eitaa logo
متن روضه اهل بیت (منبع متون کانال روضه های مکتوب)
6.3هزار دنبال‌کننده
54 عکس
58 ویدیو
98 فایل
فهرست های «روضه های مکتوب» به پیام های این کانال ارجاع داده می شود همچنین صوت روضه ها و ... راه ارتباط: @Yazahra1357 روضه های مکتوب: https://eitaa.com/rozehayemaktoub منبر: از شرح بی نهایت https://eitaa.com/azsharhebinahayat تبادل و تبلیغ نداریم
مشاهده در ایتا
دانلود
🔸نکاتی مناسب منبر امام عسکری علیه السلام نامه امام عسکری به ابن بابویه نامه امام عسکری به مردم قم و آبه وظیفه انسان در هنگام مشکلات زندگی سنت خدا در روزی انسان ارزش محبت خوبان به اشرار و محبت اشرار به خوبان وصیت امام عسکری به شیعه نشانی كلمات قصار امام عسکری از ترجمه کمره ای از تحف العقول https://lib.eshia.ir/12723/1/516 نشانی متن عربی مواعظ امام عسکری علیه السلام در بحار الانوار: https://lib.eshia.ir/11008/78/370
بخشی از مصائب و مقتل امام عسکری علیه السلام:
🔰نوشاندن دارو به پدر در لحظات آخر عمر توسط امام زمان علیه السلام غیبت طوسی: ابو سلیمان داود بن غسان می‌گوید: به خدمت ابوسهل اسماعیل بن علی نوبختی رسیدم و سلام کردم. ابوسهل گفت: «در مرض منجر به فوت امام حسن عسکری علیه السلام، روزی من در خدمتش بودم. حضرت به «عقید»، خادم خود که غلامی سیاه چهره و اهل «نوبه» بود و پیش از آن حضرت، خدمتکار پدرش امام علی النقی علیه السلام بود و امام حسن عسکری علیه السلام را بزرگ کرده بود، فرمود: «ای عقید! قدری آب مصطکی برای من بجوشان! »عقید هم آب را روی اجاق نهاد و صیقل مادر امام زمان علیه السلام، آن را به خدمت حضرت آورد. حضرت کاسه را گرفت و خواست بیاشامد، ولی دست مبارکش لرزید و کاسه به دندان نازنینش خورد. سپس آن را رویزمین گذاشت. آنگاه رو به عقید کرد و فرمود: «برو به اندرون، کودکی را می‌بینی که در سجده است، او را نزد من بیاور. » ابوسهل می‌گوید: عقید گفت: «وقتی به اندرون برای جستجوی او رفتم، دیدم کودکی سجده می‌کند و انگشت سبابه خود را به سوی آسمان گرفته است. من سلام کردم و او نمازش را کوتاه کرد. » سپس گفتم: «آقا شما را می‌طلبد که به خدمتش درآیی. » در این وقت مادرش صیقل (۱) آمد، دست او را گرفت و او را نزد پدرش آورد. ابوسهل می‌گوید: موقعی که بچه خدمت حضرت رسید، سلام کرد. رنگش همچون درّ (سفید)، موهای سرش کوتاه و میان دندان هایش باز بود. وقتی امام حسن عسکری علیه السلام او را دید، گریست و فرمود: «ای آقای خاندانم! این آب را به من بده که من اینک به سوی خدای خود می‌روم. بچه کاسه آب داغ را برداشت و به دهان پدر بزرگوارش نزدیک ساخت تا