eitaa logo
کانال روضه دفتری ایتا وتلگرام
4هزار دنبال‌کننده
3.3هزار عکس
2.3هزار ویدیو
302 فایل
بروزترین کانال روضه دفتری👇 ایتا وتلگرام ••✾•🌿🌺🌿•✾•• @rozeh_daftari1 ارتباط با مدیران کانال👈 @msoghandi@y_a_m_h 👈
مشاهده در ایتا
دانلود
‍ ▪️روضه و توسل_پیغمبر اکرم صلوات الله علیه و امام حسن علیه السلام و امام رضا علیه السلام_سید مهدی میرداماد▪️ 🔳▪️▪️🔲▪️▪️🔳 اَلسَّلامُ عَلَیکمْ یااَهْلَ بَیتِ النُّبُوَّةِ بِمُوالاتِکُمْ عَلَّمَنَا اللَّهُ مَعالِمَ دِینِنا وَاَصْلَحَ ماکانَ فَسَدَ مِنْ دنیانا مُلک وجود غرق در اندوه و در عزاست آغاز صبح غربت زهرا و مرتضاست قرآن عزا گرفته و عترت شده غریب شهر مدینه را به جگر داغ مصطفاست خون گریه کن مدینه،کز این ماتم عظیم گر آسمان خراب شود بر سرت رواست *مگه چه خبر شده مدینه؟!!* گشتند انبیا،همه چون فاطمه یتیم زیرا عزای قافله سالار انبیاست ..... خلقت چه لایق است که صاحب عزا شود عالم عزا گرفته و صاحب عزا خداست اهل ولا به هوش که با رحلت نبی 2 شهر مدینه یکسره آبستن بلاست قومی برای غصب خلافت شدند جمع یا لَلعَجَب! وصی پیمبر، علی،کجاست؟! *کجاست مولا؟بگم صدا نالت بلند شه* دار الولا محاصره،زهراست پشت در دود وشراره بر فلک از بیت کبریاست ... آتش زدن به خانه ی ریحانه ی رسول پاداش رنج های شب و روز مصطفاست ┗━━━ ▪️▪️◾️▪️▪️━┛ *فرمود: "ما اوذی النبی مثل ما اوذیت" هیچ پیامبری اندازه ی من اذیت نشد؛بیست و سه سال تمام هرجور خواستند اذیتش کردند،هر تهمتی خواستند بهش زدن؛مگر نمیگن کسی برلت کاری میکنه عرقش خشک نشده مزدش رو بده؛مردم مدینه آب غسل پیغمبر خشک نشده مزدش رو دادن ...؛کاری کردن مادر ما بین در و دیوار صداش بلند شد ..." مگه دعای ندبه نخوندی "قل لا اسئلکم علیه اجرا الا المودة فی القربی" ذوی القربی کیان؟مگه کسی غیر از بی بی دوعالم و امیرالمومنین و حسنین؟ یادتون رفت پیغمبر چقدر حسن رو بغل میکرد؟چقدر حسین رو رو دوشش سوار میکرد؟یادتون رفت چقدر نوه هاش رو میبوسید ؟ پیغمبر میبوسید و گریه میکرد..." هروقت امام مجتبی رو بغل میکرد لباش رو میبوسید؛همتون اهل کنایه اید و اهل روضه،هر وقت ابی عبدالله رو بغل میکرد زیر گلوشو میبوسید ... آقا چرا؟میفرمود:این لبا یه روز از زهر کبود میشه ..." پیغمبر اجازه بدن ما از همین روزنه بریم کنار بقیع "السلام علیک یا ابامحمد" آقاجان گداهای هرساله اومدن؛آقاجان من الان دارم از حرم امام رضا میام؛شما یه غریبی،امام رضا هم یه غریبه،انقدر این شبا تو حرمش شلوغه ..."(مگه عربه نیامده بود از مدینه؟گفت:شنیدم ایرانیا یه امام غریب دارن برم یه سری به غریب ایران بزنم)،وارد حرم امام رضا شد اول یه نگاه به در و دیوار،یه نگاه به زائرا،به ازدحام جمعیت کرد به این همه چراغ؛برگشت عقب ...." گفت آقاجان اگر غریب میخوای بیا مدینه؛بیا ببین چهارتا سنگ گذاشتند ...* "شاعر:استادحاج غلامرضاسازگار"
و توسل جانسوز ویژۀ هفتم ماه صفر شهادت کریم آل الله مجتبی علیه السلام اجرا شده ماهِ صفر سال 1397 به نفسِ حاج محمود ┄┅═══••↭••═══┅┄ ┄┅═══••↭••═══┅┄ *زینبم!...* تو گرفتی با حسین روی دامن سرمُ من میرم جای شما ببینم مادرمُ پیشِ مادری که با پرِ زخمی پر کشید دلیلِ رفتنشو جز خودم کسی ندید *به هر کی بگم می میره...* مادری که گیسوهاش مو به مو سفید میشد ذره ذره آب میشد...روز به روز شهید میشد *آب شدن مادرمُ دیدم...* شاهدِ شکستنش کسی غیرِ من نبود من دیدم که گونه هاش،چه جوری شدن کبود دست سنگین مثل برق، از رویِ سرم گذشت دستِ من به روی خاک پیِ گوشواره میگشت بی صدا گریه میکرد... اسم بابامُ میبرد تا میخواست بلند بشه دوباره زمین میخورد... خوبه که دور و برم پرِ از محارمِ از میونِ همه تون که امشب عازمم سر من رو دامنِ مهربون، برادرمِ قاسمم گریه نکن،اِنقده بالاسرم قاسمم یادت نره تا عمو کنارته سختیایِ زندگی با عمو بهارته قاسمم یه روز میاد که عمو تنها میشه پیشِ چشمِ تو سیاه همه ی دنیا میشه اون روزه که تو باید،جانشین من بشی تویِ میدونِ بلا،یه تنه حسن بشی *حسن شد...یه حسنی...یمن شد...چه عقیق یمنی...همه جاش کبود شد...سر رو برگردوند...* خواهرم گریه نکن...گریه تو بذار کنار همه اشکِ چشمتو،برا کربلا بذار یه روزی تو خاک و خون تنِ بی سر میبینی *فرمود: حسین جان! من الان چشمم رو میبندم و وا میکنم صورت تو رو میبینم.ای قربونِ صورتت...سرمو برمیگردونم عباسم رو میبینم...ای قربونِ عباست...اما یه روز میاد تو چشمتو باز میکنی جلو چشمات خاکه...سر رو برمیگردونی از روی خاک،میبنی بچه هات دارن خودشونو میزنند...این ور برگردونی چکمه ی شمر کنارته...الان اشک منو شما پاک میکنید...قربون صورت خون آلودت،حسین..* یه روزی تو خاک و خون تنِ بی سر میبینی سر یه شیرخواره رو رویِ خنجر میبینی یه روزی که میبینی اوجِ اشک و ناله رو در میاری از آتیش دختر سه ساله رو *یه نگاه به عباس...* زینبم! یه روز از رو نیزه ها جلویِ پایِ حرم میبینی که افتاده سرِ سقایِ حرم...
