eitaa logo
کانال روضه دفتری ایتا وتلگرام
4.6هزار دنبال‌کننده
3.4هزار عکس
2.5هزار ویدیو
329 فایل
بروزترین کانال روضه دفتری👇 ایتا وتلگرام ••✾•🌿🌺🌿•✾•• @rozeh_daftari1 ارتباط با مدیران کانال👈 @msoghandi@y_a_m_h 👈
مشاهده در ایتا
دانلود
31.56M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
........روضه جانسوزحضرت ام البنین، آرمین غلامی کانال روضه دفتری👇 ایتا وتلگرام ••✾•🌿🌺🌿•✾•• @rozeh_daftari1
279.2K
👌😭 ◾️◾️◾️ چار فرزندم فدای نام پاک مادرت یابن زهرا یا حسین این دم آخر به بالینم بیا با خواهرت یابن زهرا یا حسین ... بسته ام بار سفر از خانه ی حبل المتین می رود ام البنین ای ابالفضلم بیا جان دادن من را ببین می رود ام البنین .... این منم ام البنین دارم به لب این زمزمه فاطمه یا فاطمه گه دلم در قتلگه باشد گهی در علقمه فاطمه یا فاطمه چشم هایم تا قیامت هست گریان حسین جان به قربان حسین چار فرزندم فدای آه طفلان حسین جان به قربان حسین .... هر چه که ام البنین دارد فدایت یا حسین یا حبیبی یا حسین بچه های من فدای بچه هایت یا حسین یا حبیبی یا حسین ◾️◾️◾️ کانال روضه دفتری👇 ایتا وتلگرام ••✾•🌿🌺🌿•✾•• @rozeh_daftari1
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🖤💔🖤💔🥀🕊🕊🕊 بسم الله الرحمن الرحيم السلام علیکِ یا زوجة وصی رسول الله السلام علیکِ یــا عــزیــزةالــزهـــراء السلام علیکِ یا اُمَّ البُدور الســَّواطع یا فــاطـــمـــة بــنــت حـــِزام الکـِلابیه المُکَنّاة باُمِّ البنین و رحمت الله و برکاته. 🔸بــاغ گــل یــاس سـلام علیک 🔸مـــادر عبــاس ســلام عـلیک امشب از همینجا... سلام بدیم به بی بی ام البنین... ان شاء الله وعده همه ما مدینه... کنار قبرستان بقیع... 🔸بــاغ گــل یــاس سـلام علیک 🔸مـــادر عبــاس ســلام عـلیک خیلی آبرو داره این خانم... خیلی احترام داره... امام باقر فرمودند... و كانت أم البنين أم هؤلاء الاربعة الاخوة القتلى خانم ام البنین مادر چهار شهید هست... میدونی کدوم شهدا... شهدایی مثل علمدار کربلا ابالفضل العباس... مادر شهدایی که جانشون رو فدای امام زمانشون کردند... خیلی عظمت داره این بانو... 🔸فـــاطمه دوم حیــدر شــدی 🔸مادر یک ماه و سه اختر شدی آی اونی که گفتی مریض دارم... گرفتارم... امشب مجلس بنام مادر عباسه... مطمئن باش ابالفضل العباس... به گریه کن های مادرش نظر داره... مواظب باش دست خالی از این مجلس نری... 🔸جز تو، که در کرب و بلای حسین 🔸چـار پسـر کــرده فـدای حسین مرحوم مامقانی در کتاب تنقیح المقال نوشته... بعد واقعه کربلا... وقتی بشیر وارد مدینه شد... اومد محضر بی بی ام البنین... عرضه داشت خانم جان... بچه هات رو در کربلا کشتند... بی بی فرمودند... ای بشیر... أخبِرنی عَن أبِی عَبدالله الحُسَین بشیر از حسینم چه خبر... عرضه داشت... بی بی جان نبودی... دستهای عباست رو قطع کردند... عمود آهنین به فرقش زدند... فرمود ای بشیر... اَوْلادِی وَ مَنْ تَحْتَ الْخَضْراءِ کُلُّهُمْ فَداءً لاَِبِی عَبْدِ اللّهِ الْحُسَیْن علیه السلام تمام بچه هام فدای حسین... همه عالم فدای حسین... 🔸تمام زندگیم مال حسینه 🔸دلم همواره دنبال حسینه بشیر همه بچه هام فدای حسین... به من بگو... الان آقام حسین کجاست... یدفعه بشیر صدا زد... بی بی جان... حسینت رو... با لب تشنه سر از تنش جدا کردند... هر کجا نشستی ناله بزن یاحسین... 🔸قدم اگر خمید فدای سر حسین 🔸جانم به لب رسید فدای سر حسین 🔸ام البنین سابق این شهر عاقبت 🔸شد مادر چار شهید فدای سر حسین 😭😭💔🖤🖤 کانال روضه دفتری👇 ایتا وتلگرام ••✾•🌿🌺🌿•✾•• @rozeh_daftari1 سبک👇