آن را نوشید. آنگاه امام حسن عسکری علیه السلام فرمود: «مرا آماده نماز کنید. بچه حوله ای در دامن امام پهن کرد و بدین گونه حضرت، یک یک اعضا را شست و سر و پای را مسح کرد. آنگاه امام حسن عسکری علیه السلام فرمود: «ای فرزند! به تو مژده می‌دهم که صاحب الزمان و مهدی و حجت خدا در روی زمین تویی. تو فرزند من و جانشین من هستی؛ از من متولدشده ای و تو (م ح م د) فرزند حسن بن علی بن محمد بن علی بن موسی بن جعفر بن محمد بن علی بن حسین بن علی بن ابی طالب علیه السلام می‌باشی و هم از نسل پیغمبر صلی الله علیه و آله و خاتم ائمه طاهرین علیهم السلام هستی. پیغمبر صلی الله علیه و آله مژده تو را داده و نام و کنیه تو را تعیین فرموده است. این را پدرم از پدران پاک سرشتش به من اطلاع داد. صلوات خدا و پروردگار ما بر اهل بیت. او ستوده با عظمت است. » حضرت این را فرمود و همان موقع رحلت کرد. صلوات اللَّه علیهم اجمعین. (۱) طبق برخی روایات صیقل یا صقیل نام دیگر حضرت نرجس خاتون است. قَالَ إِسْمَاعِیلُ بْنُ عَلِیٍّ: دَخَلْتُ عَلَی أَبِی مُحَمَّدٍ الْحَسَنِ بْنِ عَلِیٍّ علیهما السلام فِی الْمَرْضَةِ الَّتِی مَاتَ فِیهَا وَ أَنَا عِنْدَهُ إِذْ قَالَ لِخَادِمِهِ عَقِیدٍ وَ کَانَ الْخَادِمُ أَسْوَدَ نُوبِیّاً قَدْ خَدَمَ مِنْ قَبْلِهِ عَلِیَّ بْنَ مُحَمَّدٍ وَ هُوَ رَبَّی الْحَسَنَ علیه السلام فَقَالَ لَهُ یَا عَقِیدُ أَغْلِ لِی مَاءً بِمُصْطُکَی فَأَغْلَی لَهُ ثُمَّ جَاءَتْ بِهِ صَقِیلُ الْجَارِیَةُ أُمُّ الْخَلَفِ علیه السلام فَلَمَّا صَارَ الْقَدَحُ فِی یَدَیْهِ وَ هَمَّ بِشُرْبِهِ فَجَعَلَتْ یَدُهُ تَرْتَعِدُ حَتَّی ضَرَبَ الْقَدَحَ ثَنَایَا الْحَسَنِ فَتَرَکَهُ مِنْ یَدِهِ وَ قَالَ لِعَقِیدٍ ادْخُلِ الْبَیْتَ فَإِنَّکَ تَرَی صَبِیّاً سَاجِداً فَأْتِنِی بِهِ قَالَ أَبُو سَهْلٍ قَالَ عَقِیدٌ فَدَخَلْتُ أَتَحَرَّی فَإِذَا أَنَا بِصَبِیٍّ سَاجِدٍ رَافِعٌ سَبَّابَتَهُ نَحْوَ السَّمَاءِ فَسَلَّمْتُ عَلَیْهِ فَأَوْجَزَ فِی صَلَاتِهِ فَقُلْتُ إِنَّ سَیِّدِی یَأْمُرُکَ بِالْخُرُوجِ إِلَیْهِ إِذْ جَاءَتْ أُمُّهُ صَقِیلُ فَأَخَذَتْ بِیَدِهِ وَ أَخْرَجَتْهُ إِلَی أَبِیهِ الْحَسَنِ علیه السلام قَالَ أَبُو سَهْلٍ فَلَمَّا مَثُلَ الصَّبِیُّ بَیْنَ یَدَیْهِ سَلَّمَ وَ إِذَا هُوَ دُرِّیُّ اللَّوْنِ وَ فِی شَعْرِ رَأْسِهِ قَطَطٌ مُفَلَّجُ الْأَسْنَانِ فَلَمَّا رَآهُ الْحَسَنُ بَکَی وَ قَالَ یَا سَیِّدَ أَهْلِ بَیْتِهِ اسْقِنِی الْمَاءَ فَ إِنِّی ذاهِبٌ إِلی رَبِّی وَ أَخَذَ الصَّبِیُّ الْقَدَحَ الْمَغْلِیَّ بِالْمُصْطُکَی بِیَدِهِ ثُمَّ حَرَّکَ شَفَتَیْهِ ثُمَّ سَقَاهُ فَلَمَّا شَرِبَهُ قَالَ هَیِّئُونِی لِلصَّلَاةِ ... کانال روضه های مکتوب https://eitaa.com/rozehayemaktoub ادامه روایت👇👇👇
