قصه شیخ محمود کاشمری
سال ۶۴ یا ۶۵ بود که در مشهد درس میخواندیم، آنجا استاد اخلاقی داشتیم که ایشال نقل میکرد و میگفت آیت الله شیخ محمود کاشمری، شیخی در مشهد بود که رفت و آمد زیادی داشته و مدرسهاش خیلی شلوغ بوده و پدر ساده ای هم داشته؛ کاشمر تا مشهد یکی دو ساعت راه بوده، یک بار پدرشان سوار اسب میشوند و به مشهد میآیند تا ببینند پسرشان چه میکند، وقتی در حیاط مدرسه باز است نگاه میکند و میبیند حیاط و مدرسه پر است، همه قلم به دست و فرزندش بالای منبر نشسته، او میگوید و آنها مینویسند. پدر حیرت زده میشود. بعضی ها می گویند به به چه پسری دارم، او میکوبد بر سرش می گوید: بیچاره، چند تا گاو تو را بیچاره کرد، این پسر از دنیا برید، خدا چه جلالی به او داده، ولی تو بیسوادی، ای بیهنر.
آدم باید از هر حادثه ای برگردد.«قُوا أَنْفُسَكُمْ».[۶] «عَلَیکُم اَنفُسَکُم».[۷]مراقب خودت باش، خودت را پیدا کن. همان جا سر اسب را برمیگرداند به حرم. آن موقع اطراف حرم کاروانسرا بود.به یک کاروانسرا میرود سر اسب را میبندد و وارد حرم میشود. میگوید آقا جان، من برای زیارت نیامدهام حادثهای پیش آمده، ایندفعه آمدهام چیزی از تو بگیرم؛ وقتی آن جلال و عظمت فرزندم را دیدم حسی به من دست داد که دیدم بیحاصلم، فرصتها از دست رفته و ضرر کردم. «إِنَّ الْإِنْسَانَ لَفِي خُسْرٍ».[۸] فهمیدن این معنا، آدم را عوض می کند. یعنی آخر سال حساب کنی که بی حاصلی باید از زندگی یک حاصل جمع بگیریم، اینقدر منها دارد این زندگی که صفر، بلکه کمتر از صفر می شویم. الان یک سال گذشته، حاصل جمع زندگیتان را ببینید، بین خودتان و خدای خودتان است، کسی نمیبیند. یک حاصل جمعی از زندگی که ببینم چه کردم و چه به دست آوردم، چه بودم و چه شدم. ایشان نقل میکرده. گفتم آقا جان، من پیر شدم، نمیتوانم درس بخوانم و شروع کنم ضرب ضربا ضربوا… از اول شروع کنم تا بروم فقیه و عالم شوم، آن هم عالم ربانی شوم… آن عالم ربانی شدن، غایت است. ربانی شدن یعنی انسان منسوب به خدا می شود؛ دیگر خدایی است، فاصله ای بین انسان و خدا باقی نمی ماند؛ این می شود ربانی.
حیلت رها کن عاشقا، دیوانه شو دیوانه شو، و اندر دل آتش درآ پروانه شو پروانه شو
هم خویش را بیگانه کن هم خانه را ویرانه کن، وآنگه بیا با عاشقان هم خانه شو هم خانه شو[۹]
همخانه شدن، محرم راز شدن است، به حریم توحید، به حریم اهل الله شدن است. اول، میخواهم به من بگویی اقراء، یک لحظه بریزی توی سینهام، اما صدر امین اگر صدر امین باشد، تا اینجا دزد است، چیزی نمیریزند، بریزند هم هدر میرود. شما پیش بقال بروی یک کاسه بدهی که در آن شیر بریزد، بقال میگوید شیر در این کاسه خراب میشود. دل آلوده، دلی که طهارت ندیده، حالا آیا در آن میریزند؟ حالا میگوید به من بده، یک بار به من بگو اقراء، بس است مرا؛ اما به حساب طبع بشری عالم عادی، من سیر بکنم عالم شوم شدنی نیست، دیگر حافظه ام از کار افتاده است، اینها امانت است دیگر حافظه از کار میافتد، بشر با یک چرت با یک خواب همه چیز از دستش می رود.«وَ مَنْ نُعَمِّرْهُ نُنَكِّسْهُ فِي الْخَلْقِ».[۱۰] هر که را عمر می دهیم برعکسش می کنیم، آنچه دادهایم از دست می دهد. آدم اینطور است دیگر، عکس می شود.
دوم، به من طی الارض بده. خیلی ها آرزو دارند دیگر. سیر در عالم داشته باشیم و … ما با یک اهل معنویتی که نابینا بود پیوندی داشتیم و میگفت که چه سیری داریم. از استادش نقل می کرد، نام امام زمان را می برد میدیدیم در کنار کعبه هستیم. ذکرش را هم به من داد، ولی گفت تنها این لفظ نیست؛ میگفت من خودم میگفتم نمیرفتم، استاد میگفت میرفتیم. آدم عجیبی بود، چهل سال نابینا همهاش میگفت الحمدالله، آدم فکر میکند تنها چند رکعت نماز شب است؟ نه .اندر این راه بسی خون جگر باید خورد.
سوم، علم کیمیا می خواهم. گاو و شتر و طویله را رها کنم، آهن و مس ها را به زر تبدیل کنم. اینها را گفتم (استاد ما نقل می کرد به نقل از ایشان) نشستم. چشم دوختم به ضریح حرم. عجب اسراری. در نظربازی ما بیخبران حیرانند … نظربازی آنجا برای آدم حاصل شود قیامت میشود.
به نقل از سخنرانی استاد فروغی در سایت موسسه برهان
کانال «از شرح بی نهایت»
https://eitaa.com/azsharhebinahayat
ادامه در پیام بعد👇👇👇
نقل شده یک مرتبه دیدم یک برگه سبزی در یکی از این شکاف های ضریح گذاشتند. با عجله از جا حرکت کردم فهمیدم دارند با من حرف میزنند، برداشتم دیدم رویش نوشته، ای کسی که علم کیمیا میخواهی. از خود بیخود شدم، مثل دیوانه ها این ور و آن ور دویدم. دیدم در حرم نمیتوانم ببینم. به مسجد گوهرشاد رفتم. انتهای مسجد گوهرشاد به دیوار تکیه دادم و کاغذها را باز کردم بخوانم، دیدم نوشته ای کسی که علم کیمیا میخواهی، سی و شش شرط لازم است. اولش آن است هیچ گناه صغیره و کبیره از تو سر نزده باشد؛ گناه آدم را بیخاصیت میکند. رذایل اخلاقی آتش میزند به مزرعه آدمیت و انسانیت، هر چه جمع میکنی به یک لحظه باد میبرد. آدم آفت زده میشود. میگفت تمام وجودم لرزید، بقیهاش را نتوانستم بخوانم. اولش این است ، تو که میخواهی به این مقام برسی علم بهت بدهیم، «من لدنا».[۱۱]علم لدنی بدهیم، باید ظرف آماده باشد، ظرف آلوده و ظرفی که طهارت ندارد، نه، نمیشود؛ دل پاک میخواهد.