|⇦• و توسل جانسوز ویژۀ هفتم ماه صفر شهادت کریم آل الله امام حسن مجتبی علیه السلام اجرا شده شبِ 97/07/24به نفسِ حاج میثم مطیعی •✾• ┄┅═══••↭••═══┅┄ 【توجه】: جهت استفاده ، متون حتماً به همراه صوت در اختیار دیگران قرار گیرد. ┄┅═══••↭••═══┅┄ میسوزه تو تب، مقابل من چه آتیشیِ، تویِ دلِ من... *همیشه به شما گفتم مجلس اهلبیت گرمه...گرما نمیخواد...ما چی کاره ایم گرما بدیم به مجالس اهلبیت...ولی به خدا قسم اونایی که کار اربعینشون گیره امشب میتونن درست کنند....بابا درِ خونه ی کریم اومدی..محتاج را کریم ز سر وا نمیکند....باور کنید امشب کارتون درست میشه....* دعا کنید سینه زنا حال حسن بهتر بشه *زبون حال ارباب دوعالمه....دعا کنید حال برادرم بهتر بشه...* دعا کنید سینه زنا حال حسن بهتر بشه نکنه که زینب بفهمه که چه دردی میکشه ای وای...بمیرم برایِ غریبیت حسن جان *سینه زنا اینجا میخواید برای حسن بن علی دعا کنید...یادتون میاد شب شیش محرم برای قاسم بن الحسن دعا میکردید؟ بریم شبِ ششم ماه محرم...* چی داره میگه؟!خدا نمیرسه صداش.... خدا کاری کن به خاطر باباش... دعا کنید با پیکر یار وفادارم بیام چیزی اگه مونده ازش میرم که بردارم بیام ای وااای... بمیرم برای یتیم حسنم... فدای دلِ، صبور حسن... شکسته شده، غرور حسن... *غرورمو شکستن...* فدای دلِ، صبورِ حسن... شکسته شده، غرورِ حسن... حسن از اون داغِ تو کوچه قامتش از غم خمید.. همیشه میگه با خودش کاشکی که قدّم میرسید... *ایستادم به روی پنجه ی پا اما حیف ،دستش از روی سرم رد شد و بر مادر خورد...* ای وااای...بمیرم برای غریبیت حسن جان *از زبون خود امام حسن بگم؟* ای وای...بمیرم برای پهلوی مادرم ای وای... بمیرم برای بازوی مادرم ای وای...بمیرم برای صورت مادرم ای وای... بمیرم برای بازوی مادرم *حسن جانم....اگه آقایی کنی یه پیغامی دارم...* دمِ آخری...تو روضه بخون به مادرمون...سلام برسون نکنه که دردایِ بازو، مادرُ میده عذاب بگو هنوز پهلو به پهلو میشه بازم وقتِ خواب؟ ای وای...بمیرم برای پهلوی مادرم ای وای... بمیرم برای بازوی مادرم ┄•┄┅═══••↭••═══┅ کانال روضه ونوحه چهارده معصوم علیهم السلام ایتا لینک👇 https://eitaa.com/nohevarozechahardahmasomsoghandi
|⇦• روضه و توسل جانسوز ویژۀ هفتم ماه صفر شهادت کریم آل الله امام حسن مجتبی علیه السلام اجرا شده شبِ هشتم ماهِ صفر سال 1397 به نفسِ حاج میثم مطیعی •✾• ┄┅═══••↭••═══┅┄ 【توجه】: جهت استفاده ، متون حتماً به همراه صوت در اختیار دیگران قرار گیرد. ┄┅═══••↭••═══┅┄ حسین گفتم و شد سینه بی قرار حسن برای این که حسین است سوگوار حسن محرم و صفر اندوهگین غربت او دو چشم علقمه گریان و اشکبار حسن *شاید بی دست کربلا وقتی تو علقمه افتاد وقتی مادر سادات اومد استقبالش...اون وقتی که صدا میزد:پسرم...عزیزدلم....شاید اونجا عباس با خودش میگفت:حسنم! چه کشیدی! چه دیدی! * ضریحِ کرب و بلا نقرهِ داغِ تربتِ او زهیر و حر و حبیبند داغدارِ حسن اگر چه دور و برش از حبیب ها خالی است امام ها همه جمعند در کنارِ حسن... *حسن جان...حسن جان...* مزارِ خاکیِ او شد ابوترابیِ محض از آن به بعد نجف گشت خاکسارِ حسن عجب نباشد اگر که به روزِ رستاخیز حسینِ فاطمه برخیزد از جوارِ حسن برایِ غربت او بی قرار می گریم شبیهِ شمعِ خیالی سرِ مزارِ حسن برایِ داغِ دو تا ماهپاره اش یا که برای لحظه ی جانسوزِ احتضارِ حسن *دوتا پسر فرستاد کربلا...دوتا دسته گل فرستاد فدایی بشن...* برای روضه ی او با کنایه می خوانم مدینه...کوچه...فدکنامه...گوشواره...حسن *غریب اونیه که تو کوچه های بنی هاشم مادرشو نگاه میکرد....* غریب اونیه که همدم اشک و آهه... دیده که مادرش تو کوچه بی پناهه... {حسن...آقام حسن...آقام حسن...حسن جاان} کریم کاری به جز جود و کرم ندارد آقام تو مدینه ست ولی حرم نداره *امشب سرو کار ما با کریمه...میخوام آروم آروم روضه بخونم...کریم یعنی چه؟!کریم چه کسیه؟!من بگم؟! نه....یه کریم برات تعریف کنه کَرَم رو....از خودِ امام حسن سوال کردند:"قیلَ فَمَن کَرَم؟!آقا کَرَم یعنی چی؟!فرمود:"اَلاِبتداءُ بِالعَطیَّه قَبلَ المَسالَه..‌"یعنی قبل از اینکه سائل ازت چیزی بخواد بهش عطا کنی...* ندهد فرصت گفتار به محتاج،کریم گوشِ این طایفه آوازِ گدا نشنیده ست.... *من میگم خدارو چه دیدی شاید امشب قبل از اینکه بیای روضه امام حسن برات اربعین،کربلا رو نوشته باشه...به هر موکب نمک گیر امام مجتبی هستیم... تو مگو ما را بدان شه بار نیست... با کریمان کارها دشوار نیست... ____________
|⇦• روضه و توسل جانسوز ویژۀ هفتم ماه صفر شهادت کریم آل الله امام حسن مجتبی علیه السلام اجرا شده شبِ هشتم ماهِ صفر سال 1397 به نفسِ حاج میثم مطیعی •✾• ┄┅═══••↭••═══┅┄ 【توجه】: جهت استفاده ، متون حتماً به همراه صوت در اختیار دیگران قرار گیرد. ┄┅═══••↭••═══┅┄ بریم مدینه خونه ی امام حسن بشینیم کنار حسین و زینب،کنار ابالفضل گریه کنیم. شیخ مفید در ارشاد روایت کرده: بعد از آن که این سم به بدن مبارکش اثر کرد رو کرد به امام حسین؛ فرمود: حسین جان!"فَاِذَا قَضَیْتُ فَغَمِّضْنِی وَ غَسِّلْنِی وَ کَفِّنِّی..." *چه وصیتی به امام حسین کردی...* وقتی از دنیا رفتم خودت چشمای منو ببند...خودت منو غسل بده...خودت منو کفن کن... *از اینجا رو نیت می کنم برا مادرت روضه میخونم...اگه قابل بدونه یه سری بزنه....* فرمود:حسین جان! "وَ احمِلنی عَلی سَریری اِلی قبرِ جدّی رسول الله( صلی الله علیه وآله وسلم) لِاُجَدِّدَ بِه عَهدا...*حسین جان من رو روی یک تابوتی بگذار...ببر برای زیارت قبر جدم پیغمبر...دیدار تازه کنم. بعد فرمود:حسین جان! موقع تشییع من یه عده میان جلوتو میگیرند که بدن منو نبری کنار پیغمبر دفن کنی.حسین جان! تمام تلاشتو بکن خونی پای جنازه ی من ریخته نشه... " و شهیدِِ فوقَ الجِنازَه قَد شُکَّت اَکفانُه بالسِّهام..." *اونقدر تیر به اون تابوت زدند.... تمام بدنش خونی شد...* حسین جان! منو ببر بقیع دفن کن... من نمیدونم...شاید دلش میخواسته نزدیک مادرش باشه....* خلاصه روح از بدن مبارکش مفارقت کرد. ابیعبدالله به وصیت برادر عمل کرد.بدن رو غسل داد و کفن کرد.پیکر رو روی تابوت گذاشت. *فَلَمَّا تَوَجَّهَ بِهِ الْحُسَیْنُ بْنُ عَلِیٍّ اِلَی قَبْرِ جَدِّهِ رَسُولِ اللَّهِ صلی الله علیه وآله...* وقتی آقا این تابوت رو به طرف مرقد پیغمبر میبرد..." اَقْبَلُوا اِلَیْهِمْ..."دورشون رو گرفتند...