eitaa logo
روضه حاج عباس طهماسب پور
421 دنبال‌کننده
289 عکس
493 ویدیو
11 فایل
کانال تخصصی روضه همراه با متن با نوای دلنشین #حاج_عباس_طهماسب_پور هیئت محبان الزهرا سلام الله علیها #بابل ارتباط با خادم کانال @youssof_62
مشاهده در ایتا
دانلود
🍃صد جلوه از پیمبر تو قد علم کند 🍃آیینه چون به محضر تو قد علم کند 🍃جایی برای پر زدن جبرئیل نیست 🍃در آسمان اگر پرِ تو قد علم کند ❣ 🍃دنیا کم است، ظرفیتش، پس مجال نیست 🍃تا جلوه های دیگر تو قد علم کند 🍃راه فرار نیست هزاران سپاه را 🍃هر وقت حیدر تو قد علم کند 🍃دیگر به ذوالفقارِ دو دَم احتیاج نیست 🍃آن لحظه ای که همسر تو قد علم کند ❣ 🌾فتادنِ به پات مرا سربلند کرد 🌾از این طریق نوکر تو قد علم کند 🌾فردای رستخیز، شفاعت، تو را کم است 🌾در آن مقام، قنبر تو قد علم کند 🌾از پشت سر زدند تو را... جرأتش نبود 🌾شمشیر در برابر تو قد علم کند 🌾زینب نمی گذاشت که فرقت دو تا شود 🌾فرصت نبود دختر تو قد علم کند 🌾چقد زخم به آتش کشید جانت را 🌾گرفته بود شب آخری توانت را 🌾شبیه پیرُهنت ریختم بهم وقتی 🌾که دست باد تکان داد گیسوانت را 🌾نگاه بی رمقت حرف میزده بابا 🌾بیا که فاطمه، کشتند پهلوانت را 🌾درِ شکسته شکستم نداد 🌾من مُردم درآن زمان که شکستند استخوانت را ⬅️ 🔥درشکسته شکستم نداد، من مُردم 🔥 درآن زمان که شکستند استخوانت را 🔥رسید تیغ و دلت باز یاد زهرا کرد 🔥خلاصه زخم دلت از سرت زبان واکرد 🔥از این به بعد کمی روضه شعله ور بشود 🔥اگر اجازه دهی حرف میخ در بشود 🔥 از این ببعد کمی روضه شعله ور بشود 🔥اگر اجازه دهی حرف میخ در بشود 🔥همانکه یک قدم ان روز عقب میرفت 🔥یقین دو مرتبه میشد علی پدر بشود دارم میخونم میگذرم ♨️حساب کن مثلا خانه ای چهل متری محل آمدورفت چهل نفر بشود (اگه میخوایی من توضیح بدهم) اگه نه خودت .... یاعلی ♨️ حساب کن مثلا خانه ای چهل متری فاطمه پشت در،،، هیزم از اون طرف،،، درسوخته بالگد،در رو فاطمه ،،،،چهل نفر تواین ازدحام ،،،، ❇️از روفاطمه هی میرن ومیان.... همین قدر بهتون بگم تاامیرالمومنین اومد گفت یکی عبایی بندازه رو خانومم 😭😭😭 ⬅️حساب کن مثلا خانه ای چهل متری محل امدورفت چهل نفر بشود 💎 بماند آخر روضه بگو کجا برویم 💎بیاکه این شب قدری به کربلا برویم 😭😭😭 💠چه خوب تیغ به حلق مطهرت نرسید 💠اثر گذاشت ولیکن به پیکرت نرسید 💠به روی خاک زمانی که غرق خون بودی 💠کسی برای جداکردن سرت نرسید 😭😭😭 💠زمان هلهله ها،دست نیزه و شمشیر 💠به جسم پاک تو در پیش خواهرت نرسید ز روی اسب زمین خوردی، کسی با اسب برای رد شدن از روی پیکرت،نرسید 😭😭😭 ز خاتم نبوی کربلا نگین افتاد 😭😭😭 کمتر براین غریبه بدون کفن بزن این ضربه ی دوازدهم را بمن بزن (ازکوفه مستقیم اومد توکربلا تو گودی قتلگاه زینب) ☘کمتربراین غریبه بدون کفن بزن ☘این ضربه ی دوازدهم را بمن بزن ☘هرآنچه داشت رفت دگر جستجو نکن ☘ اینقدر این مرا زیر و رو نکن ( توروامام حسین ببخشیدا) 😭قبول کن که شبیه حصیر شده ای ☘قبول کن که شبیه حصیر افتادی ☘قبول کن ته گودال گیرافتادی ☘تاکه سرمن به گریه بند شود ☘بگو چکار کنم از سرت بلند شود 🔅بگو چکار کنم آب راصدا نزنی 🔅بگو چکار کنم تا که دست وپانزنی ❣ ☘بگوچکارکنم از تو دست بردارند ☘برای پیکر تو یک لباس بگذارند ☘بگو چکار کنم بیش از این تکان نخوری ☘بگو چکار کنم از سنان، سنان نخوری 🔅بگو چکار کنم کنارشمر بمانم ویافرار کنم؟ 