چشم آلوده نظر از رخ جانان دور است، بر رخ او نظر از آینه ای پاک انداز[۱۲]
آینه پاک میخواهد؛ ولی ما آینه باشیم، پری رخ تاب مستوری ندارد ، چه در فکری ز روزن سر برآرد. این پری رخ های عالم میآیند در آینه دل نگاه میکنند، آنجا اهلش میبیند. ایشان میگفت نتوانستم بخوانم شرمنده شدم. آره ، چه می خواستی، خودت را بپا. موانع را تا نگردانی ز خود دور ، درون خانه دل نایدت نور . ما خودمان مانعیم، نَفسِکَ، نفس انسان. تا این هست نمی توانی. ایشان میگفت کاغذها را روی هم برگرداندم بقیهاش را نخواندم. پشت کاغذها هم دیدم نوشته اند: رَأیتُ ضَبیا، فَقُلتُ ما اِسمُک، فَقالَ لوءلوء، فَقُلتُ لی لی، فَقالَ لا لا، نمیدانستم معنایش چیست؟ ضبی یعنی آهو، یعنی آهویی دیدم گفتم ای آهو مال منی؟ گفت نه. گفتم اسمت چیست؟ گفت لوءلوء. گفتم برای منی؟ گفت نه نه. برای تو نیستم. میخواهی آهو شکار کنی، آهو به دست بیاوری؟ برای توست؟ قابلیتش را داری؟ میگفت من میگویم که نه، شایدخیلیها بفرمایند خیلی زیبایند هنوز هم به آن مقام نرسیدهاند که بگوییم لی لی، برای مایی. ( در کتاب پاسداران حریم عشق هم این داستان آورده شده است ).
به نقل از سخنرانی استاد فروغی در سایت موسسه برهان
نقل کرامت بعدی در این آدرس: https://eitaa.com/azsharhebinahayat/423
کانال «از شرح بی نهایت»
https://eitaa.com/azsharhebinahayat
چند کرامت از امام رضا علیه السلام
برات گرفتن از شخص امام رضا(ع) (داستان حیدرقلی سرخسی)
کیسهی پولی که از دست امام گرفته شد
حکایت سرباز خوزستانی در مشهد
حکایت زائری که در مشهد پا به حرم نگذاشت!
حکایت نادرشاه و گدای جلوی حرم حضرت رضا(ع)
دوستدار اهلبیت باش، هرچند فاسق باشی!
قصه حاج اشرفی و امام رضا علیه السلام
شفای فرزند در ازای تعهد به نماز اول وقت
ابان بن صلت
برات از آتش جهنم به نیت زیارت حضرت
عنایت امام رضا به صاحبان ادیان و فرق دیگر
ماجرای دیدار علامه حسن زاده با امام رضا(ع)
تا زمانی که ایرانیان به زیارت ما می آیند و در مراسم عزای ما شرکت می کنند امنیت خواهند داشت
قصه شیخ محمود کاشمری
در و دیوار شفابخش حرم امام رضا علیه السلام
آیت الله حق شناس: امام رضا(ع) فرمودند برای این جوان دعا نکن، او نماز صبحش قضا می شود
کرامات ضریح امام رضا علیه السلام بیشتر از ضریح سید الشهدا علیه السلام
درخواست حاجت از امام رضا علیه السلام و پاسخ از حضرت معصومه سلام الله علیها
برآورده شدن حاجتی که بنده به مولای خود نگفته بود
نور شدید از قبر امام رضا علیه السلام و باز شدن درب قفل شده
درخواست پادشاهی خراسان با لباس پاره
فهرست برخی مطالب گوناگون در کانال
🔸درباره امر به معروف:
برخورد تلخ با گنهکار
🔸درباره تذکر به آخرت:
کیفیت حضور اهل بیت بر بالین مومن و حضور نکیر و منکر
شش صورت نورانی در قبر مومن
درخواست کمک مردگان از خانواده
🟢 احادیث اخلاقی👇👇👇
در کلام رسول خدا صلی الله علیه وآله
ثواب گفتن نوشتن و شنیدن فضائل امیرالمومنین علیه السلام
۱۵ صفت یکی از دوستان اهل بیت در کلام امام مجتبی
در کلام امام سجاد علیه السلام
فضل قرائت قرآن
اهل صبر اهل فضل، همسایگان خدا
چهار صفت نشانه کمال ایمان
پنج گروه اهل خدا
در کلام امام باقر علیه السلام
سه گروه از قاریان قرآن
پنج خصلت از خصال شیعه
در کلام امام صادق علیه السلام
تعجب از چهار نفر
به هر که چهار چیز عطا شد از چهار چیز محروم نمی ماند
چهار خانه در برابر چهار صفت اهل بهشت
چهار صفت اهل بهشت
نظر عنایت خدای متعال به چهار نفر
علم مردم در چهار جمله
تمام کلمات در چهار کلمه
چهار چیز از بین خواهد رفت
هلاکت شش گروه به شش دلیل
در کلام امام جواد علیه السلام
حرکت قلبی به سمت خدا
فهرست برخی احادیث کوتاه در کانال
🔸درباره تذکر به آخرت:
شش صورت نورانی در قبر مومن
درخواست کمک مردگان از خانواده
🟢 احادیث اخلاقی👇👇👇
🔸در کلام رسول خدا صلی الله علیه وآله
ثواب گفتن نوشتن و شنیدن فضائل امیرالمومنین علیه السلام
🔸 حضرت زهرا سلام الله علیها
سیره و حیای حضرت در امور منزل
🔸 امام مجتبی علیه السلام:
۱۵ صفت یکی از دوستان اهل بیت در کلام امام مجتبی
رضایت به قضای الهی
موعظه ای که یادگیری آن وظیفه هر مسلمانی است شامل چندین نکته اخلاقی
در کلام امام سجاد علیه السلام
فضل قرائت قرآن
اهل صبر اهل فضل، همسایگان خدا
چهار صفت نشانه کمال ایمان
پنج گروه اهل خدا
خوبی مقابل جفا
حدیثی شامل چند موعظه
در کلام امام باقر علیه السلام
سه گروه از قاریان قرآن
پنج خصلت از خصال شیعه
وصیت امام باقر علیه السلام به امام صادق علیه السلام در مورد اصحاب
توصیه به پرداخت حقوق دیگران
امر به معروف و اعمال قدرت علیه ظلم وفساد
شوخی با زن نامحرم
🔸در کلام امام صادق علیه السلام
تعجب از چهار نفر
به هر که چهار چیز عطا شد از چهار چیز محروم نمی ماند
چهار خانه در برابر چهار صفت اهل بهشت
چهار صفت اهل بهشت
نظر عنایت خدای متعال به چهار نفر
علم مردم در چهار جمله
تمام کلمات در چهار کلمه
چهار چیز از بین خواهد رفت
هلاکت شش گروه به شش دلیل
در کلام امام جواد علیه السلام
حرکت قلبی به سمت خدا
🔸امام عسکری علیه السلام
نامه امام عسکری به ابن بابویه
نامه امام عسکری به مردم قم و آبه
وظیفه انسان در هنگام مشکلات زندگی
سنت خدا در روزی انسان
ارزش محبت خوبان به اشرار و محبت اشرار به خوبان
وصیت امام عسکری به شیعه
چندین حدیث با موضوع امانت داری از معصومین علیهم السلام
نامه امام عسکری به ابن بابویه
ابن بابویه مدفون در قم پدر شیخ صدوق و مرجع شیعیان قم بوده است.
امام عسکری در نامه به ابن بابویه فرمود:
پیوسته شکیبایی را پیشه کن و منتظر فرج باش زیرا پیامبر اکرم فرموده است: بهترین اعمال امت من انتظار فرج است و پیوسته شیعیان ما در غم و اندوهند تا موقعی که فرزندم ظهور کند؛ همان کسی که پیامبر اکرم بشارت ظهور او را چنین داده است: زمین را پر از عدل و داد نماید آن چنان که پر از ظلم و ستم شده است.