دور و برِ جنازه ی برادرش شلوغ شد... *حسین جان یاد چه خاطراتی افتادی؟* مروان ملعون امد جلو یه جسارتی کرد...حسن بن علی رو با کسی مقایسه کرد که بمونه....مهر کردند و دهانم دوختند...تشییع کنندگان رو تهدید کرد...گفت"اَنا اَحمِلُ السَّیف..."شمشیر میکشم... امام حسین علیه السلام که وضعیت رو این طوری دید فرمود بریم. ما نمیخوایم جنازه رو کنار پیغمبر دفن کنیم.پیکر مبارک برادر رو برد قبرستان بقیع کنار فاطمه بنت اسد دفن کرد. *روضه م تمومه...این یه حجت خدا بود.این یه امام بود. یه فرزند پیغمبر بود.برادرش با احترام بدنشو غسل داد...اما یه حجت خدایی رو میشناسم...یه امامی رو میشناسم...یه فرزند پیغمبری رو میشناسم نه که غسلش دادند...چرا غسلش دادند...یه خط ناحیه مقدسه بخونم...امام زمان فرمود"السلام علی المُغَسَّلِ بِدَمِ الجِراح..." سلام بر اون آقایی که با خون جراحاتش غسل داده شد....غسل دادند...تازه کفنشم کردند...کی گفته حسین کفن نداره؟!* کفنی داشت ز خاک و کفنی داشت ز خون تا نگویند حسین بن علی بی کفن است... اربعین کربلا باشی.صدا بزن یا حسین... ┄•┄┅═══••↭••═══┅┄•
⇦🕊دودمه های ویژۀ آخر ماه صفر به قلم حاج مرتضی محمودپور ↯ ┄┅═══••↭••═══┅┄ ┄┅═══••↭••═══┅┄ پیش چشمان حسین شد تیرباران پیکرم زادۀ پیغمرم(۲) تا قیامت داغدار غصه‌های مادرم زادۀ پیغمبرم(۲) _____________ من کریم بن کریمم سفره دار عالمم سینه سوزد در غمم(۲) در بقیع با خاک یکسان قبرِ من در ماتمم سینه سوزد از غمم(۲) _____________ در کنار بستر بابا نشسته فاطمه میکند این زمزمه(۲) ای پدر جان فاطمه از بعد تو در ماتمه گشته تنها فاطمه(۲) _____________ در غریبی بین حجره تا زپا افتاده بود تشنه لب جان داده بود(۲) بهر دیدار جوانش رویِ پا استاده بود تشنه لب جان داده بود(۲)
|⇦• سینه زنی زمینه زیبا ویژۀ هفتم ماه صفر شهادت کریم آل الله امام حسن مجتبی علیه السلام به نفسِ حاج محمد طاهری •✾• ┄┅═══••↭••═══┅┄ 【توجه】: جهت استفاده ، متون حتماً به همراه صوت در اختیار دیگران قرار گیرد. ┄┅═══••↭••═══┅┄ ای سرِ سفره ات عالمین ، یا حسن دل نکن از من و از حسین ، یا حسن در وطن چه بر تو بگذشت همسرِ تو قاتلت گشت هر چه غم به سینه ات بود جا گرفته در دلِ طشت کریمِ آل پیمبر .. بدونِ من جانِ خواهر مرو به دیدارِ مادر .. « اَخ الغریب ، ای حسن جان ... » غربتت آتشیست بر دلِ ، زینبت هر نفس میچکد لخته خون از لبت کوزه حاویِ چه بوده ست روزۀ تو را گشوده ست رنگِ صورتت شده سبز مثلِ فاطمه کبود است بمیرم ای عشقِ زهرا که بین کاشانه حتّی همیشه بودی تو تنها « اَخ الغریب ، ای حسن جان ... » ای سرِ سفره ات عالمین ، یا حسن دل نکن از من و از حسین ، یا حسن در وطن چه بر تو بگذشت همسرِ تو قاتلت گشت هر چه غم به سینه ات بود جا گرفته در دلِ طشت کریمِ آل پیمبر .. بدونِ من جانِ خواهر مرو به دیدارِ مادر .. « اَخ الغریب ، ای حسن جان ... » با حسین گفتی از کربلا مو به مو آن چه در کودکی دیده ای هم بگو گفتی از سنان و از خنجر گفتی از لباس و از معجر من ولی در انتظارم بشنوم ز سِرّ مادر چگونه قدش دوتا شد چگونه دستش رها شد تنش پر از ردّپا شد « اَخ الغریب ، ای حسن جان ... » ای سرِ سفره ات عالمین ، یا حسن دل نکن از من و از حسین ، یا حسن در وطن چه بر تو بگذشت همسرِ تو قاتلت گشت هر چه غم به سینه ات بود جا گرفته در دلِ طشت کریمِ آل پیمبر .. بدونِ من جانِ خواهر مرو به دیدارِ مادر .. « اَخ الغریب ، ای حسن جان ... » ┄•┄┅═══••↭••═══┅
|⇦• سینه زنی زمینه زیبا ویژۀ ایام شهادت کریم آل الله امام حسن مجتبی علیه السلام به نفسِ حاج محمود کریمی •✾• ┄┅═══••↭••═══┅┄ 【توجه】: جهت استفاده ، متون حتماً به همراه صوت در اختیار دیگران قرار گیرد. ┄┅═══••↭••═══┅┄ صلحِ تو قیام کربلا ، پیروت امام کربلا آخرین لحظۀ زندگیت ، بر لبت کلام کربلا ای سلام حسین ، حسن ای تمام حسین ، حسن ای امام حسین ، حسن فدایِ جگرِ پاره ات ، که خون شد برایِ مادرت فدایِ تو که غم حسین ، شراره زده به پیکرت ای سلام حسین ، حسن ای تمام حسین ، حسن ای امام حسین ، حسن ای غریب در وطن ، یا حسن شاهِ خونین کفن ، یا حسن اسم رمزِ قیام حسین ، یا حسن .. هم صدایِ حسین ، حسن دلربایِ حسین ، حسن مقتدایِ حسین ، حسن ندادی به اَحدی خبر ، زِ داغ جگر شعله ور برایِ صورت نیلی و ، برایِ اثرِ میخ در ... ای سلام حسین ، حسن ای تمام حسین ، حسن ای امام حسین ، حسن خانه ات معبد انبیا ، خاکِ تو مسجد اولیا شد درخشنده از نورِ تو ، گنبدِ مرقد کربلا ای همه باورم ، حسن ای خدایِ کرم ، حسن قبلۀ بی حرم ، حسن بقیع تو حرم خدا ، بقیع تو خود کربلا به زودی همگی عازمیم ، به سمت حرم مجتبی ای سلام حسین ، حسن ای تمام حسین ، حسن ای امام حسین ، حسن ┄•┄┅═══••↭••
‍ ▪️روضه و توسل_پیغمبر اکرم صلوات الله علیه و امام حسن علیه السلام و امام رضا علیه السلام_سید مهدی میرداماد▪️ 🔳▪️▪️🔲▪️▪️🔳 اَلسَّلامُ عَلَیکمْ یااَهْلَ بَیتِ النُّبُوَّةِ بِمُوالاتِکُمْ عَلَّمَنَا اللَّهُ مَعالِمَ دِینِنا وَاَصْلَحَ ماکانَ فَسَدَ مِنْ دنیانا مُلک وجود غرق در اندوه و در عزاست آغاز صبح غربت زهرا و مرتضاست قرآن عزا گرفته و عترت شده غریب شهر مدینه را به جگر داغ مصطفاست خون گریه کن مدینه،کز این ماتم عظیم گر آسمان خراب شود بر سرت رواست *مگه چه خبر شده مدینه؟!!* گشتند انبیا،همه چون فاطمه یتیم زیرا عزای قافله سالار انبیاست ..... خلقت چه لایق است که صاحب عزا شود عالم عزا گرفته و صاحب عزا خداست اهل ولا به هوش که با رحلت نبی 2 شهر مدینه یکسره آبستن بلاست قومی برای غصب خلافت شدند جمع یا لَلعَجَب! وصی پیمبر، علی،کجاست؟! *کجاست مولا؟بگم صدا نالت بلند شه* دار الولا محاصره،زهراست پشت در دود وشراره بر فلک از بیت کبریاست ... آتش زدن به خانه ی ریحانه ی رسول پاداش رنج های شب و روز مصطفاست ┗━━━ ▪️▪️◾️▪️▪️━┛ *فرمود: "ما اوذی النبی مثل ما اوذیت" هیچ پیامبری اندازه ی من اذیت نشد؛بیست و سه سال تمام هرجور خواستند اذیتش کردند،هر تهمتی خواستند بهش زدن؛مگر نمیگن کسی برلت کاری میکنه عرقش خشک نشده مزدش رو بده؛مردم مدینه آب غسل پیغمبر خشک نشده مزدش رو دادن ...؛کاری کردن مادر ما بین در و دیوار صداش بلند شد ..." مگه دعای ندبه نخوندی "قل لا اسئلکم علیه اجرا الا المودة فی القربی" ذوی القربی کیان؟مگه کسی غیر از بی بی دوعالم و امیرالمومنین و حسنین؟ یادتون رفت پیغمبر چقدر حسن رو بغل میکرد؟چقدر حسین رو رو دوشش سوار میکرد؟