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
سلام علیکم عزیزان عضو این کانال بشین واقعا مطالب عالی عالی👌💐 انواع مولودی‌های قشنگ همراه سبک های متنوع مادحین،جشن‌تکلیف،شب‌یلدایی‌وجشن عروسی💐 همه بروز وعالی عضو نشین پشیمون میشین بیاببین چه خبره🌹 به به به این کانال زیبا وشاد💐👇👇 ┅═┄⊰🌿༻🌺༺🌿⊱┄═┅ کانال گلچین مولودی و.....👇تلگرام وایتا ┈••✾•🌿🌺🌿•✾••┈ @golchin_mowludi
بسم الله الرحمن الرحیم نوحه ؛ زمزمه ؛ حضرت ام البنین سروده از ✍خادمه راحیل قدسی شاعر و مداح اهل بیت علیهم السلام سبک کو به باغم یک گل پرپر نگشته 😢 مادر عباسم و ام البنینم در غریبی بقیع و دل غمینم من شنیدم کربلا از دم مصیبت شد وصیت های مادر استجابت ای وای مصیبت ناله ها چون میرود به عرش اعلی اکبرش چون میرود از پیش بابا نیزه ها بر لاله های سرخ زهرا یک به یک پر پر شدن ای جان مولا ای وای مصیبت من شنیدم چشم عباسم دریدن من شنیدم که دو دستش را بریدن در کنار علقمه چون تو فتادی عاشقانه جان خود بر کف نهادی ای وای مصیبت ۱۴۰۳/۰۹/۲۳✍
301.9K
✍شاعره:راحیل قدسی 🎤کربلایی صادق گل محمدی
221.3K
✍شاعره:راحیل قدسی 🎤استاد رمضانی
. و توسل به حضرت ام البنین سلام الله علیها اجرا شده به نفسِ حاج‌محمد رضا بذری ●━━━━━━─────── *امام معصوم زمان ام البنین امام سجاد علیه السلامه بعد کربلا، دیدید بعضی روزای خاص جمع میشن میرن دیدن بزرگی تو مناسبتها، مدینه هم اینطور بود جمع میشدند میرفتند در خونه امام سجاد،عیدی بود، مناسبتی بود.. عبیدالله فرزند عباس ابن علی اومد پیش مادربزرگ، گفت مادربزرگ عید هست میخوام برم محضر امام سجاد یه لباسی به من بده درشان جلسه باشه.. نوشتند خانم ام البنین لباس عباس رو نگه داشته بود، لباس نویی بود. اون لباس رو تن آقازاده کرد.آقا زاده وارد مجلس شد امام سجاد تا قامت عبیدالله رو دید آنقدر گریه کرد..گفتند: یابن رسول الله چرا اینقدر گریه می کنید؟ فرمود: لباس باباش رو تنش کردند..* غم‌ ِدل ام بنینه غمت روضهٔ بازه چهره ی درهمت خیلی عوض‌ شدی عزیز دلم منو حلال کن‌ که اگه نشناختمت *روز اول فاطمیات وارد مدینه شدندجمع شدن سادات شروع کردن گریه کردن..نقل میگه وارد مدینه شدن زینب کبری سلام الله علیها برای تسلیت رفت منزل خانم ام البنین. دسته عزا راه افتاد رفتند برای عرض تسلیت. عرض تسلیتها که تمام شد حالا زینب خودش مجلس گرفته..اولین روزه وارد مدینه شدن. سادات وارد خانه ی زینب کبری شدن برای عرض تسلیت..همه داخل گریه می کردن.. یه وقت دیدند از پشت دیوار یکی داره ناله میزنه سر به دیوار گذاشته گریه میکنه.. گفتند زیینب جان یکی پشت دیواره هر چی اصرار کردیم داخل خانه نمیاد. زینب کبری اومد بیرون دید خانم ام البنین سر به دیوار گذاشته، مادر جان بیا داخل.. میگفت نه امروز، روز ساداته روز فاطمیاته..من فردا میام من کنیز این خانواده ام.. اجازه بدین همین پشت در گریه کنم. بغلش کرد مادر و... حالا ام البنین شروع کرد گفت: زینب جان ! غمِ دل امّ بنینه غمت روضه ی بازه چهره ی درهمت خیلی عوض شدی عزیز دلم منو حلال کن اگه نشناختمت اشک غریبی توی چشمام نشست مثل سر تو پشت من هم شکست زینبم بیا بگو دروغه اینکه میگن حرمله دستاتو بست گفت حقیقته انگاری خواب نبودم ناراحتم پیش رباب نبودم بدجوری آبرو ریزی کرده شمر کاشکی من از بنی کِلاب نبودم *زینب جان شنیدم برای عباسم امان نامه آوردند..