eitaa logo
روضه حاج عباس طهماسب پور
423 دنبال‌کننده
292 عکس
493 ویدیو
11 فایل
کانال تخصصی روضه همراه با متن با نوای دلنشین #حاج_عباس_طهماسب_پور هیئت محبان الزهرا سلام الله علیها #بابل ارتباط با خادم کانال @youssof_62
مشاهده در ایتا
دانلود
🔸بر گرد بستر تو،نشسته دختر تو 🔸چه سازم با دل خون،چه سازم با سر تو 🔹طبیب آمد سرش را هی تکان داد 🔹مرا دست بلایی بی امان داد 🔶طبیب امشب چه در گوش حسین گفت 🔶زمین خورد و کفن هارا نشان داد 😭😭😭😭 🔷چرا بابا به بستر جان نداری 🔷ندارم هیچ باور،جان نداری 🔻سرت بر شانه ات میافتد ای وای 🔻بمیرم مثل مادر جان نداری 😭😭 ✔️روزای آخر عمر مادرم، یادم اومد ✔️امشب فاطمه اومده استقبال علی، بی بی ما حضرت زهرا، 2بار پاش به کوفه باز شد ✔️یکی برا استقبال مولا اومد... ⬅️تو اهل روضه ای،میدونی چی میخوام بگم ♨️زن خولی میگه نیمه های دل شب، دیدم از تو تنور یه نوری بالا میره اومدم نزدیک تنور، دیدم یه مادر قامت خمیده ای یه سر بریده رو بغل گرفته هی میگه بنی بنی بنی 😭😭 💢بخوان روضه که خون شد حاصل تو 💢که خون میجوشد از درد و دل تو 💢شبیه قاتلان مادرم باز، 💢بمن خندید بابا قاتل تو 🔅تازه از خنده های قنفذ راحت شدیم 🔆گفت مادری را سینه بشکستن که خندیدن نداشت 🔆دومی خندید و زینب طاقت دیدن نداشت ♻️قاتل از شیر تو نوشین،بمن میخندد ♻️طعنه اش کشت مرا پیش برادر بابا ☑️گفت زحمت نکش ☑️گفت شیر ببرید براش ☑️درسته قاتل ماست، اما تو خونه ی ماست 🔘شیر آوردن براش 🔘همچین که ظرف شیر رو گرفت، شروع کرد به خندیدن گفت دلتونو خوش نکنید ✔️هزار درهم دادم،خریدمش ✔️هزار درهم دادم زهرآگینش کردن ✔️هزار درهم دادم تیزش کردم ♦️با خنجر تیز، وارد گودال میشد ♦️هرچی خنجر میزد،نمیگرفت 😭😭 ♦️هربار که خنجر رو حنجر میومد یه ♦️صدای مادرونه میگفت بُنیَّ بُنیَّ ✅اصلا زینب عادت کرد که بهش بخندن ❇️هم تو کوفه بهش خندیدن هم تو شام هم کربلا یه نگاهی کرد گفت: آه... 😭کن تماشا بین نامحرم اسیرم 😭طعنه و دشنام و خنده،کرده پیرم 👌حسین دردم از اینه اوناییکه دارن به من میخندن یه روز شاگردای کلاس قرآنم بودن 😭😭 🔸دو دستش روی سینه، با ادب رفت 🔸تو گفتی فاطمه با تاب و تب رفت 🔹همینکه نام زهرا را شنید او 🔹سرش پایین به سمت در، عقب رفت 😔امشب فرمود همه برن فقط بچه های فاطمه بمونن مختصر کنم روضه رو 😔غیرت الله سرشو پایین گرفت،داره از در بیرون میره عباسم،تو کجا میری؟؟ ✔️بابا، فرمودی بچه های فاطمه ✔️من، غلام بچه های فاطمه ام ☑️مادرم یادم داده نوکرای بچه های فاطمه باشم ☑️اصلا نمیتونم تصور کنم به من بگن پسر فاطمه عین روایته 👌آقا امیرالمومنین دستای اما حسن و امام حسینو حضرت زینبو، تو دستای حضرت ابالفضل گذاشت 👌یه نگاه کرد گفت ابالفضل، زینب امانته دستت 😞حرف آخرو بزنم سینه بزنیم 💢ابالفضل حواست باشه نگاه کن زینبمو امانتو دستت سپردم 💢فلذا وقتی که خواستن سوار ناقه بشن، یه نگاه کرد به علقمه 😔حاشا به غیرتت ابالفضل 😭ببین امانتی که بابام علی،دستت سپرده آه... 🆔 http://eitaa.com/rozehajabbas
با محبت زهرا، تا نجف کشیده ام پر ذکر هر شب ، یا علی مدد حیدر 🔸🔸 زیر لب، علی امشب،نام فاطمه دارد یاد مهربان یارش،آه و زمزمه دارد با حسین حسین امشب،حاجتم روا باشد چونکه افضل الاعمال طوف کربلا باشد با تنی به خون غلطان،عاقبت بخیرم کن شد حسین مدد،، کارم، شاه باوفا دارم روی نی نسیم آمد،گیسویش تکانی خورد بس که دلبری میکرد،صبر خواهرش را بُرد 😭😭 🤲 🆔 http://eitaa.com/rozehajabbas
صاف رفتی تو گودیه قتلگاه،بزار روضه رو اینجوری ادامه بدم 🔹بزا برم به بالای تل خاک غم 🔹بزا برم به بالای تل خاک غم 🔹دوباره ای برادر،برات بگیرم دم 🔹از غمی که دیدم،پیکرم چقد شد خم... 🔸مگه یادم میره،اون لحظه عجیب مقتل 🔸مگه یادم میره دیدم شدی،غریب مقتل 🔸مگه یادم میره خوردی زمین،تو شیب مقتل 😭😭 ♻️مگه یادم میره شَرّی که شمر،اینجا بپا کرد ♻️مگه یادم میره باچکمه هاش، رو سینه جا کرد ♻️مگه یادم میره چند ضربه زد،سرُ جدا کرد 😭😭 🔺مگه یادم میره مُردَم سَره کوچه و بازار 🔺مگه یادم میره نامحرما میدادن آزار 🔺مگه یادم میره خون بود جلو چِشِ علمدار 🔰مگه یادم میره گریم گرفت وسط مردم 🔰مگه یادم میره سوخت چادرم،بجای هیزم 🔰مگه یادم میره اون شبی که رقیه شد گم ✳️مگه یادم میره روی سرش،جای کبودی ✳️مگه یادم میره سنگش زد اون،زن یهودی ✳️مگه یادم میره بزم شراب خودت که بودی ✔️زیر بغلای بابارو گرفتن. نزدیک خونه که رسیدن فرمود حسنم حسینم زیر بغلامو رها کنید ✔️بابا، جون نداری، از بس ازت خون رفت توان راه رفتن نداری ✔️چیجوری میخوای قدم از قدم برداری؟ ☑️فرمود: حسنم حسینم خودمم میدونم حالم چیجوریه اما میدونم اگه زینب منو اینجوری ببینه، میمیره ⬅️اگه زینب منو اینجوری ببینه،دل نداره دختره... 🔘چقد مراعات زینبو کردن 🔘همه جا مراعات زینبو کردن 🔘هرچی ندید، کربلا دید 🔺زینب دل نداره فرق شکافته ببینه 🔺اومد بالا تل،،، یه بیحیایی... 🔻 از بالای بلندی خودشو انداخت رو سینه ی حسینش 🔻زینب دل نداره فرق شکافته ببینه 😭چیجوری سر بریده ی حسینو... 🔆یه چش بهم زد دید 17سر بریده بالا نیزه 😭😭 🆔 http://eitaa.com/rozehajabbas
