eitaa logo
روضه حاج عباس طهماسب پور
423 دنبال‌کننده
292 عکس
493 ویدیو
11 فایل
کانال تخصصی روضه همراه با متن با نوای دلنشین #حاج_عباس_طهماسب_پور هیئت محبان الزهرا سلام الله علیها #بابل ارتباط با خادم کانال @youssof_62
مشاهده در ایتا
دانلود
🔹یابن الحسن،مرا تو آرام جان 🔹دیگر بیا،که میدهم بی تو جان 🔹در هر کجا، ز تو گرفتم نشان 🔹کرانه آسمان، بگو کجایی 🔸عمرم گذشت به دیدن روی تو 🔸به حسرت کوی تو،بگو کجایی 🔹یابن الحسن،مرا تو آرام جان 🔹دیگر بیا،که میدهم بی تو جان 🔹در هر کجا ز تو گرفتم نشان 🔹کرانه آسمان، بگو کجایی 🔸عمرم گذشت به دیدن روی تو 🔸به حسرت کوی تو،بگو کجایی ♻️ای جانا، وصالت آرزویم ♻️مأیوسم، نکن مرا مرنجان ♻️جاماندم، به پشت ابر غیبت ♻️از هجرت، دگر مرا مسوزان 🔰دل بردی و دل ستاندی از من 🔰اما حیف،که من تورا ندیدم 🔰تقدیرم، نما که من ببینم 🔰روزیکه، به خیمه ات رسیدم ♻️آغوش تو،پناه طوفان من ♻️با یاد تو،گرفته جانْ، جانِ من ♻️جانا ببین، که غرق حیرانیم ♻️همیشه بارانیم بیا نگارم 💠ای آخرین بهار این آسمان 💠ببین که هستم خزان 💠بیا نگارم 🔰سوی من، نظر نما که هستم 🔰محتاجِ نگاه مهربانت 🔰دل تنگت، که میشوم حبیبم 🔰می آیم به صحن جمکرانت ♻️گم گشتم،به ظلمت بیابان ♻️با نورت،ز کور ره، رهانم ♻️یادم کن به خلوت قنوتت ♻️دریابم، امام مهربانم 🟠دریابم، امام مهربانم 🟠 دریابم، امام مهربانم 🟠دریابم، امام مهربانم 🆔http://eitaa.com/rozehajabbas
💠نمونده هیچ چیزی اگه از این بدن، علی 💠پس با تو گریه هات منو آتیش نزن علی ❇️حالا که این روزا بهت سلام نمیکنن ❇️دیگه چه فایده ای داره موندن من علی?? چقد عاشقونه… 💠نمونده هیچ چیزی اگه از این بدن، علی 💠پس با تو گریه هات منو آتیش نزن علی ❇️حالا که این روزا بهت سلام نمیکنن ❇️دیگه چه فایده ای داره موندن من علی?? ⬅️بهتره که برم نمیتونم کاری کنم برای شوهرم ⬅️بغل نکردمش ناراحتی معلومه از چشای دخترم آخ آخ آخ آتیشت میزنه 😭اسباب زحمتم… سخته پرستاری از این زخم و جراحتم 😭سرفه که میکنم… خونی میشه پیراهنم میده خجالتم 😭😭😭 به خدا باید برا این حرفا مُرد باید برا این روضه ها، جون داد 😭اسباب زحمتم… سخته پرستاری از این زخم و جراحتم 😭سرفه که میکنم… خونی میشه پیراهنم میده خجالتم 😭 عشق من، شده وقت رفتن از زهرا جون من دل بکن 😭😭 عشق من، شده وقت رفتن از زهرا ، جون من دل بکَن روضه ی امشبُ بخونم ✳️دیگه داره تموم میشه، دوختن این لباس با اون دستای لرزون که دیگه رمقی نداره حتی موهای زینبُ شونه بزنه داره برا حسینش لباس میدوزه ✳️دیگه داره تموم میشه، دوختن این لباس ✳️این شب آخری دلم به فکر کربلاس 🔆خدا میدونه کلی حرف،توو سینه ی منه 🔆صداش کنید بیاد پیشم، دخترکم کجاس?? زینب اومد… 🟠قربون دخترم… 🔸میدونی فردا از خونه جمع میشه بسترم 😭😭😭 🔸پس دیگه بعد از این… خانوم این خونه تویی وقتی که من برم نگران نباش زینبم 🟤بازم پیشت میام 🟤بازم پیشت میام ▪️اون روزیکه گیر میکنی میون ازدحام 🟤لحظه ی آخرش ▪️باید سر حسینمو بگیرمش رو پام 😭😭 ♥️ این چجور کشتنه?? حالا اومد سر حسینُ رو زانو گرفت ♻️این چجور کشتنه?? ♻️میزنن تو رو با صبر و حوصله ♻️این چه بد رسمیه?? ♻️میکشن تو رو به امید صله 🔰روایتِ تو مقتل، 3 ساعت افتادی 🔰روایتِ از رو اسب،با صورت افتادی 🔰سه ساعتی بیهوشی، با نیزه به هوش میای 🔰تأثیر زخم نیزه س، به لکنت افتادی 😭😭😭😭😭 ♥️ 😭😭 🟣تو تشنه بودی از قصد 🟣جلو تو آب میخوردن 🟣لباس احرامت رو 🟣یه عده حاجی بردن ⬅️دیگه به خواهرت نمیرسه صدات ⬅️تو رو اصلا کشتن بین عرفات 🔷یاشیب الخضیب 🔷ای غریب ای غریب ای غریب 🔻 🔺 🆔 http://eitaa.com/rozehajabbas