ادامه 👆👆👆 فَطُرِحَ فِی حَجْرِهِ مِنْدِیلٌ فَوَضَّأَهُ الصَّبِیُّ وَاحِدَةً وَاحِدَةً وَ مَسَحَ عَلَی رَأْسِهِ وَ قَدَمَیْهِ فَقَالَ لَهُ أَبُو مُحَمَّدٍ علیه السلام أَبْشِرْ یَا بُنَیَّ فَأَنْتَ صَاحِبُ الزَّمَانِ وَ أَنْتَ الْمَهْدِیُّ وَ أَنْتَ حُجَّةُ اللَّهِ عَلَی أَرْضِهِ وَ أَنْتُ وَلَدِی وَ وَصِیِّی وَ أَنَا وَلَدْتُکَ وَ أَنْتَ م ح م د بْنُ الْحَسَنِ بْنِ عَلِیِّ بْنِ مُحَمَّدِ بْنِ عَلِیِّ بْنِ مُوسَی بْنِ جَعْفَرِ بْنِ مُحَمَّدِ بْنِ عَلِیِّ بْنِ الْحُسَیْنِ بْنِ عَلِیِّ بْنِ أَبِی طَالِبٍ وَلَدَکَ رَسُولُ اللَّهِ وَ أَنْتَ خَاتِمُ الْأَئِمَّةِ الطَّاهِرِینَ وَ بَشَّرَ بِکَ رَسُولُ اللَّهِ وَ سَمَّاکَ وَ کَنَّاکَ بِذَلِکَ عَهِدَ إِلَیَّ أَبِی عَنْ آبَائِکَ الطَّاهِرِینَ صَلَّی اللَّهُ عَلَی أَهْلِ الْبَیْتِ رَبُّنَا إِنَّهُ حَمِیدٌ مَجِیدٌ وَ مَاتَ الْحَسَنُ بْنُ عَلِیٍّ مِنْ وَقْتِهِ صَلَوَاتُ اللَّهِ عَلَیْهِمْ أَجْمَعِینَ. کانال روضه های مکتوب https://eitaa.com/rozehayemaktoub
سامرا در عزای امام مثل قیامت شد ثُمَّ أَخَذُوا بَعْدَ ذَلِکَ فِی تَهْیِئَتِهِ وَ عُطِّلَتِ الْأَسْوَاقُ وَ رَکِبَ أَبِی وَ بَنُو هَاشِمٍ وَ الْقُوَّادُ وَ الْکُتَّابُ وَ سَائِرُ النَّاسِ إِلَی جَنَازَتِهِ فَکَانَتْ سُرَّمَنْ رَأَی یَوْمَئِذٍ شَبِیهاً بِالْقِیَامَةِ کانال روضه های مکتوب https://eitaa.com/rozehayemaktoub
طبق نقلی صقیل (نام دیگر نرجس خاتون) بعد از شهادت امام عسگری علیه السلام دستگیر شد و مدتی تحت نظر بود تا اینکه اتفاقات سیاسی دیگر آنان را به خود مشغول کرد و ایشان را رها کردند. دخل جعفر بن علی علی المعتمد و کشف له عن حال ابن أخیه الحجة علیه السلام فوجه المعتمد خدمه فقبضوا علی صقیل الجاریة، و طالبوها بالصبی فأنکرته و ادعت بها حملا بها لتغطی علی حال الصبی، فسلمت الی ابن أبی الشوارب القاضی، و بغتهم موت عبد اللّه بن یحیی ابن خاقان فجاءة و خروج صاحب الزنج بالبصرة فشغلوا بذلک عن الجاریة فخرجت عن أیدیهم. کانال روضه های مکتوب https://eitaa.com/rozehayemaktoub