😭😭 ☘میان گریه ی من این سنان چه میخندد ☘دهان باز تو را نیزه دار میبندد 😭😭 ( بزار این چندخط بخونم علی الله) 🍁آهای شمر،،،، عبارو کسی ربود برو 🍁بیا النگوی من رابگیر وزود برو 🍁برای غارت وپیراهنت بمیرم من 🍁چرا لباس ندارد تنت بمیرم من 😭😭 🍁قرار نبود بیافتی ومن نگاه کنم 🍁و یا که گریه به کوپال ذوالجناح کنم 🍁مگر نبود مسلمان که این چنین زده اند 🍁بلند مرتبه شاه مرا زمین زدند 😭😭 🍁آهای شمر عبارا کسی ربود برو 🍁بیا النگوی من رابگیر و زود برو 🍁برای غارت پیراهنت بمیرم من 🍁چرا لباس ندارد تنت بمیرم من 🍁قرار نبود بیفتی ومن نگاه کنم 🍁و یا گریه به کوپال ذوالجناح کنم 🍁 مگر نبود مسلمان که این چنین زدند 🍁 بلند مرتبه شاه مرا زمین زدند گفت مگه خودتو معرفی نکردی بلا سرت آوردند(چراخواهرم) گفتم… 👌 أنا ابن رسول الله 👌أنا ابن فاطمه الزهرا 👌أنا ابن علی بن المرتضی تااسم بابامو شنیدن همه شروع کردن به سنگ زدن ☑️ سنگ به پیشونیه حسین خورد دامن عربیشو بالازد ،خون روی پیشونیشو پاک کنه ☑️ سپیدیه دل حسین معلوم شده دوباره حرمله صداش بلند شد چنان باتیر سه شعبه به قلب ابی عبدالله زده 😭😭😭 🆔http://eitaa.com/rozehajabbas
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
😭کوفه سر فصل خزان است کجا می آیی 😭حرف کینه به میان است کجا می آیی 😔فهمیدی دیگه؟؟! 😔اینا همونایی هستن که دست بابات، علی رو بستن 🔹بام هایی که همه، گل به رویم می ریزند ☑️روز اول که حضرت مسلم وارد کوفه شده، همه از بالای پشت بوم گل میریختن زیر پای ما حضرت مسلم... ☑️هجده هزارنفر شنیدم نوشتن اومدن برا دستبوسی حضرت مسلم یکی میگفت خونه م مال شماست یکی میگفت جونم فدات یا مسلم تو سفیر امامم،حسینی حالا گوش بده... 🔹بام هایی که همه، گل به رویم می ریزند 🔹ذاتشان سنگ پران است، کجا می آیی؟؟ ✔️اینا دارن گل پرتاب میکنن، دستاشون آماده بشه برا اینکه یه روزی بچه هات از این کوچه ها رد میشن این سنگُ گرفتن به هدف بزنن... 😭😭😭 حسین... ✔️اینا منتظر رقیه ان 🔸نیّتی که همه دنبال اَدایش هستند 🔸کشتن تشنه لبان است،کجا می آیی؟؟ 🔘هُنر مردم این طایفه، مظلوم کشی است 🔘گرگ، همدست شبان است کجا می آیی؟؟ 🍃نذر کردند به رویت، همه شمشیر کشند 🍃بزمشان روی سنان است کجا می آیی 🍂سر آویزه رسیده است به گوشم،نرخِ ☑️اینا با خودشون حرف میزنن ☑️ وقتی میان تو نیزه فروشی شمشیر فروشی یه زمزمه هایی باهم دارن که این روزا دکان های نیزه فروشی خیلی شلوغه ✔️شمشیرفروشیاشون خیلی شلوغه ✔️خنجر فروشیاشون خیلی شلوغه 🍂سَرِ آویزه رسیده است به گوشم، نرخِ 🍂سَرِ شش ماهه گران است کجا می آیی ◀️اینا برا سر علی اصغرت، نقشه کشیدن ◀️اینا برای چشمای عباست نقشه کشیدن 😭😭😭 🔥سُم اسب است که بر کُشته خود می کوبد 🔥نعل هم مُهرْ نشان است، کجا می آیی؟؟ 