🔸ای تیغ مرا لبالب از یارب کن 🔸ای تیغ بیا و راحتم امشب کن 🔸بشتاب و سر مرا شکاف،اما باز 🔸رحمی به دل سوخته ی زینب کن ☑️زینبم دختره... ✔️دختر باباییه ☑️نمیتونه فرق شکافته ی بابارو ببینه 🔸ای تیغ، زمان زمانه ی نیرنگ است 🔸بشکاف سرم که سینه ام خونرنگ است 🔸یکبار نشد که سیر، رویش ببینم 🔸بشتاب دلم،برای محسن تنگ است 🔸ای تیغ پر پر زدنش را بزنن 🔸آن مرغ که قید ماندنش را بزنن 🔸ای تیغ ندیدی که چه حالی دارد 🔸مردی که به پیش او، زنش را بزنن 😭😭😭😭😭 🔸غیرت مردی نشان مردی است 🔸زن زدن در کوچه ها نامردی است 😭😭😭😭 ☑️ 😭😭😭😭 ☑️نه یه نفر نه دو نفر ☑️یه جمعیتی شروع کردن با تازیانه... 😭😭😭😭 🔹امروز نه آن دم ، علی از پا افتاد ☑️ 🔸امروز نه آن دم ، علی از پا افتاد 🔸تا خانوم من، زیر قدم ها افتاد 🔸یک شهر برای بردنم رد میشد 🔸از روی دری که روی زهرا افتاد 😭😭😭😭😭 🔸ای وای ندیدی که چه دیدم آن روز 🔸او خورد زمین و من، بُریدم آن روز 🔸از پهلوی میخکوب زهرا،آن روز 🔸با دست خودم میخ کشیدم آن روز 😭😭 🔹امون از آه و افسوس جلو چشمات جسارت شد به ناموست 🔹امون از آتیش و مسمار 🔹لگد میزد یکی بین در و دیوار 😭😭😭😭😭 🔆منم آن باغبان که ریزد خون دل، ز چشمان ترم 🔆میان شعله ها ز سیلی چیده شد گل نیلوفرم 🔆خزانم دیده اند،گلم را چیده اند به من خندیده اند ☑️هم محسنمو کشتن هم خانوممو زدن هم بهم میخندیدن ☑️آقاجان،زینبتم ارث برده ازت ☑️بین گودیه قتلگاه، یه عده شروع کردن به هو کردن به خندیدن 🆔 http://eitaa.com/rozehajabbas
🔹زار و دامن آلوده، آمدم به مهمانی 🔹حاصل همه عمرم، گشته این پشیمانی 🔻گرچه من گنهکارم 🔺گشته ای خریدارم ✔️تو منو خریدی امشب اومدم سر سفره ی احیا نشستم ✔️خدا، خودت فرمودی اگه گدا اومد در خونت، دست خالی ردش نکن ✔️نفرمودی این گدا با تقوا باشه، مومن باشه 👏وَاَمَّا السّائِلَ فَلاتَنْهَر 💢گدا هرچی که بود، در خونت یه چیزی بهش بده ⬅️من بدم اما با یه امیدی اومدم 🔰سر به زیر و شرمنده، دل به لطف تو بستم 🔰توبه نامه ای باطل، مانده بر روی دستم 🔻معصیت شده کارم 🔺 از تو هم طلبکارم ☑️مهمونیه مهم که میری، دست خالی نمیری ☑️میگی زشته با دست خالی برم فلان مهمونی که خیلی مهمه ☑️امشب بگو خدا منم دست خالی نیومدم دستم پُره ✔️دستانی پر از گناه آوردم ✔️اما چشمانی پر از امید آوردم دم خونت 🔆مورد پسند تو، زندگی نکردم من 🔆یک سحر به عشق تو،بندگی نکردم من 🔻مانده بر زمین بارم 🔺دل خوشم تورا دارم ✅با کمال بی شرمی، قلب یارم آزردم ✅نزد حضرت صاحب، آبروی خود بردم 🔻سر چگونه بردارم؟؟! 🔺کرده معصیت خوارم 🆔 http://eitaa.com/rozehajabbas