تعداد زندان های امام عسکری علیه السلام امام عسکری علیه السلام (تا آنجا که یافت شد) طبق نقل چند بار به زندان افتادند: زندان صالح بن وصیف زندان نحریر زندان علی بن اوتامش (نارمش) زندان علی بن جرین البته این احتمال به ذهن می رسد که از آنجا که صالح بن وصیف رئیس بوده است یکی از زندان های دیگر در واقع با نام زندانبان صالح شناخته شده باشد که در این صورت سه بار زندان بوده باشد که یکی از آنها در یک روایت به نام رئیس و در دیگری به نام زندانبان آمده باشد (البته این صرفا یک احتمال است) در نتیجه طبق یافته ما حضرت سه یا چهار مرتبه به زندان افتاده اند که این نشان از مظلومیت فراوان حضرت در مدت شش سال امامت ایشان دارد. فارغ از اینکه تمام عمر حضرت در واقع در زندان نظامی سامرا و تحت نظر بوده است. نکته تکمیلی در پیام بعد👇👇👇 کانال روضه های مکتوب https://eitaa.com/rozehayemaktoub
گزارشی از زندان های امام عسکری علیه السلام پس از قتل مستعین، معتز به قدرت رسید در آغاز حکومت او رفتار خصومت‌آمیزی نسبت به امام هادی(ع) و امام عسکری(ع) گزارش نشده است. پس از شهادت امام هادی(ع) نیز شواهد حکایت از آن دارد که با وجود محدودیت‌هایی که برای فعالیت‌های امام عسکری(ع) اعمال می‌شده، امام از آزادی نسبی برخوردار بوده است. برخی از ملاقات‌های حضرت با شیعیان در اوائل امامت خود، این مسئله را تأیید می‌کند. اما پس از گذشت یک سال، خلیفه به امام بدگمان شد و در سال ۲۵۵ق ایشان را زندانی کرد. امام در دوره یک‌ساله خلیفه بعدی (مُهتَدی۲۵۵-۲۵۶ق.) نیز همچنان در زندان بود با آغاز خلافت معتمد در سال ۲۵۶ق که با قیام‌های شیعی روبه‌رو بود، امام از زندان آزاد شد و به سازماندهی اجتماعی و مالی امامیه اهتمام ورزید. از این رو در صفر سال ۲۶۰ق امام به دستور معتمد به زندان افتاد و خلیفه روزانه اخبار مربوط به امام را پیگیری می‌کرد.[۶۵] یک ماه بعد امام از زندان آزاد شد ولی با حفاظت نگهبانان به خانه حسن بن سهل وزیر مأمون در نزدیکی شهر واسط منتقل شد. متن این پیام به نقل ویکی شیعه از اثبات الوصیه مسعودی کانال روضه های مکتوب https://eitaa.com/rozehayemaktoub
زندانی شدن امام در زندان نحریر اعلام الوری، ارشاد: علی بن محمّد از گروهی از شیعیان نقل کرد که گفتند: حضرت امام حسن عسکری را به نحریر که مردی بد جنس بود تحویل دادند. او خیلی بر آقا سخت می‌گرفت و او را اذیت می‌کرد. یک روز زنش به او گفت: از خدا بترس! می‌دانی چه شخصی در زندان تو است؟ آن زن عبادت و پرهیزگاری امام را برایش نقل کرده و گفت، من می‌ترسم که به واسطه آزار او به عذاب مبتلا شوی. نحریر در جواب زن خود گفت: به خدا او را پیش درندگان می‌اندازم. در این مورد از خلیفه اجازه گرفت و امام علیه السلام را پیش درندگان انداخت. هیچ کس شک نداشت که اکنون او را پاره پاره می‌کنند. از بالا نگاه کردند، دیدند امام علیه السلام به نماز ایستاده و درندگان اطرافش را گرفته