🔅اینجا میان مردم، صحبت منع آبِ 🔅دلشوره ام برای شیرخواره ی ربابِ 💢با صحنه ای که دیدم، آهی ز دل کشیدم 💢رو دوش یک کمان دار، تیر سه شعبه دیدم ❣ 🔻حسین میا به کوفه 🔺کوفه وفاندارد 🔺کوفیه بی مروت 🔻شرم و حیا ندارد 😭😭😭😭 ⬅️ذبح اکبر میشوی ⬅️مرغ بی سر میشوی ☑️عبدالزهرا میگه تو عالم رویا حضرت مسلمُ دیدم. ☑️فرمود عبدالزهرا چرا روضه ی منو نمیخونی?? ✔️عرض کرد آقاجان هرجا نشستم بارها و بارها روضه ی شمارو خوندم… چی خوندی?? گفتم شمارو با دست بسته آوردن بالا دارالاماره ☑️سر از بدنت جدا کردن ☑️فرمود عبدالزهرا از این به بعد روضه ی منه مسلم غریب رو اینجوری بخون چجوری آقا? ♨️بگو منو مث مرغ بسمل سر بریدن ☑️وقتی مرغ بسملُ سر میبرن، این چاقو یا کارد انقده تیزه وقتی سر این جاندارو از بدن جدا میکنن، این حیوون هنوز جون داره چند قدم میره، بعد دست و پا میزنه بعد چند لحظه میمیره منو مثل مرغ بسمل سر بریدن همچین که سرمو از بدن جدا کردن، هنوز جون تو بدنم بوده 😭😭😭😭😭 🌾ای عزیز فاطمه، ترسم از خون لاله گون اکبر شود 🌾تشنه از تیر جفا، پاره پاره حنجر اصغر شود 🍁ذبح اکبر میشوی 🍁مرغ بی سر میشوی 🍁میکشند عباس را 🍁بی برادر میشوی 💎ای عزیز فاطمه زین سفر برگرد جان خواهرت 💎این جماعت وحشی اند، رحم کن بر آن سه ساله دخترت چرا?? 🍃لطمه بر رویش زنند 🍃چنگ بر مویش زنند ❣ 🆔 http://eitaa.com/rozehajabbas
🔰شب و دوباره بچه ها دوباره چیده اند مشتی از ستاره، بچه ها 🔰برایم از ستاره ها درست کرده اند باز گوشواره بچه ها 🔰تو نیستی پدر ولی دلم خوش است عمه هست در کنار بچه ها 🔰برای گریه شب به شب کنار نیزه ی سر تو شد قرار بچه ها بابا.. 🔰سواره ها که میرسن به هیچ جا نمیرسد پدر،فرار بچه ها 🔰رباب گریه میکند نگاه میکنند چون به گاهواره بچه ها 🔰آخر میاید بابا برای دیدنم با سر می آید 🔰از گریه هایم اشک زمین و آسمان ها، در می آید 🔰کنج خرابه دارد برای دیدن دختر می آید 🔰میترسم اینجا از شامیان هر چه بگویی بر می آید 🔰خلخال کم بود حالا برای بردن معجر می آید 🔰گفتی رقیه دارد صدایت از ته حنجر می آید بابا بابا بابا 🔰روزم سیاه است... در شام اولاد علی بودن گناه است 🔰من را بغل کن حالا که پاهایم، رفیق نیمه راه است 🔰در بین اینها دزدیدن گهواره و معجر مباح است 🔰مویم سپید است جای کتک ها بر تنم اما،سیاه است 🔰در کوچه بازار دستای گرم عمه تنها سرپناه است 🔰اولاد زهرام دستی که میگیرم به پهلویم،گواه است 💢تا حرمله هست هر شب بساط گریه و زاری به راه است 😭😭 🔰در بین اینها،دزدیدن گهواره و معجر مباح است 🔰مویم سپید است، جای کتک ها بر تنم،اما سیاه است ✴️در کوچه بازار دستان گرم عمه تنها سرپناه است ✴️اولاد زهرا دستی که میگیرم به پهلویم،گواه است 😭😭 🔸🔸🔸🔹 🔸🔸🔸🔹 🔅باز غوغا میشود 🔅چشمهای گوشه ویرانه دریا میشود 🔆سَر، میان یک طَبَق 🔆چشم دختر زائر چشمان بابا میشود 💠دست سمت لب نبرد 