🔹کیست این مرد که شب، کیسه ی خرما می برد؟ 🔹روز می آمد و از سینه، نفس ها می برد 🔸کیست این مرد که تا تیغ،به بالا میبرد 🔸رزم را با مدد از حضرت زهرا می برد 🔻این خدا نیست ولی مقصد هر راه هست این 🔻 هست این 💢کیست این شیر کن از خصم،جگر در آورد 💢از میان کمرش تیغ دو سر در آورد 💪از دلیران علی،جمله پدر در آورد 💪در چنان کند و بینداخت که پر در آورد 👌یا علی، روز و شب و شمس و قمر میگویند 👌 ها علیٌ بشر، کیْفَ بَشَر میگویند ✅گاه دریا، گهی بارش و باران میشد ✅گاه بابای یتیمان، دل ویران میشد ⬅️به سر دوش گهی مرکب طفلان میشد ⬅️خوشیه کاسه ی شیر و کفه ای از نان میشد 🔆مثل ما حیف یتیمان همگی تنهایند 🔆همگی منتظر آمدن بابایند ☑️ 🔷وای از امروز، حسن گوشه ی بستر افتاد 🔷باز هم یاد غم بستر مادر افتاد 🔶خواهر افتاد زمین تا که برادر افتاد 🔶یاد روزی که روی مادرشان،در افتاد 😭هیزم و آتش و کابوس،عجب بد دردیست 😭ضرب نامحرم و ناموس، عجب بد دردیست ☑️ ✔️ ✔️ 🔰قنفذ از راه، از آن لحظه که آمد می زد 🔰تازه میکرد نفس را و مجدد می زد ♦️وای از دست مغیره، چقدر بد می زد ♦️جای هر کس که در آن روز، نمیزد می زد ♻️آخرین حرف علی بود که خواهش میکرد ♻️زینبش را به ابالفضل،سفارش میکرد 💠زینبش ماند ببیند،غم حنجرها را 💠ماند تا داد کِشَد غارت پیکرها را ❇️زینبش ماند ببیند،غم حنجرها را ❇️ماند تا داد کِشَد غارت پیکرها را ◀️تا کند جمع تن پاره ی اکبرها را ◀️کرد محکم گره ی معجر دخترها را ⚪️دید در گودیه گودال، حرامی ها را ⚪️تبر کوفی و سر نیزه ی شامی ها را 😭😭😭 🆔 http://eitaa.com/rozehajabbas
🔷اَللّهُمَّ رَبَّ شَهْرِ رَمَضانَ الَّذى اَنْزَلْتَ فيهِ الْقُرْآنَ وَافْتَرَضْتَ على عِبادِكَ فيهِ الصِّيامَ 🔷چقد منتظر موندم شب21 رو ببینم؟؟ صَلِّ عَلى مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ 🔶التماس کردم به اَجل، جونمو نگیره بتونم شبای احیا رو درک کنم مناجات کنم،،، درد دل کنم با خدا   ⬅️وَ الرْزُقْنى حَجَّ بَيْتِكَ الْحَرامِ برا کیا قراره امشب بنویسن بره عرفات آقاشو ببینه؟؟ 🔆وَ الرْزُقْنى زیارت قَبر الحُسَین کیا قراره اربعین کربلا باشن؟؟ ♦️فى عامى هذا وَ فى كُلِّ عامٍ وَ الغْفِرْ لى تِلْكَ الذُّنُوبَ الْعِظامَ فَاِنَّهُ لا يَغْفِرُها غَيْرُكَ يا رَحْمنُ يا عَلاّمُ 🤲 🔰مهربانی تو خدا از تو جدا 🔰شدم منه عاصی 🔰زندانیِ گنه و جرم و خطا 🔰شدم منه عاصی 💠عبد سر افکنده منم 💠از گنه شرمنده منم 💠لیکن از لطف و کرمت 💠ای خدا آکنده منم ❇️گذشته از حد شد ❇️خطای من العفو ❇️ولی خجل هستم ❇️ خدای من العفو 🔸گشته از دیده ی دل 🔸 اشک خجالت روان 🔸خون کردم با گنهم 🔸 قلب امام زمان 🔹شکسته قلب و رو سیهم 🔹ببین که من گم کرده رهم 🔹رهی