و تن تو تماشای به غارت بردن تو تو را سر نیزه ها بردند و مانده برای من فقط پیراهن تو *داداش! از چهارسالگی هر کی به من رسید ، گفت : زینب! حسینت رو کربلا میکُشن ... من از چهارسالگی منتظرِ کربلام ، اسمِ کربلا که میاد بندِ دلم پاره میشه ، مادرم بقچۀ کفن هارو که بازکرد،کفنِ خودش رو داد، کفنِ بابام رو داد، کفنِ داداش حسنم رو داد،اما به تو که رسید یه پیراهن داد،گفت: حسینت کفن نداره ... بابام امیرالمؤمنین شب آخر دستِ عباس و حسین رو گرفت،سفارشِ منو کرد،گفت:زینب! کربلا عطش،سر بریده،گودال قتلگاه... داداش! من این کلمه هارو شنیدم،داداش حسنم لحظه ی آخر،هی گریه کرد گفت: "لایوم کیومک یا اباعبدالله... " داداش! هرچی شنیدم این کلمه هابود ، کربلا شنیدم ، سر برده شنیدم ، گودال قتلگاه شنیدم،عطش شنیدم ، داداش! کسی بهم نگفت نامحرما دورم حلقه میزنن،کسی نگفت: نامحرم میاد دست خواهرت رو ببنده ... داداش! همه چی رو بهم گفتن،فقط یه چیزی رو نگفتن ، همه روضه هارو تحمل کردم،همه سختی هارو تحمل کردم،کشته شدنِ تو،مگه کسی باور می کرد زینب زنده باشه حسینش رو سر بِبُرند.. اما داداش یه لحظه بهم خیلی سخت گذشت ... داداش! همه لحظه ها سخت بود ، فقط یک جا خیلی سخت گذشت ، یه جا دیگه نتونستم طاقت بیارم ، یه جایی که خودم همه رو سوار محمل ها کردم،بچه هات رو سوار مرکب کردم،سوار شتر کردم،زن هارو کمک کردم،نذاشتم هیچ کسی جلو بیاد،خودم تنها رو زمین موندم،دیگه نتونستم طاقت بیارم،رو کردم به طرف علقمه،گفتم:عباس!غیرت الله! پاشو ببین میخوان خواهرت رو ببرند اسارت...حسین.... ان شاء الله با هم بریم حرمِ اباالفضل،ان شاءالله من برات روضه بخونم تو حرمش بلند گریه کنی،بگم بی بی جان زینب! خیلی بهت سخت گذشت،آره داداشت حسین هم کنار علقمه بهش سخت گذشت،تا نگاههش به بدن داداشش افتاد،یه دست به کمر گذاشت"الآن انكسر ظهري " ای حسین... 😭😭😭😭😭 بروزترین کانال‌ نوحه و روضه دفتری تلگرام وایتا👇👇 ••✾•🌿🌺🌿•✾•• @rozeh_daftari1
. |⇦•از وقتی اومدیم... و توسل ویژهٔ ورود خاندان آل الله به سرزمین کربلا اجرا شده به نفسِ کربلایی سید امیر حسینی ●━━━━━━─────── از وقتی اومدیم ،شدم کلافه تر کاش ور میداشتی تو اشک اضافه تر انشاءالله که کسی، سمت حرم نیاد انشاءالله هیچ موقع، روسری کم نیاد بیا بریم داداش، دیگه یواش يواش داره غروب میشه،نمیدونم چرا این خاک رو میبینم،دلم آشوب میشه ببین چه جوری بدنم می لرزه، ببین که از غصه دلم کبابه پاشو بریم تا، آب تو خیمه داریم بریم تا بچهٔ ربابه خوابه *تا اومدن پیاده شدن نگاه خانم به یک جایی افتاد تا اونجا رو دید خوابی که تو بچگی دید..یادش افتاد، میگن از خواب پرید صورت خانم زینب تبخال زد.اینجا همونجاست من یادمه..* یکم برام بگو از حالِ کربلا ریخته به هم منو گودال کربلا تو این سرازیری نرو که پیر میشم نگو شهید میشی، نگو اسیر میشم دوری ازم نکن، به دوری تو من،عادت نمیکنم حتی میون تشت، حتی رو نیزه هم ،ولت نمیکنم بهم بگو که دور نمیشی از من یه نیزه هم بین من و تو دوره نگو شبی که معجرم میسوزه سرت میون آتیشِ تنوره *با احترام پیاده شد همه بنی هاشمی ها حلقه زدن سایه ی عمه ما رو نباید کسی ببینه ..آره روز یازدهم شد! شد غروب روز یازدهم همه رو دونه دونه سوار کرد..موقع سوار کردن زین العابدین عمه ما بیچاره شد...هی سوار می کرد آقا از بالا میوفتاد مریض بود تب داشت...پاهای زین العابدین رو از زیر شتر بستن که دیگه از بالا نیفته.. دونه دونه رو سوار کرد موندن خودش و رباب ،رباب عروس مادرم سوار شو..نه عزیزم!من به حسینم قول دادم هوای همه رو زینبت داره ..رباب هم سوار کرد.. عمه ی سادات، عصمت الله یه نگاه کرد دید دورش نامحرمان منتظرند ببینن زینب چکار میکنه..رو کرد سمت علقمه چشت روشن اباالفضل.. مگه تو من و پیاده نکردی اینجا.. نگاه کن دوره ام کردن کجایی علمدارم؟ کجایی ابالفضلم؟ *راوی قسم میخوره میگه دیدم شتر زانو زد گردنش رو کج کرد عمه ما سوار شه..* حسم اینه کربلا میخواد ازم این جلال و جبروت رو بگیره من چه خاکی به سرم کنم اگه نیزه گودی گلوت رو بگیره چشمهای خونَم و دیگه زار نکن بسه اینقدر من و بی قرار نکن سخته شش تا برادر داشته باشی شمر بگه چیکار بکن چیکار نکن تو کس و کار منی شمر جلو دار شده «حسین ،حسین ...» تا حالا از این خونواده زنی را نبردن اسارت الهی میمردم نمیدیدم اینقدر جسارت،واویلا به آتیش کشیدن حرم رو یا مظلوم نبودی شکستن سرم رو یا مظلوم ندیدی چشای ترم رو با غیرت شلوغی دور و برم رو یا مظلوم «حسین ،حسین،...» .....ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ..... ┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅ ↜.👇