ای شیخ من یا ابا الحسن! بر امر جمیع شیعیانم به صبر شکیبا باش؛ زیرا که زمین در اختیار خداست و به هر کس بخواهد میدهد. عاقبت پسندیده اختصاص به متقین دارد. سلام و رحمت و برکت خدا بر تو و تمام شیعیانمان و درود او بر محمّد و آل پاکش. -. مناقب آل ابی طالب ۴: ۴۲۵ -
مِنْهَا وَ عَلَیْکَ بِالصَّبْرِ وَ انْتِظَارِ الْفَرَجِ فَإِنَّ النَّبِیَّ صلی الله علیه و آله قَالَ أَفْضَلُ أَعْمَالِ أُمَّتِی انْتِظَارُ الْفَرَجِ وَ لَا تَزَالُ شِیعَتُنَا فِی حُزْنٍ حَتَّی یَظْهَرَ وَلَدِیَ الَّذِی بَشَّرَ بِهِ النَّبِیُّ صلی الله علیه و آله یَمْلَأُ الْأَرْضَ قِسْطاً وَ عَدْلًا کَمَا مُلِئَتْ جَوْراً وَ ظُلْماً فَاصْبِرْ یَا شَیْخِی یَا أَبَا الْحَسَنِ عَلَی أَمْرِ جَمِیعِ شِیعَتِی بِالصَّبْرِ فَ إِنَّ الْأَرْضَ لِلَّهِ یُورِثُها مَنْ یَشاءُ مِنْ عِبادِهِ وَ الْعاقِبَةُ لِلْمُتَّقِینَ وَ السَّلَامُ عَلَیْکَ وَ عَلَی جَمِیعِ شِیعَتِنَا وَ رَحْمَةُ اللَّهِ وَ بَرَکَاتُهُ وَ صَلَّی اللَّهُ عَلَی مُحَمَّدٍ وَ آلِهِ [۱] .
----------
[۱]: ۱. المصدر ص ۴۲۵ و ۴۲۶.
کانال «از شرح بی نهایت»
https://eitaa.com/azsharhebinahayat
نامه امام عسکری به مردم قم و آبه
حضرت امام حسن عسکری علیه السّلام نامه ای به اهل قم و آبه (شهرکی است نزدیک ساوه) بدین مضمون نوشت: خداوند بزرگ به جود و رأفت خود، با ارسال پیامبرش بر بندگان، به عنوان بشارت دهنده و بیم دهنده منت نهاد و به شما توفیق پذیرش آئینش را کرامت کرد و با هدایتش اکرامتان کرد و در دل پدران و مادران گرام شما که خداوند آنها را رحمت کند و به فرزندان عزیزتان که در پناه خدا با عمر طولانی به عبادت و اطاعت او به سر برند، درخت محبت عترت هادی پیامبر را کاشت. گذشتگان شما بر این راه راست و روش پاک و طریق رستگاری ره سپردند
پس آنجا که رستگاران وارد میشوند، وارد گردیدند و بار درخت اعمال نیکی را که کاشتند برچیدند و تلخی کردار بد را چشیدند.
... پیوسته خوش نیتی ما نسبت به شما دوام داشته و به عقاید پاک شما انس گرفته ایم و این دلبستگی محکم بین ما و شما هر چه قوی تر شده است. سفارشی است که آباء گرام ما به اجداد شما نموده اند و پیمانی است که جوانان ما و پیران شما بسته اند. پیوسته این اعتقاد کامل را داشته اید چون خداوند ما را با شما همچون خویشاوندی نزدیک قرار داده، همان طوری که امام فرموده است: مؤمن برادر پدر و مادری مؤمن است.
کَتَبَ أَبُو مُحَمَّدٍ علیه السلام إِلَی أَهْلِ قُمَّ وَ آبَةَ [۱]
أَنَّ اللَّهَ تَعَالَی بِجُودِهِ وَ رَأْفَتِهِ قَدْ مَنَّ عَلَی عِبَادِهِ بِنَبِیِّهِ مُحَمَّدٍ بَشِیراً وَ نَذِیراً وَ وَفَّقَکُمْ لِقَبُولِ دِینِهِ وَ أَکْرَمَکُمْ بِهِدَایَتِهِ وَ غَرَسَ فِی قُلُوبِ أَسْلَافِکُمُ الْمَاضِینَ رَحْمَةُ اللَّهِ عَلَیْهِمْ وَ أَصْلَابِکُمُ الْبَاقِینَ تَوَلَّی کِفَایَتَهُمْ وَ عَمَّرَهُمْ طَوِیلًا فِی طَاعَتِهِ حُبَّ الْعِتْرَةِ الْهَادِیَةِ فَمَضَی مَنْ مَضَی عَلَی وَتِیرَةِ الصَّوَابِ وَ مِنْهَاجِ الصِّدْقِ وَ سَبِیلِ الرَّشَادِ فَوَرَدُوا مَوَارِدَ الْفَائِزِینَ وَ اجْتَنَوْا ثَمَرَاتِ مَا قَدَّمُوا وَ وَجَدُوا غِبَّ مَا أَسْلَفُوا
وَ مِنْهَا:
فَلَمْ یَزَلْ نِیَّتُنَا مُسْتَحْکِمَةً وَ نُفُوسُنَا إِلَی طِیبِ آرَائِکُمْ سَاکِنَةً وَ الْقَرَابَةُ الْوَاشِجَةُ بَیْنَنَا وَ بَیْنَکُمْ قَوِیَّةً وَصِیَّةٌ أُوصِی بِهَا أَسْلَافَنَا وَ أَسْلَافَکُمْ وَ عَهْدٌ عَهِدَ إِلَی شُبَّانِنَا وَ مَشَایِخِکُمْ فَلَمْ یَزَلْ عَلَی جُمْلَةٍ کَامِلَةٍ مِنَ الِاعْتِقَادِ لِمَا جَعَلَنَا اللَّهُ عَلَیْهِ مِنَ الْحَالِ الْقَرِیبَةِ وَ الرَّحِمِ الْمَاسَّةِ یَقُولُ الْعَالِمُ سَلَامُ اللَّهِ عَلَیْهِ إِذْ یَقُولُ الْمُؤْمِنُ أَخُو الْمُؤْمِنِ لِأُمَّهِ وَ أَبِیهِ [۲] .
کانال «از شرح بی نهایت»
https://eitaa.com/azsharhebinahayat
وظیفه انسان در هنگام مشکلات زندگی
امام حسن عسکری علیه السّلام فرموده اند: تا میتوانی چیزی از دیگران درخواست نکن، چون هر روز را روزی تازه ای است و بدان که اصرار در درخواست، ارزش و بهای آدمی را زایل میسازد و رنج و سختی را بر جای میگذارد، پس صبر کن تا خداوند متعال دری به روی تو بگشاید که ورود بر آن آسان باشد. چه نزدیک است احسان به انسان اندوهگین، و امان دادن به فرد ترسیده. و چه بسا تغییر حالات انسان (از توانگری به فقر، از سلامتی به بیماری و... ) نوعی از تربیت الهی باشد. بهره و روزی مراتبی دارد، پس در چیدن میوه ای که نرسیده شتاب مکن، چون هرگاه وقتش برسد، بدان خواهی رسید. بدان، آن کس که مدبر توست، بهتر میداند که چه وقتی برای تو مناسب تر است، بنابراین، به اختیار و انتخاب او در تمام کارهایت اعتماد کن تا حالت اصلاح شود و در حاجات خود، قبل از رسیدن زمانش، شتاب نکن که مایه دلتنگی و بی تابی میگردد، و تو را گرفتار ناامیدی میسازد.