یادتون رفت چقدر نوه هاش رو میبوسید ؟ پیغمبر میبوسید و گریه میکرد..." هروقت امام مجتبی رو بغل میکرد لباش رو میبوسید؛همتون اهل کنایه اید و اهل روضه،هر وقت ابی عبدالله رو بغل میکرد زیر گلوشو میبوسید ... آقا چرا؟میفرمود:این لبا یه روز از زهر کبود میشه ..." پیغمبر اجازه بدن ما از همین روزنه بریم کنار بقیع "السلام علیک یا ابامحمد" آقاجان گداهای هرساله اومدن؛آقاجان من الان دارم از حرم امام رضا میام؛شما یه غریبی،امام رضا هم یه غریبه،انقدر این شبا تو حرمش شلوغه ..."(مگه عربه نیامده بود از مدینه؟گفت:شنیدم ایرانیا یه امام غریب دارن برم یه سری به غریب ایران بزنم)،وارد حرم امام رضا شد اول یه نگاه به در و دیوار،یه نگاه به زائرا،به ازدحام جمعیت کرد به این همه چراغ؛برگشت عقب ...." گفت آقاجان اگر غریب میخوای بیا مدینه؛بیا ببین چهارتا سنگ گذاشتند ...* "شاعر:استادحاج غلامرضاسازگار" کانال روضه ونوحه چهارده معصوم علیهم السلام ایتا لینک👇 https://eitaa.com/nohevarozechahardahmasomsoghandi
⇦🕊دودمه های ویژۀ آخر ماه صفر به قلم حاج مرتضی محمودپور ↯ ┄┅═══••↭••═══┅┄ ┄┅═══••↭••═══┅┄ پیش چشمان حسین شد تیرباران پیکرم زادۀ پیغمرم(۲) تا قیامت داغدار غصه‌های مادرم زادۀ پیغمبرم(۲) _________ من کریم بن کریمم سفره دار عالمم سینه سوزد در غمم(۲) در بقیع با خاک یکسان قبرِ من در ماتمم سینه سوزد از غمم(۲) _________ در کنار بستر بابا نشسته فاطمه میکند این زمزمه(۲) ای پدر جان فاطمه از بعد تو در ماتمه گشته تنها فاطمه(۲) _________ در غریبی بین حجره تا زپا افتاده بود تشنه لب جان داده بود(۲) بهر دیدار جوانش رویِ پا استاده بود تشنه لب جان داده بود(۲) کانال روضه ،نوحه وسخنرانی چهارده معصوم علیهم السلام ایتا لینک👇 https://eitaa.com/nohevarozechahardahmasomsoghandi
⚜️🍂⚜️دودمه _ ویژۀ روزهای پایان ماه صفر _ حاج مرتضی محمودپور ⚜️🍂 ⚜️ ✼═══┅🥀❃🥀┅═══✼ پیش چشمان حسین شد تیرباران پیکرم زاده‌ی پیغمرم(۲) تا قیامت داغدار غصه‌های مادرم زاده‌ی پیغمبرم(۲) **** من کریم بن کریمم سفره دار عالمم سینه سوزد در غمم(۲) در بقیع با خاک یکسان قبر من در ماتمم سینه سوزد از غمم(۲) در کنار بستر بابا نشسته فاطمه میکند این زمزمه(۲) ای پدر جان فاطمه از بعد تو در ماتمه گشته تنها فاطمه(۲) **** در غریبی بین حجره تا زپا افتاده بود تشنه لب جان داده بود(۲) بهر دیدار جوانش روی پا استاده بود تشنه لب جان داده بود(۲) ✼✾══┄══✧══┄══✾✼ ✼✾══┄══✧══┄══✾✼ کانال روضه ،نوحه وسخنرانی چهارده معصوم علیهم السلام ایتا لینک👇 https://eitaa.com/nohevarozechahardahmasomsoghandi
|⇦• روضه و توسل جانسوز ویژۀ ایام شهادت حضرت امام رضا علیه السلام به نفسِ حاج محمود کریمی اجرا شده در ماهِ صفر سال 1398 •✾• •┄┅═══••↭••═══┅┄• 【توجه】: جهت استفاده ، متون حتماً به همراه صوت در اختیار دیگران قرار گیرد. •┄┅═══••↭••═══┅┄• شرار آه به سینه،نفس بریده بریده برون زخانۀ مأمون شدم،خمیده خمیده گهی نشستم و برخواستم زجای به سختی جگر شرارۀ آتش،عبا به چهره کشیده *اِی مادر،اِی مادر...یه خوده نفس کشیدن امام رضا سخت تر شد، شاید اینجوری گفته باشه : وای مادر،وای مادر...اون لحظه های آخر نفس دیگه بالا نمی اومد،می گفت:آی مادر....* میان حجره فتادم در انتظارِ جواد جوادِ من نرسید و اَجل ز راه رسیده چو شمعِ سوخته در حجره قطره قطره شدم آب صدایِ ناله و آهِ مرا کسی نشنیده خدا گواست که بعد از حسین،جَدِّ غریبم غریب تر زمنِ خسته دل، زمانه ندیده *غریب کیِ؟ اونیِ که لحظه آخرِ عمرش،مادری،پدری،فرزندی بالا سرش نباشه...هی مثل مار گزیده به خودش می پیچید،نگاه به دَرِ حجره می کرد،جوادم!بابا!...دستور داد،فرش حجره رو اباصلت جمع کرد،رویِ خاکِ حجره اول پا کشید،هی پا کشید،پاشنه ی پایِ مبارک رو رویِ زمین می کشید...وقتی امام جواد رسید،اون ساعتی رسید که مثل مرغِ بسمل،مرغ بسمل چیه؟ کارد رو کشیدن رویِ گلوی مرغ،یهو یه نصفی از گردن بریده شده،مرغ از زیر کارد در اومده،حالا باید بگیرنش...هی امام رضا دست و پا می زد،ماهی دیدی از آب بیرون می اُفته؟ امام رضا همین طوری به خودش می پیچید،امام جواد با همچین صحنه ای مواجه شد...این غریبِ...اون وقت چه زهری...همچین که زهر رفت پایین جگر رو آب کرد... * شرار زهرِ ستم از دلم قرار گرفته به خود هماره بپیچم شبیهِ مار گزیده به وقتِ مرگ بُوَد یا حسین وِردِ زبانم حسین گویم و اشکم روان بُوَد ز دو دیده به غیرِ رأسِ مُنیرِ حسین، جَدِّ غریبم گلویِ تشنه سری از قفا که بریده؟ *ساعتی نگذشت،امام رضا علیه السلام بدن مبارکشون از تحرک و دست و پا زدن ایستاد...اما...* ظهر رفته است شمر در گودال سر بریدن چقدر طول کشیده *صدایِ مادرش داره میاد" بُنَیَّ! بُنَیَّ!..." ای حسین.....* ↫ ┄•┄┅═══••↭••═══┅ کانال روضه ،نوحه وسخنرانی چهارده معصوم علیهم السلام ایتا لینک👇 https://eitaa.com/nohevarozechahardahmasomsoghandi
|⇦• روضه و توسل جانسوز ویژۀ ایام شهادت حضرت امام رضا علیه السلام و گریز به روضه حضرت رقیه سلام الله علیها به نفسِ حاج امیرکرمانشاهی اجرا شده در ماهِ صفر سال 1398 •✾• •┄┅═══••↭••═══┅┄• 【توجه】: جهت استفاده ، متون حتماً به همراه صوت در اختیار دیگران قرار گیرد. •┄┅═══••↭••═══┅┄• سایه ای افتاد رویِ پیکرش، یَا ابْنَ شَبِیب! رویِ تَل می زد به صورت خواهرش، یَا ابْنَ شَبِیب! جایِ زینب،شمر آمد بر سرش، یَا ابْنَ شَبِیب! یَا ابْنَ شَبِیب! تاب و تبم روضه های اوست یَا ابْنَ شَبِیب! خوابِ شبم روضه های اوست یَا ابْنَ شَبِیب! با لبِ تشنه شهید شد یَا ابْنَ شَبِیب! مویِ رقیه سفید شد یَا ابْنَ شَبِیب! مشک،گرفتارِ تیر شد یَا ابْنَ شَبِیب! عمه ی ما هم اسیر شد چشمِ رباب بود وتقاضایِ آب آب یَا ابْنَ شَبِیب! وایِ من از مجلسِ شراب یَا ابْنَ شَبِیب! جُرمِ یتیمِ سه ساله چیست؟ یَا ابْنَ شَبِیب! دخترِ ترسیده دیده ای؟ در زیرِ خار، طفلکِ خوابیده دیده ای؟ *هر کار کرد دید نیزه از خاک در نمیآد،اومد پیشِ زین العابدین،آقا! نیزه ای که حاملِ سَرِ پدرتون ابی عبدالله است، تو خاک فرو رفته،از خاک بیرون نمیآد،چه کنیم؟ فرمود:حتماً یکی از بچه ها جامونده....کجا بریم دنبالش؟ فرمود: ببینید سَرِ رویِ نیزه کدوم طرف رو نگاه میکنه...همه کوفته و خسته بودن،به زجر گفتن: تو برو دنبالش،همه به اون گفتن... هزار تا پسر از آدم گم بشه،اما یه دخترگم نشه...زَجرِ نانجیب از جاش بلند شد،مشت گره کرد،گفت: مگه من این دختر بچه رو پیداش نکنم....دلِ شب...بیابون...تاریکی...راه روگرفت،زیرِ یک بوته ی خار رسید،دید یه دختر بچه زیرِ یه بوته ی خار خوابش برده...بابا وقتی یکی خوابه،اونم دختر بچه که همه وجودش نازِ...دستِ نوازش به سرش میکشی، آروم صداش میکنی...اونم دختری که تازه یتیم شده،بابا از دست داده....نازش کرد؟...نه...آروم صداش زد؟...نه...میگن:مثل اون دومی پاشُ بالا آوُرد...* هی گفتم بهش،میام میام میام موهامُ نکِش، میام میام میام ↫ ┄•┄┅═══••↭••═══┅┄• کانال روضه ،نوحه وسخنرانی چهارده معصوم علیهم السلام ایتا لینک👇 https://eitaa.com/nohevarozechahardahmasomsoghandi