💠چونکه میدانست زخم بسته اش وا میشود ♻️بوی موی سوخته بین هر دو اتفاقاتی معما میشود ♻️گفت بابا خسته ای، آسمانی بین آغوشم پدر جا میشود 🔸گفت دیشب با خودش امشبم ایا برای وصل فردا میشود 🔸گفت بابا خسته ای آسمانی بین آغوشم پدر جا میشود 🔹سنگ ها دردسرن 🔹چشمهای خیره هم دردسر ما میشود ▪️من نمیبینم ولی ▪️دست،وقتی میکشم زخم تو پیدا میشود 🔸🔹 🔸🔹 🔸🔹 🔸🔹 ⚪️تنهای تنها،من ماندم و تاریکی و آغوش صحرا ⚪️ترسیده بودم از ناقه افتادم، تو هم بر نیزه بابا 🔘دشمن رسیدو گفتم دلش حتما برایم سوخت اما 🔘کوفی نامرد انقدر سیلی زده من افتادم از پا 🔺آهسته رفتم پیچید دور دست خود موی سرم را 🔺رأس عمو هم، با گریه دارد میکند من را تماشا ... 🆔 http://eitaa.com/rozehajabbas
💥دوباره هوای روضه کردمو راه افتادم بسوی هیئت 💥اومدم بازم کنار رفقای خوب هیئتی،نشستم توی هیئت ♻️روضه خون چه روضه ی پُر شَرری خوند ♻️روضه ی دربه دری،خون جگری خوند 🔸داد مجلسو در آورد،وقتی بردمون مدینه 🔸روضه بی مادری خوند 😭بین روضه، میون ذکر گریون افتادم تو این فکر 😭که آدم تو زندگانیش،نون شب نداشته باشه 👌ولی داشته باشه ❤️یا که هیچ مال و منال و منصبی نداشته باشه ولی داشته باشه 🔹منصبش باشه تو دنیا نوکری برای مادر 🔹همه مال و منالش باشه اون وجود باصفای مادر 😔یاد مادراتون افتادید،میدونم 😔نمیخوام که دلتونو بسوزونم 🔰اگه مادرت رو از دست دادی که خدا رحمتش کنه 🔰اونو الساعه سر سفره بی بی فاطمه غرق ناز و نعمتش کنه ♦️اگه مادر داری که خدا برات نگه داره الهی ♦️هیچ مادری زود از خونه نره و زود بچه های قد و نیم قدش رو تنها نزاره ▪️مادری جوون نمیره ▪️ مادر جوونی قد کمون نمیره ✳️نه فقط دعام اینه لحظه مردن مادرو نبینی ✳️دعا میکنم برات حتی زمین خوردن مادرو نبینی 🔺الهی با مادرت که میری بیرون،اون رورو به غیرتت برنخوره 🔺دست سنگینی نیاد، از جلو چشمای تو رد نشه تو صورت مادر نخوره ☑️الهی چشمات نیفته،به چشای تار مادر ☑️دنبالت نگرده با اینکه تویی کنار مادر ⚪️الهی تو هم نگردی توی کوچه دنبال گوشوار مادر ⚪️الهی که در خونه ای نشه شعله ور و آتیش نگیره ⬅️مادری پشت در آتیش نگیره ⬅️چادرش آتیش نگیره ⬅️تا معجر آتیش نگیره ⬅️موی سر آتیش نگیره ⬅️پلک تَر آتیش نگیره ⬅️کف دستایی که سد شدن تا وا نَشه در سوخته یه خونه،آتیش نگیره ⬅️شونه آتیش نگیره ⬅️گونه آتیش نگیره ... 😭خیلی بده سوختگی 😭بدتر از سوختگی دوختگی 😭دوختگی اونم با مسمار 😭و اونم مسماری که سرخ شده میون آتیش شرر بار 😭وای مسماری که همدست لگد شد و درُ دوخته به سینه 😭سینه رو دوخته به دیوار 😭مادر افتاد 😭به همراهش،در افتاد 😭در به روی مادر محتضر افتاد ... 😭😭😭😭😭😭😭 🆔 http://eitaa.com/rozehajabbas