وَ عَنْ أَبِی مُحَمَّدٍ الْعَسْکَرِیِّ علیه السلام قَالَ: ادْفَعِ الْمَسْأَلَةَ مَا وَجَدْتَ التَّحَمُّلَ یُمْکِنُکَ فَإِنَّ لِکُلِّ یَوْمٍ رِزْقاً جَدِیداً وَ اعْلَمْ أَنَّ الْإِلْحَاحَ فِی الْمَطَالِبِ یَسْلُبُ الْبَهَاءَ وَ یُورِثُ التَّعَبَ وَ الْعَنَاءَ فَاصْبِرْ حَتَّی یَفْتَحَ اللَّهُ لَکَ بَاباً یَسْهُلُ الدُّخُولُ فِیهِ فَمَا أَقْرَبَ الصُّنْعَ مِنَ الْمَلْهُوفِ وَ الْأَمْنَ مِنَ الْهَارِبِ الْمَخُوفِ فَرُبَّمَا کَانَتِ الْغِیَرُ نَوْعاً مِنْ أَدَبِ اللَّهِ وَ الْحُظُوظُ مَرَاتِبَ فَلَا تَعْجَلْ عَلَی ثَمَرَةٍ لَمْ تُدْرِکْ وَ إِنَّمَا تَنَالُهَا فِی أَوَانِهَا وَ اعْلَمْ أَنَّ الْمُدَبِّرَ لَکَ أَعْلَمُ بِالْوَقْتِ الَّذِی یَصْلُحُ حَالُکَ فِیهِ فَثِقْ بِخِیَرَتِهِ فِی جَمِیعِ أُمُورِکَ یَصْلُحْ حَالُکَ وَ لَا تَعْجَلْ بِحَوَائِجِکَ قَبْلَ وَقْتِهَا فَیَضِیقَ قَلْبُکَ وَ صَدْرُکَ وَ یَغْشَاکَ الْقُنُوطُ.
کانال «از شرح بی نهایت»
https://eitaa.com/azsharhebinahayat
سنت خدا در روزی انسان
امام حسن عسکری علیه السّلام فرموده اند: تقدیر با ستیز تغییر نمی کند و روزی مقدر شده با حرص و ولع به دست نمی آید و با امساک، دفع نمی شود.
وَ قَالَ علیه السلام: الْمَقَادِیرُ لَا تُدْفَعُ بِالْمُغَالَبَةِ وَ الْأَرْزَاقُ الْمَکْتُوبَةُ لَا تُنَالُ بِالشَّرَهِ وَ لَا تُدْفَعُ بِالْإِمْسَاکِ عَنْهَا.
کانال «از شرح بی نهایت»
https://eitaa.com/azsharhebinahayat
نشانی كلمات قصار امام عسگری از ترجمه کمره ای از تحف العقول
https://lib.eshia.ir/12723/1/516
نشانی متن عربی مواعظ امام عسگری علیه السلام در بحار الانوار:
https://lib.eshia.ir/11008/78/370
امام عسگری علیه السلام فرمود:
دوستی و محبّت نیکان با یکدیگر، پاداش و ثواب آنان است.
و محبت اشرار به نیکان، فضیلتی برای نیکان است.
و نفرت اشرار از نیکان، زیب و زیور نیکان است.
و دشمنی نیکان با اشرار، موجب رسوایی اشرار است.
قَالَ علیه السلام: حُبُّ الْأَبْرَارِ لِلْأَبْرَارِ ثَوَابٌ لِلْأَبْرَارِ وَ حُبُّ الْفُجَّارِ لِلْأَبْرَارِ فَضِیلَةٌ لِلْأَبْرَارِ وَ بُغْضُ الْفُجَّارِ لِلْأَبْرَارِ زَیْنٌ لِلْأَبْرَارِ وَ بُغْضُ الْأَبْرَارِ لِلْفُجَّارِ خِزْیٌ عَلَی الْفُجَّارِ.
کانال «از شرح بی نهایت»
https://eitaa.com/azsharhebinahayat
وصیت امام عسگری علیه السلام به شیعه
امام حسن عسکری علیه السّلام به شیعیان فرمود:
۱. شما را به رعایت تقوای الهی،
۲. پرهیز در دین،
۳. تلاش و کوشش در راه خدا،
۴. راستگویی،
۵. پس دادن امانت به کسی که به شما اعتماد کرده - خوب باشد یا بد -
۶. طول سجده،
۷. و خوش همسایگی سفارش میکنم،
زیرا محمّد صلّی اللَّه علیه و اله و سلّم همین دستورات را آورده است؛
۸. و نماز را در میان قوم خود برپا کنید،
۹. در عزایشان شرکت،
۱۰. و از بیمارانشان عیادت
۱۱. و حقوقشان را رعایت کنید؛ (۱) زیرا هر یک از شما که در دینش پارسا، و در کلامش صادق بوده و امانت را پس دهد، و اخلاقش را با مردم نیکو دارد و سبب شود گویند: او شیعی مذهب است، همین امر مرا شاد و خرسند میسازد.
از خدا بترسید، و پسندیده و نیکو باشید، نه بدنام و رسوا.
۱۲. دوستی و محبّت را به سوی ما جلب نمایید و زشتی را از ما دور سازید،
زیرا هر خوبی که در باره ما میگویند ما اهل آن هستیم، و هر بدی که درباره ما میگویند از ما به دور است. ما را در کتاب خدا حقّی، و با رسول خدا صلّی اللَّه علیه و اله و سلّم خویشی و نسبتی است و از جانب خدا پاکی و طهارتی است، غیر ما هیچ کس دعوی این مقام نکند جز دروغگو.
۱۳. بسیار ذکر خدای گویید
۱۴. و در فکر مرگ باشید
۱۵. و زیاد قرآن بخوانید
۱۶. و بر پیامبر صلوات فرستید، زیرا صلوات بر پیامبر ده حسنه دارد. سفارشاتم را به خاطر بسپارید و شما را به خدا میسپارم، و سلام و درود من بر شما باد.
(۱) به قرینه جملات بعد به نظر می رسد منظور از آنان فرق عامه و اهل سنت باشند.
متن روایت:
وَ قَالَ علیه السلام لِشِیعَتِهِ: أُوصِیکُمْ بِتَقْوَی اللَّهِ وَ الْوَرَعِ فِی دِینِکُمْ وَ الِاجْتِهَادِ لِلَّهِ وَ صِدْقِ الْحَدِیثِ وَ أَدَاءِ الْأَمَانَةِ إِلَی مَنِ ائْتَمَنَکُمْ مِنْ بَرٍّ أَوْ فَاجِرٍ وَ طُولِ السُّجُودِ وَ حُسْنِ الْجِوَارِ فَبِهَذَا جَاءَ مُحَمَّدٌ صلی الله علیه و آله صَلُّوا فِی عَشَائِرِهِمْ وَ اشْهَدُوا جَنَائِزَهُمْ وَ عُودُوا مَرْضَاهُمْ [۲]
وَ أَدُّوا حُقُوقَهُمْ فَإِنَّ الرَّجُلَ مِنْکُمْ إِذَا وَرِعَ فِی دِینِهِ وَ صَدَقَ فِی حَدِیثِهِ وَ أَدَّی الْأَمَانَةَ وَ حَسُنَ خُلُقُهُ مَعَ النَّاسِ قِیلَ هَذَا شِیعِیٌّ فَیَسُرُّنِی ذَلِکَ اتَّقُوا اللَّهَ وَ کُونُوا زَیْناً وَ لَا تَکُونُوا شَیْناً جَرُّوا إِلَیْنَا کُلَّ مَوَدَّةٍ وَ ادْفَعُوا عَنَّا کُلَّ قَبِیحٍ فَإِنَّهُ مَا قِیلَ فِینَا مِنْ حُسْنٍ فَنَحْنُ أَهْلُهُ وَ مَا قِیلَ فِینَا مِنْ سُوءٍ فَمَا نَحْنُ کَذَلِکَ لَنَا حَقٌّ فِی کِتَابِ اللَّهِ وَ قَرَابَةٌ مِنْ رَسُولِ اللَّهِ وَ تَطْهِیرٌ مِنَ اللَّهِ لَا یَدَّعِیهِ أَحَدٌ غَیْرُنَا إِلَّا کَذَّابٌ أَکْثِرُوا ذِکْرَ اللَّهِ وَ ذِکْرَ الْمَوْتِ وَ تِلَاوَةَ الْقُرْآنِ وَ الصَّلَاةَ عَلَی النَّبِیِّ صلی الله علیه و آله فَإِنَّ الصَّلَاةَ عَلَی رَسُولِ اللَّهِ عَشْرُ حَسَنَاتٍ احْفَظُوا مَا
وَصَّیْتُکُمْ بِهِ وَ أَسْتَوْدِعُکُمُ اللَّهَ وَ أَقْرَأُ عَلَیْکُمُ السَّلَامَ.