🔸با چشمایِ گریونم .. سینه زنی بسیار زیبا ویژۀ شبِ جمعه تقدیم به ساحتِ مقدسِ حضرت اباعبدالله الحسین علیه السلام به نفسِ حجت الاسلام شحیطاط •✾• ┅═❁•○◉♡◉○•❁═┅ 【توجه】: جهت استفاده ، متون حتماً به همراه صوت در اختیار دیگران قرار گیرد. ┅═❁•○◉♡◉○•❁═┅ با چشمایِ گریونم معلومه گرفتارم از حالِ پریشونم معلومه دوست دارم هرکس یه شبِ جمعه بین الحرمین باشه باید همه عمرش هم دلتنگِ حسین باشه لطفت میمونه یادم تو شلوغیا راهمُ واکردی نزدیکه تو ایستادم آقاجونم حسین .. بوسه به ضریح دادم تو هم ایستادی ما رو نگاه کردی پایینِ پات اُفتادم آقاجونم حسین .. هر شب اگه میخونم شبِ جمعۀ کربُبَلاتُ برم چون اون شبُ دوست دارم آقاجونم حسین .. از وقتی که برگشتم یه نفس تویِ حالُ و هوایِ حرم دلتنگِ علمدارم آقاجونم حسین .. لبیک اباعبدالله ... •┄┅══○◉↭◉○══┅┄•
|⇦• سینه زنی شور شهدایی ویژۀ ایام فاطمیه و شهادت حضرت صدیقۀ طاهره زهرایِ مرضیه سلام الله علیها تقدیم به روح شهید والامقام سردار دلها و یاران باوفایش با نوایِ سید رضا نریمانی _ سال97 •✾• ••═══┅┄•◉⊰↭⊱◉•┄┅═══•• 【توجه】: جهت استفاده ، متون حتماً به همراه صوت در اختیار دیگران قرار گیرد. ••═══┅┄•◉⊰↭⊱◉•┄┅═══•• از جون جوونشون گذشتن تا پرچم دین زمین نمونه الگویِ تمامیۀ شهیدا اون مادریِ که قد کمونِ .. زهرا برایِ دفاع ازدین هم جونش و هم جوونیشُ داد اونجا که پشت در زمین خورد اون روزی که بین کوچه افتاد دردکشیدن ، پس ما چرا بی دردیم حالا که تو میدونیم معلوم میشه مردیم یا نامردیم مدیونیم ، به خون تک تک شهیدا مدیونیم ، به قطره قطره خونِ زهرا مدیونیم ، مدیونیم رفقا .. « مدیونیم به شهدا مدیونیم .. » چشماشونُ رویِ دنیا بستن رو آرزوهاشون پا گذاشتن هیچ خواسته ای از خدا به غیراز دیدارِ امام حسین نداشتن مردایی که از خدا می‌خواستن تا مثل امامشون شهید شن یا با لبِ تشنه یا که بی‌سر خواستن پیش زهرا رو سفید شن دل بریدند، از این ‌همه صد رنگی حسینُ پیدا کردند، ما موندیم و یک دنیا دلتنگی مدیونیم ، به اون دلایِ مثلِ دریا مدیونیم ، به اون ‌همه صفا و تقوا مدیونیم ، مدیونیم رفقا « مدیونیم به شهدا مدیونیم .. » جنگیدن ولی با دست خالی تا ثابت کنن مرد نبردن روبروی دنیا تنها بودن اما صحنه رو خالی نکردن ایستادن تا یادمون بمونه باید تو مسیرِ نور باشیم پیروزی برای مؤمنینِ شرطش اینه که صبور باشیم دم نزدن ، از ترس و ضعف و تسلیم دشمنُ نابود کردن ، با سربلندی تو اوج تحریم مدیونیم ، به استقامتِ شهیدا مدیونیم ، به شیربچه‌های مولا مدیونیم ، مدیونیم رفقا « مدیونیم به شهدا مدیونیم .. »
🎼 با برادر به کربلا رفتُ .. |⇦• روضه و توسل جانسوز ویژۀ ایام رحلت حضرت اُم کلثوم سلام الله علیها به نفسِ کربلایی سید رضا نریمانی •✾• ┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅ 【توجه】: جهت استفاده ، متون حتماً به همراه صوت در اختیار دیگران قرار گیرد. ┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅ می‌نویسم برای آن بانو که زند صبر پیش او زانو بانویی که به‌راهِ زینب بود شاهدِ اشک و آه زینب بود بانویی که شکسته شد بالش و نگفتند شرحی از حالش دخترِ فاطمه‌ست این خانوم نام او هست ، حضرتِ کلثوم *امشب دوست دارم برا این خانم بلند بلند گریه کنید .. به خدا غصه هاش کم از زینب نبود ..* مثل زهرا شریف و با عزّت مثل حیدر غیور و با غیرت خلق و خویش به مرتضی رفته غربتش هم به مجتبی رفته با برادر به کربلا رفتُ قاضریه به نینوا رفتُ شد علمدارِ خواهرش زینب سپر و یار خواهرش زینب کربلا پابه‌پایِ زینب بود گریه‌هایش برایِ زینب بود روضه‌هایی عجیب را دیده بدنی را هجا هجا دیده .. بدنِ پاره‌پاره‌ای را دید رویِ نیزه ستاره‌ای را دید شاهد کشتنِ برادر بود شاهد ناله‌هایِ خواهر بود کعبه نی خورده او به‌جایِ همه ضربه هی خورده او به‌جایِ همه چادرش چنگ خورده چندین بار به‌سرش سنگ خورده چندین بار بعد روزِ دهم اسارت رفت زیور آلاتِ او به غارت رفت بر سر و روش بی‌امان میزد دست او بسته و سنان میزد سر بازار بردنش ای وای .. بینِ اغیار بردنش ای وای .. شمر و خولی تمسخرش کردند بس‌که پست و کثیف و نامردند شاعر : *امام باقر علیه السلام فرمودن جدِ غریبِ ما رو با پنج حربه و وسله به شهادت رسوندن .. نیزه دار با نیزه میزد .. شمشیر دار با شمشیر میزد .. بعضی ها با چوب میزدن .. بعضیا از دور با سنگ میزدن .. اما پنجمی بیجاره میکنه بعضیا از دور بی ادبی میکردن .. ناسزا میگفتن ..* حسین ..... •┄┅══༻○༺══┅┄• کانال روضه ،نوحه وسخنرانی۱۴ معصوم ع،فاطمیه، حضرت ام کلثوم س و شهید سلیمانی ایتا لینک👇 @nohevarozechahardahmasomsoghandi
|⇦• و توسل به امام مجتبی(ع) ویژۀ ایام تخریب بقیع توسط وهابیت ملعون به نفس حاج سید محمد جوادی •✾• ┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅ 【توجه】: جهت استفاده ، متون حتماً به همراه صوت در اختیار دیگران قرار گیرد. ┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅ غبار صحنِ تو بر درد جان دواست بقیع! *ان شالله یه شب با هم مدینه رو خاکا بشینیمُ برا بچه هایِ غریبِ فاطمه گریه کنیم ..* خرابه‌هایِ تو، باغ‌ بهشت ماست، بقیع! اگر چه روی به کعبه نماز می‌خوانیم تو قبلۀ دل مایی ، خدا گواست ، بقیع! *قربون اون چشمی که میتونه برا امام حسن گریه کنه .. (چرا )؟! چون سفرۀ ابی عبدالله یه سفرۀ عمومی همه میان .. اما این سفره اختصاصیِ همه نمیتونن سر سفره ی امام حسن باشن .. اگه براش خوب گریه کنی مادرش دست شکسته شو بالا میاره ، میگه اینا برا پسرِ غریبم دعا کردن ..* اگر چه روی به کعبه نماز می‌خوانیم تو قبلۀ دل مایی، خدا گواست، بقیع! تو همچو فاطمه در شهر خویش تنهایی غریبی و، همه کس با تو آشناست، بقیع! *نکنه اسم امام حسن بیاد ، فقط منتظر کوچه و سیلی باشی .. معلومه هرجا بگی یه بچه دستش تو دست مادرش بود صدا ناله بلند میشه ..