🔸من شمع رو به قبله ام 🔸گردیده خاموش،شعله ام 🔸در سوگ پروانه ام 🔹تفسیر درس عصمتم 🔹شد درد و غربت،قسمتم 🔹از عشق جانانه ام ♻️هجر نبی دیدم ♻️غم سوگ علی دیدم ♻️بعد مادرم 🔰داغ حسن دیدم 🔰حسین بی کفن دیدم 🔰در برابرم ❇️مونده هنوز در خاطرم بزم شراب ❇️مونده هنوز در گردنم،جای طناب ❇️هر دم که بارون بارد از هر قطره اش ❇️آید به گوشم ناله ی طفل رباب علی لای لای..‌ 😭😭😭 ✅بعد کربلا با غصه،همزبونی میکنم ✅ختم قرآن نذر اون لبای خونی میکنم ✅خیلی وقته تو تنور خونه نون نمیپزم ✅آخه هر وقت میبینمش،یاد خولی میکنم 😭😭😭😭😭 💢یادت میاد رو قتلگاه 💢بهت میگفتم با نگاه 💢نرو دلم میگیره 🛑حالا به بالینم بیا 🛑ای پادشاه سر جدا 🛑زینب داره میمیره ⚠️عمر مرا سر کرد ⚠️دمی که قصد حنجر کرد ⚠️خنجر عدو ⚜رفته ز سر هوشم ⚜هنوز پیچیده تو گوشم ⚜فش فش گلو 😭😭😭😭😭 🌱کجایی عباس،منو رو به قبله کنی؟؟ 🌱کجایی اکبر یادی از عمه کنی؟؟ 🌱هنوز تنم، کبود تازیانه هاست 🌱حسین کجایی که برام گریه کنی؟ 😭😭😭😭 حسین... 🆔 http://eitaa.com/rozehajabbas
… واااای 😭نگاهمه به علقمه، کجاست برادرم 😭ببینه دست به دست داره میگرده معجرم 😭😭 😭با زجر و شمر و حرمله، آخه کجا برم? ? 😭😭 🍁داداش دنیا سرابمه 🍁بی تو بودن عذابمه 🍁با نامردا حسابمه 🍁تازیونه جوابمه 🍁بی معجری حجابمه 🍁آستین پاره،نقابمه 😭😭 🍃ای دار و ندار قلبم 🍃ای پشت و پناه زینب 🍃از آه تو من میسوزم 🍃ای گرمیه آه زینب ☑️یه روز تو مدینه مادرش بین در و دیوار گفت آه 😭😭 حسینم تو گودال گفت آه… 🌾از آه تو من میسوزم 🌾ای گرمیه آه زینب ♨️بیا و راحت از غمم کن ♨️نظاره ای به ماتمم کن ♨️که جان من به لب رسیده ♨️به گیسوی سپید زینب ♨️نظر به قامت خمم کن ♨️ که جان من به لب رسیده … ☘کن تماشا بین نامحرم اسیرم ☘خنده و دشنام و طعنه کرده پیرم 😭😭 🆔 http://eitaa.com/rozehajabbas
🔥سوختیم و شعله ی بال و پر ما شد بلند 🔥فطرسی از گوشه ی خاکستر ما شد بلند ⬅️در تنزل کردن معشوق سیر عاشق است ⬅️عشق کوتاه آمد و زیر سر ما شد بلند ⬅️اُنس از ذکر شب عشاق هم واجب تر است ⬅️نیست عاشق هر کسی که از بر ما شد بلند ⬅️اشک وقتی می چکد هنگام معراج دل است ⬅️بخت ما در سایه ی چشم تر ما شد بلند ⬅️بی حسین بن علی خلقت بلا تکلیف بود ⬅️در پی کار خدا هم دلبر ما شد بلند ⬅️سینه ی ما منبر است آتش نمی سوزاندش ⬅️هر شب جمعه "حسین" از منبر ما شد بلند ⬅️احترام نام تو بر انبیاء هم واجب است ⬅️هر کجا حرف تو شد پیغمبر ما شد بلند ⬅️سائلانت بیشتر بازار گرمی می کنند ⬅️دست ما پُر بود و دست دیگر ما شد بلند ⬅️زحمت تو در حقیقت سربلندی همه ست ⬅️تو شدی نیزه نشین اما سر ما شد بلند ❣ حالا که اربعین اومد کنار قبر داداشش 😭حسیــــــن_ای سر_بریده 😭حسیــــــن_قدم_خمیده 😭😭 🍁همه جا عطر ياس مي آمد 🍁عطر ِ ياس پيمبر رحمت 🍁خيمه ميزد به پشت دروازه 🍁عابد اهل بيت با زحمت * 🍃داشت خواب مدينه را ميديد 🍃دختر ي كه به شام تهمت خورد 🍃ناگهان ديده بر سحر وا كرد 🍃چشم خيسش به شهر عصمت خورد * ❇️ديد فرياد طَرّقوا آيد ❇️كوچه واشد به محمل زينب ❇️گفت:اُم البنين بيا اما ❇️دست بردار از دلِ زينب * ☘گفت اُم البنين ببين زينب ☘با چه اوضاعي از سفر برگشت ☘از حسين تكه هاي پيراهن ☘از ابالفضل يك سپر برگشت * 💠بر بلندي همين كه خيمه زدند 💠ياد گودال كربلا افتاد 💠سايه ي خيمه بر سرش كه رسيد 