----------
[۲]: ۲. الضمیر یرجع الی المخالفین أو مطلق الناس. و فی المصدر کلها بضمیر الخطاب.
کانال «از شرح بی نهایت»
https://eitaa.com/azsharhebinahayat
در و دیوار شفا بخش حرم امام رضا علیه السلام
همه جای حرم حتی دیواهایش نیز مقدس است. علی آقا فرزند آقای بهجت تعریف می کردند که من دستم مشکلی پیدا کرد اما به پدر نگفتم. یک روز که به نزد ایشان رفتم فرمودند کسی که دستش درد می کند به دیوار حرم دستش را بکشد شفا پیدا می کند. یک لحظه به خود آمدم و متوجه شدم که ایشان منظورشان من هستم. سه بار به حرم رفتم و دستم را به دیوار، نه ضریح کشاندم و دستم خوب شد.منظورم از این گفته این بود که عرفا و علما همه جای حرم را مقدس می دانند.
نقل از مصاحبه آقای غلامحسین حیدری خادم و از مسوولین حرم رضوی با خبرگزاری رسانه معلم
کانال «از شرح بی نهایت»
https://eitaa.com/azsharhebinahayat
آیت الله حق شناس: امام رضا(ع) فرمودند برای این جوان دعا نکن، او نماز صبحش قضا می شود
تعدادی خواسته ها نیز به ضرر شخص است مخصوصا اگر ضرری معنوی داشته باشد، این را هرگز امام(ع) هرگز به شما نخواهند داد. در این میان گاهی فردی حاجتی دارد اما هرگز به خواسته های امام(ع) عمل نمی کند، این مورد نیز بسیار مهم است، مثلا در همین ضبط و ثبت کرامات امام رضا(ع) آقای حق شناس می گفتند من به حرم امام رضا(ع) رفتم و جوانی را دعا کردم، از امام رضا(ع) جواب شنیدم که فرمودند برای این جوان دعا نکن. گفتم چرا آقا؟ فرمودند این جوان نمازهای صبحش هر روز قضا است. بنابراین معلوم می شود که باید به فرمایشات ائمه(ع) عمل کرد و گاهی همین مورد موجب نگرفتن حاجت و دعای انسان است.
نقل از مصاحبه آقای غلامحسین حیدری خادم و از مسوولین حرم رضوی با خبرگزاری رسانه معلم
کانال «از شرح بی نهایت»
https://eitaa.com/azsharhebinahayat
کرامات ضریح امام رضا علیه السلام بیشتر از ضریح سید الشهدا علیه السلام
نعمت وجود حرم امام رضا علیه السلام در ایران
حرم مطهر حضرت امام رضا علیه السلام نعمت بزرگ و گرانقدری است که در اختیار ایرانیهاست، عظمتش را خدا میداند. به حدى که امام جواد علیه السلام میفرماید: «زیارة أبى أفضل من زیارة الحسین علیه السلام لأن الحسین علیه السلام یزوره العامة و الخاصة و أبى لا یزوره الا الخاصة؛ زیارت پدرم [امام رضا علیه السلام] از زیارت امام حسین علیه السلام افضل است، زیرا امام حسین علیه السلام را عامه و خاصه زیارت میکنند، ولى پدرم را جز خاصه [شیعیان دوازدهامامی] زیارت نمیکنند.»
لذا کرامات از ضریح آن حضرت بیشتر از ضریح امام حسین علیه السلام ظاهر میشود. بنابراین، ایرانیها باید نعمت حرم حضرت امام رضا علیه السلام را که زیارت آن برایشان فراهم است، مغتنم بشمارند.
به نقل خبرگزاری تسنیم از دفتر آیت الله بهجت
کانال «از شرح بی نهایت»
https://eitaa.com/azsharhebinahayat
درخواست حاجت از امام رضا علیه السلام و پاسخ از حضرت معصومه سلام الله علیها
عجیب اینکه امسال شنیدم: دو نفر که هر دو عرب و از معاودین مقیم مشهد مقدس که به بیمارى سخت مبتلا بودند، جداگانه براى شفا و قضاى حاجت خویش به امام رضا علیه السلام متوسل شدهاند و هر دو گفتهاند: همان شب توسل در خواب حضرت معصومه علیها السلام را دیدیم که فرمود: حضرت رضا علیه السلام فرمودند: حاجت شما برآورده شده است. و به یکى از آنها که کنار سرش به عمل جراحى احتیاج داشته، فرمود: دیگر احتیاج به عمل ندارى. و به دیگرى فرمود: خیلى گریه کردى، زیاد گریه نکنید؛ زیرا حضرت از گریه شما زوار و دوستان متأذى و متأثر میشود.
از اینجا استفاده میشود که حضرت رضا و حضرت معصومه علیهماالسلام با هم اتحاد و اتصال دارند، بلکه همه نور واحدند. لذا انسان به هر کدام که متوسل شود، از دیگرى جواب میگیرد، البته مصححى در کار هست. هم چنان که از حضرت رسول صلیالله علیه و آله و سلم حاجت خواستهاند و ایشان به حضرت امیر علیه السلام و آن حضرت به امام حسن تا امام زمان عجل الله تعالى فرجه الشریف حواله دادهاند؛ زیرا مجرى امور در این زمان، آن حضرت است.
به نقل خبرگزاری تسنیم از دفتر آیت الله بهجت
کانال «از شرح بی نهایت»
https://eitaa.com/azsharhebinahayat
برآورده شدن حاجتی که بنده به مولای خود نگفته بود
عیون اخبارالرضا: ابوالحسن محمّد بن ابی عبداللَّه هروی گفت: مردی با غلام خود از بلخ به زیارت حضرت رضا علیه السّلام آمد. پس از زیارت، آقا طرف سر مبارک و غلام، سمت پای مبارک امام علیه السّلام به نماز ایستادند. پس از نماز هر دو به سجده رفتند و سجده ای طولانی کردند. صاحب غلام قبل از غلام خود سر از سجده برداشت. او را صدا زد، غلام سر برداشت و گفت: چه بفرمایید! صاحبش گفت: میل داری تو را آزاد کنم؟ گفت: آری. گفت تو در راه خدا آزادی و کنیزم فلان کس در بلخ نیز در راه خدا آزاد است. او را به ازدواج تو درآوردم و مهر این عقد را به فلان مبلغ خودم متعهد پرداخت هستم و باغ فلان جا که ملک من است، وقف بر شما دو نفر و اولاد و اولاد اولاد شما کردم تا وقتی که نسلی از شما باشد و این امام علیه السّلام را گواه و شاهد میگیرم.