🍀🍀 🔸منم که گوشه ی میخانه جایگاه من است 🔸دعای پیر مغان وردِ صبحگاهِ من است 🔹منم که گوشه ی میخانه جایگاه من است 🔹دعای پیرمغان وردِ صبحگاهِ من است 🟣ز پادشاه و گدا فارغم به حمدالله 🟣گدای خاک در دوست پادشاه من است 🟤غرض ز مسجد و میخانه‌ام وصال شماست 🟤جز این خیال ندارم خدا گواهِ من است ♦️مگر به تیغ اجل خیمه برکنم ور نه ♦️رمیدن از در دولت نه رسم و راه من است 🟩رمیدن از در دولت نه رسم و راه من است 🟢مگر به تیغ اجل خیمه برکنم ور نه ☑️مگه اجل به سراغم بیاد، دیگه نتونم بگم حسین فلذا اگه یه روز نگم حسین میمیرم... ☑️لحظه شماری میکنم یه جا روضه ی آقام باشه، بیام بگم حسین و گریه کنم. ♥️ 👌تا یکی میگه میخوام برم کربلا هوایی میشم خیلی ها درک میکنن چی میگم. ☑️اونی که کربلا نرفته یه درد داره.. اما کربلا نرفته ها بیشتر میسوزن. داغ روی داغه ☑️به اسمش قسم لحظه شماری میکنیم اربعین بیاد، دوباره بیام کربلا. ♥️ 🍀 🔸ای مسیحا دم رسول الله 🔸چون علی مَرهَم رسول الله 🔸سپر محکم رسول الله 🔸عزت پرچم رسول الله 🔸حمزه افتخار اسلامی 🔸مظهر اقتدار اسلامی 🔸درعبادت قیامتی داری 🔸با مناجات اُلفَتی داری 🔸بین میدان شجاعتی داری 🔸به علی چه ارادتی داری 🔸آسمان زیر گام پای شماست 🔸آخر عشق ابتدای شماست 🔸قد احمد زغصه ات تا شد 🔸تا که یک نیزه بر تنت جاشد 🔸آه بالا سرت چه غوغا شد 🔸بر سر غارت تو دعوا شد 🔸لشکری دور پیکرت آمد 🔸جگری را زنی به دندان زد 🔸گر چه خیلی بلا سرت آمد 🔸گر چه قاتل، برابرت آمد 🔸تا کنار تو خواهرت آمد 🔸یک عبا روی پیکرت آمد 🔸تا نبیند صفیحه حالت را 🔸وای از روضه های کرببلا ♥️…سالار_زینب نمیدونی چه غوغایی میکنه این اسم… ♥️ 🔸تا نبیند حالت را 🔸وای از روضه های کرببلا کربلا چه خبر بوده؟؟ 🔰کربلا دشنه دارها بودند 🔰یک نفر نه،،، هزارها بودند 🔰وسط نیزه زارها بودند 🔰روی سینه، سوارها بودند 🔰آبروی قبیله غارت شد 🔰پیش زینب به تن جسارت شد 😭😭😭😭 برای این یه بندش معذرت میخوام همه نوکرا ببخشند. 🔰حرم الله در خطر افتاد 🔰رد شلاق بر کمر افتاد 🔰خواهری بین صد نفر افتاد 🔰بین بازار و هر گذر افتاد 🔰همه دیدند ضعف تن ها را 🔰مردها میزدند زن ها را ♥️ ♥️ ☑️وحشی, قاتل حمزه سیدالشهدا عموی پیغمبر بوده. سالها گذشت. ☑️اومد خدمت آقا رسول الله. گفت یا رسول الله، اومدم توبه کنم. پیغمبره... یا رحمت للعالمینه. گفت توبه ات خدا قبول کنه.. 🔘اما اینقدر از جلو چشام دور شو، اصلا نمیخوام ببینم... قاتل عموش بوده.. 🔘طاقت نداشت قاتل عموجانش و ببینه.. ... 🔘یه نگاه کرد دور و برش.. یه طرف شمره..یه طرف حرمله ست،یه طرف خولی.. 😭😭😭😭 کربلا تا کوفه و شام باید چشمش به کیا بخوره؟؟؟ 😭😭😭 حالا که کار به اینجارسیده بزار بعضی حرفارو بزنم. اسیر اسیره..فرقی نداره. حتی اگه اسیر پیغمبرم باشه. ☑️دخترها رو آوردن. گفتن این دختر حاتم طائیه... گفت آزادش کنید.گف آقاجان مگه فرقی هم داره برای شما. ☑️گف این باباش سفره دار بود... یکی نبود توی کوفه و شام بگه بگه این دختر علیِ 😭😭 این نوه ی پیغمبره... باباش سفره دار بوده. ♥️ جانم جانم جانم جانم… ♥️ اصلا روضه حمزه سیدالشهدا گریزهاش هر طوری گریز میزنی،میری سر سفره ی خانم حضرت زینب یاد یه روضه ای افتادم. عمربن عبدود، غولی بود برای خودش. تو عصر خودش یلی بود واسه خودش تو زور و بازو.. گفت تو یه جنگی وقت نکرد بره خونه سپرش و بگیره... ☑️یه بچه شتری و بلند کرد شده سپرش..با اون جنگید، و پیروز هم شدیم میشناختنش... تو عرب معروف بود. ✔️وقتی با امیرالمومنین جنگید‌، و به درک واصل شد،،، گفتن خواهرش داره میاد. ✔️خواهرش اومد یه نگاهی کرد..زره سپر شمشیر عبدود خیلی قیمتی بود. پهلوون بود برای خودش دیگه..اون موقع هم رسم بود غنیمت میبردن. ⬅️خواهرش اومد گفت هرچی میخوام گریه کنم نمیتونم.. اینی که تو رو کشته خیلی جوونمرد بوده.. ⬅️امیرالمومنین آقای همه ی عالم فرمود اسم و رسم داره برای خودش... درسته کافره...اما این نباید برهنه بشه. نباید ابروش بره.. اومد تو گودال. گفت حالا که سر نداره، با یادگار مادرم که پیراهنش باشه حتما میشناسمش. 💔 🟠ای زینت دوش نبی 🟠تو روح و جان زینبی 🟠تو آبروی عرشی و 🟠در زیر سم مرکبی ♥️ جانم جانم جانم جانم ♥️ ♥️ ♥️ این اسم از فاطمه، دل برده. من و تو چیکاره ایم؟؟ دلم برا کربلا تنگ شده... 😭😭😭 در همین گودال, دست و پا میزد مادرش زهرا را صدا میزد 🍀 😭😭😭😭 ✍️ التماس دعای فرج🤲🏻 🍀🍀 🔻 🔺 🆔http://eitaa.com/rozehajabbas
🍀🍀 کوبیده ام کلون دری را زکودکی من دوست داشتم سفری را ز کودکی وقتی که خوب در به در مشهدش شدم از من گرفت دربه دری را ز کودکی بالا سرم که گنبد زردش طلوع کرد در سایه اش کشاند سری را ز کودکی خیلی قرار بود بیفتم به قعر چاه او دفع کرد هر خطری را زکودکی خیلی قرار بود بیفتم به قعر چاه او دفع کرد هر خطری را ز کودکی آمد مرا بدست رضا داد تا ابد داده پدر به من پدری را ز کودکی از ابتدا رفیق شدم با رضا فقط وا شد زبان من به رضا یا رضا فقط ♥️ هر نوکری برای رضا کار میکند  ماهیتاً برای خدا کار میکند ما دخل و خرجمان ز غریبه نمیرسد از دست توست هرچه گدا کار میکند آن کودک فلج که به دستت شفا گرفت حالا جوان شده سرِ پا کار میکند هر زائری رسید به من هم افاضه شد این خاک پا، شبیه طلا کار میکند فهمیدم از پری که به خُدّام داده است طاووس هم برای شما کار میکند ♥️ طوری که انقطاع ز مردم سعادت است وابستگی به قبله هفتم سعادت است دانه بهانه ایست مرا زائرم کنی پس پر زدن به نیت گندم سعادت است در ازدحام دور ضریح تو خوشترم قطره شدن میان تلاطم سعادت است صحن عتیق برد مرا صحن آینه از مشهد امدن طرف قم سعادت است یک یا حسین از من و یک یا حسین، تو یک یا حسین از من و یک یا حسین، تو بین گدا و شاه تفاهم سعادت است داده به سفره ام چه صفایی چه عزتی یک دانه ی برنج ز بشقاب حضرتی ♥️ وقتی رسید فیض شما دم به دم به ما آمد لباس مشکی خُدّام هم به ما یک گوشه چشم کردی و قومی اسیر شد خیلی زیاد ساخت همین لطف کم به ما بعد از نماز صبح به هرصحن سر زدیم پاداش داد فاطمه با هر قدم به ما بازین چه شورش است که در مشهدالرضاست بازین چه شورش است که در مشهدالرضاست بیتی جدید داد، خود محتشم به ما شش گوشه جلوه کرده دراین چهار گوش تو داده همیشه بوی حسین این حرم به ما یک عمر دست رد به همه طعنه ها زدی با دست خود سیاهی هر روضه را زدی فک کنم گفتم... 👌اونایی که روزیه کربلاشونو میخوان... روزیه محرمو میخوان‌. 👌اشک محرم و حال محرم و از امام رضا میگیرن.. ☑️گفت خود امام رضا سیاهی میزد برا جد غریبش حسین. مشغول کارکردن... 🔘ابابصیر میگه یوقت دیدم آقام امام رضا یه گوشه ای نشست.شونه های مبارکش تکون میخوره.. ☑️مثل ابر آسمون داره گریه میکنه. ✔️گفتم الهی دورت بگردم. ✔️چه اتفاقی افتاده؟ ✔️چرا گریه میکنی؟ ☑️فرمود همینجوری که داشتم سیاهی میزدم ، صدای مادرمو شنیدم. بُنیَّ قتلوک و من الماء مَنَعوک… ♥️ یک عمر دست رد به همه طعنه ها زدی با دست خود سیاهی هر روضه را زدی ای بیقرار روضه کمی هم سخن بگو از میهمان تشنه ی دور از وطن بگو شرح مُرمِّل بِدِما را نمیدهی؟ از اسب های رفته بروی بدن بگو حالا که وقت گفتنش از حال میروی انگشت را نگو ز عقیق یمن بگو ♥️ اصلا بگو لباس تنش را که برده است؟ از دزدهای کوفه و از پیرهن بگو 😭😭😭 از نعره ها و عربده های هزار مست از ماجرای سوختن چند زن بگو 😭😭😭 آقا بگو که عرش خدا بی قرار بود دور عقیله لشکری از نیزه دار بود 🍀🍀🍀 🔻 🔺 🆔http://eitaa.com/rozehajabbas
🔰: ⬅️به سمت گودال از خیمه دویدم خبر اومد مغیره با هیزم ناله ی من گم شد، تو خنده ی مردم سیلی و مسمار شد اجر جهاد من صدا زدم فضه برس به داد من در روی تو افتاد، از روی در رد شد تو رو زدن اما، برای من بد شد غلاف شمشیر و بازوی یار من مغیره میخنده به ذوالفقار من با گوشه ی چادر، اشکتو پاک کردم آرزوهامو من همونجا خاک کردم 🔘یه طرف مولا میگه 🔘یه طرف خانوم میگه 🟠آقای من 🟠آقای غریب من 😭😭😭😭 با گوشه ی چادر، اشکتو پاک کردم آرزوهامو من همونجا خاک کردم با آتیش او در، تو سوختی و ساختی روی من و محسن، عباتو انداختی دلا کجا رفت از، این روضه ی مادر?? عبا میشه تابوت، برا تن اکبر کرببلایی شد دلای زهرایی چه ارباً اربایی چه ارباً اربایی 😭ولدی… 😭ولدی… 😭ولدی… فَقَطَّعوا بِالسُّیوف ارباًاربا… 😭😭😭😭 ولدی علی عَلَی الدُّنیا بَعْدَکَ العَفا فرزندم  ،دیگر بعد از تو اف بر این دنیا 😭😭😭😭😭 بازم یه جا دیگه عبا به کار اومد حرمله وقتی که تیر سه شعبه زد علی رو تا خیمه زیر عبا اورد ربابم اونجا مرد، ربابم اونجا مرد علی لای علی لای علی لای لای ☑️ حضرت زهرا به این روضه حساسه تیر خلاص امشب، روضه ی عباسه چجوری تا خیمه تورو بیارم من?? عبا ندارم من عبا ندارم من ♥️ اباالفضل… یل دلاور من امیر لشکر من پاشو برادر من ابالفضل… از چه به خون نشستی نه سر نه چشم و دستی پشت منو شکستی ابالفضل… حرم تو سوز و آهِ رقیه بی گناهِ ☑️از همین الان نقشه چیدن برا بچه ها ☑️از الان تو فکرشونه چجوری رقیه مو کنک بزنن 😭😭😭😭 ♥️ 😭😭 🔻 🔺 🆔http://eitaa.com/rozehajabbas
منو این همه مصیبت منو زینب منو زینب ای ز من،بریده دل،ای رفیق نیمه راه خفته ای چرا به گِل،ای رفیق نیمه راه مردم از داغ جدایی مردم از داغ جدایی نیمه جان علی،جوان علی گل نیلوفر، کمان علی ❎فاطمه جان بمان به جان علی ❎سخنی حرفی هم زبان علی ⬅️ رو نگیر انقدر از من زهرا 💠پشت من،تکیه گاه نیست،بمان 💠همدمی غیر چاه نیست،بمان دور حیدر،سپاه نیست،بمان خانه ام روبه راه نیست،بمان ⬅️ ❤️ ❇️با منه خسته،خوب تا کردی ❇️سر شب،مرگ را دعا کردی پای تابوت را که وا کردی کفنت را چرا سوا کردی؟! ⬅️به دلم میزنی شرر،زهرا غم گرفتی و حرف غم نزدی تا سحر سوختی و دم نزدی شانه بر موی دخترم،نزدی حرفی از زخم سینه هم نزدی 🔹گفت قریب به دوسه ماه از واقعه در و دیوار میگذره هروقت نفس میکشم... 😭😭 ❤️ با مدینه تو بی حساب شدی خانه به خانش عذاب شدی چقدر رو زدی جواب شدی سر من از خجالت آب شدی ⬅️جلوی مردم گذر،زهرا من که یادم نرفته چین خوردی جلوی دخترت،زمین خوردی هم کشیده از آن لعین خوردی هم به دیوار،با جبین خوردی ⬅️که علی را شبیه سپر،زهرا با چه وضعیتی رسیدی تو وسط کوچه میدویدی تو شال من را که میکشیدی تو حرف های بدی شنیدی تو 🔹اصلا نیتشون این نبود که درُ بشکونن یه در چوبی،با یه لگدم باز میشه اونم نه یه نفر،،، قریب به 40نفر پشت در درُ آتیش زدن که خونه رو با اهلش بسوزونن خانوم حضرت زهرا،پشت در یکی داد زد،امروز به هر قیمتی شده باید علی رو ببریم برا بیعت مادر من و شما فرمود: مگه از رو جنازه من رد بشید یکی داد زد، اگه کار به اینجا بکشه از رو جنازتم رد میشیم امروز باید علی رو ببریم در،نیم سوخته با یه اشاره هم باز میشه فاطمه پشت در، دوتا دستش به دو طرف در... تجسم کن این در که لگد بخوره این در،کجا باید بیفته؟؟!! معطل نکردن همچین که در افتاد،،، خاک تو دهنم اینجوری دارم روضه میخونم و اینی که در رو فاطمه افتاد،قریب به 40نفر وارد منزل شدن صحنه رو تجسم کن غیرتیا ببخشید منو همینقد بهت بگم امیرالمومنین تا این صحنه رو دید، گفت یکی یه عبایی بندازه رو 😭😭 روضه رو شنیدید بیهوش شد و به هوش اومد نگفت پهلوم نگفت بازوم اماممو کجا بردن؟؟ آقای غریبمو کجا بردن؟؟ آقارو با سر و پای برهنه و دست بسته سمت مسجد میبردند بعضیا گفتن یه دست به دیوار گرفته یه دست به پهلو حسنو صدا زد حسینو صدا زد امام حسن یه طرف زیر بغل مادرو گرفت امام حسین یه طرف زیر بغل مادرو گرفت... امام مجتبی میگه یه چند قدم که رفتیم دیدم شونه هام سنگین شده خوب که نگاه کردم دیدم مادرم دوتا پاشو به زمین میکشه برا روضه حضرت زهرا باید غیرتی گریه کنی بیخود نبود امام صادق فرمود: خدا رحمت کنه کسی رو که برا مادرم بلند بلند گریه میکنه رسید به امیرالمومنین، به هر زحمتی بود شال آقارو گرفت، بی حیا داد زد چرا بیکار نشستی؟؟ دست فاطمه رو کوتاه کن دیدی یه جا دعوا میشه،،، دوستاشو صدا میزنه رفیقاشو صدا میزنه دست جمعی دعوا میکنن تو این شلوغی وقتی دعوا میخوابه، میری جلو میبینی یکیخونی افتاده میگه کی زدتش؟ میگی تو این شلوغی نفهمیدم هرکی از راه رسید،زد گریه کنا... سینه زنا مادرمونو تو کوچه اینجوری زدن هرکی از راه رسید،زد.. میدونم الان دلت کجا رفت نزن،ببین که مادرم جوونه جوونی قامتش کمونه میخواد پاشه،اما نمیتونه نزن اونکه با تو کاری نداره ببین که بار شیشه داره 😭😭😭😭 آقامونم تو کربلا دوره کردن و زدنش تو گودالم تو شلوغی،هرکی رسید زد حسین... 😭😭😭😭 مگه یادم میره شری که شمر،اینجا به پاکرد مگه یادم میره با چکمه هاش رو سینه،جا کرد مگه یادم میره چند ضربه زد،سرُ جدا کرد ... 😭😭😭 یه جمله دیگه بگم و سینه بزنیم زنای محجبه و متدینه با نامحرم،چش تو چش حرف نمیزنن امام حسن میگه بی هوا زد مادرمو حرف از بی هوا زدن میشه،دلت کجا میره؟؟ ♻یکی هم بی هوا موهاشو گرفت هی گفتم بهش، میام میام میام موهامو نکش،میام میام میام هرکی رسیده، بهم میخنده وَرَم چشامو، داره میبنده دختر شامی،کنایه ام زد ببین موهامو چقد بلنده 😭😭😭 🔵میگن جلو چش بچه کوچیک سعی کنید گوسفند،سر نبرید پدر و مادرا حواسشون باشه جلو چش بچه های کوچیک،دعوا نکنن 🔵بچه کوچیک صحنه های تلخ و وحشتناک ببینه، افسردگی میگیره شبا تو خواب کابوس میبینه خبره های روضه گرفتن چی میخوام بگم ☑️یهو از خواب بلند شد گفت من بابامو میخوام.. لج کردا هی میزد خودشو،، امشب من بابامو میخوام باید بابامو ببینم 😔مُلا اسماعیل میگه این دختر صحنه های تلخ و وحشتناک زیاد دیده ☑️حتما کابوس دیده تو خواب دیده باباشو دارن میزنن تو خواب دیده باباشو دارن سر میبرن حتما تو خواب دیده بزم شراب،،، چوب خیزران لب و دندان 😭😭😭😭😭 ... 🆔 http://eitaa.com/rozehajabbas
به زیر بیرق دار البکاء مادرتان   عزا گرفته‌ام آقا برای مادرتان نشسته‌ام که بریزم شبیه  قطره‌ی اشک تمام هستی خود را به پای مادرتان نوشته‌اند برای همه دعا میکرد نیازمند دعایم، دعای مادرتان تمام عالم از این روضه رزق میگیرند شدند عالم امکان ، گدای مادرتان به زیر چادر زهرا، آنچه که خیر است و روضه اش شده دارالشفای مادرتان به این امید که اُم الحسن، شفا گیرد قنوت بسته ام آقا، برای مادرتان شنیده ام که نمازش شده ست بی جوهر شنیده ام که گرفته صدای مادرتان 😭😭😭😭 ☑️بعضی واژه ها تو ذهنت روضه سازی میکنه شنیده ام که گرفته صدای مادرتان… یه دختر سه ساله هم انقده بابا گفت، صدا جوهره نداشت 😭😭😭😭 نبوده اجر رسالت حکایت کوچه نبوده صورت نیلی، سزای مادرتان 😭😭😭😭 ♥️ ♥️ ♥️ نبوده صورت نیلی، سزای مادرتان دوباره شد شب جمعه، خدا کند برسم به روضه خوانیه کرببلای مادرتان دوباره میرسد از مَضجَع شریف حسین صدای زمزمه ی وای وای مادرتان یُمّاه یُمّاه یُمّاه ♥️ در دل گودال، آمده زینب و بوسه زد به گلویش به جای مادرتان 🔹ته گودال نرو… نیزه رو تو بدنت جا میزنن 🔹واسه ی کشتنت… 🔹جماعت به هم بفرما میزنن 🔸سه ساعته که ذبحت 🔸طاقتتو برده آه 🔸سرت رو خولی میخواد 🔸که خورجین آورده آه 🟤سه ساعته که چشمات 🟤به سمت خیمه مونده ☑️قربون اون آقایی برم نگران کشتنش 😭😭😭 ♦️سه ساعته که چشمات ♦️به سمت خیمه مونده ❇️سه ساعته که با زخم ❇️جسمتو چین خورده آه ♥️ آه ♥️ آه ♥️ آه ♻️روایتِ تو مقتل، سه ساعت افتادی آه ♻️روایتِ از رو اسب، با صورت افتادی آه 🔰سه ساعته بیهوشی، با نیزه به هوش میای 🔰تأثیر زخم نیزه س ، به لکنت افتادی آه ♥️ تا خوده حشر ، بر سنان لعنت که فرو کرد نیزه در دهنت 😭😭😭😭 آینه بودی و ترک خوردی از همه بی هوا کتک خوردی 😭😭😭 ته گودال نرو… نیزه رو تو بدنت جا میزنن واسه ی کشتنت… جماعت به هم بفرما میزنن 😭😭😭 🔻 🔺 🆔 http://eitaa.com/rozehajabbas
آآآآآآآآآآی 🔸سه غم اومد به جونم، هر سه یکبار 🔸غریبی و اسیری و غم یار 🔹غریبی و اسیری چاره داره 🔹ولی آخر کُشَد ما را غم یار ▪️غم یار و غم یار و غم یار ▪️غم یار و غم یار و غم یار 🟠کار تنش زیاد، ولی وقت من کم است ☑️میدونی دیگه، بچه های حضرت زهرا اجازه داد زدن نداشتن ☑️برا همین آستین تو دهن گذاشتن که صدای گریشونو همسایه ها نشنون 😭😭😭😭 🟠کار تنش زیاد، ولی وقت من کم است 🟠یک شب برای شستشوی این بدن کم است 😭😭😭 🟤بانوی من نحیف نبود،اینچنین نبود 🟤نگاه میکنمش، ظاهراً کم است 😭😭 ▫️ای وای ای وای ای وای ای وای ▫️ای وای ای وای ای وای ای وای در زیر پارچه… فرمود از رو لباس، منو غسل بده 🟣در زیر پارچه، وَرَمَش گم نمیشود 🟣انقدر واضح است که یک پیرهن کم است 🔵باید چگونه جمع کنم این بساط را?? 🔵فرصت کم است و آب کم است و کفن کم است 🟪مسمار را خودم زده بودم به تخته ها 🟪باید بمیرم پشیمان شدن، کم است ♦️گیرم حسین دق نکند، اینچنین ولی ♦️گریه برای داد، برای حسن کم است ☑️اگه یکی داغ میبینه، اونیکه داره گریه میکنه رهاش کنید بزار گریه کنه حواستون به اونی باشه که گریه نمیکنه ☑️اینی که بغض،،، احتمال دق کردنش داره 🔘امام حسن یه همچین حال و روزی داره 😭😭😭 مخصوصاً امشب سفارش کرد بچه ها… ✔️سفارش مادرتونه کسی نباید صدای گریه تونو بشنوه تا یه جا گریه برای داد، برای حسن کم است ♥️ ❇️آینه آمدی، ترک خورده میروی ❇️یعنی برای بردن تو چهار زن کم است ✅پیراهن حسین که کارش تمام شد ✅پس جای غصه نیس اگر یک کفن کم است 😭😭😭😭 🔰بالَت ، پرت، تنت همه ی پیکرت،،،خدا 🔰این زخم ها زیاد، ولی وقت من کم است 😭😭😭😭😭 🔰بالَت ، پرت، تنت همه ی پیکرت،،،خدا 🔰این زخم ها زیاد، ولی وقت من کم است ☑️معمولا لحظه آخر، بند کفنُ میخوان ببندن میگن بچه ها… محارم بیان آخرین وداع رو بکنن ☑️بچه ها خودشونو انداختن رو بدن مادر حسن، حسین، زینبین ☑️یکی صورت کف پای مادر گذاشت ✔️غوغایی شده ✔️ندا اومد یا علی ✔️آسمونیا طاقت ندارن، بچه ها رو از بدن مادر جدا کنید ✔️بالاییا دارن دق میکنن ✔️طاقت ندارن 🔘امشب شام غریبانی بگیم یا امیرالمومنین، با احترام بچه هارو از کنار جنازه ی مادر جدا کردی آسمونیا طاقت نداشتن ☑️هرکاری کردن این دخترُ جدا کنن، نشد… تازیانه زدن نشد سیلی زدن، نشد ☑️چسبید بدن باباشو گرفت، باید کنار بدن پاره پاره ی بابام جون بدم ☑️یکی تو لشکر دشمن داد زد گفت من بلدم چیکار کنم… یه ناله ی کربلایی و یا علی مدد ⬅️چیکار کنیم?? ⬅️گفت همه حمله کنید سمت زینب 😭😭😭😭😭😭 🔘تا حمله کردن سمت زینب، گفت عمه مو نزنید 😭😭😭 ☑️دلم نمیاد این جمله رو نگم ☑️چه شام غریبانی بود خونه ی امیرالمومنین ☑️چه گریه هایی میکردن بچه های امیرالمومنین ♥️ ♥️ ♥️ اما اسم شام غریبان که میاد، من میدونم دلت کجا میره 😭😭 ☑️هیچ شام غریبانی، مثل شام غریبان امام حسین نمیشه چرا?? ◽️خیمه ها میسوزنُ ◽️مادرا میسوزنُ ◽️بچه ها میسوزنُ پا برهنه میدوم رو خار صحرا ◾️چادرا میسوزنُ ◾️دامنا میسوزنُ ◾️معجرا میسوزنُ ♥️ 🔻 🔺 🆔 http://eitaa.com/rozehajabbas
گریه کُنا رو باز باید بریم صدا کنیم فاطمیه رسید بیایید عزا به‌ پا کنیم حالا که قبر مادرُ نمی‌دونیم کجاست بیایید تو روضه حقشو بهتر اَدا کنیم 🍃چهل نفر زدن به ساقه‌های نازکِش چرا تَبر زدن؟ سوره‌ی کوثره، قابش گرفتنُ، روی سینه‌ی در زدن 😭😭😭 🍃هیچ‌کسی رو نداشت نگم که بارِ شیشه‌اشو راحت زمین نذاشت دنبالِ شوهرش دویید تو کوچه محسنو تو شعله جا گذاشت 🍁می‌افتاد، تا نشه دشمن شاد پا می‌شد دوباره وامیستاد گردیده بود قُنفُذ همدست با مغیره او با غلاف شمشیر این تازیانه می‌زد مادرِ هیجده سالمون خیلی آزُرده بود کاش پیش زینب این همه ضربه نخورده بود ما بچه‌های فاطمه مدیونِ فِضّه‌ایم اگه به داد نمی‌رسید همون جا مُرده بود 😭😭😭 🍀مردم چه بد شدن از وصیت‌های نَبی، ندیده رَد شدن پاره‌های تنش، تو کوچه و تو کربلا همه لگد شدن 😭😭😭 🔥کار به کجا رسید آتیشِ خونه دامنش به مَعجرا رسید محسن به میخِ در، سَرِ علی‌اصغرم به نیزه‌ها رسید بالای نیزه ها، رو میگیری همش شیرت نداده مادرش، دلخور شدی ازش شرمنده ام ازت، من با همه وجود خوردم اگه یه جرعه آب، اصرار عمه بود 😭😭😭 به نیزه دارت گفتم،من از دلم تاب رفته تکون نده نیزش رو، تازه گلم خواب رفته 😭😭 کار به کجا رسید آتیشِ خونه دامنش به مَعجرا رسید محسن به میخِ در، سَرِ علی‌اصغرم به نیزه‌ها رسید یا زهرا نبودی عاشورا انداختن بچتو زیر پا ♥️ ♥️ ♥️ 💠میشه بهم بگی، سپردیمون به کی 💠محرمامو دیدم روی نیزه یکی یکی 💠هنوز نخوردم آب، که دارم اضطراب 💠من و تو میرسیم به هم، تو مجلس شراب 💠زینب تو با خولی، مسافر بازاره 💠کی بین این نامردا،هوای مارو داره 🔸نه تشنه رو آب دادن 🔸نه دشنه رو تیز کردن 🔸نه اینکه سر بریدن 🔸حسینُ ریز ریز کردن 😭😭😭😭😭 ♻️سرت رو نیزه میره دم صلاه ♻️یه عده اومدن به رمی جمرات 😭😭😭 😭یا شیب الخضیب، ای غریب 😭یا شیب الخضیب، ای غریب 😭یا شیب الخضیب، ای غریب 🔻 🔺 🆔 http://eitaa.com/rozehajabbas
راز آیینه رو بر مَلا نکن خودتو اینهمه جابجا نکن الهی درد و بلات، به جون من در خونه رو تو دیگه وا نکن یعنی میشه دوباره صدام کنی? از دل این همه غم رهام کنی اینقدر به دنده هات فشار نیار نفست در نمیاد، سلام کنی زندگیمون داره زیر و رو میشه بودنت داره یه آرزو میشه زندگیمون داره زیر و رو میشه بودنت داره یه آرزو میشه زینبت رو تا میرم آروم کنم گریه حسین تو ، شروع میشه ♥️ ♥️ ♥️ گَرد غم نشسته روی دامنت چه بساطی شده جارو کردنت دیگه جون مرتضی، زمین نخور به خدا داره میبینه حسنت 😭😭😭 🔘جان علی، جان مرتضی، جان حیدر برا دلخوشیه من، کار خونه انجام نده ☑️تو داری برا دلخوشیه من جارو میزنی اما من رد خونُ میبینم 🔳تو که هربار زمین میفتی،حسن مثل بید میلرزه 😭😭😭 بغض چشمای ترت، کشته منو زخمای بال و پرت، کشته منو 😭😭 ☑️یه موقعی یه زخم داری، یه جا از بدنت درد میگیره یکم که میگذره، آروم میشی دردت تموم میشه 🔘اما بعضی از دردها، به هم متصله مثلا اگه درد پهلو داری، نمیتونی سرفه کنی 😭😭 یه وقت میگی غلاف یه وقت میگی تازیونه یه وقت میگی سیلی اما یه موقع چهل پنجاه نفر، میریزن و میزنن ☑️کار به جایی رسیده وقتی اون دوتا نانجیب اومدن عیادت، گفت کمک کنید من سرمو برگردونم ☑️به اسمش قسم اصلا بنا نداشتم… گفتم امشب شعر بخونم بغض چشمای ترت، کشته منو زخمای بال و پرت، کشته منو اشک بند رخت خونه، در اومد شستشوی بسترت، کشته منو داغ حیدر تو، غربتش شده همه جا نقل مصیبتش شده دل رفتن به مسجد،ندارم قاتلت امام جماعتش شده 😭😭😭😭 زخم بازوت، دلمو تکون میده عطر پیراهن تو، بوی خون میده منو هرجا میبینه قنفذ پست غلاف شمشیرشو نشون میده 😭😭😭 مگه حرمتت، حریم حج نبود؟؟ کاشکی دشمن تو اهل لج نبود لااقل گیر نمیکردی پشت در کاشکی میخ گر گرفته، کج نبود 😭😭😭😭 لب من باید خداخدا بگه درد دل هاشو تو ربّنا بگه لب من باید خدا خدا بگه درد دل هاشو تو ربّنا بگه حسرتش علی رو داره میکشه محسنش نشد یه بار بابا بگه 😭😭😭😭 دلمو عذاب بی امون نده به من اسباب بازیشو نشون نده لالایی خوندن تو، عرشُ سوزوند اینقدر گهوارشو تکون نده 💔 💔 😭😭😭 ✔️یه مادری هم از کربلا تا کوفه و شام با طفل خیالی لالایی میخوند هی میگفت علی لای لای 😭😭😭 💔 💔 ✔️خدانکنه مادرت یا کسی رو که خیلی دوسش داری دکترا جوابش کردن، بگه چند ساعت یا یکی دو روز دیگه جون میده ✔️امشب برا امیرالمومنین حجت شده امشب شب آخر خانومشه 😭😭 ☑️بچه های خانوم فاطمه، معصومن میدونن شب آخریه که مادر تو خونه هست 🔲تو هم زبون بگیر بگو ای وای مادرم 😭😭😭 التماس امیرالمومنینِ… ⬅️حرف رفتن نزن چند روز ناخوش احوال حسن ⬅️واسه کی داری میدوزی پیرهن?? حرف رفتن نزن 😢خوشی ز عمر ندیده، خدانگهدارت 😢صنوبری که خمیده، خدا نگهدارت قرار بعدیه ما، قتلگاه،،، غروب عاشورا، کنار رأس بریده… ♥️ ♻️ ♻️وعدمون باشه وقتی که کربلا ♻️همه میرن و تاریک کربلا 💠ته گودال، تنی بی سر مونده 💠روی زمین، پیکر مونده 💠روی زمین، پیکر مونده ♥️ 🔻 🔺 🆔 http://eitaa.com/rozehajabbas
🔸پناهِ هر چه دل مبتلا امام رضاست 🔸تمام دار و ندارِ گدا امام رضاست 🟣خوشیم دست به دامان هیچکس نشدیم 🟣خوشیم ذکر شب و روز ما امام رضاست ♻️کجاست ملجأ ما ؟ غیرِ گوشه ی حرمش ♻️کجاست جنت ما ؟ هر کجا امام رضاست 🔰در این حرم به در بسته می خورم ؟حاشا 🔰بگو به خلق که مشکل گشا امام رضاست ⬅️دگر چه واهمه ای از قیامتت داری ⬅️اگر حساب و کتاب تو با امام رضاست ♥️ ☑️نزدیک حرم، دید یه دستفروشی مشغول فروشندگیشه ☑️این عالم میگه تا منو دید، پیله کرد که حتما باید از من بخری ☑️هرچی نگاه کردم، چیزی نبود که قابل استفاده باشه برا من خیلی اصرار کرد، منم گرفتم 🔘اومدم تو حرم،گفتم یا امام رضا… به دردم نمیخورد، ولی خریدم ✔️منم میدونم به دردت نمیخورم یا امام رضا تو هم آقایی کن منو بخر 🔹دگر چه واهمه از قیامتت داری?? ✔️من همون جنس بدرد نخورم ✔️همون آدم بدرد نخورم 🔹اگر حساب و کتاب تو با امام رضاست 🟠کنار پنجره فولاد تازه فهمیدم 🟠که ضامن سفرِ کربلا امام رضاست 🔵دلم خوش است بیایی زمان تلقینم 🔵که ذکر آخر عُشاق "یا امام رضاست ☑️اباصلت میگه لحظاتی احساس کردم آقام نیست تو مجلس مأمون لعنت الله علیه ☑️بعد لحظاتی آقارو دیدم عرض کردم آقاجان کجا بودین? 🔘فرمود: به اون مرد سلمانی قول دادم لحظه ی جون دادن، بالاسرش باشم ♦️دلم خوش است بیایی زمان تلقینم ♦️که ذکر آخر عُشاق "یا امام رضاست ☑️امام رضا فرمودی هرکی به زیارتم بیاد، منم میاد منم لحظه ی جون دادن، منتظرتم شب اول قبر، منتظرم 😭😭😭😭 یه روایتی امروز خوندم ☑️فرمودن، مأمون لعنه الله علیه دیروز اجازه ی تشییع نداده ✔️یه روز بعد شهادت امام رضا، زنای نوقان اومدن… به یه روایت امروز تشییع جنازه امام رضا بوده ☑️روز اول ربیع، زنای نوقان اومدن به شوهراشون گفتن ما میریم تشییع جنازه ی امام رضا 🔘امام رضا گریه کن نداره،،، مادر نداره براش گریه کنه ▪️امام رضا خواهر نداره براش گریه کنه ▪️ما میریم براش خواهری کنیم نوشتن انقده گل آوردن رو تابوت امام رضا ریختن؛ تابوت، پیدا نبوده 😭😭😭 آآآآآی نیزه شکسته هارو کنار داده 😭 شمشیر شکسته هارو کنار داده سنگا و کلوخارو کنار داده 😭😭 ♥️ 🔻 🔺 🆔 http://eitaa.com/rozehajabbas
🍀🍀 🔸وقتی میان سجده به معراج می پَری 🔸پِی میبرم که جنس پرت جور دیگریست 🔷حتّی نسیم کویِ تو هم اعتراف کرد 🔷عطر بهشتی گذرت جور دیگریست 🔶در سامرا همیشه زیارت لذیذ هست 🔶طعم زیارت سحرت جور دیگریست 🔹هادی ترین چراغ هدایت کلام توست 🔹نور چراغ شعله ورت جور دیگریست 🌱این جامعه ز جامعه ات رُشد کرده است 🌱محصول کِشت پر ثمرت جور دیگریست 🥀درندگان کنار تو آرام می شوند 🥀بر روی قلب ها اثرت جور دیگری ست ☑️به خیال خام خودشون آقا رو انداختن توی قفسی که پر از درنده بوده... که برن و برگردن کار آقاتموم شده باشه. برگشتن دیدن درنده ها، وحشی ها، پوزه هاشونو به خاک پای امام میمالن. احترام میکنن به امام هادی ♻️امامِ… معصومِ.. ☑️من میدونم بعضی از حرف ها کلیشه ای دیگه.. دلت یه جایی میره. ☑️درنده ها،حیوونای وحشی احترام گذاشتن به پسر فاطمه.. اما یه عده از خدا بی خبر.. 😭😭😭😭 🟣درندگان کنار تو آرام می شوند 🟣بر روی قلب ها اثرت جور دیگریست 🔰ارباب های ما همگی با سخاوتند 🔰امّا عنایت پدرت جور دیگریست ⬅️کشکول چشم های مرا پر ز اشک کن ⬅️حال گدای پُشت درت، جور دیگریست ❇️زهری رسید و شمع وجود تو آب شد ❇️سوسوی نور مختصرت، جور دیگریست 💠دیگر گمان کنم جگری هم نمانده چون 💠خون لخته های دور و برت جور دیگریست ✅او دیده دست و پا زدنت کنج حجره را ✅آه دمادم پسرت جور دیگریست من میدونم دلت کجاست عجله نکن 😭😭 ✳️او دیده دست و پا زدنت کنج حجره را ✳️آه دمادم پسرت جور دیگریست ☑️خداکنه هیچ پسری دست و پازدن باباش و نبینه 😭 🟤شُکر خدا سر از بدن تو جدا نشد 🟤شُکر خدا کفن به تنت بوریا نشد 🟤شکر خدا به پیرهنت نیزه ای نخورد 🟤شکر خدا که بر بدنت نیزه ای نخورد 🟤پیشانی تو سنگ و عصایی ندیده است 🟤آقا دو پلک شب شکنت نیزه ای نخورد 🟤تو دست و پا زدی نه ولی زیر دست و پا 🟤بال تو وقت پر زدنت نیزه ای نخورد 🟤شکر خدا که دور و بر تو سنان نبود 🟤شکر خدا که بر دهنت نیزه ای نخورد 🟤عمامه و عبای تو سهم عدو نشد 🟤با سُمِّ اسب، پیکر تو زیر و رو نشد ♥️ 🟤عمامه و عبای تو سهم عدو نشد 🟤با سم اسب، پیکر تو زیرو رو نشد ☑️امام عسکری اومد نماز خوند برا پدر.. امام عسکری اومد غسل داد. کفن قیمتی آوردن. ☑️غریب بودی امام هادی...مظلوم بودی.. اون نانجیب بی احترامی زیاد کرد،،، دومی نداشت تو نامردی. آقا رو می آورد تو بزم شراب، با اون وضع... با اون حال و روز خودش شراب میخورد،تعارف میکرد به امام هادی اصلا حیا نداشت ⚫️وارد آن بزم تا آن شب شدم ⚫️سوختم پروانه ی زینب شدم امام هادی.... شیعیان اومدن محترمانه بدنتو تشییع کردن. امام عسکری اومد برات نماز خوند. احترام کردن شیعیان امام معصوم از دنیا رفت.به شهادت رسیده... امام هادی... کسی به زن و بچه ت بی احترامی نکرد. 😭😭😭😭 ♥️ امام هادی دست و پا زدی... اما سرت رو پای پسرت امام عسکری بوده. حرف از دست و پا زدن میشه، یه جا دلت میره. پا پس نمیکشه همه رفتن ولی شمر که دست نمیکشه زینب رسید و گفت مادر بیا دیگه حسین نفس نمیکشه 😭😭😭 ❇️تاختند… 🔻اوناکه مُلک ریُ باختند 🔻بدجوری باهم دیگه ساختند 🔻تو رو توی گودی انداختند ♥️ 💠زیر و رو شدی 💠پشت و رو شدی 💠چجوری با مادرت روبرو شدی؟؟ 💠بی هوا زدن 💠با عصازدن 💠جلو خواهر تو با، کف پا زدن ♥️ ای وای ابی عبدالله// ابی عبدالله// ابی عبدالله ای وای ابی عبدالل// ابی عبدالله// ابی عبدالله باسر و پای برهنه،،، بادست بسته آقا رو میبردن بی احترامی میکردن... همین یه بیت و گفتم برات… 🟣وارد آن بزم تا آن شب شدم 🟣سوختم پروانه ی زینب شدم شاید تو ذهن امام هادی این روضه مرور کرد. یهو یه نامرد سرخ مویی وارد بزم شد.. رو کرد به اون نانجیب گفت معلومه خیلی شادی گفت روز پیروزی منه. آره هر چی بخوای میدم. بی حیا اشاره کرد به نازدانه ی حسین غم بود و درد… عرق سرد یه بی حیا خواهرمو اشاره کرد 😭😭😭😭😭😭😭 🍀 ✍️ التماس دعای فرج🤲🏻 🔻 🔺 🆔 http://eitaa.com/rozehajabbas