💠ياد آتش گرفته ها افتاد ☑️یاد اون روزی که اون دختر کوچولو، دامنش آتیش گرفت ☑️میگه سریع خودمو رسوندم تا نزدیک شدم دست رو سرش گرفت گفت مسلمونی?? گفتم بله ✔️گفت قرآن خوندی? ✔️گفتم بله ✔️گفت این آیه رو خوندی? ✔️بله،،، خوندم ✔️یه نگاه غریبونه ای کرد گفت به خدا من یتیمم ☑️همینجا تو همین گودال بابامو کشتن 😭😭😭😭 ♥ 🔆گفت يادم نميرود هرگز 🔆دلبرم رفت و روز ما شب شد 🔆آن قدر نيزه رفت و آمد كرد 🔆بدن شاه نامرتب شد 😭😭😭😭 خطبه ها، خطبه هاي غَرّا شد ليك با طعم روضه ي الشام صحبت از نذر نان و خرما بود صحبت از سنگ هاي كوچه و بام * ✳️همه جا رنگ كربلا بگرفت ✳️كربلا، كربلاي ديگر بود ✳️بر لب زينب و زنان و رباب ✳️روضه ي تشنگي اصغر بود آخه مث برگای پاییزی همه خودشونو انداختن ☑️یکی میگفت قاسمم ☑️یکی میگفت اکبرم ☑️یکی میگفت ابالفضل ☑️یکی میگفت حسینم رباب اومد یه گوشه ای، هی میگه لالایی اصغرم ☑️یاد اون روزی افتادم که چشم تو چشم ☑️من نگاه میکردی،،، یعنی مادر تشنمه ☑️انقده خجالت کشیدم اصغرم 😭😭 اون روز علی اصغر داشتمو شیر نداشتم امروز شیر دارمو… . علی لای لای علی لای لای علی لای لای علی لای لای ♻️رأس ها بر بدن شده مُلحق ♻️دستها جاي زخم هاي طناب ♻️گوشها جاي گوشواره ولي ♻️همه ي گوشواره ها ناياب دختري با قيام نيمه شبش جان تازه به دين و قرآن داد در خرابه كنار  رأس پدر طفل ويران نشين ما جان داد 😭😭 🎋لعنت به دنیا که مارو به شام رسوند 🎋به مجلس حرام رسوند 🎋راستی رقیه ات باباجون،سلام رسوند... سلام رسونده… نگو چرا عمه زینب،سر به زیر شد از داغ رقیه پیر تورو خدا سراغشو ازش نگیر 🍂چهل روزه خونِ، دل پُر ما... 🍂چهل روزه که شمرِ دَم خوره ما 🍂چهل روزه گم شده چادر ما 😭😭😭 … ☑️یه طرف خانم زینب داره حرف میزنه ☑️یه طرف سکینه یه طرف رباب،،، ☑️این حرفا مال سکینه هست اگه لباس من،سیاه و دودیه سهم تنم،کبودیه سوغاتیه محله یهودیه 🌾انقده سنگ زدن بابا 🌾انقده خاکروبه ریختن 🌾یه عده با تازیانه میزدن بابا 😭😭😭 اگه لباس من،سیاه و دودیه سهم تنم،کبودیه سوغاتیه محله یهودیه 💎تو بزم مِی، یکی منو نشون میداد 💎یزید سرُ تکون میداد 💎عمه اگه نبود سکینت،جون میداد تو ازدحام قامتمون شکسته بازار شام،قیمتمون شکسته بزم حرام، عزتمون شکسته 🌸چهل روزه رباب دل مارو سوزوند 🌸یه لحظه تو سایه نموند 🌸هر طفل شیرخواره رو دید، لالایی خوند من بوده ام کشیدم منت عمو باعث خجلت عمو حالا چیجور برم زیارت عمو 💢اگه برم، پرسید ز گوشواره 💢یا پرسید از این تاولای پاره 💢من چی بگم عمو طاقت نداره 🆔 http://eitaa.com/rozehajabbas
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
