eitaa logo
روضه های مکتوب ( متن روضه اهل بیت )
4.7هزار دنبال‌کننده
32 عکس
28 ویدیو
162 فایل
کانال های دیگر ما: متن روضه اهل بیت آرشیو روضه های مکتوب: @rozehayemaktoubb اشعار: @rozehayemaktoub3 منبر: از شرح بی نهایت https://eitaa.com/azsharhebinahayat راه ارتباط: @Yazahra1357 تبادل و تبلیغ نداریم
مشاهده در ایتا
دانلود
15.05M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🔸 پیشنهاد دانلود 📽 ناگفته‌هایی از سیره و شخصیت مرحوم علامه (ره) از زبان حضرت استاد تحریری به همراه تصاویری کمتر دیده شده از آیت الله مصباح 🌸کانال نشر بیانات استاد تحریری👇👇👇 http://eitaa.com/joinchat/2737373185Cddac684369
روضه فاطمیه 20دی 99 نصرالهی.m4a
5.6M
روضه حضرت زهرا 20 دی 99 🥀🥀🥀🥀🥀🥀🥀🥀🥀🥀🥀🥀 متن روضه های اهل بیت (علیهم السلام) به همراه ارجاع به متون مقتل در کانال روضه های مکتوب https://eitaa.com/rozehayemaktoub
27. مجلس دوم متن روضه مکتوب فاطمیه.pdf
135.8K
✍️متن روضه حضرت زهرا (سلام الله علیها) مجلس دوم روضه شب شهادت 🥀🥀🥀🥀🥀🥀🥀🥀🥀🥀🥀🥀 متن روضه های اهل بیت (علیهم السلام) به همراه ارجاع به متون مقتل در کانال روضه های مکتوب https://eitaa.com/rozehayemaktoub
شام شهادت فاطمیه 95 نصرالهی.MP3
3.96M
شام شهادت فاطمیه 95 نصرالهی کانال روضه های مکتوب https://eitaa.com/rozehayemaktoub
30. مقتل امام کاظم علیه السلام.pdf
576.5K
✍مقتل امام کاظم (علیه السلام) "بازنشر" در این نوشته نکاتی از بین روایات که مورد نیاز مرثیه سرایان اهل بیت (علیهم السلام) برای ذکر مصایب موسی بن جعفر است بیان شده است. کانال روضه های مکتوب https://eitaa.com/rozehayemaktoub
روضه های مکتوب ( متن روضه اهل بیت )
✍مقتل امام کاظم (علیه السلام) "بازنشر" در این نوشته نکاتی از بین روایات که مورد نیاز مرثیه سرایان
دوستان گرامی بعد از مدتی که مجالی برای نوشتن نداشتم الحمدلله توفیق جمع آوری مقتل آقا امام کاظم حاصل شد در این نوشته سعی شده تمام آنچه در بین روایات برای روضه حضرت قابل استفاده است بیان شود.(البته با حذف خصوصیات و جزییاتی که برای ذکر در روضه مفید نیست.) امیدوارم حتما با دقت مطالعه بفرمایید التماس دعا
مجلس دوم روضه حضرت حر (علیه السلام) : (روضه کوتاه) سرشو انداخته بود پایین فکر نمی کرد جنگ بشه به رفیقش خطاب کرد نمی خوای اسبتو آب بدی به این بهانه از لشگر کناره گرفت (1) بعضی نقل کردن به پسرعموش گفت ببین حسین داره استغاثه میکنه حسین ایستاده بود مقابل لشگر(2) اما من مغیث یغیثنا لوجه الله اما من ذاب یذب عن حرم الله(3) تا این صدا رو شنید لرزه به بدنش افتاد رفت خودشو فدای حسین کرد اما عرض کنیم یا امام زمان اینجا حر جواب استغاثه جد غریب شما رو داد دو نفر دیگه ام جواب حسینو دادن یکی امام سجاد علیه السلامه اون لحظه ای که راوی میگه حسین دور وبر خودشو نگاه کرد دید یه نفر نمونده