* به آن چهار امامی که در بغل داری برای ما حرمت مثل کربلاست بقیع! علی نگفت، به جان علی قسم، تو بگو که قبر گمشدۀ فاطمه کجاست بقیع؟ *میگه دیدم پشتِ پنجره هایِ بقیع بلند بلند گریه میکنه .. (قدیمیا میگفتن: مدینه گفتی و کردی کبابم ..) میگه زدم رو شونه ش گفتم حالت با همه فرق میکنه ؟ گفت من بچه سیدم ، مادرم زهراست .. گفتم خو اینجا این همه سید ، فقط تو سادات نیستی که .. گفت من با بقیه یه فرقی دارم ؟ فرقت چیه؟! گفت همه مدینه رو گشتم دنبال قبرِ مادرم اما اثری و نشانی از قبر مادرم زهرا نبود .‌‌. بی بیِ بی حرم قبرت کجاست مادر هنوز ناله ی زهراست از مدینه بلند هنوز لرزه بر اندام مجتبی ست بقیع *اجازه بدید برا امام حسن روضه بخوانم .. آقاییی که بعدِ کوچه دیگه آب خوش از گلوش پایین نرفت .. هر وقت از کوچه رد شد سر به دیوار گذاشت ..به قول آذریا : آی نَنَه .. آی نَنَه .. یارالی نَنَه .. خدا بهتون خیر بده اینجوری برا زهرا گریه میکنید .. راستی اگه تو کوچه بودید میدیدی چی جوری فاطمه رو سیلی زدن .. به خدا مادر ما رو بی هوا زدن ... جوان نَنَه .. جوان نَنَه .‌‌. با اینکه سن و سالی نداشت اما زود محاسنش سفید شد ، وقتی گفتن آقا چرا اتقدر زود محاسنت سفید شد ؟ گفت آخه من دیدم تو کوچه .. میگه رو پنجه هام بلند شدم .. دستامو بالا آوردم دیدم نمیتونم .. هی میگفتم نزن ... نزن ، نزن تو سیلی به زن .. نزن ، نزن .‌. یه چشمی بهم بزنی میبینی محرم اومده .. ان شالله زنده باشیم .. امام حسن ، اگه قرارِ بمیرم روزیم کن برا حسین بمیرم .. آقام .. آقام .. روضه بخوانم .. بدنِ علی رو شب دفن کردن ، بدنِ فاطمه رم شب دفن کردن .. بدنِ پیغمبرم شب دفن کردن گفتن دیگه این بدنُ روز بلند کنیم با احترام ..اما اهل دل میگن کاشکی این بدنم شب دفن میکردن .. بدنُ تشییع کردن ، وصیت کرده گفته راضی نیستم زیر تابوتم قطره ی خونی ریخته بشه .. فلانی اومد این بدنُ محاصره کرد .. گفتن چته؟! گفت من از این حسن بدم میاد .. بگم حقشو ادا میکنی؟ گفت از مادرشم بدم میومد .. اولین تیرُ خودش به چله ی کمان گذاشت .. گفت این بدنُ تیر باران کنید .. قاسم سه ساله داره نگاه میکنه .. (زبان حال) با نگاهش داره به عمو عباسش میگه عمو داری نگاه میکنی بابامو تیر باران کردن .. آی غریب حسین ... (چرا میگی غریب حسین ؟!) آره امام حسین امامِ میدونه داغ امامُ برادر چیه .. اما صبر کرد ، گفت حسن به من دستورِ صبر داده گفته راضی نیستم ، صبر صبر .. تاریخ نوشته هفتاد تا تیر به این بدن زدن .. نشست یکی یکی این تیرها رو بیرون آورد گفت غارت زده به اون نمیگن که اموالش غارت بشه .. غارت زده به منِ حسین میگن که برادری مثله تو رو از دست دادم .. (بریم کربلا) هفتاد تا تیر به این بدن زدن زینب شنید ولی ندید .. شنیدن کی بود مانند دیدن .. اما یه جا عمه جانِ ما اومد بالایِ بلندی .. دید شمشیر دار با شمشیر میزنه .. نیزه دار با سرنیزه میزنه .. یه عده که سلاح ندارن لباسایِ عربی رو پر سنگ کردن .. با حوصله عزیزِ زهرا رو سنگ میزدن .. حسین .... _____________ ‼️کپی برداری به جهت کسب درآمد از مطالبِ کانال نبوده و حق الناس محسوب میشود. •┄┅══༻○༺══┅┄
‍ ⇦🕊 روضه و توسل جانسوز _ ویژۀ ایام اربعین _ سید مهدی میرداماد ↯ ┄┅═══••↭••═══┅┄ 【توجه】: جهت استفاده ، متون حتماً به همراه صوت در اختیار دیگران قرار گیرد. ┄┅═══••↭••═══┅┄ چهل شبِ چشم انتظارم چهل شبِ که خواب ندارم (چهل شبِ میخوام برادر رو خاکِ قبرت سَر بزارم )۲ آه .. چِلّه نشینِ داغَم .. چِلِّه نشینِ دردَم .. این همه راه رو اومَدم ، دورِت بگردم .. *ای کاش زانو هام رمق داشت، داداش .. ای کاش بدنم یه ذره جون داشت .. میدونید اینکه میگن ، از رویِ ناقه ها خودشونو انداختن نرسیده به قبر ... شاید دیده باشید زائرای اربعین ،۱۴۰۰تا عمود ... می آمدن ، می آمدن ... دیگه از عمود ۱۲۰۰ به بعد اونهایی پیاده رفتن میدونن، دیگه پاهات مالِ خودت نیست .. دیگه این ۱۰۰ تا عمودِ آخر پاهاتُ میکِشی رویِ زمین ... هی به رفیقت میگی : صبر کن ، بِشین یه ذرّه استراحت کن ، میگه دیگه طاقت ندارم ، بزار برسیم .. بهش میگی : ده دقیقه ..، یه ذرّه آب بخور ، یه ذرّه جون بگیر ... میگه نه ... تا نِگام به حرم نیوفته نمیشینم .. این هزار و چهارصد .. همچین که نگاهش به حرم میافته (شاید دیده باشی ) تا میرسیدن از دور ، گنبد و گلدسته را میدیدن ، همه با صورت می افتادن .. همه داد میزدن .. حسین .. حسین .. هنوز صدایِ خواهرش میآد ... ای تشنه لب ... جانِ زینب ... حسین .. * چِلّه نشینِ دردم این همه راه رو اومدم ،دورِت بِگردَم آه .. چِلّه نشینِ داغَم .. چِلِّه نشینِ دردَم .. این همه راه رو اومَدم ، که برنگردم .. *کاشکی همینجا سَرمو بزارم رو خاکِ تربتت، دیگه سَرَمو بلند نَکُنم.. داداش ، مدینه اَزَم بپرسهِ حسینتُ چرا نیاوردی ..؟ چی جواب بِدَم ..* (افتادم از نَفَس اگر چه با نامِ تو نَفَس گرفتم )۲ هر جوری بود از دستِ نیزهِ سَرِت رو آخر پس گرفتم ... آه .. از سَفرِ اسارت .. از سَفرِ جِسارت.. سوغات آوردم پیرهَنِ رفته به غارت .. (با اینکه هر چی بود تو خیمه .. دشمنِ ما از کینه برده ..)۲ راحت بخواب ، عزیزِ زینب معجرِ خواهر ، دست نخورده آه .. خواهرتُ توانِ گفتَنِشُ نداره خودت بِخون، حرفهامُو از چادرِ پاره ۲ *اینم داداش .. هرجا اومدن بچه ها تُ بزنن خودم یک نفری ، سِپَر شدم .. چادرم زیرِ دست و پا ، پاره شد .. امّا نگذاشتم لباسِ بچه هاتُ پاره کُنَن ..* ( از داغِ تو اگر خمیدم ..۲ از داغِ دخترت شِکستم ..)۲ سَر پنجه هام اگر که زخمِ .. قبرِشو کَندَم با دو دستم .... *داداش خیلی بهم سخت گذشت ، تو تجربه اش رو داری حسین ... تو برای علی اصغرت قبر کَندی ، امّا با غلافِ شمشیر قبرِ بچه تُ کَندی .. من تنهایی تو خرابه .. با دستهای زخمیم هی خاکها رو کَندَم ... حسین ... حسین ...* آه .. سَر پنجه هام اگر که زخمِ .. قبرِشو کَندَم با دو دستم .... آه .. از وقتی که اسیر شد .. سه سالۀ تو پیر شد ... از تازیانه ها تَنِش مثلِ کویر شد .. فقط همینو بگم ... یه جای سالم تو بدن ِدخترت نموند ... اِی ... حسین... ╰━═━⊰✾••✾⊱━═━╯