* آسمونم رو بی قمر کی دیده پروانه رو بدون پر کی دیده ام بنین بهم نگن حق دارن ام بنین بی پسر کی دیده سراغتو‌ از این و اون می گیرم جونی ندارم‌ ولی جون می گیرم حالا که‌ مادر نداره حسینم خودم میام براش زبون میگیرم *وقتی بشیر روبروش قرار گرفت گفت: خانم‌ جعفرتو کشتند.. فرمود: "اخبرنی عن الحسین" از حسینم چه خبر؟ دونه دونه رو اسم برد. گفت: الان بگم عباس خانم جون میده..خانم عباستم کشتند گفت:بسه اسم بچه هامو نبر همه کس و کارم اولادم وهر چی تو آسمون و زمینه فدای حسین...حسینم‌ کجاست؟ گفت: "قُتل الحسین" حسینتم کشتند.. نشست روی زمین هی به سینه می زد مادر برات بمیره.* گفتی تموم دشت رو دشمن گرفت تک تک بچه هامو از من گرفت زینب من بگو کی اومد آخر سر حسین روی به دامن گرفت؟ گفت مردم شهر سر به سرم نذارید زخم زبون رو جگرم نذارید تموم زندگیم فدا حسینه گریه امو پای پسرم نذارید غمم ربابه که به غم اسیره طفل خیالیشو رو دست می گیره شبا هی از خواب میپره و میگه آبش بدید آبش ندید میمیره سقای دشت کربلا دلواپسم کردی یک خیمه گاه چشم انتظارن برنمی گردی غصه نخور عیبی نداره زده رقیه قید آب و خودم جوابشونو میدم نخور تو غصه ی رباب و «ای وای علمدارم اباالفضل» *اومد زینب رو بغل کرد گفت: زینب جان زنای مدینه چی دارن میگن ،میگن زینب گفته کربلا به فرق عباسم عمود آهنین زدند. خودشو انداخت بغل ام البنین گفت مادر حق داری قبول نکنی عباس بچه شیر علی بود اما یه چیز بگم اول دستاشو بریدند بعد عمود زدند... «ای حسین»* .....ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ..... ┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅ .👇
روضـــه - حاج محمدرضا بذری.mp3
24.12M
|⇦•جان بر لبم رسیده..... سلام الله علیها اجرا شده به نفس حاج محمد رضا بذری
🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴 دفتری_حضرت_ام_البنین(ع) به امام حسن مجتبی علیه السلام بسم الله الرحمن ارحیم یا رحمن یا رحیم اللهم‌صل‌علی‌فاطمة‌وابیها‌وبعلها‌وبنیها‌والسرالمستودع‌فیها‌بعددمااحاط‌بهی‌علمک اجرومزده شما عزیزان با فاطمه زهر(س) انشاالله حاجت روا بشید شفای همه مریض ها انشاالله امشب بریم درخونه خانم ام البنین آی حاجت دارا..مریض دارا..آی جوون دارا.. تویی که آرزو داری حرم اباالفضل رو ببینی.امشب دامن مادر ابالفضل رو بگیر.. دامن اباالفضل رو بگیر..باب الحوائجه.. درسته کربلا دستاشو ازبدن جداکردن اما دست عالمی رو گرفته.. آقا خودش ناامید شد اماکسی را نا امید از در خونش رد نمی کنه مادرش ام البنین هم همینطوره.. اینا از خانواده کرمند.. از خانواده لطف و احسانند.. هر کی بیاد در خونشون دست خالی برش نمیگردونند.. ⬅️فقیری هرسال یه شب می اومد مدینه..در خانه ابالفضل..خرجی یک سالش رو از دست ابالفضل میگرفت و میرفت.. یه سال اومد مدینه درِ خانهٔ ام البنینو زد.. کنیز درو بازکرد..پرسید با کی کار داری..فقیر گفت برو به مولا و آقات بگو بیاد.. من با یه آقایی کار دارم اسمش رو نمیدونم.. ولی هرسال میام خرجی یکسالمو میگیرم و میرَم.. (گفت نشونی بده ببینم آقات کیه؟) مرد فقیر گفت:اسمشو نمیدونم ولی آقای رشیدی بود..بلند بالا.. خیلی زیبا..خیلی مهربان.. ⏪کنیز برگشت منزل مادر ابالفضل بی‌بی پرسید کی بود پشت در؟ صدا زد خانم جان فقیری بود که هر سال می اومد خرجی یک سالشو از آقام عباس میگرفت.. خانم جان حالا که آقام نیست..