تنگه غروبه تنگ غروبه
از کوچه تا خونه حسن سینه میکوبه
😭😭
ای قد خمیده…
امیدوارم هیچوقت جلو چشت همچین اتفاقی واست نیفته یه بی حیایی دست رو مادرت بلند کنه
امیدوارم هیچوقت زمین خوردن مادرتو نبینی
ای قد خمیده ای قد خمیده
تو زیر دست و پا منم رنگم پریده
آتیش به جونم میزنه تا از فدک دم میزنه
ببین چجوری بی حیا سیلی محکم میزنه
#وای_مادرم_وای_مادرم
😭😭😭
#کانال_تخصصی_روضه
#حاج_عباس_طهماسب_پور
🆔 http://eitaa.com/rozehajabbas
❇️دلی که غم خویشتن را نداشت
❇️هوای کسی جز حسن را نداشت
💠حسن عشق ما نه که عشق خداست
💠کسی که بفهمد حسن را، کجاست؟!
🔅حسن، صبر در صورت آدم است
🔅حسن، حیدر و فاطمه باهم است
💥حسن موقع جنگ، کرّار بود
💥حسن بهر مولا، علمدار بود
♨️جمل، سر به سر را به آتش کشید
♨️زن فتنه گر را به آتش کشید
♻️برای همه، خیرها داشت او
♻️هوای سگ کوچه را داشت او
🔰حسینی بمان و حسینی بمیر
🔰ولی از حسن روزی ات را بگیر
✳️چِها دید تا اهل ایمان شدیم
✳️حسن سوخت تا ما مسلمان شدیم
💢چو رفتیم در وادیه مجتبی
💢دل ما شد آبادیه مجتبی
〽️نگو که بقیعش چه خلوت شده
〽️ببین روضه هایش قیامت شده
🔆تو ای زائر اربعین، کربلا
🔆تشکر کن از، حضرت مجتبی
⬅️روی بام هستی، عَلَم ساخته
⬅️برای همه او حرم ساخته
🟠ولی حیف با غصه درگیر شد
🟠حسن از همان کودکی، #پیر شد
😭😭😭😭
🟤چه ها رقم زده ای ای خدا برای حسن
🟤که کوچه می شود امروز کربلای حسن
🟢«خدا به خیر کند» گفته و ولی این بار
🟢قرار نیست اجابت شود دعای حسن
⚪️به مادرش برسد یا خبر به خانه دهد؟
⚪️چه سخت می گذرد روز ابتلای حسن
🟠آهای اهل مدینه به دادشان برسید
🟠نمی رسد به کسی پس چرا صدای حسن
♦️فراریه اُحد آیا شهامتش را داشت
♦️میان کوچه علی بود اگر به جای حسن؟
❇️همینکه دست چپ نانجیب بالا رفت
❇️بلند شد وسط کوچه وای وای حسن
😭😭😭
⬅️از آن طرف چه جگر سوز ، قاه قاه عدو
⬅️از این طرف چه نفسگیر ، های های حسن
😭😭😭
🟩کشیده از طرفی زیر گوش مادر خورد
🟩پرید از طرفی برق چشم های حسن
🟫چه قدر شدّت و حدّت مگر به یک سیلی ست؟
🟫که گوشواره میافتد به زیر پای حسن
🟦زمین که خورد فقط غصه ی حسن را داشت:
🟦به سن و سال کمش رحم کن خدای حسن
😭😭😭😭😭
☑️یه کوچه، همه زندگیه منو زیر و رو کرد
☑️که ماهارو با نامرد شهر، روبرو کرد
☑️با یادش باید باز مرگُ آرزو کرد
#بمیرم…
🔘یه نامرد به ما توی این کوچه بد کرد
🔘رسید، راه روی ما سد کرد
🔘گل یاسمونو لگد کرد
#بمیرم…
😭😭
✔️خودم دیده بودم که با ما در افتاد
✔️دو دستش بالا رفت، یهو مادر افتاد
✔️جلو چشم من مادرم با سر افتاد
#ای_وای_مادرم
◀️تنگ غروبه… تنگ غروبه
◀️از کوچه تا خونه حسن،سینه میکوبه
✳️ای قد خمیده ای قد خمیده
✳️تو زیر دست و پا منم رنگم پریده
✅آتیش به قلبم میزنه، تا از فدک دم میزنه
✅ببین چجوری بی حیا، سیلی محکم میزنه
#ای_وای_مادرم
🔆چقد سخت گذشتست به او در کوچه
🔆چه مراعات نظیریست حسن ،در، کوچه
🔰باز هم خاطره ی گریه و مادر، کوچه
🔰قاتل جان حسن میشود آخر، کوچه
♻️چشم نامرد، به ناموس علی تا افتاد
♻️وای بر من، زد و بر صورت گل جا افتاد
💠ناگهان روی زمین، حضرت زهرا افتاد
💠خواست تا پا بشود، باز هم اما افتاد
هر وقت میخواست پاشه، نانجیب پا رو چادر خانم میزاشت
😭😭😭😭😭
از درد به خودش میپیچید.
با اون وضعیتی که امام حسن؛ آروم آروم خاک چادر مادرُ پاک کرد
پاشو مادر
تا خونه راهی نمونده
اما خانوم، حضرت زهراست… خانومه
بزرگواره،،، ولایت مداره
درس امام شناسی رو باید از خانوم یاد بگیریم
بین راه نمیگفت پسرم، صورتم درد میکنه
اما میگفت پسرم حواست باشه به بابات چیزی نگی
نگفت گوشوارم
نگفت گوشم درد میکنه
پسرم، غم و غصه های بابات علی برا خودش بسه…
اصلا شنیدم مردم شهر حتی سلامشم نمیکنن
نه… جواب سلامشم نمیدن
اگه بابات بفهمه، دق میکنه
حالا بخونم و یاعلی مدد…
ای داد بیداد ای داد بیداد
گوشواره تو گوشت شکست، پیش من افتاد
ان شاالله هیچوقت زمین خوردن مادرتو نبینی
گوشواره تو گوشت شکست، پیش من افتاد
غیرت نداره غیرت نداره
عمداً میاد پاشوروی چادر میزاره
یه روز شکست پهلوی تو
امروز شکست ابروی تو
چش بابامو دور دیده
که دست بلند کرد روی تو
#وای_مادرم_وای_مادرم
هی به خودش میگفت چش بابام علی رو دور دیدن… اگه بابام علی بود
یه روز یه دختر سه ساله ای هم اومد، زیر نیزه ای که سر ابالفضل روی اون نیزه بود، عمو چشاتو دور دیدن
#ای_حسین
🔻#کانال_تخصصی_روضه
🔺#حاج_عباس_طهماسب_پور
🆔 http://eitaa.com/rozehajabbas