: زیبا ویژۀ حضرت علی ابن موسی الرضا علیه السلام به نفسِ حاج محمد طاهری اجرا شده ، ماهِ صفر سال ۱۳۹۷ •✾• •┄┅═══••↭••═══┅┄• بیا جوادم برس دادم به خاکِ غربت زِ پا فتادم شد دم آخرم کجایی .. مانده زمین سرم کجایی .. ای علی اکبرم کجایی ، واویلا .. به حجره ای که بسته است دل پدر شکسته است ز دوری تو خسته ام ، واویلا .. (واغربتا ، واغربتا ..) ۳ واویلا .. عبا رویِ سر ، خمیده قدم شده لبم خشک ، شبیه جدم آمده رویِ سینه دستم .. رو سویِ کربلا نشستم .. یادِ سر بریده هستم ، واویلا .. به همره شهادتین گرفته ام به شور و شین دم حسین حسین حسین ، واویلا .. قدم قدم تا به حجره بابا نشستم از پا به یادِ زهرا هر قدمی زمین که خوردم .. پهلویِ خویش می فشردم .. تا برسم به حجره مُردم ، واویلا .. همیشه لعنت خدا بر آنکه مادرِ مرا لگد زده به کوچه ها ، وا اماه ... (واغربتا ، واغربتا ..) ۳ واویلا .. بیا جوادم برس دادم به خاکِ غربت زِ پا فتادم شد دم آخرم کجایی .. مانده زمین سرم کجایی .. ای علی اکبرم کجایی ، واویلا .. به حجره ای که بسته است دلِ پدر شکسته است ز دوریِ تو خسته ام ، واویلا .. (واغربتا ، واغربتا ..) ۳ واویلا .. ________ ┄•┄┅═══••↭••═══┅┄•
شاه پناهم بده.. و توسل به امام رضا علیه السلام به نفس حاج محمود کریمی ┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅ دامنِ آلوده و بارِ گناه آورده ام گرچه آهی در بساطم نیست آه آورده ام هر که بودم هر که هستم بر کسی مربوط نیست بر امامِ مهربانِ خود پناه آورده ام شاه پناهم بده خسته ی راه آمدم غرق گناه آمدم هر که آرَد تحفه ای بر محضر مولایِ خود من دو دست خالی و کوه گناه آورده ام در کرم شه را گدا باید گدا را نیز شاه من گدا دست گدایی سوی شاه آورده ام بر کبوترهای صحنت هدیه ی ناقابلی است گندمِ اشکی که در این بارِگاه اورده ام ناله ام در سینه، اشکم در بصر سوزم به دل نامه ای چون دودِ آهِ خود سیاه آورده ام شاه پناهم بده خسته ی راه آمدم غرق گناه آمدم دامنِ آلوده و بارِ گناه آورده ام گرچه آهی در بساطم نیست آه آورده ام هر که بودم هر که هستم بر کسی مربوط نیست بر امامِ مهربانِ خود پناه آورده ام شاه پناهم بده خسته ی راه آمدم غرق گناه آمدم ذره بودم زائر شمس الشموسم کرده اند قطره ای بودم به این دریا پناه آورده ام‌ گرچه هستم قطره ای ناچیز یک دریای اشک هدیه بر مولای خود روحی فداه آورده ام هر فقیری هست دستِ خالی اش سرمایه اش من فقیرم دستِ خالی را گواه آورده ام شاه پناهم بده... خسته ی راه آمدم شاه پناهم بده خسته ی راه آمدم غرق گناه آمدم
صد جا شمرده ام تو به دادم.. و توسل ویژۀ شهادت حضرت علی ابن موسی الرضا علیه السلام _ سید محمد جوادی ┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅ بی اعتنا به گنبد و گلدسته و ضریح این بار آمدم که ببینم تو را فقط .. *یا امام رضا .. دلاتون هوایی حرم امام رضاست میدونم .. اما یه کاری کن امام رضا بیاد تو جلسه ...* صد جا شمرده ام تو به دادم رسیده ای *هرجا زمین خوردم اول گفتم یا امام رضا .. آخه شما هم تو کوچه تا بیای خونه هی زمین خوردی آقا ..* صد جا شمرده ام تو به دادم رسیده ای دورست از تو اینکه بیایی سه جا فقط *به خدا هرجا گره به کارمون میخوره میاد .. یا امام رضا .. جانِ جوادت امشب یه نظری به ما کن امام رضا .. قربونِ حرم با صفات ..* در بینِ کوچه هایِ خراسان دلش گرفت از اینکه آمده است به ایران دلش گرفت هرچند شد عزیزِ خراسان طبیعی است یوسف اگر به خاطرِ کنعان دلش گرفت آن چند دانه حبه ی انگور را که خورد از هرچه میهمانی و مهمان دلش گرفت *گفت میرم مجلسِ مامون بر میگردم اباصلت ، اگه دیدی عبا رو سر گرفتم بدون زهرم دادن .. اباصلت نشسته دل نگران ، داره لحظات رو میشماره خدایا آقام کی میاد چه جوری میاد .. یه وقت دید آقا آمد ، عبا رو سرشِ .. هی چند قدم راه میره رو زمین میشینه .. هی میگه جگرم .. قربونِ این ناله ها و اشک ها .. جگرم میسوزه .. بال و پرم میسوزه .. وارد حجره شد ، میگه هی می نشست پا میشد ، بعضی نقل ها میگه ۵۰ بار نشست هی بلند شد .. هی میگه جگرم .. یه وقتایی هم هی صدا میزنه پسرم .. از بس شبیه مادرش افتاد بر زمین در انتهایِ کوچه سرش را گرفته بود چشم انتظارِ دیدنِ روی جواد بود خیلی بهانه ی پسرش را گرفته بود .. بر روی خاک بود که پیچید بر خودش *صدا زد اباصلت فرشایِ حجره رو جمع کن .. میخوام مثل جدِ غریبم بال بال بزنم .. اباصلت میگه گلیمُ جمع کردم دیدم آقا پیراهنشُ بالا زده سینه مبارکشُ رو خاک گذاشته مثل مار گزیده به خودش میپیچه .. هی زیرِ لب میگه غریب حسین .. لحظاتِ آخر ، انقده جوادشُ صدا زد ، اباصلت میگه یه وقت دیدم درای حجره باز شد .. یه آقازاده نورانی وارد شد فرمود من جواد ابن الرضا هستم .. جلو آمده سر مبارکِ حضرتُ رو زانوهاش گذاشت .. یه پدر آرزوش همینه لحظات آخر سرشُ رو پای پسر بزاره .. بابا وقتی سر رو زانو پسر میزاره آروم میشه .. چشم به چشم پسر باشه راحت جان میده .. اینجا جوادالائمه سرت رو به زانوش گذاشت .. دست تو گیسوانت کرد گفت بابا آروم باش .. بابا خودم بدنتُ تشییع میکنم .. خودم کفنت میکنم .. با دستِ خودم تو خاک میگذارمت .. (بگم صدا ناله ت بلند شه؟!..) امام رضا حجره وسیع بود راحت جون دادی اما جد غریبت تو گودال گیر افتاد .. همه ریختن تو گودال .. امام رضا یه سنگ به پیشانیت نخورد .. امام رضا با اسب از رو بدنت رد نشدن .. امام رضا جوادتُ سیلی نزدن ‌‌.. تا نفس داری و زنده ای گریه کن .. یکی دو شب دیگه آواره میشی میگی کجا روضه برم .. یا امام رضا بدنت رو با احترام تشییع کردن .. خدا خیر بده نوعروسانِ خراسانُ .. پیش مادرش رو سفیدمون کردن یه جا دیگه ام سراغ دارم خوب مهمان نوازی کردن علما بزرگان و سادات از شهر بیرون اومدن گفتن این دختر موسی ابن جعفر .. این همونیِ که باباش از سندی ابن شاهک خیلی سیلی خورده .. آی امام رضا ایرانیا غوغا کردن .. زن ها اومدن گفتن مهریه هامون حلالتون فقط اجازه بدید بریم تشییع جنازه ی عزیز فاطمه .. آخه این آقا اینجا مادر نداره ، این آقا خواهر و دختر نداره .. جمعیت انبوهی آمد .. انقده گل ریختن رو این بدن .. اما کربلایی ها .. زینب اومد دید یه نقطه پر از سنگه .. سنگا رو کنار زد ( آی بمیرم ..) دید یه بدنِ پاره پاره .. یه بدنِ بی سر .. یه بدنی که پر جای سم اسبِ ... نشست رو خاکا .. داداش جان با بدنت چه کردن .. این کلامه معصوم علیه السلامِ میگه به اندازه نگین انگشتر جا سالم رو بدن نبوده ..ببین زینب چی کشیده .. یه وقت دیدن خم شد ، لب ها رو رگ های گلوی بریده گذاشت .. هرچی نفس داری بگو حسین ...