غلام شروع به گریه کرده و گفت: به خدا قسم و به همین امام سوگند که در سجده جز همین حاجتها چیزی نخواستم. اکنون مستجاب شدن آن دعاها و نیازها را به این سرعت میبینم! -. عیون اخبارالرضا ۲: ۲۸۲ -
[عیون أخبار الرضا علیه السلام] حَدَّثَنَا أَبُو عَلِیٍّ مُحَمَّدُ بْنُ أَحْمَدَ الْمُعَاذِیُّ قَالَ حَدَّثَنَا أَبُو الْحَسَنِ مُحَمَّدُ بْنُ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ الْهَرَوِیُّ قَالَ: حَضَرَ الْمَشْهَدَ رَجُلٌ مِنْ أَهْلِ بَلْخٍ وَ مَعَهُ مَمْلُوکٌ لَهُ فَزَارَ هُوَ وَ مَمْلُوکُهُ الرِّضَا علیه السلام وَ قَامَ الرَّجُلُ عِنْدَ رَأْسِهِ یُصَلِّی وَ مَمْلُوکُهُ عِنْدَ رِجْلَیْهِ فَلَمَّا فَرَغَا مِنْ صَلَاتِهِمَا سَجَدَا فَأَطَالا سُجُودَهُمَا فَرَفَعَ الرَّجُلُ رَأْسَهُ مِنَ السُّجُودِ قَبْلَ الْمَمْلُوکِ وَ دَعَا بِالْمَمْلُوکِ فَرَفَعَ رَأْسَهُ مِنَ السُّجُودِ وَ قَالَ لَبَّیْکَ یَا مَوْلَایَ فَقَالَ لَهُ تُرِیدُ الْحُرِّیَّةَ فَقَالَ نَعَمْ فَقَالَ أَنْتَ حُرٌّ لِوَجْهِ اللَّهِ تَعَالَی وَ مَمْلُوکَتِی فُلَانَةُ بِبَلْخٍ حُرَّةٌ لِوَجْهِ اللَّهِ وَ قَدْ زَوَّجْتُهَا مِنْکَ بِکَذَا وَ کَذَا مِنَ الصَّدَاقِ وَ ضَمِنْتُ لَهَا ذَلِکَ عَنْکَ وَ ضَیْعَتِیَ الْفُلَانِیَّةُ وَقْفٌ عَلَیْکُمَا وَ عَلَی أَوْلَادِکُمَا وَ أَوْلَادِ أَوْلَادِکُمَا مَا تَنَاسَلُوا
بِشَهَادَةِ هَذَا الْإِمَامِ علیه السلام.
فَبَکَی الْغُلَامُ وَ حَلَفَ بِاللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ وَ بِالْإِمَامِ أَنَّهُ مَا کَانَ یَسْأَلُ فِی سُجُودِهِ إِلَّا هَذِهِ الْحَاجَةَ بِعَیْنِهَا وَ قَدْ تَعَرَّفْتُ الْإِجَابَةَ مِنَ اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ بِهَذِهِ السُّرْعَةِ [۱] .
کانال «از شرح بی نهایت»
https://eitaa.com/azsharhebinahayat
نور شدید از قبر امام رضا علیه السلام و باز شدن درب قفل شده
"عیون اخبارالرضا: ابو طالب حسین بن عبداللَّه بن بنان طایی میگوید: از محمّد بن عمر نوقانی شنیدم که میگفت: یک شب من در نوقان در بالاخانه خوابیده بودم و شب تاریکی بود. یک مرتبه از خواب بیدار شدم. نگاه کردم به آن طرف که محل دفن حضرت رضا علیه السّلام است. دیدم نوری بسیار زیاد تابیده، به طوری که تمام اطراف حرم مثل روز روشن است. من درباره امامت حضرت رضا علیه السّلام تردید داشتم. مادرم که مخالف این خانواده بود به من گفت: چه شده؟ جریان را برایش شرح دادم که نوری تمام سناباد را روشن کرده. گفت: چیزی نیست، این از کارهای شیطان است.
محمّد گفت: شب دیگری که تاریک تر از آن شب بود، باز همان نور را دیدم که تمام اطراف حرم را روشن کرده است. مادرم را متوجه کردم و او را آوردم در همان جایی که خودم آن نور را میدیدم. او از دیدن آن نور در شگفت شد و شروع به حمد و ثنای پروردگار کرد، ولی او مثل من ایمان نیاورد! به جانب حرم رفتم. دیدم دربها بسته است. گفتم: خدایا اگر واقعا حضرت رضا علیه السّلام امام است، این درب را برایم بگشا! همین که دست به درب زدم، باز شد! با خود گفتم شاید آن طور که باید بسته نبوده. درب را چنان بستم که جز به وسیله کلید باز نمی شد، باز گفتم: خدایا! اگر امامت حضرت رضا علیه السّلام واقعیت دارد، درب را برایم باز کن! تا با در را دست کشیدم، باز شد. وارد حرم شدم، زیارت کردم، نماز خواندم و عارف به مقام آن جناب شدم و هر روز جمعه، از نوقان به زیارت حضرت رضا علیه السّلام میرفتم و نماز را آنجا میخواندم و این کار را تا حالا نیز ادامه داده ام. -. عیون اخبارالرضا ۲: ۲۷۸ -
حَدَّثَنَا أَبُو طَالِبٍ الْحُسَیْنُ بْنُ عَبْدِ اللَّهِ بْنِ بُنَانٍ الطَّائِیُّ قَالَ سَمِعْتُ مُحَمَّدَ بْنَ عُمَرَ النُّوقَانِیَّ یَقُولُ: بَیْنَا أَنَا نَائِمٌ بِنُوقَانَ فِی عِلِّیَّةٍ لَنَا فِی لَیْلَةٍ ظَلْمَاءَ إِذَا انْتَبَهْتُ فَنَظَرْتُ إِلَی النَّاحِیَةِ الَّتِی فِیهَا مَشْهَدُ عَلِیِّ بْنِ مُوسَی الرِّضَا علیه السلام بِسَنَابَادَ فَرَأَیْتُ نُوراً قَدْ عَلَا حَتَّی امْتَلَأَ مِنْهُ الْمَشْهَدُ وَ صَارَ مُضِیئاً کَأَنَّهُ نَهَارٌ فَکُنْتُ شَاکّاً فِی أَمْرِ الرِّضَا علیه السلام وَ لَمْ أَکُنْ عَلِمْتُ أَنَّهُ حَقٌّ فَقَالَتْ لِی أُمِّی وَ کَانَتْ مُخَالِفَةً مَا لَکَ فَقُلْتُ لَهَا رَأَیْتُ نُوراً سَاطِعاً قَدِ امْتَلَأَ مِنْهُ الْمَشْهَدُ بِسَنَابَادَ فَقَالَتْ أُمِّی لَیْسَ ذَلِکَ بِشَیْ ءٍ وَ إِنَّمَا هَذَا مِنْ عَمَلِ الشَّیْطَانِ قَالَ فَرَأَیْتُ لَیْلَةً أُخْرَی مُظْلِمَةً أَشَدَّ ظُلْمَةً مِنَ اللَّیْلَةِ الْأُولَی و مِثْلَ مَا کُنْتُ رَأَیْتُ مِنَ النُّورِ وَ الْمَشْهَدُ قَدِ امْتَلَأَ بِهِ فَأَعْلَمْتُ أُمِّی ذَلِکَ وَ جِئْتُ بِهَا إِلَی الْمَکَانِ الَّذِی کُنْتُ فِیهِ حَتَّی رَأَتْ مَا رَأَیْتُ مِنَ النُّورِ وَ امْتَلَأَ الْمَشْهَدُ مِنْهُ فَاسْتَعْظَمَتْ ذَلِکَ وَ أَخَذَتْ فِی الْحَمْدِ لِلَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ إِلَّا أَنَّهَا لَمْ تُؤْمِنْ بِهِ کَإِیمَانِی فَقَصَدْتُ إِلَی الْمَشْهَدِ فَوَجَدْتُ الْبَابَ مُغْلَقاً فَقُلْتُ اللَّهُمَّ إِنْ کَانَ أَمْرُ الرِّضَا علیه السلام حَقّاً فَافْتَحْ لِی هَذَا الْبَابَ ثُمَّ دَفَعْتُهُ بِیَدِی فَانْفَتَحَ فَقُلْتُ فِی نَفْسِی لَعَلَّهُ لَمْ یَکُنْ مُغْلَقاً عَلَی مَا وَجَبَ فَغَلَّقْتُهُ حَتَّی عَلِمْتُ أَنَّهُ لَمْ یُمْکِنْ فَتْحُهُ إِلَّا بِمِفْتَاحٍ ثُمَّ قُلْتُ اللَّهُمَّ إِنْ کَانَ أَمْرُ الرِّضَا حَقّاً فَافْتَحْ لِی هَذَا الْبَابَ ثُمَّ دَفَعْتُهُ بِیَدِی فَانْفَتَحَ فَدَخَلْتُ وَ زُرْتُ وَ صَلَّیْتُ وَ اسْتَبْصَرْتُ فِی
أَمْرِ الرِّضَا علیه السلام فَکُنْتُ أَقْصِدُهُ بَعْدَ ذَلِکَ کُلَّ جُمُعَةٍ زَائِراً مِنْ نُوقَانَ وَ أُصَلِّی عِنْدَهُ إِلَی وَقْتِی هَذَا
کانال «از شرح بی نهایت»
https://eitaa.com/azsharhebinahayat
درخواست پادشاهی خراسان با لباس پاره
"عیون اخبارالرضا: ابوالطیب محمّد بن ابی الفضل سلیطی گفت: حمویه فرمانروا و سپهدار خراسان، روزی در نیشابور از خانه خارج شد و به طرف میدان حسین بن زید رفت تا از سپهداران باب عقیل خبرگیری کند. او دستور داده بود که بیمارستانی بسازند. در این موقع مردی از کنارش گذشت. به غلام خود گفت: از پی این مرد برو و او را به خانه ببر تا من برگردم.