میبینی داداش، دل پریشونه زینب ✔️امشب زینب میدونه که شب اخره حسینه میبینی داداش،دل پریشونه زینب بعیده تاصبح ،زنده بمونه زینب محاسنت رو دست کشیدی معلومه از همه بریدی اِلیه راجِعون میخونی یعنی به اخرش رسیدی ✨ سایه ی سرم، خیلی مضطرم ها سایه ی سرم، خیلی مضطرم ✨خالیه چقد جای مادرم ☑️حرف حرف دخترونه ست ☑️ آروم آروم بریم شب عاشوراست ♦️ خیمه رو دیدی داداشم… ♦️ خیمه رو دیدی ♦️ کسی خوابش نبرده امشب خبراییه تو خیمه ها هرکدوم ازاین اولیاء مخدره ها یه خیمه ی جدا دارند نجمه باقاسم لیلا باعلی اکبر رباب با علی اصغر ♣️زینب با بچه های خودش ام کلثوم هرکدوم توخیمه ی خودش ☑️تا صبح اصحاب امام حسین وخود امام حسین واهلبیت مناجات کردند ☑️نجمه داره موهای قاسمشو شونه میزنه عجب قربونی اوردم براآقام حسین ☑️زینب داره موهای پسرای خودشو شونه میزنه ☑️سرمه میکشه به چشماشون چه غوغایی میکنن فردا پسرای من برا داداشم حسین لیلا همینطور ☑️ توی خیمه ی مادری داره لالایی میخونه خداروشکر منم قربونی دارم فردا برا آقام حسین یکیو دارم برا آقام فدا کنم پاسبان حرم کی میتونه باشه جز ابالفضل ☑️ دونه دونه خیمه هارو داره سر میزنه ☑️همه حرفارو شنید شنید اومد اومد دم یه خیمه ای دید یه خانومی داره گریه میکنه ✔️ هی دست رو دست میزنه میگه من فردا قربونی ندارم برا داداشم حسین صدا زد آی خانومم… ✔️ بی بی جان میشه یه لحظه تشریف بیارید یا اجازه هست من وارد خیمه بشم؟؟ ☑️ وارد شد دید خانوم ام کلثوم داره گریه میکنه چته؟ چرا گریه میکنی؟ همه قربونی دارن واسه حسین من کسی رو ندارم ☑️ خودشوانداخت روبدنهای خواهر گفت همه پسر دارن همه یکیو دارن برا حسین قربونی کنن توهم فردا برو به حسین بگو منم یه غلام دارم اومدم فدات کنم 😭😭 ♨️خیمه رو دیدی،کسی خوابش نبرده دنیای نامرد، ماروکجا اورده?? ☘بگو واسه فردا برامون، چه خوابهایی دیدن داداش جون ☑️توضیح بده حسین منکه میدونم چه خبره ◾️بگو واسه فردابرامون چه خوابایی دیدن چرا داری خار مغیلان جمع میکنی از تو بیابون?? ♣️امشب دیدن حسین هی خم میشه هی پامیشه چیکار میکنی داداش?? دارم این خارارو جمع میکنم ؟ فردا از همینجا بچه های من گذر میکنن باپای برهنه 😭😭 🔥رقیه مو از همینجا عبور میدن 😭 💥 💥 🥀به اینجای روضه کشید یاد یه حرفی افتادم مال فرداست حالا میگم دورتا دور خیمه هارو خندق کندن (درمحضر علما نشستیم) ☑️فقط یه راه بود برا رفتن و برگشتن فقط یه راه بود هم باید میرفتن هم برمیگشتند یه ساعتی زین العابدین امام سجاد(علیه السلام)فرمود: همه فرار کنند خارمغیلان را جمع کردی درست از یه طرف امام سجادگفت فرار کنید از یه طرف نامردا دستور حمله دادن از یه راه هم بچها فرار میکردند هم نانجیبا میومدن این دخترا زیر پای… بگو واسه فردا برامون چه خوابایی دیدن داداش جون چرا داری خارمغیلان جمع میکنی از تو بیابون?? دست_تقدیره امادلگیره شاه غریب میشه لشکرش میره ☑️ببخشید منو میخوام یکی از فردا هم بگم شام غریبون،آخر رنج ودرده ⬅️گذری میخونم هرچقد گرفتی… 💠شام غریبون آخر رنج ودرده 💠زینب توگودال دنبال چی میگرده 😭😭 شهیدی که پیرهن نداره،جاواسه بوسیدن نداره اصلا شناسایی نمیشه،کسی که سر به تن نداره 😭😭 ⬅️زیر شمشیراست پشت نیزه هاست یهو داد زدگفت هرکی یه زخم بیشتر به حسین وارد کنه جایزه داره ✔️هرکی تونست زد ✔️ نیزه دار نیزه زد ✔️ شمشیر دار شمشیر زد یه عده