‍ ‍🔳 🕊⚜روضه و توسل ویژۀ شهادت حضرت زینب سلام الله علیها به نفس سید مهدی میرداماد⚜ ┄┄┄┅═✧❁❁✧═┅┄┄┄ 😭😭😭😭 همه رفتند و من جا ماندم ای دوست ز بخت بد به دنیا ماندم ای دوست چرا رفتی مرا با خود نبردی؟ ببین بعد از تو تنها ماندم ای دوست امان ای دل،امان ای دل *اصلاً روضه ی امشب همینه...امان از دلِ زینب...چه خون شد دلِ زینب...* ببین از داغ تو خیلی شكستم شكستم که چنین از پا نشستم *حسین! شوهرم هم منو نشناخت..هی اومد تو خیمه ی زن ها،هی سراغ منو گرفت،زین العابدین بهش گفت:عبدالله! اون زنِ قد خمیده رو می بینی؟ اون زینبِ...* شكسته دشمنت از بس دلم رو چنان گشتم كه نشناسی كه هستم به یادت در نوایِ آب آبم چنان تو زیر تیغِ آفتابم *اون لحظه های آخرِ عمرش،گفت:عبدالله! بسترِ منو زیر آفتاب پهن کن...چرا خانوم؟ گفت:خودم دیدم داداشم زیر آفتابِ...* به یادت در نوایِ آب آبم چنان تو زیر تیغِ آفتابم تو راحت خفته ای در خانه ی قبر ولی من از غمت خانه خرابم منو كابوسِ شمشیر و تن تو تماشای به غارت بردن تو تو را سر نیزه ها بردند و مانده برای من فقط پیراهن تو *داداش! از چهارسالگی هر کی به من رسید ، گفت : زینب! حسینت رو کربلا میکُشن ... من از چهارسالگی منتظرِ کربلام ، اسمِ کربلا که میاد بندِ دلم پاره میشه ، مادرم بقچۀ کفن هارو که بازکرد،کفنِ خودش رو داد، کفنِ بابام رو داد، کفنِ داداش حسنم رو داد،اما به تو که رسید یه پیراهن داد،گفت: حسینت کفن نداره ... بابام امیرالمؤمنین شب آخر دستِ عباس و حسین رو گرفت،سفارشِ منو کرد،گفت:زینب! کربلا عطش،سر بریده،گودال قتلگاه... داداش! من این کلمه هارو شنیدم،داداش حسنم لحظه ی آخر،هی گریه کرد گفت: "لایوم کیومک یا اباعبدالله... " داداش! هرچی شنیدم این کلمه هابود ، کربلا شنیدم ، سر برده شنیدم ، گودال قتلگاه شنیدم،عطش شنیدم ، داداش! کسی بهم نگفت نامحرما دورم حلقه میزنن،کسی نگفت: نامحرم میاد دست خواهرت رو ببنده ... داداش! همه چی رو بهم گفتن،فقط یه چیزی رو نگفتن ، همه روضه هارو تحمل کردم،همه سختی هارو تحمل کردم،کشته شدنِ تو،مگه کسی باور می کرد زینب زنده باشه حسینش رو سر بِبُرند.. اما داداش یه لحظه بهم خیلی سخت گذشت ... داداش! همه لحظه ها سخت بود ، فقط یک جا خیلی سخت گذشت ، یه جا دیگه نتونستم طاقت بیارم ، یه جایی که خودم همه رو سوار محمل ها کردم،بچه هات رو سوار مرکب کردم،سوار شتر کردم،زن هارو کمک کردم،نذاشتم هیچ کسی جلو بیاد،خودم تنها رو زمین موندم،دیگه نتونستم طاقت بیارم،رو کردم به طرف علقمه،گفتم:عباس!غیرت الله! پاشو ببین میخوان خواهرت رو ببرند اسارت...حسین.... ان شاء الله با هم بریم حرمِ اباالفضل،ان شاءالله من برات روضه بخونم تو حرمش بلند گریه کنی،بگم بی بی جان زینب! خیلی بهت سخت گذشت،آره داداشت حسین هم کنار علقمه بهش سخت گذشت،تا نگاههش به بدن داداشش افتاد،یه دست به کمر گذاشت"الآن انكسر ظهري " ای حسین... 😭😭😭😭😭 بروزترین کانال‌ نوحه و روضه دفتری تلگرام وایتا👇👇 ••✾•🌿🌺🌿•✾•• @rozeh_daftari1
آخر ماه صفر به قلم حاج مرتضی محمودپور ↯ •-----🖤═✾🌺✾═🖤-----• پیش چشمان حسین شد تیرباران پیکرم زادۀ پیغمرم(۲) تا قیامت داغدار غصه‌های مادرم زادۀ پیغمبرم(۲) _________ من کریم بن کریمم سفره دار عالمم سینه سوزد در غمم(۲) در بقیع با خاک یکسان قبرِ من در ماتمم سینه سوزد از غمم(۲) _________ در کنار بستر بابا نشسته فاطمه میکند این زمزمه(۲) ای پدر جان فاطمه از بعد تو در ماتمه گشته تنها فاطمه(۲) _________ در غریبی بین حجره تا زپا افتاده بود تشنه لب جان داده بود(۲) بهر دیدار جوانش رویِ پا استاده بود تشنه لب جان داده بود(۲) •-----🖤═✾🌺✾═🖤-----• کانال روضه دفتری👇 ایتا وتلگرام ┈••✾•🌿🌺🌿•✾••┈ @rozeh_daftari1
‍ ‍⚜️🍂⚜️ذکر مصیبت جانسوز _ ویژه شهادت آقا ثامن الائمه امام رضا علیه السلام _ سید مهدی میرداماد ⚜️🍂⚜️ ✼═══┅🥀❃🥀┅═══✼ ❗️ توجه ❗️: جهت استفاده ، روضه ها حتما به همراه صوت در اختیار دیگران قرار گیرد. ✼═══┅🥀❃🥀┅═══✼ خدای مهربانی هاست سلطانی که من دارم فدای مهر بسیارش دل و جانی که من دارم کنارش ذره ناچیز چون خورشید می تابد ندارد هیچ موری این سلیمانی که من دارم نمک پرورده ی دریای جودش بوده ام عمری پُر است از شور احسانش نمکدانی که من دارم نسیم رحمتش ، بار گناه از دوش بردارد به آهی کاه گردد کوه عِصیانی که من دارم به لطف گندمی که داده ام دست کبوترها دگر خالی نماند سفره ی نانی که من دارم به وقت مرگ می آید به بالینم یقین دارم شروع وعده های اوست پایانی که من دارم شاعر : علی ذوالقدر *یا امام رضا ! منتظرتم دَم جون دادن ، آدم دَم جون دادن منتظر ِ، خود شما هم اون دَم آخر هی نگاه به دَرِ حجره کردید ، قربونت برم آقا جان ، منو منتظر نذار ، اون لحظه خیلی به من سخت میگذره ، میخوام تا چشمم رو باز کردم ، ببینم آقای مهربونم بالا سرم نشسته .... روز آخر ِ، بخوای نخوای روز مادر ِ، نمیشه دو ماه سر سفره اش بشینیم روز آخر اسمش رو نبیریم ، اصلاً امام رضا هم مادری ِ، قربونش برم ، مادر ماهم لحظه های آخر چشم انتظار بود ، چشم انتظار کی؟ مرحوم شیخ عباس قمی میگه : جان از بدنش مفارقت کرده بود ، اما تا اشک چشم مولا رو صورت بی بی افتاد ، میگن مادر ما چشمش رو باز کرد ، دید علی اومده ، علی جان ! خوب موقعی اومدی آقا جان ، آروم دست شکسته اش رو بالا آورد * خداحافظ ای تمام اُمیدم در این عالم بهتر از تو ندیدم خداحافظ کوچه های مدینه خداحافظ میخ و پهلو و سینه 🔴جهت دسترسی به صوت ها تلگرام خود را بروزرسانی نمایید. ✼═══┅🥀❃🥀┅═══✼ کانال روضه دفتری👇 ایتا وتلگرام ••✾•🌿🌺🌿•✾•• @rozeh_daftari1