پس از بازگشت امیر حمویه به خانه، سپهداران و فرماندهانی را که حضور داشتند بر سر سفره نشاند و به غلام خود گفت: آن مرد کجا است؟ گفت: درب خانه است. گفت: بگو وارد شود! وقتی وارد شد، دستور داد روی دستش آب بریزد و سر سفره بنشیند. پس از غذا خوردن به آن مرد گفت: تو الاغ داری؟ جواب داد: نه. دستور داد الاغی به او بدهند. گفت: پول داری؟ جواب داد: نه. امر کرد هزار درهم به او بدهند، با یک جفت جوال خوزی، یک سفره و سایر لوازمی که گفت، همه را آوردند.
در این موقع امیر حمویه رو به جانب فرماندهان کرده به آنها گفت: میدانید این مرد کیست؟ گفتند: نه. گفت: من در جوانی با لباسهایی کهنه و پاره به زیارت حضرت رضا علیه السّلام رفته بودم که همین مرد را آنجا دیدم. دعا میکردم و از خدا درخواست نمودم که مرا فرمانروای خراسان کند. دیدم این شخص هم دعا میکند و از خداوند همین چیزها را که به او دادم میخواست. اکنون که میبینم خداوند به برکت حضرت رضا دعای مرا مستجاب کرده، خواستم دعای این مرد هم به وسیله من مستجاب شود، ولی باید در یک مورد از او قصاص کنم.
گفتند: در چه مورد؟ گفت: این مرد وقتی مرا با آن لباسهای کهنه و پاره دید و شنید که درخواست بزرگی از خدا مینمایم، به چشم او کوچک آمدم! پس یک لگد به من زد و گفت: تو با این سر و وضع آرزوی فرمانروایی خراسان و سپهداری را میکنی؟
فرماندهان گفتند: امیر او را ببخش و حلالش کن تا نیکی و لطف را تکمیل کرده باشی! گفت: همین کار را میکنم. حمویه پس از آن به زیارت حضرت رضا علیه السّلام میرفت و دختر خود را به ازدواج محمّد بن زید علوی (پس از کشته شدن پدرش در گرگان) در آورد و او را به قصر خود آورد و هر چه داشت در اختیار او گذاشت. تمام این خدمتها به واسطه عرفان به مقام امام علی بن موسی الرضا علیهما السّلام بود.
وقتی ابوالحسین محمّد بن زیاد علوی رحمه اللَّه قیام کرد و بیست هزار نفر در نیشابور با او بیعت کردند، خلیفه او را گرفت و به بخارا فرستاد! حمویه داخل بخارا شد، بند از دست و پای او برداشت و به امیر خراسان گفت: اینها اولاد پیغمبرند و گرسنه هستند؛ باید به آنها رسیدگی کنی که محتاج نشوند و به دنبال گذران و لوازم زندگی این طرف و آن طرف بزنند. برای او یک ماهیانه قرار بده و آزادش کن و به نیشابور برگردان. همین کار موجب شد که در بخارا برای سادات ماهیانه قرار دادند! تمام اینها به برکت حضرت رضا علیه السّلام شد.
به نقل از ترجمه بحار الانوار
کانال «از شرح بی نهایت»
https://eitaa.com/azsharhebinahayat
🔸امام عسکری علیه السلام
نامه امام عسکری به ابن بابویه
نامه امام عسکری به مردم قم و آبه
وظیفه انسان در هنگام مشکلات زندگی
سنت خدا در روزی انسان
ارزش محبت خوبان به اشرار و محبت اشرار به خوبان
وصیت امام عسکری به شیعه
اهمیت احترام سادات در کلام امام عسکری علیه السلام
نشانی كلمات قصار امام عسکری از ترجمه کمره ای از تحف العقول
https://lib.eshia.ir/12723/1/516
نشانی متن عربی مواعظ امام عسکری علیه السلام در بحار الانوار:
https://lib.eshia.ir/11008/78/370
اهمیت احترام سادات در کلام امام عسکری علیه السلام
تاریخ قم: حسن بن محمّد قمی میگوید: از مشایخ و پیران قم روایت کردهام که حسین بن حسن بن جعفر بن محمّد بن اسماعیل بن جعفر صادق علیه السّلام در قم زندگی میکرد و آشکارا به شرب خمر میپرداخت. یک روز برای احتیاجی که داشت، به در خانه احمد بن اسحق اشعری رفت که وکیل اوقاف در قم بود ولی احمد بن اسحاق به او اجازه ورود نداد. به ناچار با اندوه و ناراحتی به خانه خود برگشت.
احمد بن اسحاق آن سال عازم حج شد، همین که به سامرا رسید، اجازه ورود خواست تا خدمت امام حسن عسکری علیه السّلام برسد. اما امام علیه السّلام به او اجازه ورود نداد. او بسیار گریه و زاری و تضرع نمود تا بالاخره اجازه یافت.
وقتی وارد شد، عرض کرد: یا ابن رسول اللَّه! چرا به من اجازه نفرمودید خدمتتان برسم، من که از شیعیان و ارادتمندان شمایم؟! فرمود: چون پسر عموی مرا از در خانه ات راندی! احمد گریه اش گرفت و قسم یاد کرد که اجازه ندادن من به واسطه آن بود که شاید او از شراب خواری توبه کند؛ فرمود: راست میگویی ولی چاره ای نیست، باید آنها را در هر حال گرامی بدارید و احترام کنید. مبادا ایشان را تحقیر کنید و اهانت نمایید، چون به ما خانواده انتساب دارند؛ که در این صورت زیانکار خواهید بود.
وقتی احمد به قم برگشت، بزرگان به دیدن او آمدند. حسین نیز از کسانی بود که به دیدن احمد آمد؛ اما همین که احمد او را دید از جای جست و به استقبالش شتافت و اکرامش نمود و او را در صدر مجلس نشانید. دیدن این همه احترام برای حسین بی سابقه بود و از آن تعجب کرد! پرسید: چه شده که این قدر به من احترام میکنی؟ احمد جریان خود را با امام عسکری علیه السّلام توضیح داد.