پیرمردا وضو گرفتن به نیت قربه الی الله اومدن یا باسنگ میزدن یابا عصا میزدن 😭 زینب اومد توگودال ☑️آروم آروم نیزه شکسته هارو کنار زده شمشیر هارو کنار زده ☑️ عرب برای اینکه بفهمونه این صید مال خودشه،،، ☑️ عرب، برای اینکه میفهموند خودش صیدش کرد، وقتی نیزه رافرومیکرد، میشکوندش 😭 آروم آروم سنگهارو کنار زده نیزه هاروکنار زده ☑️ اِی حسین 🔸شام غریبون،اول دردورنج 🔸تازه ازامشب، شروع میشه شکنجه 😭 رخت ولباسُ پاره پاره یه نگاه کرد به علقمه… 💎 دربیابان همه ناموس تو آواره شده 💎چادرو مقنعه ی خواهرتو پاره شده 😭😭😭 ♨️یکی دیگشو بگم!!! 🍁نگاه همه به علقمه کجاست برادرم? 🍁ببینه دست به دست داره میگرده معجرم 🍁باشمر و زجر و حرمله آخه کجابرم 😭😭😭😭 ❣ 😭😭😭😭😭 🆔 http://eitaa.com/rozehajabbas
😭به سمت گودال از خیمه دویدم من 😭شمر جلوتر بود دیر رسیدم من 😭سر تو دعوا بود ناله کشیدم من 😭سرتو رو بردن دیر رسیدم من ✅همهٔ اینها یه طرف حسین جان 😭من که ز آغاز عمر با تو نکردم سفر 😭خیز و ببین یا اخا با که سفر می کنم 🔺 حسین جان من همون زینبم، من همونی ام که وقتی می خواستیم بریم زیارت آقا رسول الله، زیارت مادرم زهرا، امیرالمومنین جلو حسن حسین طرف ابالفضل دست به قبضهٔ شمشیر پشت سر، سایه زینبم کسی نتونست ببینه 🔺حالا بیا ببین دور تا دورمو کی گرفته، یه طرف شمر، یه طرف خولی، یه طرف سنان 🙏 😭به گوشهٔ گودال مادر و دیدم من 😭که رفته بود از حال دیر رسیدم من 😭صدا زدی من رو خودم شنیدم وای 😭صدای رگهات بود دیر رسیدم من ❣ 😭سرتو رو بردن دیر رسیدم من 😭عمامه تو بردن دیر رسیدم من 😭افتان و خیزانُ نفس بریدم من 😭پیراهنُ بردن دیر رسیدم من 😭با بوسه از رگهات به خون طپیدم من 😭میان خاک و خون دیر رسیدم من 🙏 🍃حسین جان ای آبروی دو عالم... 🍃 تماشا کن ای دلاور زینب... 🍃عدو برده معجر از سر زینب... ☑️ای برادر زینب.. ☑️حسین جان ای آبروی دو عالم.... ☑️التماس کن آبرو بخر... 🙏آبروی دو عالم..... 🔸 برای در همی حسین یه عده کُشتنت 🔸 دیدم که پاره پاره شد تموم پیراهنت 🔸نشد که نیزه ها رو در بیارم از تنت 🔹نگاهمه به علقمه، کجاست برادرم 🔹ببینه دست به دست داره میگرده معجرم 🙏 🆔 http://eitaa.com/rozehajabbas
🔅 ✍️ از خدا عاقبت‌به‌خیری و ایمان بخواه 🔹دو چیز را همیشه از خدا طلب کن: 1️⃣ زندگی توام با ایمان 2️⃣ عاقبت بخیری. 🔸چراکه بسیاری از افراد زندگی باآسایش دارند ولی از نعمت ایمان محرومند. 🔸و چه‌بسا افراد باایمانی که عاقبت‌به‌خیر نمی‌شوند. 🆔 http://eitaa.com/rozehajabbas
روضه حاج عباس طهماسب پور
#منتخب_روضه دوباره،هوای روضه کردمو ❣#حضرت_زهرا_سلام_الله_عل
روضه یعنی داستان مادری در اوج خود چون به کوچه می رسد یک قسمتش معلوم نیست گرچه معلوم است دارد می رود مادر ولی حضرت فِضه دلیل لُکنتش معلوم نیست ضربه وقتی ناگهان شد بی توجه می خورد ضربه وقتی ناگهان شد شدتش معلوم نیست 😭😭😭 هم که معلوم است او ریحانة الحوراست و هم که وقت خشم سیلی قدرتش معلوم نیست 🆔http://eitaa.com/rozehajabbas