اند. دستور داد آن جناب را خارج کنند و به خانه اش ببرند. -. اعلام الوری: ۳۶۰، ارشاد: ۳۲۴ - 🔸در نقلی هم هست که همان شخص در ادامه طعمه درندگان شد. البته در روایت دوم آن شخص با لقب «استاد» خوانده شده که ظاهرا معنای دیگر «نحریر» باشد. عم، [إعلام الوری] [۲] شا، [الإرشاد] بِهَذَا الْإِسْنَادِ [۳] عَنْ عَلِیِّ بْنِ مُحَمَّدٍ عَنْ جَمَاعَةٍ مِنْ أَصْحَابِنَا قَالُوا: سُلِّمَ أَبُو مُحَمَّدٍ علیه السلام إِلَی نِحْرِیرٍ [۴] وَ کَانَ یُضَیِّقُ عَلَیْهِ وَ یُؤْذِیهِ فَقَالَتْ لَهُ امْرَأَتُهُ اتَّقِ اللَّهَ فَإِنَّکَ لَا تَدْرِی مَنْ فِی مَنْزِلِکَ وَ ذَکَرَتْ لَهُ صَلَاحَهُ وَ عِبَادَتَهُ وَ قَالَتْ إِنِّی أَخَافُ عَلَیْکَ مِنْهُ فَقَالَ وَ اللَّهِ لَأَرْمِیَنَّهُ بَیْنَ السِّبَاعِ ثُمَّ اسْتَأْذَنَ فِی ذَلِکَ فَأُذِنَ لَهُ فَرَمَی بِهِ إِلَیْهَا فَلَمْ یَشُکُّوا فِی أَکْلِهَا فَنَظَرُوا إِلَی الْمَوْضِعِ لِیَعْرِفُوا الْحَالَ فَوَجَدُوهُ علیه السلام قَائِماً یُصَلِّی وَ هِیَ حَوْلَهُ فَأَمَرَ بِإِخْرَاجِهِ إِلَی دَارِهِ [۵] . ---------- [۲]: ۲. إعلام الوری ص ۳۶۰. [۳]: ۳. الکافی ج ۱ ص ۵۱۳. [۴]: ۴. التحریر- بالکسر- الحاذق الماهر المجرب المتقن البصیر، و بمعناه الأستاذ کما سیجی ء فی روایة المناقب. [۵]: ۵. إرشاد المفید ص ۳۲۴ و ۳۲۵. کانال روضه های مکتوب https://eitaa.com/rozehayemaktoub
🔸زندانی شدن امام در زندان علی بن اوتامش 🔸خاضع شدن زندانبان در برابر امام اعلام الوری، ارشاد: محمّد بن اسماعیل علوی می‌گوید: حضرت امام حسن عسکری علیه السلام پیش علی بن اوتاش که با آل محمّد صلی الله علیه و اله دشمنی بسیار داشت، نشسته بود. او بر اولاد علی خیلی سخت می‌گرفت و به او دستور می‌رسید که چنین و چنان کن و او باکی نداشت! یک روز بیشتر فاصله نشد که برای امام چهره بر خاک می‌مالید و از احترام چشمش را به روی امام نمی گشود. او از خدمت امام علیه السلام خارج شد، در حالی که از بصیرترین اشخاص نسبت به امام بود و بهترین عقیده را در باره آن جناب داشت. -. اعلام الوری: ۳۵۹، 🔸علی ابن اوتامش از سرداران ترک بود که در زمان بنی عباس قدرت زیادی پیدا کرده بودند. وی را از طراحان قتل متوکل دانسته اند. عم، [إعلام الوری] [۳] شا، [الإرشاد] ابْنُ قُولَوَیْهِ عَنِ الْکُلَیْنِیِ [۴] عَنْ عَلِیِّ بْنِ مُحَمَّدٍ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ إِسْمَاعِیلَ الْعَلَوِیِّ قَالَ: جلس [حُبِسَ] أَبُو مُحَمَّدٍ علیه السلام عِنْدَ عَلِیِّ بْنِ أَوْتَاشٍ [۵] وَ کَانَ شَدِیدَ الْعَدَاوَةِ لِآلِ مُحَمَّدٍ علیهم السلام