همین که حسین آن را شنید، از کار زشت خود پشیمان شد و توبه کرد و به خانه برگشت و تمام شرابهایی را که داشت به زمین ریخت و اسباب و وسائل شراب را شکست و از پرهیزکاران و صالحین و اشخاص با ورع گردید و پیوسته ملازم مسجد بود و اعتکاف میکرد و شب زنده دار بود تا مرگ گریبانش را گرفت و نزدیک قبر حضرت معصومه دفن شد.
تَارِیخُ قُمَّ، لِلْحَسَنِ بْنِ مُحَمَّدٍ الْقُمِّیِّ قَالَ رُوِّیتُ عَنْ مَشَایِخِ قُمَّ: أَنَّ الْحُسَیْنَ بْنَ الْحَسَنِ بْنِ جَعْفَرِ بْنِ مُحَمَّدِ بْنِ إِسْمَاعِیلَ بْنِ جَعْفَرٍ الصَّادِقِ علیه السلام کَانَ بِقُمَّ یَشْرَبُ الْخَمْرَ عَلَانِیَةً فَقَصَدَ یَوْماً لِحَاجَةٍ بَابَ أَحْمَدَ بْنِ إِسْحَاقَ الْأَشْعَرِیِّ وَ کَانَ وَکِیلًا فِی الْأَوْقَافِ بِقُمَّ فَلَمْ یَأْذَنْ لَهُ وَ رَجَعَ إِلَی بَیْتِهِ مَهْمُوماً فَتَوَجَّهَ أَحْمَدُ بْنُ إِسْحَاقَ إِلَی الْحَجِّ فَلَمَّا بَلَغَ سُرَّ مَنْ رَأَی اسْتَأْذَنَ عَلَی أَبِی مُحَمَّدٍ الْحَسَنِ الْعَسْکَرِیِّ علیه السلام فَلَمْ یَأْذَنْ لَهُ فَبَکَی أَحْمَدُ لِذَلِکَ طَوِیلًا وَ تَضَرَّعَ حَتَّی أَذِنَ لَهُ
فَلَمَّا دَخَلَ قَالَ یَا ابْنَ رَسُولِ اللَّهِ لِمَ مَنَعْتَنِی الدُّخُولَ عَلَیْکَ وَ أَنَا مِنْ شِیعَتِکَ وَ مَوَالِیکَ قَالَ علیه السلام لِأَنَّکَ طَرَدْتَ ابْنَ عَمِّنَا عَنْ بَابِکَ فَبَکَی أَحْمَدُ وَ حَلَفَ بِاللَّهِ أَنَّهُ لَمْ یَمْنَعْهُ مِنَ الدُّخُولِ عَلَیْهِ إِلَّا لِأَنْ یَتُوبَ مِنْ شُرْبِ الْخَمْرِ قَالَ صَدَقْتَ وَ لَکِنْ لَا بُدَّ عَنْ إِکْرَامِهِمْ وَ احْتِرَامِهِمْ عَلَی کُلِّ حَالٍ وَ أَنْ لَا تُحَقِّرَهُمْ وَ لَا تَسْتَهِینَ بِهِمْ لِانْتِسَابِهِمْ إِلَیْنَا فَتَکُونَ مِنَ الْخاسِرِینَ فَلَمَّا رَجَعَ أَحْمَدُ إِلَی قُمَّ أَتَاهُ أَشْرَافُهُمْ وَ کَانَ الْحُسَیْنُ مَعَهُمْ فَلَمَّا رَآهُ أَحْمَدُ وَثَبَ إِلَیْهِ وَ اسْتَقْبَلَهُ وَ أَکْرَمَهُ وَ أَجْلَسَهُ فِی صَدْرِ الْمَجْلِسِ فَاسْتَغْرَبَ الْحُسَیْنُ ذَلِکَ مِنْهُ وَ اسْتَبْدَعَهُ وَ سَأَلَهُ عَنْ سَبَبِهِ فَذَکَرَ لَهُ مَا جَرَی بَیْنَهُ وَ بَیْنَ الْعَسْکَرِیِّ علیه السلام فِی ذَلِکَ فَلَمَّا سَمِعَ ذَلِکَ نَدِمَ مِنْ أَفْعَالِهِ الْقَبِیحَةِ وَ تَابَ
مِنْهَا وَ رَجَعَ إِلَی بَیْتِهِ وَ أَهْرَقَ الْخُمُورَ وَ کَسَرَ آلَاتِهَا وَ صَارَ مِنَ الْأَتْقِیَاءِ الْمُتَوَرِّعِینَ وَ الصُّلَحَاءِ الْمُتَعَبِّدِینَ وَ کَانَ مُلَازِماً لِلْمَسَاجِدِ مُعْتَکِفاً فِیهَا حَتَّی أَدْرَکَهُ الْمَوْتُ وَ دُفِنَ قَرِیباً مِنْ مَزَارِ فَاطِمَةَ رَضِیَ اللَّهُ عَنْهُمَا.
کانال «از شرح بی نهایت»
https://eitaa.com/azsharhebinahayat
با تشکر از تذکر یکی از عزیزان همراه
از آنجا که نام شریف امام عسکری علیه السلام در زبان عربی نام گذاری شده است، لفظ «عسگری» در پیام ها به «عسکری» اصلاح شد.
لقب شریف «عسکری» در روایتی از پیامبر خدا صلی الله علیه وآله نیز وارد شده است:
... ثُمَّ الْحَسَنُ بْنُ عَلِیٍّ الصَّامِتُ الْأَمِینُ الْعَسْکَرِیُّ ثُمَّ ابْنُهُ حُجَّةُ بْنُ الْحَسَنِ الْمَهْدِیُّ النَّاطِقُ الْقَائِمُ بِأَمْرِ اللَّهِ ...
در روایت دیگر فرمود:
هر کسی دوست دارد در هنگام ملاقات خدا از رستگاران باشد
وَ مَنْ أَحَبَّ أَنْ یَلْقَی اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ وَ هُوَ مِنَ الْفَائِزِینَ فَلْیَتَوَالَ الْحَسَنَ بْنَ عَلِیٍّ الْعَسْکَرِیَّ علیهما السلام
کانال «از شرح بی نهایت»
https://eitaa.com/azsharhebinahayat
علت نام گذاری امام به «عسکری»
علل الشرائع: از بعضی مشایخمان شنیدم، محله ای در سامرا که حضرت امام علی النقی و امام حسن عسکری علیهما السلام سکونت داشتند عسکر نامیده میشد، به همین جهت به هر یک از این دو امام، عسکری لقب دادند.
[علل الشرائع] سَمِعْتُ مَشَایِخَنَا رَضِیَ اللَّهُ عَنْهُمْ أَنَّ: الْمَحَلَّةَ الَّتِی یَسْکُنُهَا الْإِمَامَانِ عَلِیُّ بْنُ مُحَمَّدٍ وَ الْحَسَنُ بْنُ عَلِیٍّ علیهما السلام بِسُرَّ مَنْ رَأَی کَانَتْ تُسَمَّی عَسْکَرَ فَلِذَلِکَ قِیلَ لِکُلِّ وَاحِدٍ مِنْهُمَا الْعَسْکَرِیُ [۱] .
----------
[۱]: ۱. علل الشرائع الباب ۱۷۶.
کانال «از شرح بی نهایت»
https://eitaa.com/azsharhebinahayat
به مناسبت ایام میلاد حضرت رسول خدا صلی الله علیه وآله برخی از فضائل صلوات از کتاب شریف بحار الانوار بیان می شود: