eitaa logo
روضه حاج عباس طهماسب پور
481 دنبال‌کننده
376 عکس
659 ویدیو
13 فایل
کانال تخصصی روضه همراه با متن با نوای دلنشین #حاج_عباس_طهماسب_پور هیئت محبان الزهرا سلام الله علیها #بابل ارتباط با خادم کانال
مشاهده در ایتا
دانلود
🔰تموم مردم عهدشونو شکستند 🔰هیچکی نمونده،به روم درارو بستند ❇️کوفه مانند مدینه به عذاب افتاده ❇️باز هم دست غریبی به طناب افتاده 💢هی تو دلش میگفت قریب به چندهزار نفر اومدن با من بیعت کردن 💢حالا دارن دست بسته منو میبرن 💢نگاه به طناب میکرد باز دلش آروم میشد میگفت به دستام طناب پیچیدن، اما زن و بچم کنارم نیستن 💢قربون اون آقایی برم دستشو بستن 💢جلو چشمش،ناموسشو میزدن ✔️تا که در کوچه بن بست به سر افتادم ✔️یاد یک کوچه بن بست دگر افتادم ♻️آمدم ایکاش نمی آمدم اینجا،اصلاً ♻️تا که زینب نشود راهیه صحرا،اصلاً 💠ریزه خواران علی،سبِّ علی میکردند 💠پیر هاشان،همه دنبال عصا میگردند 💢هی میگفت بشکنه این دست خودم نامه نوشتم 💢حسین داره میاد. زن و بچش باهاش دارن میان 💢بشکنه این دست 💢چه دربه دری برا حسین و اهل و عیالش درست کردم ⬅️بازار آهنگراشون،شلوغه ⬅️یکی داره تیر سه شعبه درست میکنه ⬅️نیزه هاشونو دارن تیز میکنن ✅از شلوغی که نگو،دور و برم محشر بود ✅جای گل روی سرم، آتش و خاکستر بود ⚠️گرچه خاکی شدم،اما ز غمت جار زدم ⚠️یاد آن چادر خاکی چقدر زار زدم 🌀گوش کن صحبت سوغات شده در کوفه 🌀حرفی از سینی خیرات شده در کوفه 🌐نیست اینجا خبر ازچادر و معجر،برگرد 🌐دخترت را طرف کوفه نیاور،برگرد 😭😭😭😭😭 ✳️ای قافله سالار من ✳️ای دلبر و دلدار من 💢خیلی التماس کرد زینبو نیار 💢حسین جان اینا از الان دارن تمرین میکنن به سنگ زدن 💢از الان کوچیک و بزرگشون دارن تمرین میکنن 💢فلذا انقدر با مهارت سنگ میزدن 💢یا سنگ به سر بریده میخورد یا به سر زینب میخورد ✳️ای قافله سالار من ✳️ای دلبر و دلدار من ✳️تو که مَحملم را سایه کردی یا اخا با سر ✳️ز چه رو تو ای ماهم شدی پر خون و خاکستر ✳️نامحرممه، محو تماشا هستند ✳️با زخم زبانها دل من بشکستند ✳️آن چشم پر از خون بگشا تا بینی ✳️مانند علی دست مرا هم بستند 😭😭😭😭😭 🆔 http://eitaa.com/rozehajabbas
🔸زندگی چیز دیگری شده است تا به نامت رسیده ایم...حسین ✅ 🔸زندگی چیز دیگری شده است تا به نامت رسیده ایم... 🔸عشق، سوغات کربلاست اگر مزه اش را چشیده ایم… حسین ❤️ 🔹هردلی را به دلبری دادند، هر سری به سروری دادند 🔹ما که هروقت گفته ایم خدا،از خدایت شنیده ایم...حسین 🔰از خدایت شنیده ایم که گفت، نقش ها ما کشیده ایم اما... 🔰احسن الخالقین از آن روییم که تو را آفریده ایم...حسین ♻️این علم ها و این علامت ها این چنین بی دلیل خم نشده اند ♻️همه ما شریک غمهای خواهری قد خمیده ایم... حسین ✳️زینت شانه های پیغمبر،تا شنیدیم ساعت آخر ✳️دل چگونه بریدی از اکبر، دل از عالم بریده ایم... حسین ❣ 🆔 http://eitaa.com/rozehajabbas
روضه حاج عباس طهماسب پور
❗️ #منتخب_روضه خانه ات آباد، چه خانه خرابم کرده ای 💥#حاج_عباس
🔸خانه ات آباد چه خانه خرابم کردی 🔸در میان سینه زنهایت،حسابم کردی ⬅️ 🔹اینکه ما هم عاشقت هستیم،لطف فاطمس 🔹مادرت امضا زده تا انتخابم کرده ای ⬅️ 👌آدمی بی خیر بودم خادم هیئت شدم 👌من گناه محض بودم،تو ثوابم کرده ای ✅یا حسینی گفتمو ایل و تبارم،مست شد ✅ناز شصتت ساقی مستان،شرابم کرده ای من دعای خیر زینب بودم از روز نخست که برای گریه کردن،مستجابم کرده ای تو اگر هم قهر باشی،باز میخواهی مرا لال باشد هر کسی گفته،جوابم کرده ای 💠پاسبان حرم سیدالشهدا،ابالفضل بوده هرکس میخواست وارد حرم سیدالشهدا بشه،به زبون امروزی حبیب ابن مظاهر تفتیتش میکرد 💠سلاحو ازش میگرفت اجازه از قمر بنی هاشم میگرفت و وارد حرم امام حسین میشد 🔹زهیر اومد... از دور ابالفضل اشاره کرد به حبیب ابن مظاهر نگردینش 💠با شمشیر و سلاح وارد شد حبیب ابن مظاهر تعجب کرد وقتی برگشت گفت تو کی هستی که اجازه گشتنتو به ما ندادن؟؟ 🔹با سلاح و شمشیر وارد حرم سیدالشهدا شدی گفت تا الانشو کاری ندارم، از این ببعد فقط حسینیم ❇️حرف دارما 💠قریب به دو سه روز، این آقا حسینی شد قریب به دوسه روز،محبت امام حسین تو دلش ایجاد شد 💠موقع جون دادن،سرش رو زانوی امام حسین بوده چقد خوشکل جون داد آقا... ❇️بچه بودم میگفتم حسین ❇️میومدم پا روضه هات،سینه میزدم میگفتم حسین ❇️از بچگی بابام یادم داده غریب دیدی بگو حسین 💠شهید دیدی بگو حسین 💠پسرم هر وقت آب خوردی،بگو حسین تو اگر هم قهر باشی،باز میخواهی مرا لال باشد هر کسی گفته،جوابم کرده ای مث بچه مرده ها،گریه برایت میکنم تو مرا از این جهت،مثل ربابم کرده ای مولای من حرف آتش نیست هروقتی گناهم شد زیاد تو مرا با خشکیه چشمم،عذابم کرده ای ✅بمیرم هروقت روضه خون،روضه میخونه نتونم گریه کنم ✅عذاب منه هیئتی،همینه ⬅️بخدا بیخود نبود وقتی امام صادق علیه السلام فرمود میخوای بدونی ایمانت قویه یا ضعیفه،3بار بگو ⬅️اگه اشک از چشات،جاری شده بدون ایمانت قویه ✅ 🆔 http://eitaa.com/rozehajabbas
