با اشک دانه دانه ام
میشویم روی تورا
با دستم شانه میزنم
سنبل موی تورا
من غرق آه و ناله ام
من زهرای سه ساله ام
کجا گل نشکفته را فصل خزان باشد
کجا سه ساله دختری،قدش کمان باشد
سوزد همه بال و پرم
سیلی شده همسفرم
#دردم_شنیدنیست
در دیده نمانده رمق
ای ماه میان طبق
#طفل_تو_دیدنیست
بر روی طفل کوچکت
رنگ نیلی زده اند
هرجا بردم نام تورا
برمن سیلی زده اند
خون میریزد ز آه من
رفته نور نگاه من
نور از دوچشمم رفته و سرتابه پا دردم
ببین که با دستم به دنبال سرت گردم
من نقش زمین شده ام
ویرانه نشین شده ام
ای ماه محفلم
یا ناز مرا تو بخر
یا آن که مرا تو ببر
حل کن تو مشکلم
#کانال_تخصصی_روضه
#حاج_عباس_طهماسب_پور
🆔 http://eitaa.com/rozehajabbas
آرزوهایم مرا در کنج زندان بُرده است
با خودم تبعیدگاهم را کشیدم، آمدم
باز هم دست مرا بر چادر #زهرا رساند
حبس کار اشتباهم را کشیدم، آمدم
یا#علی وا میکند حبس دعاهای مرا
از نجف کشکول آهم را کشیدم، آمدم
گفت راوی؛ زینب از هر کوچه با زحمت گذشت
دیگر از کوچه نگاهم را کشیدم آمدم
😭😭😭😭
زینب از بازار برگشته، خطابش با سر است:
آستین پاره از بی معجری که بهتر است
😭😭😭😭
♥️#حسیـــــــــــــن
چقد شب تا سحر، از صبح تا شب نخوابیدم، کتک خوردم؛ نشستم
برای اینکه نشونت داده باشم
هنوز زخم روی ابرومو نبستم
بمونه چیزی واسه بستنش نیست
تو هم که مثل من، ابروت زخمه
بمیرم اینهمه لامذهبی رو
حالا که توی آغوش منی، پس بیا آروم باشیم امشبی رو
در گوشت یه حرفایی رو میگم
نشستم دسته کردم گفته هامو
شروعش از غروب سرخ صحراست
بابا راست گفته بودی این سه سالت
یجورای زیادی مثل زهراست
جوون بوده ولی خیلی شکسته
نشستم دسته کردم گفته هامو
بزار از گم شدن تو راه رد شیم
نمیخوام لابه لای درد دل هام
مُکدَّر واسه اون حرفای بد شیم
تنفر دارم از لفظ کنیزی
نبوسیدی منو رفتی خدایی
نگفتی بی تو تنهایی میمیرم
ولی من عهد کردم زنده باشم
تا یکبار دیگه دستاتو بگیرم
شنیدم ساربون بی رحم بوده
آخه یادت میاد بابا دست تو هر شب، بالشت زیر سرم بود??
یادت هست قد و بالای بلندت
چه تکیه گاهی واسه مادرم بود?
تمام مادرم از نیزه افتاد
میگفتم اومدی هرجور باشه
باید از جام واسه بابام پاشم
مثل زهرا که هستم حالا دیگه
میخوام یه ذره هم مثل تو باشم
بزار لب های من هم پاره باشه
حقیقت اینه که نشناختمت… آه
چیکار کردن با این سر تا خرابه?
تنور خولی، سنگ و چوب و نیزه
رسیدی دست آخر تا خرابه
منم چشمام، یخرده تاره بابا
باباجون 3 سالمه… دستام میلرزه
مثل پیرزنا شدم بابا
دستی پلید، لاله ی گوش مرا درید
دیگر صدای عمه به گوشم نمیرسید
اوج روضه رو بگم…
آنقدر ضعف به پیکر دارم
نتوانم سر تو بردارم
ببین دستام میلرزه بابا
♥️#حسیـــــــــــــن
امشبو خراباتی گریه کن
تو خرابه هم اینجوری بوده
از یه گوشه رباب گریه میکرد، روضه خون بود
از یه گوشه رباب گریه میکرد، روضه خون بود
گل روضه خونا رقیه بوده
تا میگفت اَبَ… خرابه رو بهم میریخت
😭😭
🍁با اشک دانه دانه ام
🍁میشویم روی تورا
🍁با دستم شانه میزنم
🍁سُنبل موی تورا
🔹من غرق آه و ناله ام
🔹من زهرای سه ساله ام
🔸کجا گل نشکفته را فصل خزان باشد?
🔸کجا سه ساله دختری،قدش کمان باشد?
🍁سوزد همه بال و پرم
🍁سیلی شده همسفرم
🍁#دردم_شنیدنیست
🔹در دیده نمانده رَمَق
🔹ای ماه میان طَبَق
🔹#طفل_تو_دیدنیست
🔸بر روی طفل کوچکت
🔸رنگ نیلی زده اند
🍁هرجا بردم نام تورا
🍁برمن سیلی زده اند
🍁خون میریزد ز آه من
🍁رفته نور نگاه من
🔹نور از دوچشمم رفته و سرتابه پا دردم
🔹ببین که با دستم به دنبال سرت گردم
🔸من نقش زمین شده ام
🔸ویرانه نشین شده ام
🔸ای ماه محفلم
⬅️یا ناز مرا تو بخر
⬅️یا آن که مرا تو ببر
⬅️حل کن تو مشکلم
#کانال_تخصصی_روضه
#حاج_عباس_طهماسب_پور
🆔http://eitaa.com/rozehajabbas