شروع کرد گریه کردن.. یه وقت ام البنین صدا زد حالا که عباسم نیست.. منه مادرش هستم.. نمیزارم کسی از در خونه ابالفضلم نا امید برگرده..عباسم ناراحت میشه بی بی فرمودند هر چی زیورالات تو خونه است بیارین بدین دست فقیر.. یه وقت دیدن ناراحت سرشو به دیوار گذاشت.😭 (چرا ناراحتی بگیرو برو) صدا زد من به بهانه دیدن آقام می اومدم من عاشق عباسم.(من برای پول نیامدم اومدم دست و بازوی آقام ابالفضل رو ببوسم.. یه لحظه بگین آقام. خودش بیاد. یه وقت نگاه کرد دید صدای شیون زنها بلند شد..چی شده (چرا گریه میکنید؟(امان امان) خانم صدا زد آی مرد دیر اومدی.. کربلا دستای ابالفضلمو از بدن جدا کردند..😭 آخ عمود آهن به فرقش زدند.. تیر به چشم نازنین پسرم زدند.. آخ تو کربلا شهیدش کردند. داغشو به دل حسین گذاشتند.. یاد شهدا امام شهدا اموات جمع حاضر کسانی که بین من وشما بودند حالا جایشان بین من وشما خالیست پدران ومادران که از دنیا رفتند فیض ببرندگریزی هم داشته باشیم به روضه کریم اهل بیت امام حسن مجتبی(ع) همه اموات فیض ببرند فقط یک لحظه رایاد کنیم آن لحظه ای که آقا عبدالله نشست کنار بدن تیر خورده برادرش امام حسن.. انشاالله داغ برادر نبینی چه صحنه ای دید.. شروع کرد ناله زدن.. (دشتی) ◼️برای تو دلم دارد بهانه ◼️گرفت از آه من آتش زبانه ◼️به زیرلب‌حسین‌اینگونه میگفت ◼️الهی دفن می گشتی شبانه الا لعنة الله علي القوم الظالمين و سيعلم الذين ظلموا اي منقلب ينقلبون احمد بهزادی التماس دعا 🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
4_5974338026002716736.mp3
3.36M
🔊 ⚫️ یه روز علی ع تو مسجد بود... قنبر برای حسین آب بیار... 🚩 روضه‌ی حضرت امّ‌ البنین و ذکر مصیبت حضرت اباالفضل العباس علیهماالسّلام    ┈••✾•🌿🌺🌿•✾••┈
🥀🥀🥀🥀🥀🥀 🏴زندگی نامه حضرت ام البنين مادر حضرت ابوالفضل العباس (علیه السلام). ✳️نامش فاطمه بود. از آن دخترهایی که شمشیرزنی و نیزه داری را به خوبی می‌دانست و در جنگ آوری، هم پای پسران قبیله بود. اولین مربی شمشیر زنی و تیراندازی پسرش ابالفضل عباس (علیه السلام) و برادرانش هم خود او بود! نه اینکه تنها او این‌چنین باشد، تمام قبیله اش در شجاعت و دلیری زبانزد بودند، اما چیزی که او را متمایز می‌کرد، حجب و حیای مثال زدنی و زیبایی و ملاحت خاص زنانه بود که در کنار جنگ آوری، او را به یک دختر کم نظیر تبدیل کرده بود. کمتر مردی جرأت خواستگاری از او را داشت و آن‌هایی هم که پا پیش می‌گذاشتند، همگی از بزرگان و اشخاص مطرح بودند، اما جز جواب رد چیزی حاصلشان نمی‌شد. وقتی از او می‌پرسیدند که چرا ازدواج نمی‌کنی؟ می‌گفت: «مردی نمی‌بینم، اگر مردی به خواستگاری ام بیاید، ازدواج می‌کنم.!» 💠معاویه از خواستگاران پروپا قرصش بود، ولی هربار دست خالی باز می‌گشت. تا این که یک شب خوابی دید. صبح فردا، وقتی «عقیل»، برادر و فرستاده ی علی بن ابیطالب علیه السلام، که مردی نسب شناس بود، برای خواستگاری آمد، فاطمه لبخند معناداری زد، فهمید که رویایش صادقه بوده است. از فرط شادمانی و رضایت، گریست و گفت: «خدا را سپاس! من به «مرد» راضی بودم ولی او «مرد مردان» را نصیب من کرد.» و بی درنگ، پس از موافقت پدر و مادرش، موافقت خود را اعلام کرد و شد همسر علی بن ابی طالب (علیه السلام)، جانشین رسول خدا (صلی الله علیه و آله ی وسلم) 🔶بارزترین ویژگی اش، ادب بود. بجا و به موقع حرف می‌زد، حد خودش را می‌دانست و رفتارش، هرگز نشانی از خطا نداشت. روزی که پا در خانه‌ی امیرالمؤمنین (علیه السلام) گذاشت، اولین جمله اش به فرزندان ایشان این بود: «نیامده ام جای مادرتان را بگیرم، من کجا و فرزندان زهرا (سلام الله علیها) کجا؟ من آمده ام تا کنیزتان باشم.» و به حق نشان داد که راست می‌گفت: همان روز اول، حسن و حسین (علیهما السلام) بیمار بودند. فاطمه، بلافاصله به بالین آن ها رفت و با محبت تمام، به آن ها رسیدگی کرد و چند روز اول زندگی مشترکش، به پرستاری از فرزندان زهرا (سلام الله علیها) گذشت؛ کاری که آن را افتخاری برای خود می‌دانست. می‌گویند تا وقتی که فرزندان امام علی (علیه السلام) خردسال بودند، بچه دار نشد تا مبادا به خاطر مادر شدن، در حق آن ها کوتاهی کند. از امام (علیه السلام) هم خواسته بود تا او را «فاطمه» خطاب نکند تا مبادا دل بچه ها از شنیدن نام مادرشان در خانه، بشکند. 🔷تا زمانی که فرزند دار نشد، برای فرزندان امامش، یک مادر تمام عیار بود و پس از بچه دار شدن، همیشه و در هر شرایطی، فرزندان زهرا (سلام الله علیها) را به فرزندان خود ترجیح داد. ♥️وقتی عباس (علیه السلام)، نوزاد شیرین ام البنین به دنیا آمد، بچه های زهرا (سلام‌الله‌علیها) را جمع کرد، آن‌ها را نزدیک به هم نشاند و نوزاد یک روزه اش را در آغوش گرفت؛ بلند شد و عباسش را دور سر فرزندان فاطمه (سلام الله علیها) چرخاند تا به همه بگوید که فرزندان ام البنین، بلا گردان فرزندان فاطمه (سلام الله علیها) اند. 🔆همیشه و همه جا به فرزندانش یادآوری می‌کرد که «مبادا حسن و حسین (علیهما السلام) را برادر و همتای خود بدانید، آن‌ها تافته جدا بافته اند، آسمانی اند، نوادگان پیامبر اند.» و همین تربیت بود که نتیجه اش را در کربلا نشان داد... 🌺او همان مادری است که وقتی کاروان کربلا را راهی می‌کرد، با وجود این که چهار جوان خودش همراه کاروان بودند، به تمام کاروان اینطور سفارش می‌کرد: «چشم و دل مولایم امام حسین (علیه السلام) و فرمان بردار او باشید.» ✅ام البنین، از حضرت علی (علیه السلام)، صاحب چهار ستاره ی نورانی به نام های عباس، عبدالله، جعفر و عثمان شد که همگی در کربلا به شهادت رسیدند. درود و رحمت خدا بر آن ها. شادی روح حضرت ام البنین صلوات🌺 اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم 🌺 🥀🥀🥀🥀🥀🥀
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
ام البنین ۴پسر داشت که در عاشورا شهید شدند. اما کاروان کربلا که به مدینه برگشت، او فقط پرسید: حسین چه شد؟ بچه‌ها  ادب را از مادر یاد میگیرند🖤 ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌‎‌‎‌‌‎‌‌‎‌‌‎‌‎‌‌‎‌‎‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‎‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌‎‌‌‌‎‌‎‌‌‎‌‎‌‎‌‎‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌‌‎‌‎‌‎‌‌‎‌‎‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌‎‌‎‌‌‎‌‌‎‌‌‎‌‎‌‌‎‌‎‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‎‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌‎‌‌‌‎‌‎‌‌‎‌‎‌‎‌‎‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌‌‎‌‎‌‎‌‌‎‌‎‌‎‌‌‎‌‎‌‌‎‌‎‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌‌‎‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌‎‌‌‌‎‌‎‌‌‎‌‎‌‎‌‎‌‌‌‎‌‎‌‎‌‌‎‌‎‌‌‎‌‎‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌‌‎‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌‎‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌‎‌‎‌‌‎‌‌‎‌‌‎‌‎‌‌‎‌‎‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌
زبانحال حضرت ام البنین (سلام الله)   من گرد راه حضرت زهرا نمی شوم هرگز به جای ام ابیها نمی شوم   او دختر پیمبر و همتای حیدر است من جز کنیز دختر زهرا نمی شوم   هر خدمتی کنم به یتیمان فاطمه مادر برای زینب کبری نمی شوم   چون بوسه می زنم به قدم های زینبین بی اذن زینب از قدمش پا نمی شوم   او روح امتحان شده ی قبل خلقت است بی امتحان عشق که حورا نمی شوم   ضربه نخورده ام که کنم سینه را سپر دیوار و در ندیده مهیّا نمی شوم   دین را ز پشت در نفس تازه می دمید صاحب نفس نگشته مسیحا نمی شوم   بی پهلوی شکسته نگردم امین وحی سیلی نخورده سرور زن ها نمی شوم   آقا بیا و نام مرا فاطمه مخوان با اسم گل شبیه مسمّا نمی شوم   وقتی حسن به صوت حزین ناله می کند بنشینم از فغان و ز جا پا نمی شوم   دیگر توان زمزمه از دست می دهم وقتی حریف هق هق مولا نمی شوم   اشک حسین اوج گرفتاری من است مرهم برای این همه غم ها نمی شوم   عباس من غلام عزیزان فاطمه ست بی دست او که حامی طاها نمی شوم   این دست ها به درد علم می خورد حسین هر چند یار بازوی زهرا نمی شوم   این با ادب ترین پسرم نذر کوثر است من بی شهید علقمه معنا نمی شوم   تا کربلا فدا ندهم جان نمی دهم بی چشم تیر خورده من احیا نمی شوم   از بس حدیث عشق تو لبریز شد حسین من بیش از این حریف پسرها نمی شوم   دیگر مرا خطاب به ام البنین نکن بعد از حسین مادر سقا نمی شوم   مثل رباب کنج بقیع خیمه می زنم سایه نشین گنبد خضرا نمی شوم   من با فرات قهرم و شاکی ز علقمه دیگر انیس ساحل دریا نمی شوم   باور نمی کنم که حسینم شهید شد بعد از حسین ساکن دنیا نمی شوم   🖤🖤🖤🖤
شعر از: استاد معزّی اردبیلی سبک : ای منی آواره قویان...   کیم قولوووی ائتدی قلم اباالفضل اباالفضل اوغلووا یولاندی علم اباالفضل اباالفضل   یوزدن هلاله بو بالام مثلدی مثلدی سن کیمی اوغلوندا اوغول گوزلدی گوزلدی   بیلمور ئوزی عزّتینه نه گلدی نه گلدی دائم اولولب مونسی غم اباالفضل اباالفضل   چون منه سندن بو بالا نشاندور نشاندور بد نظرین بد نظری یاماندور یاماندور   گوزله ئوزوندن دِیَرَم آماندور آماندور آتما رشادتله قدم اباالفضل اباالفضل   میوۀ قلبیمدی مَنَم پرستار پرستار قامت رعناسی سنه چوخ اوخشار چوخ اوخشار   قویسا زمانه اولاجاق علمدار علمدار ئوللم اگر گورسه ستم اباالفضل اباالفضل   کوچه ده سندن صورا که دولاندی دولاندی گلدی یتیم سسله دیلر اوتاندی اوتاندی   ائوده الی یوزده خجل دولاندی دولاندی باخدی ئورک گَتدی وَرَم اباالفضل اباالفضل   عطرووی آللام سارالان یوزوندن یوزوندن دیندیرَه رَم دویماز ئورک سوزوندن سوزوندن   پرچمی وئرّم ئوپرم گوزوندن گوزوندن حالیم اولار فوری بهم اباالفضل اباالفضل   خوش یارادوبدور یارادان جمالین جمالین دیندیره نی چوخ بَگَنوب کمالین کمالین   آغلادی کیم بیلدی غم و ملالین ملالین مُحنتین آماجی منم اباالفضل اباالفضل   باجیلارون رَخت عزا گیوبلر گیوبلر غملرووی صبح و مسا ییوبلر ییوبلر   ئولدی آقون سائلووه دیوبلر دیوبلر سسله دی وای باب کرم اباالفضل اباالفضل   فخر ائدورم چاتدون اوغول مقامه مقامه خدمت ائدوبسن نچه ایل امامه امامه   حافظ اولوبسان گجه لر خیامه خیامه خواب ایلیوب اهل حرم اباالفضل اباالفضل   یاره ووروبلار باشووا