غَلِیظاً عَلَی آلِ أَبِی طَالِبٍ وَ قِیلَ لَهُ افْعَلْ بِهِ وَ افْعَلْ قَالَ فَمَا أَقَامَ إِلَّا یَوْماً حَتَّی وَضَعَ خَدَّهُ لَهُ وَ کَانَ لَا یَرْفَعُ بَصَرَهُ إِلَیْهِ إِجْلَالًا وَ إِعْظَاماً وَ خَرَجَ مِنْ عِنْدِهِ وَ هُوَ أَحْسَنُ النَّاسِ بَصِیرَةً وَ أَحْسَنُهُمْ قَوْلًا فِیهِ [۶] . ارشاد: ۳۲۲ - ---------- [۳]: ۳. إعلام الوری ص ۳۵۹. [۴]: ۴. الکافی ج ۱ ص ۵۰۸. [۵]: ۵. اوتامش خ ل، و فی الکافی نارمش. [۶]: ۶. إرشاد المفید ص ۳۲۲. کانال روضه های مکتوب https://eitaa.com/rozehayemaktoub
🔸زندان صالح بن وصیف 🔸خاضع شدن سنگدلترین ها در برابر امام اعلام الوری، ارشاد: محمّد بن اسماعیل بن ابراهیم بن موسی بن جعفر نقل می‌کند: بنی عباس با گروهی از منحرفین و مخالفین امام از قبیل صالح بن علی، بر صالح بن وصیف زندانبان حضرت عسکری علیه السلام (موقعی که در زندان او به سر می‌برد) وارد شدند، و به او پیشنهاد کردند: بر حسن بن علی علیهما السّلام سخت بگیر. مبادا او را راحت بگذاری! صالح گفت: از دست من چه کار بر می‌آید؟ دو نفر از شرورترین اشخاص را برای او تعیین کرده ام، اما هر دو نفر چنان روی به عبادت و نماز آورده اند که جای تعجب است. در این موقع دستور داد نگهبانان بیایند. به آن دو گفت: چرا به این شخص سخت نمی گیرید؟ گفتند: چه می‌توانیم بگوییم در باره شخصی که روزها روزه است و تمام شب را به عبادت می‌گذراند؟ حرف نمی زند و جز عبادت به کار دیگری مشغول نیست. هر وقت به ما نگاه می‌کند، بدنمان به لرزه می‌افتد و چنان وحشت ما را فرا می‌گیرد که نمی توانیم خودمان را نگه داریم. بنی عباس این حرف را که شنیدند، مأیوس و خجالت زده خارج شدند. -. اعلام الوری: ۳۶۰، ارشاد: ۳۲۴ - ---------- [۵]: ۵. إعلام الوری ص ۳۶۰. [۶]: ۶. الکافی ج ۱ ص ۵۱۲. [۱]: ۱. الإرشاد ص ۳۲۴. 🔸صالح از سرداران ترک بود و همراه پدرش، از طراحان قتل خلیفه عباسی، المتوکل علی الله شمرده می‌شد. هنگامی که پدرش در سال ۲۵۳ق کشته شد، جای او را گرفته، به المعتزبالله مقرب شد؛ ولی بعدها بر او شوریده، برکنارش کرد و او را به‌کسی سپرد تا شکنجه‌اش دهد. معتز چند روز پس از صدور این حکم درگذشت. پس از معتز، محمد بن واثق، خلیفه شد و به المهتدی بالله ملقّب شد. در این هنگام، صالح زمامدار حقیقی بود. او منشیان را شکنجه داد و اموالشان را مصادره کرد. بعدها با موسی بن بغا و بایکباک، سرداران ترک اختلاف پیدا کرد و آنها او را کشتند. عم، [إعلام الوری] [۵] شا، [الإرشاد] ابْنُ قُولَوَیْهِ عَنِ الْکُلَیْنِیِ [۶] عَنْ عَلِیِّ بْنِ مُحَمَّدٍ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ إِسْمَاعِیلَ بْنِ إِبْرَاهِیمَ بْنِ مُوسَی بْنِ جَعْفَرٍ قَالَ: دَخَلَ الْعَبَّاسِیُّونَ عَلَی صَالِحِ بْنِ وَصِیفٍ وَ دَخَلَ صَالِحُ بْنُ عَلِیٍّ وَ غَیْرُهُ مِنَ الْمُنْحَرِفِینَ عَنْ هَذِهِ النَّاحِیَةِ عَلَی صَالِحِ بْنِ وَصِیفٍ عِنْدَ مَا حُبِسَ أَبُو مُحَمَّدٍ علیه السلام فَقَالَ لَهُ ضَیِّقْ عَلَیْهِ وَ لَا تُوَسِّعْ فَقَالَ لَهُمْ صَالِحٌ مَا أَصْنَعُ بِهِ وَ قَدْ وَکَّلْتُ بِهِ رَجُلَیْنِ شَرَّ مَنْ قَدَرْتُ عَلَیْهِ فَقَدْ صَارَا مِنَ الْعِبَادَةِ وَ الصَّلَاةِ إِلَی أَمْرٍ عَظِیمٍ ثُمَّ أَمَرَ بِإِحْضَارِ الْمُوَکَّلَیْنِ فَقَالَ لَهُمَا وَیْحَکُمَا مَا شَأْنُکُمَا فِی أَمْرِ هَذَا الرَّجُلِ فَقَالا لَهُ مَا نَقُولُ فِی رَجُلٍ یَصُومُ نَهَارَهُ وَ یَقُومُ لَیْلَهُ کُلَّهُ لَا یَتَکَلَّمُ وَ لَا یَتَشَاغَلُ بِغَیْرِ الْعِبَادَةِ فَإِذَا نَظَرَ إِلَیْنَا ارْتَعَدَتْ فَرَائِصُنَا وَ دَاخَلَنَا مَا لَا نَمْلِکُهُ مِنْ أَنْفُسِنَا فَلَمَّا سَمِعَ ذَلِکَ الْعَبَّاسِیُّونَ انْصَرَفُوا خَاسِئِینَ [۱] . کانال روضه های مکتوب https://eitaa.com/rozehayemaktoub
گريبان چاك زدن امام حسن عسكري در شهادت امام هادي عليهما السلام نقل شده است بعد از شهادت امام هادی پیراهن امام عسکری علیه السلام از جلو و پشت چاک‌ زده شده بود. ابو هاشم جعفري مي گويد : در تشييع جنازه امام هادي عليه السلام، امام حسن عسكري عليه السلام در حالي كه گريبان چاك زده بود بيرون آمد ، ابوعون به در نامه اي حضرت نوشت چه كسي را ديده اي و يا از كدامين امام به تو رسيده كه گريبان لباسش را در چنين مصيبتي چاك بزند ؟ امام حسن عسكري عليه السلام در جواب او نوشت : اي احمق تو چه مي داني اين كار چيست ؟ ( و من در مصيبت چه كسي گريبان چاك زده ام ) حضرت موسي نيز در وفات برادرش هارون عليهما السلام گريبان چاك زد . قَالَ: لَمَّا قُبِضَ عَلِیُّ بْنُ مُحَمَّدٍ الْعَسْکَرِیُّ علیهما السلام رُئِیَ الْحَسَنُ بْنُ عَلِیٍّ علیهما السلام وَ قَدْ خَرَجَ مِنَ الدَّارِ وَ قَدْ شُقَّ قَمِیصُهُ مِنْ خَلْفٍ وَ قُدَّامٍ. كشف الغمة ( نقلا من كتاب الدلائل ) لعبد الله بن جعفر الحميري ، عن أبي هاشم الجعفري قال خرج أبو محمد عليه السلام في جنازة أبي الحسن عليه السلام وقميصه مشقوق فكتب اليه أبو عون من رأيت أو بلغك من الأئمة شق ثوبه في مثل هذا فكتب اليه أبو محمد عليه السلام يا أحمق ما يدريك ما هذا قد شق موسي علي هارون أخيه . وسائل الشيعة ج 3 ، ص 274 ، حديث 3634 ، أبواب الدفن وما يناسبه ، کانال روضه های مکتوب https://eitaa.com/rozehayemaktoub