یه وقت امام سجاد به شمشیر تکیه داد هر چی ام کلثوم خواست جلوی آقا رو بگیره به تعبیر من فرمود مگه نمیبینی بابام تنها شده آرام خودشو رسوند به بابا اما اینجا حسین زین العابدین رو برگرداند (4) اما نفر دوم اونجایی بود که ابی عبدالله عصر عاشورا بین لشگر ایستاد دوباره شروع کرد ندای غربت بلند کردن هَلْ مِنْ ذَابٍّ يَذُبُّ عَنْ حَرَمِ رَسُولِ اللَّهِ هَلْ مِنْ مُوَحِّدٍ يَخَافُ اللَّهَ فِينَا یه وقت صدای ناله بانوان حرم از خیمه بلند شد وَ ارْتَفَعَتْ أَصْوَاتُ النِّسَاءِ بِالْعَوِيلِ حسین برگشت طبق این نقل فرمود بیارید علی رو یه بار دیگه وداع کنم (5) از بین خیمه اومد سرباز شش ماهه ای بابا قنداقه برتن کفن پوشه ثاراللهه ای بابا من مرد مردم حیدری ام بابا مرد نبردم اکبری ام بابا اما چه کردن با این سرباز شش ماهه حسین یه وقت دیدن با تیر سه شعبه ... ................................................................... (1) وقعة الطف ؛ ؛ ص213 فأقبل [الحرّ] حتى وقف من الناس موقفا، و معه رجل من قومه يقال له: قرّة بن قيس‏ فقال: يا قرة! هل سقيت فرسك اليوم؟ قال: لا، قال: انما تريد ان تسقيه؟ (2) اشکهای خونین در سوگ امام حسین، ترجمه ذریعة النجاة ص 205 به نقل از مقتل ابی مخنف ص120 (3) اللهوف على قتلى الطفوف / ترجمه فهرى ؛ النص ؛ ص102 قَالَ الرَّاوِي ثُمَّ صَاحَ ع أَ مَا مِنْ‏ مُغِيثٍ‏ يُغِيثُنَا لِوَجْهِ اللَّهِ أَ مَا مِنْ ذَابٍّ يَذُبُّ عَنْ حَرَمِ رَسُولِ اللَّهِ قَالَ فَإِذَا الْحُرُّ بْنُ يَزِيدَ قَدْ أَقْبَلَ إِلَى عُمَرَ بْنِ سَعْد ... . (4) بحار الأنوار (ط - بيروت) ؛ ج‏45 ؛ ص46 ثم التفت الحسين عن يمينه فلم ير أحدا من الرجال و التفت عن يساره فلم ير أحدا فخرج علي بن الحسين زين العابدين ع و كان مريضا لا يقدر أن يقل سيفه و أم كلثوم تنادي خلفه يا بني ارجع فقال يَا عَمَّتَاهْ ذَرِينِي أُقَاتِلْ بَيْنَ يَدَيِ ابْنِ رَسُولِ اللَّهِ فَقَالَ الْحُسَيْنُ ع يَا أُمَّ كُلْثُومٍ خُذِيهِ لِئَلَّا تَبْقَى الْأَرْضُ خَالِيَةً مِنْ نَسْلِ آلِ مُحَمَّدٍ ص. (5) و لما فجع الحسين بأهل بيته و ولده و لم يبق غيره و غير النساء و الذراري نادى هَلْ مِنْ ذَابٍّ يَذُبُّ عَنْ حَرَمِ رَسُولِ اللَّهِ هَلْ مِنْ مُوَحِّدٍ يَخَافُ اللَّهَ فِينَا هَلْ مِنْ‏ مُغِيثٍ‏ يَرْجُو اللَّهَ فِي إِغَاثَتِنَا وَ ارْتَفَعَتْ أَصْوَاتُ النِّسَاءِ بِالْعَوِيلِ فَتَقَدَّمَ ع إِلَى بَابِ الْخَيْمَةِ فَقَالَ نَاوِلُونِي عَلِيّاً ابْنِيَ الطِّفْلَ حَتَّى أُوَدِّعَهُ فَنَاوَلُوهُ الصَّبِيَّ. کانال روضه های مکتوب https://eitaa.com/rozehayemaktoub