🔹نگاه افتاده به سمت گنبد و اَشکم به راه افتاده 🔹نگو منه گمراه به این حرم، گذرم اشتباه افتاده 🔹همیشه می آیم همیشه کار گدا دست شاه افتاده 🔹میان زوارت جو سوزنی که به انبار کاه افتاده 🔹ز دوش هر خسته چقد پیش تو، بار گناه افتاده 🔹شبیه من آقا به دامنت، چقدر بی پناه افتاده 🔹بگیر دستم را منم کسی که به خاک سیاه افتاده 🔹در این حرم گوییا بهشت قبل قیامت، به راه افتاده 🍃مناره ات تا عرش برای دیدنش از سر، کلاه افتاده 🍃جواد، یک واژه است چه قرعه ای که به این اصطلاح افتاده 🍃رضاست خورشیدی که صورت تو در آن مثل ماه افتاده 🍃تب مُحرّم را، گلوگرفته به سوز و به آه افتاده 🍃دو خط بخوان روضه، بگو که جَدّ من از ذوالجناح افتاده 😭نه ذوالجناح دگر تاب استقامت داشت 😭نه سیدالشهدا بر جدال طاقت داشت 😭هوا ز باد مخالف چو قیرگون گردید 😭عزیز فاطمه از اسب، سرنگون گردید 😭بگو که جد من از ذوالجناح افتاده 😭سرش به روی نی، و پیکرش وسط قتلگاه افتاده 😭 🔥و یا سر اصغر که گاه بر سر نی بوده، گاه افتاده 🔥چه میشود گفتست، تنی که دست تمام سپاه افتاده؟؟ 🔰از صدای نفس نفس زدنت، همسر تو چقد شاکی بود 🔰شده پیراهن تنت تازه، مث آن چادری که خاکی بود 🔅تا صدای غریبی ات نرسد، با کنیزان خانه کف میزد 🔅ناله از مدینه فاطمه و ناله ای حیدر از نجف میزد ♨️و کنیزی که آب آورد و تو به یاد هلال افتادی ♨️همسرت کاسه را شکست و سپس تشنه، مثل حسین جان دادی 😭😭😭 🔰مث شخص مار گزیده هی به خودش میپیچید 🔰میگفت خدا، جیگرم داره میسوزه ☑️همه رو جمع کرد یه عده داشتن میرقصیدند یه عده پایکوبی میکردند ☑️صدا هلهلشون انقده بلند بود که صدای جوادالائمه رو کسی نشنوه ✔️یکی از این کنیزا، دلش سوخت گفت برم برا پسر پیغمبر، آب بیارم ☑️نزدیک حجره شد، ام فضل بی حیا گفت کجا میری؟؟ گفت برا پسر فاطمه آب آوردم ببین چجوری داره میگه خدا جیگرم داره میسوزه ◀️آبُ از دستش گرفت گفت خودم میبرم،،، همسرشم آبُ گرفت جلو چشم امام جواد ریخت کربلا،،، ✔️ امان از زخم زبون امان از زخم زبون ☑️گفت حسین تو میگی بابات ساقیه کوثره برو از دست بابات آب بنوش یه قطره از این آب، به تو نمیرسه 😭😭😭😭 🍃و کنیزی که آب آورد و تو به یاد هلال افتادی 🍃همسرت کاسه را شکست و سپس تشنه، مثل حسین جان دادی 💠در میان تمام معصومین در مقاتل، مورخان دیدند 💠در عزای حسین و تو، تنها دشمنان کف زدند و رقصیدند پیکر تو ز پشت بام افتاد، ولی آقا به خون نشسته نشد به لب پله خورد لبهایا،ولی دندان تو شکسته نشد چقدر خوب وقت تدفینت سهم قبرت به جز گلاب نشد و از آن بهتر اینکه در یک تشت سرت آلوده ی شراب نشد 😭😭 قربون غریبیت برم ◀️امام حسن،تو خونش غریب بود همسرش، شهیدش کرد ☑️وقتی(روزه بود آقا دیگه)،از فرط تشنگی آبُ نوشید، تو این عالم اگه آتیشی ببینی، اول آب میپاشی روش تا آتیش خاموش بشه ⬅️اما امام حسن تا آبُ خورد فرمود من از این آب دارم آتیش میگیرم انقده شدت زهر زیاد بوده که روایت میگه وقتی آقا رو زمین افتادند، اون قسمت زمین ترک برداشت 😭😭😭 غریب بود حسین بود، زینب بود، ابالفضل بود 😔دوتا از اهل بیت ما تو خونشونم غریب بودن 🔘یکی امام حسن 🔘یکی هم امام جواد ☑️با اون شدتی که گفتم زهر دادن، به ابن الرضا امام جواد... جوونترین امام بوده حرف از جوون میاد میدونم دلت کجا میره اما روضه ی من این نیست ✔️سه شبانه روز بدن، رو پشت بوم بوده نوشتن کبوترا اومدن دوربدن بالاشونو باز میکردن یه اهل ذوقی میگفت کبوتر از حرم امام رضا اومد 🍂گفتن پسر پیغمبره،،، پسر امام رضائه... غریبِ آفتاب نباید مستقیم بخوره به بدن امام 🔸آی کبوتر... کاش کربلام بودین رو بدن امام حسین 😭😭😭 سه شبانه روز رو خاک داغ کربلا... 😭😭 😔کاش فقط آفتاب بود ده نفر به اسباشون نعل تازه زدن 😭😭😭 🔘هم میتونی بگی یا جواد الائمه کاش یه خواهری داشتی یه غمخواری داشتی برات گریه میکرد 🔘هم میتونی بگی اگه خواهر پاشتی و دست و پا زدنتو میدید... بگم دیگه ها؟! 🔸مگه یادم میره شری که شمر اینجا به پا کرد 🔸مگه یادم میره با چکمه هاش رو سینه جا کرد 🔸مگه یادم میره چند ضربه زد، سرُ جدا کرد 🆔 http://eitaa.com/rozehajabbas
حاجت به شرح آن نیست،دردی که خود عیان است این اشک شور گونه، شیرین ترین بیان است 🔸از عشق یوسف مصر، یک دل فقط جوان شد 🔸در خیمه ی حسینی، دلها همه جوان است بالاترین عبادت، شادی قلب شادی قلب ، ذکر حسین جان است ☑️دل حضرت زهرارو شادکن با این ذکر ♥ ☑️میگن یجایی بالای عرش درست کردن، خانوم حضرت زهرا اونجا میشینه هی کربلارو نگاه میکنه،گریه میکنه 😭😭 ☑️آدمی که گریه میکنه،نَدیم میخواد همدم میخواد ☑️دیدی اگه یه کَسِت بمیره،رفیقت میاد گریه میکنه اشک میریزه ☑️میگی چه رفیق بامعرفتیه ☑️تو میگی حسین، مادرش میگه چقد بامعرفته داره برا حسینم گریه میکنه ای زینت دوش نبی،روی زمین جای تو نیست این خار و خاشاک زمین،منزل و مأوای تو نیست 😭😭😭😭 👌بالاترین عبادت، شادی قلب 👌شادی قلب ، ذکر حسین جان است تمام ما را با اسم می شناسد نزدیک درب هیئت، چشم انتظارمان است ♥ ☑️اگه یه هفته نیاییم،دلش تنگ میشه برا من و شما ☑️میگی کجایید بیایید برا حسینم گریه کنید?? این سرخی بدن ها، یا این به سرزدن ها از جهل سینه زن نیست، از عشق بی کران است "اینجا گناه بخشند، کوهی به کاه بخشند" وقتی که پیرمردی، با عشق، روضه خوان است 😭😭 آهی کشید خواهر در ماتم برادر این آه تا قیامت در سینه ها نهان است مثل لب برادر، خون شد جبین خواهر گویا که چوب محمل همدست خیزران است ♥ چنین جداشده از تن، سرت طبیعی نیست چه ریش ریش شده حنجرت،طبیعی نیست از این سوی بدنت،سطح خاک معلوم است مُشبّک است اگر پیکرت طبیعی نیست گمان کنم همه را موبه مو خودش دیده وگرنه لب زدن مادرت،طبیعی نیست همینکه چکمه روی سینه ی تو زد،گفتم که دست و پا زدن آخرت،طبیعی نیست مگر تمام نشد، پس نمیروند چرا?? شلوغ ماندن دور و برت،طبیعی نیست از اینکه اینهمه اسب آمده سویت،پیداست که کار دفن تن اطهرت،طبیعی نیست 😭😭 🔰الف قامتم ز داغت شد دال 🔰که شدم از غمت،پیر صدها سال 🔰به سما بنگرم،سرت بر نیزه 🔰به زمین بنگرم،تنت در گودال 🔰تنت شد پامال تنت شد پامال 🔰همه دیدن مرکبت،خونین یال 🔰همه گفتن در این وضع و حال ♻️ذوالجناحا از چه رنگت باختی? ♻️جان زهرا را کجا انداختی?? ♨️همه هستیه خواهرت را بردند ♨️زر و خلخال دخترت را بردند ♨️کمی دیر آمدم،سرت را بردند ♨️نه فقط، یک عدد همان پیراهن ♨️همه اعضای پیکرت را بردند 💠به کجا انگشترت را بردند 💠سرت را بردند 💠سر عباس و اکبرت را بردند 💠سر شش ماهه اصغرت را بردند 🍁سر تو روی نی شد مانند 🍁سر عباس، مضطر و شرمنده 🍁شده قلبم ز داغ تو آکنده 🍁حرمله میخنده 🍁سنان میخنده 🍁که داره شمر، دست زینبو میبنده 😭😭😭😭😭😭 🆔 http://eitaa.com/rozehajabbas
🔥سوختیم و شعله ی بال و پر ما شد بلند 🔥فطرسی از گوشه ی خاکستر ما شد بلند ⬅️در تنزل کردن معشوق سیر عاشق است ⬅️عشق کوتاه آمد و زیر سر ما شد بلند ⬅️اُنس از ذکر شب عشاق هم واجب تر است ⬅️نیست عاشق هر کسی که از بر ما شد بلند ⬅️اشک وقتی می چکد هنگام معراج دل است ⬅️بخت ما در سایه ی چشم تر ما شد بلند ⬅️بی حسین بن علی خلقت بلا تکلیف بود ⬅️در پی کار خدا هم دلبر ما شد بلند ⬅️سینه ی ما منبر است آتش نمی سوزاندش ⬅️هر شب جمعه "حسین" از منبر ما شد بلند ⬅️احترام نام تو بر انبیاء هم واجب است ⬅️هر کجا حرف تو شد پیغمبر ما شد بلند ⬅️سائلانت بیشتر بازار گرمی می کنند ⬅️دست ما پُر بود و دست دیگر ما شد بلند ⬅️زحمت تو در حقیقت سربلندی همه ست ⬅️تو شدی نیزه نشین اما سر ما شد بلند ❣ حالا که اربعین اومد کنار قبر داداشش 😭حسیــــــن_ای سر_بریده 😭حسیــــــن_قدم_خمیده 😭😭 🍁همه جا عطر ياس مي آمد 🍁عطر ِ ياس پيمبر رحمت 🍁خيمه ميزد به پشت دروازه 🍁عابد اهل بيت با زحمت * 🍃داشت خواب مدينه را ميديد 🍃دختر ي كه به شام تهمت خورد 🍃ناگهان ديده بر سحر وا كرد 🍃چشم خيسش به شهر عصمت خورد * ❇️ديد فرياد طَرّقوا آيد ❇️كوچه واشد به محمل زينب ❇️گفت:اُم البنين بيا اما ❇️دست بردار از دلِ زينب * ☘گفت اُم البنين ببين زينب ☘با چه اوضاعي از سفر برگشت ☘از حسين تكه هاي پيراهن ☘از ابالفضل يك سپر برگشت * 💠بر بلندي همين كه خيمه زدند 💠ياد گودال كربلا افتاد 💠سايه ي خيمه بر سرش كه رسيد 💠ياد آتش گرفته ها افتاد ☑️یاد اون روزی که اون دختر کوچولو، دامنش آتیش گرفت ☑️میگه سریع خودمو رسوندم تا نزدیک شدم دست رو سرش گرفت گفت مسلمونی?? گفتم بله ✔️گفت قرآن خوندی? ✔️گفتم بله ✔️گفت این آیه رو خوندی? ✔️بله،،، خوندم ✔️یه نگاه غریبونه ای کرد گفت به خدا من یتیمم ☑️همینجا تو همین گودال بابامو کشتن 😭😭😭😭 ♥ 🔆گفت يادم نميرود هرگز 🔆دلبرم رفت و روز ما شب شد 🔆آن قدر نيزه رفت و آمد كرد 🔆بدن شاه نامرتب شد 😭😭😭😭 خطبه ها، خطبه هاي غَرّا شد ليك با طعم روضه ي الشام صحبت از نذر نان و خرما بود صحبت از سنگ هاي كوچه و بام * ✳️همه جا رنگ كربلا بگرفت ✳️كربلا، كربلاي ديگر بود ✳️بر لب زينب و زنان و رباب ✳️روضه ي تشنگي اصغر بود آخه مث برگای پاییزی همه خودشونو انداختن ☑️یکی میگفت قاسمم ☑️یکی میگفت اکبرم ☑️یکی میگفت ابالفضل ☑️یکی میگفت حسینم رباب اومد یه گوشه ای، هی میگه لالایی اصغرم ☑️یاد اون روزی افتادم که چشم تو چشم ☑️من نگاه میکردی،،، یعنی مادر تشنمه ☑️انقده خجالت کشیدم اصغرم 😭😭 اون روز علی اصغر داشتمو شیر نداشتم امروز شیر دارمو… . علی لای لای علی لای لای علی لای لای علی لای لای ♻️رأس ها بر بدن شده مُلحق ♻️دستها جاي زخم هاي طناب ♻️گوشها جاي گوشواره ولي ♻️همه ي گوشواره ها ناياب دختري با قيام نيمه شبش جان تازه به دين و قرآن داد در خرابه كنار  رأس پدر طفل ويران نشين ما جان داد 😭😭 🎋لعنت به دنیا که مارو به شام رسوند 🎋به مجلس حرام رسوند 🎋راستی رقیه ات باباجون،سلام رسوند... سلام رسونده… نگو چرا عمه زینب،سر به زیر شد از داغ رقیه پیر تورو خدا سراغشو ازش نگیر 🍂چهل روزه خونِ، دل پُر ما... 🍂چهل روزه که شمرِ دَم خوره ما 🍂چهل روزه گم شده چادر ما 😭😭😭 … ☑️یه طرف خانم زینب داره حرف میزنه ☑️یه طرف سکینه یه طرف رباب،،، ☑️این حرفا مال سکینه هست اگه لباس من،سیاه و دودیه سهم تنم،کبودیه سوغاتیه محله یهودیه 🌾انقده سنگ زدن بابا 🌾انقده خاکروبه ریختن 🌾یه عده با تازیانه میزدن بابا 😭😭😭 اگه لباس من،سیاه و دودیه سهم تنم،کبودیه سوغاتیه محله یهودیه 💎تو بزم مِی، یکی منو نشون میداد 💎یزید سرُ تکون میداد 💎عمه اگه نبود سکینت،جون میداد تو ازدحام قامتمون شکسته بازار شام،قیمتمون شکسته بزم حرام، عزتمون شکسته 🌸چهل روزه رباب دل مارو سوزوند 🌸یه لحظه تو سایه نموند 🌸هر طفل شیرخواره رو دید، لالایی خوند من بوده ام کشیدم منت عمو باعث خجلت عمو حالا چیجور برم زیارت عمو 💢اگه برم، پرسید ز گوشواره 💢یا پرسید از این تاولای پاره 💢من چی بگم عمو طاقت نداره 🆔 http://eitaa.com/rozehajabbas
🍀🍀 🔸منم که گوشه ی میخانه جایگاه من است 🔸دعای پیر مغان وردِ صبحگاهِ من است 🔹منم که گوشه ی میخانه جایگاه من است 🔹دعای پیرمغان وردِ صبحگاهِ من است 🟣ز پادشاه و گدا فارغم به حمدالله 🟣گدای خاک در دوست پادشاه من است 🟤غرض ز مسجد و میخانه‌ام وصال شماست 🟤جز این خیال ندارم خدا گواهِ من است ♦️مگر به تیغ اجل خیمه برکنم ور نه ♦️رمیدن از در دولت نه رسم و راه من است 🟩رمیدن از در دولت نه رسم و راه من است 🟢مگر به تیغ اجل خیمه برکنم ور نه ☑️مگه اجل به سراغم بیاد، دیگه نتونم بگم حسین فلذا اگه یه روز نگم حسین میمیرم... ☑️لحظه شماری میکنم یه جا روضه ی آقام باشه، بیام بگم حسین و گریه کنم. ♥️ 👌تا یکی میگه میخوام برم کربلا هوایی میشم خیلی ها درک میکنن چی میگم. ☑️اونی که کربلا نرفته یه درد داره.. اما کربلا نرفته ها بیشتر میسوزن. داغ روی داغه ☑️به اسمش قسم لحظه شماری میکنیم اربعین بیاد، دوباره بیام کربلا. ♥️ 🍀 🔸ای مسیحا دم رسول الله 🔸چون علی مَرهَم رسول الله 🔸سپر محکم رسول الله 🔸عزت پرچم رسول الله 🔸حمزه افتخار اسلامی 🔸مظهر اقتدار اسلامی 🔸درعبادت قیامتی داری 🔸با مناجات اُلفَتی داری 🔸بین میدان شجاعتی داری 🔸به علی چه ارادتی داری 🔸آسمان زیر گام پای شماست 🔸آخر عشق ابتدای شماست 🔸قد احمد زغصه ات تا شد 🔸تا که یک نیزه بر تنت جاشد 🔸آه بالا سرت چه غوغا شد 🔸بر سر غارت تو دعوا شد 🔸لشکری دور پیکرت آمد 🔸جگری را زنی به دندان زد 🔸گر چه خیلی بلا سرت آمد 🔸گر چه قاتل، برابرت آمد 🔸تا کنار تو خواهرت آمد 🔸یک عبا روی پیکرت آمد 🔸تا نبیند صفیحه حالت را 🔸وای از روضه های کرببلا ♥️…سالار_زینب نمیدونی چه غوغایی میکنه این اسم… ♥️ 🔸تا نبیند حالت را 🔸وای از روضه های کرببلا کربلا چه خبر بوده؟؟ 🔰کربلا دشنه دارها بودند 🔰یک نفر نه،،، هزارها بودند 🔰وسط نیزه زارها بودند 🔰روی سینه، سوارها بودند 🔰آبروی قبیله غارت شد 🔰پیش زینب به تن جسارت شد 😭😭😭😭 برای این یه بندش معذرت میخوام همه نوکرا ببخشند. 🔰حرم الله در خطر افتاد 🔰رد شلاق بر کمر افتاد 🔰خواهری بین صد نفر افتاد 🔰بین بازار و هر گذر افتاد 🔰همه دیدند ضعف تن ها را 🔰مردها میزدند زن ها را ♥️ ♥️ ☑️وحشی, قاتل حمزه سیدالشهدا عموی پیغمبر بوده. سالها گذشت. ☑️اومد خدمت آقا رسول الله. گفت یا رسول الله، اومدم توبه کنم. پیغمبره... یا رحمت للعالمینه. گفت توبه ات خدا قبول کنه.. 🔘اما اینقدر از جلو چشام دور شو، اصلا نمیخوام ببینم... قاتل عموش بوده.. 🔘طاقت نداشت قاتل عموجانش و ببینه.. ... 🔘یه نگاه کرد دور و برش.. یه طرف شمره..یه طرف حرمله ست،یه طرف خولی.. 😭😭😭😭 کربلا تا کوفه و شام باید چشمش به کیا بخوره؟؟؟ 😭😭😭 حالا که کار به اینجارسیده بزار بعضی حرفارو بزنم. اسیر اسیره..فرقی نداره. حتی اگه اسیر پیغمبرم باشه. ☑️دخترها رو آوردن. گفتن این دختر حاتم طائیه... گفت آزادش کنید.گف آقاجان مگه فرقی هم داره برای شما. ☑️گف این باباش سفره دار بود... یکی نبود توی کوفه و شام بگه بگه این دختر علیِ 😭😭 این نوه ی پیغمبره... باباش سفره دار بوده. ♥️ جانم جانم جانم جانم… ♥️ اصلا روضه حمزه سیدالشهدا گریزهاش هر طوری گریز میزنی،میری سر سفره ی خانم حضرت زینب یاد یه روضه ای افتادم. عمربن عبدود، غولی بود برای خودش. تو عصر خودش یلی بود واسه خودش تو زور و بازو.. گفت تو یه جنگی وقت نکرد بره خونه سپرش و بگیره... ☑️یه بچه شتری و بلند کرد شده سپرش..با اون جنگید، و پیروز هم شدیم میشناختنش... تو عرب معروف بود. ✔️وقتی با امیرالمومنین جنگید‌، و به درک واصل شد،،، گفتن خواهرش داره میاد. ✔️خواهرش اومد یه نگاهی کرد..زره سپر شمشیر عبدود خیلی قیمتی بود. پهلوون بود برای خودش دیگه..اون موقع هم رسم بود غنیمت میبردن. ⬅️خواهرش اومد گفت هرچی میخوام گریه کنم نمیتونم.. اینی که تو رو کشته خیلی جوونمرد بوده.. ⬅️امیرالمومنین آقای همه ی عالم فرمود اسم و رسم داره برای خودش... درسته کافره...اما این نباید برهنه بشه. نباید ابروش بره.. اومد تو گودال. گفت حالا که سر نداره، با یادگار مادرم که پیراهنش باشه حتما میشناسمش. 💔 🟠ای زینت دوش نبی 🟠تو روح و جان زینبی 🟠تو آبروی عرشی و 🟠در زیر سم مرکبی ♥️ جانم جانم جانم جانم ♥️ ♥️ ♥️ این اسم از فاطمه، دل برده. من و تو چیکاره ایم؟؟ دلم برا کربلا تنگ شده... 😭😭😭 در همین گودال, دست و پا میزد مادرش زهرا را صدا میزد 🍀 😭😭😭😭 ✍️ التماس دعای فرج🤲🏻 🍀🍀 🔻 🔺 🆔http://eitaa.com/rozehajabbas
🔹درد بسیار،به دنبال دواییم هنوز 🔹چشم بر دست طبیبیم،به نواییم هنوز 🔸هرچه از یار رسد بهر غلامش نیکوست 🔸باهمه فقر،خریدار بلاییم هنوز 💥آبرو دار بود،هرکه شود سائل یار 💥خوب یا بد، همه از لطف، گداییم هنوز 🔵با همه غفلت و آلودگی و بارگناه 🔵طالب دیدن آن وجه خداییم هنوز ♻️بارها توبه شکستیم، به ما فرصت داد ♻️پُر خطاییم، به دنبال عطاییم هنوز ✳️گر نشد قسمت ما دیدن او، باکی نیست ✳️دل خوش هستم که راضی،به قضاییم هنوز 🔻تا کنون گر به غم یار، ارادتمندیم 🔻همه مدیون امام و شهداییم، هنوز ⚪️عمر رفت و دل ما زائر شش گوشه نشد ⚪️به خدا در هوس کرببلاییم هنوز دیگه نگام نمیکنی، با غصه دارم میزنی بهت میگم دوست دارم، ولی کنارم میزنی حسرت به دل تو این دیار زندگی سخت شده برام چند وقتیه تو خلوتام همش به فکر کربلام 😭😭😭😭 بد منم، بی کس منم، آقا شما مولا شما خشک و برکت منم،رحمت شما، دریا شما چله ی ترک گناهم،آخر سر کار کرد آنقدر که مادرت،ما را رسانده تا شما سودِ یک دفعه زیارت،ضربِ در سه میشود وقت مرگم با شما،قبر و قیامت با شما هی خرابش میکنم،هی تو درستش میکنی تا همیشه طفل بازیگوش من،بابا شما سفره ی ما، طوس و قم افتاده و با این حساب رزق را یا حضرت معصومه داده یا شما هیچکس غیر از شما، کاری برای من نکرد لاقیاس اِلّا شما، لا کریم اِلّا شما کربلایی که نرفتم را به مشهد دیده ام جور دوریه گدا را میکشی اینجا شما هیچکس مانند من، کفران نعمت کرده نیست چقد نمک خوردم و نمکدون شکوندم 😭😭 هیچکس مانند من، کفران نعمت کرده نیست بیشتر از هر کسی بد کرده ام، امّا شما بر در باب الجوادت، با سیه رو شد خطاب میخرم بار گناه، بار گناه شیعه را حتی شما دیدم همه جا بر در و دیوار حریمت جایی ننوشتست گنهکار نیاید اصلا گنهکارا رو خوشکلتر تحویل میگیری اصلا رو سیاهارو بیشتر میخری 😭😭😭 ماه رجب، خیلیا میان مشهد خیلیا میان پابوست یه چند خطم روضه بخونم… آتشی از جگر سوخته اش رفت بالا رفت یک عبا روی سرش بود، تک و تنها رفت گفت میرم مجلس مأمون برگشتم اگه با همین حال بودم که هیچ… اگه عبا رو سرم بود، بدون کارم تمومه چقدر خورد زمین و نفسش بند آمد قریب به ۵۰ مرتبه، از مجلس مأمون تا خونه، افتاد زمین این حرفُ میشنوی یاد چه روضه هایی میفتی?? اول دلت میره مدینه، اون لحظه ای که امام حسن و امام حسین، خبر شهادت مادر رو دادند به بابا 😭😭😭😭 از مسجد تا خونه، چندین بار افتاد زمین … 😭😭😭 یه جا دیگم دلت میره از تل زینبیه تا گودیه قتلگاه، خانوم زینب به سر زنان… یا غیاث المستغیثین تا گودال، چنبار افتاد رو خاکا 😭😭😭😭 چقدر خورد زمین و نفَسَش بند آمد با مواسات، به درد کمر زهرا رفت زهر وقتی که اثر کرد، عطش می آید پای این تشنگی از پیکر آقا، نا رفت خواهرانش همگی چشم به راهش هستند به مدینه برسانید دگر آقا، رفت پسرش هم نتوانست که مانع بشود از پدر خواست بماند که پدر، امّا رفت باز هم حرف پدر با پسری آمد و بعد دل ما بی برو و برگرد فقط یک جا رفت پیرمردی ز روی اسب، خودش را انداخت به سر زانوی خود،پیش گل لیلا رفت هفت دفعه جگرش سوخت، علی را تا دید هفت دفعه ولدی گفت، کنارش تا رفت هر طرف دست که میخورد، ز هم میپاشید آخرش بین عبایی اکبرها رفت انقده با شمشیر زدن انقده با نیزه زدن بغض علی تو دلشون بود فقطعوه بالسیوف اربا اربا اربا اربا رو اینجوری تشبیه کردن تسبیح که پاره میشه، دونه هاش پخش میشه همه ی زمین کربلا شده علی اکبر هر جایی رو میدید، میگفت ولدی ولدی ولدی ولدی 😭😭😭😭😭 اسبای نجیب عرب، جوری تربیت میشدن، وقتی صاحبش زخمی میشد میاوردنش سمت خیمه هم از خانوم فاطمه زهرا نشون داشت هم از امیرالمومنین یه بی حیایی، نیزه به پهلوش زد یه بی حیایی هم عمود به فرقش زد امام حسین دید یه صدایی میاد ابتا علیک منی السلام سریع خودشو رسوند نزدیک که شد دید یه عده بی حیا، یه چیزی رو محاصره کردن شمشیر بالا میره، پایین میاد نیزه بالا میره، پایین میاد 😭 هر وقت که دستا پایین میومد، امام حسین میگفت وای جگرم… 😭 😭😭 جلو چشم بابا، روضه ی پسر خوندن خیلی سخته دارم روضه ی علی اکبرشو میخونم 🔅گیسوی پر از خون تو 🔅غمگین و زمین گیرم کرد 🔻ای دار و ندار لیلا 🔺داغ تو مرا پیرم کرد ▪️ستاره ی شب دل من ▪️تویی تموم حاصل من ▪️مرو بمان کنار قلبم 🔹کبوتر شکسته بالم 🔹فتاده ای مقابل من 🔹مرو بمان کنار قلبم نمیدونی چقد خندیدن به امام حسین وقتی علی اکبر افتاد آه… 🔸تا صدای خنده ی دشمن شنیدم 🔸تا سر نعش تو من، خود را کشیدم 🔸در تنت، یک جای سالم هم ندیدم ♥️ 🆔 http://eitaa.com/rozehajabbas
🍀🍀 🔸منم که گوشه ی میخانه جایگاه من است 🔸دعای پیر مغان وردِ صبحگاهِ من است 🔹منم که گوشه ی میخانه جایگاه من است 🔹دعای پیرمغان وردِ صبحگاهِ من است 🟣ز پادشاه و گدا فارغم به حمدالله 🟣گدای خاک در دوست پادشاه من است 🟤غرض ز مسجد و میخانه‌ام وصال شماست 🟤جز این خیال ندارم خدا گواهِ من است ♦️مگر به تیغ اجل خیمه برکنم ور نه ♦️رمیدن از در دولت نه رسم و راه من است 🟩رمیدن از در دولت نه رسم و راه من است 🟢مگر به تیغ اجل خیمه برکنم ور نه ☑️مگه اجل به سراغم بیاد، دیگه نتونم بگم حسین فلذا اگه یه روز نگم حسین میمیرم... ☑️لحظه شماری میکنم یه جا روضه ی آقام باشه، بیام بگم حسین و گریه کنم. ♥️ 👌تا یکی میگه میخوام برم کربلا هوایی میشم خیلی ها درک میکنن چی میگم. ☑️اونی که کربلا نرفته یه درد داره.. اما کربلا نرفته ها بیشتر میسوزن. داغ روی داغه ☑️به اسمش قسم لحظه شماری میکنیم اربعین بیاد، دوباره بیام کربلا. ♥️ 🍀 🔸ای مسیحا دم رسول الله 🔸چون علی مَرهَم رسول الله 🔸سپر محکم رسول الله 🔸عزت پرچم رسول الله 🔸حمزه افتخار اسلامی 🔸مظهر اقتدار اسلامی 🔸درعبادت قیامتی داری 🔸با مناجات اُلفَتی داری 🔸بین میدان شجاعتی داری 🔸به علی چه ارادتی داری 🔸آسمان زیر گام پای شماست 🔸آخر عشق ابتدای شماست 🔸قد احمد زغصه ات تا شد 🔸تا که یک نیزه بر تنت جاشد 🔸آه بالا سرت چه غوغا شد 🔸بر سر غارت تو دعوا شد 🔸لشکری دور پیکرت آمد 🔸جگری را زنی به دندان زد 🔸گر چه خیلی بلا سرت آمد 🔸گر چه قاتل، برابرت آمد 🔸تا کنار تو خواهرت آمد 🔸یک عبا روی پیکرت آمد 🔸تا نبیند صفیحه حالت را 🔸وای از روضه های کرببلا ♥️…سالار_زینب نمیدونی چه غوغایی میکنه این اسم… ♥️ 🔸تا نبیند حالت را 🔸وای از روضه های کرببلا کربلا چه خبر بوده؟؟ 🔰کربلا دشنه دارها بودند 🔰یک نفر نه،،، هزارها بودند 🔰وسط نیزه زارها بودند 🔰روی سینه، سوارها بودند 🔰آبروی قبیله غارت شد 🔰پیش زینب به تن جسارت شد 😭😭😭😭 برای این یه بندش معذرت میخوام همه نوکرا ببخشند. 🔰حرم الله در خطر افتاد 🔰رد شلاق بر کمر افتاد 🔰خواهری بین صد نفر افتاد 🔰بین بازار و هر گذر افتاد 🔰همه دیدند ضعف تن ها را 🔰مردها میزدند زن ها را ♥️ ♥️ ☑️وحشی, قاتل حمزه سیدالشهدا عموی پیغمبر بوده. سالها گذشت. ☑️اومد خدمت آقا رسول الله. گفت یا رسول الله، اومدم توبه کنم. پیغمبره... یا رحمت للعالمینه. گفت توبه ات خدا قبول کنه.. 🔘اما اینقدر از جلو چشام دور شو، اصلا نمیخوام ببینم... قاتل عموش بوده.. 🔘طاقت نداشت قاتل عموجانش و ببینه.. ... 🔘یه نگاه کرد دور و برش.. یه طرف شمره..یه طرف حرمله ست،یه طرف خولی.. 😭😭😭😭 کربلا تا کوفه و شام باید چشمش به کیا بخوره؟؟؟ 😭😭😭 حالا که کار به اینجارسیده بزار بعضی حرفارو بزنم. اسیر اسیره..فرقی نداره. حتی اگه اسیر پیغمبرم باشه. ☑️دخترها رو آوردن. گفتن این دختر حاتم طائیه... گفت آزادش کنید.گف آقاجان مگه فرقی هم داره برای شما. ☑️گف این باباش سفره دار بود... یکی نبود توی کوفه و شام بگه بگه این دختر علیِ 😭😭 این نوه ی پیغمبره... باباش سفره دار بوده. ♥️ جانم جانم جانم جانم… ♥️ اصلا روضه حمزه سیدالشهدا گریزهاش هر طوری گریز میزنی،میری سر سفره ی خانم حضرت زینب یاد یه روضه ای افتادم. عمربن عبدود، غولی بود برای خودش. تو عصر خودش یلی بود واسه خودش تو زور و بازو.. گفت تو یه جنگی وقت نکرد بره خونه سپرش و بگیره... ☑️یه بچه شتری و بلند کرد شده سپرش..با اون جنگید، و پیروز هم شدیم میشناختنش... تو عرب معروف بود. ✔️وقتی با امیرالمومنین جنگید‌، و به درک واصل شد،،، گفتن خواهرش داره میاد. ✔️خواهرش اومد یه نگاهی کرد..زره سپر شمشیر عبدود خیلی قیمتی بود. پهلوون بود برای خودش دیگه..اون موقع هم رسم بود غنیمت میبردن. ⬅️خواهرش اومد گفت هرچی میخوام گریه کنم نمیتونم.. اینی که تو رو کشته خیلی جوونمرد بوده.. ⬅️امیرالمومنین آقای همه ی عالم فرمود اسم و رسم داره برای خودش... درسته کافره...اما این نباید برهنه بشه. نباید ابروش بره.. اومد تو گودال. گفت حالا که سر نداره، با یادگار مادرم که پیراهنش باشه حتما میشناسمش. 💔 🟠ای زینت دوش نبی 🟠تو روح و جان زینبی 🟠تو آبروی عرشی و 🟠در زیر سم مرکبی ♥️ جانم جانم جانم جانم ♥️ ♥️ ♥️ این اسم از فاطمه، دل برده. من و تو چیکاره ایم؟؟ دلم برا کربلا تنگ شده... 😭😭😭 در همین گودال, دست و پا میزد مادرش زهرا را صدا میزد 🍀 😭😭😭😭 ✍️ التماس دعای فرج🤲🏻 🍀🍀 🔻 🔺 🆔http://eitaa.com/rozehajabbas
🔹نگاه افتاده به سمت گنبد و اَشکم به راه افتاده 🔹نگو منه گمراه به این حرم، گذرم اشتباه افتاده 🔹همیشه می آیم همیشه کار گدا دست شاه افتاده 🔹میان زوارت جو سوزنی که به انبار کاه افتاده 🔹ز دوش هر خسته چقد پیش تو، بار گناه افتاده 🔹شبیه من آقا به دامنت، چقدر بی پناه افتاده 🔹بگیر دستم را منم کسی که به خاک سیاه افتاده 🔹در این حرم گوییا بهشت قبل قیامت، به راه افتاده 🍃مناره ات تا عرش برای دیدنش از سر، کلاه افتاده 🍃جواد، یک واژه است چه قرعه ای که به این اصطلاح افتاده 🍃رضاست خورشیدی که صورت تو در آن مثل ماه افتاده 🍃تب مُحرّم را، گلوگرفته به سوز و به آه افتاده 🍃دو خط بخوان روضه، بگو که جَدّ من از ذوالجناح افتاده 😭نه ذوالجناح دگر تاب استقامت داشت 😭نه سیدالشهدا بر جدال طاقت داشت 😭هوا ز باد مخالف چو قیرگون گردید 😭عزیز فاطمه از اسب، سرنگون گردید 😭بگو که جد من از ذوالجناح افتاده 😭سرش به روی نی، و پیکرش وسط قتلگاه افتاده 😭 🔥و یا سر اصغر که گاه بر سر نی بوده، گاه افتاده 🔥چه میشود گفتست، تنی که دست تمام سپاه افتاده؟؟ 🔰از صدای نفس نفس زدنت، همسر تو چقد شاکی بود 🔰شده پیراهن تنت تازه، مث آن چادری که خاکی بود 🔅تا صدای غریبی ات نرسد، با کنیزان خانه کف میزد 🔅ناله از مدینه فاطمه و ناله ای حیدر از نجف میزد ♨️و کنیزی که آب آورد و تو به یاد هلال افتادی ♨️همسرت کاسه را شکست و سپس تشنه، مثل حسین جان دادی 😭😭😭 🔰مث شخص مار گزیده هی به خودش میپیچید 🔰میگفت خدا، جیگرم داره میسوزه ☑️همه رو جمع کرد یه عده داشتن میرقصیدند یه عده پایکوبی میکردند ☑️صدا هلهلشون انقده بلند بود که صدای جوادالائمه رو کسی نشنوه ✔️یکی از این کنیزا، دلش سوخت گفت برم برا پسر پیغمبر، آب بیارم ☑️نزدیک حجره شد، ام فضل بی حیا گفت کجا میری؟؟ گفت برا پسر فاطمه آب آوردم ببین چجوری داره میگه خدا جیگرم داره میسوزه ◀️آبُ از دستش گرفت گفت خودم میبرم،،، همسرشم آبُ گرفت جلو چشم امام جواد ریخت کربلا،،، ✔️ امان از زخم زبون امان از زخم زبون ☑️گفت حسین تو میگی بابات ساقیه کوثره برو از دست بابات آب بنوش یه قطره از این آب، به تو نمیرسه 😭😭😭😭 🍃و کنیزی که آب آورد و تو به یاد هلال افتادی 🍃همسرت کاسه را شکست و سپس تشنه، مثل حسین جان دادی 💠در میان تمام معصومین در مقاتل، مورخان دیدند 💠در عزای حسین و تو، تنها دشمنان کف زدند و رقصیدند پیکر تو ز پشت بام افتاد، ولی آقا به خون نشسته نشد به لب پله خورد لبهایا،ولی دندان تو شکسته نشد چقدر خوب وقت تدفینت سهم قبرت به جز گلاب نشد و از آن بهتر اینکه در یک تشت سرت آلوده ی شراب نشد 😭😭 قربون غریبیت برم ◀️امام حسن،تو خونش غریب بود همسرش، شهیدش کرد ☑️وقتی(روزه بود آقا دیگه)،از فرط تشنگی آبُ نوشید، تو این عالم اگه آتیشی ببینی، اول آب میپاشی روش تا آتیش خاموش بشه ⬅️اما امام حسن تا آبُ خورد فرمود من از این آب دارم آتیش میگیرم انقده شدت زهر زیاد بوده که روایت میگه وقتی آقا رو زمین افتادند، اون قسمت زمین ترک برداشت 😭😭😭 غریب بود حسین بود، زینب بود، ابالفضل بود 😔دوتا از اهل بیت ما تو خونشونم غریب بودن 🔘یکی امام حسن 🔘یکی هم امام جواد ☑️با اون شدتی که گفتم زهر دادن، به ابن الرضا امام جواد... جوونترین امام بوده حرف از جوون میاد میدونم دلت کجا میره اما روضه ی من این نیست ✔️سه شبانه روز بدن، رو پشت بوم بوده نوشتن کبوترا اومدن دوربدن بالاشونو باز میکردن یه اهل ذوقی میگفت کبوتر از حرم امام رضا اومد 🍂گفتن پسر پیغمبرِ ،،، پسر امام رضائه... غریبِ آفتاب نباید مستقیم بخوره به بدن امام 🔸آی کبوتر... کاش کربلام بودین رو بدن امام حسین… 😭😭😭 سه شبانه روز رو خاک داغ کربلا... 😭😭 😔کاش فقط آفتاب بود ده نفر به اسباشون نعل تازه زدن 😭😭😭 💔 🔘هم میتونی بگی یا جواد الائمه کاش یه خواهری داشتی یه غمخواری داشتی برات گریه میکرد 🔘هم میتونی بگی اگه خواهر پاشتی و دست و پا زدنتو میدید... بگم دیگه ها؟! 🔸مگه یادم میره شری که شمر اینجا به پا کرد 🔸مگه یادم میره با چکمه هاش رو سینه جا کرد 🔸مگه یادم میره چند ضربه زد، سرُ جدا کرد 😭😭😭 🔻 🔺 🆔 http://eitaa.com/rozehajabbas
از ازل در غمت عزادارم رو سیاهم ولی تورا دارم تا که دور سر تو میگردم با ملائک برو بیا دارم تا نفس دارم، از تو میخوانم تا که در حنجره، صدا دارم الحمدلله، در هر خانه را نخواهم زد من به ارباب خود،وفا دارم تو فراوان شبیه من داری من ولی، مثل تو کجا دارم از دلم خوب باخبر هستی 🍁یه عده دارن کوله بارشونو میبندن اربعین برن کربلا 🍁یه عده هم مث من دارن با حسرت،نگاشون میکنن 🍁فقط تو دلمون میگیم خوش بحالشون 🔹چه روزی آقا طلبیدشون؟ از دلم خوب باخبر هستی باز هم،راه بسته را واکن کربلای مرا تو امضا کن 💔 ☘☘☘☘☘ 🔹بفرمایید روضه،آدرس... دروازه ساعات 🔹بغد از کوچه تنگ یهودی ها،ته بازار 🔸 شام سابق و بازار امروز حمیدیه 🔸گرفته مجلسی ارباب،در کاخ یزیدیه 🔹بفرمایید روضه با حضور قاتلان 🔹شمر و سنان و حرمله... امشب 🔸بفرمایید روضه با حضور ذاکران 🔸این بار چوب خیزران و... لب 🔹بفرمایید روضه، شام، بعدش هم به صرف شام 🔹بصرف شام،بعدش هم شراب از جام 🔸بفرمایید روضه شامیان بعداز نماز مغرب و عشا 🔸بفرمایید روضه، شامیان با روضه خوانی زین العابدین و زینب کبری 🔹ندیدم مجلسی کاملتر از این مجلس روضه 🔹نه...بیخود نیست اربابم در آورده سر از این مجلس روضه 🔸که در آن قاسم و عباس و اکبر بر روی نیزه میان دارند 🔸و در هرگوشه مجلس شبیه عمه سادات و طفلان،کربلایی های بسیارند 🔹به نوبت راویان شمر و سنان و حرمله از کربلا گفتند 🔹تمام قصه را از ابتدا تا انتها گفتند ولی هریک جدا از روضه سرهای از پیکر جدا گفتند 🔸سپس بر منبر تشت طلایی، آن لب کرببلایی 🔸آیه ای از کهف را آن شب تلاوت کرد 🔸تمام نکته ها را در خواندن آیه، مو به مو رعایت کرد 🔹حسین ابن علی لب وا نکرده، ناگهان مجلس دگرگون شد 🔹از این سو چشم زین العابدین، از آن طرف زینب دلش خون شد 🔸پس از لب،خیزران برخواست آهسته ولی 🔸با شدت از دست یزید افتاد 🔻 🔺 🆔http://eitaa.com/rozehajabbas