بالام وای بالام وای قان قاریشوب گوز یاشووا بالام وای بالام وای   غم یتشوب قارداشووا بالام وای بالام وای داده گلوب قامتی خم اباالفضل اباالفضل   یاره لی بیر سمته ئوزون چکنمز چکنمز قان گوزونه دولسا یولی گورنمز گورنمز   قولسوزا کیم یاره وورا دینَنمَز دینَنمَز یوز ویره جک درد و اَلَم اباالفضل اباالفضل   گور نجه دردون اولونوب زیاده زیاده گوز دولی قالمیشیدون اراده اراده   کیم سنه یول وئردی نشان مناده مناده یخدی سنی فوج ظُلَم اباالفضل اباالفضل 🖤🖤🖤🖤🖤
4_5976446227879824756.mp3
4.2M
‍ 🏴سبک واحد سنگین روضه ای وفات حضرت فاطمه ام البنین سلام الله علیها 🏴بند اول طاقت بیار ام البنین روضه بخونه زینبت شنیده هارو دیده که قامت کمونه زینبت طاقت بیار ام البنین تورو به جونه زینبت ماجرارو بشنو فقط تو از زبونه زینبت ام البنین نبودی،ببینی کربلارو ام البنین ندیدی،خزون لاله هارو ندیدی روی نیزه،هجده سر جدارو دیگه پسر نداری تو تاج سر نداری عباستو کشتن بی بی دیگه قمر نداری ام البنین واویلا 🏴بند دوم طاقت بیار ام البنین برات بگم از علقمه گرفت سر عباستو رو دامن اونجا فاطمه طاقت بیار ام البنین برات آوردم یک سپر میخوای چی بشنوی بی بی میگیری از حسین خبر ام البنین نبودی،حسینو سر بریدن با نعل تازه اسبا،رو بدنش دویدن سر بریدشو رو،ی نیزه ها کشیدن دیگه پسر نداری تو نور عین نداری حسینتو کشتن بی بی دیگه حسین نداری ام البنین واویلا ۱۴۰۰/۱۰/۲۱ 🙏التماس دعای خیر ✍🎵کربلایی امیرحسین سلطانی
نوحه حضرت ام البنین مادر شیران عرب همسر حیدری روح وفا کوه ادب یاور حیدری با تو شمیم ، زهرا شد احساس از دامن تو ، آقا شد عباس آه و‌واویلا بالا نشین محشری جلوهٔ کوثری بر نوکران تو مادری از دوعالم سری فخر تمام ِ ، بنی کلابی چون خانه دارِ، ابوترابی آه و واویلا محشر بپا شد زین خبر آه و واویلتا ام البنین شد بی پسر آه و واویلتا از گریه هایش ، ناله بپا شد هنگام پیری ، چه بی عصا شد آه و واویلا جای تو خالی علقمه آه و واویلتا آمد به جایت فاطمه آه و واویلتا آن قد و بالا ، شد قدر کودک چه گریه داراست ، آن قبر کوچک
🩸بانویی که در شب عروسی‌اش تا صبح، مشغول پرستاری از امام‌حسن و امام‌حسین‌ علیهماالسلام شد... در نقلی آمده است: شب عروسی حضرت ام‌البنین عليهاالسلام بود که وارد خانه امیرالمؤمنین علیه‌السـلام شد؛ در همان شب نیز امام حسن و امام حسین علیهماالسلام مقداری کسالت داشتند. 🥀 آن بانوی مکرمه در آن شب تا سحر از حسنین علیهماالسلام پرستاری نمود و مشغول خدمتگذاری به ایشان شد و خطاب به امیرالمومنین علی علیه‌السـلام فرمود: 📋 إنّي لَن أَشعَرَ بِفَرحَةِ الزّواجِ إلّا بعدَ شِفاءِ أبنيَّ الحسنِ والحسين عليهمالسلام ▪️من خوشحالی و فرَح ازدواج را احساس نمی‌کنم مگر بعد از بهبودی و شفای دو فرزندم حسن و حسین علیهماالسلام. 📚العباس علیه‌السلام رجل العقيدة والجهاد،ص۳۴ 📚المجالس
🩸به پسرها همه گفتم که منم خادمه‌اش/ و شمایید غلامان اباعبدالله... در نقلی آمده است: 🥀 وقتی که خبر شهادت اولاد حضرت ام‌البنین علیهاالسلام را بشیر (و یا به نقلی بِشر) برای آن بانو آورد، حضرت ام‌البنین علیهاالسلام فرمود: 📋 وَاللَّهِ ما رَبَّيتُ أَولادي إِلّا لِأَجلِ خِدمَةِ الحُسَينِ علیه‌السلام ▪️به خدا قسم من فرزندانم را تربیت نکردم مگر برای خدمت به سیدالشهداء صلوات‌الله‌علیه! 📚العبرة الساکته، ج۲، ص۴۱۴