مجلس سوم روضه حضرت حر مناسب با مناجات: بی قیمتم و جز تو خریدار ندارم گیرم بخرندم بکسی کار ندارم گیرم دو جهانم نپسندد تو پسندی من جز تو کسی در دو جهان یار ندارم من مشتری یوسف و در دست کلافی جز رشته دل بر سر بازار ندارم ای آنکه غمت ناز فروشد بدو عالم دریاب که من غیر تو غمخوار ندارم آرند همه هدیه برای تو و من نیز جز دیده گریان و دل زار ندارم ای قامت خم گشته و این بار معاصی پیش کرمت خوشتر از این بار ندارم یه نگاهی به من کن از همون نگاه ها که ابی عبدالله به زهیر انداخت از اون نگاه ها که به دل حر کرد ... اون مرد کوفی دید بدن حر داره میلرزه گفت حر چطور شده؟ اگر به من می گفتن شجاع ترین مردان کوفه رو نام ببر از اسم تو نمی گذشتم حالا چی شده سط میدان جنگ بدنت داره میلرزه گفت خودمو بین بهشت و جهنم مخیر می بینم یه وقت دیدن آرام آرام از لشگر کناره گرفت رفت به سمت خیمه های حسین اما دیدن شاید سپرش رو واژگون کرده یعنی قصد جنگ ندارم شاید سرشم انداخته پایین صدا میزنه خدایا برگشتم اما من یه گناه بزرگی دارم من دل بچه های حسینو لرزوندم اللهم الیک انبت فتب علی و قد ارعبت قلوب اولیائک و اولاد بنت نبیک این بچه ها تا حالا این همه نیزه و شمشیر ندیده بودن من جلو راهشونو گرفتم رسید جلوی حسین یابن رسول الله هل لی من توبه امشبم ما عرضه بداریم یا صاحب الزمان هل لی من توبه تصمیم بگیریم برگردیم حسین اصلا نگفت به زهیر تو با ما چی کردی فرمود پیاده شو ازت پذیرایی کنیم عرضه داشت آقاجان دیگه می خوام خونم رو به راه تو بریزم رفت به میدان خیلی از این ملعون ها رو به درک واصل کرد تا حر هم دیگه زمین افتاد حسین آمد بالای سر حر صدا زد انت حرکما سمتک امک مادرت خوب اسمی برات گذاشت انت الحر فی الدنیا و انت الحر فی الاخرة (1) اما عرضه بداریم یا صاحب الزمان هر شهیدی زمین می افتاد حسین بالای جنازه اش میومد بدرقه اش می کرد اما حر که زمین افتاد اصحاب هنوز بودن بدن حر رو آوردن پیش ابی عبدالله(2) علی اکبر که زمین افتاد دیگه اصحاب نبودن یا کم بودن حسین بنی هاشمیا رو صدا زد جوانان بنی هاشم بیاید بدن علی رو برگردونید وقتی قاسم افتاد زمین حسین خودش قاسم رو به سینه چسباند برگرداند برگردوند خلاصه به هر نحوی همه رو از بین دشمن عقب برد فقط دو تا بدن برنگشتن یکی بدن مظلوم علمدار ابی عبدالله بود حسین یه نگاهی به جسم نیمه جان عباس انداخت عباسم چه کنم آیا برم مراقب خیمه ها باشم یا بمونم تو رو برگردونم میگن حسین که رسید هنوز یه نیمه جونی تو بدن عباس بود(3) اینجا دو تا جمله نقل کردن شایدم زبان حاله اول اینکه بعضیا گفتن عباس خودش صدا زد حسین جان دیگه منو به خیمه ها برنگردون من وعده آب به بچه هات دادم(4) دوم اینکه زبان حال عباس اینه حسین جان من هم زمین افتادم تو اومدی بالاسرم اما ساعتی بعد که تو زمین می خوری آیا کسی هست سرت رو به دامن بگیره؟ یه وقت زینب بیاد بالای بلندی ای زینت دوش نبی روی زمین جای تو نیست این خار و خاشاک بلا منزل و ماوای تو نیست خاک دو عالم به سرم کز اثر تیغ و سنان یکجا برای بوسه ام در همه اعضای تو نیست. .................................... (1) جهت مشاهده مدارک روضه به روضه حضرت حر در کانال روضه های مکتوب مراجعه شود. (2) اللهوف على قتلى الطفوف / ترجمه فهرى ؛ النص ؛ ص104 فَحُمِلَ إِلَى الْحُسَيْنِ ع فَجَعَلَ يَمْسَحُ التُّرَابَ عَنْ وَجْهِهِ وَ يَقُولُ أَنْتَ الْحُرُّ كَمَا سَمَّتْكَ أُمُّكَ حُرّاً فِي الدُّنْيَا وَ الْآخِرَةِ. (3) موسوعة الامام الحسين(عليه‏السلام) ؛ ج‏9 ؛ ص447 قالوا: فأدركه الحسين، و به رمق الحياة، فأخذ رأسه الشّريف و وضعه في حجرة، و جعل يمسح الدّم و التّراب عنه، ثمّ بكى‏ بكاء عاليا، و قال: «الآن انكسر ظهري، و قلّت حيلتي، و شمت بي عدوّي». (4) سحاب رحمت به نقل از معالی السبطین کانال روضه های مکتوب https://eitaa.com/rozehayemaktoub
با توجه به نزدیکی ماه مبارک این دو نوشته بار گزاری شد از این جهت که روضه حضرت حر مناسب با حال و هوای این ایامه برای مشاهده روضه کامل و مدارکی که داشتیم به روضه هایی که در دهه محرم سال قبل گذاشته شد مراجعه بفرمایید ضمنا روضه هایی که در دهه اول گذاشته شده هر کدام در حقیقت میتونه به چند مجلس تقسیم بشه که در ماه مبارک هم می توانید استفاده کنید. التماس دعا
روضه کوتاه قمر بنی هاشم (علیه السلام) مجلس اول: سلام الله علیها دلها رو ببریم کنار نهر علقمه کنار حرم با صفای قمر بنی هاشم سقای دشت کربلا ابالفضل دستت شده از تن جدا ابالفضل بود امیدم مرا یاری کنی سالها بهرم علمداری کنی ای دریغا شد امیدم ناامید بی برادر گشتم و قدم خمید اما کی میتونه روضه عباسو بخونه روضه عباسو باید مادرش بخونه میومد تو بقیع چار صورت قبر درست می کرد طوری ناله میزد نوشتن مروان ملعونم به گریه می افتاد هی صدا میزد مردم دیگر مرا ام البنین نخوانید ام البنین دیگر پسر ندارد... لا تدعُوِنِّی ویکِ اُمَّ البنین تُذَکِّرینی بِلُیوث العَرین کانت بنونَ لی اُدعَی بِهِم و الیومَ اَصبحتُ و لا مِن بَنین یه روزی چهار تا پسر داشتم که به من می گفتن ام البنین اما عباسم یه خبری رو شنیدم کاش می دونستم راسته یانه؟ یا لیت شعری أَ کَما أَخبروا بأَن عباساً قطیعُ الیمین عباسم شنیدم کنار علقمه دستاتو جدا کردن عرضه بداریم آره بی بی جان اما شما شنیدی دلها بسوزه برا آن آقایی که آمد کنار نهر علقمه ببینه بدن عباسش با دست قطع شده رو زمین افتاده ... ناله بزن یا حسین (1) موسوعة الامام الحسین ج9 ص557 به نقل از نفس المهموم ص 663 لا تدعونی ویک ام البنین تذکرینی بلیوث العرینی کانت بنون لی ادعی بهم و الیوم اصبحت و لا من بنین یا لیت شعری ا کما اخبروا بان عباسا قطیع الیمین کانال روضه های مکتوب https://eitaa.com/rozehayemaktoub
