🔸از حرم تا قتلگه، سعی و صفای زینب است
🔸لشکر کوفه همه مات وفای زینب است
🔸از حرم تا قتلگه افتان و خیزان میرود
🔸تا ببوسد حنجری گیسو پریشان میرود
😭#ای_حسین
💢اومد نزدیک گودال
🔰فرقةٌ بالسیوف یه عده دارن شمشیر میزنن
💢خدا رحمت کنه همه قدیمیارو
💢میخوام با اون نوا بخونم
🔰فرقه بالرِماح. ⬅️ یه عده با تیر میزدن
🔰فرقه بالحِجاره. ⬅️ اوناییکه شمشیر و تیر نداشتن،سنگ میزدن
🔰فرقه بالخَشَب ⬅️پیرمردا با چوب میزدن
🔰فرقه بالعصا ⬅️یه عده با عصا میزدن
#ای_غریب_حسین_غریب_حسین
😭😭😭😭
🍁یه خط برا غیرتیا بخونم و یا علی
💢وضو گرفتن قربه الی الله اومدن تو گودال
گفتن هرکی باید یه سهمی داشته باشه
💢حالا که ما جون نداریم شمشیر دست بگیریم، انقده با عصا به بدن غریب کربلا زدن
🔸 از حرم تا قتلگه در بین دشمن میرود
❇️داری راجع به ناموس خدا این حرفارو میزنی
💠کاش بفهمیم و جون بدیم برا این روضه
🔸از حرم تا قتلگه در بین دشمن میرود
🔸در پی یک دختری آتش به دامن میرود
💢دامنش آتیش گرفته
💢گفت دلم سوخت دنبالش دویدم
آتیشو خاموش کنه از دامنش
💢هرچی من تندتر میرفتم، این دختر تندتر میرفت
💢باد شعله آتیشو زیاد میکنه
💢هرجوری بود رسیدم بهش
💢آتیشو خاموش کردم
⬅️تا فهمید یخرده مهربونی تو وجودم هست، گفت آی مرد غریبه...
آیا تو بساطت آب هم داری؟؟
✅یخرده آب دادم بهش، گفت بهم بگو گودال قتلگاه از کدوم سمته؟؟
🍁دختر مگه تشنت نیست؟؟
✔️گفت این آبُ برا بابای غریبم..
#حسیـــــــــــــن
#کانال_تخصصی_روضه
#حاج_عباس_طهماسب_پور
🆔 http://eitaa.com/rozehajabbas
🔹گفت از شب تا به صبح،از درد پهلو خواب به این چشام نمیاد
دختر طلحه هروقت نفس میڪشم،از سینه ام خون میاد
😭
زینب میگه مادرم روزے چنبار پیراهنشو عوض میڪرد
😭
نمیدونم میگیرے حرف منو یا نه
⬅️اونایے هم ڪه روز عاشورا به اسباشون،نعل تازه زدن از بچه هاے همون حرومزاده هایے بودن ڪه سینه فاطمه رو مجروح ڪردن
انقده با اسب رو سینه حسین تاختن
هیییی...
#آی_حسین
میدونست روز آخر فاطمه هست
همه عالم از صدقه سر این بانو،بپا شده
گفت روز آخرے یه ڪارایے بڪنم
هرجور بود،به زحمت بلند شد
شروع ڪرد به شونه زدن موهاے بچه ها
امیرالمومنین وارد شد، گفت خدایا شڪرت
خانومم حالش خوب شده
لباسارو شسته،،، موهاے بچه هارو شونه زده
همچین ڪه داره جارو میزنه، فاطمه جان بسه
دیگه نمیخواد ڪار ڪنی
این رَدِّ خونا چیه؟؟!!
😭😭😭😭😭😭
بعضے حرفا فقط مال امروزا
شروع ڪرد به وصیت ڪردن
حواست به حسنم باشه
غرورش شڪسته
[من دارم اینجورے میگما]
قرار این بود ڪسے متوجه نشه
اون چیزے ڪه حسن دیده،هیشڪے ندیده
پسرم،پیر شده
حسن دیده بے هوا تو گوش من زدن
دارے وادارم میڪنے یه حرفایے بزنما
نزن، اونڪه با تو ڪارے نداره
ببین ڪه بار شیشه داره
آقاے غریبم،،، حواست به حسینم باشه
خیلے به تشنگے حساسه
حتما وقتایے ڪه میخوابه،بالاسرش آب باشه
اے تشنه لب حسین...
😭😭😭😭
تو همین جارو دیدی،وصیت ڪردی
روز عاشورا با چشمات دیده بودے حسین جیگرم داره میسوزه
😭😭😭😭😭😭
حرفاشو زد، دید زینب داره میاد
تا زینبو دید گفت: آقاجان حواست باشه
#زینبم_طاقت_نداره
سنّے نداره زینبم
3-4سال بیشتر نداره
اشڪاشو پاک ڪرد
نه اشک تورو باید ببینن نه اشک منو
⬅️همه جا مراعات زینبو ڪردن
#فقط_اینجا_نبودا
🔶19رمضان نزدیک خونه ڪه رسیدن، گفت بچه ها زیر بغلامو رها ڪنید
گفت بابا حال ندارے فرقت شڪاف خورده
گفت اگه زینب منو با این حال ببینه میمیره
🔶28صفرم وقتے پاره هاے جگر امام حسنم تو طشت بوده، همچین ڪه زینب داشت میومد،،، باخبر شد گفت سریع جمش ڪنید
#اگه_زینبم_ببینه_میمیره
هرچے مراعات زینبو ڪردن،ڪربلا تلافے ڪردن
▪️مگه یادم میره شرے ڪه شمر،اینجا به پاڪرد
▪️مگه یادم میره با چڪمه خاش،رو سینه جا ڪرد
▪️مگه یادم میره چند ضربه زد سرو جدا ڪرد
حسین،،آه آه آه
حسین،،آه آه آه
#ڪانال_تخصصی_روضه
#حاج_عباس_طهماسب_پور
🆔 http://eitaa.com/rozehajabbas
🔸بزم محبت بیار تا بشناسد تورا
🔸فاطمه با تک تک سینه زنان،آشناست
🔹هرکه خدایی شده،لطف حسین است و بس
🔹رونق هر مسجدی،لطف حسینیه هاست
#ای_حسین
خانه قبرش بهشت،اهل دلی خوب گفت
اینهمه بزم عزا،باعث دفع بلاست
طب و مطب جای خود،دلخوش اینها نشو
دور خودت هی نگرد،تربت آقا دواست
♨️حاجی شش گوشه شو،کعبه ما کربلاست
کرببلا خواستی هیچ مشو ناامید
زود به مشهد برو،کار به دست رضاست
عرش، خلاصس در صحن شریف حسین
ماکه کسی نیستیم،زائر قبرش خداست
♥#حسین_جان
♥#حسین_جان
بوی محرم داره میادا
#حسین_غریب_مادر
#حسین_غریب_مادر
خلعت نوکریش را به تنم کرد حسین
مورد مرحمت پنج تنم کرد حسین
☑️همه نگاشون به نگاه حسینه
☑️هرکی حسین دوسش داره، بقیه اهل بیتم دوسش دارن
دست من نیس اگر پیرهنم پاره شده
پیرهن پاره آن، پیرهنم کرد حسین
😭پیرهنی نمونده براش..
😭همرو به غارت بردن
نعل بر سینه او خورد که ما سینه زدیم
سینه اش خُرد شد و سینه زنم کرد حسین
☑️قربون عزادارات برم حسین...
☑️قربون سینه زنات برم حسین...
☑️قربون کفش جفت کنات برم حسین..
☑️قربون خادمات برم حسین...
☑️قربون گریه کنات برم حسین...
☑️قربون همه اوناییکه سیاهی میزنن...
☑️قربون اوناییکه محفلو مهیا میکنن، بتونیم روضه بخونیم گریه کنیم...
نعل بر سینه او خورد که ما سینه زدیم
سینه اش خُرد شد و سینه زنم کرد حسین
💯#قدر_خودتو_بدون
گفتم آنقد حسین جان که حسینیه شدم
حمدُ للّه که بیت الحَزَنم کرد حسین
☑️قربون اونکه موقع جون دادن،وقتی نکیر و منکر میان میبینن سینش بوی حسین میده
☑️میگن اینو رهاش کنید، این نوکر حسینه
☑️همه اعضای بدنش بوی حسین میده
☑️قربون همه اوناییکه زندگیشون با حسین گره خورده
#شادیشون_حسینه
#غمشون_حسینه
ذکر پاره جگری،در حرمش میچسبد
به به! کربلا بودمو وقف حسنم کرد حسین
صورت خونی ما گفت شهیدیم همه
زیر این خیمه،چه خونین بدنم کرد حسین
باز هم دیر رسیدیم و سرش را بردند
😭😭
☑️این جمله مال زینبه
🌿اومد تو گودال ... خطابی کرد مادرش را
🌿ببین دیر آمدی بردن سرش را
😭😭
☑️با مادرش داره حرف میزنه
☑️مادر چیکار میکردم؟؟!
☑️از یه طرف نگران بچه ها بودم...
☑️خیمه هارو آتیش زدن
☑️بچه ها با پای برهنه رو خار...
☑️تا اومدم بچه هارو جمع کنم، کار از کار گذشته بود
♥#حسین
السلام علیک یا ذبیح بالقفا...
باز هم دیر رسیدیم و سرش را بردند
مبتلا مثل اویس قرنم کرد حسین
😔#کرببلا_کرببلا_کرببلا_واااای
☑️به اسمت قسم لحظه شماری میکنم #اربعین بیاد،بیام کربلا
ای زینت دوش نبی،تو روح و جان زینبی
تو آبروی عرشی و در زیر سُم مرکبی
قلب مرا آتش نزن،اینقد دست و پا نزن
ای بی حیا بر پیکر مجروح او،با پا نزن
اینجاس طور مصطفی،چکمه به پاکردی چرا
از بوسه گاه فاطمه،برخیز خصم بی حیا
😭😭
#ڪانال_تخصصی_روضه
#حاج_عباس_طهماسب_پور
🆔 http://eitaa.com/rozehajabbas
🔥چقد عذابم داد، طنابی که دور گردنم بود
🔥چقد عذابم داد، لباس کهنه ای که تو تنم بود
#چقد_عذابم_داد_چقد_عذابم_داد
عذاب از این بدتر، چیزی نباشه که تو بپوشی
عذاب از این بدتر، ماهارو بردن برده فروشی
#عذاب_از_این_بدتر_عذاب_از_این_بدتر
😭#روضه_ی_من_الشّام
😭زینب کجا و بزم حرام و سر و شراب و جام
😭باورت میشه منو آوردن میون بزم عام
😭#روضه_ی_من_الشّام
💢#اونجا_ربابم_بود
💢کنار تشت و سر بریدت،جام شرابم بود
💢به کی بگم که جمع نگاه سمت حجابم بود
💢#اونجا_ربابم_بود
😭#روضه_ی_من_الشّام
😭زینب کجا و بزم حرام و سر و شراب و جام
😭باورت میشه منو آوردن میون بزم عام
😭#روضه_ی_من_الشّام
💢#اونجا_ربابم_بود
💢کنار تشت و سر بریدت،جام شرابم بود
💢به کی بگم که جمع نگاه سمت حجابم بود
💢#اونجا_ربابم_بود
🔰#دروازه_ی_ساعات
🔰خلاصه بدترین لحظات
🔰#دروازه_ی_ساعات
🔰روضه ی باز عمه ی سادات
🔰#دروازه_ی_ساعات
🔺#چشام_پر_الماسه
🔺زینبی که مظهر عفافه، زخمیه احساسه
🔺دور و برم پر شد از غلام و زنای رقاصه
🔺#چشام_پر_الماسه
⚪️سلسله رو دستام
⚪️ روی سرم خاکستر و آتیش میریختن از رو بام
⚪️محله ی یهودیا شنیدم ناسزا و دشنام
⚪️#سلسله_رو_دستام
😭
❇️کجا بودی عباس؟؟
❇️وقتی که بردن منو تو بازار، کجا بودی عباس؟؟
❇️همه منو دیدن توی انظار، کجا بودی عباس؟؟
#ای_حسیــــــــــن
😭😭😭
🔆در بیابان همه ناموس تو آواره شده
🔆چادر و مقنعه ی دختر تو پاره شده
😭😭😭😭
#کانال_تخصصی_روضه
#حاج_عباس_طهماسب_پور
🆔http://eitaa.com/rozehajabbas
🔹ولگرد شبگردم خودم را میکشم سوی حرم
🔹پیمانه دست من نده چون مستم از بوی حرم
🔸اینجا بهشت است و خدا با اذن زهرا ریخته
🔸کوثر به عشق مرتضی در چشمه و جوی حرم
🔵پیراهن درویشیم، عیب مرا پوشانده است
🔵کشکول من لبریز شد، با ذکر هوهوی حرم
🟣من آن گلیم پاره ای هستم که با دست خودت
🟣گرد و غبارش را کشیدی زیر جاروی حرم
🔻گفتم مریضم خسته ام بیچاره ام درمانده ام
🔻محتاج تر کردی مرا، فوراً به داروی حرم
🔺چاقوی ضامن دار تو درد مرا فهمیده است
🔺یک بار شمشیری بزن بر پای آهوی حرم
🟤از پیش خود طردم نکن، از خانه بیرونم نکن
🟤وَلله وا کردم حساب ویژه ای، روی حرم
#امام_رضا
🔳حرف وداعت میشود فوراً پریشان میشوم
🔳زلف دلم عُمری گره خورده به گیسوی حرم
☑️مثل شلوغیه نجف تا کربلا در اربعین
☑️گم کن دوباره حاجتم را در هیاهوی حرم
😭جسم حسین بن علی افتاد در گودال تنگ
😭افتاد و با افتادنش، افتاد بانوی حرم
😭😭😭😭
❣#السلام_علیک_یا_محمد_بن_علی
❣#یا_جواد_الائمه
♨️پشت در با جگری سوخته، تب میکردی
♨️دست و پا میزدی و آب طلب میکردی
〽️خدا جیگرم داره میسوزه
〽️شدت زهر انقده زیاد بود جواد الائمه داره دست و پا میزنه
🔰گوشی ی حجره عطش، فاتحه ات را میخواند
🔰اشک هایت به نظر روضه ی سقا می خواند
♻️همسرت، جَعده تباریست بمیرم مظلوم
♻️محرم راز دلت کیست،بمیرم مظلوم
💠زهر تنها کمی از بال و پرت را سوزاند
💠کف زدن های کنیزان، جگرت را سوزاند
😭😭😭
☑️دستور داد کنیزها، هلهله کنن کف بزنن
☑️صدای ناله ی جواد الائمه رو کسی نشنوه
#آی_زینب_آی_زینب_آی_زینب
🟤تا وارد شهر شد، همه شروع کردن به هلهله کردن
همه شروع کردن به کف زدن
#زینب_و_کوچه_و_بازار ...
😭😭😭
🟣دردِ این غربت جانسوز مرا خواهد کشت
🟣خون لبهای تو امروز مرا خواهد کشت
♻️کهنه داغی به دلِ داغْ نشین می ریزد
♻️آب را پیش نگاهت به زمین می ریزد
👌کنیزِ میگه دیدم آقا داره دست و پا میزنه
😔تشنگی و عطش همه ی وجودشو گرفت
دلم سوخت
رفتم آب بیارم
♨️نزدیک حجره ی جواد الائمه،،، اُمّ فضل بی حیا پرسید کجا میری؟؟
گفت برا پسر غریب فاطمه، آب آوردم
♨️آب از دستش گرفت
گفت من همسرشم. من باشم و توئه کنیز آب برا جواد الائمه ببری
🔳آب گرفت، جلو چشم امام جواد آبُ ریخت رو زمین
یکیم تو گودال گفت حسین...
اگه همه ی درندگان بیابون سیراب بشن نمیزارم قطره ای آب به لبت برسه
😭😭😭
🔹بودند دیو و دد همه سیراب و میمکید
🔹حاتم ز قحط آب، سلیمان کربلا
🔸از آب هم مضایفه کردند کوفیان
🔸خوش داشتند حرمت مهمان کربلا
🔰تشنگی، زخم ترک روی سَبویت انداخت
🔰ناگهان شمر شد و پنجه به مویت انداخت
🔻از لبت، خاک کف حجره تیمم می کرد
🔻ناله ات را وسط هلهله ها، گم می کرد
🔺بر سر بام عجب مرثیه، جان فرسا بود
🔺سایه بان بدنت بالِ کبوترها بود
☑️سه شبانه روز بدن امام جواد رو پشت بوم زیر آفتاب سوزان
☑️کبوترا مأمور شدن بالاشونو باز میکردن، رو بدن جواد الائمه پرواز میکردن آفتاب به بدن پسر غریب امام رضا نخوره
آی حسیــــن...
💢اُجرت کشتنتان، گندم مرغوب نشد
💢پیکرت در ته گودال لگدکوب نشد
#ای_حسیـــــــن
❇️تشنه ای در گودیه گودال رفت
❇️آنقدر سنگش زدن از حال رفت
😭😭😭
✅یک طرف، پنجه به گیسو میزدن
✅یک طرف چکمه به پهلو میزدن
◀️شمر با ارباب عالم تند شد
◀️خنجر او از خجالت کُند شد
⬅️زنده بود و دست و پا میزد حسین
⬅️مادر خود را صدا میزد حسین
🔷زیر دست و پای مرکب،جسم برادرم واویلا حسین واویلا
🔷ای خدا دیدی چه خاکی شد سرم، واویلا حسین واویلا
🔶بعد عباس شده،نوبت غارت حرم واویلا حسین واویلا
🔶بی حیا آمده چشم دوخته سوی معجرم، واویلا حسین واویلا
💢واویلا واویلا برادرم، پر نیزه شکسته شد دور و برم
💢برادرم، پِی نعشت ته گوداله مادرم
#یا_اخا_المظلوم_حسین
#یا_اخا_المظلوم_حسین
😭مادرت آمد و دور بدنت غوغا شد
😭وقت غارت،سر پیراهنت دعوا شد
حسیـــــن...
✔️سینه ات سهمیه ی شمر و سُم اسبان شد
انقده نیزه زدند پیکرت از هم وا شد
😭😭😭😭😭
حسیـــــن...
حسیـــــن...
🔹همه هستیه خواهرت را بردند
🔹زر و خلخال دخترت را بردند
🔹کمی دیر آمدم، سرت را بردند
🔹نه فقط یک عدد، همان پیراهن
🔹همه اعضای پیکرت را بردند
🔸به کجا انگشترت را بردند
🔸سرت را بردند
🔸سَرِ تو روی نی شد مانندِ
🔸سر عباس مضطر و شرمنده
🟤شده قلبم ز داغ تو آکنده
🟤حرمله میخنده
🟤سنان میخنده
🟤که داره شمر،دست زینبُ میبنده
😭😭
#کانال_تخصصی_روضه
#حاج_عباس_طهماسب_پور
🆔 http://eitaa.com/rozehajabbas
#بابا...
🔸دشمنت میزد مرا عمه به خود میگفت آه
🔸کاش این دختر شبیه مادرم زهرا نبود
💠ضرب و شتم کودکان، تفریح دشمن گشته بود
☑️حرف به اینجا رسید
سهیل بن حریف میگه این دختر خوابش برد، از رو ناقه افتاد پایین زمین
☑️بعضی از مقاتل میگن انقده گریه کرد بابا بابا گفت عصبانی شد پرتش کرد پایین این دخترُ
🔳دختر افتاد رو زمین
سیاهیه شب تو صحرا تنها
🔳ترس همه ی وجودشو گرفته بود، یهو یاد عمه جانش افتاد که فرمود دخترم هرجا ترسیدی بگو یا #زهرا
✔️همچین که گفت یا زهرا یه خانومی اومد سرشو رو زانو گرفت موهایی که قریب به چهل روز نوازش نشده حالا یکی داره نوازشش میکنه
😭😭
#برا_رقیه_داد_بزن_و_گریه_کن
🔘طولی نکشید دید یکی داره به پهلوش میزنه
😭😭😭
#آی_حسیـــــــن
✔️میگن صحنه های تلخ و وحشتناک به بچه ها نشون ندید
☑️اگه میخوایید گوسفند سر ببرید، نزارید بچه ببینه
🔲یهو از خواب پرید گفت من بابامو میخوام
😭😭😭😭
🔷ملا سبزواری میگه این دختر صحنه های تلخ و وحشتناک زیاد دیده
🔹حتما تو خواب دیده دارن باباشو میزنن
🔹حتما دیده دارن باباشو سر میبرن
🔹حتما دیده بزم شراب... چوب خیزران
😭😭😭😭
#حسیـــــــن
#کانال_تخصصی_روضه
#حاج_عباس_طهماسب_پور
🆔http://eitaa.com/rozehajabbas
🔸از حرم تا قتلگه، سعی و صفای زینب است
🔸لشکر کوفه همه مات وفای زینب است
🔸از حرم تا قتلگه افتان و خیزان میرود
🔸تا ببوسد حنجری گیسو پریشان میرود
😭#ای_حسین
💢اومد نزدیک گودال
🔰فرقةٌ بالسیوف یه عده دارن شمشیر میزنن
💢خدا رحمت کنه همه قدیمیارو
💢میخوام با اون نوا بخونم
🔰فرقه بالرِماح. ⬅️ یه عده با تیر میزدن
🔰فرقه بالحِجاره. ⬅️ اوناییکه شمشیر و تیر نداشتن،سنگ میزدن
🔰فرقه بالخَشَب ⬅️پیرمردا با چوب میزدن
🔰فرقه بالعصا ⬅️یه عده با عصا میزدن
#ای_غریب_حسین_غریب_حسین
😭😭😭😭
🍁یه خط برا غیرتیا بخونم و یا علی
💢وضو گرفتن قربه الی الله اومدن تو گودال
گفتن هرکی باید یه سهمی داشته باشه
💢حالا که ما جون نداریم شمشیر دست بگیریم، انقده با عصا به بدن غریب کربلا زدن
🔸 از حرم تا قتلگه در بین دشمن میرود
❇️داری راجع به ناموس خدا این حرفارو میزنی
💠کاش بفهمیم و جون بدیم برا این روضه
🔸از حرم تا قتلگه در بین دشمن میرود
🔸در پی یک دختری آتش به دامن میرود
💢دامنش آتیش گرفته
💢گفت دلم سوخت دنبالش دویدم
آتیشو خاموش کنه از دامنش
💢هرچی من تندتر میرفتم، این دختر تندتر میرفت
💢باد شعله آتیشو زیاد میکنه
💢هرجوری بود رسیدم بهش
💢آتیشو خاموش کردم
⬅️تا فهمید یخرده مهربونی تو وجودم هست، گفت آی مرد غریبه...
آیا تو بساطت آب هم داری؟؟
✅یخرده آب دادم بهش، گفت بهم بگو گودال قتلگاه از کدوم سمته؟؟
🍁دختر مگه تشنت نیست؟؟
✔️گفت این آبُ برا بابای غریبم..
#حسیـــــــــــــن
#کانال_تخصصی_روضه
#حاج_عباس_طهماسب_پور
🆔http://eitaa.com/rozehajabbas
🔥چقد عذابم داد، طنابی که دور گردنم بود
🔥چقد عذابم داد، لباس کهنه ای که تو تنم بود
#چقد_عذابم_داد_چقد_عذابم_داد
عذاب از این بدتر، چیزی نباشه که تو بپوشی
عذاب از این بدتر، ماهارو بردن برده فروشی
#عذاب_از_این_بدتر_عذاب_از_این_بدتر
😭#روضه_ی_من_الشّام
😭زینب کجا و بزم حرام و سر و شراب و جام
😭باورت میشه منو آوردن میون بزم عام
😭#روضه_ی_من_الشّام
💢#اونجا_ربابم_بود
💢کنار تشت و سر بریدت،جام شرابم بود
💢به کی بگم که جمع نگاه سمت حجابم بود
💢#اونجا_ربابم_بود
😭#روضه_ی_من_الشّام
😭زینب کجا و بزم حرام و سر و شراب و جام
😭باورت میشه منو آوردن میون بزم عام
😭#روضه_ی_من_الشّام
💢#اونجا_ربابم_بود
💢کنار تشت و سر بریدت،جام شرابم بود
💢به کی بگم که جمع نگاه سمت حجابم بود
💢#اونجا_ربابم_بود
🔰#دروازه_ی_ساعات
🔰خلاصه بدترین لحظات
🔰#دروازه_ی_ساعات
🔰روضه ی باز عمه ی سادات
🔰#دروازه_ی_ساعات
🔺#چشام_پر_الماسه
🔺زینبی که مظهر عفافه، زخمیه احساسه
🔺دور و برم پر شد از غلام و زنای رقاصه
🔺#چشام_پر_الماسه
⚪️سلسله رو دستام
⚪️ روی سرم خاکستر و آتیش میریختن از رو بام
⚪️محله ی یهودیا شنیدم ناسزا و دشنام
⚪️#سلسله_رو_دستام
😭
❇️کجا بودی عباس؟؟
❇️وقتی که بردن منو تو بازار، کجا بودی عباس؟؟
❇️همه منو دیدن توی انظار، کجا بودی عباس؟؟
#ای_حسیــــــــــن
😭😭😭
🔆در بیابان همه ناموس تو آواره شده
🔆چادر و مقنعه ی دختر تو پاره شده
😭😭😭😭
#کانال_تخصصی_روضه
#حاج_عباس_طهماسب_پور
🆔http://eitaa.com/rozehajabbas
👌قسم به صاحب آهی که در نهاد من است
👌غمش نشانه ی پاکیه نژاد من است
🔻مسیر روضه، مرا میبرد به سمت خدا
🔺#حسین، ماهیت دین و اعتقاد من است
🔸مرا به پیر مُغان هیچ احتیاجی نیست
🔸کسی که پیرغلامش شود، مُراد من است
🔹به این امید به یادش، همیشه هستم که
🔹چو وقت مرگ فرا میرسد، به یاد من است
⬅️مقام سلطنتم میدهند در محشر
⬅️ اگر حسین بگوید که خانه زاد من است
#حسیــــــــــن
#چه_نام_زیبایی
😭😭
چه حُرمتیست که شرِّ گناه را کم کرد
☑️ما جلد شماییم
☑️ما جلد روضه های شماییم
☑️ما اصل و نسبمون برمیگرده به شما
☑️به نوکرای شما
☑️به خادمای شما
☑️از بچگی زلفمونو گره زدیم به پرچمتون
🔵بازم شب جمعس، هر کس که بیتابِ
🔵حتماً دلش بین، زوّار اربابِ
♨️آی زائری که دیدی کربلارو
♨️تو اون شلوغیا ببین خدارو
✅هرکسی وایساد زیر قبه امشب
✅دعاکنه همه جامونده هارو
⚪️تو ازدحام جمعیت بخونیم
⚪️غریب گیر آوردن، آقای مارو
😭😭😭😭
#غریب_گیر_آوردنت
🔆بازم شب جمعس، زهرا تو گوداله
🔆گیسو پریشونه، میخونه با ناله
😭بچه من که سر به تن نداره
😭رو خاک رها شده کفن نداره
🔘میخوام ببوسمش ولی نمیشه
🔘یه جای سالم به بدن نداره
💠چادر خاکیمو به روش کشیدم
💠کسی نبینه پیرهن نداره
😭😭😭😭
#حسیـــــن
#غریب_گیر_آوردنت
✔️ بازم شب جمعس، زهرا تو گوداله
✔️گیسو پریشونه، میخونه با ناله
🔥بچه من که سر به تن نداره
🔥رو خاک رها شده کفن نداره
⚡️میخوام ببوسمش ولی نمیشه
⚡️یه جای سالم به بدن نداره
#مادره_دیگه…
🥀چادر خاکیمو به روش کشیدم
🥀کسی نبینه پیرهن نداره
#بنیَّ_بنیَّ_بنیَّ
#مادر_برات_بمیره
😭😭😭😭😭
🍃بازم شب جمعس، زهرا دلش خونِ
🍃زینب واسه مادر، هی روضه میخونه
🌱نبودی مادر ببینی چها کرد
🌱اونکه سر حسینتو جدا کرد
🍀نبودی مادر ببینی که لشکر
🍀چه آتیشی تو خیمه ها به پا کرد
🎋کاش توی قتلگاه بودی میدیدی
🎋اون گلوی پاره منو صدا کرد
#اُخیَّ_اُخیَّ_اُخیَّ_اُخیَّ
#حسیـــــــن
😭😭
✴️غم شده بر سرم آوار، برادر دیدی
✴️شده ام دست به دیوار برادر دیدی
✴️پابه پای لب تو، شمر مرا هم میزد
✴️خورده ام سیلی بسیار، برادر دیدی
✴️به نشان دادن انگشتر غارت شده ات
✴️ساربان میکند اصرار، برادر دیدی
#حسیــــــــــن
آه آه آه آه
💢دیدن منظره اش آه چقد سنگین است
💢همه گفتند به لبخند، که زینب این است
💢چادرش را که ندادند بگیرد به سرش
💢موقع رد شدن از جمع، سرش پایین است
❇️جلوی قافله، گهواره نشان میدادند
❇️همه اش زیر سر حرمله ی بی دین است
❇️یک نفر گفت که سنگش بزن، او خارجی است
❇️آن یکی گفت که نانش بده، او مسکین است
😭😭😭
♻️یه روزی سایمو هیچکس رو زمین ندیده بود
♻️حالا با پای برهنه توی کوچه راه میرم
♻️این پایین خیلی شلوغه، همه گرم هلهله ان
♻️تو که اون بالا نشستی بهم بگو کجا میرن
✳️باورت میشه تموم تن من زخمی شده
✳️باورت میشه که مارو بی بهونه میزنن
◀️همه ی زنایی که شاگرد من بودن قدیم
◀️واسه ی دیدن اسیریه من اینجا اومدن
⚫️بوی سیب و بوی یاس خونمونو یادته؟
⚫️حالا با بوی شراب و دود اینجا چه کنم؟
🔷الشام، تو همین جمله خلاصه شد دردام
🔷روضه ی باز منه، نگاه از بام
🔶دم دروازه رسیدیم حسین
🔶ما که جز غم نچشیدیم حسین
🔳ما که خانواده ی عصمتیم
🔳حرفای بدی شنیدیم حسین
🌾ورودیه شهر شامات، حسین
🌾افتادیم توی مکافات، حسین
🍁دورمون غلام و رقاصه بود
🍁دم دروازه ی ساعات، حسین
#ای_حسین
#کانال_تخصصی_روضه
#حاج_عباس_طهماسب_پور
🆔 http://eitaa.com/rozehajabbas
⚫️جا داره بگه امانت من صورتش کبود نبوده
⚫️امانت من پهلوش شکسته نبوده
😭😭😭😭
☑️چه تشابهی که جسم پاک حضرت پیمبر، نیمه ی شب دفن شد
☑️اونکه رفت سه ماه بعدش پیکر زار و کبود حضرت زهرای اطهر نیمه ی شب دفن شد
☑️بعد سی سال تحملِ غم هجران زهرا، پیکر مجروح حیدر نیمه ی شب دفن شد
👈سه تا از این ذوات مقدسه رو عرض کردم نیمه ی شب دفن کردند
⚫️ماجرای تیر با تابوت رو وقتی شنیدم گفتم
ایکاش جسم مسموم حسن هم نیمه ی شب دفن میشد
⚫️کاش جسم بی سر سلطان دشت کربلا قبل از هجوم نعل مرکب دفن میشد
😭😭😭
🌾ده نفر به اسباشون، نعل تازه زدن
انقده رو بدن امام حسین…
😭😭
✅عرض کرد مادر،،، شما حالت خوب نیست
چرا برا خودت دعا نمیکنی??
فرمود: #الجار_ثُمَّ_الدار
اول همسایه ها…
💥کار همیشگیه خانم این بود اول برا همسایه ها دعا میکرد
این همسایه هایی که مادرمون براشون دعا میکرد، کیا بودن?? چه کردن??
🍁اون روزی که دست مولارو بستن، تو کوچه اون اتفافاتی که افتاده
اُنظُر اِلی علی،،، همه تماشاچی بودن
🔵مادری که برا تماشاچیای مدینه دعا میکنه، مگه میشه برا من و شما دعا نکنه؟؟!
🔵اسم تماشاچی اومد، دلم یهو رفت کوفه و شام
یه عده نامردای بی حیا، از بالا پشت بوم، یه عده تماشاچیای نامرد، هم سنگ میزدن هم ناسزا میگفتن
🔘هم خاکروبه میریختن
😭امان از تماشاچی های بزم حرام…
😭امان از تماشاچی های بزم شراب
#ای_حسیــــــــن
#ڪانال_تخصصی_روضه
#حاج_عباس_طهماسب_پور
🆔 http://eitaa.com/rozehajabbas
🔰شب است و غم و درد و الم و تابش مهتاب، در آن شهر پر از ظلم، به جز مردم يک خانه، همه خواب
💥همه خواب، و به جز هِق هِق آهسته ي يک مرد، و يا ناله ي آرام دو سه کودک بي تاب، اگر گوش کني مي شنوي زمزمه ي ريختن آب
🌾اگر چه همه خوابند، ولي در دل آن خانه پر از ماتم و غوغاست
😭که اين شب، شب بي مادري زينب کبراست، شب اصلي ضربت زدن حضرت مولاست
شب غسل گل ياس علي حضرت زهراست
🔘علي بود وَ يک زانوي لرزان، علي بود و غم تازه يتيمان
🔲علي بود وَ آن اشک روان، سينه ي محزون پر از درد، وَ آن گريه ي پنهان، علي بود، وَ يک ياس شهيده
🔵 همان شير خدا، حيدر کرار وَ رنگي که ز رخسار پريده، همان فاتح خيبر، که قدش سخت خميده
❇️علي بود، همان همسر زهرا، که چنديست به جز فاطمه از مردم آن شهر سلامي نشنيده، علي بود وَ رخساره ي زهرا که سه ماه است نديده
🍁علي بود و دلي خسته در آن بارش غمها، علي بود وَ اسماء، کنار بدن خسته ي زهرا
〽️در آن نيمه شب ساکت و خلوت، همان نيمه شب غصه و غربت، شب هجر، شب اوج مصيبت
👈 شب مرگ علي، مرگ گل ياس، علي کرد نگاهي سوي اسماء، که بريز آب روان بر روي گلبرگ گل ياس
☑️وَ با اشک نگاهي به تن فاطمه اش کرد و چنين گفت: عزيز دل حيدر، مددي کن که دهم غسل تنت را، کمک کن که بشويم بدنت را
✅وَ با نام خدا غسلِ گل ياس شد آغاز، خدا داند از آن لحظه که شد چشم علي سوي گلش باز
✴️علي بود وَ قلبي که به اندازه ي يک فاطمه غم داشت، علي بود وَ بازوي کبودي که ورم داشت
💢وَ دستان علي بر گل زخم بدن فاطمه اش خورد، علي زنده شد و مُرد
♨️ نفس در دل او حبس شد و سوخت، علي چشم به چشمان گلش دوخت
🔆 وَ آن بغض که در سينه نهان داشت رها شد، دوباره قد او خم شد و تا شد، وَ روح از بدنش رفت و جدا شد
💹 سرش را به روي شانه ي ديوار زد و زار زد و گفت: نگفتي به علي فاطمه يک بار، از اين زخم وَ از قصه ي ديوار، از اين اذيت، آزار
♻️ از اين سينه و از لطمه ي مسمار، خدايا چه کند حيدر کرار؟!
💠همه عالم هستي، فغان گشت و ز آه دل آن رهبر مظلوم، وَ از اشک يتيميّ حسين و حسن و زينب و کلثوم
❎ به جز زمزمه ي ريختن آب، از آن خانه صدائي به سما رفت، که تا عرش خدا رفت
✳️ صداي طپش يک دل خسته، که بندش شده پاره وَ از ريشه گسسته، صداي کمرِ کوه، که از غصه شکسته
☑️سلمان میگه ده ها سال از شهادت حضرت زهرا گذشته بوده
🔘امیرالمومنین فرمود هنوز نتونستم کمر راست کنم
🍀فقط آه کشيد آه، علي با مدد فاطمه اِستاد روي پا، وَ چنين گفت به اسما، بريز آب به روي گل حيدر
☘ولي سعي کن آرام بريزي که ياسم شده پرپر
🍂 بريز آب ولي سعي کن آرام بريزي که گلم خسته ي خسته است، بريز آب ولي سعي کن آرام بريزي، که پهلوش شکسته است
🌹علي شُست تنش را، و َبا گريه چنين گفت به زهرا: شدي پرپر و اين شهر نفهميد، که گل طاقت اين اذيت و اين همه آزار ندارد
🌷 تو رفتي و علي يار ندارد، وَ در مردم اين شهر طرفدار ندارد، گذشت از من و تو قصه
🌺 ولي کاش به گلبرگ شقايق بنويسند، که گل تاب فشار در و ديوار ندارد ...
☑️شروع کرد به غسل دادن
اسماﺀ تو آب بریز
☑️بچه ها، سفارش مادرتونه؛ صدای گریتونو نباید کسی بشنوه
همسایه ها نباید بشنون
🔘بچه های فاطمه، آستین به دهن کردند
اسماﺀ میگه آب میریختم، فاطمه رو غسل میداد
☑️یهو دیدم آقا دست کشید از غسل کردن
☑️سر رو دیوار گذاشت، داره زار زار گریه میکنه
بلند بلند گریه میکنه
گفتم آقا خودت فرمودی بلند گریه نکنید
🔲صدای گریتونو کسی نشنوه، سفارش فاطمه هست
گفت اسماﺀ نمک رو زخم دلم نپاش
همچین که داشتم غسل میدادم، دستم خورد به بازوی ورم کرده
😭😭😭😭
🔘میدونی یاد چه روضه ای افتادم??
یهو به دلم افتاد
☑️زن غساله داره غسل میده
گفت به من بگید این بچه مریضِ؟؟
😭😭
نه…
☑️از کربلا تا اینجا هر جا میگفت بابا، کتکش میزدن
😭😭😭
#ای_حسیـــــــــن
👌بهترین غذای عالمم اگه بیارن، اگه نمک نداشته باشه، مزه ای نداره
نمک همه روضه ها، حسینِ
😭😭😭
☑️امشب غریبونه بی بی رو غسل دادن
☑️امشب غریبونه بی بی رو کفن کردن
☑️غریبونه تشییعش کردن
☑️هفت نفر غریبونه و شبونه بردن تشییع جنازه
☑️اما کسی بی احترامی نکرد به بدن
🔘ده نفر به اسباشون نعل تازه زدن
😭😭😭
انقده رو بدن حسین…
اومد تو گودال، خبری نیست از تو و کفنت
یوسف من کجاست پیرهنت؟؟
تا خوده حشر بر سنان لعنت
که فرو کرد نیزه در دهنت
پیرمردانِ ناتوان حتی با عصامیزدن بر بدنت
#حسیـــــــــن
آیینه بودی و ترک خوردی
از همه بی هوا کتک خوردی
😭😭
مث مادرش بی هوا زدنش
😭😭
#ادامه_روضه
👇👇👇
آآآآی…
روزگارُم
روزگارُم
ای دل…
🍁تو زهرا بینی و من روی نیلی
🍁نمیبینی تو جای سیلی
داد بیداد…
🍁تو زهرا بینی شبانه
🍁نمیبینی تو جای تازیانه
☑️چرا حرف تازیانه رو زدم??
دیدی یه جا دعوا میشه، طرف رفیقاشو صدا میکنه، به دوستاش میگه دسته جمعی میان
دعوا که تموم میشه از راه میرسی میبینی یکی خونی افتاده،،، همه رفتن
☑️میگی چی شده کی زدتش؟؟
میگه نفهمیدم، تو شلوغی هرکی رسید زد
⚫️😭مادرمونو اینجوری زدن
😭😭😭
آقامونم ارث از مادرش برد
تو گودال دسته جمعی میزدنش
#ای_حسیـــــــن
😭😭😭
☑️حضرت زهرا خیلی روضه خونای پسرشو دوست داره
یه روضه دسته جمعی بخونیم…
🔸ای دار و ندارقلبم،ای پشت و پناه زینب
🔸از آه تو میسوزم،ای گرمیه آه زینب
#هی_آه_میکشید_میگفت_حسین
🔹بیا و راحت از غمم کن
🔹نظاره ای به ماتمم کن
💠که جان من به لب رسیده
داداش..
🔺به گیسوی سپید زینب
🔺نظر به قامت خمم کن
💠که جان من به لب رسیده
☑️آه.... حسین
غیرتیا…
😭کن تماشا،بین نامحرم اسیرم
😭طعنه و دشنام و خنده،کرده پیرم
بی تو ای عشقم،الهی من بمیرم
#حسین....#غریب_مادر
☑️من زینبم…
از خونه که بیرون میومد، میگفت چراغارو خاموش کنید
☑️مولا خودش جلو حرکت میکرد
☑️حسن و حسین یه طرف، عباس دست به قبضه ی شمشیر پشت سر
حالا این زینب داره میگه…
آه…
😭کن تماشا،بین نامحرم اسیرم
😭طعنه و دشنام و خنده،کرده پیرم
حســــــین
رسم ما هم همینه
امشب نباید کم گذاشت تو روضه
🌾لحظه ی آخر میگن بچه ها بیان وداع کنن
امیرالمومنین فرمود حسن حسین زینب بیایید وداع کنید با مادرتون
😭یکی خودشو انداخت رو سینه ی مادر
یکی صورت، کف پای مادر گذاشت
مادر…
#من_حسینتم
😭😭😭
گفت دستاشو باز کرد بچه هاشو بغل گرفت
ندا از ٱسمون اومد گفت علی بچه هارو از مادر جدا کن، آسمونیا طاقت ندارن
میدونی چی میخوام بگم دیگه هاااا؟؟
نازدانه ی امام حسین اومد تو گودال
عمه این بدن، بدن کیه؟؟
با کی داری حرف میزنی؟؟
چرا سر نداره؟؟
چرا بدن، پاره پاره س؟؟
حق داری نشناسی
بدن بابای غریبت، حسینِ
خودشو انداخت رو بدن بابا
تازیانه زدن نتونستن جداش کنن
سیلی زدن نتونستن جداش کنن
با غلاف زدن نتونستن…
گفت باید امروز کنار جنازه ی بابام بمیرم
هر کاری کردن نشد
یکی تو جمعیت بلند شد گفت من بلدم
من میدونم باید چیکار بکنید
همه حمله کردن سمت زینب
عممو رها کنید
😭😭😭😭😭
روضه خون حضرت زهرا، فقط امام زمانه
روضه خون حضرت زهرا کسی نیست جز اون آقایی که یهو از خواب میپرید میگفت نزنید مادرمو
😭😭😭😭
بریم یه سر تو کوچه??
بی هوا زدن تو گوش مادرمون
گفت همچین که داشتم حرف میزدم
دعوایی نبود،،، یهو دیدم بی هوا مادرم نقش زمین شده
این کوچه رو تجسم کن
نامرد هی یه قدم میومد جلو، مادرم عقب تر میرفت
کوچه تنگ و باریکِ
هی یه قدم جلو میومد،،،
تا رسید به دیوار
تو یه چشم بهم زدن دیدم مادرم نقش زمینِ
بی هوا تا حالا کسی تو گوشت زده؟؟
نور چشات کم میشه
چشات سیاهی میره
نزن…
ببین که مادرم جوونه
😭😭😭😭
#کانال_تخصصی_روضه
#حاج_عباس_طهماسب_پور
🆔 http://eitaa.com/rozehajabbas
🔹ولگرد شبگردم خودم را میکشم سوی حرم
🔹پیمانه دست من نده چون مستم از بوی حرم
🔸اینجا بهشت است و خدا با اذن زهرا ریخته
🔸کوثر به عشق مرتضی در چشمه و جوی حرم
🔵پیراهن درویشیم، عیب مرا پوشانده است
🔵کشکول من لبریز شد، با ذکر هوهوی حرم
🟣من آن گلیم پاره ای هستم که با دست خودت
🟣گرد و غبارش را کشیدی زیر جاروی حرم
🔻گفتم مریضم خسته ام بیچاره ام درمانده ام
🔻محتاج تر کردی مرا، فوراً به داروی حرم
🔺چاقوی ضامن دار تو درد مرا فهمیده است
🔺یک بار شمشیری بزن بر پای آهوی حرم
🟤از پیش خود طردم نکن، از خانه بیرونم نکن
🟤وَلله وا کردم حساب ویژه ای، روی حرم
#امام_رضا
🔳حرف وداعت میشود فوراً پریشان میشوم
🔳زلف دلم عُمری گره خورده به گیسوی حرم
☑️مثل شلوغیه نجف تا کربلا در اربعین
☑️گم کن دوباره حاجتم را در هیاهوی حرم
😭جسم حسین بن علی افتاد در گودال تنگ
😭افتاد و با افتادنش، افتاد بانوی حرم
😭😭😭😭
❣#السلام_علیک_یا_محمد_بن_علی
❣#یا_جواد_الائمه
♨️پشت در با جگری سوخته، تب میکردی
♨️دست و پا میزدی و آب طلب میکردی
〽️خدا جیگرم داره میسوزه
〽️شدت زهر انقده زیاد بود جواد الائمه داره دست و پا میزنه
🔰گوشی ی حجره عطش، فاتحه ات را میخواند
🔰اشک هایت به نظر روضه ی سقا می خواند
♻️همسرت، جَعده تباریست بمیرم مظلوم
♻️محرم راز دلت کیست،بمیرم مظلوم
💠زهر تنها کمی از بال و پرت را سوزاند
💠کف زدن های کنیزان، جگرت را سوزاند
😭😭😭
☑️دستور داد کنیزها، هلهله کنن کف بزنن
☑️صدای ناله ی جواد الائمه رو کسی نشنوه
#آی_زینب_آی_زینب_آی_زینب
🟤تا وارد شهر شد، همه شروع کردن به هلهله کردن
همه شروع کردن به کف زدن
#زینب_و_کوچه_و_بازار ...
😭😭😭
🟣دردِ این غربت جانسوز مرا خواهد کشت
🟣خون لبهای تو امروز مرا خواهد کشت
♻️کهنه داغی به دلِ داغْ نشین می ریزد
♻️آب را پیش نگاهت به زمین می ریزد
👌کنیزِ میگه دیدم آقا داره دست و پا میزنه
😔تشنگی و عطش همه ی وجودشو گرفت
دلم سوخت
رفتم آب بیارم
♨️نزدیک حجره ی جواد الائمه،،، اُمّ فضل بی حیا پرسید کجا میری؟؟
گفت برا پسر غریب فاطمه، آب آوردم
♨️آب از دستش گرفت
گفت من همسرشم. من باشم و توئه کنیز آب برا جواد الائمه ببری
🔳آب گرفت، جلو چشم امام جواد آبُ ریخت رو زمین
یکیم تو گودال گفت حسین...
اگه همه ی درندگان بیابون سیراب بشن نمیزارم قطره ای آب به لبت برسه
😭😭😭
🔹بودند دیو و دد همه سیراب و میمکید
🔹حاتم ز قحط آب، سلیمان کربلا
🔸از آب هم مضایفه کردند کوفیان
🔸خوش داشتند حرمت مهمان کربلا
🔰تشنگی، زخم ترک روی سَبویت انداخت
🔰ناگهان شمر شد و پنجه به مویت انداخت
🔻از لبت، خاک کف حجره تیمم می کرد
🔻ناله ات را وسط هلهله ها، گم می کرد
🔺بر سر بام عجب مرثیه، جان فرسا بود
🔺سایه بان بدنت بالِ کبوترها بود
☑️سه شبانه روز بدن امام جواد رو پشت بوم زیر آفتاب سوزان
☑️کبوترا مأمور شدن بالاشونو باز میکردن، رو بدن جواد الائمه پرواز میکردن آفتاب به بدن پسر غریب امام رضا نخوره
آی حسیــــن...
💢اُجرت کشتنتان، گندم مرغوب نشد
💢پیکرت در ته گودال لگدکوب نشد
#ای_حسیـــــــن
❇️تشنه ای در گودیه گودال رفت
❇️آنقدر سنگش زدن از حال رفت
😭😭😭
✅یک طرف، پنجه به گیسو میزدن
✅یک طرف چکمه به پهلو میزدن
◀️شمر با ارباب عالم تند شد
◀️خنجر او از خجالت کُند شد
⬅️زنده بود و دست و پا میزد حسین
⬅️مادر خود را صدا میزد حسین
🔷زیر دست و پای مرکب،جسم برادرم واویلا حسین واویلا
🔷ای خدا دیدی چه خاکی شد سرم، واویلا حسین واویلا
🔶بعد عباس شده،نوبت غارت حرم واویلا حسین واویلا
🔶بی حیا آمده چشم دوخته سوی معجرم، واویلا حسین واویلا
💢واویلا واویلا برادرم، پر نیزه شکسته شد دور و برم
💢برادرم، پِی نعشت ته گوداله مادرم
#یا_اخا_المظلوم_حسین
#یا_اخا_المظلوم_حسین
😭مادرت آمد و دور بدنت غوغا شد
😭وقت غارت،سر پیراهنت دعوا شد
حسیـــــن...
✔️سینه ات سهمیه ی شمر و سُم اسبان شد
انقده نیزه زدند پیکرت از هم وا شد
😭😭😭😭😭
حسیـــــن...
حسیـــــن...
🔹همه هستیه خواهرت را بردند
🔹زر و خلخال دخترت را بردند
🔹کمی دیر آمدم، سرت را بردند
🔹نه فقط یک عدد، همان پیراهن
🔹همه اعضای پیکرت را بردند
🔸به کجا انگشترت را بردند
🔸سرت را بردند
🔸سَرِ تو روی نی شد مانندِ
🔸سر عباس مضطر و شرمنده
🟤شده قلبم ز داغ تو آکنده
🟤حرمله میخنده
🟤سنان میخنده
🟤که داره شمر،دست زینبُ میبنده
😭😭
#کانال_تخصصی_روضه
#حاج_عباس_طهماسب_پور
🆔 http://eitaa.com/rozehajabbas
🔻از حرم تا قتلگه، افتان و خیزان میرود
🔺تا ببوسد حنجری، گیسو پریشان میرود
#ای_حسیــــــــــن…
اومد نزدیک گودال
🟤فرقةٌ بالسیوف
یه عده دارن شمشیر میزنن
خدا رحمت کنه همه قدیمیارو
با اون نوا میخوام روضه بخونم
🟤فرقةٌ بالرِّماح
یه عده با تیر میزدن
🟤فرقةٌ بالحجار
اوناییکه شمشیر و تیر نداشتن،سنگ میزدنض
🟤فرقةٌ بالخشب
پیرمردا با چوب میزدن
🟤فرقةٌ بالعصا
یه عده با عصا میزدن
😭😭😭😭😭😭😭😭
#ای_غریب_حسین
#غریب_حسین
😭😭😭😭
✔️وضو گرفتن، قربه الی الله اومدن تو گودال
گفتن هر کی باید یه سهمی داشته باشه
✔️حالا که ما جون نداریم شمشیر دست بگیریم انقده با عصا به بدن غریب کربلا زدن
😭😭😭
🔰از حرم تا قتلگه، در بین دشمن میرود
🔰در پی یک دختری، آتش به دامن میرود
دامنش آتیش گرفته گفت دلم سوخت دنبالش دویدم
آتیشو از دامنش خاموش کنم
✔️هر چی من تندتر میدُییدم، اونم تندتر میدُیید
✔️باد، شعله ی آتیشو زیاد میکنه
هرجوری بود رسیدم بهش، آتیشو خاموش کردم
✔️تا فهمید یخرده مهربونی تو وجودم هست، گفت آی مرد غریب آیا تو بساطت آب هم داری??
یخرده آب دادم بهش، گفت گودال از کدوم سمته?
✔️دختر مگه تشنت نیست?
گفت این آبُ برا بابای غریبم میخوام
😭😭
رسیدن…
🔅پیرمردا با عصا بالاسرت رسیدن
🔅دقیقا تو نفسای آخرت رسیدن
🔅نیزه دارا جلو چشم خواهرت رسیدن
ثوابه…
♻️شنیدم یکی میگفت که زدنت ثوابه
♻️یکی گفت رد شدن از رو بدنت ثوابه
♻️داد میزد غارت اعضای تنت ثوابه
♨️رفتی و همسفرم شد، شمر بی رحم
♨️مایه ی دردسرم شد، شمر بی رحم
♨️خار چشمای ترم شد، شمر بی رحم
😭آه… غریب مادر
😭آه… غریب مادر
😭آه… غریب مادر
☑️یه مادری تو گودال میکوبید به سینه میگفت آه غریب مادر
😭😭
تازه یه روز بین در و دیوار با میخ...
#آه_غریب_مادر
شلوغه…
◀️ته گودالی و دور بدنت شلوغه
◀️چقده دور تن بی کفنت شلوغه
◀️قتلگاه لحظه ی غارت شدنت شلوغه
ندیدم
🟤هرچی گشتم ولی انگشترتو ندیدم
🟤پیرهنی که داده بود مادر تو ندیدم
🟤گمونم دیر اومدم که سر تو ندیدم
🔰زینب و این تن بی سر، پیرش کرده
🔰حنجر و کُندیه خنجر، پیرش کرده
🔰ناله ی غریب مادر، پیرش کرده
♥️#حسین… آه
♥️#حسین… آه
♥️#حسین… آه
#کانال_تخصصی_روضه
#حاج_عباس_طهماسب_پور
🆔 http://eitaa.com/rozehajabbas
🔥چقد عذابم داد، طنابی که دور گردنم بود
🔥چقد عذابم داد، لباس کهنه ای که تو تنم بود
#چقد_عذابم_داد_چقد_عذابم_داد
عذاب از این بدتر، چیزی نباشه که تو بپوشی
عذاب از این بدتر، ماهارو بردن برده فروشی
#عذاب_از_این_بدتر_عذاب_از_این_بدتر
😭#روضه_ی_من_الشّام
😭زینب کجا و بزم حرام و سر و شراب و جام
😭باورت میشه منو آوردن میون بزم عام
😭#روضه_ی_من_الشّام
💢#اونجا_ربابم_بود
💢کنار تشت و سر بریدت،جام شرابم بود
💢به کی بگم که جمع نگاه سمت حجابم بود
💢#اونجا_ربابم_بود
😭#روضه_ی_من_الشّام
😭زینب کجا و بزم حرام و سر و شراب و جام
😭باورت میشه منو آوردن میون بزم عام
😭#روضه_ی_من_الشّام
💢#اونجا_ربابم_بود
💢کنار تشت و سر بریدت،جام شرابم بود
💢به کی بگم که جمع نگاه سمت حجابم بود
💢#اونجا_ربابم_بود
🔰#دروازه_ی_ساعات
🔰خلاصه بدترین لحظات
🔰#دروازه_ی_ساعات
🔰روضه ی باز عمه ی سادات
🔰#دروازه_ی_ساعات
🔺#چشام_پر_الماسه
🔺زینبی که مظهر عفافه، زخمیه احساسه
🔺دور و برم پر شد از غلام و زنای رقاصه
🔺#چشام_پر_الماسه
⚪️سلسله رو دستام
⚪️ روی سرم خاکستر و آتیش میریختن از رو بام
⚪️محله ی یهودیا شنیدم ناسزا و دشنام
⚪️#سلسله_رو_دستام
😭
❇️کجا بودی عباس؟؟
❇️وقتی که بردن منو تو بازار، کجا بودی عباس؟؟
❇️همه منو دیدن توی انظار، کجا بودی عباس؟؟
#ای_حسیــــــــــن
😭😭😭
🔆در بیابان همه ناموس تو آواره شده
🔆چادر و مقنعه ی دختر تو پاره شده
😭😭😭😭
#کانال_تخصصی_روضه
#حاج_عباس_طهماسب_پور
🆔http://eitaa.com/rozehajabbas
لالالالا شه علیه بِلاره
لالالالا لا ته برمه گلیه بِلاره
👈دیشب گفتم مادرا و خواهرا اگه میخوایید شیر خواره بیارن توخونه سیرابش کنن، یقیناً همینه
▪️الان اگه مادرش این صحنه رو ببینه دل تو دلش نیست
▪️لالالالا لا شه علیه بلاره
▪️لالا ته برمه گلیه بِلاره
🔸تی گلی بیته بس برمه هکردی
🔸مه دل او بَیه تو او نخردی
🔸آخ لالا لالا باخِس مه شیره خواره
خدا هیچ مادری رو شرمنده بچش نکنه
🔺خله سخته وچه مار، شیر نداره
شرمندومه با برمه نش مه چشه
خدا کاشکی که برسنه وارشه
✔️#هرجاهستی_بگو_یا_حسین
✅گفتم بچه را همچی خوشگل قنداق کرد
بچه که قنداق میشه دست و پاش بسته هست نمیتونه تکون بخوره😭😭
✅شب علی اصغر هرسال این حرفو میزنم
#علی_الله
✳️بچه که قنداق میشه دست وپاش بستست نمیتونه تکون بخوره
😭😭
✳️قشنگ صحنه راتجسم کن برا این روضه، حرمله ای که دلش ازسنگم سنگین تر بوده گریه کرد،،،
🔰گفت همچین که تیر سه شعبه رو رها کردم، تیر به حلقوم این طفل شیرخواره اصابت کرد
#من_الاذن_الی_الاذن
🔰گوش تاگوش علی اصغرُبریده
یوقت دیدم حسین خنجر درآورده تودل خودم، فکر کردم میخواد باخنجر این یه مقدار پوستی که وصله به گردنه جداکنه
😭😭😭😭
🔰خوب که نگاه کردم، دیدم اول کاری که کرد بند قنداقُ پاره کرد
☑️همچی که بند قنداقُ پاره کردم دیدم این طفل شروع کرد به بال بال زدن
مثل مرغی که سر از بدنش جدامیکنند، این طفل شیرخواره داره بال بال میزنه
😭😭😭
♥️#حسین
☑️بچه رو گرفت هی چندقدم میومد سمت خیمه برمیگشت
یه چندقدم میرفت سمت خیمه دوباره برمیگشت
😭😭😭
☑️گفت خوب نگاه کردم دیدم رباب دم خیمه منتظره
😭😭😭
به امیدی که حسین بره بچشو سیراب کنه برگرده
✔️ اومدپشت خیمه ،،،،توکربلا اینجوری بوده،،،،
ابی عبدالله پدربوده
پدر طفل شش ماهه رو آورده
بعد مادر فهمیده
😭😭😭
☑️که طفل شیرخواره و شش ماهش شهید شده از دنیا رفته
#مدینه برعکس بوده
اول مادر فهمیده بعد بابا فهمیده
😭😭😭
#یه_بیت_بگم_ها
💥خوب شد… خوب شد محسنِ من کشته شد آنجا، وَرنه
(هفت شبه داریم روضه میخونیم هرشب به یه بهونه ای رفتیم مدینه)
🔥خوب شد محسن من کشته شدآنجا ورنه( ۲)
#یه_مادر_داره_این_حرفو_میزنه
🔥خوب شد محسن من کشته شد ،آنجا ورنه
🔥من به این سینه چِسان شیر به او میدادم
⬅️#ای_حسین
✔️ #آی…
پیر همه بود اگر چه یک کودک بود
صبرش به غریبی پدر اندک بود
میکرد به نی اشاره میگفت، رباب
ای کاش سر نیزه کمی کوچک بود
😭😭😭
#علی_لای_لای_علی_لای_لای
( کاش وقت داشتیم میتونستیم بعضی حرفارو بزنیم)
♨️ همین نیزه ای که سر ابالفضل گذاشتن، باهمون وسعت سر این طفل شیر خواره رو، رو اون نیزه ها گذاشتند
😭😭😭
☑️ آی بین راه نیزه دارا مست میکردن، نیزه ها رو بهم میزدن
یه وقتایی سرکوچولوی علی اصغر از رو نیزه می افتاد زیر دست وپا
😭😭😭
رباب میگفت مادر برات بمیره
😭😭😭
#علی_لای_لای_علی_لای_لای
هرجا نشستی بلند و یک صدا بگو یا#حسین
#کانال_تخصصی_روضه
#حاج_عباس_طهماسب_پور
🆔http://eitaa.com/rozehajabbas
❇️دلی که غم خویشتن را نداشت
❇️هوای کسی جز حسن را نداشت
💠حسن عشق ما نه که عشق خداست
💠کسی که بفهمد حسن را، کجاست؟!
🔅حسن، صبر در صورت آدم است
🔅حسن، حیدر و فاطمه باهم است
💥حسن موقع جنگ، کرّار بود
💥حسن بهر مولا، علمدار بود
♨️جمل، سر به سر را به آتش کشید
♨️زن فتنه گر را به آتش کشید
♻️برای همه، خیرها داشت او
♻️هوای سگ کوچه را داشت او
🔰حسینی بمان و حسینی بمیر
🔰ولی از حسن روزی ات را بگیر
✳️چِها دید تا اهل ایمان شدیم
✳️حسن سوخت تا ما مسلمان شدیم
💢چو رفتیم در وادیه مجتبی
💢دل ما شد آبادیه مجتبی
〽️نگو که بقیعش چه خلوت شده
〽️ببین روضه هایش قیامت شده
🔆تو ای زائر اربعین، کربلا
🔆تشکر کن از، حضرت مجتبی
⬅️روی بام هستی، عَلَم ساخته
⬅️برای همه او حرم ساخته
🟠ولی حیف با غصه درگیر شد
🟠حسن از همان کودکی، #پیر شد
😭😭😭😭
🟤چه ها رقم زده ای ای خدا برای حسن
🟤که کوچه می شود امروز کربلای حسن
🟢«خدا به خیر کند» گفته و ولی این بار
🟢قرار نیست اجابت شود دعای حسن
⚪️به مادرش برسد یا خبر به خانه دهد؟
⚪️چه سخت می گذرد روز ابتلای حسن
🟠آهای اهل مدینه به دادشان برسید
🟠نمی رسد به کسی پس چرا صدای حسن
♦️فراریه اُحد آیا شهامتش را داشت
♦️میان کوچه علی بود اگر به جای حسن؟
❇️همینکه دست چپ نانجیب بالا رفت
❇️بلند شد وسط کوچه وای وای حسن
😭😭😭
⬅️از آن طرف چه جگر سوز ، قاه قاه عدو
⬅️از این طرف چه نفسگیر ، های های حسن
😭😭😭
🟩کشیده از طرفی زیر گوش مادر خورد
🟩پرید از طرفی برق چشم های حسن
🟫چه قدر شدّت و حدّت مگر به یک سیلی ست؟
🟫که گوشواره میافتد به زیر پای حسن
🟦زمین که خورد فقط غصه ی حسن را داشت:
🟦به سن و سال کمش رحم کن خدای حسن
😭😭😭😭😭
☑️یه کوچه، همه زندگیه منو زیر و رو کرد
☑️که ماهارو با نامرد شهر، روبرو کرد
☑️با یادش باید باز مرگُ آرزو کرد
#بمیرم…
🔘یه نامرد به ما توی این کوچه بد کرد
🔘رسید، راه روی ما سد کرد
🔘گل یاسمونو لگد کرد
#بمیرم…
😭😭
✔️خودم دیده بودم که با ما در افتاد
✔️دو دستش بالا رفت، یهو مادر افتاد
✔️جلو چشم من مادرم با سر افتاد
#ای_وای_مادرم
◀️تنگ غروبه… تنگ غروبه
◀️از کوچه تا خونه حسن،سینه میکوبه
✳️ای قد خمیده ای قد خمیده
✳️تو زیر دست و پا منم رنگم پریده
✅آتیش به قلبم میزنه، تا از فدک دم میزنه
✅ببین چجوری بی حیا، سیلی محکم میزنه
#ای_وای_مادرم
🔆چقد سخت گذشتست به او در کوچه
🔆چه مراعات نظیریست حسن ،در، کوچه
🔰باز هم خاطره ی گریه و مادر، کوچه
🔰قاتل جان حسن میشود آخر، کوچه
♻️چشم نامرد، به ناموس علی تا افتاد
♻️وای بر من، زد و بر صورت گل جا افتاد
💠ناگهان روی زمین، حضرت زهرا افتاد
💠خواست تا پا بشود، باز هم اما افتاد
هر وقت میخواست پاشه، نانجیب پا رو چادر خانم میزاشت
😭😭😭😭😭
از درد به خودش میپیچید.
با اون وضعیتی که امام حسن؛ آروم آروم خاک چادر مادرُ پاک کرد
پاشو مادر
تا خونه راهی نمونده
اما خانوم، حضرت زهراست… خانومه
بزرگواره،،، ولایت مداره
درس امام شناسی رو باید از خانوم یاد بگیریم
بین راه نمیگفت پسرم، صورتم درد میکنه
اما میگفت پسرم حواست باشه به بابات چیزی نگی
نگفت گوشوارم
نگفت گوشم درد میکنه
پسرم، غم و غصه های بابات علی برا خودش بسه…
اصلا شنیدم مردم شهر حتی سلامشم نمیکنن
نه… جواب سلامشم نمیدن
اگه بابات بفهمه، دق میکنه
حالا بخونم و یاعلی مدد…
ای داد بیداد ای داد بیداد
گوشواره تو گوشت شکست، پیش من افتاد
ان شاالله هیچوقت زمین خوردن مادرتو نبینی
گوشواره تو گوشت شکست، پیش من افتاد
غیرت نداره غیرت نداره
عمداً میاد پاشوروی چادر میزاره
یه روز شکست پهلوی تو
امروز شکست ابروی تو
چش بابامو دور دیده
که دست بلند کرد روی تو
#وای_مادرم_وای_مادرم
هی به خودش میگفت چش بابام علی رو دور دیدن… اگه بابام علی بود
یه روز یه دختر سه ساله ای هم اومد، زیر نیزه ای که سر ابالفضل روی اون نیزه بود، عمو چشاتو دور دیدن
#ای_حسین
🔻#کانال_تخصصی_روضه
🔺#حاج_عباس_طهماسب_پور
🆔 http://eitaa.com/rozehajabbas
🍀🍀
آئینه دار زینب و زهرا… رقیه
کوچکترین انسیه الحورا… رقیه
پشت سرش بی شک دعای پنج تن بود
آدم اگر میگفت اول، یارقیه
خورشید در منظومه ی عشق حسینی
صدسال نوری راه دارد تا رقیه
جاداشت روی شانه ی کعبه ابوالفضل
جاداشت روی شانه ی سقا رقیه
آرام تر از هر زمانی بود اصغر
میخواند تا بالا سرش لالا رقیه
پا بر مغیلان می نهد، اما محال است
روی سر موری گذارد پا، رقیه
پا بر مغیلان می نهد، اما محال است
روی سر موری گذارد پا رقیه
این طفل بی آزار را آزار دادن
زجر بدی را دید در دنیا رقیه
زینب ز پا افتاد وقتی دید در راه
طفلان همه بر ناقه اند اِلّا رقیه
مقتل که میخواندم شبی باخویش گفتم
پیدا نمیشد کاش در صحرا رقیه
😭😭
چرا؟؟ وقتی که پیداشد خمیده راه میرفت
😭
شد پیرتر از زینب کبری رقیه
حتی در اوج ضعف هم چیزی نمیخواست
جز دست گرم و بوسه ی بابا، رقیه
دیدار حاصل شد ولی دستی نیامد
تنها سَر، آمد دیدنش اما رقیه
حیرت زده پرسید عمه این سر کیست
یا للعجب نشناخت بابا را رقیه
☑️اینجا بزرگها گفتن، دوتاحالت داشت که نشناخت بابارو..
😭یا ترکیب صورت بابا به هم ریخت..یا چشمهای رقیه سویی نداره.
😭
یاللعجب نشناخت بابا را رقیه
خود را مرتب کرد تا در چشم بابا
باشد همان دردانه ی زیبا رقیه
از بوسه اش جان میگرفت این بار اما
جان داد با بوسیدن لبها، رقیه
☑️روضه ی امام حسین، آداب داره.
✔️روایت امام باقر ؛که اگه رفتی تو مجلس ختم کسی.خودت و بزن به حالت اون عزادار..
یعنی حق نداری اگه رفتی تومجلس ختم.بخندی..
☑️یعنی حق نداری یه کاری کنی نمک رو زخم صاحب عزا بپاشی.
◀️ناخواسته هم وسط روضه نکنه لبخند بزنید..
میدونم خواسته نیست.همتون نوکرید.
✔️نظر کرده ی امام حسینید که الان اینجایید.
⬅️اما یه وقت ناخواسته یه کاری نکنیم دل امام زمان به درد بیاد.
چون داره نگامون میکنه.
مادرش فاطمه داره نگاه میکنه..
😭شام غریبان عزیز دردونه ی امام حسینِ... که بادستای کوچیکش گره های بزرگی رو باز کرده.
خورشید من آمدی شبانه
قدری بغلم کن عاشقانه
نشناختمت در اول کار
نفرین خدا به این زمانه
کی زیر گلوت را عزیزم
این طور بریده ناشیانه
تقصیر حرارت تنور است
این سوختگی زیر چانه
امروز شبیه موی تو سوخت
آن موی بلند دخترانه
بابا اوضاع مناسبی ندارم
چه خوب که آمدی شبانه
از من روضه خوندن.از تو داد زدن
😭
من که همه عمر رفته بودم
تنها به مجالس زنانه
رفتم وسط شراب خواران
کَت بسته به زور تازیانه
☑️یوقتایی به خودم میگم.چرا اینجوری...چرا بعضی از حرف هارو به زبون میاری.؟
☑️حرفایی که باید جون بدیم پاش.
🟤یاد اون روضه خونی که محضر امام صادق گف مراعات آقارو و بکنم.
تو کنایه و لفافه روضه میخوند...
◀️آقافرمود: نمیخواد ادامه بدی.
گف عمل بدی ازم سر زده؟ دارم روضه میخونم.
⬅️گفت روضه بخون.
همونجورکه تو محلات،برا دوستای خودت ،رفقای خودت،روضه میخونی.
یه چند خط روضه خوند.یه صدای شیونی از پشت پرده بالا اومد.
✔️قبلش گفت آقا دارم مراعات شما رومیکنم.
گفت مگه اون وحشی ها و نامردها تو گودال مراعات جدم حسینو کردن..
😭😭😭😭
☑️شروع کرد روضه خوندن.
یه صدای شیونی از پشت پرده بلندشد.
گفتن کیه...
گفت عمه جانم سکینه ست
همه ی اینایی که ما داریم میشنویم و باچشمای خودش دیده..
♥️#ای_حسین
😭😭😭
برخورده به من چرا نبوده
برخورد کسی مودّبانه
من دختر شاه عالمینم
دادن ولی به من اعانه
در راه شتر تکان نمیخورد
خوردم کتکی به این بهانه
هربار طناب راکشیدن
خوردیم زمین دانه دانه
یه طرف طناب..
☑️بعضی ها میگن به دستای امام سجاد
☑️بعضی ها میگن به گردن امام بستن.
🟤یه طرف طنابم به دستای زینب..
مابین یکی یه حلقه دور گردن بچه ها
◀️اگه یه قدم تندتر میرفت یا یه قدم زینب آروم تر میرفت، این طناب بچه ها رو....
😭😭😭
هربار طناب را کشیدن
خوردیم زمین دانه دانه
من سیر غذا نخوردم اما
خوردم دل سیر، تازیانه
من میخونم و رد میشم
افتاد سرت ز روی شاخه
افتاد سرم به روی شانه
هر سنگ که بر سر تو میخورد
میکرد به سمت ما کمانه
از خاطر من نمیرود…. نه
آن ضربه ی چوب وحشیانه
سالم لب من، لب تو زخمی
والله که نیست عادلانه
✔️دیشب گفتم اینقد با مشت به لب و دندون خودش زده..
بابا دیگر زسفر بدم می آید
کی میبری ام پدر، به خانه
👇👇👇👇👇
🍀🍀
باغصه های آل عبا گریه میکنی
در اوج روزهای عزا گریه میکنی
ما با گناه اشک تو را در می آوریم
از سوز بی وفایی ما گریه میکنی
ای صاحب عزا ، تو به این روضه های ما
می آیی و بدون صدا گریه میکنی
♥️ #آقاجان
گاهی نجف، مدینه، گهی کربلا و گاه
در مشهد امام رضا گریه میکنی
قربون گریه کردنت صاحب الزمان
😭😭😭
برکُشته ی فتاده به هامون کربلا
بر داغ سَیدالشُهدا گریه میکنی
این روزها به حال دل زینبِ اسیر
در ماجرای شام بلا گریه میکنی
بر رأسهای رفته به بالای نیزهها
با خیزران و طشت طلا گریه میکنی
حالا دوباره چشم تو را خون گرفته است
با غصههای آل عبا گریه میکنی
♥️صلی الله علیک یامظلوم
♥️صلی الله علیک یا عطشان
#حسین
دارد این ضرب المثل را کل دنیا می زند
قلب دخترها فقط با عشق بابا می زند
دارد این ضربالمثل را کُلِّ دنیا می زند
قلب دخترها فقط با عشق بابا می زند
گرچه کم وزن است امّا جان ندارد دست من
درست فرمودن…
شماخبره ی روضه اید
😭
گرچه کم وزن است اما جان ندارد دست من
پرده ی روی طبق را عمه بالا می زند
☑️تجسم کن ، این سر ، از کربلا تا به کوفه و شام چه بلایی سرش اومده...
☑️از تنور خولی برات بگم ؛ از بزم اون نانجیب برات بگم
☑️از چوب خیزران ؛ از آفتاب سوزان کربلا و کوفه و شام ؛
☑️از زیر دست و پا افتادن این سر ؛ چیزی ازش نمونده..
☑️حالا این دختر سه ساله میگه دستام توان نداره این سَرُ بردارم..
گرچه کم وزن است اما جان ندارد دست من
پرده ی روی طبق را عمه بالا می زند
چهرهی برگشته را تشخیص دادن مشکل است
چهره ی برگشته را تشخیص دادن مشکل است
این سرِ سرنیزه خورده ، به پدرها می زند
#بابا_بابا_بابا
ارث خود را زود از مادربزرگم بُرده ام
این چنین خَم راهرفتنها ، به زهرا می زند
#ای_حسین
آه بکش…
☑️ روضه ی این چنینی میشنوی ، بی تفاوتی ، برات اتفاق میفته..نگی نگفتی ها..
حسرت یک استراحت در دل من مانده است
حسرت یک استراحت در دل من مانده است
می روم قدری بخوابم، شمر با پا می زند
😭😭😭
خواب بودم، یه خورده بعد بیدارشدم ، یکی داشت نعره میزد ، بیدارشدم.
روسرم دست میکشیدی پا بشم
بعدِ تو هی با لگد بیدارم میکنند
چند خط و بخونم..
بابا...
☑️نعره می زدن، داد می کشیدن هلهله میکردن،
☑️اما من که گوشهام نمی شنید..
با لگد بیدارم میکردن.اینقده زدن توگوشم.
😭😭😭
می روم قدری بخوابم ، شمر با پا میزند
بانیه سرگرمی هر روزهی زجرم ،پدر
بی حیا یا می کِشد موی مرا ، یا می زند
آی...
بابا بابا بابا بابا بابا بابا بابا
😭😭😭
این اواخر دخترت دارد طبابت می کند
بازوی در رفتهی خود را ، خودش جا می زند
من آروم میخونم.اما اگه گرفتی ؛ داد بزن برای این یک بیت
😭😭
شرط بندی کردن این نیزه داران را ببین
می بَرَد آن کس که با سنگش علی را می زند
♥️#حسیییییین
♥️#حسییییییین
هدیه دارد می برد آنرا برای دخترش
روسری دخترت را یک نفر تا می زند
گوشواره م را که غارت رفته پس خواهم گرفت
دختر تو عاقبت دل را به دریا می زند
بی اراده یاد چوبِ خیزران افتاده ام
هر زمان هرکس که حرفی از معمّا می زند
آنقَدَر شکل کبودی تنم رُعبآور است
آن زن غسّاله وقت غسل من ، جا می زند
گف من دست به این بدن نمیزنم، این مریضه.همه ی بدنش کبوده، سیاهه
☑️فرمود: دهنتُ خاک بگیر، این دختر و از بس زدنش
دل من برا تو تنگه باباجون
راستی خونمون قشنگه باباجون
همه زخمایی که داری میبینی
جای سیلی جای سنگه باباجون
پیش من بمون شب آخریه
آستین پاره برام روسریه
موهای منو که داری میبینی
موهای تو چرا خاکستریه
چرا سرت بوی نون میده بابا؟؟
😭😭
همه جای پیکرم کبودیه
میدونم که رفتنم به زودیه
یه سوال دارم تو از عمو بپرس
جای ما محله ی یهودیه??
از کبودی به تنم نشون زده
اون که دخترت رو بی امون زده
آخه تو قاری قرآن منی
کی به لبهای تو خیزرون زده
#ای_حسییییییین
☑️تو اون ازدحام میدیدم چوب خیزران بالا میاد بابا.
✔️اما قدم از همه کوچیکتر بود.تو جمعیت نمیدیدم کجا فرود میاد.
⬅️حالا فهمیدم هروقت چوب خیزران فرود می اومد.
⬅️عمه گریبان چاک میزد.میزد تو صورتش.داد میکشید.حالا فهمیدم.
◀️چوب خیزران چه بلایی سر لبهات آورده.
☑️همه غم و غصه های خودش یادش رفت.
شروع کرد با مشت به لب و دندون خودش زدن.
حالا که یه جای سالم از صورت بابام نمونده، منم نباید هیچ جای صورتم سالم باشه..
☑️اینقده با مشت به صورتش زده
اَبَ… #حسین
🍀
✍️#خادمه_شهیده
التماس دعای فرج🤲🏻
🍀🍀
🔻#کانال_تخصصی_روضه
🔺#حاج_عباس_طهماسب_پور
🆔http://eitaa.com/rozehajabbas