🩸به حضرت امّ‌البنین علیهاالسلام هم می‌گفتند: «یا روز فقط گریه کن یا شب؟!» در نقلی آمده است: 🥀 از بسیاری اندوه و محنت حضرت امّ‌البنین علیهاالسلام، مردم مدینه به تنگ آمده و به او پیغام دادند: ای مادر عباس! ما می‌دانیم که در این مصیبت حق داری و دل تو به داغ شهیدانِ غریب می‌سوزد! لکن درخواست ما از تو آن است که روز گریه کنی و شب آرام گیری و یا شب نوحه کنی و روز آرام گیری؟! 🥀 حضرت امّ‌البنین علیهاالسلام در جواب ایشان پیغام فرستاد: ای مردم مدینه! مرا معذور دارید که آرام و‌ قرار از من رفته و طاقت من در این مصیبت عظمی طاق شده است! ای مردم مدینه! امیدوارم که هیچ یک از شما را مثل من مصیبتی واقع نشود! 🥀 راوی گوید: بعد از آن، حضرت امّ‌البنین علیهاالسلام چون که صبح می‌شد چادر به سر می‌کرد و به قبرستان بقیع می‌رفت و تا شام گریه و زاری و نوحه و بی‌قراری می‌کرد چنان که هر کسی از آن راه می گذشت و ناله‌های جانسوز او را می شنید بی‌اختیار سیل اشک از دیده جاری می‌نمود و چون شب می‌شد به شهر می‌آمد تا صبح ناله می کرد و ساعتی آرام نمی‌گرفت. 📚عین البکاء، بروجردی، ص۴۵۱، بازنویسی شده (نسخه خطی)
🩸قربان‌صدقه‌های حضرت امّ‌البنین علیهاالسلام برای ماهِ بنی‌هاشم ابالفضل العباس علیه‌السلام... در کتاب «المُنمّق فی أخبار قریش» _ از منابع قرن «۳ ه‌ق» _ آمده است: 🔖 حضرت امّ‌البنین علیهاالسلام در ایام طفولیتِ حضرت عباس علیه‌السلام، با این اشعار قربان‌صدقهٔ ماه بنی‌هاشم می‌رفت و می‌فرمود: 📋 أُعيذُهُ بِالْواحِد/ مِن عَينِ كُلِّ حاسِد/ (مِن) قائٍِم و القاعِد/ مُسلِمِهم و الجاحِد/ صادِرهِم والوارِد / مَولودِهِم و الوالِد ▪️ابالفضلم را به خدای یگانه می‌سپارم؛ از هر چشم حسودی! از هر ایستاده و نشسته‌ای! از چشم هر مسلمان و کافری! از چشم هر آن‌کس که می‌رود و هر آن‌کس که می‌آید! از چشم هر پسر یا پدری! 📚 المُنمّق فی أخبار قریش، ج۱ ص۳۵۱ ✍ آه یا امّ‌البنین! کجا بودید در آن ساعتی که چشم حسودان کوفی و شامی، قد و بالای رعنای ابالفضلت را نظر زدند ... ➖ در همان ساعت دردناکی که مقاتل نوشته‌اند: 📜 فَضَرَبَهُ حَكيمُ بنُ الطُّفَيلِ مِن وَراءِ نَخلَةٍ بِعَمودٍ مِن حَديدٍ عَلىٰ رَأسِهِ الشَّريفِ، فَسَقَطَ مُخُّ رَأسَهُ عَلىٰ كَتِفِهِ ▪️حکیم بن طُفیل ملعون، پشت درخت نخلی کمین کرد و از پشت آمد و با عمود آهنین چنان ضربه ای بر فرق مبارک حضرت عباس علیه‌السلام زد که جمجمه حضرت بر روی کتف او افتاد. 📜 فَهَوَىٰ عَن مَتنِ الْجَوادِ و هو يُنادِي: وا أخاه! وا حسيناه! وا أبتاه! وا عليّاه ▪️پس از بالای اسب، با صورت به زمین افتاد و فریاد برآورد: وا أخاه! وا حسيناه! وا أبتاه! وا عليّاه 📚اسرارالشهاده ص٣٣۴
"تقدیم به پیشگاه حضرت ام البنین" وقف روضه بود و عمری سفره داری کرد و رفت در ره اولاد زهرا جان نثاری کرد و رفت آمد و کاشانه ی حیدر سراسر نور شد عشق زهرا را در عالم باز جاری کرد و رفت هیچ کس مانند او از داغ حیدر خسته نیست با غریبی علی یک عمر زاری کرد و رفت سالها در خانه ی شاه ولایت از وفا از دل خونین حیدر غمگساری کرد و رفت از حسن میگفت و سر میزد به دیوار دلش در بقیع عمری برایش پرده داری کرد و رفت در میان روضه های شاه بی سر ناله زد روز و شب با زینب او بیقراری کرد و رفت او عوض کرده شکوه روضه را با نافله پای هر روضه چو مجنون پاسداری کرد و رفت او ادب را در میان کاسه ی عباس ریخت او درون کربلا هم شهریاری کرد و رفت مختصر گر فضل او را گویمت در مصرعی وقف روضه بود و عمری روضه داری کرد و رفت