نشانم ده 🔻ده به راه خود مددم 🔻برای ترک فعل بدم 🔻خودت توانم ده ✔️مهربان کن تو نظر بر من و بر خرابی حالم ✔️آمدم توبه کنم، از گنه و بدیِ اعمالم 🔘آمدم تا در بزنم تا بگیرم از تو جواب 🔘میشوم پاک از گنهم با نگاه طفل رباب ♦️رو سیه و گمراه به دیدگان تر ♦️گرفته ام ذکر یا علیِ اصغر 🔅روی دستان حسین میشود حاجت روا 🔅پاره حنجر شده و میزند او دست و پا 🔅به سمت خیمه خونِ خدا 🔅می برد او را زیر عبا خمیده و مضطر ♻️چه صحنه هایی دیده شده ♻️به آسمان پاشیده شده خون علی اصغر گفت نگاه کردم مث یه مرغی که سر از بدنش جدا میکنن... 😭😭😭😭😭 فَذُبِح الطفل مِنَ الاُذُن اِلی الاُذُن ☑️حرمله الهی آتیش بگیری ✔️گوش تا گوش این طفل شیرخواره رو تیر سه شعبه بریده 😭😭 🆔 http://eitaa.com/rozehajabbas
🔸خانه با رفتنت این بار، بهم ریخته است 🔸شهر بی حیدر کرار، بهم ریخته است 🔹پدرم،نبض زمان بودی و یا رفتن تو 🔹سحر و روزه و افطار،بهم ریخته است 🔻هرکسی دید پدر،حال مرا گفت به خویش 🔻دختر فاطمه بسیار، بهم ریخته است 🔺بستر خالی تو گوشه ی این خانه پدر 🔺علتی شد که پرستار ،بهم ریخته است 🔰بودنت مایه ی آرامش و آسایش بود 🔰حال با رفتن تو، کار بهم ریخته است ✔️حسن غم زده را بیشتر از زخم سرت ✔️قصه ی سینه و مسمار،بهم ریخته است ☑️حرفی از کوچه نباید بشود پیش حسین ☑️چونکه با گفتنش هربار،بهم ریخته است 💥بابا 🔷صحبت از کوفه و بازار و اسیری کردی 🔷از همان لحظه علمدار،بهم ریخت 🔶گفته ای کوفه میارند مرا،طوریکه 🔶همه کوچه و بازار بهم ریخت ‌ ♦️سخت است پیش پای مردم با سَر افتادن ♦️و سخت تر از آن به پیش دختر افتادن 🔆ماکه تو را با لا فَتایت میشناسیمت 🔆اصلا نمی آید به تو در بستر افتادن 💢داری سفارش میکنی مارا به عباسَت 💢خیلی خیالم جمع شد از معجر افتادن 💠گفتی اسیرم میکنند اما نگفتی تو 💠از خنجر کُندی به روی حنجر افتادن ❇️اما نگفتی از روی مرکب،زمین خوردن ❇️اما نگفتی از بلندی،با سر افتادن 🍁خیلی برای دخترت سخت است، هنگامِ 🍁با نیزه ای بر نیزه های دیگر افتادن 🍂ای وای از پیراهن غارت شده بعدش 🍂دنبال غارت کردن انگشتر افتادن 🌱فرمود آب، اما به پهلویش لگد میزد 🌱ای داد بیداد از به جان پیکر افتادن 🔥انصاف نیست اینگونه پیش چشم خواهرها 🔥با چکمه روی بوسه پیغمبر افتادن ☀️ای وای از شام غریبان و بیابان و ☀️در زیر پاها چادر یک دختر افتادن 😭😭😭 🆔 http://eitaa.com/rozehajabbas
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
💥همش حساب میشه... 🌟عارف بالله،استاد اخلاق... ایشان از شاگردان آیت الله بهجت،حق شناس،و.... هستند 🎙 🆔http://eitaa.com/rozehajabbas