روضه کوتاه قمر بنی هاشم (علیه السلام) (مجلس دوم) گفتن دو جا آثار شکستگی در چهره حسین نمایان شد یه جا وقتی بود که حبیب افتاد گفتن بان الانکسار فی وجه الحسین(1) یه بار هم اونجا بود که ناله برادر رو از کنار نهر علقمه شنید ... چه زیبا مرحوم اصفهانی فرموده: تا بیافتاد دو دست از تن آن میر حجاز شد به یکباره دراز دست کوتاه مخالف به پناگاه امم به نوامیس حرم اما می خوام عرض کنم یا امام زمان اونجا هنوز اصحاب دور و بر حسین بودن زهیر پا شد حسینو آرام کنه اما بمیرم برا غربت حسین تا صدای ناله عباسو شنید گفتن اول تیر به مشک عباس خورد بعدم یه تیر به سینه عباس نشست اینجا بود که از روی اسب به زمین افتاد فانقلب عن فرسه و صاح الی اخیه الحسین ادرکنی اومد کنار بدن برادر اول خم شد به بدن برادر نگاه کرد (2) بلند بلند گریه کرد صدا زد عباسم کمرم شکست الان انکسر ظهری و قلت حیلتی (3) (1) موسوعة الامام الحسين(عليه‏السلام) ؛ ج‏3 ؛ ص593 به نقل از مقتل أبي مخنف (المشهور)،/ 65- 67 قال أبو مخنف رحمه اللّه: لمّا قتل العبّاس، و حبيب بن مظاهر رحمه اللّه، بان‏ الإنكسار في وجه الحسين عليه السّلام، ثمّ قال: للّه درّك يا حبيب، لقد كنت فاضلا تختم القرآن في ليلة واحدة. قال: فقام إليه زهير بن القين رحمه اللّه، و قال: بأبي أنت و أمّي يا ابن رسول اللّه صلّى اللّه عليه و اله و سلّم، ما هذا الانكسار الّذي أراه في وجهك، ألست تعلم أنّا على الحقّ؟ قال: بلى، و آله الخلق إني لأعلم علما يقينا إنّي و إيّاكم على الحقّ و الهدى. فقال زهير: إذا لا نبالى و نحن نصير إلى الجنّة و نعيمها. و همچنین ر،ک: موسوعة الامام الحسين(عليه‏السلام) ؛ ج‏15 ؛ ص628 زاد في المعالي: لمّا قُتل حبيب بانَ‏ الانكسار في وجه الحسين عليه السلام، سِرُّهُ واضح لأنّ اطمينان قلب السّلطان وقلوب العسكر بحامل اللّواء، فإذا سقط اللّواء يتزلزل قلب السّلطان والعسكر، وكان زهير حامل لواء الميمنة، وحبيب حامل لواء الميسرة، والعبّاس حامل لواء القلب، ولهذا لمّا قُتل حبيب بانَ‏ الانكسار في وجه الحسين، وكذلك لمّا قُتل العبّاس عليه السلام (2) موسوعة الامام الحسين(عليه‏السلام) ؛ ج‏4 ؛ ص264 به نقل از سماوی ابصار لحسین و جاءه سهم و أصاب القربة و أريق ماؤها، ثمّ جاءه سهم آخر، فأصاب صدره، فانقلب عن فرسه. و في خبر: فضربه ملعون بعمود من حديد، ففلق هامته، فقتله، و لمّا انقلب عن فرسه، صاح إلى أخيه الحسين عليه السّلام: أدركني. فلمّا أتاه، رآه صريعا، فبكى، و حمله إلى الخيمة، ثمّ قالوا: و لمّا قتل العبّاس قال الحسين عليه السّلام: الآن انكسر ظهري، و قلّت حيلتي.و في (إبصار العين): فخرّ صريعا إلى الأرض، فنادى بأعلى صوته: أدركني يا أخي.فانقضّ إليه أبو عبد اللّه كالصّقر، فرآه مقطوع اليمين و اليسار، مرضوخ الجبين، مشكوك العين بسهم، مرتثا بالجراحة، فوقف‏ عليه‏ منحنيا، و جلس عند رأسه يبكي حتّى فاضت نفسه، (3) موسوعة الامام الحسين(عليه‏السلام) ؛ ج‏9 ؛ ص447 قالوا: فأدركه الحسين، و به رمق الحياة، فأخذ رأسه الشّريف و وضعه في حجرة، و جعل يمسح الدّم و التّراب عنه، ثمّ بكى‏ بكاء عاليا، و قال: «الآن انكسر ظهري، و قلّت حيلتي، و شمت بي عدوّي». کانال روضه های مکتوب https://eitaa.com/rozehayemaktoub